۱۳۹۱ دی ۳, یکشنبه

عبارت "خلیج" بجای خلیج فارس در موزه لوور


محسن شمس/ کارشناس ارشد پژوهش هنر
http://www.iranpressnews.com/source/images/01/khalij-fars.bmpبه عکس بالا نگاه کنید.... یک نقشه است. نقشه تاریخی ساده، اطلاعات زیادی هم در نقشه نیست. فکر می کنید کجا نصب شده باشد. ...

این عکسی از نقشه ای است که روی دیوار بخش "تمدن ایران" در موزه لوور در شهر پاریس نصب شده است و قرار است راهنمای بازدید کنندگان موزه در کنار آثاری که به نمایش گذاشته شده باشد. و اطلاعات و آگاهی آنها را از موقعیت جغرافیایی و تاریخی این آثار کامل کند.

پیش از این جسته و گریخته اخباری خوانده و شنیده بودم. که موزه لوور نام "خلیج فارس" را از راهنمای خود حذف کرده و بجای آن از واژه "خلیج" استفاده کرده است. تا اینکه در شهریور ماه سالجاری طی سفری که به پاریس داشتم فرصتی شد تا بازدیدی هم از موزه لوور داشته باشم. این عکس ها را نیز در همین تاریخ ( 12 سپتامبر سال 2012 برابر با 22 شهریور 1391 ) در سالن "تمدن ایران" موزه لوور عکاسی کردم.

موزه لوور، موزه لوور است. به نظرم نیازی به توضیح بیش از این نداشته باشد. در حد یک دانشجوی رشته هنردراندازه گذراندن، حتی 2 واحد درس تاریخ هنر در ترم اول هم می شود فهمید که موزه لوور چه جایگاهی از نظر علمی، تاریخی و فرهنگی دارد. همینطور موزه بغداد، موزه ملی ایران، موزه ارمیتاژ، موزه سنت پطرزپورگ و یا بریتیش میوزیوم و... اینها به قدمت تاریخ و به اعتبار علم، نگهدار، امانتدار و معرف فرهنگ و تمدن، ریشه ها، تاریخ و هویت جوامع بشری هستند. نه برای امروز و نه فقط برای پاریس، تهران، بغداد و ... بلکه برای فردا و فرداها و برای همه بشریت و همه نسلها .... این مراکز برای اهل علم، تحقیق و نظر همیشه محل رجوع و استناد، بوده و هستند.

شاید اگر این اقدام (خطا و تحریفی که در نقشه دیدید) در پشت منوی یک کافه، یا راهنمای یک تاکسی یا حتی برشوری در یک شرکت هواپیمایی بود، این اندازه مهم نبود و آن را به حساب شیطنت های معمول و این روزهای این همسایگان خورد نابخرد می گذاشتم و رد می شدم. ولی اینجا پاریس بود و من در موزه لوور ایستاده بودم. ... بسیار تاسف خوردم، که حتی طعم دلارهای نفتی هم تا اینجا و این حد نفوذ کرده... که می تواند اعتبار این مدعیان هنر و علم و تحقیق را تا این اندازه کوتاه کند.

سابقه مختصر حضور آثار تاریخی و فرهنگی ایران در موزه لوور به این شرح است :
خانم مادام ژان دیولا فوا به اتفاق همسرش مارسل اوگوست دیولافوا (مهندس راه ساختمان و باستان شناس فرانسوی) برای کاوش های باستان شناسی، در دوره قاجار و مقارن با سلطنت ناصرالدین شاه، از سوی دولت فرانسه برای سفر به ایران و عثمانی ماموریت داشته اند. این زوج باستان شناس در سال های 1881 و 1884 و 1886 سه مرتبه به ایران مسافرت می کنند. در اولین مسافرت آنها از طریق بنادر جنوبی ایران وارد منطقه خوزستان و فارس می شوند. طی این سفر و سفرهای بعدی اشیای باستانی پرشماری بوسیله این زوج از کاخ های هخامنشی داریوش بزرگ و اردشیر دوم در شوش از طریق کشتی ای که از سوی دولت فرانسه برای این امر در بصره آماده شده بود به فرانسه و پاریس منتقل می شود و هم اکنون در موزه لوور در معرض نمایش قرار دارند. مشاهدات، گزارشات و مستندات سفر دیولافوا نیز در دو کتاب منتشر شده است.

اشاره به خاطرات ناصرالدین شاه از سفر سوم فرنگ و ملاقات مادام دیو لافوا در موزه لوور هم خالی از لطف نیست :

"امروز هم‌ می‌خواستیم‌ اسباب‌های‌ دلافوا را ببینیم که‌ از شهر سوس {تلفظ فرانسه} که‌ شوشتر باشد بیرون آورده‌ است... داخل‌ اطاقی که‌ اسباب های دلافوا بود شدیم. اگرچه‌ اسباب های زیادی‌ نیاورده است‌ ولی این‌که آورده‌ است خوب است. صورت سربازهای دارا آورده، سنگهای بزرگ که آن‌وقت ستون عمارت دارا بوده و تمام را حجاری کرده بودند و شکل گاو داشت آورده بود و از این قبیل، خیلی چیزهای‌ خوب بود، همه را تماشا کردیم..."

مدیران موزه لوور ، باید پاسخگوی این سئوال باشند :
در طی سفرهایی که در این سال ها، هیات فرانسوی برای دسترسی به مناطق تاریخی، فرهنگی و تمدنی شوش (ایران امروز) و کلده و بین النهرین (عراق امروز) داشته اند و از طریق راه دریایی خلیج فارس به بنادرجنوبی (احتمالا بصره و خرمشهر) رسیده و وارد ایران شده و به بررسی کاوش در منطقه پرداخته و سپس اشیاء به یغما برده را بوسیله قاطر از طریق دشت های شوش، سوسنگرد و حمیدیه به کشتی فرانسوی مستقر در بندر بصره رسانده (یادداشتها و تصاویر طراحی های این نقل و انتقالات در گزارشات دیولافوا مستند است.) آیا نقشه ی راهی که در دست داشته اند، همین نقشه بوده است؟ آیا خانم دیولافوآ و همسر محترم ایشان در این منطقه تاریخی، فرهنگی و تمدنی بدنبال "خلیج" بوده اند یا "خلیج فارس"؟

کارشناسان موزه بهتر نیست یکبار دیگر اسناد موجود در گنجینه های موزه را بررسی کنند و نقشه ها و دست نوشته های خانم دیولافوا را با اطلاعات این نقشه مطابقت داده و همان ها را برای مشاهده مردم قرار دهند تا بدانند که اگر آنان برای یافته ها، داشته های علمی و آکادمیک حتی منتشر شده خود ارزش و اعتبار کافی قایل نیستند که حاضر هستند آن را به هر قیمتی معامله و تحریف کنند ولی حداقل احترام بازدید کنندگان فرهیخته و آگاه خود را حفظ کرده و بیش از این با شعور ایشان بازی نکرده و اینگونه به مخاطبین خود آدرس غلط ندهند.

هرچند وقتی می شنویم که امارات متحده عربی برای تاسیس شعبه موزه لوور در ابوظبی،حدود یک میلیارد دلار پرداخت کرده است. بعید می دانم دیگر کارشناسی از موزه لوور فرصت بازخوانی و باز روایی این حقایق را داشته باشد.

مدیران و دست اندرگاران موزه لوور باید بدانند این خبط و خطای آنها به هر دلیل و هرقیمتی که صورت گرفته باشد از دید هیچ علاقه مند و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ در دنیا، نادیده نمی ماند و این اقدام بجز بی اعتباری و بی ارزش کردن جایگاه علمی و آکادمیک این موزه نتیجه ایی دیگر درپی نخواهد داشت.

برای اعتراض به این اقدام غیر علمی و غیر فرهنگی، لطفا پیام زیر را از طریق ای میل و شبکه های اجتماعی به آدرس موزه لوور (LOUVRE MUSEUM)پست کنید:

“PERSIAN GULF” IS “PERSIAN GULF” FOR EVER
• نشانی اینترنتی موزه لوور: http://www.louvre.fr/en
• ای میل رئیس موزه لوور: henri.loyrette@louvre.fr

رونمایی از «سرلشگر بدهکاران بانکی» بدهی وی فقط به یکی از بانک های دولتی برابر با 600 میلیارد تومان

در ادامه افشاگری های پیشین بازتاب درباره دانه درشتهای اقتصادی، خبرنگار «بازتاب» از سرلشگر بدهکاران بانکی رونمایی می کند.
 به گزارش خبرنگار «بازتاب»، سرلشگر بدهکاران بانکی گروه است به اسم آبدارها که بدهکاری این گروه فقط به یکی از بانک های دولتی برابر با 600 میلیارد تومان به قیمت دلار هزار تومانی یعنی 600 میلیون دلار است.
 جالب اینجاست که احمدی نژاد در حالی از وجود سیصدنفر که 60 درصد نقدینگی کشور را در اختیار قرار دارند، سخن می گوید که امثال جناب آبدارها که در صفحه اول فهرست آن 300 نفر هستند، جز با حمایت اعضای ارشد دولت نمی توانستند چنین حجم بزرگی از تسهیلات بانکی را دریافت کنند.
 همچنین در شرایطی که بانکها از مردم عادی برای وام ازدواج 2 میلیون تومانی چند نوع وثیقه و ضمانت می گیرند، دویست میلیارد تومان ناقابل از مبلغ فوق بدون وثیقه است.
 اسامی تعدادی از شرکت هایی که آبدارها با نام آنها وام گرفته است، به شرح زیر می باشد:
تجارت ربیع نقش جهان
بهینه توسعه سپاهان
جهان مدار جی
صنایع امیرکبیر غرب
کوشا فولادکیا
الماس موتور سپاهان
سیکلت پارت کویر
سیمان نور آسیا
الماس موتور اپاندا
آسمان پویای البرز
باران آوران توس مشهد
داناپک سپاهان
طراحان پیشگام نقش جهان
عقیق کاران فولاد
فولاد پاس
لوله و پروفیل میلاد نقش جهان
مرات پیشرو سپاهان
اخوان سپهر سپاهان
تجارت نغمه
زرین گستر ترشیز
نسیم صنعت چوب
الوند جاودان
ثمین گوهر بعثت
تجارت سراج زاینده رود
دانا تک سپاهان

ذوب آهن اردبیل
عطر یاس سپاهان
فولاد برازجان
آجر هراب پاسارگاد
تجارت معراج صفه
تجارت منیر صفاهان
چاپ نوآوران توحید
ساختمان سازان اصفهان

شیراز کندو
انرژی گستر سپاهان
توسعه صنایع چوب نگین طاوس
زرین گستر ترشیز

تکمیلی: پیرو پیگیریها برخی از اعضای نزدیک به خانواده آبدار ، مشخص کردید گروه آبدارها مرکب از تعدادی از افراد است که بخشی از آنها برادر وپسرعمو بوده، و برخی نیز افراد مستقلی هستند که بدهی آنها ارتباطی به خانواده آبدار ندارد.
براساس این اظهارات، بانک ملی مجموع بدهی اخوان آبدار 95 میلیارد اعلام کرده که 35 میلیارد آن باقی مانده است و بخش دیگر خانواده آبدار نیز کمتراز یکصد میلیارد تومان می باشد و این بدهی که درگزارش ذینغع واحد بنام گروه آبدارها ثبت شده است متعلق به تعداد دیگری از دانه درشتهای اقتصادی است.

نسرين ستوده در مراسم خاکسپاری مادرش حاضر شد

نسرين ستوده، وکيل زندانی با حضور مأموران در مراسم خاکسپاری صفوری فخريان، مادرش شرکت کرد.

تارنمای تغيير برای برابری نوشت، امروز شنبه دوم دی‌ماه مادر نسرين ستوده، صفوری فخريان در حضور نسرين به خاک سپرده شد.

به گفته يکی از مادران کمپين يک ميليون امضا، هنگامی که خانواده، دوستان و ياران نسرين ستوده برای خاکسپاری مادر نسرين ستوده حاضر بودند، حضور ناگهانی نسرين ستوده مجلس عزای مادرش را با اشک توأم با غم و شادی آميخت.

نسرين ستوده به مدت سه ساعت با حضور مأموران اجازه داشت در مراسم خاکسپاری مادرش شرکت کند. پس از خاکسپاری و صرف غذا و ديدار با دوستان و شرکت‌کنندگان در مراسم خاکسپاری، مأموران او را به زندان اوين بازگرداندند.

ستوده ضمن سپاس از همه ياران و همراهانش گفت: "امروز مادرم با فقدانش مسبب حضور من در کنار فرزندان و دوستان و يارانم شد."

وی از تلاش‌های فعالان جنبش زنان در ايران و خارج قدردانی کرد و گفت: "همه ما برای يک آرمان کار می‌کنيم فقط به پايداری و صبر و متانت نياز داريم تا به آرمان‌هايمان برسيم."

نسرين ستوده در مراسم خاکسپاری مادرش: همه ما برای يک آرمان کار می‌کنيم فقط به پايداری و صبر و متانت نياز داريم تا به آرمان‌هايمان برسيم
اين حقوقدان خطاب به همراهانش گفت: "اميدوارم روزی در کنار هم پيروزی آرمان‌های خود را جشن بگيريم."

نسرين ستوده از زمان بازداشت تاکنون از هرگونه ملاقاتی با مادر، پدر و برادرش محروم بود.

صفوری فخريان، مادر نسرين ستوده، بعد از ظهر پنج‌شنبه ۳۰ آذرماه از دنيا رفت. در حالی که هيچگاه‌ به درخواست‌های وی برای ملاقات با دخترش در زندان اوين پاسخ مثبت داده نشد.

پدر نسرين ستوده نيز که به هنگام دستگيری دخترش، در بخش مراقبت‌های ويژه بيمارستان بستری شده بود در مهرماه ۱۳۸۹ درگذشت.

آن زمان، درخواست اين وکيل دادگستری برای ديدار با پدرش از سوی مقام‌های قضائی بی‌پاسخ مانده بود.

به گزارش کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران، رضا خندان همسر نسرين ستوده با اشاره به اين‌که در ماه‌های اخير خانواده نسرين ستوده پيگيری‌های متعددی برای اجازه ملاقات نسرين با مادرش را داشتند، گفت: "با توجه به وخامت حال مادر نسرين، خواهرش مرتب برای امکان ملاقات پيگيری می‌کرد."

وی افزود: "واقعاً برای آن‌ها کاری نداشت که يک ساعت نسرين را از اوين به خانه مادرش ببرند اما اين اتفاق نيفتاد."

رضا خندان که پيش از مراسم خاکسپاری سخن می‌گفت با اشاره به ناراحتی گوارشی و ضعف شديد بدنی نسرين ستوده گفت: "ما از هر کانالی که فکر می‌کرديم اقدام کرديم تا بتوانيم برای نسرين مرخصی استعلاجی بگيرم. به دفتر دادستان تهران، نمايندگان مجلس و ديگر مسئولان رفتم و خود نسرين هم از داخل زندان تقاضا کرد اما تاکنون هيچ‌کس پاسخی نداده است."

صفوری فخريان و مهراوه خندان، مادر و دختر نسرين ستوده

نسرين ستوده ۱۳ شهريورماه ۱۳۸۹ بازداشت شد و به ۱۱ حبس تعزيری، ۲۰ سال محروميت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعيت از خروج از کشور، محکوم شد. زندان او در دادگاه تجديدنظر به شش سال کاهش يافت.

وی به‌تازگی در اعتراض به وضعيت خود در زندان و ممنوع الخروجی دختر ۱۲ ساله‌اش از ايران ۴۹ روز دست به اعتصاب غذا زد.

چند روز پيش مراسم اهدای جايزه آزادی انديشه ساخاروف از سوی پارلمان اروپا به نسرين ستوده و جعفر پناهی فيلمساز مطرح ايرانی با حضور شخصيت‌های حقوق بشری و سياسی ايران و اروپا در استراسبورگ برگزار شد.

نسرين ستوده پيش از اين برنده جايزه حقوق بشر سازمان حقوق بشر بين‌الملل در سال ۲۰۰۸ نيز شده است.

۱۳۹۱ دی ۲, شنبه

مریم رجوی: ضرورت ارجاع پرونده جنایات رژیم ایران به شورای امنیت و محاکمه سران آن

به دنبال صدور قطعنامه محکومیت نقض حقوق بشر در ایران توسط مجمع عمومی ملل متحد
خانم رجوی بر ضرورت ارجاع پرونده جنایات رژیم ایران به شورای امنیت و محاکمه سران آن تأکید کرد
خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران، ضمن استقبال از تصویب پنجاه و نهمین قطعنامه ملل متحد در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران، توسط مجمع عمومی ملل متحد گفت: این قطعنامه ضرورت ارجاع پرونده جنایات رژیم ایران به شورای امنیت و اعمال تحریمهای همه جانبه و محاکمه سران آن را مضاعف می‌کند. رژیمی که ۱۲۰ هزار زندانی سیاسی را اعدام، به قطعنامه های ۵۸گانه پیشین ملل متحد اعتنایی نکرده، مانع بازدید گزارشگر ویژه حقوق بشر و گزارشگران موضوعی از ایران شده و همه موازین حقوق بشری را سیستماتیک نقض می‌کند.
وی افزود در شرایطی که قتل زندانیان سیاسی در زیر شکنجه، ربودن و سر به نیست کردن فعالان سیاسی، اعدامهای جمعی، دستگیریهای خودسرانه، زجرکش زندانیان با محرومیت از مراقبتهای مورد نیاز پزشکی و..... در حال افزایش است، بسنده کردن به محکومیت کافی نیست. این رژیم باید از جامعه جهانی طرد و مؤاخذه شود. این لازمه پایان دادن به بی عملی و سکوت جامعه جهانی در قبال دیکتاتوری سیاه دینی است.
خانم رجوی از عموم ایرانیان و مشتاقان آزادی و حامیان مقاومت ایران در سراسر جهان خواست با گسترش کارزار دفاع از حقوق بشر، به دفاع از زندانیان، مقابله با اعدامهای جمعی و مقابله با سرکوب زنان و جوانان ایران برخیزند.
وی به همه طرفهایی که تلاش می‌کنند نقض حقوق بشر در ایران را نادیده گرفته و با اقدام مؤثر بین المللی در این باره مخالفت می‌کنند، هشدار داد که آخوندهای رو به سقوط هیچ آینده یی ندارند و هرگونه سرمایه گذاری سیاسی و اقتصادی روی آنها محکوم به شکست است.
این قطعنامه هر چند بخشهای محدودی از جنایات آخوندها را در بر می‌گیرد، اما به روشنی خصومت تمام عیار آنها را با تمام اصول شناخته شده حقوق بشر به خوبی نشان می‌دهد؛ از جمله در اعمال شکنجه، اعدامهای فراقضایی، اعدامهای گروهی و مخفیانه، اعدام کودکان و نوجوانان، اعدام به بهانه محاربه، سنگسار، جلوگیری از تجمعات مسالمت آمیز، منع آزادی عقیده و بیان، سانسور وبسایتها، کنترل ایمیلها، پارازیت انداختن روی تلویزیونهای ماهواره ای، هدف قرار دادن وکلا و روزنامه نگاران، نابرابری جنسی فراگیر، آزار و اذیت اقلیتهای قومی و زبانی، سرکوب پیروان مذاهب گوناگون، دستگیریهای خودسرانه، نقض حقوق بازداشت شدگان، ناپدیدشدن اجباری، به قتل رساندن زندانیان زیر شکنجه، و دخالت خودسرانه در حریم شخصی افراد.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۳۰آذر ۱۳۹۱ (۲۰دسامبر۲۰۱۲)

قطعنامه سازمان ملل، پایه مجازات آمران سرکوب


منصور امان
 

قطعنامه سازمان ملل، پایه مُجازات آمران و عاملان نقض حقوق بشر در ایران

رژیم جمهوری اسلامی بار دیگر در پهنه بین المللی به دلیل پایمالی گُسترده و خُشونت بار حُقوق شهروندان خود روی نیمکت محکومان نشانده شده است. مجمع عُمومی سازمان ملل مُتحد روز پنجشنبه پس از برشماری ده ها اتهام اثبات شده که از سانسور آغاز و با شکنجه ادامه می یابد، با اکثریت آرا حاکمان ایران را شایسته ی محکومیت و بیزاری شناخت.

طرح و تصویب قطعنامه محکومیت نقض حُقوق بشر در سازمان ملل یک علامت روشن از توجُه بین المللی و مُهمترین نهاد آن به سیاست و رفتار رژیم جمهوری اسلامی در این عرصه با وجود خودنمایی ماجراجویی هسته ای حاکمان ایران در قالب یک بُحران بُزُرگ بین المللی است.

قطعنامه مزبور همزمان با مانُور پُر هزینه "نظام" گرد "مُذاکره" با آژانس، گُروه 3+3 و سرانجام آمریکا صادر شده است؛ تاکتیکی که رهبران جمهوری اسلامی از آن کاهش فشارها را انتظار دارند. آنها همچنین گمان می برند، گشودن چشم انداز "مُذاکره" و مُعامله هسته ای می تواند موجب برانگیختن احتیاط و پرهیز بین المللی از باز کردن پرونده های مُجادله آمیز دیگر مانند پایمالی حُقوق بشر شود.

حاکمان ایران پیش تر سیگنالهای پُر سر و صدایی حاکی از ناخُرسندی از طرح این مساله و "غیر سازنده" انگاشتن آن به مقصد طرفهای خارجی خود ارسال کرده بودند، با این اُمید که نگرانیهای آنها در نظر گرفته شود. رفتار شگفت انگیز نماینده جمهوری اسلامی در شورای حُقوق بشر سازمان ملل، آقای جواد لاریجانی، که با فحاشی و عربده کشی توجُه زیادی را برانگیخت، در حقیقت آواز دادن این درخواست با بوق و ترومپت بود.

با این حال، چنین نمی نماید که در پهنه بین المللی علاقه و دقت به موضوع حُقوق بشر تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی کاهش یافته باشد. برعکس، طرفهای خارجی "نظام" به گونه فزاینده این فاکتور را در سیاستهای تحریمی خود علیه آن دخالت می دهند.

برای مثال، اتحادیه اُروپا در سال جاری در دو نوبت، مقامهای ارشد حُکومت که در میان آنها نام آقایان صادق لاریجانی (رییس قُوه قضاییه)، اصغر میرحجازی (مقام امنیتی بیت آیت الله خامنه ای) و عزت الله ضرغامی (رییس رادیو و تلویزیون دولتی) به چشم می خورد را به دلیل "نقض فاحش حقوق بشر" در لیست سیاه خود گُنجانده است.

در تازه ترین اقدام در همین راستا، هفته گذشته مجلسهای سنا و کُنگره آمریکا، "سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی" را "نهاد ناقض حقوق بشر" شناخته و آن را به همراه مُدیر عاملش مشمول مُجازاتهای سیاسی و اقتصادی گرداندند.

از این زاویه، قطعنامه مجمع عُمومی سازمان ملل مُستقل از مُنزوی ساختن سیاسی و اخلاقی رژیم ولایت فقیه، یک بار عملی نیز می یابد و آن پُشتیبانی از اقدامهای مُشخصی است که علیه پایمالی حُقوق شهروندان ایران و آمران و عاملان آن صورت می گیرد. بهبود شرایط انسانی در ایران، از جُمله مشروط به استفاده موثر و لمس پذیر از این ظرفیت است.

تحریمهای جدید آمریکا و اروپا علیه جمهوری اسلامی

وزارت دارایی آمریکا اعلام کرده است که چهار شرکت و یک شخص دیگر درارتباط با برنامه هسته ای و موشکی رژیم تهران تحریم می شوند.

اتحادیه اروپا نیز روز جمعه، ۱۸ شرکت و یک فرد ایرانی دیگر را در فهرست‌ تحریم‌های خود علیه رژیم تهران قرار داد.

به گزارش رادیو فردا، چهار شرکت تحریم شده عبارتند از "شرکت صادرات و واردات ساد" در تهران، "سازمان صنایع دریایی ِ وزارت دفاع ایران" و رئیس آن "مصطفی اثباتی"، "شرکت بین المللی دوستان " و "گروه صنایع شیمیایی و توسعه مواد" وابسته به سازمان صنایع دفاعی یا "ساصَد".

در بیانیه وزارت دارایی آمریکا اضافه شده است که شرکت ِ "صادرات و واردات ساد"، همچنین محموله های تسلیحاتی رژیم تهران را برای ارتش سوریه حمل کرده است.

سازمان ملل هم روز پنج شنبه این شرکت را در ارتباط  با رساندن سلاح به سوریه  تحریم کرده بود.


تحریمهای جدید اتحادیه اروپا

به گزارش «ای یو بیزنس» و خبرگزاری آلمان، در بیانیه‌ای که این اتحادیه صادر کرده، آمده است یک شخص و ۱۸ شرکت که در «فعالیت‌های هسته‌ای دخالت داشته یا از دولت ایران پشتیبانی» می‌کنند به فهرست بلند اشخاص و شرکت‌های تحریم‌شده اتحادیه اروپا فزوده شدند.

بدین ترتیب شمار شرکت‌ها یا اقلامی که در فهرست تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه ایران قرار گرفته به ۴۹۰  و شمار اشخاص تحریم‌ شده به ۱۰۵ نفر رسید.

خبرگزاری آلمان نیز گزارش داده است که قرار است روز شنبه جزییات این تحریم‌ها منتشر شود.

در بیانیه اتحادیه اروپا همچنین قید شده که ۲۷ کشور عضو این اتحادیه، بر اجرای تحریم‌هایی که ۲۴ مهرماه (۱۵ اکتبر) به تصویب رسانده بودند، مهر تایید زدند.

تحریم‌های ۲۴ مهرماه از جمله، به قصد فلج کردن بانکداری، کشتیرانی و صادرات گاز ایران بود.

تایید حکم اعدام ۶ نفر در شهرستان سلماس


خبرگزاری هرانا - حکم اعدام ۶ شهروند کرد سلماسی از سوی دیوان عالی کشور تایید شده است به گونه‌ای که پس از تایید حکم در دیوان عالی کشور نامبردگان هم اکنون در خطراجرای حکم قرار دارند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حبیب مامدی، اکرم مامدی، سامی مامدی، صمد مامدی، کریم مامدی و فیروز حسن‌زاده که از اهالی روستاهای هبلران و قزل کند از توابع شهرستان سلماس می‌باشند، به اتهام حمل و نگهداری مواد مخدر، توسط دادگستری شهرستان سلماس به اعدام محکوم شدند.

برپای همین گزارش دو نفرشهروند کرد، اهل ارومیه نیزدراین ارتباط بازداشت شدند که ازهویت و حکم صادره خبری دردست نیست.

بنا به گزارشهای رسیده، تقاضای عفو این شهروندان در دو مرحله مطرح و پس از انجام بررسی‏های لازم و عدم احراز شرایط، توسط کمیسیون مرکزی عفو و بخشودگی رد شده است.

گفتنی است، با اشاره به قرار گرفتن شهرستان سلماس درمسیر ترانزیت، پرونده‌های بسیاری در رابطه با قاچاق مواد مخدر در این شهرستان تشکیل و به صدور حکم اعدام منجر می‌گردد.