در زندانی که نسرین ستوده در کنار موکلانش به بند کشیده شده و جزئیترین مسائل روزمرهی زندگی او نیز توسط زندانبانان تعیین میشود، تدابیر امنیتی برای ملاقات چند دقیقهای او با همسرش چه جایی از اعراب دارد، ملاقات این زن ریزنقش که اعتصاب غذا او را از نظر جسمی ضعیف کرده با همسرش، چه خطری برای زندانبانان ایجاد میکند که میخواستند او را با قل و زنجیر به ملاقات بیاورند؟
نسرین ستوده دومین باری است که به اعتصاب غذای خشک دست زده است. وضعیت جسمانیش رو به وخامت میرود. در قرار ملاقات روز پنجشنبه با همسرش در زندان اوین حاضر نشد. به جای نسرین ستوده ماموری آمد و به رضا خندان گفت"ایشان خودشان به دلیل تدابیر امنیتی نخواستند که برای ملاقات بیایند". لابد میخواستند، در درون زندان، او را با چشمبند و دستبند به اتاق ملاقات بیاورند که زیر بار نرفته است.
در زندانی که نسرین ستوده در کنار موکلانش به بند کشیده شده و جزئیترین مسائل روزمرهی زندگی او نیز توسط زندانبانان تعیین میشود، تدابیر امنیتی برای ملاقات چند دقیقهای او با همسرش چه جایی از اعراب دارد، ملاقات این زن ریزنقش که اعتصاب غذا او را از نظر جسمی ضعیف کرده با همسرش، چه خطری برای زندانبانان ایجاد میکند که میخواستند او را با قل و زنجیر به ملاقات بیاورند؟
اعمال قدرت است، تحقیر است برای درهم شکستن او؛ که کوتاه بیاید. با آنها راه بیاید و بگذارد آنها کار خودشان را بکنند؛ و این چیزی است که نسرین ستوده به آن تن نمیدهد. زندگی حرفهای او سرشار از تلاش برای دفاع از حقوق انسانی افرادی است که توسط قوانین و حافظان آن تحقیر شده، به زندان افتاده و در محاکمهی ناعادلانه محکوم شدهاند. از کودکان زیر اعدام گرفته تا فعالان مدافع حقوق زنان، روزنامهنگاران، فعالان سیاسی و مدافعان حقوق بشر.
حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری فعالیت حرفهای نسرسن ستوده به عنوان وکیل را، همانند سایر وکلایی که دفاع از فعالان حقوق بشر را برعهده میگرفتند، دشوارتر کرد. او که پیش از این نیز به سلب اختیار از وکلا توسط قضات مسئول پروندههای فعالان سیاسی اعتراض داشت، عرصهی فعالیت حرفهایش تنگتر شد.
قرار بود گرفتن اقرارهای اجباری، برپایی دادگاههای نمایشی و تعیین حبسهای طولانی مدت برای بازداشتشدگان پس از انتخابات آرامش را به صاحبان قدرت بازگرداند، اما روشنگری وکلایی همچون نسرین ستوده این قاعدهی بازی را برهم میزد. او حاضر نبود سکوت کند. نمیخواست عرصه را خالی بگذارد. نمیتوانست بپذیرد که حاکمیت نقض حقوق انسانها، حاکمیت تحقیر حقطلبی پیروز شده است و دیگر کاری نمیتوان کرد.
شبیخون به دفتر کار و خانهی نسرین ستوده و دستگیری او نیز نتوانست نسرین را ساکت کند. اکنون زندان اوین به صحنهی کشاکش تبدیل شده است. یکسو تلاشهای نسرین ستوده است برای دفاع از حقوق انسانی، و سوی دیگر تلاش زندانبانان برای درهم شکستن او به عنوان یک فرد و به عنوان یک سمبل. تلاش برای درهم شکستن نسرین ستوده، تلاش برای به زانو درآوردن مقاومتی است که او به عنوان یک فرد و به عنوان یک سمبل به آن ادامه میدهد.
نسرین ستوده به این امر آگاه است. او در زندان نیز بر سر مسائل به ظاهر کوچک کوتاه نمیآید. به بهای محرومیت از دیدار همسرش بر حقوق خویش به عنوان یک زندانی پای میفشارد. او با این اقدامات که توامان دفاع از حقوق فردی خویش و دفاع از حقوق اساسی انسانهاست حتا زمانی که دربند هستند، اعلام میکند که کوتاه نمیآید. این زن ریز نقش که فرزندان و همسرش در انتظار آزادی او و دیدار با وی بیتابی میکنند، با اعتصاب غذای خشک از جان عزیز خود مایه گذاشته تا نشان دهد که میتوان جسم انسانها را به بند کشید اما مقاومت را پایانی نیست.
نسرین ستوده آگاه است که فشار بر او به عنوان یک فرد و در عین حال برای خنثا کردن تلاش وکلایی است که گویا خاموش کردن آنها به خاموشی اعتراض به نقض حقوق انسانها خواهد انجامید. که خاموشی این وکلا به مفهوم خاموشی صدای بیشمار متهمانی است که تنها به جرم دفاع از حقوق انسانی شان سرکوب می شوند. مقاومت گرهی نسرین ستوده نشان میدهد که او این نقش را پذیرا شده؛ وقتی در آخرین تماس تلفنی به همسرش میگوید: "خواستهام لغو كليه احكام ناعادلانه بعد از انتخابات است و هيچ خواسته شخصي ندارم".
وضعیت جسمانی نسرین ستوده وخیم است. قوای او پس از ماهها حبس در سلول انفرادی و دو بار اقدام به اعتصای غذای خشک به تحلیل میرود. این زن شجاع را که با مبارزهاش در زندان جانش را به خطر انداخته باید حمایت کرد.
* دربارهی نسرین ستوده بسیار نوشته شده است. بخشی از این نوشتهها را یارانش در مجموعهی "در دفاع از زندگی" گرد آوردهاند.