برای دردهای مردم مظلومم ، بغض گلویم را میفشارد ، ترانه های سربی ، آواز بی کسی ، رنج بی پناهی ، و گشنگی مردم!
۱۳۸۹ اسفند ۸, یکشنبه
فروش فیلم ضد جمهوری اسلامی در خیابانهای تهران
عرضه بنزين سوپر دربرخى جايگاه ها متوقف شد
روزنامه ابرار اقتصادی: افزايش قيمت بنزين سوپر موجب شده كه برخى از جايگاه ها به دليل كاهش فروش خود از خير بنزين سوپر گذشته و پمپ هاى آن را به بنزين معمولى تغيير دهند.على رضا رجب پور - معاون مدير بازرگانى شركت ملى پخش فراوردهژهاى نفتى- در گفت وگو با ايسنا، ضمن تاييد اين تغييرات، آن را قانونى عنوان كرد و افزود: تغيير كاربرى پمپ جايگاه ها بر اساس دستور العمل هاى خاص شركت ملى پخش فرآورده هاى نفتى صورت مى گيرد. وى دليل تغيير كاربرى پمپ هاى بنزين سوپر به بنزين معمولى را كاهش فروش بنزين سوپر و افزايش در خواست بنزين معمولى در اين جايگاه ها عنوان و خاطر نشان كرد: براى هر تغيير، سابقه فروش جايگاه و صرفه اقتصادى آن ابتدا بررسى مى شود و در صورت صحت براى تغيير كاربرى مجوز صادر مى شود. او اطمينان داد كه حذف پمپ هاى سوپر از برخى جايگاه ها به گونه اى نخواهد بود كه افراد خواهان بنزين سوپر در يك منطقه دچار مشكل شوند، بلكه به گونه اى برنامه ريزى خواهد شد كه خلاءهاى موجود در اين زمينه پر شود. رجب پور با تاكيد بر اين كه بايد از امكانات موجود استفاده بهينه كرد، گفت: اگرچه در تهران حدود ۱۰ تا۱۲ پمپ بنزين سوپر به بنزين معمولى تغيير يافته، اما به همين مقدار به عرضه بنزين معمولى اضافه شده است.
جزئیات بیشتر در باره بازداشت یکی از فعالين حقوق زنان
جمعي از دانشجويان دانشكده علوم سياسي دانشگاه آزاد واحد تهران مركز
يكشنبه هفته اي كه گذشت فرناز كمالي از فعالين كمپين يك ميليون امضا براي رفع تبعيض از زنان پس از چند هفته تهديد مكرر در نزديكي چهارراه وليعصر توسط نيروهاي امنيتي ربوده شد و تاكنون خبري از محل نگهداري او در دست نيست. فرناز از اولين اعضاي كمپين يك ميليون امضا بود و طي شش سال گذشته بيشتر تلاش خود را بر محور فعاليتهاي آموزشي و حقوقي قرار داده بود . نگاه او به سياست تابعي بود از درد ؛ دردي كه ما زنان ايراني از بدو تولد در جامعه رسوب زده از تحجر و فقر فرهنگي با آن دست و پنجه نرم ميكنيم و هميشه مجبوريم براي باورهايي كه نميدانيم از كجا براي ما ترسيم ميشوند خود را محدود ميكنيم : گاهي محدود به " يك كالاي جنسي براي مردان شهوت پرست " ، گاهي دستاويز آخوندهاي بي اطلاع از جامعه و هميشه محدود به " جنس دوم شناخته شدن " در تمام زندگي خصوصي و خانوادگي تا حس خرد شدن را درك كنيم . فرناز هميشه تلاش ميكرد اسباب اين " خرد شدن " و تحقير را بيابد و هيچ وقت نگاه به منافع زودگذر و روزمرگي نداشت ؛ چه روزهايي كه در ستاد شهروند آزاد و پشت مهدي كروبي رفع تبعيض را فرياد ميزد و چه در ماههاي بعد كودتا هيچ دغدغهاي برايش بالاتر از اين نبود كه براي "انساني زندگي كردن" مبارزه كند. پارسال كه براي شركت در كنكور دانشگاه آزاد ثبت نام كرد و علوم سياسي مركز را به عنوان انتخاب اول خود زد ، به يكي از دوستانش گفته بود : سياست هم براي تبعيض زدايي و دفاع از زن بودن لازم است ؛ اما افسوس كه نميدانست دانشگاه آزاد مركز حياط خلوت محفل نشيناني است كه هيچ پنداري جز امتداد تقدير برده گونه انسانها ندارند و قرارگاه ثارالله براي اين تقدير بردهگونه حاضر است هزاران دانشجوي حتي بيگانه با سياست را نيز به مسلخ ببرد . در ماههاي گذشته و پس از اينكه يكي از فعالين سابق تشكل دانشجويي " آسا " در دانشگاه آزاد تهران مركز بازداشت و پس از چهل روز آزاد شد ، نيروهاي امنيتي قرارگاه ثارالله سپاه با زير نظر گرفتن دوستان او ، تني چند از دانشجويان تهران مركز را كه پس از مراسم جشن تولد در مهر 88 راهي شهرهاي خارج از پايتخت شده بودند مورد تهديد و ارعاب قرار دادند و اولين گزينه آنها هم فرناز بود . شايد اشتباه او اين بود كه قبل از وارد شدن به دانشگاه آزاد مركز نميدانست جزم انديشي هاي مدعيان ولايت چه بر سر سميرا نصيري آورده است ؛ سميرايي كه تنها گناهش بيگناهي بود و در سردترين روزهاي زمستان 88 با تهديداتي از مسئولين امنيتي دانشكده علوم سياسي مبني بر تجاوز جنسي مجبور به ترك اين ديار شد و در فاصله يكسال بعد از ماجراي سميرا نصيري ، امروز فرناز كمالي در سيبل قرارگاه ثارالله قرار گرفته است . آن طور كه ميشنويم در روزهاي بعد از بازداشت فرناز كمالي تني چند از دانشجويان ورودي 89 دانشكده علوم سياسي تهران مركز هم در رابطه با ارتباطشان با فرناز كمالي مورد بازجويي اعضاي بسيج اين دانشكده واقع شدهاند و با توجه به نوع پرونده سازي اطلاعات سپاه پاسداران در حيطه دانشگاه آزاد تهران مركز ، فرمانده آنها خواسته است تا همه نوع اطلاعاتي را كه در بازجويي ميتواند پرونده و فشار بر فرناز را افزايش دهد گردآوري كنند . اما چه روان دژم اند اين حضرات ولايتمدار كه نميتوانند بفهمند آدم ربايي و پرونده سازي براي يك زن نوانديش و كسي كه دغدغه اش جز انسانيت نيست نشانه ايست بر اثبات حماقت آنها !
پينوشت : با هم به انتظار آزادي فرناز كمالي مينشينيم و برايش آرزوي سلامتي و آرامش داريم .
يكشنبه هفته اي كه گذشت فرناز كمالي از فعالين كمپين يك ميليون امضا براي رفع تبعيض از زنان پس از چند هفته تهديد مكرر در نزديكي چهارراه وليعصر توسط نيروهاي امنيتي ربوده شد و تاكنون خبري از محل نگهداري او در دست نيست. فرناز از اولين اعضاي كمپين يك ميليون امضا بود و طي شش سال گذشته بيشتر تلاش خود را بر محور فعاليتهاي آموزشي و حقوقي قرار داده بود . نگاه او به سياست تابعي بود از درد ؛ دردي كه ما زنان ايراني از بدو تولد در جامعه رسوب زده از تحجر و فقر فرهنگي با آن دست و پنجه نرم ميكنيم و هميشه مجبوريم براي باورهايي كه نميدانيم از كجا براي ما ترسيم ميشوند خود را محدود ميكنيم : گاهي محدود به " يك كالاي جنسي براي مردان شهوت پرست " ، گاهي دستاويز آخوندهاي بي اطلاع از جامعه و هميشه محدود به " جنس دوم شناخته شدن " در تمام زندگي خصوصي و خانوادگي تا حس خرد شدن را درك كنيم . فرناز هميشه تلاش ميكرد اسباب اين " خرد شدن " و تحقير را بيابد و هيچ وقت نگاه به منافع زودگذر و روزمرگي نداشت ؛ چه روزهايي كه در ستاد شهروند آزاد و پشت مهدي كروبي رفع تبعيض را فرياد ميزد و چه در ماههاي بعد كودتا هيچ دغدغهاي برايش بالاتر از اين نبود كه براي "انساني زندگي كردن" مبارزه كند. پارسال كه براي شركت در كنكور دانشگاه آزاد ثبت نام كرد و علوم سياسي مركز را به عنوان انتخاب اول خود زد ، به يكي از دوستانش گفته بود : سياست هم براي تبعيض زدايي و دفاع از زن بودن لازم است ؛ اما افسوس كه نميدانست دانشگاه آزاد مركز حياط خلوت محفل نشيناني است كه هيچ پنداري جز امتداد تقدير برده گونه انسانها ندارند و قرارگاه ثارالله براي اين تقدير بردهگونه حاضر است هزاران دانشجوي حتي بيگانه با سياست را نيز به مسلخ ببرد . در ماههاي گذشته و پس از اينكه يكي از فعالين سابق تشكل دانشجويي " آسا " در دانشگاه آزاد تهران مركز بازداشت و پس از چهل روز آزاد شد ، نيروهاي امنيتي قرارگاه ثارالله سپاه با زير نظر گرفتن دوستان او ، تني چند از دانشجويان تهران مركز را كه پس از مراسم جشن تولد در مهر 88 راهي شهرهاي خارج از پايتخت شده بودند مورد تهديد و ارعاب قرار دادند و اولين گزينه آنها هم فرناز بود . شايد اشتباه او اين بود كه قبل از وارد شدن به دانشگاه آزاد مركز نميدانست جزم انديشي هاي مدعيان ولايت چه بر سر سميرا نصيري آورده است ؛ سميرايي كه تنها گناهش بيگناهي بود و در سردترين روزهاي زمستان 88 با تهديداتي از مسئولين امنيتي دانشكده علوم سياسي مبني بر تجاوز جنسي مجبور به ترك اين ديار شد و در فاصله يكسال بعد از ماجراي سميرا نصيري ، امروز فرناز كمالي در سيبل قرارگاه ثارالله قرار گرفته است . آن طور كه ميشنويم در روزهاي بعد از بازداشت فرناز كمالي تني چند از دانشجويان ورودي 89 دانشكده علوم سياسي تهران مركز هم در رابطه با ارتباطشان با فرناز كمالي مورد بازجويي اعضاي بسيج اين دانشكده واقع شدهاند و با توجه به نوع پرونده سازي اطلاعات سپاه پاسداران در حيطه دانشگاه آزاد تهران مركز ، فرمانده آنها خواسته است تا همه نوع اطلاعاتي را كه در بازجويي ميتواند پرونده و فشار بر فرناز را افزايش دهد گردآوري كنند . اما چه روان دژم اند اين حضرات ولايتمدار كه نميتوانند بفهمند آدم ربايي و پرونده سازي براي يك زن نوانديش و كسي كه دغدغه اش جز انسانيت نيست نشانه ايست بر اثبات حماقت آنها !
پينوشت : با هم به انتظار آزادي فرناز كمالي مينشينيم و برايش آرزوي سلامتي و آرامش داريم .
بازداشت چندین نفر و انتقال آنان به زندان ارومیه
خبرگزاری هرانا - چند تن از اهالی مهاباد و بوکان که تعدادی از آنها عضو یک خانواده هستند توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند.
به گزارش آژانس خبری موکریان، علی، جعفر، شورش، ولی و حبیب افشاری، فتاح رسولزاده، هیمن و هادی حسنزاده، کریم مام کریمی و منصور دریانوش بازداشت شدگانی هستند که حدود دو ماه پیش در شهرهای مهاباد و بوکان دستگیر و روانه زندان ارومیه شدند.
آخرین خبرها حاکی از آن است که جعفر، شورش، ولی و حبیب افشاری، فتاح رسولزاده، هادی حسنزاده و منصور دریانوش اخیراً به زندانهای مرکزی مهاباد و بوکان منتقل شدهاند ولی از وضعیت علی افشاری، هیمن حسنزاده و کریم مام کریمی اطلاعی در دست نیست.
تاکنون هیچ علت یا عللی برای بازداشت این افراد از سوی مراجع قضائی اعلام نشده اما گفته میشود که این افراد به "همکاری با احزاب غیرقانونی" متهم شدهاند.
به گزارش آژانس خبری موکریان، علی، جعفر، شورش، ولی و حبیب افشاری، فتاح رسولزاده، هیمن و هادی حسنزاده، کریم مام کریمی و منصور دریانوش بازداشت شدگانی هستند که حدود دو ماه پیش در شهرهای مهاباد و بوکان دستگیر و روانه زندان ارومیه شدند.
آخرین خبرها حاکی از آن است که جعفر، شورش، ولی و حبیب افشاری، فتاح رسولزاده، هادی حسنزاده و منصور دریانوش اخیراً به زندانهای مرکزی مهاباد و بوکان منتقل شدهاند ولی از وضعیت علی افشاری، هیمن حسنزاده و کریم مام کریمی اطلاعی در دست نیست.
تاکنون هیچ علت یا عللی برای بازداشت این افراد از سوی مراجع قضائی اعلام نشده اما گفته میشود که این افراد به "همکاری با احزاب غیرقانونی" متهم شدهاند.
پنج سال حبس برای دانشجوی ایرانی مقیم انگلیس
دانشجونیوز: احسان عبده تبریزی دانشجوی ایرانی مقیم انگلیس در دادگاه تجدید نظر از اتهام رابطه با بیگانه حکم تبرئه گرفت.
به گزارش کلمه، وی پیش از این به هفت سال زندان محکوم شده بود که دو سال از آن مربوط به اتهام ارتباط با بیگانگان بود. شعبه ۵۴ دادگاه انقلاب در عین حال حکم پنج سال زندان عبده تبریزی، شامل دو سال حبس به اتهام توهین به رهبری و سه سال زندان به اتهام اجتماع و تبانی (از طریق حضور در تظاهرات مقابل سفارت ایران در لندن) را تایید کرد.
این زندانی سیاسی و پژوهشگر اکنون ۱۴ ماه است که در زندان به سر می برد و طی این مدت از حق استفاده از مرخصی محروم مانده است. دستور تبدیل بازداشت وی به وثیقه ۸۰ میلیون تومانی نیز که به وی ابلاغ شده بود، هرگز به مرحله اجرا گذاشته نشد.
گفتنی است، احسان عبده تبریزی طی ۱۸۳ روز بازداشت در سلول انفرادی و سلول های سه یا چهار نفره؛ دو بار اقدام به اعتصاب غذای اعتراضی کرد و در آستانه مرگ قرار گرفت.
این در حالی ست که روسا، استادان و دانشجویان دانشگاه های دورهام و ساسکس با ارسال نامه ها و اعتراضیه های متعدد به مقامات مسوول ایران، بارها خواستار آزادی فوری وی شده اند.
به گزارش کلمه، وی پیش از این به هفت سال زندان محکوم شده بود که دو سال از آن مربوط به اتهام ارتباط با بیگانگان بود. شعبه ۵۴ دادگاه انقلاب در عین حال حکم پنج سال زندان عبده تبریزی، شامل دو سال حبس به اتهام توهین به رهبری و سه سال زندان به اتهام اجتماع و تبانی (از طریق حضور در تظاهرات مقابل سفارت ایران در لندن) را تایید کرد.
این زندانی سیاسی و پژوهشگر اکنون ۱۴ ماه است که در زندان به سر می برد و طی این مدت از حق استفاده از مرخصی محروم مانده است. دستور تبدیل بازداشت وی به وثیقه ۸۰ میلیون تومانی نیز که به وی ابلاغ شده بود، هرگز به مرحله اجرا گذاشته نشد.
گفتنی است، احسان عبده تبریزی طی ۱۸۳ روز بازداشت در سلول انفرادی و سلول های سه یا چهار نفره؛ دو بار اقدام به اعتصاب غذای اعتراضی کرد و در آستانه مرگ قرار گرفت.
این در حالی ست که روسا، استادان و دانشجویان دانشگاه های دورهام و ساسکس با ارسال نامه ها و اعتراضیه های متعدد به مقامات مسوول ایران، بارها خواستار آزادی فوری وی شده اند.
ابهامی که روشنگر است
منصور امانبا انتشار خبری پیرامون انتقال آقایان موسوی و کروبی به یک نُقطه نامعلوم، بر ابهام پیرامون وضعیت و سرنوشت آنها افزوده شده است. با این حال چنین نمی نماید که بُردن این دو چهره سرشناس به پُشت درب آهنین توانسته باشد هدف مُبتکران آن را به طور کامل برآورده کند. دستکم در یک مورد، سیاست مجهول سازی نتیجه باژگونی داشته است و آن ابهام زدایی از شیوه برخورد با طراحان و مُجریانش نزد مُخالفان و مُعترضان است.
روز گُذشته (شنبه)، یک تشکُل مُدافع حُقوق بشر به نقل از یک "منبع مُطلع" گُزارش داد: "موسوی و کروبی در حصر خانگی نیستند و به یک خانه امن در اطراف تهران انتقال داده شده اند."
"کمپین بین المللی حُقوق بشر در ایران" افزود، براساس گزارشهای رسیده به آن، "سپاه پاسداران مسوولیت نگهداری از دو رهبر معترض سیاسی را به عهده دارد".
از نزدیک به دو هفته پیش که حُکومت جمهوری اسلامی دست تمهیدات سرکوبگرانه ای برای حذف غیر رسمی آقایان موسوی و کروبی از صحنه فعالیت سیاسی و زندگی اجتماعی زده، به شدت و با وسواس از پذیرفتن مسوولیت این اقدامات طفره رفته است؛ رویکردی که با همین درجه حرارت و تلاش و با مُعرفی "مردُم" به عُنوان حبس کنندگان موسوی و کروبی از سوی دستگاه قضایی و دستگاه های امنیتی و انتظامی پُشتیبانی می شود.
علت فرار حُکومت از پذیرفتن مسوولیت این اقدام، ناتوانی در پرداخت هزینه داخلی و پیامدهای خارجی آن است و از این رو، تمام تلاش آن بر تامین هدف با نازل ترین و در بهترین صورت، بدون هزینه، مُتمرکز شده است. ترفند مزبور بخش جدایی ناپذیر سیاست فراگیر سرکوب و لایه حفاظتی آمران آن را تشکیل می دهد که همواره در بُرشهای زمانی گوناگون و به ویژه در مقاطع حساس به کار گرفته شده است.
ناگُفته نماند که اصلاح طلبان حُکومتی با وارد کردن ترم "عناصُر خودسر" به این پهنه، به گونه غیر مُستقیم در جان سخت کردن حیله ضداطلاعاتی مزبور نقش به سزایی داشته اند.
با این حال، میان شبیخون - به گُفته آقای خامنه ای - "عده ای ناشناس" به کوی دانشگاه در 24 خرداد 88 یا حمله – به تعریف سپاه پاسداران – "برخی عناصُر خودسر" به منزل آقای کروبی در شهریور همین سال تفاوت زیادی وجود دارد. اگر در موارد یاد شُده، اقدام حُکومت شبیخون وار و دُزدانه چیده شده بود، این بار جامعه شاهد یک یورش مُستمر است که با تدارُکات تبلیغاتی و لُجستیکی سنگین پُشتیبانی می شود. این تمایُز فاحش، حرکت "نظام" با چراغ خاموش را به یک مضحکه زیر نورافکن بدل ساخته است.
حمله مُستقیم مُخالفان و مُعترضان به گردانندگان این فُکاهه و واکُنش فعال و قاطعانه در برابر اقدامات آنها، پایان یک دوره را علامت می دهد؛ هنگامی که دستگاه قُدرت می توانست در حاشیه امن "خودسرها" بیاساید و تبهکاریهای نفرت بار تری را سازمان بدهد.
روز گُذشته (شنبه)، یک تشکُل مُدافع حُقوق بشر به نقل از یک "منبع مُطلع" گُزارش داد: "موسوی و کروبی در حصر خانگی نیستند و به یک خانه امن در اطراف تهران انتقال داده شده اند."
"کمپین بین المللی حُقوق بشر در ایران" افزود، براساس گزارشهای رسیده به آن، "سپاه پاسداران مسوولیت نگهداری از دو رهبر معترض سیاسی را به عهده دارد".
از نزدیک به دو هفته پیش که حُکومت جمهوری اسلامی دست تمهیدات سرکوبگرانه ای برای حذف غیر رسمی آقایان موسوی و کروبی از صحنه فعالیت سیاسی و زندگی اجتماعی زده، به شدت و با وسواس از پذیرفتن مسوولیت این اقدامات طفره رفته است؛ رویکردی که با همین درجه حرارت و تلاش و با مُعرفی "مردُم" به عُنوان حبس کنندگان موسوی و کروبی از سوی دستگاه قضایی و دستگاه های امنیتی و انتظامی پُشتیبانی می شود.
علت فرار حُکومت از پذیرفتن مسوولیت این اقدام، ناتوانی در پرداخت هزینه داخلی و پیامدهای خارجی آن است و از این رو، تمام تلاش آن بر تامین هدف با نازل ترین و در بهترین صورت، بدون هزینه، مُتمرکز شده است. ترفند مزبور بخش جدایی ناپذیر سیاست فراگیر سرکوب و لایه حفاظتی آمران آن را تشکیل می دهد که همواره در بُرشهای زمانی گوناگون و به ویژه در مقاطع حساس به کار گرفته شده است.
ناگُفته نماند که اصلاح طلبان حُکومتی با وارد کردن ترم "عناصُر خودسر" به این پهنه، به گونه غیر مُستقیم در جان سخت کردن حیله ضداطلاعاتی مزبور نقش به سزایی داشته اند.
با این حال، میان شبیخون - به گُفته آقای خامنه ای - "عده ای ناشناس" به کوی دانشگاه در 24 خرداد 88 یا حمله – به تعریف سپاه پاسداران – "برخی عناصُر خودسر" به منزل آقای کروبی در شهریور همین سال تفاوت زیادی وجود دارد. اگر در موارد یاد شُده، اقدام حُکومت شبیخون وار و دُزدانه چیده شده بود، این بار جامعه شاهد یک یورش مُستمر است که با تدارُکات تبلیغاتی و لُجستیکی سنگین پُشتیبانی می شود. این تمایُز فاحش، حرکت "نظام" با چراغ خاموش را به یک مضحکه زیر نورافکن بدل ساخته است.
حمله مُستقیم مُخالفان و مُعترضان به گردانندگان این فُکاهه و واکُنش فعال و قاطعانه در برابر اقدامات آنها، پایان یک دوره را علامت می دهد؛ هنگامی که دستگاه قُدرت می توانست در حاشیه امن "خودسرها" بیاساید و تبهکاریهای نفرت بار تری را سازمان بدهد.
۱۳۸۹ اسفند ۷, شنبه
دستگیری یک شهروند دیگر در رابطه با شرکت "آچیلان در"
یک شهروند ساکن مشهد به نام "مجید مجیدی" بیش از دو هفته است که توسط نیروهای اطلاعات سپاه، بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شده است.
خبرگزاری حقوق بشر ایران، نامبرده مدیر یکی از شرکت های اقماری وابسته به شرکت "آچیلان در" تحت نام "شاخص شرق" بوده است.
گفته می شود این دستگیری متعاقب بازداشت مدیر عامل و ۴ نفر دیگر از اعضای هیئت مدیره شرکت مزبور در تاریخ ۲۷دی ماه میباشد.
شایان ذکر است با آنکه بیش از یک ماه از بازداشت افراد فوق الذکر میگذرد تاکنون ایشان هیچ ملاقاتی با خانوادههای خود نداشته و مسئولین دادسرا و اطلاعات مشهد اتهام ایشان را اقدام علیه امنیت نظام ذکر کردهاند.
لازم به یادآوری ست که بازداشت این افراد پیرو انتشار خبری در خبرگزاری دولتی فارس مبنی بر ممنوعیت استفاده از دربهای اتوماتیک ساخت شرکت "آچیلان در" به دلایل امنیتی و وارد کردن اتهام وابستگی شرکت مزبور به بهائیان صورت گرفته بودند.
خبرگزاری حقوق بشر ایران، نامبرده مدیر یکی از شرکت های اقماری وابسته به شرکت "آچیلان در" تحت نام "شاخص شرق" بوده است.
گفته می شود این دستگیری متعاقب بازداشت مدیر عامل و ۴ نفر دیگر از اعضای هیئت مدیره شرکت مزبور در تاریخ ۲۷دی ماه میباشد.
شایان ذکر است با آنکه بیش از یک ماه از بازداشت افراد فوق الذکر میگذرد تاکنون ایشان هیچ ملاقاتی با خانوادههای خود نداشته و مسئولین دادسرا و اطلاعات مشهد اتهام ایشان را اقدام علیه امنیت نظام ذکر کردهاند.
لازم به یادآوری ست که بازداشت این افراد پیرو انتشار خبری در خبرگزاری دولتی فارس مبنی بر ممنوعیت استفاده از دربهای اتوماتیک ساخت شرکت "آچیلان در" به دلایل امنیتی و وارد کردن اتهام وابستگی شرکت مزبور به بهائیان صورت گرفته بودند.
اشتراک در:
پستها (Atom)