منصور امان
آقای محمود احمدی نژاد،گُماشته نافرمان آیت الله خامنه ای، رقیبان خود را مُتهم کرده است که در یک "توطیه مُشترک" با "بیگانگان"، با هدف ضربه زدن به وی در بازار ارز و سکه "اختلال" ایجاد کرده اند.
سُخنگوی باند نظامی – امنیتی دولت در حالی پای "خارج" را به پروسه سُقوط ارزش ریال کشانده است که پیشتر و در جریان یک "افشاگری" دیگر در بهمن ماه سال گذشته، بدون اشاره به هیچ شریکی، "دلالان و سیاسیون" را عامل "آشُفته بازار" مُعرفی کرده بود.
با وجود جالب توجُه بودن طوق رُسوایی که آقای احمدی نژاد به گردن بخشی از "نظام" افکنده، اما او ناچار است مدال زرین آن را با یک گُماشته دیگر آقای خامنه ای تقسیم کند؛ چه، آقای حُسین شریعتمداری، قبل از او در طرح اتهام "خیانت" و بخشیدن بُعد خارجی به بُحران ارزش پول ملی پیش قدم شده بود.
تنها تفاوت در پرونده نوشته شده توسُط بازجوی بدنام با برگه اتهامی که آقای احمدی نژاد تکان داده، هُویت مُجرمان است. آقای شریعتمداری، بخش دیگر "نظام" یعنی، دولت و بانک مرکزی را مُتهم کرده بود که در "ماموریت" برای "آمریکا و مُتحدانش"، موجب "افزایش غیرطبیعی و پرشتاب بهای سکه و دُلار" شده اند.
اگر چه وزن اتهامات ردوبدل شده بسیار سنگین و جنس آن برای "نظام" بسا رُسوایی بار است، اما هیچ کس به راستی انتظار ندارد "افشاگری" رهبران و پایوران حُکومت علیه یکدیگر، پیامدی سیاسی یا قانونی هم برای آنها داشته باشد. بنابراین، آنچه که یقه گیریهای بی جراحت را شایان دقت می کند، پیامی است که طرفین نزاع از این طریق قصد ارسال آن را دارند.
در این مورد، افکندن بار تقصیر به دوش یکدیگر و پنهان کردن بی کفایتی و نابخردی مُشترک و فراگیر "نظام" در گرد و خاک ناشی از آن، فقط بخشی از مقصود را در بر می گیرد. سهم عُمده اما از آن تهدیدها و منافع ویژه ای است که هر یک از رقیبان از تحریمها، فشار خارجی و چشم اندازهای آن برای خود تصور می کنند.