۱۳۸۹ آبان ۹, یکشنبه

تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه علوم پزشكی

 دانشگاه علوم پزشكی ایران نه با پیشنهاد دانشگاه‌های علوم پزشكی، دانشجویان و وزارت بهداشت بلكه با ابلاغیه معاونت انسانی ریاست جمهوری منحل شد كه این اتفاق شوك بزرگی را به دانشجویان این دانشگاه وارد كرده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، دانشجویان دانشكده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشكی ایران صبح امروز با شنیدن انحلال دانشكده‌ای كه در آن تحصیل می‌كنند، در محوطه این دانشگاه تحصن كرده و اعتراض خود را نسبت به این اتفاق ابراز می‌كنند.
این در حالی است كه دانشكده علوم پزشكی تهران كه قرار است طبق گفته وزیر بهداشت و درمان بخشی از واحدهای آموزشی دانشگاه علوم پزشكی ایران را در خود ادغام كند نیز نتوانسته به راحتی با این ادغام كنار بیاید، چرا كه دانشكده پرستاری دانشگاه علوم پزشكی تهران در حال حاضر این گروه از دانشجویان دانشگاه ادغام شده را برای پذیرش قبول نكرده است.
به نظر می‌رسد این ادغام در صورتی اتفاق افتاده كه هماهنگی‌های لازم برای آن از قبل انجام نشده است و دانشجویان و اساتید این دانشگاه‌ها را سر در گم كرده است تا جایی كه دانشجویان این دانشگاه‌ها را مجبور به تحصن و اعتراض كرده است.

شناسایی ستادهای "فتنه اقتصادی" در دو هزار نقطه تهران

منصور امان

با برقراری غیر رسمی حالت فوق العاده در کشور، رژیم ولایت فقیه برای رویارویی با اعتراض هایی که به طور آشکار انتظار آن را می کشد، آرایش جنگی گرفته است.

گُزارشهای رسیده از تهران از استقرار نیروهای نظامی و شبه نظامی در خیابانها و محله های پُر جمعیت و راه اندازی گشتهای ایست و بازرسی از نخُستین ساعات روز گُذشته (شنبه) خبر می دهد. این تدبیرها بخشی از تلاشهای امنیتی است که حُکومت با هدف وحشت پراکنی در میان شهروندان و باز داشتن آنها از اعتراض به افکندن یکجانبه بار بُحران اقتصادی بر دوش خود در چارچوب طرح ضد مردُمی حذف یارانه ها، صورت می دهد.

گُسیل تُفنگ و چُماق بدستان حُکومتی به خیابان برای اجرای طرح مزبور نشان می دهد که هشت ماه فریبکاری، گُمراه سازی و پنهانکاری گُسترده رهبران و پایوران جمهوری اسلامی پیرامون نقشه ی خود علیه سطح زندگی مردُم، آب در هاون کوبیدن بوده است.

حُکومت نه تنها نتوانسته فضای اجتماعی مطلوب برای تزریق اراده اش به جامعه را ایجاد کند، بلکه ناچار گردیده است با بیرون ریختن اُرگانهای قهری خود، همه ی بدگمانیها و نگرانیهایی که در میان اقشار گوناگون مردُم نسبت به پیامدهای وخیم و خانمان برانداز "طرح هدفمندی یارانه ها" وجود دارد را به گونه رسمی تایید کند.

در همین رابطه، سرکردگان دستجات پُلیسی و امنیتی حُکومت، بر حسب وظیفه ای که بر عُهده دارند، شیپور بی اعتمادی جامعه به دستگاه تحت فرمان آیت الله خامنه ای را بُلند تر از همریشان دیگر خود به صدا درآورده اند. پاسدار حُسین ساجدی نیا از این جُمله است که روز آدینه اطلاع داد، کوس عدم مشروعیت حُکومت و تصمیمهای آن در "دو هزار نُقطه تهران" نواخته خواهد شد.

چنین می نماید که سرانجام پس از تلاشهای طاقت فرسا برای کشف و شناسایی عوامل و "ستاد" های "فتنه اقتصادی"، اینک رهبران وحشت زده جمهوری اسلامی می توانند اطلاعات دقیق تری در این باره بدهند. آنها 375 محله شهر تهران و دو هزار نُقطه را به عُنوان کانون توطئه شناسایی کرده اند اما این هنوز نوک کوه یخ است. آنها می توانند در هر کوچه، مغازه، پیاده رو، کارخانه، مدرسه، تاکسی و در مجموع هر جا که به مشمولین "طرح هدفمندی" برخورد می کنند، "نُقطه" دیگری را به نقشه عملیاتی خود اضافه کنند. 

اخراج دو تن از فعالین دانشجوئی دانشگاه مازندران

در آستانه ی فرارسیدن ١٣ آبان دو تن دیگر از فعالین سیاسی-دانشجویی استان مازندران حکم اخراج خود را دریافت کردند.

به گزارش دانشجونیوز کاوه دانشور دانشجوی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل و بهنام فرازمند دانشجوی دانشگاه مازندران با دریافت حکم اخراج خود به جمع ۵ دانشجوی اخراجی دیگر این دو دانشگاه پیوستند. عماد بهاور، اشکان ذهابیان، سارا خادمی، سیاوش سلیمی نژاد و ایمان صدیقی ۵ دیگر فعالین سیاسی-دانشجویی این دو دانشگاه می باشند که از ابتدای سال ۸۹ حکم اخراج خود را دریافت نموده اند.

گفتنی است با شروع سال تحصیلی جدید، فشار ها و سرکوب ها در این دو دانشگاه شدت گرفته است به طوری که دکتر جانعلیزاده و دکتر احمدپور رؤسای جدید این دو دانشگاه از آغاز سال تحصیلی جدید ۷ تن از دانشجویان سیاسی این دانشگاه را اخراج و تعداد کثیری را به حراست دانشگاه ها احضار  نموده اند.

چکیده ای از فعالیت های این دو فعال سیاسی-دانشجویی در ذیل آمده است:

۱- بهنام فرازمند: فعال دانشجویی دانشگاه مازندران می باشد. وی که ۲ بار توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، حکم محرومیت از تحصیل به مدت یک سال و نیم دریافت کرد. بهنام فرازمند که با آغاز سال تحصیلی جدید به پایان دوره ی محرومیت خود رسیده بود اجازه ی انتخاب واحد و ثبت نام در ترم جدید را پیدا نکرد و پس از مراجعه به حراست دانشگاه به اداره ی اطلاعات بابل فرستاده شد، اما پس از پایان بازجویی هایش اجازه ی ادامه ی تحصیل نیافت و از دانشگاه اخراج گردید. او که کماکان پیگیر تجدید نظر در حکم اخراج خود می باشد با وثیقه ۳۰ میلیون تومانی به طور موقف آزاد است و در انتظار حکم دادگاه خود به سر می برد.

۲- کاوه دانشور: وی فعال دانشجویی و دانشجوی سابق رشته کارشناسی عمران از دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل است. وی با ورود به دانشگاه فعالیت خود را در شورای صنفی، انجمن های علمی، کانون های فرهنگی و... آغاز نمود. کاوه دانشور عضو شورای متحصنین دانشگاه در اعتراضات ۲۲ فروردین ماه سال ۸۶ که منجر به دستگیری ۱۳ از دانشجویان و عزل دکتر جانعلیزاده از سرپرستی دانشگاه بود. وی پس از وقایع انتخابات سال ۸۸ رهبری دانشجویان این دانشگاه را برای تعطیلی و به تأخیر انداختن امتحانات به عنوان دبیر شورای صنفی این دانشگاه به عهده گرفت. این دانشجوی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل که در مرداد ماه همان سال به اداره اطلاعات بابل احضار شد به یک ترم محرومیت از تحصیل از سوی کمیته انضباطی دانشگاه محکوم گشت، اما با به پایان رسیدن دوره ی محکومیت خود، مجددا در اسفند ماه همان سال به کمیته انضباطی دانشگاه خواسته شد. وی حکم قطعی اخراج خود را در آبان ماه سال ۸۹ از سوی وزارت علوم دریافت کرد.

۱۳۸۹ آبان ۸, شنبه

نامه اولین دادستان انقلاب به وزیراطلاعات:هیچ دولتی نمی‌تواند مملکت را دزدانه اداره کند

نخستین دادستان انقلاب در پی بازداشت فرزند و نوه‌اش و نحوه برخورد با آنان نامه ای سرگشاده خطاب به وزیر اطلاعات نوشت و از نبودن استقلال در قوه قضاییه ابراز نگرانی و تاسف کرد.

به گزارش کلمه او در این نامه تاکید کرده که در هر کجای دنیا برای دستگیری متهمین حکم قضایی نشان می دهند اما در ایران دیگر چنین حکمی نشان داده نمی شود و ماموران هر رفتاری که بخواهند انجام می دهند. مهدی هادوی در این نامه خطاب به مصلحی نوشته است: آقای وزیر آیا می‌دانید هنگامی که ابن زیاد وارد کوفه شد گفت "من به تهمت می گیرم". آیا شما نیز به تهمت می‌گیرید یا با دلیل و مدرک؟ فردای روزی که پسرم را گرفتند، نوه‌ام را بردند و به او گفتند می خواهی الان برویم و جاسبی را کتک بزنیم؟ آقای وزیر دنبال چه هستید؟

محمد امین هادوی فرزند اولین دادستان انقلاب روز جمعه ۲۳ مهر از سوی ماموران امنیتی بازداشت شده و به مکان نامعلومی برده شد است. محمد امین هادوی فعال اقتصادی بخش خصوصی و دارنده چندین عنوان مقاله در مباحث اقتصادی است.


سه شنبه ۲۴ آبان نیز شفیق هادوی فرزند محمد امین هادوی و نوه نخستین دادستان انقلاب بازداشت شد. مهدی هادوی رئیس دادگستری شهر قم در سال ۱۳۴۲ بود که حاضر نشد حکم تبعید امام خمینی را امضا کند و به همین دلیل از دادستانی قم برکنار و به تهران منتقل شد. او پس از انقلاب به دلیل اطمینان بنیانگذار جمهوری اسلامی به او به عنوان نخستین دادستان انقلاب منصوب شد و مدتی نیز عضو شورای نگهبان قانون اساسی بود. هادوی همچنین در تاسیس بسیج عشایر نقش داشته و پسرش نیز که اکنون در بازداشت به سر می برد از فرماندهان مورد علاقه شهید چمران در جنگ بوده است.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

بسمه تعالی

حجت الاسلام و المسلمین مصلحی وزیر محترم اطلاعات

من تنها دادستان کل انقلاب ایران هستم که علیرغم میل باطنی خود به این سمت منصوب شدم. امام در جواب کسانی که برای دیگری حکم نوشته و پهلوی ایشان آورده بودند گفت: "من فقط هادوی را قبول دارم". بعد از دو ماه و نیم بخاطر آخرت خویش و هول المطلع تقاضا کردم دیگری را به این سمت بگمارند که پس از چهل روز پذیرفته شد.


آقای وزیر اطلاعات، این مناصب غنیمت نیست، آزمون آخرت است که کفر را می‌پسندید یا ایمان را که گروهی این ، گروهی آن پسندند.

چند روز پیش به همراه خانواده‌ام برای ملاقات با شما و برای اطلاع از حال فرزندم محمد امین هادوی؛ که فرمانده مورد علاقه دکتر چمران و از فرماندهان ستاد بسیج عشایر خوزستان بود که خود آنرا تاسیس کرده بودم؛ به آن وزارتخانه مراجعه کردم. بعد از یکساعت و نیم کسی آمد که جوابی بدهد. گفت نگران نباشید. قاضی باید در این‌باره تصمیم بگیرد و ما مجری هستیم. او گمان می‌کرد من از کره مریخ آمده‌ام و از وضع دستگاه قضایی خبر ندارم که مسئول سابقش این دستگاه را بدترین دستگاه قضایی جهان و قضاتش را بدترین قضات و بنابراین احکامش را بدترین احکام می‌دانست. در سال ۸۰ وی این دستگاه را قابل مقایسه نه با کشورهای پیشرفته بلکه با کشورهای جهان سوم نیز ندانست. (روزنامه نوروز ۱۳۸۰/۱۱/۲۰ ص ۱۶)

این وضع دستگاه قضایی است و قاضی در این دستگاه مامور اجراست. نه تنها مامور اجرای شما که قدرت دارید بلکه حتی مامور اجرای بخش خصوصی است. من نامه‌ای که برای یکی از علماء فرستاده‌ام به پیوست می‌فرستم تا ببینید در یک پرونده حکم قبل از وقوع واقعه صادر گردیده است، در پرونده‌ای دیگر قاضی برای تبرئه دکتر جاسبی چهار دروغ می‌نویسد و در پرونده‌ای صورت جلسه سران سه قوه را دلیل برائتش می‌داند در صورتیکه صورتجلسه مزبور نظر کمیسیون ماده ۵ است. چنین قضاتی هر که را شما متهم کنید محکوم می‌کنند و مسئولیت زندانی شدن و محکومیتش به عهده شماست. به دستور شما عده‌ای مسلمان و مومن در زندان هستند. شنیده‌ام اخیرا برخی را به جرم نماز خواندن غیر قانونی! گرفته‌اید. آیا از خدا پروا نمی‌کنید؟

در سنن ابن ماجه (حدیث ۳۹۳۲) حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که آن حضرت به کعبه گفت : “حرمت مومن از تو بیشتر است، مالش و خونش و اینکه جز به خوبیش گمان نبریم”.

آقای وزیر اطلاعات، هیچ دولتی نمی‌تواند مملکت را یواشکی و دزدانه اداره کند. تشکیلات رسمی نمی‌باید مانند دزدان مسلح و آدم ربایان عمل کند. دیروز فرزندم از کسانی که دارای لباس نامناسب بودند و نوه‌ام را بازداشت کرده بودند حکم قانونی برای ورود و بازرسی خواست. آنها با استهزا گفتند به ایشان نشان داده‌ایم و نوه‌ام را نشان دادند و او که رنگش پریده بود و معلوم بود چه نشانش داده‌اند، سرش را پایین انداخت و به زمین نگاه کرد و بدون حکم برای بازرسی وارد شدند.

فرستادن اشخاص با این وضع باعث می‌شود تا شیادان نیز به همین گونه مراجعه کرده، مردم را گروگان گرفته و اخاذی کنند. مگر وزارت اطلاعات ارگان رسمی نیست. چرا اقدام به دستگیری دزدکی می‌کنند و هیچ اطلاعی به کسانش نمی‌دهند. هویت زندانیان گوانتانامو و ابوغریب مشخص بود ولی در اینجا معلوم نیست چه کسی می‌گیرد چرا می‌گیرد و بکجا می‌برد. آیا بازداشت کنندگان مامور رسمی هستند یا شیادان؟ چرا از نشان دادن حکم قضایی ابا دارند؟ ما که می‌دانیم قضات مامورند و تمایل شما را برآورده می‌کنند. پس چرا حکمشان را نشان نمی‌دهید. بنظرم برای نشان دادن این واقعیت است که دستگاه قضا هیچکاره است و ماموران شما هر کاری بخواهند می‌توانند بکنند.

آقای وزیر آیا می‌دانید هنگامی که ابن زیاد وارد کوفه شد گفت “من به تهمت میگیرم”. آیا شما نیز به تهمت می‌گیرید یا با دلیل و مدرک؟ فردای روزی که پسرم را گرفتند، نوه‌ام را بردند و به او گفتند میخواهی الان برویم و جاسبی را کتک بزنیم. آقای وزیر دنبال چه هستید؟ و ما هو التسکین ان للبیت ربّاً

مهدی هادوی

————–

(۱)دیگران بعد از اعلام جمهوری اسلامی منصوب شدند و دادستان انقلاب جمهوری اسلامی ایران بودند

16 آذر یک بار دیگر پیش به سوی سرنگونی ملاها


اعتصاب غذاي دانشجويان دانشكده كشاورزي دانشگاه رازي

روز پنجشنبه دانشجويان دانشكده كشاورزي دانشگاه رازي كرمانشاه در اعتراض به وضعيت غذا اعتصاب غذا كردند. يكي از دانشجويان دراين رابطه گفت : ”وضعيت غذا را بهانه كرديم و اعتراض خودمان را نشان داديم ” متقابلاً حراست دانشكده نيز تعدادي از دانشجويان بسيجي را مقابل دانشجويان آورد ,حراست از اين حركت دانشجويان بشدت بهم ريخته و از دانشجويان معترض عكس و فيلم ميگرفتند.

یک شهروند بهایی جهت اجرای حکم به زندان منتقل شد

يك شهروند بهايي ساكن شهرستان قائم شهر استان مازندران به نام " فيروزه يگان ( اسدي ) " بيش از يك ماه است كه در زندان شهر مذكور در حال گذراندن محكوميت 6 ماهه خود مي باشد.
نامبرده كه در دي ماه سال 1388 طبق راي دادگاه تجديد نظر استان مازندران به اتهام تبليغ بهائيت به شش ماه حبس تعزيري محكوم شد.
در 17 شهريور ماه سال جاري به دايره اجراي احكام  قائم شهر احضار كه پس از بازداشت براي سپری كردن دوران محكوميت به زندان اين شهر منتقل گرديده است.