طبق آخرین آمار موجود، در سال ۲۰۰۹ نزدیک به دو هزار ایرانی جدید در دفاتر کُمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در ترکیه ثبت نام نمودند.
آنان با شرایط فوق العاده سخت مواجه هستند وتحمل این شرایط، برای کسانی که مجبور می شوند بطور ناگهانی فرار کنند طاقت فرساست. به گفتۀ یکی از آنان “انگار ما لابه لای اتفاقات پس از انتخابات به فراموشی رفتیم… دستمان به جایی بند نیست و صدایمان به جایی نمی رسد
به قلم دلبر توکلی
“از چشمان یادگار خجالت می کشم، صبورانه همه این سال ها وضعیت پناهجویی را تحمل کرده است. من همیشه به زنان احترام گذاشتم وحالا در وضعیت پناهجویی نمی دانم برایش چه کاری می توانم انجام دهم .”
محمود ده سال است که در ترکیه پناهجو است ومی گوید: از شرایط روزگار شکایت نمی کنم،در تمام این سال ها تنها سعی کردم دست از مبارزه نکشم وحالا زندگی مان عینِِ مبارزه است.
“یادگار” همسر محمود با لبخندی تلخ که به لبانش ماسیده است، همین طور که تنها فرزندش “ساجده” را محکم به آغوش چسبانده می گوید: هر مادری در زندگی آرزوهایی برای فرزندش دارد با این که مسیر زندگی مان تغییر کرده اما آرزو هایم را از دست رفته نمی بینم، دلم می خواهد ساجده دکتر بشود.
ساجده را در بغلش جا به جا می کند و می گوید: دخترم را زنی محکم وانسا، بار می آورم وبه او می آموزم که به بشریت خدمت کند.
محمود نگاه عمیقی به یادگار وساجده می اندازد و می گوید: گاهی فکر می کنم که همه، ما را فراموش کرده اند. فعالان حقوق بشرسراغی از ما نمی گیرند، حتی خو دسازمان ملل هم گویی که فراموشمان کرده است. اما ما بخشی از مردم ایران هستیم که زندگیمان را سال ها پیش، در راه مبارزه با جمهوری اسلامی از دست دادیم .من خودم چند سال در زندان بودم وهمه مدارکم هم موجود است.
او در ادامه با اشاره به این که روزگارسختی را پشت سر گذاشته است می گوید: طبق قوانین ترکیه پناهنده و پناهجوها اجازه کار ندارند و چون ما از سازمان و جایی هم کمک مالی نمی گیریم گذران زندگی برایمان دشوار تر است. مجبوریم که به کارهای سیاه رو بیاوریم که آن هم مشکلات خودش را دارد. در سال ۲۰۰۴ روزهای زیادی بود که با پس مانده ی خرده نان های ترک ها شکم مان را سیرکردیم اما هرگز به سمت سوسیال در ترکیه نرفتیم.
او معتقد است که ایرانی حرمت دارد و دارای فرهنگ وتمدنی است که نباید به سادگی تسلیم شرایط شود.
یادگار بغض می کند و می گوید: ما زنانی هستیم که سال ها با قوانین تبعیض آمیز و نظام جمهوری اسلامی مبارزه کردیم ودر این راه همه زندگی مان را گذاشتیم از نزدیکان مان دست شستیم
بغضش را فرو می خورد و ادامه می دهد: وقتی خبر از دست دادن پدر ومادرم را شنیدم احساس بی پناهی داشتم اما حالا دیگر ناراحت نیستم ،بهتر است که رفتند واین روزها را ندیدند.
محمود همین طور که بچه را از بغل یادگار به آغوش خود می کشد می گوید: بعد از انتخابات سال گذشته ودرگیری هایی که در ایران پیش آمد، ما خوشحال شدیم که بالاخره شاید بتوانیم از این جزیره خارج شویم وحداقل به کشور خودمان بر گردیم اما حالا بعد از گذشت یکسال ونیم می بینیم که هیچ تغییری در وضعیت ما ایجاد نشد. انگار ما لابه لای خبرها واتفاقات پس از انتخابات به فراموشی رفتیم. البته پیش از این هم خیلی کسی سراغی از ما نمی گرفت .دستمان به جایی بند نیست و صدایمان به جایی نمی رسد.
یادگار با اشاره به این که فرزندشان هیچ مدرک هویتی جز یک برگه از سازمان ملل ندارد می گوید: این روزها بیشترین نگرانی من آینده دخترم است، نه شناسنامه ای دارد ونه پاسپورتی و نه هیچ مدرک دیگری، تنها یک برگه داریم که نامش درسازمان ملل ترکیه به ثبت رسیده است، همین.
در آن زندگی می کنیم، هر بار باید به اداره پلیس برویم و برگه مرخصی بگیریم. هفته ای سه روز هم که باید به اداره پلیس برویم وخودمان را معرفی کنیم ودفتر پلیس را امضا کنیم. زندانیانی هستیم که اسم مان در لیست هیچ زندانی نیست.
در تمام مدتی که یادگار حرف می زند، محمود با انگشتان کوچک دخترش بازی می کند و با سر، حرف های همسرش را تائید می کند.
این زوج ِ ایرانی پناهنده، سال ها است که با داشتن برگه قبولی از سازمان ملل در ترکیه موفق به دریافت برگه خروج از وزارت کشور ترکیه نشده اند ومی گویند طبق قوانین جاری این کشور هر پناهنده و پناهجویی باید هر شش ماه یک بار به دولت ترکیه “پول حق خاک”پرداخت کند وبه دلیل مشکلات مالی که طی سال ها داشتند امکان پرداخت این پول به دولت ترکیه را ندارند وحالا به آنها اجازه خروج داده نمی شود.
این درحالی است که پس از تصویب کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو به دلیل آن که ترکیه محدودیت جغرافیایی را انتخاب کرد، باید اتباع بیگانه ای که از کشورهای غیر اروپایی به ترکیه می روند و بر اساس قانون کمیساریای عالی سازمان ملل متحد به عنوان پناهنده شناخته شده اند مورد حمایت قرار بگیرند و از طرف این سازمان درکشورهای دیگر اسکان داده شوند.
بر اساس کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو پناهنده کسی است که خارج از وطن خود باشد، ترس موجه از مورد ظلم واقع شدن به دلیل نژاد دین، ملیت،عقاید سیاسی و یا عضویت در یک گروه خاص اجتماعی داشته باشد، و درکشور خود نتواند حمایت شود یا به دلیل ترس مایل به دریافت چنین حمایتی نباشد.
اما محمود و یادگار تنها پناهنده های ایرانی نیستند که سال هاست در انتظار باز کردن چمدان هایشان نشسته اند. بر اساس گزارشی که خانم “دلجو آبادی” مدیر نهاد همبستگی با پناهجویان ایرانی در امریکا، درمارس ۲۰۱۰ منتشر کرد در سال های گذشته، ایرانیان به دلایل متعددی به ترکیه پناه آورده اند. برخی زندانی سیاسی سابق بوده و تعدادی زندانی سیاسی جاری که با مرخصی پزشکی و یا با قید وثیقه موقتاً آزاد شده اند.
برخی از این افراد به خاطر فعالیت با احزاب و شخصیت های سیاسی و برخی دیگر به خاطر فعالیت مستقل حقوق بشری، شرکت در اعتراضات دانشجویی و اعتراضات کارگری، نویسندگی و خبرنگاری فراری شده اند. برخی زنان و مردانی بوده اند که متهم یا مظنون به روابط جنسی ممنوع با جنس مخالف یا هم جنس شده اند. برخی بدلیل اعتقاد به ادیان بهائی و مسیحی و اَهلِ حَق و یا به دلیل تغییر مذهب گریخته اند. برخی نیز زنانی بوده اند که به خاطر گریز از خشونت خانوادگی، ازدواج اجباری و قوانین تبعیض آمیز طلاق و حضانت فراری شده، و یا به دلیل آزار و اذیت جنسی از سوی مقامات رسمی کشور گریخته اند.
صرفنظر از دلیل پناهندگی این افراد، آنان با شرایط فوق العاده سخت و چالش های جدی اقتصادی، اجتماعی و حُقوقی مواجه هستند وتحمل این شرایط، برای کسانی که مجبور می شوند بدون هیچ تدارک و بطور ناگهانی فرار کنند دشوار است.
براساس این گزارش، طبق آخرین آمار موجود، در سال ۲۰۰۹ نزدیک به دو هزار ایرانی جدید (۱٫۲۱۸ پرونده ) در دفاتر کُمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در ترکیه ثبت نام نمودند که ۶۳ درصد مربوط به ماههای پس از انتخابات خرداد ۱۳۸۸ ریاست جمهوری و سرکوب فزایندۀ مخالفین بوده است. در نیمه دوم سال ۲۰۰۹، با احتساب ورودی های سالهای قبل، مجموعاً ۴٫۱۰۴ ایرانی تحت مسئولیت کُمیساریای عالی در ترکیه قرار داشتند، که از این تعداد درخواستِ پناهندگی ۱٫۸۷۶ نفر پذیرفته و تعداد ۲٫۲۲۸ منتظر جواب بودند. در طی این سال تعداد ۱٫۵۷۵ پناهنده ایرانی توسط کمیساریای عالی در کشورهای سوم اسکان داده شده اند.
در دهه گذشته ترکیه با میانگین سالانه ۲,۶۵۰ پناهجوی جدید دومین مقصد مهم، پس از انگلستان، برای پناهجویان ایرانی بوده است. بین سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۶ ایرانیان همواره بالاترین تعداد پناهجویان را در ترکیه تشکیل دادند