جلال الدین قاتل گفت: موسوی و کروبی از منافقین پستتر هستند چرا كه هنوز هم سعی در فریب مردم دارند. این دونفردرصورت دستیابی به كرسی ریاست جمهوری رژیم استالینی تشكیل میدادند
جلالالدین فارسی درباره وقایع سال گذشته ادعا کرد “این دو نفر(موسوی و كروبی) نزدیك به ١۵ میلیون ایرانی را فریب دادند و دروغ گفتند لذا بنا به پافشاری كه بر مواضع باطل و دروغ خود دارند به واقع از منافقین پستتر هستند چرا كه هنوز هم سعی در فریب مردم دارند.”
روزنامه ایران در ویژه نامه موسوم به “نهم دی ماه”، طی گفتگویی با جلال الدین فارسی، از چهره های اصولگرا و کاندیدای اولین دوره ریاست جمهوری (که به دلیل تابعیت افغانیش از دور خارج شد)، از قول وی آورده است “میرحسین موسوی اصلاً حیات سیاسی خود را مدیون رهبری هستند، ایشان را آقای خامنهای به حزب جمهوری معرفی كردند، اما بر همگان روشن بود كه خیلی از سیاسیون دلسوز و از جمله رئیسجمهور وقت با استمرار نخستوزیری میرحسین مخالف بودند، لذا ٩٩ نفر از نمایندگان با میرحسین مخالفت میكنند در همان ماجرا هم امام فرمودند مجلس اختیار دارد. امام با توجه به اینكه فرمودند رای با مجلس هست حكمی ندادند البته من و مرحوم فردوسیپور در آن روز در مجلس حضور نیافتیم.”
جلال الدین فارسی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر این كه “موسوی خوئینیها یكی از افرادی است كه به عنوان لیدر اصلی جریان های اخیر از وی نام میبرند”، ادعا کرد “خوئینیها اصلا عددی نیست وی نه عالم است و نه فقیه، دادستان شدن ایشان هم جالب است. رهبری، هاشمی رفسنجانی و بنده دقیقا در جریان ماجرا هستیم. یكی از نزدیكان امام به ایشان میگوید خوئینیها عالم و فقیه است و شاگرد آقای منتظری است، هنگامی كه منتظری به محضر امام میرسد در خیل صحبتهای مختلف، امام بیمقدمه میپرسند موسوی خوئینیها پیش شما درس خواندهاند، امام فكر میكنند بنا به سخنان اطرافیان و تایید آقای منتظری وی فقیه است و حكم را صادر میكند. بعد از صدور حكم وقتی آقایان سراغ آیتالله منتظری رفته و به وی میگویند این حكم به تایید و اظهارنظر شما صادر شده، او با رد این سخن میگوید من اصلا نگفتم خوئینیها چقدر درس خوانده است.”
وی در پاسخ به این پرسش كه آیت و دیالمه نسبت به میر حسین بسیار موضع داشتند ریشه این مواضع چه بود اینگونه پاسخ داد “بیشتر بر سر مصدقی بودن موسوی بود.كارهای ایشان آنقدر روشن و علنی است كه نیاز به طرح شهادت آیت نیست.”
فارسی که چند سال پیش به دلیل قتل عمد یک نگهبان محیط زیست، تحت تعقیب بود و به جهت نفوذش پرونده را مختومه ساخت، در باره این كه اگر رهبر فقید نظام زنده میماند حیات سیاسی میر حسین چه میشد؟ مدعی گردید “امام دیگر به وی مسئولیت نمیداد. بعد از تایید قطعنامه از سوی امام، میرحسین موسوی خودش را پنهان كرده و از انجام وظایف سر باز میزد. امام میخواست استعفای وی را قبول كند حتی در جلسهای با حضور افراد شاخص كشور از جمله هاشمی، موسوی اردبیلی و … این تصمیم گرفته میشود. در آن جلسه رئیسجمهور وقت كه دیرتر به جلسه رسید، امام به محض ورود وی میگوید ما برای تعیین نخستوزیر بعدی در حال مذاكره هستیم و نظر شما چیست، رهبری میفرماید شما نباید استعفایش را بپذیرید، چرا كه وی با استعفا میخواهد وجههای برای خود مهیا كند و بگوید من طرفدار ادامه جنگ بودم و خود را تبدیل به قهرمان ملی كند؛ باید به او فرمان دهید كه وی به مسئولیت خود بازگردد؛ امام نیز با اشاره دست به سمت آقای خامنهای میفرماید این درست است. بعد هم كه امام (خطاب به میرحسین) فرمودند اگر خدمات شما نبود، شما را به عنوان ضد انقلاب معرفی میكردم. به نظر من رهبری نباید ایشان را وارد مجمع تشخیص مصلحت نظام میكردد اما ایشان به طور كلی بسیار به افراد فرصتهای مختلف میدهند. لذا ایشان با این حركت بلوای آنها را به تاخیر انداخت.”
این شخصیت حامی دولت در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر این كه “اگر در زمان امام این فتنه رخ میداد واكنش ایشان چه بود؟” اظهار عقیده کرد “دقیقا همان میكردند كه رهبری كردند. وی با موضعگیریهای دقیق و ظریف خود باعث ریزش اهالی فتنه شدند و اكنون اكثریت مطلق مردم فهمیدند كه رژیم صهیونیستی و آمریكا برای كشور چه طرحهایی دارند.”
جلال الدین در ادامه و در پاسخ به این پرسش كه “اقدامات موسوی در بعد عقیده شخصی ایشان چگونه قابل تفسیر است؟ آیا وی هنوز در توهم به سر میبرد؟” مدعی شد “اجازه بدهید كه صراحتا بگویم كه به نظر من میرحسین اصولا به زندگی پس از مرگ اعتقادی ندارد، چرا كه بخوبی میداند كه اقدامات وی موجب تضعیف قدرتهای حق و نظام برخاسته از خون شهدا است، اینها اگر به مرگ معتقد بودند اگر به انقلاب معتقد بودند لحظهای به این رفتار خود ادامه نمیدادند. ”
وی در همین زمینه افزود: من با یقین كامل میگویم كه نه كروبی و نه میرحسین اصلا با قرآن و اسلام آشنایی ندارند. حتی با وجود احترام بسیار زیادی كه برای شخص خاتمی قائل هستم و تا به حال كوچكترین اظهارنظری درباره ایشان نكردم اما باید به محضر ملت بزرگوار ایران بگویم كه خاتمی هم با محتوای قرآن آشنا نیست.”
جلال الدین فارسی با ادعای این كه “حیف است كه خاتمی و فرزند شهید بهشتی به دنبال این دو حركت كنند”، گفت “من آنها را نصیحت میكنم كه از مسیر باطل فاصله بگیرند. به فرزند بهشتی كه چندی پیش آخرین كتاب خود را به من هدیه كرد میگویم این مسیر راهی نیست كه پدر شهید تو آن را طی میكرد.به نظر من هركس باعث آمدن میرحسین به عرصه شده، كاملاً اشتباه كرده و وی با توجه به سابقهاش در دوره نخستوزیری به هیچوجه نباید تایید صلاحیت میشد.”
وی در پاسخ به این كه به نظرتان اگر موسوی و كروبی با دستیابی به كرسی ریاست جمهوری به قدرت میرسیدند چه اتفاقاتی ممكن بود رخ دهد؟ ادعایی عجیب کرد و گفت “بدانیم كه آنها كاری میكردند به مراتب بدتر از رژیم سلطنت، آنان رژیم استالینی تشكیل میدادند.”
جلالالدین فارسی درباره وقایع سال گذشته ادعا کرد “این دو نفر(موسوی و كروبی) نزدیك به ١۵ میلیون ایرانی را فریب دادند و دروغ گفتند لذا بنا به پافشاری كه بر مواضع باطل و دروغ خود دارند به واقع از منافقین پستتر هستند چرا كه هنوز هم سعی در فریب مردم دارند.”
روزنامه ایران در ویژه نامه موسوم به “نهم دی ماه”، طی گفتگویی با جلال الدین فارسی، از چهره های اصولگرا و کاندیدای اولین دوره ریاست جمهوری (که به دلیل تابعیت افغانیش از دور خارج شد)، از قول وی آورده است “میرحسین موسوی اصلاً حیات سیاسی خود را مدیون رهبری هستند، ایشان را آقای خامنهای به حزب جمهوری معرفی كردند، اما بر همگان روشن بود كه خیلی از سیاسیون دلسوز و از جمله رئیسجمهور وقت با استمرار نخستوزیری میرحسین مخالف بودند، لذا ٩٩ نفر از نمایندگان با میرحسین مخالفت میكنند در همان ماجرا هم امام فرمودند مجلس اختیار دارد. امام با توجه به اینكه فرمودند رای با مجلس هست حكمی ندادند البته من و مرحوم فردوسیپور در آن روز در مجلس حضور نیافتیم.”
جلال الدین فارسی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر این كه “موسوی خوئینیها یكی از افرادی است كه به عنوان لیدر اصلی جریان های اخیر از وی نام میبرند”، ادعا کرد “خوئینیها اصلا عددی نیست وی نه عالم است و نه فقیه، دادستان شدن ایشان هم جالب است. رهبری، هاشمی رفسنجانی و بنده دقیقا در جریان ماجرا هستیم. یكی از نزدیكان امام به ایشان میگوید خوئینیها عالم و فقیه است و شاگرد آقای منتظری است، هنگامی كه منتظری به محضر امام میرسد در خیل صحبتهای مختلف، امام بیمقدمه میپرسند موسوی خوئینیها پیش شما درس خواندهاند، امام فكر میكنند بنا به سخنان اطرافیان و تایید آقای منتظری وی فقیه است و حكم را صادر میكند. بعد از صدور حكم وقتی آقایان سراغ آیتالله منتظری رفته و به وی میگویند این حكم به تایید و اظهارنظر شما صادر شده، او با رد این سخن میگوید من اصلا نگفتم خوئینیها چقدر درس خوانده است.”
وی در پاسخ به این پرسش كه آیت و دیالمه نسبت به میر حسین بسیار موضع داشتند ریشه این مواضع چه بود اینگونه پاسخ داد “بیشتر بر سر مصدقی بودن موسوی بود.كارهای ایشان آنقدر روشن و علنی است كه نیاز به طرح شهادت آیت نیست.”
فارسی که چند سال پیش به دلیل قتل عمد یک نگهبان محیط زیست، تحت تعقیب بود و به جهت نفوذش پرونده را مختومه ساخت، در باره این كه اگر رهبر فقید نظام زنده میماند حیات سیاسی میر حسین چه میشد؟ مدعی گردید “امام دیگر به وی مسئولیت نمیداد. بعد از تایید قطعنامه از سوی امام، میرحسین موسوی خودش را پنهان كرده و از انجام وظایف سر باز میزد. امام میخواست استعفای وی را قبول كند حتی در جلسهای با حضور افراد شاخص كشور از جمله هاشمی، موسوی اردبیلی و … این تصمیم گرفته میشود. در آن جلسه رئیسجمهور وقت كه دیرتر به جلسه رسید، امام به محض ورود وی میگوید ما برای تعیین نخستوزیر بعدی در حال مذاكره هستیم و نظر شما چیست، رهبری میفرماید شما نباید استعفایش را بپذیرید، چرا كه وی با استعفا میخواهد وجههای برای خود مهیا كند و بگوید من طرفدار ادامه جنگ بودم و خود را تبدیل به قهرمان ملی كند؛ باید به او فرمان دهید كه وی به مسئولیت خود بازگردد؛ امام نیز با اشاره دست به سمت آقای خامنهای میفرماید این درست است. بعد هم كه امام (خطاب به میرحسین) فرمودند اگر خدمات شما نبود، شما را به عنوان ضد انقلاب معرفی میكردم. به نظر من رهبری نباید ایشان را وارد مجمع تشخیص مصلحت نظام میكردد اما ایشان به طور كلی بسیار به افراد فرصتهای مختلف میدهند. لذا ایشان با این حركت بلوای آنها را به تاخیر انداخت.”
این شخصیت حامی دولت در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر این كه “اگر در زمان امام این فتنه رخ میداد واكنش ایشان چه بود؟” اظهار عقیده کرد “دقیقا همان میكردند كه رهبری كردند. وی با موضعگیریهای دقیق و ظریف خود باعث ریزش اهالی فتنه شدند و اكنون اكثریت مطلق مردم فهمیدند كه رژیم صهیونیستی و آمریكا برای كشور چه طرحهایی دارند.”
جلال الدین در ادامه و در پاسخ به این پرسش كه “اقدامات موسوی در بعد عقیده شخصی ایشان چگونه قابل تفسیر است؟ آیا وی هنوز در توهم به سر میبرد؟” مدعی شد “اجازه بدهید كه صراحتا بگویم كه به نظر من میرحسین اصولا به زندگی پس از مرگ اعتقادی ندارد، چرا كه بخوبی میداند كه اقدامات وی موجب تضعیف قدرتهای حق و نظام برخاسته از خون شهدا است، اینها اگر به مرگ معتقد بودند اگر به انقلاب معتقد بودند لحظهای به این رفتار خود ادامه نمیدادند. ”
وی در همین زمینه افزود: من با یقین كامل میگویم كه نه كروبی و نه میرحسین اصلا با قرآن و اسلام آشنایی ندارند. حتی با وجود احترام بسیار زیادی كه برای شخص خاتمی قائل هستم و تا به حال كوچكترین اظهارنظری درباره ایشان نكردم اما باید به محضر ملت بزرگوار ایران بگویم كه خاتمی هم با محتوای قرآن آشنا نیست.”
جلال الدین فارسی با ادعای این كه “حیف است كه خاتمی و فرزند شهید بهشتی به دنبال این دو حركت كنند”، گفت “من آنها را نصیحت میكنم كه از مسیر باطل فاصله بگیرند. به فرزند بهشتی كه چندی پیش آخرین كتاب خود را به من هدیه كرد میگویم این مسیر راهی نیست كه پدر شهید تو آن را طی میكرد.به نظر من هركس باعث آمدن میرحسین به عرصه شده، كاملاً اشتباه كرده و وی با توجه به سابقهاش در دوره نخستوزیری به هیچوجه نباید تایید صلاحیت میشد.”
وی در پاسخ به این كه به نظرتان اگر موسوی و كروبی با دستیابی به كرسی ریاست جمهوری به قدرت میرسیدند چه اتفاقاتی ممكن بود رخ دهد؟ ادعایی عجیب کرد و گفت “بدانیم كه آنها كاری میكردند به مراتب بدتر از رژیم سلطنت، آنان رژیم استالینی تشكیل میدادند.”