« دستها پائين !»
پاسدار شريعتمداري در سرمقاله كيهان، يكشنبه ۵ آبان، زير عنوان« دستها پائين !» نوشت:
شايد آنچه در اين وجيزه آمده است خوشايند جناب روحاني، نباشد ولي همه شواهد محسوس و ملموس بهوضوح حكايت از آن دارند كه شماري از همراهان كنوني ايشان، به شتر مجنون شبيهاند.
موضوع عصبانيت و برافروختگي اين جريان از نصب بيلبوردهايي است كه «صداقت آمريكا» را به سؤال و چالش كشيده بود.
گويي نصبكنندگان بيلبوردها به عزيزترين، گراميترين و مقدسترين باورها و اعتقادات آنان اهانت كردهاند؟! بهگونهاي كه با شتابزدگي آميخته به اضطراب براي برچيدن بيلبوردها از خيابانهاي تهران دست به فشار هماهنگ و همهجانبهاي زدند.
و متأسفانه شهردار تهران در اقدامي كه از ايشان بهعنوان يكي از سرداران سپاه بعيد و دور از انتظار بود، دستور جمعآوري و برچيدن بيلبوردهاي مورد اشاره را صادر كرد! چرا؟! انتقاد به شهردار تهران، تسليم غيرقابل توجيه ايشان در مقابل فشارهاست. در اين عرصه چرا تسليم شد؟ اگر تسليم نميشد، چه ميشد؟
نماينده خامنه اي در كيهان اضافه ميكند:
آنها دست به كار شده و بهانه تراشيدند كه اشاره به بيصداقتي آمريكا در آستانه مذاكرات ژنو ميتواند به روند مذاكرات آسيب جدي برساند! كه بايد پرسيد، مگر به قول بر و بچههاي تهران، وسط برف زردآلو پيدا كردهايد؟!
و مگر آمريكا با روي كارآمدن دولت موسوم به اعتدال، دست از كينهتوزي و دشمني كشيده و براي مردم ايران به «يار گرمابه و گلستان» تبديل شده است؟!
معلوم نيست مسئولان در مقابل كدام چراغ سبز آمريكا دستور جمعآوري بيلبوردهايي را دادهاند كه فقط نسبت به بيصداقتي حريف هشدار ميداد؟!
توجيه عجيب و غريب ارائه شده براي جمعآوري بيلبوردها در حالي است كه مسئولان و مقامات آمريكايي برخي از نرمشهاي دولت كنوني را به حساب ضعف و نياز جمهوري اسلامي نوشته و ماهيت كينه توزانه خود را بيش از پيش نشان دادهاند.
اكنون بايد پرسيد؛ در مقابل كدام نرمش و يا تغيير موضع آمريكا، دستها را به نشانه تسليم بالا بردهايد؟!
ملت صد البته، دست جماعتي كه ديروز به نشانه تسليم بالا رفته بود را پايين خواهند كشيد. آنها شتران مجنوناند و رئيسجمهور نبايد از آنان انتظار حركت به كوي ليلي را داشته باشند.
پاسدار شريعتمداري در سرمقاله كيهان، يكشنبه ۵ آبان، زير عنوان« دستها پائين !» نوشت:
شايد آنچه در اين وجيزه آمده است خوشايند جناب روحاني، نباشد ولي همه شواهد محسوس و ملموس بهوضوح حكايت از آن دارند كه شماري از همراهان كنوني ايشان، به شتر مجنون شبيهاند.
موضوع عصبانيت و برافروختگي اين جريان از نصب بيلبوردهايي است كه «صداقت آمريكا» را به سؤال و چالش كشيده بود.
گويي نصبكنندگان بيلبوردها به عزيزترين، گراميترين و مقدسترين باورها و اعتقادات آنان اهانت كردهاند؟! بهگونهاي كه با شتابزدگي آميخته به اضطراب براي برچيدن بيلبوردها از خيابانهاي تهران دست به فشار هماهنگ و همهجانبهاي زدند.
و متأسفانه شهردار تهران در اقدامي كه از ايشان بهعنوان يكي از سرداران سپاه بعيد و دور از انتظار بود، دستور جمعآوري و برچيدن بيلبوردهاي مورد اشاره را صادر كرد! چرا؟! انتقاد به شهردار تهران، تسليم غيرقابل توجيه ايشان در مقابل فشارهاست. در اين عرصه چرا تسليم شد؟ اگر تسليم نميشد، چه ميشد؟
نماينده خامنه اي در كيهان اضافه ميكند:
آنها دست به كار شده و بهانه تراشيدند كه اشاره به بيصداقتي آمريكا در آستانه مذاكرات ژنو ميتواند به روند مذاكرات آسيب جدي برساند! كه بايد پرسيد، مگر به قول بر و بچههاي تهران، وسط برف زردآلو پيدا كردهايد؟!
و مگر آمريكا با روي كارآمدن دولت موسوم به اعتدال، دست از كينهتوزي و دشمني كشيده و براي مردم ايران به «يار گرمابه و گلستان» تبديل شده است؟!
معلوم نيست مسئولان در مقابل كدام چراغ سبز آمريكا دستور جمعآوري بيلبوردهايي را دادهاند كه فقط نسبت به بيصداقتي حريف هشدار ميداد؟!
توجيه عجيب و غريب ارائه شده براي جمعآوري بيلبوردها در حالي است كه مسئولان و مقامات آمريكايي برخي از نرمشهاي دولت كنوني را به حساب ضعف و نياز جمهوري اسلامي نوشته و ماهيت كينه توزانه خود را بيش از پيش نشان دادهاند.
اكنون بايد پرسيد؛ در مقابل كدام نرمش و يا تغيير موضع آمريكا، دستها را به نشانه تسليم بالا بردهايد؟!
ملت صد البته، دست جماعتي كه ديروز به نشانه تسليم بالا رفته بود را پايين خواهند كشيد. آنها شتران مجنوناند و رئيسجمهور نبايد از آنان انتظار حركت به كوي ليلي را داشته باشند.