در روز ۱۷شهریور ۱۳۸۸ دفتر کار مهدی کروبی و دفتر حزب اعتماد ملی توسط نهاد های امنیتی پلمپ شد. نیروهای امنیتی در حالی در این روز به این دفترحمله کردند که روز قبل از آن مذاکراتی میان آقای کروبی و نمایندگان قوه قضائیه در خصوص مدارک، اسناد و فیلم های تجاوزها و رسیدگی به این ادعا برقرار شده بود و اسناد در اختیار آن نمایندگان قرار گرفته بود.
به یکباره نیروهای امنیتی به این دفتر یورش برده و کارکنان و شخص آقای کروبی را از آنجا خارج می کنند. این درحالی بوده است که حتی به آقای کروبی و مسئول دفتر ایشان اجازه ندادند که مدارک و وسایل شخصی ایشان را همچون شناسنامه و کارت ملی و دسته چک و غیره را با خود بردارند و از ساختمان خارج کنند. از آن روز تاکنون این دفتراستیجاری پلمپ بوده وعلیرغم پایان یافتن مدت اجاره این ساختمان در اردیبهشت ماه سال جاری، هنوز از سوی نهادهای قضایی به صاحبش تحویل نگردیده است. آقای کروبی بارها در مصاحبه ها گفته بودند که این ساختمان استیجاری است و باید به صاحبش بازگردانده شود و این رفتار نهادهای قضایی برخلاف شرع و اخلاق و قانون است.
اما ماجرای این دفتر به همین جا ختم نمی شود. دو هفته قبل در ساعات اولیه صبح، گشت انتظامی به طور اتفاقی متوجه توقف۲وانت بار مقابل این دفتر گردید که افرادی در حال تخلیه این ساختمان پلمپ شده بودند. ماموران انتظامی به این افراد مشکوک می شوند و از آنان توضیح می خواهند. یکی از سارقین خود را نماینده آقای کروبی معرفی می کند و با بیرون آوردن شناسنامه و کارت ملی آقای کروبی از جیب خود و نشان دادن آن به مامور نیروی انتظامی قصد تایید ادعای خود را داشته است.
اما نیروی انتظامی با اطلاع از پلمپ بودن ساختمان توجیه این افراد را نمی پذیرد و آنان را دستگیر و به پلیس امنیت منطقه شمیران منتقل می کند. بلافاصله پلیس امنیت جهت روشن شدن ماجرا در تماسی تلفنی، صحت ماجرا را از آقای کروبی جویا می شود که ایشان با اظهار تعجب، از وقوع چنین حادثه ای اظهار بی اطلاعی نمودند. نکته قابل توجه اینجاست که هنگاهی که نماینده ای از طرف آقای کروبی در پلیس امنیتی حضور می یابد، سارقین بدون ذره ای نگرانی و ترس و با اعتماد بنفس کامل با وی روبرو می شوند! نماینده آقای کروبی خواستار روشن شدن ماجرا می شود و پلیس امنیت این افراد را تحویل وزارت اطلاعات می دهد. لیکن از آن روز تاکنون این نهاد امنیتی پاسخی در خصوص ماهیت این اقدام و هویت سارقین و نیز محل انتقال این وسایل سرقتی، ارائه ننموده است.
لازم به توضیح است از جمله اقلام سرقتی از این ساختمان می توان به ۶تن برنج و روغن نذری که برای ماه رمضان آن سال تهیه شده بود و نیز میزان قابل توجهی وسایل دفتری همچون میز، مبل، یخچال،فرش و دوربین فیلم برداری وغیره که در آن زمان در دفتر موجود بوده است اشاره نمود که تمامی این اموال ریز و درشت توسط این افراد به سرقت رفته است.
حال سوال اصلی اینجاست که چگونه می شود تمام وسایل ساختمانی با این درجه از اهمیت که تحت شدیدترین تدابیر امینتی بوده است توسط افرادی به ظاهرعادی مورد دستبرد قرار گیرد؟ و چرا اکنون پس از ۱۵ روز از وقوع این حادثه، وزارت اطلاعات و نهادهای امنیتی در این خصوص سکوت کرده اند و توضیحی در مورد سارقین و اهداف آنان ارائه نمی دهند؟