۱۳۸۹ شهریور ۹, سه‌شنبه

پشتیبانی خانم کارلا برونی از مردم ایران




و سوزش سران و سگان رژیم آخوندی!



برخی از ورق پاره ها و شبکه های سخنگوی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی امروز به لجن پراکنی علیه خانم کارلا برونی،همسر زیبارو و جذاب نیکلاس سارکوزی،رییس جمهور فرانسه پرداخته و از وی به عنوان "فاحشه" نام بردند.

افزون بر شبکه خبر رژیم جمهوری اسلامی،روزینامه ی کیهان شریعتمداری نیز با درج لاطائلات و اباطیلی از این دست بزعم خود کوشیده است تا سوزش ناشی از پشتیبانی خانم کارلا برونی و همسر وی از خانم سکینه محمدی آشتیانی را که در زندان های رژیم در انتظار سنگسار و یا اعدام بسر می برد،تا حدودی کاهش داده و یا جبران نماید.

روزنامه ی شریعتمداری در همین پیوند ناگهان کشف کرده است که گویا خانم کارلا برونی"فاسدالاخلاق"!!! نه تنها موجب از هم پاشیده شدن خانواده ی نیکلاس سارکوزی شده است،که با یک خواننده نیز ارتباط دارد!!!

گردانندگان کیهان شریتمداری و دیگر ورق پاره ها و شبکه های مدافع رژیم جمهوری اسلامی که خود از پرورش یافتگان ودست بدست شدگان و زیروروگشتگان بدنام حجره های بویناک و کثیف آخوندی می باشند،و ظاهرا دلشان برای راه اندازی مراکز پااندازی با نام رمز" صیغه" در کنار برج ایفل پاریس، از قماش آنچه که "برادران" و "خواهران" دینی شان در جوار گورگاه رضا،امام هشتم شیعیان برپا نموده اند، لک زده است،البته حق دارند که اینگونه به خشم آیند و از گاوگندچاله دهان آخوندی شان اتهامات و صفات آخوندساخته را نثار خانم کارلا برونی نمایند.چه،کمتر کسی ست که این حقیقت را نداند که پشتیبانی نمونه وار بانوی اول فرانسه از خانم سکینه محمدی آشتیانی و دیگر زنان تحت ستم میهن ما،و نیز مخالفت وی و همسرش با حکم جنایتکارانه ی سنگسار،نه تنها جگر،که دیگر جاهای حساس ولی وقیح و سگان و بوزینگان درگاه لرزان اش را بمعنای دقیق کلمه سوزانده است!

مادر ندا آقاسلطان: از سازمان های حقوق بشر و دادگاه های بين المللی می خواهم قاتل دخترم را پيدا کنند

هاجر رستمی مادر ندا آقاسلطان دختر ۲۷ هفت ساله ای که در جريان يکی از تجمعات پس از انتخابات رياست جمهوری سال گذشته به ضرب گلوله کشته شد خواستار پيدا کردن قاتل دخترش توسط مجامع بين المللی از جمله دادگاه لاهه و سازمان های حقوق بشری شد.


به گزارش کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران، رستمی می گوید که پيگيری های خانواده برای يافتن قاتل دخترش به نتيجه ای نرسيده است و ادامه داد: هيچ حرفی ندارم به دولت بزنم، تمام اين مدت سکوت کردم، فقط از دنيا می خواهم به داد من برسند و قاتل ندا را پيدا کنند. بچه ام را از دست دادم و زندگی ام دگرگون شده است هر بار از سر خاک ندا می آيم، احساس می کنم همين الان ندا رفته و به خاک سپرديمش.


وی گفت که پس از مرگ دخترش هيچ فشاری به خانواده توسط مسئولان وارد نکرده اند و رفتاری توام با احترام داشته اند با اين وجود از تلاش گسترده برای تحريف واقعيت مرگ دخترش گلايه کرد. از جمله اين تلاش ها به فيلم های پخش شده از صداوسيما، اظهارات برخی مقامات مسئول همچون امامان جمعه و به صورت خاص اظهارات عزت الله ضرغامی رييس صداوسيما اشاره کرد.

مادر ندا آقاسلطان در خصوص مستندسازی های صداوسيما و تلاش برای تحريف واقعيت از طريق نمايش فيلم درشبکه سراسری درمورد مرگ دخترش اظهار کرد: من فيلم را نديدم، فقط شنيدم. نمی خواهم که ببينم! نظری هم ندارم. تا به حال سه بار فيلم درست کردند، هر بار حرف قبلی خودشان را نقض کردند، ولی تا آن جايی که من مادر ندا هستم، می دانم،او برای تظاهرات بيرون رفته بود و به دست نيروهای خودشان کشته شده است، غير از اين چيز ديگری نمی تواند باشد.

وی در خصوص اهدافی که چنين برنامه هايی دنبال می کنند گفت: می خواهند بگويند مملکت آزادی داريم، هر کسی می تواند، ابراز عقيده کند و آزادی تمام و کمال در مملکت ايران وجود دارد؛ در صورتی که اصلا چنين چيزی وجود ندارد.


هاجر رستمی در پاسخ به اين پرسش که آيا مطالب مطرح شده در مستندهای توليد شده را باور دارد يا خير، پاسخ داد:” هيچ کس اين دروغ ها را باور نکرده، نه مردم ايران نه مردم جهان و گفتند قاتل يک زن است، مگر ندا چه کار کرده بود که بايد زنی او را بکشد. من که می دانم قاتل چه کسی است، ولی خوب، دولتی ها اين را قبول نمی کنند.


هاجر رستمی تاکيد کرد که در مقابل ساختن اين فيلم ها سکوت کرده گفت: ‌وقتی در روز روشن ندا را زدند کشتند من شکايت کردم به هيچ جايی هم تا حالا نرسيدم بيايم در مورد فيلم شکايت کنم؟ به کی شکايت کنم؟
او گفت که در مقابل اين طرز برخورد، تنها به حمايت جهان دلگرم است: گفتند فيلم خودکشی ندا را ما نساختيم. گفتم بالاخره صدا وسيمای شما آن را پخش کرده است، چه طور شما خبر نداشتيد؟ گفتند ما می خواهيم يک فيلم درست کنيم، بگوييم ندا را چه کسی کشته که در آن فيلم، قاتل را هم يک خانم معرفی کردند. وقتی به فيلم خودکشی ندا اعتراض کردم، گفتند اعتراضت را در روزنامه مطرح کن، من پاسخ دادم که روزنامه ای که دولت آن را درست مي کند، من دراين روزنامه چه بگويم؟

مادر ندا آقا سلطان در ارتباط با استدلال مقامات دولت جمهوری اسلامی مبنی بر مبرا کردن خود از دخالت در اين حادثه گفت: آن ها می گويند شما که می دانيد، دولت ندا را نکشته است، ندا مرگ اش مشکوک بوده، شايد چند نفر در اين درگيری کشته شدند؛ ولی ندا را ما نکشتيم. اين ها دسيسه است، برای بد جلوه دادن جمهوری اسلامی در دنيا، می خواستند با قتل ندا، ريشه جمهوری اسلامی را از بين ببرند، اما با ساختن اين فيلم ها آبروی خودشان را بيش تر بردند.

خانم رستمی در خصوص فشار آوردن مأموران امنيتی برای ضبط مصاحبه تلويزيونی از خانواده آقا سلطان گفت: به من گفتند دولت، قاتل دختر شما نيست؛ به همين خاطر در تلویزيون يا هر جايی که می خواهيد، بياييد صحبت کنيد. گفتم من قاتل ندا را می شناسم و به همين دليل در صدا وسيمای شما هيچ وقت نمی آيم. گفتند شما به عنوان پدر و مادرش در اين فيلم تقاطع حضور داشته باشيد، من پاسخ دادم صدا وسيمايی که رئيس اش آقای ضرغامی باشد که گفته است ندا هنرپيشه بوده، فيلم بازی کرده که و چشم هايش را آن حالت در آورده، من در چنين صداو سيمايی نمی آيم.

وی در ارتباط با حضور آقای پناهی، استاد موسيقی و هم چنين ستاره، دوست ندا، در مستند تقاطع گفت: بعد از مراسم هفتم، يک سری وسايل ندا را از آقای پناهی گرفتم و پس از آن آقای پناهی را نديدم. يعنی نخواستم که ببينم؛ چون من پيش خودم فکر کردم کسی که به اطلاعات برود، همه کار می تواند انجام دهد، ولی اين حق را هم برايشان قائل هستم؛ هر کاری می خواهند، انجام دهند.

هاجررستمی اضافه کرد: چند روز پيش دوستی از آمريکا تماس گرفت و گفت ندا در خواب می گفت به مادر و پدرم بگوييد از قاتل من در ايران شکايت کنند و اگر نتوانستند به دادگاه لاهه شکايت کنند و من اين تماس شما را در پی خوابی که دوستم درباره ندا ديده می دانم .

هاجر رستمی در پايان گفت وگويش با کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت: من می خواهم از طريق اين رسانه به آقای ضرغامی که گفته اند ندا هنرپيشه بوده و به همين دليل با چشم های باز از دنيا رفته است بگويم؛ آقای ضرغامی يک لحظه، يک لحظه، خودت را به جای من بگذار، يک لحظه، نمی گويم سال ها… اين حرف آقای ضرغامی روی من اثربسيار بدی گذاشت و من گفتم خدايا خودت می دانی و خودت، ندا هنر پيشه نبوده، انسانی بوده مثل همه جوان های ديگر، برای آزادی اش به تظاهرات رفت چرا بايد بگويند ندا يک هنرپيشه بوده؟ چشم های ندا باز مانده و باز می ماند تا لحظه ای که به نتيجه برسد، به هدف اش برسد، …اگر چشم هايش بسته می ماند، شايد آن قدر تاثير گذار نبود، چشم های باز ندا شايد دنيا را تکان داده، ملت ايران را تکان داده، چون اصلا منکر اصل قتل ندا هستند.


ندا آقاسلطان متولد سه بهمن۱۳۶۱، يکی از ده ها تنی است که در جريان اعتراض به انتخابات رياست جمهوری ايران، روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در محله اميرآباد، تقاطع خيابان شهيد صالحی و کوچه خسروی به ضرب گلوله، کشته شد و تاکنون هيچ کس مسئوليت قتل وی را به عهده نگرفته است. طی ماه های پس از فوت وی، صدا و سيما و برخی مقامات جمهوری اسلامی در چندين نوبت، روايت های مختلفی از مرگ وی ارائه دادند.


پيش از اين شبکه انگليسی برون مرزی صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايرانPRESS TV ، مستندی از جزييات قتل ندا پخش و ادعا کرد ندا آقا سلطان، خود بخشی از يک صحنه سازی قتل بوده و در آن صحنه با عوامل ساخت فيلم، همکاری می کرده است، ولی بعد از انتقال ندا به اتومبيلی برای بردن وی به بيمارستان ، عوامل تهيه کننده فيلم، ندا را به قتل می رسانند.

به اعتصاب کنندگان ایرانی در آتن برگه ی پناهندگی با امضای وزیر کشور یونان ارائه شد


دوستان،چند لحظه پیش خبر رسید که روز یکشنبه هیاتی از وزارت کشور یونان
به همراه نمایندگان و وکلای اتحادیه کارگران و پناهندگان یونان طی دیداری
از محل کمپین به شش تن از اعتصاب کنندگان در مقابل کمیساریای عالی
پناهندگان در آتن مدرک پناهندگی سیاسی با امضای وزیر کشور یونان داده
اند. بدنبال این دیدار بچه های اعتصابی – حمید صادقی ، وحید فرشباف، صادق
فراهانی، محمد شاهنده، سید روح الله رئوفی و فرهاد غلامی به بیمارستانی
در آتن منتقل شده اند. مطمئن هستم که کارکنان سفارت ایران در یونان امشب
از شدت عصبانیت بخود می پیچند. همچنان که هموطنان ایرانی که در سراسر
جهان پایداری این دوستان را دنبال می کردند غرق شادی هستند. این پیروزی
قبل از هر چیز نشانه پیروزی یک همبستگی است. همبستگی بدور از مرزهای
ایدئولوژیک و عقیدتی برای حقوق انسانی.


لازم به یادآوری است که حمید صادقی از سی و پنج روز پیش در حالی که لبانش
را به نشانه اعتراض دوخته بود به اعتصاب غذا در برابر کمیساریای
پناهندگان در آتن پرداخت و بعد از آن به ترتیب وحید فرشباف و چهار نفر
دیگر به این اعتصاب پیوستند. این دوستان دو بار توسط پلیس یونان دستگیر
شدند تا به اعتصابشان پایان دهند ولی همه ی آنها بعد از آزادی به محل
اعتصاب غذا برگشتند تا بالاخره این اعتصاب غذا که با سکوت رسانه ای در
اوایل آن مواجه بود از مرزهای یونان به همه جهان مخابره شد و در نتیجه یک
همبستگی جهانی این سکوت شکست و این دوستان به هدفشان رسیدند.




این پیروزی را قبل از همه به هموطن گرامی حمید صادقی که با لبان بسته و
اعتصاب سی وپنج روزه اش تبدیل به نماد پایداری برای حقوق پناهندگان در
یونان شد تبریک میگویم . و به وحید فرشباف و تک تک دیگر اعتصاب کنندگان و
همچینین به یانی اعظمی گزارشگری که لحظه به لحظه این اعتصاب غذا را در
کنار هموطنان بسر برد و فریاد آنها را به سراسر جهان رساند و دیگر یارانی
که با فعالیت های پیگیرشان این پیروزی را ممکن ساختند. و به تمام کسانی
که با یک امضا، یک ایمیل، یک تلفن اعتراضی به کمیساریای پناهندگان در
یونان و ژنو و به دوستانی که در فیس بوک و سایت های مختلف این خبر را
فعالانه پخش کردند تا این صدای مظلوم خاموش نشود. امیدوارم که با تلاشی
همگانی به پیروزی های بزرگتری در زمینه لغو اعدام زندانیان سیاسی و در
زمینه حقوق بشر نائل شویم. این پیروزی بر همه ما مبارک باد. به امید
سرنگونی رژیم ضد بشری ولایت سفیه در ایران و آزادی ایران زمین.