ایلنا: ۲۳۱فعال دانشگاهی با صدور بيانيهای به تعطيلی دانشکده مديريت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شريف اعتراض و دلايلی در مورد لزوم ادامه فعاليت اين دانشکده مطرح کردند.
متن بيانيه ای۲۳۱ استاد دانشگاه، روزنامه نگار، دانشجو و فعال بخش خصوصی به اين شرح است:
به عنوان «ايرانيان شيفته اعتلای همهجانبه کشور»، به توقف پذيرش دانشجو در دانشکده مديريت و اقتصاد شريف معترضيم. زمانی که فرآيند توسعه ميهن عزيزمان با خطری مواجه میشود، وظيفه خود دانسته و میدانيم که نسبت به آن هشدار دهيم و از آنان که میتوانند برای پيشگيری از زيانهای محتمل کاری کنند، ياری بطلبيم.
اين روزها زمان يکی از اين هشدارها فرا رسيده است. اخلال در ادامه کار دانشکده مديريت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شريف تنها يکی از رويدادهای روزمره شده ديوانسالاری کشور نيست، بلکه تهديدیست جدی در روند نهادسازی در کشور عزيزمان که زيانها و هزينههايش هميشگی خواهند بود و با گذشت زمان تنها به آنها اضافه خواهد شد.
زمانیکه توانايیها و منابع ايران را بررسی میکنيم، زمانیکه استعدادها و عشق مردم ميهنمان را به اينکهن بوم و بر بخاطر میآوريم، زمانیکه موفقيتهای ايرانيان را در صحنه جهانی در همه علوم: رياضيات، پزشکی، فيزيک و رشتههای مهندسی میبينيم، ناگزير از خود میپرسيم پس چرا به آنجا که بايد رسيده باشيم، نرسيدهايم.
اينجاست که بخاطر میآوريم روند توسعه تنها نيازمند منابع طبيعی و استعدادهای انسانی نيست، نرمافزار توسعه علومی هستند که به ما میآموزند اين اجزاء را چگونه ترکيب کنيم و منابع محدودمان را چگونه تخصيص دهيم تا بهترين نتيجه ممکن را بگيريم. مديريت و اقتصاد نرمافزارهای توسعه را در اختيار ما قرار میدهند، مايی که از سختافزارهای توسعه چيزی کم نداريم.
اينجاست که سهم برنامههای آموزشی مديريت و اقتصاد در روند توسعه کشور از ساير برنامههای دانشگاهی پيشی میگيرد و اين برنامهها اهميتی ملی میيابند. زمانی که يک دانشکده مديريت و اقتصاد تعطيل میشود، فقط يک نهاد آموزشی تعطيل نشده، بلکه نسلهايی از مديران و کارشناسان که میتوانستهاند در روند توسعه کشور نقشی در خور ايفا نمايند، نابود شدهاند.
اينجاست که هزينه اختلال در کار دانشکده مديريت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شريف تنها محدود به زمان حال نخواهد بود، ميهن ما برای حذف فعاليتهای اين نهاد آموزشی هر روز، هر ماه و هر سال هزينه خواهد پرداخت. بنابراين، ما امضاکنندگان اين بيانيه، به عنوان «ايرانيانی شيفته اعتلای همهجانبه کشور»، به تصميم غيرکارشناسی در زمينه توقف پذيرش دانشجو در دانشکده مديريت و اقتصاد شريف، معترضيم.
ما همواره به تاريخ کهن سرزمينمان و فرهنگ غنی آن باليدهايم، اما هرگز نتوانستهايم فراموش کنيم نهادهای آموزشی، علمی و فرهنگی سرزمينمان بسيار جوانند. هيچ دانشگاهی در کشور ما قدمتی صدساله ندارد، رشتههای مديريت و اقتصاد در بسياری از دانشگاههای کشور هنوز نو پا هستند.
علاقه مردم ما در دهههای گذشته در کسب دانش روز و رسيدن به دنيا در فناوریهای گوناگون و علوم مختلف باعث شده است تا بسياری از مستعدترين دانشآموزان کشورمان در رشتههای پزشکی و مهندسی ادامه تحصيل بدهند، گزينهای که در جايگاه خود در خور ستايش است و امروز ايران به تلاشهای اين عزيزان میبالد.
اما اين تلاشها باعث شده است تا برای سالها، تحصيل در رشتههای مديريت و اقتصاد و بازرگانی يک اولويت ملی نباشد. امروز ما خوشحاليم که شاهد تحول جامعه در اين زمينه هستيم و میبينيم که بسياری از دانشآموختگان ساير رشتهها با علم به اهميت روزافزون اين رشتهها به تحصيل در اين رشتهها روی میآورند. ما بر اين باوريم که اين تحول روند توسعه کشور را شتاب خواهد بخشيد و باعث خواهد شد تا ايران اسلامی با قدرت نقش خود را در صحنه جهانی ايفا کند.
ما بر اين باوريم که دانشکده مديريت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شريف، در ۱۴ سالی که از تاسيسش میگذرد، به يکی از پيشتازان تعليم و تربيت مديران شايسته و کارآمد و کارشناسان دانشمند و آگاه تبديل شده است. اين نهاد آموزشی کشور نه تنها به جذب و تربيت دانشآموختگان از طيف وسيعی از رشتههای دانشگاهی همت گماشته، بلکه کوشيده است تا نقطه ارتباطی بسياری از کارآفرينان، مديران، فعالان صنعت و اقتصاد با جوانان و مديران نسل آينده باشد.
در کنار برنامههای آموزشی، اين دانشکده به همت اساتيد و دوستدارانش کارگاههای آموزشی متعدد و گوناگونی را برای گروههای مختلف برگزار کرده است. در اين کارگاهها دانشجويان از تجربه مديران صنايع کشور فرا گرفتهاند و صنعتگران و کارآفرينان با جريان آخرين تحولات دانش روز بيشتر آشنا شدهاند.
دانشآموختگان اين نهاد، هم اکنون در دهها شرکت و نهاد دولتی و مالی حضور داشته و به گواه مديران و همکارانشان در زمره نيروهای موثر و پيشتاز اين موسسات هستند. همه ما گواه اين واقعيت هستيم که دانشکده مديريت و اقتصاد دانشگاه شريف، در ۱۴ سالی که از عمرش میگذرد، همواره به يک الگوی توسعه بومی، ايرانی و اسلامی سرسختانه متعهد باقيمانده است و کوشيده است تا همواره به همه فعالان اين عرصه ارزش دانش و اهميت تجربه را يادآوری کند.
ما شاهد بوده و هستيم که دانشآموختگان اين نهاد در هر گوشهای از جهان سفيری بودهاند برای جامعه ما و يادآور بزرگی و فرهنگ ايرانيان. در دنيايی که تعدادی از رسانههای بينالمللی همواره در حال سياهنمايی نام کشورمان هستند و قدرتهای جهانی میکوشند تا حضور ايران را کمرنگ نمايند، اين گروه موفق شدهاند تا به بهترين دانشگاههای بينالمللی راه پيدا کرده و در سازمانهای بينالمللی مشغول بکار بشوند و به ديگران يادآوری کنند که آنچه که از رسانههای مغرض نسبت به ايران میشنوند، واقعيت ندارد. بسياری از کسانی که بخاطر اين دانشکده گردهم آمدهاند، هنوز در فرآيند توسعه کشور و توسعه جهانی فعالند و در شرف آنند که جزء نامداران اين عرصه باشند.
باور داريم که اين تلاشها، دستاوردها و موفقيتها، خدماتی بزرگ و بینظير به ايران، جامعه ايران و روند توسعه در ايران هستند. اين خدمات را شايسته تقدير میدانيم و خواهان تقدير از پيشگامان، بنيانگذاران و فعالان اين دانشکده بوده و هستيم. اين تلاشها باعث شده است تا گروه زيادی از دانشجويان از تمام دانشگاههای کشور خواهان ورود به اين دانشکده باشند و بسياری از آنها سال گذشته را به مطالعه برای آزمون وروديش اختصاص دادهاند. آيا اخلال در کار اين نهاد خادم، پاداشیست سزاوار اين خدمات؟ و شايسته تلاشها و اميد اين دانشجويان؟
کدام نگاه غيرکارشناسی و نامنصفانه باعث چنين تصميمی شده است؟ به سزای کدامين خطا بايد اين نهاد را مجازات کرد؟ عدهای میگويند رقابتهای سازمانی، برخی میگويند علائق سياسی، حتی گروهی ادعا میکنند که دانشگاهی صنعتی نبايد کرسی اقتصاد و مديريت داشته باشد، آيا نبايد در دلسوزی اين مجريان شک کنيم؟ آيا اسير زنجيرهای اداری بودن، مترادف نوآوری و صفشکنی در فرآيند توسعه شده است؟ آيا قرار است چنين تصميماتی به بلندنظری دولتمردانی که آنها را اجرا میکنند گواهی دهند؟
میدانيم که در تاريخ، کسی از مجريان اخلال در فعاليت دانشکده مديريت و اقتصاد شريف، تقدير نمیکند و از آنها به نيکی ياد نخواهد کرد، حال آنکه بدون شک از اين دانشکده و دستاوردهايش هميشه به نيکی ياد خواهد شد؛ همانطور که از موسسات مشابه در تاريخمان و در ساير کشورها میشود. بسياری خواهند پرسيد که چه بسيار کارها میتوانست به انجام برسد اگر اين دانشکده ده سال، يا پنج سال يا حتی يک سال ديگر بدون نياز به صرف انرژی برای مواجهه با اين برخوردهای نامنصفانه به کار خود ادامه میداد؛ نظريهها ارائه خواهد شد و افسوسها خورده خواهد شد و» ما میتوانستيم «های بسياری گفته خواهد شد. مجريان که بازنشستگانی خواهند بود بهانهها خواهند آورد، بخشنامههايی را مستمسک میکنند که تقدسی نداشته و ندارند و کسانی را مسئول قلمداد میکنند که کسی بخاطرشان نمیآورد.
ما نمیخواهيم از حسرت خورندگان آينده باشيم. ما میدانيم که اين آينده میتواند آينده اين دانشکده نباشد. تاريخ اين روزها را هنوز ننوشتهاند، تقدير هنوز رقم نخورده است. تقدير ما و شما میتواند اين باشد: سالهای بعد زمانیکه نام اين دانشکده بر زبان میآيد، زمانیکه ما دانشآموختگان جوان و نامجويش را میبينيم که کوشا در راه توسعه ايران گام بر میدارند، میتوانيم با لبخندی امروز را بخاطر بياوريم و بياد بياوريم که در حفظ اين نهاد سهمی داشتهايم...
در پايان، بگذاريد امروز هشدار بدهيم و يادآور شويم که کشورهايی که تقديرشان است که بر سرنوشتشان فرمان برانند، نه با محدودسازی مدرسهها و دانشگاههايشان اين تقدير را مقدر کردهاند نه به دست کسانی که تصميمهای نسنجيدهای از اين دست را اتخاذ میکنند. بگذاريد امروز يادآور شويم میشود کاری کرد که حسرت و آه در پی نداشته باشد...
امضا کنندگان اين بيانيه ۲۳۱ نفر شامل اساتيد، دانشجويان و روزنامه نگاران اقتصادی هستند.
متن بيانيه ای۲۳۱ استاد دانشگاه، روزنامه نگار، دانشجو و فعال بخش خصوصی به اين شرح است:
به عنوان «ايرانيان شيفته اعتلای همهجانبه کشور»، به توقف پذيرش دانشجو در دانشکده مديريت و اقتصاد شريف معترضيم. زمانی که فرآيند توسعه ميهن عزيزمان با خطری مواجه میشود، وظيفه خود دانسته و میدانيم که نسبت به آن هشدار دهيم و از آنان که میتوانند برای پيشگيری از زيانهای محتمل کاری کنند، ياری بطلبيم.
اين روزها زمان يکی از اين هشدارها فرا رسيده است. اخلال در ادامه کار دانشکده مديريت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شريف تنها يکی از رويدادهای روزمره شده ديوانسالاری کشور نيست، بلکه تهديدیست جدی در روند نهادسازی در کشور عزيزمان که زيانها و هزينههايش هميشگی خواهند بود و با گذشت زمان تنها به آنها اضافه خواهد شد.
زمانیکه توانايیها و منابع ايران را بررسی میکنيم، زمانیکه استعدادها و عشق مردم ميهنمان را به اينکهن بوم و بر بخاطر میآوريم، زمانیکه موفقيتهای ايرانيان را در صحنه جهانی در همه علوم: رياضيات، پزشکی، فيزيک و رشتههای مهندسی میبينيم، ناگزير از خود میپرسيم پس چرا به آنجا که بايد رسيده باشيم، نرسيدهايم.
اينجاست که بخاطر میآوريم روند توسعه تنها نيازمند منابع طبيعی و استعدادهای انسانی نيست، نرمافزار توسعه علومی هستند که به ما میآموزند اين اجزاء را چگونه ترکيب کنيم و منابع محدودمان را چگونه تخصيص دهيم تا بهترين نتيجه ممکن را بگيريم. مديريت و اقتصاد نرمافزارهای توسعه را در اختيار ما قرار میدهند، مايی که از سختافزارهای توسعه چيزی کم نداريم.
اينجاست که سهم برنامههای آموزشی مديريت و اقتصاد در روند توسعه کشور از ساير برنامههای دانشگاهی پيشی میگيرد و اين برنامهها اهميتی ملی میيابند. زمانی که يک دانشکده مديريت و اقتصاد تعطيل میشود، فقط يک نهاد آموزشی تعطيل نشده، بلکه نسلهايی از مديران و کارشناسان که میتوانستهاند در روند توسعه کشور نقشی در خور ايفا نمايند، نابود شدهاند.
اينجاست که هزينه اختلال در کار دانشکده مديريت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شريف تنها محدود به زمان حال نخواهد بود، ميهن ما برای حذف فعاليتهای اين نهاد آموزشی هر روز، هر ماه و هر سال هزينه خواهد پرداخت. بنابراين، ما امضاکنندگان اين بيانيه، به عنوان «ايرانيانی شيفته اعتلای همهجانبه کشور»، به تصميم غيرکارشناسی در زمينه توقف پذيرش دانشجو در دانشکده مديريت و اقتصاد شريف، معترضيم.
ما همواره به تاريخ کهن سرزمينمان و فرهنگ غنی آن باليدهايم، اما هرگز نتوانستهايم فراموش کنيم نهادهای آموزشی، علمی و فرهنگی سرزمينمان بسيار جوانند. هيچ دانشگاهی در کشور ما قدمتی صدساله ندارد، رشتههای مديريت و اقتصاد در بسياری از دانشگاههای کشور هنوز نو پا هستند.
علاقه مردم ما در دهههای گذشته در کسب دانش روز و رسيدن به دنيا در فناوریهای گوناگون و علوم مختلف باعث شده است تا بسياری از مستعدترين دانشآموزان کشورمان در رشتههای پزشکی و مهندسی ادامه تحصيل بدهند، گزينهای که در جايگاه خود در خور ستايش است و امروز ايران به تلاشهای اين عزيزان میبالد.
اما اين تلاشها باعث شده است تا برای سالها، تحصيل در رشتههای مديريت و اقتصاد و بازرگانی يک اولويت ملی نباشد. امروز ما خوشحاليم که شاهد تحول جامعه در اين زمينه هستيم و میبينيم که بسياری از دانشآموختگان ساير رشتهها با علم به اهميت روزافزون اين رشتهها به تحصيل در اين رشتهها روی میآورند. ما بر اين باوريم که اين تحول روند توسعه کشور را شتاب خواهد بخشيد و باعث خواهد شد تا ايران اسلامی با قدرت نقش خود را در صحنه جهانی ايفا کند.
ما بر اين باوريم که دانشکده مديريت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شريف، در ۱۴ سالی که از تاسيسش میگذرد، به يکی از پيشتازان تعليم و تربيت مديران شايسته و کارآمد و کارشناسان دانشمند و آگاه تبديل شده است. اين نهاد آموزشی کشور نه تنها به جذب و تربيت دانشآموختگان از طيف وسيعی از رشتههای دانشگاهی همت گماشته، بلکه کوشيده است تا نقطه ارتباطی بسياری از کارآفرينان، مديران، فعالان صنعت و اقتصاد با جوانان و مديران نسل آينده باشد.
در کنار برنامههای آموزشی، اين دانشکده به همت اساتيد و دوستدارانش کارگاههای آموزشی متعدد و گوناگونی را برای گروههای مختلف برگزار کرده است. در اين کارگاهها دانشجويان از تجربه مديران صنايع کشور فرا گرفتهاند و صنعتگران و کارآفرينان با جريان آخرين تحولات دانش روز بيشتر آشنا شدهاند.
دانشآموختگان اين نهاد، هم اکنون در دهها شرکت و نهاد دولتی و مالی حضور داشته و به گواه مديران و همکارانشان در زمره نيروهای موثر و پيشتاز اين موسسات هستند. همه ما گواه اين واقعيت هستيم که دانشکده مديريت و اقتصاد دانشگاه شريف، در ۱۴ سالی که از عمرش میگذرد، همواره به يک الگوی توسعه بومی، ايرانی و اسلامی سرسختانه متعهد باقيمانده است و کوشيده است تا همواره به همه فعالان اين عرصه ارزش دانش و اهميت تجربه را يادآوری کند.
ما شاهد بوده و هستيم که دانشآموختگان اين نهاد در هر گوشهای از جهان سفيری بودهاند برای جامعه ما و يادآور بزرگی و فرهنگ ايرانيان. در دنيايی که تعدادی از رسانههای بينالمللی همواره در حال سياهنمايی نام کشورمان هستند و قدرتهای جهانی میکوشند تا حضور ايران را کمرنگ نمايند، اين گروه موفق شدهاند تا به بهترين دانشگاههای بينالمللی راه پيدا کرده و در سازمانهای بينالمللی مشغول بکار بشوند و به ديگران يادآوری کنند که آنچه که از رسانههای مغرض نسبت به ايران میشنوند، واقعيت ندارد. بسياری از کسانی که بخاطر اين دانشکده گردهم آمدهاند، هنوز در فرآيند توسعه کشور و توسعه جهانی فعالند و در شرف آنند که جزء نامداران اين عرصه باشند.
باور داريم که اين تلاشها، دستاوردها و موفقيتها، خدماتی بزرگ و بینظير به ايران، جامعه ايران و روند توسعه در ايران هستند. اين خدمات را شايسته تقدير میدانيم و خواهان تقدير از پيشگامان، بنيانگذاران و فعالان اين دانشکده بوده و هستيم. اين تلاشها باعث شده است تا گروه زيادی از دانشجويان از تمام دانشگاههای کشور خواهان ورود به اين دانشکده باشند و بسياری از آنها سال گذشته را به مطالعه برای آزمون وروديش اختصاص دادهاند. آيا اخلال در کار اين نهاد خادم، پاداشیست سزاوار اين خدمات؟ و شايسته تلاشها و اميد اين دانشجويان؟
کدام نگاه غيرکارشناسی و نامنصفانه باعث چنين تصميمی شده است؟ به سزای کدامين خطا بايد اين نهاد را مجازات کرد؟ عدهای میگويند رقابتهای سازمانی، برخی میگويند علائق سياسی، حتی گروهی ادعا میکنند که دانشگاهی صنعتی نبايد کرسی اقتصاد و مديريت داشته باشد، آيا نبايد در دلسوزی اين مجريان شک کنيم؟ آيا اسير زنجيرهای اداری بودن، مترادف نوآوری و صفشکنی در فرآيند توسعه شده است؟ آيا قرار است چنين تصميماتی به بلندنظری دولتمردانی که آنها را اجرا میکنند گواهی دهند؟
میدانيم که در تاريخ، کسی از مجريان اخلال در فعاليت دانشکده مديريت و اقتصاد شريف، تقدير نمیکند و از آنها به نيکی ياد نخواهد کرد، حال آنکه بدون شک از اين دانشکده و دستاوردهايش هميشه به نيکی ياد خواهد شد؛ همانطور که از موسسات مشابه در تاريخمان و در ساير کشورها میشود. بسياری خواهند پرسيد که چه بسيار کارها میتوانست به انجام برسد اگر اين دانشکده ده سال، يا پنج سال يا حتی يک سال ديگر بدون نياز به صرف انرژی برای مواجهه با اين برخوردهای نامنصفانه به کار خود ادامه میداد؛ نظريهها ارائه خواهد شد و افسوسها خورده خواهد شد و» ما میتوانستيم «های بسياری گفته خواهد شد. مجريان که بازنشستگانی خواهند بود بهانهها خواهند آورد، بخشنامههايی را مستمسک میکنند که تقدسی نداشته و ندارند و کسانی را مسئول قلمداد میکنند که کسی بخاطرشان نمیآورد.
ما نمیخواهيم از حسرت خورندگان آينده باشيم. ما میدانيم که اين آينده میتواند آينده اين دانشکده نباشد. تاريخ اين روزها را هنوز ننوشتهاند، تقدير هنوز رقم نخورده است. تقدير ما و شما میتواند اين باشد: سالهای بعد زمانیکه نام اين دانشکده بر زبان میآيد، زمانیکه ما دانشآموختگان جوان و نامجويش را میبينيم که کوشا در راه توسعه ايران گام بر میدارند، میتوانيم با لبخندی امروز را بخاطر بياوريم و بياد بياوريم که در حفظ اين نهاد سهمی داشتهايم...
در پايان، بگذاريد امروز هشدار بدهيم و يادآور شويم که کشورهايی که تقديرشان است که بر سرنوشتشان فرمان برانند، نه با محدودسازی مدرسهها و دانشگاههايشان اين تقدير را مقدر کردهاند نه به دست کسانی که تصميمهای نسنجيدهای از اين دست را اتخاذ میکنند. بگذاريد امروز يادآور شويم میشود کاری کرد که حسرت و آه در پی نداشته باشد...
امضا کنندگان اين بيانيه ۲۳۱ نفر شامل اساتيد، دانشجويان و روزنامه نگاران اقتصادی هستند.