روزنامه ابرار: معاون وزير جهاد كشاورزى علت نوسانات قيمتى در بازار تخم مرغ را بروز عوارض تنفسى در واحدهاى مرغدارى اعلام كرد و گفت : اين وضع در روزهاى گذشته تشديد و موجب افزايش قيمت تخم مرغ شد . «سيد محسن دستور » درعين حال برخى اخبار مبنى بر افزايش ۱۰۰ درصدى قيمت تخم مرغ را رد كرد وگفت: وزارت جهاد اقداتى را براى تامين كمبودها در نظر گرفته تا اين افزايش قيمت جبران شود . اقدامات پيشگيرانه در واحدهاى مرغدارى رييس سازمان دامپزشكى همچنين از تداوم اقدامات پيشگيرانه براى جلوگيرى از شيوع بيمارى در واحدهاى مرغدارى خبرداد . وى گفت: هم اكنون با مواردى از بيمارى هاى تنفسى در واحدهاى مرغدارى مواجه هستيم و اقدامات پيبشگيرانه اى را نيز در دستور كار قرار داده ايم اما اقدامات انجام شده به معنى شيوع بيمارى دراين واحدها نيست. معاون وزير جهاد كشاورزى ، دليل بروز بيمارى هاى تنفسى در واحدهاى مرغدارى را تغييرات آب وهوايى و همچنين مهاجرت پرندگان مهاجر به كشور عنوان كرد و گفت : سازمان دامپزشكى براى جلوگيرى از شيوع اين بيمارى در واحدهاى مرغدارى جنبه هاى احتياطى را رعايت مى كند . گفتنى است در روزها اخير قيمت تخم مرغ به دانه اى ۲۰۰ تومان افزايش پيدا كرده است .
برای دردهای مردم مظلومم ، بغض گلویم را میفشارد ، ترانه های سربی ، آواز بی کسی ، رنج بی پناهی ، و گشنگی مردم!
۱۳۸۹ اسفند ۷, شنبه
بودجه، 8 هزار ميليارد تومان كسري يارانه دارد
ايلنا :محمدرضا تابش عضو کمیسیون تلفیق بودجه با بیان اینکه امسال به 61 میلیون نفر یارانه از محل قانون هدفمندسازی پرداخت شده است ، گفت: تاکنون 72 میلیون نفر برای دریافت یارانه ثبت نام کرده اند که بنا به اظهارات مسئولان دولتی باید از ابتدای سال آینده به آنها یارانه پرداخت شود.
به گزارش ايلنا ، نماینده مردم اردکان در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در لایحه بودجه سال 1390 عواید حاصل از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها به میزان 56 هزار میلیارد تومان منظور شده است، افزود: اگر 60درصد آن به خانوارها اختصاص یابد و مبنای محاسبه دولت پرداخت ماهیانه 405000 ریال برای هفتاد میلیون نفر در سال آینده باشد مبلغی در حدود 33.6 هزار میلیارد تومان خواهد شد.عضو کمیسیون برنامه،بودجه و محاسبات مجلس ادامه داد: اگر روند تولید و فروش پنج فرآورده اصلی نفتی و گاز طبیعی که تامین کننده منابع حاصل از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها در سال 1390 است به روال سالجاری و با احتساب نرخ ارز 10500 ریال پيش بيني شده در بودجه سال 90 باشد مجموعا حدود 27 هزار میلیارد تومان عایدی دولت خواهد بود ، در حالیکه اگر بخواهیم به 72 میلیون نفر ثبت نامی ماهیانه 405000 ریال پرداخت نمائیم به مبلغی حدود 35 هزار میلیارد تومان برای پرداخت تنها سهم خانوار احتیاج است که در حدود 8 هزار میلیارد تومان کمتر از آن چیزی است که در لایحه بودجه سال 1390 دیده شده است.این عضو کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی مجلس در خصوص کسری اعتبار بوجود آمده می افزاید:مگر آنکه دولت بخواهد در میزان پرداختی یارانه نقدی یا تعداد نفرات یارانه بگیر تغییراتی را بوجود آورد و یا اینکه قیمت حاملهای انرژی مشمول قانون هدفمندسازی یارانه ها را افزایش دهد که این موارد در کمیسیون برنامه،بودجه و محاسبات در حال بررسی است.نماینده مردم اردکان تصریح کرد: در صورت لزوم کمیسیون ویژه هدفمند سازي يارانه ها نیز به این موارد رسیدگی خواهد نمود.
وی اظهار داشت: طبق بند الف ماده 1 قانون هدفمندسازی یارانه ها می بایست همه ساله مالیات و عوارض عواید حاصله ناشی از هدفمندسازی یارانه ها کسر و به حساب خزانه واریز گردد که در سال گذشته این امر انجام نگرفته است و امسال نیز برای این مبلغ که در حدود 1000 میلیارد تومان است پیش بینی واریز به خزانه نشده است و در عوض مقرر شده کل عواید حاصله از این طریق به حساب سازمان هدفمندسازی یارانه ها واریز گردد که این موضوع محل اختلاف است و ابهامی در قانون وجود دارد که در مجلس باید مورد بررسی قرار گرفته و رفع گردد.
تابش در خصوص یارانه کالاهای اساسی و نان نیز افزود:2500 میلیارد تومان در لایحه بودجه سال آینده برای یارانه کالاهای اساسی درنظر گرفته شده است که این مبلغ جزو منابع حاصل از هدفمندسازی یارانه ها نیست.همچنین یارانه نان طبق لایحه بودجه تقدیمی توسط دولت 3500 میلیارد تومان منظور شده است که با در نظر گرفتن تعداد 70 میلیون نفر یارانه بگیر مورد محاسبه توسط دولت به هر نفر ماهیانه در حدود 4 هزار تومان پرداخت خواهد شد.
وی یارانه اعمال شده برای برق در بودجه سال 1390 را 4000 میلیارد تومان ذکر کرد که با توجه به مابه التفاوت قیمت تمام شده هر کیلووات ساعت برق تولیدی به میزان 64 تومان و میانگین قیمت فروش به مردم هرکیلووات ساعت 43 تومان، مستقیما این مبلغ به وزارت نیرو و شرکت توانیر پرداخت خواهد شد.
نماینده مردم اردکان در پایان تصریح کرد: به اعتقاد من علیرغم کم لطفی ، تخلف و تاخیر بی سابقه دولت در تقدیم لایحه بودجه به مجلس، مناسب است همکاران عزیز نماینده با وقت گذاری بیشتر حق قانونی خویش را در بررسی لایحه و ارائه پیشنهادات اصلاحی ؛ در فاصله زمانی کمتر اعمال کنند و هیات رئیسه محترم نیز با برنامه ریزی مطلوب زمینه بررسی پیشنهادات نمایندگان و گزارش کمیسیونهای تخصصی را در کمیسیون تلفیق و نهایتا صحن علنی مجلس به نحوی تنظیم نمایند که کار رسیدگی لایحه بودجه تا پایان اسفندماه سالجاری به پایان برسد تا اخلالی در روند امور اجرایی کشور در سال آینده پیش نیاید.
وی درخصوص برخی اظهارات مطرح شده درخصوص تصویب بودجه 90 بصورت چند دوازدهم نیز گفت: تصویب بودجه چنددوازدهم علاوه بر اشکالات و مغایرتهای قانونی که بوجود خواهد آورد کشور را دچار نوعی بلاتکلیفی می نماید و زیبنده نیست کشور كه یکسال بدون برنامه جدید پنجم توسعه اداره شده و چندماه نیز بدون بودجه اداره گردد. اینها نشانه ها و علامتهای خوبی به مردم و سایر کشورهایی که با ما در ارتباطند نمی دهد و اختلال در نظم و امور جاری کشور بوجود خواهد آورد که اصلا پسندیده نیست.
به گزارش ايلنا ، نماینده مردم اردکان در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در لایحه بودجه سال 1390 عواید حاصل از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها به میزان 56 هزار میلیارد تومان منظور شده است، افزود: اگر 60درصد آن به خانوارها اختصاص یابد و مبنای محاسبه دولت پرداخت ماهیانه 405000 ریال برای هفتاد میلیون نفر در سال آینده باشد مبلغی در حدود 33.6 هزار میلیارد تومان خواهد شد.عضو کمیسیون برنامه،بودجه و محاسبات مجلس ادامه داد: اگر روند تولید و فروش پنج فرآورده اصلی نفتی و گاز طبیعی که تامین کننده منابع حاصل از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها در سال 1390 است به روال سالجاری و با احتساب نرخ ارز 10500 ریال پيش بيني شده در بودجه سال 90 باشد مجموعا حدود 27 هزار میلیارد تومان عایدی دولت خواهد بود ، در حالیکه اگر بخواهیم به 72 میلیون نفر ثبت نامی ماهیانه 405000 ریال پرداخت نمائیم به مبلغی حدود 35 هزار میلیارد تومان برای پرداخت تنها سهم خانوار احتیاج است که در حدود 8 هزار میلیارد تومان کمتر از آن چیزی است که در لایحه بودجه سال 1390 دیده شده است.این عضو کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی مجلس در خصوص کسری اعتبار بوجود آمده می افزاید:مگر آنکه دولت بخواهد در میزان پرداختی یارانه نقدی یا تعداد نفرات یارانه بگیر تغییراتی را بوجود آورد و یا اینکه قیمت حاملهای انرژی مشمول قانون هدفمندسازی یارانه ها را افزایش دهد که این موارد در کمیسیون برنامه،بودجه و محاسبات در حال بررسی است.نماینده مردم اردکان تصریح کرد: در صورت لزوم کمیسیون ویژه هدفمند سازي يارانه ها نیز به این موارد رسیدگی خواهد نمود.
وی اظهار داشت: طبق بند الف ماده 1 قانون هدفمندسازی یارانه ها می بایست همه ساله مالیات و عوارض عواید حاصله ناشی از هدفمندسازی یارانه ها کسر و به حساب خزانه واریز گردد که در سال گذشته این امر انجام نگرفته است و امسال نیز برای این مبلغ که در حدود 1000 میلیارد تومان است پیش بینی واریز به خزانه نشده است و در عوض مقرر شده کل عواید حاصله از این طریق به حساب سازمان هدفمندسازی یارانه ها واریز گردد که این موضوع محل اختلاف است و ابهامی در قانون وجود دارد که در مجلس باید مورد بررسی قرار گرفته و رفع گردد.
تابش در خصوص یارانه کالاهای اساسی و نان نیز افزود:2500 میلیارد تومان در لایحه بودجه سال آینده برای یارانه کالاهای اساسی درنظر گرفته شده است که این مبلغ جزو منابع حاصل از هدفمندسازی یارانه ها نیست.همچنین یارانه نان طبق لایحه بودجه تقدیمی توسط دولت 3500 میلیارد تومان منظور شده است که با در نظر گرفتن تعداد 70 میلیون نفر یارانه بگیر مورد محاسبه توسط دولت به هر نفر ماهیانه در حدود 4 هزار تومان پرداخت خواهد شد.
وی یارانه اعمال شده برای برق در بودجه سال 1390 را 4000 میلیارد تومان ذکر کرد که با توجه به مابه التفاوت قیمت تمام شده هر کیلووات ساعت برق تولیدی به میزان 64 تومان و میانگین قیمت فروش به مردم هرکیلووات ساعت 43 تومان، مستقیما این مبلغ به وزارت نیرو و شرکت توانیر پرداخت خواهد شد.
نماینده مردم اردکان در پایان تصریح کرد: به اعتقاد من علیرغم کم لطفی ، تخلف و تاخیر بی سابقه دولت در تقدیم لایحه بودجه به مجلس، مناسب است همکاران عزیز نماینده با وقت گذاری بیشتر حق قانونی خویش را در بررسی لایحه و ارائه پیشنهادات اصلاحی ؛ در فاصله زمانی کمتر اعمال کنند و هیات رئیسه محترم نیز با برنامه ریزی مطلوب زمینه بررسی پیشنهادات نمایندگان و گزارش کمیسیونهای تخصصی را در کمیسیون تلفیق و نهایتا صحن علنی مجلس به نحوی تنظیم نمایند که کار رسیدگی لایحه بودجه تا پایان اسفندماه سالجاری به پایان برسد تا اخلالی در روند امور اجرایی کشور در سال آینده پیش نیاید.
وی درخصوص برخی اظهارات مطرح شده درخصوص تصویب بودجه 90 بصورت چند دوازدهم نیز گفت: تصویب بودجه چنددوازدهم علاوه بر اشکالات و مغایرتهای قانونی که بوجود خواهد آورد کشور را دچار نوعی بلاتکلیفی می نماید و زیبنده نیست کشور كه یکسال بدون برنامه جدید پنجم توسعه اداره شده و چندماه نیز بدون بودجه اداره گردد. اینها نشانه ها و علامتهای خوبی به مردم و سایر کشورهایی که با ما در ارتباطند نمی دهد و اختلال در نظم و امور جاری کشور بوجود خواهد آورد که اصلا پسندیده نیست.
سفير ليبی در تهران هم به مردم پيوست
به گزارش عصر ايران به نقل از شبکه العربيه، سفارت ليبي در تهران در بيانيه اي از معمر قذافي رهبر اين کشور خواست با کناره گيري از قدرت، مانع از خون ريزي شود.
ليبي از حدود دو هفته پيش تاکنون با سرکوب شديد و خونين اعتراضات مردمي از سوي نيروهاي نظامي دولتي و مزدوران خارجي روبه رو است. تاکنون بيش از دو هزار نفر در اين ناآرامي ها کشته شده اند.
سفارت ليبي در تهران اضافه کرده است مردم در مقطع کنوني مي توانند مسئوليت اداره ليبي را برعهده بگيرد.
تاکنون نمايندگان ليبي در سازمان ملل متحد، اتحاديه عرب و سفراي اين کشور در واشنگتن، پاريس، پکن، دهلي نو، رباط و پايتخت هاي ديگر ضمن اعلام حمايت از خواسته هاي مردم ليبي ، خواستار کناره گيري قذافي شدند.
هم اکنون شرق ليبي و شهرهايي از غرب اين کشور در اختيار مردم معترض است.
ليبي از حدود دو هفته پيش تاکنون با سرکوب شديد و خونين اعتراضات مردمي از سوي نيروهاي نظامي دولتي و مزدوران خارجي روبه رو است. تاکنون بيش از دو هزار نفر در اين ناآرامي ها کشته شده اند.
سفارت ليبي در تهران اضافه کرده است مردم در مقطع کنوني مي توانند مسئوليت اداره ليبي را برعهده بگيرد.
تاکنون نمايندگان ليبي در سازمان ملل متحد، اتحاديه عرب و سفراي اين کشور در واشنگتن، پاريس، پکن، دهلي نو، رباط و پايتخت هاي ديگر ضمن اعلام حمايت از خواسته هاي مردم ليبي ، خواستار کناره گيري قذافي شدند.
هم اکنون شرق ليبي و شهرهايي از غرب اين کشور در اختيار مردم معترض است.
واگذاری دو پروژه جدید میلیارد دلاری به پاسداران
سایت کلمه: معاون وزیر نفت خبر داد که ساخت دو خط لوله انتقال نفت و فرآورده نفتی در مجموع به طول یکهزار و یکصد کیلومتر و به ارزش تقریبی ۱٫۳ میلیارد دلار به صورت ترک تشریفات به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا (ص) وابسته به سپاه پاسداران واگذار شده است.
علیرضا ضیغمی در گفتوگو با مهر با اشاره به واگذاری ساخت دو خط لوله انتقال فراورده های نفتی و نفت خام به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا (ص)، گفت: این پروژه های نفتی به صورت ترک تشریفات مناقصه به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا واگذار شده است.
مدیر عامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی با تاکید بر اینکه برای ساخت این دو خط لوله نفتی تامین منابع مالی توسط قرارگاه خاتم الانبیا انجام می شود، تصریح کرد: علاوه بر این پیشتر قرارداد طرح توسعه بندر نفتی ماهشهر و ساخت مخازن جدید فرآورده نفتی هم به این مجموعه واگذار شده است.
به گزارش مهر، بهمن ماه امسال قرارداد ساخت دو خط لوله انتقال نفت و فرآورده های نفتی به ارزش تقریبی ۱٫۳ میلیارد دلار به طور رسمی به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا واگذار شده است.
بر این اساس ساخت خط لوله انتقال نفت خام ترش از منطقه سبزآب به ری و همچنین عملیات ساخت خط لوله انتقال فرآورده های نفتی از آبادان – اهواز – اراک به ری در مجموع به طول یکهزار و ۱۰۰ کیلومتر توسط این مجموعه انجام می شود.
از سوی دیگر پیش بینی می شود هفته جاری قرارداد ساخت خط لوله صادرات گاز ایران به اروپا به ارزش تقریبی یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار بین شرکت ملی گاز، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا و بانک پارسیان امضا شود.
در همین حال اخیرا قرارداد ساخت فاز دوم خط لوله هفتم سراسری (خط لوله گاز پاکستان) به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا واگذار شده است.
سردار عبداللهی معاون قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا هم اخیرا از اجرای هفت هزار و ۵۰۰ کیلومتر خطوط لوله جدید انتقال نفت و گاز در بخشهای مختلف کشور توسط متخصصان این مجموعه خبر داده است.
این در حالی است که سردار رستم قاسمی فرمانده قرارگاه خاتم الانبیا از واگذاری قرارداد ساخت خط لوله پتروشیمی اتیلن مرکز به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا خبر داده و به مهر گفته است: ارزش تقریبی قرارداد ساخت خط لوله اتیلن مرکز حدود ۵۰۰ میلیارد تومان (۵۰۰ میلیون دلار) برآورد می شود.
با توافق بین شرکت ملی صنایع پتروشیمی و قرارگاه خاتم الانبیا، قرارداد ساخت این خط لوله اتیلنی به صورت EPCCF شامل مهندسی، تدارکات، نصب، راه اندازی و تامین منابع مالی امضا شده است.
علیرضا ضیغمی در گفتوگو با مهر با اشاره به واگذاری ساخت دو خط لوله انتقال فراورده های نفتی و نفت خام به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا (ص)، گفت: این پروژه های نفتی به صورت ترک تشریفات مناقصه به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا واگذار شده است.
مدیر عامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی با تاکید بر اینکه برای ساخت این دو خط لوله نفتی تامین منابع مالی توسط قرارگاه خاتم الانبیا انجام می شود، تصریح کرد: علاوه بر این پیشتر قرارداد طرح توسعه بندر نفتی ماهشهر و ساخت مخازن جدید فرآورده نفتی هم به این مجموعه واگذار شده است.
به گزارش مهر، بهمن ماه امسال قرارداد ساخت دو خط لوله انتقال نفت و فرآورده های نفتی به ارزش تقریبی ۱٫۳ میلیارد دلار به طور رسمی به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا واگذار شده است.
بر این اساس ساخت خط لوله انتقال نفت خام ترش از منطقه سبزآب به ری و همچنین عملیات ساخت خط لوله انتقال فرآورده های نفتی از آبادان – اهواز – اراک به ری در مجموع به طول یکهزار و ۱۰۰ کیلومتر توسط این مجموعه انجام می شود.
از سوی دیگر پیش بینی می شود هفته جاری قرارداد ساخت خط لوله صادرات گاز ایران به اروپا به ارزش تقریبی یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار بین شرکت ملی گاز، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا و بانک پارسیان امضا شود.
در همین حال اخیرا قرارداد ساخت فاز دوم خط لوله هفتم سراسری (خط لوله گاز پاکستان) به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا واگذار شده است.
سردار عبداللهی معاون قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا هم اخیرا از اجرای هفت هزار و ۵۰۰ کیلومتر خطوط لوله جدید انتقال نفت و گاز در بخشهای مختلف کشور توسط متخصصان این مجموعه خبر داده است.
این در حالی است که سردار رستم قاسمی فرمانده قرارگاه خاتم الانبیا از واگذاری قرارداد ساخت خط لوله پتروشیمی اتیلن مرکز به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا خبر داده و به مهر گفته است: ارزش تقریبی قرارداد ساخت خط لوله اتیلن مرکز حدود ۵۰۰ میلیارد تومان (۵۰۰ میلیون دلار) برآورد می شود.
با توافق بین شرکت ملی صنایع پتروشیمی و قرارگاه خاتم الانبیا، قرارداد ساخت این خط لوله اتیلنی به صورت EPCCF شامل مهندسی، تدارکات، نصب، راه اندازی و تامین منابع مالی امضا شده است.
تفهیم اتهام دو زندانی در سقز
آژانس خبری موکریان
سرویس حقوق بشر
دو زندانی به نام های مطلب احمدیان و صلاح مصطفایی که هم اکنون در زندان مرکزی شهر سقز بسر می برند، به شعبه 2 بازپرسی دادگاه این شهر احضار و تفهیم اتهام شدند.
به گفته خبرنگار آژانس خبری موکریان،این افراد که حدود 4 ماه پیش توسط نیروهای امنیتی بازداشت و مدتی را در سلول انفرادی بسر برده اند ، دارای وکیل تسخیری می باشند.
گفتنی است تاکنون هیچ علت یا عللی برای بازداشت این شهروندان از سوی مراجع قضائی در سقز اعلام نشده اما شنیده ها حاکی از آن است که احمدیان اهل بانه و مصطفایی اهل سقز به همکاری با یکی از احزاب مخالف در کردستان متهم شده اند.
سرویس حقوق بشر
دو زندانی به نام های مطلب احمدیان و صلاح مصطفایی که هم اکنون در زندان مرکزی شهر سقز بسر می برند، به شعبه 2 بازپرسی دادگاه این شهر احضار و تفهیم اتهام شدند.
به گفته خبرنگار آژانس خبری موکریان،این افراد که حدود 4 ماه پیش توسط نیروهای امنیتی بازداشت و مدتی را در سلول انفرادی بسر برده اند ، دارای وکیل تسخیری می باشند.
گفتنی است تاکنون هیچ علت یا عللی برای بازداشت این شهروندان از سوی مراجع قضائی در سقز اعلام نشده اما شنیده ها حاکی از آن است که احمدیان اهل بانه و مصطفایی اهل سقز به همکاری با یکی از احزاب مخالف در کردستان متهم شده اند.
اعلام حمایت چاوز از جلاد لیبی در برابر معترضان
العربیه: هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا روزشنبه 26-2-2011 اعلام کرد از معمرقذافی رهبر لیبی در مقابله با معترضین آن کشور حمایت می کند.
چاوز در وبلاگ شخصی خود نوشت " زنده باد لیبی ، زنده باد استقلال لیبی، قذافی با جنگ داخلی رو در روست."
روابط ونزوئلا ولیبی طی سال های گذشته در بخش های مختلف شاهد پیشرفت گسترده ای بوده است.
چاوز هنگام دیدار از لیبی درسال 2009 گفته بود : " کشورهای ما متحدند و در مبارزه علیه امپریالیزم آمریکا سرنوشتی مشترک دارند."
پیش از این هنگام گسترش ناآرامی ها در لیبی گزارش های مختلفی در مورد فرار قذافی به ونزوئلا منتشر شده بود اما با ظاهر شدن قذافی این گزارش ها منتفی شد.
چاوز در وبلاگ شخصی خود نوشت " زنده باد لیبی ، زنده باد استقلال لیبی، قذافی با جنگ داخلی رو در روست."
روابط ونزوئلا ولیبی طی سال های گذشته در بخش های مختلف شاهد پیشرفت گسترده ای بوده است.
چاوز هنگام دیدار از لیبی درسال 2009 گفته بود : " کشورهای ما متحدند و در مبارزه علیه امپریالیزم آمریکا سرنوشتی مشترک دارند."
پیش از این هنگام گسترش ناآرامی ها در لیبی گزارش های مختلفی در مورد فرار قذافی به ونزوئلا منتشر شده بود اما با ظاهر شدن قذافی این گزارش ها منتفی شد.
تا کی میتوان چنین حکومت کرد؟
در سه دهه گذشته همواره مجهولی به نام «خواست مردم» در معادلات سیاسی وجود داشته است. ولی در یک محاسبه ساده، اگر جنبش به راه افتاده در کشورهای عربی برای آزادی و دموکراسی است، پس خواست مردم ایران که برای پشتیبانی از اعراب به خیابان آمدهاند، نمیتواند درجا زدن در جمهوری اسلامی و «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» یک دیکتاتوری دینی باشد! با این همه همین روزها آن بزنگاه تاریخی است که دمکراتهای ایران باید التزام عملی خود را به حقوق بشر، با دفاع از امنیت جانی و سیاسی آقایان موسوی و کروبی ثابت کنند.
*****
کیهان لندن 24 فوریه 2011
الاهه بقراط
www.alefbe.com
www.kayhanlondon.com
*****
کیهان لندن 24 فوریه 2011
الاهه بقراط
www.alefbe.com
www.kayhanlondon.com
تا کی میتوان چنین حکومت کرد؟
گاه رویدادهای اجتماعی چنان شتابی میگیرند که حتا نمیتوان مطمئن بود عنوان مقالههای هفتگی در زمانی که منتشر میشوند، هنوز جای مطرح شدن داشته باشد. لیکن آنچه در حال روی دادن است، همزمان دست در کار ساختن آینده ایران است و از همین رو باید هر چه بیشتر در آن تعمق و تأمل کرد حتا اگر به زودی به گذشته پیوسته باشد.
گاه رویدادهای اجتماعی چنان شتابی میگیرند که حتا نمیتوان مطمئن بود عنوان مقالههای هفتگی در زمانی که منتشر میشوند، هنوز جای مطرح شدن داشته باشد. لیکن آنچه در حال روی دادن است، همزمان دست در کار ساختن آینده ایران است و از همین رو باید هر چه بیشتر در آن تعمق و تأمل کرد حتا اگر به زودی به گذشته پیوسته باشد.
خواست مردم
در تمامی سی و دو سال عمر جمهوری اسلامی و حتا پیش از آنکه انقلاب اسلامی به پیروزی برسد و نظام دینی در ایران تأسیس شود، همواره مجهولی به نام «خواست مردم» در معادلات سیاسی وجود داشته است.
گذشته از برخی توهمات شخصی که برخی از سیاستورزان در مورد نظر و نقش و موقعیت خویش دارند، این دیگر به یک عادت همگانی تبدیل شده که علاوه بر حکومت که خود را در جایگاه سخنگوی «ملت ایران» میبیند، منتقدان و مخالفانش نیز از سوی «مردم» و «خواست مردم» سخن بگویند بدون آنکه این مردم هیچ امکان آزادانهای برای سخن گفتن و ابراز نظر داشته باشند. حتا تظاهرات و اعتراضات خیابانی و جنبش سبز را که تردیدی نیست از همان آغاز بیانگر متنوعترین خواستهای جامعه بوده و هست، هر فرد و گروهی به حساب خود مینویسد و از سوی آن سخن میگوید.
اصولگرایان همان گونه فکر میکنند از «خواست مردم» با خبر هستند که اصلاح طلبان برای این خواست «کف» و «سقف» تعیین میکنند. طرفداران تغییر رژیم و عبور از جمهوری اسلامی همان گونه معتقدند این همانا «خواست مردم» است که معتقدان به نگهداری جمهوری اسلامی بر این باورند که «خواست مردم» همانا اجرای قانون اساسی نظام ولایت فقیه و برگزاری یک «انتخابات آزاد» بین خودیهای رژیم است. چرا میگویم یک «انتخابات آزاد» در جمهوری اسلامی فقط میتواند بین خودیهای رژیم برگزار شود؟ زیرا ظرفیت قانون اساسی جمهوری اسلامی و خواست «اجرای بدون تنازل» این قانون، فراتر از این نیست. اگر کسی مدعی است که چنین نیست، باید ادعای خود را با ارائه اصول و موادی از قانون اساسی که متضمن یک انتخابات واقعا آزاد باشد، مستند سازد وگرنه با حرف و ادعا تنها میتوان به تبلیغات برای خط سیاسی خود پرداخت و خاک در چشم مخاطبان پاشید.
این است که باید پرسید، آیا اصرار آقایان کروبی و موسوی بر «احیای ارزشهای انقلاب و آرمانهای امام راحل»، «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» و پایبندی به «عهد و میثاق خود با مردم و خواستههای ملت و امام که در آرمانهای انقلاب اسلامی 57 تجلی یافت» قابل درک است؟ آری، هست. اعتقادشان است!
آیا این اصرار عقیدتی تا کنون بازده مثبت و تأثیری در به سر عقل آمدن زمامداران داشته و کمکی به مهار خشونت افسارگسیخته ذوبشدگان در ولایت فقیه کرده است؟ خیر! نه تنها این اعتقاد با گذشت زمان بیش از پیش با بن بست روبرو شد بلکه هیچ تأثیری در رفتار رژیم نداشته و آن را هارتر ساخته است به گونهای که به نظر میرسد زمامداران نظام واقعا به این باور نابجا رسیدهاند که صبر توأم با امید به «سازش» سران جنبش سبز، نشانه ضعف آنهاست و آنان نمیتوانند جنبش سبز را به طور متشکل و سازمانیافته به گونهای به حرکت در آورند که برای نظام خطری اساسی ایجاد کند.
از سوی دیگر، آیا اعتقاد امیدوارانه آقایان موسوی و کروبی به نظامشان و قانون اساسی آن، به جنبش سبز در فراگیرترین معنا و به «راه سبز امید» آنها زیان نرسانده است؟ چرا، رسانده است! بخشی از این زیان را خانواده و بستگان خود آنها متحمل شده و میشوند، و بخش دیگر بر شانه مردمی قرار گرفته که همچنان باید به خیابانها بیایند و زخمی و زندانی و کشته بدهند.
آلودن صحن مجلس با شعار زننده «مرگ بر...» توسط سرسپردگانی که عنوان «نماینده مردم» را به ننگ آغشتهاند و تبدیل خانه موسوی و کروبی به زندان و تبلیغ برای اعدام و نابودی آنها حتا از سوی رسانههای رسمی جمهوری اسلامی، حاصل تردید و تعللی است که «سران جنبش سبز» بر اساس همان اعتقاد خویش در مورد «خواست مردم» و پشتیبانی میلیونی آنها در تابستان و پاییز 88 به خرج دادند و هزینهاش هر چه زمان بیشتر گذشت، سنگینتر شد و اینک خود آنها با شعاع بیشتری (به همراه رفسنجانی و خاتمی) مورد هدف مستقیم قرار گرفتهاند.
این تردید و تعلل از همان اعتقاد نادرست «اصلاحطلبانه» به «دوران طلایی امام» سرچشمه میگیرد که محمد خاتمی را در استفاده از پشتیبانی بیهمتا و میلیونی مردم، سرانجام به یک «تدارکاتچی» تبدیل ساخت.
یک راه غلبه بر این تردید و تعلل این است که نه به «خواست» خود بلکه واقعا به خواست مردم مراجعه کرد. این مجهول با وجود همه محدودیتهایی که بر سر یک نظرسنجی علمی و بیطرفانه در جامعه ایران وجود دارد، دست کم در دو سال گذشته بیش از پیش روشن شده است و در هفتههای اخیر جنبش آزادیخواهانه اعراب نیز به یاری آن شتافت تا آن را شفافتر سازد.
اگر جنبش به راه افتاده در کشورهای عربی برای آزادی و دموکراسی است، پس خواست مردم ایران نمیتواند درجا زدن در جمهوری اسلامی و «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» آن باشد که حتا فقط به یک دلیل هم شده از رژیمهای کشورهایی مانند تونس و مصر بسی سرکوبگرتر، واپسماندهتر و غیرانسانیتر است: جمهوری اسلامی یک دیکتاتوری دینی است! چگونه ممکن است مردم ایران از یک سو به پشتیبانی از مردم مصر و تونس برخیزند و از سوی دیگر «خواست» آنها حفظ نظام ولایت فقیه و «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» یک دیکتاتوری دینی باشد؟!
در تمامی سی و دو سال عمر جمهوری اسلامی و حتا پیش از آنکه انقلاب اسلامی به پیروزی برسد و نظام دینی در ایران تأسیس شود، همواره مجهولی به نام «خواست مردم» در معادلات سیاسی وجود داشته است.
گذشته از برخی توهمات شخصی که برخی از سیاستورزان در مورد نظر و نقش و موقعیت خویش دارند، این دیگر به یک عادت همگانی تبدیل شده که علاوه بر حکومت که خود را در جایگاه سخنگوی «ملت ایران» میبیند، منتقدان و مخالفانش نیز از سوی «مردم» و «خواست مردم» سخن بگویند بدون آنکه این مردم هیچ امکان آزادانهای برای سخن گفتن و ابراز نظر داشته باشند. حتا تظاهرات و اعتراضات خیابانی و جنبش سبز را که تردیدی نیست از همان آغاز بیانگر متنوعترین خواستهای جامعه بوده و هست، هر فرد و گروهی به حساب خود مینویسد و از سوی آن سخن میگوید.
اصولگرایان همان گونه فکر میکنند از «خواست مردم» با خبر هستند که اصلاح طلبان برای این خواست «کف» و «سقف» تعیین میکنند. طرفداران تغییر رژیم و عبور از جمهوری اسلامی همان گونه معتقدند این همانا «خواست مردم» است که معتقدان به نگهداری جمهوری اسلامی بر این باورند که «خواست مردم» همانا اجرای قانون اساسی نظام ولایت فقیه و برگزاری یک «انتخابات آزاد» بین خودیهای رژیم است. چرا میگویم یک «انتخابات آزاد» در جمهوری اسلامی فقط میتواند بین خودیهای رژیم برگزار شود؟ زیرا ظرفیت قانون اساسی جمهوری اسلامی و خواست «اجرای بدون تنازل» این قانون، فراتر از این نیست. اگر کسی مدعی است که چنین نیست، باید ادعای خود را با ارائه اصول و موادی از قانون اساسی که متضمن یک انتخابات واقعا آزاد باشد، مستند سازد وگرنه با حرف و ادعا تنها میتوان به تبلیغات برای خط سیاسی خود پرداخت و خاک در چشم مخاطبان پاشید.
این است که باید پرسید، آیا اصرار آقایان کروبی و موسوی بر «احیای ارزشهای انقلاب و آرمانهای امام راحل»، «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» و پایبندی به «عهد و میثاق خود با مردم و خواستههای ملت و امام که در آرمانهای انقلاب اسلامی 57 تجلی یافت» قابل درک است؟ آری، هست. اعتقادشان است!
آیا این اصرار عقیدتی تا کنون بازده مثبت و تأثیری در به سر عقل آمدن زمامداران داشته و کمکی به مهار خشونت افسارگسیخته ذوبشدگان در ولایت فقیه کرده است؟ خیر! نه تنها این اعتقاد با گذشت زمان بیش از پیش با بن بست روبرو شد بلکه هیچ تأثیری در رفتار رژیم نداشته و آن را هارتر ساخته است به گونهای که به نظر میرسد زمامداران نظام واقعا به این باور نابجا رسیدهاند که صبر توأم با امید به «سازش» سران جنبش سبز، نشانه ضعف آنهاست و آنان نمیتوانند جنبش سبز را به طور متشکل و سازمانیافته به گونهای به حرکت در آورند که برای نظام خطری اساسی ایجاد کند.
از سوی دیگر، آیا اعتقاد امیدوارانه آقایان موسوی و کروبی به نظامشان و قانون اساسی آن، به جنبش سبز در فراگیرترین معنا و به «راه سبز امید» آنها زیان نرسانده است؟ چرا، رسانده است! بخشی از این زیان را خانواده و بستگان خود آنها متحمل شده و میشوند، و بخش دیگر بر شانه مردمی قرار گرفته که همچنان باید به خیابانها بیایند و زخمی و زندانی و کشته بدهند.
آلودن صحن مجلس با شعار زننده «مرگ بر...» توسط سرسپردگانی که عنوان «نماینده مردم» را به ننگ آغشتهاند و تبدیل خانه موسوی و کروبی به زندان و تبلیغ برای اعدام و نابودی آنها حتا از سوی رسانههای رسمی جمهوری اسلامی، حاصل تردید و تعللی است که «سران جنبش سبز» بر اساس همان اعتقاد خویش در مورد «خواست مردم» و پشتیبانی میلیونی آنها در تابستان و پاییز 88 به خرج دادند و هزینهاش هر چه زمان بیشتر گذشت، سنگینتر شد و اینک خود آنها با شعاع بیشتری (به همراه رفسنجانی و خاتمی) مورد هدف مستقیم قرار گرفتهاند.
این تردید و تعلل از همان اعتقاد نادرست «اصلاحطلبانه» به «دوران طلایی امام» سرچشمه میگیرد که محمد خاتمی را در استفاده از پشتیبانی بیهمتا و میلیونی مردم، سرانجام به یک «تدارکاتچی» تبدیل ساخت.
یک راه غلبه بر این تردید و تعلل این است که نه به «خواست» خود بلکه واقعا به خواست مردم مراجعه کرد. این مجهول با وجود همه محدودیتهایی که بر سر یک نظرسنجی علمی و بیطرفانه در جامعه ایران وجود دارد، دست کم در دو سال گذشته بیش از پیش روشن شده است و در هفتههای اخیر جنبش آزادیخواهانه اعراب نیز به یاری آن شتافت تا آن را شفافتر سازد.
اگر جنبش به راه افتاده در کشورهای عربی برای آزادی و دموکراسی است، پس خواست مردم ایران نمیتواند درجا زدن در جمهوری اسلامی و «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» آن باشد که حتا فقط به یک دلیل هم شده از رژیمهای کشورهایی مانند تونس و مصر بسی سرکوبگرتر، واپسماندهتر و غیرانسانیتر است: جمهوری اسلامی یک دیکتاتوری دینی است! چگونه ممکن است مردم ایران از یک سو به پشتیبانی از مردم مصر و تونس برخیزند و از سوی دیگر «خواست» آنها حفظ نظام ولایت فقیه و «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» یک دیکتاتوری دینی باشد؟!
خوشههای خشم
پرسش بعدی اما این است که آیا اصرار و پایبندی سران جنبش سبز بر آنچه اعتقاد سیاسی (و شاید مذهبی) آنان را تشکیل می دهد، سبب میشود که نیروهای دمکراسیخواه و مدافع حقوق بشر آنها را تنها بگذارند؟ درست برعکس! همین روزها آن بزنگاه تاریخی است که دمکراتهای ایرانی باید ثابت کنند تا چه اندازه به ادعاهای خود باور داشته و حاضرند به آن عمل کنند.
بیتردید زندگی سران جنبش سبز و خانواده آنها بدون پشتیبانی مردم و نیروهای دمکراسیخواه در خطر جدی قرار دارد. جمهوری اسلامی در زمینه بلعیدن فرزندان خود و یورش به جان و خان و مان وابستگان و دلبستگان خود که جرأت انتقاد و مخالفت به خود دادهاند، مانند همه حکومتهای ایدئولوژیک و تمامیتخواه، کارنامه ننگینی از خود به جای گذاشته است. ترفندهای خشن جمهوری اسلامی از همان آغاز که در پی تثبیت قدرت خود بود، بر کسی پوشیده نیست. گذشته از زندان و اعدام، باید گفت بمبگذاری و ترور و مسموم ساختن و حصر خانگی و دقمرگ کردن معترضان «خودی» به بخشی جداییناپذیر از تلاش رژیم برای بقای آن تبدیل شده است.
نمایندگان سرسپردهای که مجلس را از درون به توپ بستند و صحن آن را به ننگ شعارهای خونین آلودند و مسئولانی که ماههاست از مرگ «فتنه» سخن میگویند و «سران فتنه» را به دستگیری و مجازات تهدید میکنند، آمران بلاواسطه غائلهسازانی هستند که به نام «مردم» وارد عمل شدهاند تا رژیم را به آخر خط برسانند. خطی که دست درازی به «سران فتنه» را برای آنها به یک تصمیم سرنوشتساز تبدیل کرده است.
روزهای گرم خشم در کشورهای عربی نمیتوانست به رسیدهتر شدن خوشههای خشم در کشوری نیانجامد که تجربه خونیناش چون درسی گرانبها به رایگان در اختیار آنان قرار گرفته است. با به جوش و خروش در آمدن اعراب در خاورمیانه، انقلاب اسلامی در ایران به مثابه تجربهای ناکام به زبانزد و الگوی بیمثال تبدیل شده است! سران جمهوری اسلامی حق دارند از جمهوری اسلامی به عنوان «الگو» سخن بگویند. الگویی که تنها بر اساس برهان خُلف و به مصداق «ادب از که آموختی، از بیادبان» قابل استفاده است. جمهوری اسلامی الگویی شد تا کسی از آن پیروی نکند و هیچ کس یک بار دیگر نسخه مرگبار «حکومت اسلامی» برای کشورهای مسلماننشین نپیچد. در عین حال، ثباتی که نه تنهاغرب، بلکه خود جوامع عرب نیز از آن سود میبرند، تنها زمانی میتواند پایدار باشد که بر شانه مردمان آنها قرار داشته باشد و نه اسلامگرایان و یا حکومتهایی که هر بار اتفاقا قربانی سودجوییهای پشتیبانان فرنگی خود میشوند.
امروز انقلاب و دگرگونی در کشورهای عربی، گذشته از آنکه به کدام سوی کشانده شوند، بار دیگر فرصتی تاریخی در اختیار همه مدافعان دمکراسی در ایران قرار داده است. استفاده از این فرصت اما نیازمند یک شناخت چندجانبه است: نخست شناخت خود، سپس شناخت موقعیت، و همزمان درک خشم و خواست مردم.
تنها آن کسانی میتوانند خوشههای خشم مردم را به سود آزادی آنان و دمکراسی برای کشورشان بچینند که خواست دیرینه و ناگزیر جامعه را برای آزادی و دمکراسی دریافته باشند. امروز نه تنها سرنوشت آقایان موسوی و کروبی بلکه بسیاری از وابستگان و دلبستگان سیاسی و نظامی رژیم با سرنوشت مردم گره خورده و راه نجات آنها با مردم ایران یکی شده است. مردم راهشان روشن است: تا ابد میتوان به خیابان آمد و اعتراض و اعتصاب کرد و دیر یا زود به مقصود رسید، ولی تا کی میتوان چنین حکومت کرد و تا کی میتوان به چنین حکومتی هنوز امیدوار بود؟!
18 فوریه 2011
پرسش بعدی اما این است که آیا اصرار و پایبندی سران جنبش سبز بر آنچه اعتقاد سیاسی (و شاید مذهبی) آنان را تشکیل می دهد، سبب میشود که نیروهای دمکراسیخواه و مدافع حقوق بشر آنها را تنها بگذارند؟ درست برعکس! همین روزها آن بزنگاه تاریخی است که دمکراتهای ایرانی باید ثابت کنند تا چه اندازه به ادعاهای خود باور داشته و حاضرند به آن عمل کنند.
بیتردید زندگی سران جنبش سبز و خانواده آنها بدون پشتیبانی مردم و نیروهای دمکراسیخواه در خطر جدی قرار دارد. جمهوری اسلامی در زمینه بلعیدن فرزندان خود و یورش به جان و خان و مان وابستگان و دلبستگان خود که جرأت انتقاد و مخالفت به خود دادهاند، مانند همه حکومتهای ایدئولوژیک و تمامیتخواه، کارنامه ننگینی از خود به جای گذاشته است. ترفندهای خشن جمهوری اسلامی از همان آغاز که در پی تثبیت قدرت خود بود، بر کسی پوشیده نیست. گذشته از زندان و اعدام، باید گفت بمبگذاری و ترور و مسموم ساختن و حصر خانگی و دقمرگ کردن معترضان «خودی» به بخشی جداییناپذیر از تلاش رژیم برای بقای آن تبدیل شده است.
نمایندگان سرسپردهای که مجلس را از درون به توپ بستند و صحن آن را به ننگ شعارهای خونین آلودند و مسئولانی که ماههاست از مرگ «فتنه» سخن میگویند و «سران فتنه» را به دستگیری و مجازات تهدید میکنند، آمران بلاواسطه غائلهسازانی هستند که به نام «مردم» وارد عمل شدهاند تا رژیم را به آخر خط برسانند. خطی که دست درازی به «سران فتنه» را برای آنها به یک تصمیم سرنوشتساز تبدیل کرده است.
روزهای گرم خشم در کشورهای عربی نمیتوانست به رسیدهتر شدن خوشههای خشم در کشوری نیانجامد که تجربه خونیناش چون درسی گرانبها به رایگان در اختیار آنان قرار گرفته است. با به جوش و خروش در آمدن اعراب در خاورمیانه، انقلاب اسلامی در ایران به مثابه تجربهای ناکام به زبانزد و الگوی بیمثال تبدیل شده است! سران جمهوری اسلامی حق دارند از جمهوری اسلامی به عنوان «الگو» سخن بگویند. الگویی که تنها بر اساس برهان خُلف و به مصداق «ادب از که آموختی، از بیادبان» قابل استفاده است. جمهوری اسلامی الگویی شد تا کسی از آن پیروی نکند و هیچ کس یک بار دیگر نسخه مرگبار «حکومت اسلامی» برای کشورهای مسلماننشین نپیچد. در عین حال، ثباتی که نه تنهاغرب، بلکه خود جوامع عرب نیز از آن سود میبرند، تنها زمانی میتواند پایدار باشد که بر شانه مردمان آنها قرار داشته باشد و نه اسلامگرایان و یا حکومتهایی که هر بار اتفاقا قربانی سودجوییهای پشتیبانان فرنگی خود میشوند.
امروز انقلاب و دگرگونی در کشورهای عربی، گذشته از آنکه به کدام سوی کشانده شوند، بار دیگر فرصتی تاریخی در اختیار همه مدافعان دمکراسی در ایران قرار داده است. استفاده از این فرصت اما نیازمند یک شناخت چندجانبه است: نخست شناخت خود، سپس شناخت موقعیت، و همزمان درک خشم و خواست مردم.
تنها آن کسانی میتوانند خوشههای خشم مردم را به سود آزادی آنان و دمکراسی برای کشورشان بچینند که خواست دیرینه و ناگزیر جامعه را برای آزادی و دمکراسی دریافته باشند. امروز نه تنها سرنوشت آقایان موسوی و کروبی بلکه بسیاری از وابستگان و دلبستگان سیاسی و نظامی رژیم با سرنوشت مردم گره خورده و راه نجات آنها با مردم ایران یکی شده است. مردم راهشان روشن است: تا ابد میتوان به خیابان آمد و اعتراض و اعتصاب کرد و دیر یا زود به مقصود رسید، ولی تا کی میتوان چنین حکومت کرد و تا کی میتوان به چنین حکومتی هنوز امیدوار بود؟!
18 فوریه 2011
اشتراک در:
پستها (Atom)