۱۳۹۱ فروردین ۲۷, یکشنبه

دامنه خبرها از ابوموسی تا استانبول




اشکان پارسا

 اشکان پارسا - در هفته‌ای که گذشت، نگاه‌ها به استانبول ختم شد؛ شهری شرقی- غربی که آسیا و اروپا را به هم پیوند داده و قرار است که روز شنبه (26 فروردین) میزبان مذاکرات اتمی میان ایران و اعضای دایم شورای امنیت به همراه آلمان باشد.

گمانه‌ها درباره پیشنهادهای قابل طرح در این مذاکرات یکی از سرفصل‌های اصلی خبرهای هفته گذشته‌ ایران را شامل می‌شد. علاوه بر این، سفر "کوفی عنان" به تهران برای مذاکره درباره طرح آتش‌بس میان دولت سوریه با مخالفانش و دیدار "محمود احمدی نژاد" از جزیره ابوموسی، دو  اتفاق  موثر دیگر بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی طی هفته گذشته بود.

در داخل کشور نیز خبرها کماکان بر مدار اختلاف های دولت و مجلس می‌چرخید و نزاع بر سر بودجه سال ۱۳۹۱و تنش درباره انتصاب سعید مرتضوی به سمت ریاست سازمان تامین اجتماعی در صدر خبرهای داخلی قرار داشت.
 
در همین حال بیانیه وزارت اطلاعات درباره بازداشت یک شبکه تروریستی مرتبط با اسراییل نیز انعکاس وسیعی در رسانه های داخلی پیدا کرد. "رادیو زمانه" در " نبض سیاست" این هفته به این تحولات نگاهی خبری- تحلیلی داشته است.
 
بیم و امیدهای مذاکرات اتمی
 
نمایندگان دیپلماتیک ایران و اعضای گروه ۱+۵ وارد استانبول ترکیه شده‌اند تا در این شهر تاریخی مذاکرات درباره پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی را آغاز کنند.
 
مذاکراتی که با بیم‌ها و امیدهای فراوانی برای سیاست‌مداران دو طرف، همراه است هر چند که کفه بیم و نگرانی، سنگین‌تر از کفه‌ امید و خوش‌بینی  است.
 
قدرت‌های غربی در روزهای اخیر برای تشویق تهران به جدی گرفتن این دور از مذاکرات برای دادن برخی امتیاز‌ها اعلام آمادگی کرده‌اند. مقام‌های ایران نیز پالس‌هایی را فرستاده‌اند که نشان از امید آن‌ها برای به نتیجه رساندن مذاکرات دارد با این حال دستیابی به تفاهمی پایدار هنوز دور از ذهن است.
 
شکست یا ثمر بخش بودن مذاکرات اتمی پیش رو نقطه عطفی در پرونده هسته‌ای ایران خواهد بود. به ثمر رسیدن آن زمینه دلگرم کننده‌ای برای حل و فصل بحران و شکست آن به معنای بسته شدن یکی از آخرین دریچه‌های امید خواهد بود
 
غرب، خواهان توقف غنی‌سازی در تاسیسات هسته‌ای ایران، تعطیلی بخش‌های حساس برنامه هسته‌ای، توقف فعالیت‌ها در تاسیسات اتمی "فردو" در نزدیکی شهر قم و افزایش نظارت بازرسان آژانس بر فعالیت‌های جمهوری اسلامی است.
 
مقام‌های تهران نیز می‌گویند که حاضر به عقب‌نشینی از برنامه‌های خود نیستند. نقطه امید ایران فعلا درباره امکان تفاهم بر سر تعلیق غنی‌سازی اورانیوم در مقیاس ۲۰ درصد است که ظاهرا ایرانی‌ها اصرار چندانی به ادامه آن ندارد و حاضرند در ازای گرفتن امتیازهایی از آن صرف‌نظر کنند.
 
از نگاه مقام‌های ایران، اگر غنی‌سازی ۲۰ درصد متوقف شود اما در مقیاس 3.5 درصدی ادامه یابد باز یک پیروزی برای جمهوری است. غرب، پیش‌تر خواهان توقف کامل فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم در ایران بود ولی حالا در محافل دیپلماتیک و رسانه‌ای اصرار چندانی بر توقف کامل این فعالیت‌ها دیده نمی‌شود.
 
این را نیز باید در نظر گرفت که ایران در ازای کنار گذاشتن غنی‌سازی اورانیوم در مقیاس ۲۰ درصد امتیاز ویژه‌ای نخواهد گرفت بلکه احتمالا غرب موافقت می‌کند که از دامنه تحریم‌ها علیه این کشور بکاهد و تضمین‌هایی مبنی بر عدم حمله نظامی به این کشور بدهد.
 
این تضمین نیز مادامی کارکرد و معنی خواهد داشت که مذاکرات به شکل سازنده در جریان باشد. در هر حال شکست یا ثمر بخش بودن مذاکرات اتمی پیش رو نقطه عطفی در پرونده هسته‌ای ایران خواهد بود.
 
به ثمر رسیدن آن زمینه دلگرم کننده‌ای برای حل و فصل بحران و شکست آن به معنای بسته شدن یکی از آخرین دریچه‌های امید خواهد بود.
 
حمایت مشروط از آتش‌بس در سوریه
 
"کوفی عنان" نماینده ویژه سازمان ملل در بحران سوریه روز چهارشنبه (۲۳ فروردین) میهمان مقام‌های ایرانی بود. او صبح چهارشنبه در تهران با "علی اکبر صالحی" وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی دیدار کرد و عصر‌‌ همان روز به قشم رفت تا با "محمود احمدی‌نژاد" رییس جمهوری ایران دیدار کند.
 
ایرانی‌ها در این مذاکرات بر دغدغه‌ها و انتظاراتشان پیرامون بحران سوریه تاکید کردند و حرف اصلی‌شان این بود که "بشار اسد" رییس جمهوری کنونی سوریه باید در قدرت حفظ شود و هر طرحی برای صلح و آتش‌بس میان وی و مخالفانش باید متضمن حفظ حکومت در ان کشور باشد.
 
کوفی عنان نیز در این دیدار‌ها به ایران توصیه کرد که نقش خود را به عنوان حامی صلح در سوریه ایفا کند و بخشی از راه حل در بحران این کشور باشند.
 
شيخ عبدالله بن زايد آل نهيان با تکرار این ادعا که سه جزیره " تنب بزرگ،تنب کوچک و ابوموسی" متعلق به امارات است و توسط ایران اشغال شده،  اظهار داشت که سفر احمدی نژاد به جزیره ابوموسی "گامی روبه‌عقب است
 
 رسانه‌های نزدیک به حکومت در تحلیلهای خود  نوشتند که سفر عنان به تهران نشان‌دهنده نقش تعیین کننده جمهوری اسلامی در بحران سوریه بوده و جامعه جهانی نتوانسته تهران را نادیده بگیرد.
 
یک روز بعد ضرب‌الاجل عنان برای آتش‌بس در سوریه فرا رسید و نیروهای دولتی و مخالفان مسلح در سوریه به حملات خود پایان دادند. گزارش‌ها از سوریه نشان‌دهنده شکننده‌بودن وضعیت آتش‌بس است و احتمال شروع دور تازه‌ای از درگیری‌ها دور از ذهن نیست.
 
شکست طرح عنان برای آتش‌بس به تقویت دیدگاه طرفداران سقوط اسد منجر می‌شود. امری که مقام‌های تهران آن را برنمی‌تابند.
 
دعواهای ارضی بر سر یک دیدار استانی
 
دیدار کوتاه محمود احمدی نژاد از جزیره ابوموسی در آب‌های خلیج فارس آتش تنش میان ایران و امارات را شعله‌ور کرد. امارات مدعی حاکمیت بر جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک است حال آن که ایران این جزایر را جزء جدانشدنی از خاک خود می داند.
 
"شيخ عبدالله بن زايد آل نهيان" وزير امور خارجه امارات به فاصله کوتاهی پس از سفر احمدی نژاد به جزیره ابوموسی در سخنانی گفت که این سفر به معنای نقض آشکار حاکمیت امارات بر سرزمین خود است.
 
او با تکرار این ادعا که سه جزیره " تنب بزرگ،تنب کوچک و ابوموسی" متعلق به امارات است و توسط ایران اشغال شده است،  اظهار داشت که سفر احمدی نژاد به جزیره ابوموسی "گامی روبه‌عقب در زمينه تمام تلاش‌ها و کوشش‌های امارات به منظور يافتن راه حلی صلح‌آميز برای پايان دادن به اشغال این جزایر است."
 
اماراتی‌ها همچنین روز پنج‌شنبه (24 فروردین) سفیر خود را از تهران فراخواندند و دیدار دوستانه تیم ملی کشورشان با ایران را نیز به طور یک‌جانبه لغو کردند تا مراتب نارضایتی خود از سفر احمدی نژاد به جزیره ابوموسی را علنی‌تر کند.
 
رییس جمهوری ایران هنوز واکنشی به رفتارهای اماراتی‌ها نشان نداده اما "حسین امیر عبداللهیان"، معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه ایران از سفر احمدی نژاد به ابوموسی به عنوان یک موضوع "داخلی ایران در چارچوب سفرهای استانی رئیس جمهور" یاد کرده است.
 
بودجه در تعلیق
 
نزدیک یک ماه از آغاز سال ۱۳۹۱می‌گذرد و هنوز تکلیف بودجه این سال مشخص نیست. اعضای کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی که وظیفه بررسی کلیات بودجه را به عهده دارند در جلسه یکشنبه هفته گذشته (۲۰ فروردین) طی اقدامی بی‌سابقه کلیات بودجه را رد کرند.
 
یک روز بعد "علی لاریجانی" رییس مجلس پادرمیانی کرد و از اعضای این کمیسیون خواست که به "توصیه رهبری" درباره  "شرایط خاص کشور" عمل کرده و بودجه را تصویب کنند.
 
لاریجانی هفته گذشته نامه‌ای هم به آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی نوشت و از او خواست که مانع اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها شود
 
پیرو همین پادرمیانی کلیات بودجه در جلسه روز دوشنبه به تصویب رسید اما هنوز راه زیادی تا تصویب نهایی بودجه باقی است.
 
این لایحه حالا باید در صحن علنی مطرح شود و نمایندگان منتقد دولت گفته‌اند که در این مرحله نظرات اصلاحی خود را اعمال خواهند کرد و اجازه نخواهند داد که بودجه به شکل کنونی تصویب شود. گره اصلی اختلاف مجلس و دولت درباره بودجه سال ۱۳۹۱ مربوط به قانون هدفمند کردن یارانه است.
 
قانونی که احمدی‌نژاد برای اجرای آن اصرار دارد اما مجلس می‌گوید که در شرایط فعلی این قانون به طوفانی از تورم می‌انجامد. لاریجانی هفته گذشته نامه‌ای هم به آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی نوشت و از او خواست که مانع اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها شود.
 
این نامه برای بررسی به " هیات حل اختلاف و تنظیم روابط " قوا رفته که مسوولیت آن را " محمود هاشمی شاهرودی" به عهده دارد. این یعنی که گره بزرگ در بودجه سال ۱۳۹۱به آسانی قابل باز شدن نیست.
 
دردسرهای یک انتصاب
 
"عبدالرضا شیخ الاسلامی وزیر "کار، تعاون و رفاه"  در یک قدمی کنار گذاشته شدن از کابینه قرار دارد. نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصمیم دارند در جلسه روز یکشنبه (۲۷ فروردین) وی را بابت انتصاب "سعید مرتضوی" دادستان سابق به سمت ریاست سازمان تامین اجتماعی استیضاح کنند.
 
طرح استیضاح او هفته گذشته توسط ۲۰ نفر از نمایندگان مجلس آماده شد و در آن با انتقاد از تصمیم وزیر کار در اعطای سمت به دادستان پیشین تهران آمده بود که "مرتضوی" در سمت قبلی‌اش  یعنی دادستان تهران متهم است و از حالت قضایی معلق شده و پرونده‌اش هنوز مفتوح است و در گزارش تحقیق و تفحص مجلس از فاجعه کهریزک، مقصر شناخته شده است.
 
طراحان استیضاح از وزیر کار خواسته‌اند که به صورت داوطلبانه اقدام به کنار گذاشتن مرتضوی از ریاست تامین اجتماعی کند اما او چنین درخواستی را نپذیرفته است.
 
نتیجه استیضاح، تکلیف وزیر کار را مشخص خواهد کرد اما حتی اگر او بتواند رای موافق اکثریت مجلس را برای ادامه کار جلب کند باز این به معنای تثبیت موقعیت مرتضوی در سمت ریاست سازمان تامین اجتماعی نخواهد بود
 
 نتیجه استیضاح، تکلیف وزیر کار را مشخص خواهد کرد اما حتی اگر او بتواند رای موافق اکثریت مجلس را برای ادامه کار جلب کند باز این به معنای تثبیت موقعیت مرتضوی در سمت ریاست سازمان تامین اجتماعی نخواهد بود.
 
مرتضوی هفته گذشته بابت اتهام‌هایش درباره پرونده کهریزک حکم جلب دریافت کرده و "غلامحسین محسنی اژه‌ای" سخنگوی قوه قضاییه نیز گفته که پرونده وی کماکان مفتوح است.
 
عملیات ضد جاسوسی!
 
جنگ اطلاعاتی و امنیتی میان ایران و اسراییل در ماه‌های اخیر به صورت آشکاری تشدید شده و دو طرف در صدد خنثی سازی فعالیت‌های جاسوسی یکدیگر هستند.

مقام‌های جمهوری اسلامی روز سه شنبه (23 فروردین) در همین راستا مدعی خنثی کردن یک تیم تروریستی و جاسوسی وابسته به اسراییل شدند و گفتند که مقادیری سلاح و بمب از این افراد کشف و ضبط شده است.

"در بیانیه وزارت اطلاعات ایران پیرامون بازداشت افراد این گروه آمده بود که "سلسله عملیاتی که در چند استان مرزی و مرکزی کشور انجام شده و به بازداشت" افرادی مرتبط با اسراییل منتهی شده و حتی "ستاد منطقه‌ای" مرتبط با اسراییل "در یکی از کشورهای منطقه و عوامل فعال در آن ستاد" کشف و شناسایی شده است.

اسراییل متهم است که سلسله برنامه‌های خرابکارانه‌ای را با هدف تاثیرگذاری بر فعالیت‌های اتمی ایران در سال‌های اخیر به اجرا درآورده که عملیات مربوط به شناسایی و ترور مسوولان و دانشمندان هسته‌ای، انتقال ویروس به تاسیسات هسته‌ای و انفجار در مراکز نظامی ایران و برنامه‌های مربوط به کسب اطلاعات و جذب جاسوس در داخل خاک ایران را شامل می‌شود.

مقام‌های اسراییل هیچ‌گاه به طور رسمی دست داشتن در چنین عملیات‌هایی را نپذیرفته‌اند اما به‌صراحت گفته‌اند که پیش‌برد برنامه‌های اتمی برای ایران بی‌هزینه نخواهد بود.

در سوگ هنرمندی عاشق - م. سحر


سخنی کوتاه در شب بزرگداشت عزیز الله بهادری هنرمند تئاتر و سینما
وی در دوم فروردین ۱۳۹۱ در پاریس از جهان رفت.
...............................................................

در جمعه شب ۶ /۴/۲۰۱۲ درمحل انجمن زرتشتیان ایران در پاریس تعداد زیادی از دوستداران عزیز الله بهادری و اهل فرهنگ و هنر و ادبیات گرد آمدند تا یاد این هنرمند صمیمی و دوست داشتنی ۸۹ ساله ایرانی را گرامی بدارند.
در این مراسم، ایرج پزشگزاد، آذر پژوهش، ایرج ادیب‌زاده، صدر الدین زاهد، حمید جاودان، نعمت آزرم، احمد شیرازی ، فریبرز دفتری، حمید دانشور، منوچهر نامور آزاد و شاهرخ مشگین قلم، سخن گفتند یا شعر خواندند و یا قطعه‌ای را اجرا کردند و شعری را که هادی خرسندی به مناسبت فرستاده بود خوانده شد. در این میان، من (م. سحر) نیز در باره این دوست هنرمند نازنین چند کلامی گفتم که در اینجا می‌خوانید: 


وقتی خبر مرگ عزیز الله بهادری را شنیدم، تأسف و دریغ نخستین حسی بود که بر من غالب شد. تأسف برای رفتن او و دریغ از اینکه در این دوسه ماه آخر موفق به دیدار او نشده بودم.
معمولا تا عزیزان ما زنده‌اند و در میان ما هستند، توجه چندانی به حضور ارجمند آنان نداریم و هرگز از خاطر ما نمی‌گذرد که فردا ممکن است این یا آن عزیز دیگر در میان ما نباشد. به محض آنکه خبر رفتن او را می‌شنویم، سریعاً برجسته‌ترین ویژگی او ـ آنگونه که ما شناخته بوده‌ایم ـ از خاطر ما می‌گذرد و آن ویژگی مثل یک خلائی که دیگر هرگز پر نخواهد شد، پیش چشم ما می‌آید. 
من از طریق دوستی که خبر رفتن آقای بهادری را روی صفحهء فیسبوک خود قرار داده بود در جریان واقعه قرار گرفتم و خواستم تا این واقعه تأسفبار را به سایر دوستان نیز اطلاع بدهم. هنگامی که شروع به تایپ کردن خبر کردم، نخستین واژه‌ای که به ذهنم آمد، واژهء «عشق» بود و نوشتم: 
«هنرمندی از میان ما رفت که عاشق بود و عاشقی رفت که همهء عشقش را به طرز دردناکی میان دو معشوق تقسیم کرده بود: یکی تئا‌تر و دیگری ایران و فرهنگ ایرانزمین». 
وقتی به یاد عشق بی‌شائبهء او به تئا‌تر می‌افتم، لحظه‌های گوناگونی را به یاد می‌آورم که در این جمع یا آن جمع یا در قرار و مدارهای فردی و گروهی که با او و دوستان تئاتری دیگر داشتیم، چگونه با شور و شیفتگی از تئا‌تر سخن می‌گفت و چگونه دلش برای بازی کردن در تئا‌تر یا برای روی صحنه بردن نمایشنامه‌ای غنج می‌زد. 
این را همهء دوستان او تأیید من کنند. واین یک عشق درد ناک یا به قول اهل نمایش تراژیک بود، زیرا بهادری هم مثل بسیاری از ما، از فضای طبیعی و فرهنگی و هنری خود جدا افتاده بود. زیرا او هنرمند و بازیگری بود که ساخته شده بود برای کارکردن در فضای ذوقی و هنری و فرهنگی تئا‌تر و سینمای ایران. ازین رو این عشق و شیدایی و شور و هیجان او و این حس غریب شیفتگی و دلبستگی به تئا‌تر برای آنکه واقعیت ملموس بیابد و برای آنکه شکوفا شود، با مانع بزرگ غربت روبرو بود. یعنی با‌ همان دیواری مواجه بود که واژهء دقیق‌تر آن تبعید است. آری او هنرمندی در تبعید بود. بنا بر این آقای بهادری هم مثل بسیاری از هنرمندان این مرز وبوم ـ به ویژه آن‌ها که هویت فردی و شخصیت هنری و ذوقیشان در ایران شکل گرفته بود ـ نمی‌توانست و نمی‌شد که وجود ذوقی و هنری و دانش حرفه‌ای خود را آنطور که می‌بایست و آنگونه که آرزو داشت، یکسره به صحنهء تئا‌تر یا به دوربین سینما بسپارد، زیرا آنچه را که آموخته‌ها و ذوق و تجربه و در یک کلام زندگی اجتماعی و هنری او در ایران به او ارمغان کرده بود و توانایی‌های حرفه‌ای او از آن‌ها مایه می‌گرفت، تنها در فضای فرهنگی و اجتماعی ایران می‌توانستند بازتولید و بارور شوند و بازده ذوقی و هنری داشته باشند و به مخاطبان و تماشاگران طبیعی خود عرضه شوند و با آنان ارتباط برقرار کنند. 
بنا براین اوهم مثل بسیاری از ما یک تبعیدی بود و این عشق ورزی او با این معبود هنری‌اش یعنی تئا‌تر وسینما عشقی بود که سرانجامی نداشت و در حقیقت یک عشق ناممکن بود. پیداست که چنین عشقی در او با رنج و درد همراه و کمابیش با حرمان روبرو می‌شد و بیشتر اوقات هنرمند در «هجر یار» یا با یاد توأم باحسرت ایام رفته می‌گذشت و کوشش‌های بی‌شائبهء هنرمند عاشق ما نیز برای ارضاء این نیاز عمیق روحی‌اش پاسخ آرام بخشی نمی‌یافتند. 
این هنرمند عاشق که جان شیفتهء‌اش میان دو دو دلبستگی نوسان داشت علاوه بر تئا‌تر و سینما معشوق دیگری هم داشت که این معشوق، همانا ایران و فرهنگ ایران بود. 
این عشق دوم او نیز به مراتب اولی بارنج و تحسّر توأم بود: رنج دوری از میهن. و با غم غربت همراه بود زیرا وی نیز همچون بسیاری از ما ناگزیر شده بود که روزگار خود را به دور و بیرون از وطن مألوف خود به سر برَد. زیرا کسانی که میهن او را به نام حکومت دین، اشغال کرده بودند، هنر و فرهنگ و تئا‌تر و سینما را خوار می‌داشتند و از نظر خشگ اندیشان حاکم بر کشورش، به قول فردوسی، «هنر خوار و جادوی ارجمند» بود و روضه خوانی و مداحی و رمالی و جن گیری بر فضای هنری و فرهنگی غلبه داشت و مجامع هنرمندان و محافل اهل ذوق به مغاکی بدل شده بود که در آن به آسانی ساز را بر سر نوازنده می‌شکستند و حنجرهء زنان هنرمند را به بالش منع ِ اسلام حکومتی و محرّمات شرعی می‌فشردند و بدینگونه سرزمین او برای اهل ذوق و زیبایی بدل به وادی خطرناکی شده بود که وضعیت هنرمندانی از نوع عزیز الله بهادری به وضعیت پیر چنگی و بوبکر سبزوار در داستانهای مولوی و عطار شباهت می‌یافت. 

به هر حال این دومین عشق او نیز با دیوار غربت و تبعید مواجه بود، با این حال دوستان او و همه آن‌ها که او را در بزم اهل فرهنگ و نشست‌های ادبی یا هنری دیده بودند می‌دانند که وی چگونه به شاهنامهء فردوسی عشق می‌ورزید و چگونه هرگاه فرصتی در جمع دوستان فراهم می‌شد، ضربی می‌نواخت و آوازی حماسی و زورخانه‌ای در ستایش ایران می‌خواند. 
دوستان همه می‌دانند که وی چگونه شیفتهء فرهنگ عامهء ایران بود و چه مایه شعر‌ها و ترانه‌ها و حراره‌ها و پیش پرده‌های نمایش‌های عامیانه ء ایرانی را از حفظ داشت و به شیوهء بسیار اصیل و دلپذیری آن‌ها را که حاصل تجربیات دوران جوانی او و ثمرهء کار در محیط‌های هنری و تئاتری بود.
دوستان می‌دانند که عزیزالله بهادری چقدر به شعر طنز علاقمند بود و ابیات فراوانی درین شیوه از عبید زاکانی گرفته تا ابوتراب جلی از حفظ داشت و حافظ بسیاری از شعرهای هادی خرسندی بود.
این یک واقعیت است که برای هادی بسیار دشوار خواهد بود که بتواند پس از بهادری کسی را بیابد که همچون او یک جنگ ناطق یا یک حافظهء سیار باشد و بتواند بیشتر شعرهای طنزآمیز هادی را با شیوه‌ای دلنشین و اصیل در میان جمع بخواند.

بهادری با حافظهء درخشانی که داشت خود به تنهایی دفتری بود از ثبت وقایع هنری سالهای بیست و سی و چهل در ایران.
او از نوشین، رفیع حالتی، اکبر مشگین، سارنگ، شباویز، محتشم، جعفری، نصرت کریمی، صادق‌پور، مهدی مصری، تاجی احمدی، لُرتا، زرندی، خیرخواه، ایرن، توران مهرزاد، مهین دیهیم و بسیاری دیگر از هنرمندان آن سال‌ها به گونه‌ای سخن می‌گفت که گویی همین دیشب با آنا همنشین بوده و در بزم آنان، به سلامتی آنان نوشیده است.
او تاریخ شفاهی تئا‌تر جامعه باربد، تئا‌تر سعدی، تئا‌تر نوشین (فردوسی) بود. 
مرگ البته برای زندگان بسیار دردناک و حسرتبار است، با اینهمه به نظر می‌رسد که پدیدهء لازمی برای بشریت است. زیرا اگر مرگ نمی‌بود فرعون‌ها و نرون‌ها و چنگیز‌ها فرصتی برای دیگران باقی نمی‌گذاشتند و گوشه‌ای ازین جهان پروسعت مدور را برای دیگران خالی نمی‌نهادند و حتی فرصلت به هیتلر‌ها و همزادان ایرانی و اسلامی آن‌ها همچون ملا روح الله‌ها و ملا علی‌ها و ملاعمر‌ها و بشار اسد‌ها هم نمی‌رسید، تا چه برسد به انسانهای هنرمند و آزاده و اهل دانش و فرهنگ. تا چه رسد به باربد‌ها و نکیسا‌ها و فردوسی‌ها و این سینا‌ها و رازی‌ها و خیام‌ها و حافظ‌ها و مولوی‌ها و سعدی‌ها و هنرمندان و صاحبان جان‌های شیفته و روانهای روشن و بزرگواری ازین نوع که خوشبختانه فضای زندگی ما انسان‌ها به یمن وجود آنان وبه یمن نفس گرم آنان قابل سکونت بوده و همچنان قابل سکونت است. 
به قول خیام
در طبع جهان اگر وفایی بودی
نوبت به تو خود نیامدی از دگران 
به هرحال آنچه که زیباست، آن است که نیکی نمی‌می‌رد و جاودانه است و تصور می‌کنم ما ایرانی‌ها در فرهنگ خود ـ به حق ـ بیش از دیگران به نام نیک و به آبرو اهمیت داده‌ایم و آن را ارجمند شمرده‌ایم تا آنجا که حتی «نام» را با «آبرو» معادل و هم معنا می‌دانیم و آنرا با «ننگ» متضاد می‌شماریم. 
به قول حافظ
از نام چه پرسی که مرا نام ز ننگ است
وز ننگ چه گویی که مرا ننگ ز نام است
به هرحال نام نیک ماندگار است الی الابد و صد البته نام بد نیز ماندگار است اما نه برای یادکردن به نیکی بلکه برای لعنت کردن و نفرین فرستادن. 
به قول شاعر
نیک و بد چون همی بباید مُرد
خُنُک آن کس که گوی نیکی برد
و عزیز الله بهادری گوی نیکی بُرد
یاد و نام او گرامی باد!


محمد جلالی چیمه (م. سحر) 
پاریس ۶/۴/۲۰۱۲
http://msahar.blogspot.fr/

استیضاح وزیر کار؛ قاتلان و مُباشران جنایت کهریزک در برابر یکدیگر


منصور امان


درگیری در باند حاکم بر سر برگُماری آقای سعید مُرتضوی به ریاست سازمان تامین اجتماعی، به آیینه تمام نمایی برای نمایش این واقعیت بدل گردیده که موضوع کشمکشهای دستجات و گرایشهای رقیب در ساختار قدرت ربط زیادی به پُرسشها و خواسته های جامعه ندارد، هر چند که برای باج گیری از یکدیگر در قاب آن جای داده شده باشد. 

یک روز پیش از استیضاح وزیر کار در مجلس مُلاها که در واکُنش به انتصاب آقای مُرتضوی در دستور کار قرار گرفته، مُخالفان وی با ابزار تهدید به افشای سوابق دادستان پیشین تهران و قاضی سابق، فشار برای عقب نشاندن حریفان را افزایش دادند. 

در همین رابطه یک نماینده "اُصولگرا" به نام آقای الیاس نادران با تاکید بر اینکه  استیضاح کنندگان از افشای سوابق آقای مُرتضوی "اکراه" دارند، هُشدار داده اما اگر او "خودش اصرار داشته باشد مسایلش از تریبون مجلس گفته شود، این مساله دیگری است."

به همین شیوه، آقای مُحمد دهقان، یکی از طراحان استیضاح وزیر کار تاکید کرده است: "در جلسه استیضاح مطالبی که ما مایل به بیان آن نیستیم و تا به حال در فضای کشور گفته نشده، بیان خواهد شد که این امر به نفع دولت، شیخ الاسلام و مُرتضوی نیست."

تهدید "اُصولگرایان" به افشاگری در مورد پیشینه بازجو و دژخیم اوین و کهریزک در حالی مطرح گردیده که آنها با تمام توان برای افشا نشدن تبهکاریهای سر دژخیم آقای خامنه ای در بازداشتگاه کهریزک فعالیت کرده اند. 

در گُزارش "کُمیته ویژه" ای که آنها در حقیقت برای سفید شویی جنایتهای ماموران "نظام" در این سیاهچال تشکیل دادند، نه تنها شکنجه جسمی و تجاوُز جنسی به بازداشت شدگان انکار شده بلکه علت مرگ سه تن از قُربانیان "کمبود مکان، ضعف امور بهداشتی، تغذیه نامناسب، گرما... و ضرب و شتم و بی توجهی ماموران و مسوولان بازداشتگاه" عُنوان گردیده است. از همین رو نیز تنها جُرمی که از نظر "اُصولگرایان" آقای مُرتضوی مُرتکب شده، "خلاف گویی" است. 

مُدعیان کُنونی آقای مُرتضوی، با تهدیدهای خود ابتدا اعتراف کرده اند، گُزارشی که "کمیته ویژه" آنها در دی ماه 1388 از جنایت کهریزک ارایه داد، ساختگی و سرهم بندی شده بوده است. سپس، آنها نه تنها اسناد مُحکمی از مُباشرت خود در تبهکاری حُکومتی مزبور از طریق مخفی کردن جُرم و ادله آن ارایه داده اند، بلکه به صراحت می گویند، در صورتی که خواسته شان برآورده شود، امروز نیز آماده پوشاندن جنایت هستند. 

نزاع کنونی ارتباطی با پیشینه سیاه آقای مُرتضوی ندارد، بلکه ادامه یک جدال کُهنه در لایه قُدرت (زورآزمایی گرایشهای رقیب باند ولایت) و گُشایش یک جدال تازه در لایه ثروت (کُنترُل بُزُرگترین صندوق سرمایه گذاری خصوص کشور با 300 شرکت، بیش از 50 هزار میلیارد تومان دارایی و درآمدهایی به همین انداز کلان) است.  

یک فعال سندیکايی به شش سال حبس محکوم شد


رضا شهابی، فعال کارگری و عضو سندیکای کارگران اتوبوسرانی تهران از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی صلواتی به شش سال حبس تعزیری محکوم شد. 

به گزارش کمیته دفاع از رضا شهابی، بر اساس حکم صادره این فعال کارگری به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال حبس و هم چنین به اتهام تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی نیز به پنج سال حبس محکوم شده است. 

همچنین در این حکم، رضا شهابی به ۵ سال ممنوعیت از فعالیت محکوم شده است. 

این حکم در حالی برای این فعال کارگری صادر می‌شودذ که در ۲۲ ماه بازداشت غیر قانونی وی به صورت بلاتکلیف در زندان بسر برده است.

انتخابات مصر؛ نامزدهای اسلامگرایان رد صلاحيت شدند



به گزارش خبرگزاری فرانسه از قاهره، کمیته عالی انتخابات مصر امروز ده نفر از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری این کشور را رد صلاحیت کرد.

در میان این افراد می توان به خیرت الشاطر (نامزد گروه اخوان المسلمین)، حازم ابو اسماعیل (نامزد سلفی ها) و عمر سلیمان ( رئیس سابق سازمان اطلاعات مصر در زمان حسنی مبارک) اشاره کرد. 

مهم ترین نامزدهای باقی مانده در انتخابات ریاست جمهوری مصر عبارت هستند از عمرو موسی (دبیر کل سابق اتحادیه عرب و وزیر خارجه اسبق مصر)،عبدالمنعم ابوالفتوح ( عضو اخراجی اخوان المسلمین مصر) و احمد شفیق (نخست وزیر رژیم حسنی مبارک). 

کمیته عالی انتخابات مصر اعلام کرد افراد رد صلاحیت شده دو روز مهلت دارند تا به نتیجه این کمیته اعتراض کنند. 

۱۳۹۱ فروردین ۲۶, شنبه

نشست اعراب در پی سفر احمدی‌نژاد به ابوموسی

رادیو آلمان: رویترز روز شنبه (۲۶ فروردین) از برپایی نشست فوق‌العاده وزرای خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در این هفته در واکنش به سفر رئیس جمهور ایران به جزیره ابوموسی خبر داد.

شبکه العربیه نیز روز جمعه (۲۵ فروردین) به نقل از یک منبع بلندپایه اماراتی نوشت، وزیران خارجه شورای همکاری خلیج فارس به درخواست ابوظبی برای بررسی دیدار احمدی‌نژاد از ابوموسی نشست فوق‌العاده برگزار می‌کنند.

دیدار احمدی‌نژاد از ابوموسی با واکنش شدید امارات متحده عربی روبرو شده است. 

امارات که بعد از این دیدار سفیر خود از تهران را فرا خواند سفر احمد‌ی‌نژاد را "نقض آشکار حاکمیت ملی" این کشور خوانده است.

تصویب قطعنامه اعزام ناظران بین المللی به سوریه

به گزارش خبرگزاری فرانسه، شورای امنیت سازمان ملل امروز به اتفاق آرا قطعنامه‌ اعزام ناظران بین المللی به سوریه را به تصویب رساند.

روسیه نیز به این قطعنامه رای موافق داده است.