۱۳۸۹ دی ۳, جمعه

عضو مجلس ارتجاع: دولت به‌شدت ناکارآمد است

مجلس ارتجاع
مجلس ارتجاع
جمشید انصاری عضو مجلس ارتجاع با اشاره به وضعیت بحرانی رژیم آخوندی گفت: کشور در حال حاضر با سه بحران اساسی مواجه است، اول بحران اقتصادی: درحال حاضر کشور با بحران اقتصادی جدی روبه‌رو است. در این شرایط دولت به جای چاره اندیشی، وضعیت کشورهای دیگر دنیا مثل آمریکا یا انگلیس را زیر ذره‌بین قرار می‌دهد و بر این باور است که با بیان مشکلات اقتصادی دیگر کشورها می‌تواند مشکلات کشور را توجیه کند درحالی‌که بهتر است به حل مشکلات کشور بپردازد.
دوم بحران در روابط بین‌الملل می‌باشد که با توجه به دیپلوماسی ماجراجویانه‌ای که از سوی دولت دنبال می‌شود و نیز پیآمدهای ناشی از سیاستهای هسته‌ای کشور ما با بحران جدی در روابط بین‌الملل مواجه هستیم و این بحران در تصمیماتی که در مجامع جهانی علیه ما گرفته می‌شود موثر است.

سوم بحران کارآمدی است برخلاف آن‌چه از تریبونهای رسمی در مورد کارآیی و توانمندی دولت در مقایسه با دولتهای قبل تبلیغ می‌شود دولت به‌شدت ناکارآمد است.

انصاری در پاسخ به سوالی در ارتباط با اقدامات مجلس ارتجاع در مورد حادثه حمله به کوی دانشگاه گفت: در واقع هیچ اقدامی صورت نگرفته است.

فراخوان عفو بین الملل به اقدام فوری در قبال حکم اعدام حبیب الله لطفی

عفو بین الملل به صدور فراخوانی از اعضایش خواسته تا در برابر حکم اعدام لطیفی واکنش فوری نشان دهند.

به گزارش دانشجونیوز، متن این فراخوان در زیر می آید:

حکم اعدام حبیب الله لطیفی آنگونه که وکیل اش تایید کرده، قرار است در روزیکشنبه 5 دی ماه به اجرا گذاشته شود. وی در پس برگزاری یک محکمه ناعادلانه به اعدام محکوم شده بود.
حبیب الله لطیفی ،دانشجوی حقوق دانشگاه آزاد ایلام، از تاریخ 26 دی ماه سلول سال گذشته به سلول انفرادی منتقل شد که نگرانی ها در مورد اجرای حکم اعدام اش را افزایش داده بود. معلوم نیست وی چه مدت در انفرادی نگه داشته شده است.

وکیل وی اکنون توسط مقامات جمهوری اسلامی اطلاع یافته که بنابرقوانین جمهوری اسلامی قرار است اعدام وی در روزیکشنبه 5 دی ماه در زندان شهر سنندج به اجرا در آید. اعدام ها عمدتا در روزهای تعطیل اجرا می شوند. معلوم نیست که آیا خانواده وی تا کنون در جریان برنامه تعیین شده برای اعدام وی قرار گرفته اند یا نه.

حبیب الله لطیفی در آبان 1386در سنندج بازداشت شد و در پی برگزاری یک محکمه ناعادلانه در دادگاه انقلاب سنندج مورخ 13 تیر 1387به اعدام محکوم شد. وی به اتهام عضویت در گروه پژاک  و بنابر ادعاهای مقامات دادستانی به علت فعالیت هایش در این ارتباط به محاربه با خدا محکوم شد. دادگاه اش در پشت درب های بسته برگزار شد و وکیل اش حق حضور و دفاع از وی را در جلسه دادگاه نداشت. خانواده وی نیز از حضور در دادگاه بازماندند.

حکم اعدام نامبرده توسط دادگاه تجدیدنظر سنندج در 30 بهمن 1387تایید شد.

لطفا سریعا اقدام کنید:

از مقامات جمهوری اسلامی بخواهید تا اعدام حبیب الله لطیفی را که قرار است در روز یکشنبه 5 دی ماه به اجرا در آید را متوقف کنند.

از مقامات جمهری اسلامی بخواهید تا حکم اعدام حبیب الله لطیفی را تا زمان برقرار یک دادگاه عادلانه ملقی کنند.

به مقامات ایران بنویسید که عفو بین الملل مسئولیت دولت ها برای برقرارساختن عدالت و برخورد با متخلفین را به رسمیت می شناسد، البته در صورتی که متهمین در دادگاه های عادلانه مطابق با استاندارد های بین المللی محاکمه شوند.

اما عفو بین الملل با حکم اعدام به عنوان مجازاتی غیرانسانی، تحقیر آمیز برای انسانیت و بیرحمانه مخالفت می کند.

یک زندانی در محوطه زندان مرکزی ارومیه اعدام شد

سحرگاه روز پنج شنبه یک زندانی مرد که به اتهام حمل و نگهداری مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود در محوطه این زندان اعدام شد.
بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران(هرانا)، تراب تقوی فرزند ارشد که به مدت هفت سال در این زندان نگهداری میشد به اتهام حمل و نگهداری مواد مخدر به اعدام و پس از تجدید نظر خواهی و تائید حکم مذکور در دادگاه تجدید نظر استان سحرگاه روز پنج شنبه در محوطه این زندان اعدام شد.
بنا به گزارش واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دستگاه قضایی ایران در طی ماه گذشته حکم اعدام 19 زندانی را به صورت رسمی اجرا نموده است و برای 9 تن نیز حکم اعدام صادر کرده است که دو مورد آن به شکل سنگسار می باشد و یک مورد نیز در سنین نوجوانی مرتکب قتل شده است.

خواهر دانشجوی کرد: برادرم تروریست نیست، مردم باور نکنند

....اینجا در رسانه های دولتی از حبیب به عنوان یک تروریست یاد میشه تا به این شکل از حمایت های بین المللی برای نجات جانش جلوگیری بشه من از مردم می خوام که این حرف ها را باور نکنند.
****
حبیب‏الله لطیفی دانشجوی رشته صنابع دانشگاه ایلام در تاریخ یکم آبان ماه ۱۳۸۶ بازداشت و پس از تحمل بیش از سه ماه انفرادی و شکنجه جسمی از سوی شعبه ی اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج به ریاست قاضی حسن بابایی به اتهام محاربه و افساد فی الارض به اعدام محکوم شد.
حکم اعدام این زندانی از سوی دادگاه تجدید نظر استان عینا تائید شد و روز گذشته به وکیل این زندانی اعلام شده است که روز یکشنبه 5 دی ماه حکم این زندانی اجرا خواهد شد.
در همین راستا گزارشگر هرانا با خواهر این زندانی گفتگویی را انجام داده است که به شرح زیر است:
روز گذشته در رسانه های حقوق بشری اعلام شد که حکم اعدام آقای حبیب الله لطیفی روز یکشنبه اجرا خواهد شد آیا شما از این موضوع اطلاع دارید؟
بله این خبر صحت داره حکم ایشان به اجرایی احکام رفته است دیروز حکم ایشان به وکیل وی آقای صالح نیکبخت ابلاغ شده است و روز یکشنبه 5 دی ماه این حکم اجرا خواهد شد.
آیا شما یا وکیل پرونده اقدامی برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام ایشان انجام دادند؟
امروز که تعطیل است فعلا هم نمیشه کاری کرد، آقای نیکبخت هم به ما گفتند به عنوان یک وکیل در این مرحله فقط میشه درخواست عفو کرد.
آیا برادرتون از ابلاغ حکم به وکیل اطلاع دارند؟
نه متاسفانه ما هنوز نتونستیم به حبیب اطلاع بدیم از طرفی پدر و مادرم هم از این موضوع آگاه نیستند و تنها من و وکیلش از این موضوع اطلاع داریم.
خانم لطیفی نحوه بازداشت برادرتون به چه شکل بوده است؟
حبیب را یکم آبان 1386 بازداشت کردند سه ماه در سلول انفرادی اداره اطلاعات سنندج تحت شکنجه های وحشتناکی قرار گرفته بود و تحت همین شکنجه ها ازش اقرار گرفتند که هیچ کدومش واقعی نیست و همه گفته های خودش را چند ماه بعد در دادگاه تکذیب کرد و گفت که تحت شکنجه ازش اعتراف گرفتند ولی دادگاه قبول نکرد.
محاکمه ایشان چه زمانی و به چه شکلی برگذار شد؟
دادگاه بدوی ایشان خیلی دیر و در تاریخ 25 بهمن ماه سال 87 برگذار شد و به اتهام محاربه و افساد فی الارض محاکمه و به اعدام محکوم شدند در این دادگاه تنها وکیل ایشون حضور داشت و شخص حبیب و ما از برگذاری دادگاه بی اطلاع بودیم.
دادگاه تجدید نظر ایشان هم که اصلا شبیه دادگاه تائید نظر بود و اصلا نه متهم و نه وکیل و نه ما از برگذاری آن اطلاع پیدا کردیم و یک دفعه اعلام کردند که دادگاه تجدید نظر استان هم حکم را تائید کرده است
دیوان عالی کشور هم که چند سالی هست دخالتی در احکام صادره در استان های غربی کشور از جمله کردستان دخالتی نمیکنه و حکمی که از سوی دادگاه تجدید نظر تائید بشه مستقیم به اجرای احکام ارسال می شود.
در صحبت های قبلی به شکنجه ها اشاره کردید آیا از جزئیات این شکنجه ها با خبر هستید؟
حبیب برای اینکه ما ناراحت نشویم جزئیات شکنجه ها را به ما نگفت ولی تنها چیزی که ما می دانیم این هست که حبیب را انقدر با باتوم کتک زدن که کلیه هاش خونریزی کرده بود و به بیمارستان تامین اجتماعی سنندج منتقل شد و یکی از آشنایان دیده بودش در زندان، در اثر همین شکنجه ها حبیب چهار هفته سینه خیز راه میرفت و اصلا نمی توانست از جای خودش حرکت کند.
وضعیت جسمی کنونی ایشان چطور هست؟
وضعیت جسمیش نسبت به سالهای قبل بد نیست الان ولی مشکلات گوارشی دارند و دندان هاشون عفونت کرده و ما تقاضا کردیم این ها رو درمان کنن ولی هیچ جوابی و رسیدگی انجام نشده تا حالا
آیا ملاقات حضوری با ایشون دارید و اجازه تماس دارند با منزل؟
هشت ماه هست که ملاقات حضوری نداریم، ملاقات کابینی هم در هفته یکبار و 15 دقیقه است، تماس تلفنی ایشون هم هر سه روز یکبار هم به مدت 15 دقیقه است که در روزهای تعطیل تماس نمیشه گرفت.
با توجه به اینکه حکم ایشان به اجرای احکام زندان رفته است چه در خواستی از مجامع حقوق بشری دارید؟
ما درخواست داریم که هر کسی می تونه برای حبیب کاری بکنه دریغ نکنه، اون ارزشش را داره که بهش کمک بشه از مجامع حقوق بشری می خواهیم به حرف های که در رسانه های دولتی گفته میشه توجه نکنند، حبیب یک تروریست نیست، اون دانشجوی رشته صنایع دانشگاه ایلام بوده و به خاطر همین بازداشت هم از ادامه تحصیل محروم شده است.
اینجا در رسانه های دولتی از حبیب به عنوان یک تروریست یاد میشه تا به این شکل از حمایت های بین المللی برای نجات جانش جلوگیری بشه من از مردم می خوام که این حرف ها را باور نکنند.

حذف یارانه ها؛ منابع عربی: انقلاب گرسنگان در راه است

کارشناسان اقتصادى عرب مى گويند: دولت ايران با آزادسازى قيمتها، سبد خريد فقرا را هدف قرار داده است، تحول كنونى راه را براى تغييرات اجتماعى باز مى كند. زيرا تورم حاضر راه خود را خيلى سريع به سبدهاى خريد كم درآمدها و بى درآمدها مى يابد و تنها اقشار فرودست را هدف قرار مى دهد. بعيد نيست كه اين تحول در كوتاه مدت موجب ناآرامى هايى گردد. سوابق تاريخى در همين سالهاى اخير نشان داد كه برداشتن سوبسيد مى تواند در ايران بلوا ايجاد كند. به عنوان مثال در سال 2007 دهها پمپ بنزين بخاطر گرانى سوخت به آتش كشيده شد. ايران يكى از بزرگترين كشورهاى صادر كننده نفت است و ايرانى ها حساسيت مخصوصى نسبت به افزايش بهاى سوخت دارند. آنها مى گويند چنين افزايشى بلافاصله كرايه ها را بالا مى برد و توليد و توزيع و عرضه ساير كالاها را نيز مشكل تر مى كند. تصميم دولت ايران نه تنها موجب افزايش نرخ بنزين شده است بلكه 6 كالا و خدمت ديگر را نيز هدف قرار داده است که آب، برق، گاز و ساير مواد نفتى نيز از آن جمله اند. آزادسازى قيمتها، رژیم ايران را با خطر "انقلاب گرسنگان" مواجه ساخته است

رژیم از انتشار اخبار اعتراضات کارگران جلوگیری می کند
جعفر پویه
حذف سوبسیدهای اقلام مصرفی عمومی که حیله گرانه "طرح هدفمند کردن یارانه ها" نام گرفته، در روزهای اخیر اجرایی شد. پرش ناگهانی قیمتها از سکوی طرح غیر ملی دولت دست نشانده رهبر و ولی فقیه رژیم آنچنان شوک آور است که بسیاری از مردم را از خرید مایحتاج روزانه شان ناتوان کرده است. چند برابر شدن قیمتهای مایحتاج عمومی همراه با قیمت نجومی سوخت که هزینه حمل و نقل را چندین برابر خواهد کرد، گواه تورمی افسار گسیخته است که بر اقتصاد لاغر و بی جان کشور مستولی شده است. در این وضعیت، ناتوانی اقشار کم درآمد از تامین حداقل نیازهای روزانه خانواده های خود چیزی نیست که نیازمند توضیح باشد.
اما در کنار افسار گسیختگی قیمتها، به گزارش فعالان حقوق بشر از داخل کشور، شورای عالی امنیت ملی رژیم به مسوولان خبرگزاری ایلنا دستور داده است که خبرهای مربوط به اعتراضات کارگری را پوشش ندهند و درمورد انتشار سایر اخبار کارگری نیز دقت عمل داشته باشند.
این محدود سازی خبرگزاری نیمه مستقل داخل کشور برای انتشار اخبار کارگری می تواند دلایل فراوانی داشته باشد. اول از همه اینکه گمانه زنیها، حداقل دستمزد کارگران برای سال 90 را زیر 400 هزار تومان بیان می کند. این درحالی است که سال گذشته حداقل دستمزد توسط شورایعالی کار 303 هزار تومان تعیین شده بود. این حداقل دستمزد طبق برآوردهای آماری بانک مرکزی از هزینه خانوارهای شهری، حدود یک سوم هزینه آنها را پوشش می دهد. یعنی، حداقل دستمزد کارگران یک سوم خط فقر در رژیم ولایت فقیه تعیین می گردد. حال با توجه به اجرایی شدن طرح قطع سوبسیدها در مورد برخی اقلام مصرفی خانوارهای کارگری، افزایش قیمتی بین 200 تا 300 درصد اتفاق افتاده است. با این حساب، حداقل دستمزد کارگران برای یک خانواده 4 نفری اگر بر اساس همان گمانه زیر 400 هزار تومان باشد، کفاف نان خالی سفره خانواده های کارگری را نیز نمی دهد.
همه اینها وقتی دستور شورای امنیت ملی رژیم ولایت فقیه را در محدود سازی انتشار اخبار اعتراضات کارگری توضیح می دهد که بدانیم حداقل هزینه یک خانوار در شهرهای بزرگ کشور طبق برآورد بانک مرکزی در سال جاری یک میلیون و پانصد هزار تومان برآورد شده است. از سوی دیگر، مرکز پژوهشهای مجلس آخوندها عنوان می کند که تورم انتظاری از اجرای هدفمندی یارانه ها بیش از 60 درصد خواهد بود. با این حساب اگر در بر همان پاشنه سابق بچرخد، باید حداقل دستمزد کارگران در سال 90 بیش از 60 درصد نسبت به سال گذشته افزایش داشته باشد. اما این اتفاقی است که هرگز نخواهد افتاد زیرا از هم اکنون بسیاری از کارخانه های کشور دست به تعدیل نیرو زده و بسیاری از کارگران خود را اخراج کرده اند. همچنین، بسیاری از کارگران ماه هاست که همان اندک دستمزد خود را نیز دریافت نکرده اند و نگران معاش خانواده های خود هستند. طبیعی است در چنین اوضاعی صدای اعتراض کارگران و مزدبگیرانی که در زیر بار تورم بی حد و مرز له شده اند، بلند شود. این است که شورای امنیت ملی رژیم جلو شنیدن شدن صدای اعتراض کارگران را بسته و فعالان شان را نیز دستگیر و زندانی کرده است.
ترس رژیم از کارگران و مزدبگیران به دلیل توان و قدرت فلج سازی رژیم توسط آنان در یک اعتراض سراسری است. به همین علت تلاش می کند تا صدای آنان را خفه کرده و جلو بروز هرگونه اعتراض جمعی را بگیرد. حمایت از کارگران و مزدبگیران و پژواک صدای اعتراض آنها یکی از وظایفی است که برعهده نیروهای آگاه و فعالان اجتماعی و سیاسی است.
اقدام شورای امنیت ملی رژیم برای خفه کردن صدای کارگران و مزدبگیران را با همراهی کردن آنان و پژواک دادن صدای اعتراض شان خنثا کنیم. حمایت از کارگران سرکوب و بی حق و حقوق شده، وظیفه تک تک ماست. برای اجرایی کردن این وظیفه بپا خیزیم.

یک نوجوان دیگر در آستانه اعدام قرار دارد

زندانی صابر شربتی که در سن 15 سالگی در جریان یک درگیری خیابانی و برای دفاع از خود که منجر به مرگ مردی شده بود دستگیر و 5 سال است که در کانون اصلاح و تربیت  و زندان گوهردشت کرج در بازداشت بسر می برد.او محکوم به اعدام شده بود ولی با اعتراضهای بین الملی اجرای حکم اعدام وی متوقف گردید. تا اینکه  اوایل امسال نسبت به صدور حکم اعدام خود  در دیوان عالی کشور  اعتراض نمود و روز سه شنبه بدون ابلاغ تایید حکم اعدام به وی، در روزنامۀ دولتی  ایران با تیتری تحت عنوان "نفسهای عامل قتل مرد مسافر به شمارش افتاده است "  از تایید و قریب الوقوع بودن اجرای حکم اعدامش خبر دادند.
زندانی صابر شربتی متولد 1369 می باشد که  در مردادماه 84 هنگامی که سوار ماشین مسافر کشی بود با راننده آن جر و  بحث می کند در این هنگام راننده که 30 سال سن داشت با قفل فرمان شروع به زدن وی می نماید . صابر از خود دفاع نمود که نهایتا منجر به مرگ راننده می شود. پس از آن او دستگیر و به آگاهی گوهدشت منتقل شد و به مدت یک هفته تحت شکنجه های غیر انسانی قرار داشت .سپس او را به کانون اصلاح و تربیت شهر زیبای تهران منتقل کردند و پس از یک سال صابر شربتی  را از کانون به سالن جوانان بند 4 زندان گوهردشت کرج منتقل نمودند.
او در سنین کودکی بسر می برد و قاعدتا باید پرونده اش در دادگاه اطفال  مورد رسیدگی قرار می گرفت ولی پرونده او به شعبۀ 74 توسط فردی بنام تردست مورد رسیدگی قرار گرفت و او را به اعدام محکوم کرد. با اعتراض او و وکیلش پرونده به شعبۀ 71 جهت رسیدگی ارسال شد و عزیز محمدی رئیس این شعبه او را به اعدام محکوم نمود.
پس از اعتراضات بین المللی نسبت به اعدام کودکان در ایران اجرای حکم اعدام وی متوقف گردید.اوایل امسال زندانی صابر  شربتی نسبت به صدور حکم اعدام در دیوان عالی کشور اعتراض نمود که در روزهای گذشته خبر تایید و غریب الوقوع بودن اجرای حکم اعدامش را از مطبوعات دولتی مطلع شد.
صادق لاریجانی رئیس منصوب ولی فقیه علی خامنه ای  در قوۀ قضاییه برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردم بار دیگر قصد دارد  دست به اعمال ضدبشری مانند اعدام زندانیان سیاسی و اعدام کودکان بزند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اعدام زندانیان سیاسی،کودکان واعدام های گروهی که هدفی جزء ایجاد رعب و وحشت در میان مردم ندارد را محکوم می کند و از دبیر کل سازمان ملل،کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا  می باشد.

۱۳۸۹ دی ۲, پنجشنبه

فعال دانشجویی در یزد به یک و نیم سال زندان محکوم شد

به گزارش منابع خبری محلی، احمد شاه رضایی  بیست و هشت ساله، دانشجوی رشته معماری دانشگاه صدوقی یزد، در بیدادگاه تجدید نظر حکومتی به یک و نیم سال زندان محکوم شد. او پیشتر در بیدادگاه انقلاب اسلامی یزد به دو و نیم سال زندان محکوم شده بود. وی در جریان اعتراضات روز 22 خرداد هشتاد و نه مقابل دانشگاه تهران، با یورش لباس شخصیها و بسیجیها دستگیر و به بند 209 زندان اوین منتقل شد. او در دوران بازجوئی به شدت تحت شکنجه و بدرفتاری قرار گرفت.