فعالان حقوق بشر در آخرین گزارشهای خبری خود درباره وضعیت مسیحیان در ایران نوشتهاند که مقامات سعی دارند نوکیشان مسیحی ایرانی را در سکوت رهبران کلیسایی در جهان سرکوب کنند.
موج تازهای از پیگرد و بازداشت هموطنان نوكیش مسیحی در ایران از دی ماه امسال آغاز شده است.
نوکیشان مسیحی ایرانی، جزو اقلیتهای قومی مذهبی ارمنی، آشوری کلدانی به حساب نمیآیند. آنها اغلب مسلمان بودهاند و به مسیحیت گرویدهاند.
از تعداد نوكیشان مسیحی آمار صحیح و دقیقی در دست نیست. گروههای بسیاری از نوکیشان مسیحی ایرانی بدلیل مشكلات اجتماعی، فشار و تهدید ها، بازداشت و یا زندانی و محاكمه شدن مجبور به ترك كشور شده اند و گروههایی نیز پس از مهاجرت مسیحی شدهاند.
خروج از دین اسلام که در احکام شرعی و قضائی «ارتداد» خوانده میشود، در ایران و اغلب کشورهای اسلامی دیگر میتواند این عمل مجازات اعدام را در پی داشته باشد.
به گفته برخی رهبران مسیحی سالانه حدود صدهزار نفر در ایران تغییر مذهب و یا به مسیحیت می گروند، در هر حال گرایش ایرانیان مسلمان به تغییر مذهب و یا به گفته مسئولان حكومتی رویآوردن به مکاتب عرفانی، در سالهای اخیر افزایش داشته است.
فراگیر شدن و گرایش به آئین مسیحیت ، از تمایل گروههایی از مردم به تغییر در جهانبینی حکایت دارد.
کلیسا ی خانگی
کلیساهای ایران، بر اساس مقرراتی که جمهوری اسلامی برایشان وضع کرده است، اجازه پذیرش غیرمسیحیان را ندارند. حتی رفت و آمد و حضور غیرمسیحیان در جلسههای کلیسا غیرقانونی است. به همین دلیل است که در سه دهه گذشته، ساختاری بدلیل محدودیت ها از سوی حكومت برای نوكیشان مسیحی به نام «کلیسای خانگی» در ایران شکل گرفته است.
کلیساهای خانگی، همان مهمانخانه یا اتاق نشیمن خانه نوکیشان مسیحی است که این افراد بنابر تعالیم دور هم جمع شده و از این طریق به دعا و مشاركت و تعالیم الهیات مسیحی می پردازند.
با وجود برخی محدودیتها و با رعایت اصولی خاص!، مسیحیان ارمنی، آشوری و .. در برگزاری مراسم و آئینهای مذهبی خود در ایران آزاد هستند اما درست برخلاف آنان، نوکیشان مسیحی ناچار به پنهانکاری هستند.
اقلیت های قومی مسیحی در ایران، عمومن مسیحیانی هستند که دولت ایران آنها را به رسمیت میشناسد. گرچه آنها در سالهای پس از انقلاب، با محدودیتهایی روبهرو شدهاند اما از آنجا که از سوی دولت رسمی و قانونی تلقی میشوند، کمتر از نوکیشان مسیحی تحت فشار قرار دارند.
دولتمردان ایران و نیز سه نماینده این اقوام مسیحی در مجلس شورای اسلامی معتقدند که مسیحیان ایران در امنیت و آرامش خاطر به سر میبرند.
از جمله یوناتن بتکلیا، نماینده اقلیت آشوریان و کلدانیهای ایران در مجلس به تازگی گفته است که حفظ ادبیات و فرهنگ آشوری، برپایی آئینهای دینی در کلیساهای چهارگانه آشوری از جمله عشای ربانی، قربانی مقدس و حفظ و نگهداری کلیساهای تاریخی آشوریان و ثبت آن در فهرست آثار ملی و جهانی از طرف جمهوری اسلامی ایران، موجب ایجاد محیطی امن برای آشوریان شده است.
"یوناتن بت كلیا" كسی كه عنوان نماینده اقلیت آشوریان ایران در مجلس شورای اسلامی را بر عهده دارد در سال گذشته از رفتار بسیار خوب حكومت جمهوری اسلامی با اقلیت های مذهبی و نبودن فشار بر آنها گفت!
وی كه نیز عضو هیئت حقوق بشر جمهوری اسلامی است در همراهی با جواد لاریجانی در اولین اجلاس سالانه شورای حقوق بشر ملل متحد در ژنو نیز حضور داشت و در آنجا گفت : در ایران هیچ مشكلی برای اقلیتها ی مذهبی به ویژه مسیحیان وجود ندارد و هرآنچه از نقض حقوق مسیحیان در ایران گفته میشود نادرست است !
البته آقای "بت كلیا"در سالهای گذشته در اقدامی همسو با نیروهای امنیتی اطلاعات ،ضمن تعطیلی موقت كلیسای آشوری شهرآرا كه فقط بدلیل اینكه در آنجا جلسات به زبان فارسی هم برگزار می شد خواهان بركناری كشیش آن كلیسا شد و پس از ماهها ضمن تعطیلی جلسات برای فارسی زبانان در داخل كلیسا و انتخاب یك كشیش همسو با افكارشان اقدام به باز نمودن مجدد درهای كلیسا فقط برای آشوریان كرد.
این نماینده محترم مجلس همچنین در فشار آوردن برای بركناری كشیشان و تعطیل كردن جلسات كلیساهای آشوری شهر آرای تهران ، ارومیه و نیز كرمانشاه كه درهایشان بر روی هموطنان مسیحی فارسی زبان باز بود ، نشان داده است كه در بستن دست و پای مظلومان نیز بسیار ماهر و كار آمد میباشد.
فشار دستگاههای اطلاعاتی و حكومتی جمهوری اسلامی به گونه ایی است كه باعث شده حتی روزنامهٔ ارمنی زبان " آلیک " در یک اقدام حیرت آور در خصوص خبری به بررسی و بیان دیدگاههای خود در قبال لیست کشورهای جفا کننده بر مسیحیان در جهان که از سوی سازمان بین المللی "درهای باز " منتشر شده بپردازد كه البته نکتهٔ شگفت آور در این خبر روزنامه ارمنی ضمن اینكه جمهوری اسلامی در رتبه دوم این فهرست قرار داشت ، نام ایران را از این لیست حذف كرد !
سه دهه محدودیت برای مسیحیان
با این وجود نماینده گروهی از مسیحیان ایران در مجلس، این اقلیت قومی و مذهبی ایران و به خصوص نوکیشان مسیحی روزگار پرفراز و نشیبی را از سر گذراندهاند. در دهه 1360 خورشیدی، فشارهای مقامهای دولتی و امنیتی و کشتهشدن کشیشهای مسیحی باعث شد بسیاری از مسیحیان، ایران را ترک کنند. صرفنظر از محدودیتهای قومی- مذهبی، از جمله محدودیت آموزش زبان و اجبار به رعایت حجاب اسلامی، محدودیت مسیحیان در این دهه اوج گرفت.
در دهههای 1370 و 1380 هم فشار سیاسی و اجتماعی بر مسیحیان ادامه پیدا کرد، اما سازمانهای بینالمللی، مجامع حقوق بشر و انجمنهای مسیحی خارج از کشور، میگویند این فشارها از دی ماه امسال و آغاز سال نو میلادی 2011 بیشتر شده است.
بر طبق اخبار منتشره ، در این مدت، بین 35 تا 70 مسیحی ایرانی احضار و برخی از آنان نیز بازداشت شده اند و از زمان دستگیری تاکنون تنها تماسهای کوتاهمدتی با خانوادههای خود داشتهاند. این افراد اغلب یا از نوکیشان مسیحی و یا مسیحیانی هستند که به گفته مسئولان فعالیت های تبشیری داشتهاند.
پس از افزایش محدودیتها بر بهاییها و درویشان گنابادی در یک سال و نیم گذشته، حال نوبت مسیحیان نوکیش فرا رسیده است.
در ماههای پس از خرداد 1388، گروههایی از بهائیان ایران با موج تازهای از دستگیری، ضرب و شتم و سرکوب روبهرو شدند. درویشهای گنابادی در شهرهای مختلف به دادگاه احضار و دستگیر شدهاند. خانه، محل کسب و حتی مقبرههای آنها هم از این حملهها در امان نمانده است.
محدودیتها برای مسیحیان ایرانی پس از انقلاب سال 57 و از دهه شصت خورشیدی آغاز شد. با اعدام و قتل چند تن از کشیشان بنام در ایران و از آنجمله اعدام کشیش حسین سودمند در دهه ۹۰ میلادی ، این فشارها بیشتر شد. پس از آن در جریان روشنشدن بخشهایی از ماجرای ماشین ترور و «قتلهای زنجیرهای»، گفته شد که قتل کشیشها هم بخشی از این روند قتلهای زنجیرهای شخصیتهای فرهنگی، سیاسی و مذهبی از سوی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بوده است.
بسیاری از شهروندان ایرانی با وجود همین فشارها به مسیحیت رو میآورند، و به دلیل محدودیت ها و ایجاد رعب و وحشت از سوی دستگاههای امنیتی حكومت مذهبی جمهوری اسلامی «کلیساهای زیرزمینی یا همان خانگی » راه اندازی میشود.
افزایش فشار بر مسیحیان بشارتی
خانم میترا الف. از نوکیشان مسیحی که به تازگی از ایران مهاجرت کرده و در آلمان زندگی میکند، در این باره میگوید: علت اصلی گرایش من به آئین مسیحیت، به جز علاقه شخصی، فشارهای سیاسی و اجتماعی بود.
او میگوید آشناییاش با کلیسای .... در تهران «درهای تازهای از امید و آرامش» به سوی او باز کرده است. خانم الف. میگوید: برخلاف آن چه که برخی از اطرافیانم فکر میکردند، مسیحی شدن مرا غربزده و بیبندوبار نکرده، بلکه مرا با ایمان و خداپرست کرده است و من از این بابت بسیار خوشحالم.
او درباره دلایل خروج از ایران میگوید: پس از جریان انتخابات سال گذشته، فشارها بیشتر شد. چندین بار به جلسههای نیایش خانگی ما حمله کردند. فرزندانم به شدت ترسیده بودند. ما تصمیم نداشتیم از دین خود برگردیم. خارج از ایران هم آزادتریم و هم به فعالیتهای بشارتی و تبلیغاتیمان ادامه میدهیم.
اگر چه هنوز تاكنون از سوی مسئولان امنیتی و قضایی اتهام دستگیرشدگان یک ماه گذشته در ایران هنوز مشخص نشده است اما احتمال میرود که تعداد بیشتر از نوکیشان مسیحی و افراد نزدیک به آنها به دلیل فعالیتهای تبلیغی و شرکت در جلسههای کلیساهای خانگی مورد پیگرد قانونی قرار بگیرند.
در ماههای اخیر، فشارهای امنیتی شدیدی نسبت به نوکیشان مسیحی و خانوادههای آنان در تهران، همدان و اصفهان، اهواز و ... اعمال شده است. اخبار رسانههای دولتی ایران هم از کشف و برخورد با «مسیحیان تبشیری» خبر داده است.
رضا ن.، شبان یکی از کلیساهای خانگی در جنوب ایران و از نوکیشان مسیحی است که هفته پیش از ایران خارج شده است. او که در یک کلیسای خانگی در مقام خادم و واعظ (شبان) فعالیت میکرد، در گفتوگوی کوتاهی گفت که پیش از جشن کریسمس دستگیر و به زندان منتقل شد.
به گفته آقای ن.، نیروهای امنیتی تمام وسایل شخصی از جمله کتابها، مجلهها، مقالههای دستنویس، کامپیوتر و سیدیهای او را ضبط و توقیف کردهاند. او که به مدت دو هفته در زندان بود، با قرار وثیقه آزاد شده و پس از آن بلافاصله و به صورت غیرقانونی از ایران خارج شده است.
رضا میگوید: فعالیت من در زمان دستگیری کمتر شده بود. به علت بیماری مادرم، مدتی دور از کلیسای خانگی بودم. شاید به همین دلیل هم توانستم به قید وثیقه آزاد شوم. موج دستگیری بزرگ بود، تکلیف بقیه هنوز معلوم نیست. خانواده من مذهبی و وفادار به جمهوری اسلامی است، اما من چندین سال است که به عیسی مسیح ایمان آوردهام.
این واعظ نوکیش، در ادامه میگوید که در جلسات بازپرسی، از او پرسیده شد چهقدر و از چه طریقی کمک مالی دریافت کرده است: «مدام تکرار میکردند که ایمانداران مسیحی از انگلیس و آمریکا پول میگیرند و کلیساهای خانگی تنها برای تربیت جاسوس و خبررسانی به دشمنان خارجی است».
«مسیحیانی مثل طالبان»
مرتضی تمدن، استاندار تهران، پیش از این درباره بازداشت گروهی از مسیحیان ایران گفته بود: درست مثل طالبان که همچون انگل خود را به بدنه اسلام چسباندهاند، انجيلیها هم يک حرکت انحرافی را تحت نام مسيحيت به راه انداختهاند.
در ادامه محدودیتهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی پس از خرداد ۱۳۸۸، نوکیشان مسیحی ایران، یعنی کسانی که پیش از گرویدن به مسیحیت، مسلمان بودهاند مورد پیگرد قانونی قرار گرفتهاند.
شاید این بار و به دلیل همزمانی این فشارها با ناآرامیها و حمله به مسیحیان در عراق و مصر، ناظران بینالمللی و افکار جهانی بیشتر به وضعیت ناخوشایند مسیحیان ایران و نبود آزادی انتخاب مذهب در این کشور توجه کنند.