گزارشگران
بدون مرز نگرانی عمیق خود را از دستگیریهای خودسرانه روزنامهنگاران و
شهروند وبنگاران و تهدید علیه خانواده روزنامهنگاران رسانههای جهانی در
ایران اعلام میکند. از سه سال پیش گزارشگران بدون مرز دهها مورد تهدید
را علیه خانوادههای روزنامهنگارانی که برای رسانههای بینالمللی کار
میکنند، شمارش کرده است. در دو ماه گذشته تعدادی از روزنامهنگاران و
شهروند وبنگاران از سوی نهادهای امنیتی از جمله در شهرهای تهران،
بوشهر،کرج و قزوین، احضار و مورد تهدید و بازجویی قرار گرفتهاند. دو تن از
آنها نوجوانانی ١٤ و ١٥ ساله بودهاند.
در تاریخ ٥ دی ماه ١٣٩١، ماموران وزارت اطلاعات شهر قزوین به دفتر هفته
نامه حدیث قزوین مراجعه و پس از بازرسی محل و ضبط کامپیوترها همهی حاضران
در محل را بازداشت و به همراه خود بردند. دفتر این هفتهنامه نیز پلمپ شد.
پس از سه ساعت بازجویی همکاران نشریه آزاد شدند، اما رحیم سرکار
سردبیر این هفتهنامه همچنان در اداره اطلاعات قزوین در بازداشت بسر
میبرد. این دومین بار در کمتر از یک سال است که نشریهی حدیث قزوین، توقیف
و سردبیر آن بازداشت میشود. وی
در تاریخ ١٨ اسفند ١٣٩٠ پس از احضار به دادگاه انقلاب قزوین بازداشت شد،
که پس از دو روز با سپردن ٥٠ میلیون وثیقه از زندان به طور موقت آزاد شده
بود.
در تاریخ ١٢ دی ماه محمد کیمیایی نویسنده و همکار هفته
نامه حدیث قزوین از سوی ماموران وزارت اطلاعات در منزلش پس از بازرسی منزل
و ضبط وسائل شخصی و کامپیوترش بازداشت شد. خانوادهی وی هنوز از علت
دستگیری وی مطلع نشده است. این روزنامهنگار نیز در سلولهای انفرادی اداره
اطلاعات قزوین در بازداشت بسر میبرد.
در همین تاریخ، در شهر کرج یک وبلاگ نویس ١٤ ساله از سوی پلیس فتا بازداشت شد. بنا بر خبر سایت پلیس سایبری ایران:
" نوجوان ١٤ ساله کرجی که اقدام به انتشار داستانهای مستهجن در وبلاگ خود
کرده بود شناسایی و بازداشت شد"، این سایت در خبر خود نوشته است که " وی در
تحقیقات صورت گرفته به جرم خود اعتراف کرد". و دو هفته پیشتر در بوشهر
برخی از کاربران شبکههای اجتماعی به پلیس فتا احضار و مورد بازجویی قرار
گرفته بودند. در این میان سروش قیصیزاده وبلاگ نویس ١٥ ساله نیز احضار و به مدت ٥ ساعت بازجویی شده بود. وی فرزند یونس قیصیزاده
یکی از روزنامهنگاران منتقد و معروف منطقه است. به نظر میرسد احضار و
بازجویی این نوجوان برای تحت فشار قرار دادن پدرش انجام گرفته است.
سیاست تهدید علیه خانوادههای روزنامهنگارانی که با رسانههای جهانی
همکاری میکنند، از سوی جمهوری اسلامی ایران همچنان ادامه دارد. این
تهدیدها که پیش از این نیز در جمهوری اسلامی وجود داشتهاند، از سه سال پیش
در پی پوشش گستردهی اخبار ایران و به ویژه تظاهرات اعتراضی به انتخاب
مجدد محمود احمدی نژاد در انتخابات مورد مناقشهی خرداد ١٣٨٨ از سوی
رسانههای جهانی، بیشتر شدهاند. اما پس از تشدید تحریمها جهانی علیه
ایران که از این میان ابزارهای ارتباطاتی و پخش و نشر پروپاگاند جمهوری
اسلامی را نیز نشانه رفتهاند، رژیم با ایجاد تضیقات برای رسانههای جهانی
دست به اقدامات تلافیجویانه زده است. در این میان می توان به این موارد
اشاره کرد :
لغو مجوز فعالیت برای روزنامهنگاران دفتر خبرگزاری رویترز در تهران، با سناریوی قضایی ساخته و پرداخته شده از سوی ماموران وزارت اطلاعات و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
تحمیل "روزنامهنگاران" نزدیک به نهادهای امنیتی به برخی از رسانهها برای ایجاد رعب و کنترل بیشتر فعالیتهای آنها.
فشار به همکاران و گزارشگران ایرانی و خارجی برخی از رسانههای جهانی حاضر در کشور برای تعدیل و تعطیل کردن فعالیتهایشان.
آزار
و اذیت این گزارشگران و همکارانشان در صورتی که تن به خواستههای رژیم
در جمعآوری و یا انتشار خبرهای حساس ندهند. اینگونه برای بسیاری از این
روزنامهنگاران پرونده سازی شده است، برخی از آنها از سوی ماموران امنیتی
به دام افتاده و سپس به اتهامات مختلف از جمله داشتن" روابط منافی عفت"
متهم و گاه به سنگسار شدن نیز تهدید شدهاند.
از این میان میتوان به مورد خانم ه–کا خبرنگار جوانی اشاره کرد، که پس
از اشنایی با یکی از روزنامهنگاران خارجی روزنامهای وزین و جهانی، در
همایشی که از سوی خود رژیم در بهمن ١٣٨٩ برگزار شده بود، از سوی ماموران
وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفت. وی به داشتن روابط جنسی با
مردی " کافر" و جاسوسی برای کشور خارجی متهم و تهدید به اعدام و سنگسار شده
بود. این دختر جوان، تحت فشار ماموران وزارت اطلاعات مجبور به اعتراف به
"جاسوسی" و امضای اعترافنامههایی شد که در آنها روزنامهنگار خارجی را به
"تجاوز" به خود متهم کرده بود. پس از این اعترافات، وی مجبور میشود تا با
ماموران امنیتی همکاری کند و با روزنامهنگار خارجی ارتباط گرفته اطلاعاتی
را به او منتقل کند و تلاش کند تا او را به ایران بکشاند و به مناطقی که
ماموران امنیتی تعیین کردهاند، از جمله شهری در نزدیکی یکی از تاسیسات
اتمی ایران ببرد. این روزنامهنگار جوان پس از ماهها کابوس موفق میشود
ایران را ترک و به یکی از کشورهای اروپایی پناهنده شود، اما در خارج از
کشور هم ماموران امنیتی برای وادار به همکاری کردن او همچنان خانوادهاش
را در داخل کشور تهدید میکنند. بسیاری از خانوادههای روزنامهنگاران تحت
فشار قرار میگیرند تا از آنها خواسته شود به همکاری خود با این رسانهها
پایان دهند. تهدیدهایی که مصداق بارز گروگانگیری است.
این مورد منحصر به فرد نیست و متاسفانه این روش به شکل نظاممند از سوی
تئوکراسی غرق در بحران و فساد حاکم بر ایران علیه آزادی اطلاع رسانی بکار
گرفته میشود. هدف دیگر این اتهامات بی پایه تحت فشار قرار دادن دولتهای
غربی و بدست آوردن امتیاز در مذاکرات برای تعدیل تحریمهاست.
گزارشگران بدون مرز دهها مورد شهادت در مورد اعمال فشارهای تهوعاور و
حقیر از سوی جمهوری اسلامی علیه خبرنگاران و گزارشگران و خانوادههای
آنها دریافت کرده است، بخشی از شهادتها را به نهادهای سازمان ملل در امر
حقوق بشر ارائه داده است.