۱۳۸۹ شهریور ۳, چهارشنبه

تبعید دو زندانی سیاسی از اوین به زندان رجایی شهر کرج

صبح امروز دو زندانی سیاسی مبحوس در زندان اوین به نام جمشید صادق حسینی و رضا خادمی به زندان رجایی شهر کرج تبعید شدند.

بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری حقوق بشر ایران "هرانا" جمشید صادق حسینی از کارمند سازمان تولید انرژی هسته ای جمهوری اسلامی ایران است که به جرم جاسوسی بازداشت و به حبس ابد محکوم شده بود، نامبرده از بند امنیتی 350 زندان اوین به اندرزگاه 2 زندان رجایی شهر منتقل شد.

همچنین رضا خادمی زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین که به اتهام رابطه با یک سازمان سیاسی معاند نظام به 12 سال حبس تعزیری محکوم شده بود به بند 3 در زندان رجایی شهر کرج تبعید شد.

این در حالی است که بند 2 زندان رجایی شهر مخصوص زندانیان با جرایم قتل و سرقت های سنگین است و ضوابط خاصی از سوی مسئولین زندان برای تحت فشار قرار دادن زندانیان سیاسی اعمال میشود.


روزنامه ایتالیايی: دعوای قدرت در راهروهای حکومتی

ایران: ایل فولیو، دعوای قدرت در راهروهای حکومتی پایتخت

میلان،۳شهریور - (اکی فارس) – روزنامه ایتالیایی «ایل فولیو» در مقاله ای امروز (چهار شنبه ۳شهریور) شرایط داخلی حکومت ایران را بحرانی و ناهنجار دانست و از عصبانیت آیت الله سید علی خامنه ای بدلیل جدایی های درونی در ساختار قدرت جمهوری اسلامی خبر داد.

برگردان این مقاله به شرح زیر است:

ولی فقیه جمهوری اسلامی، آیت الله سید علی خامنه ای، از اختلافات علنی ای که در هفته های اخیر بین نیروهای اصولگرای تندرو و محافظه کاران پراگماتیک روی داده است به شدت خشمگین میباشد و از میانجی گری بین این نیروها خسته شده است. «از مسئولان با جدیت خواسته ام که از دامن زدن به اختلافات درونی خود داری کرده و در سخنان خود از تفرقه ها نگویند». این آخرین پیام رهبر جمهوری اسلامی برای بازیافتن اتحاد در داخل سیستم قدرت ایران بود که از رادیو و تلویزیون دولتی در روزهای گذشته پخش شد. در پی این پیام بود که رئیس جمهور ایران، محمود احمدی نژاد، به همراه رئیس مجلس، علی لاریجانی، در جلسه مشترکی شرکت کردند تا اتحاد بین دو نیروی مجریه و قانونگذاری را تثبیت کنند و با این کار به خواسته رهبری مبنی بر نمایان کردن همبستگی ملی احترام بگذارند. البته از دید متخصصین این گرمی بین آقای احمدی نژاد و لاریجانی ظاهری است و اختلافات میان مجلس و دولت گویای آن است. به عنوان مثال آقای لاریجانی از منتقدین استوار دولت است و همکاران ایشان سیاست های اقتصادی دولت را واقع گرایانه نمی بینند. از طرف دیگر رئیس جمهور به کار مجلس کم توجهی میکند و دولتی خود مرکز ایجاد کرده است و همچنین به بزرگان روحانیت شیعه انتقاد هایی میکند و برخی از آنان را به فساد مالی متهم میکند.
در۹ آگوست گذشته، علی اکبر ولایتی، از مشاورین عالی رتبه رهبری (و از منتقدین محمود احمدی نژاد)، در دیدار خود از سوریه از آمادگی ایران برای گفتگو با آمریکا در زمینه انرژی هسته ای خبر داد. هفته ای از این حادثه نگذشته بود که وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد که به هیچ وجه قصد مذاکره با دولت آمریکا را ندارد.
با اینکه نمی شود، بر اساس تجربه سالیان گذشته، از دوپهلویی خط سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شگفت زده شد، ولی به نظر میرسد که این بار درجه این دوگانگی سیاسی داخلی بسیار زیاد است و این نمایان کننده اختلافی عمیق در درون ساختار قدرت ایران میباشد.
در چنین شرایطی است که آیت الله خامنه ای ابراز نگرانی و عصبانیت میکند و امکان دوری او از دولت احمدی نژاد چنان دوربه نظر نمی رسد. در همین شرایط است که اصلاح طلبها هم، توسط زهرا زهنورد، از امکان سقوط دولت حرف میزنند. البته اینکه برای آیت الله خامنه ای، که از پشتیبانان دولت احمدی نژاد بوده است، بسیار سخت است که حالا بیاید وچنین تغییر جهتی را بدهد. در این مسیر شخصیت هایی چون علی لاریجانی، علی اکبر ولایتی و شهردار تهران قالیباف با او همسو هستند. روزنامه بنیادگرای «کیهان»، که نزدیک به رهبری است، از خطرروی کار آمدن قطب جدیدی از قدرت که میخواهد از جناح رهبر هم انقلابی تر باشد خبر میدهد. در همین راستا، آقای احمدی نژاد، برای بدست آوردن مشروعیت لطمه دیده خود در پی حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری گذشته، تلاش به گرایشهای ملی گرایانه دارد تا بتواند توجه جوانان را ، که اغلب از اسلامیت دور شده اند، به خود جلب کند. رئیس جمهور برای اینکه به این هدف خود دست یابد از سویی از پشتیبان بنیادگرای روحانی خود، آیت الله مصباح یزدی، فاصله میگیرد و از طرفی دیگر برای ایرانیان مقیم خارج از کشور، که معمولا زیاد به مواضع حکومت نزدیک نیستند، مراسم برگزار میکند. پدیده اسفندیار رحیم مشایی هم در همین زمینه است. این شخصیت دولتی، که علی رغم مخالفتهای رهبری و اصولگرایان، نقش های کلیدیی را در نظام بر عهده گرفته است، در آخرین سخنرانی خود از «مکتب ایرانی» به جای «مکتب اسلامی» صحبت کرده و بر اهمیت اصل ایرانیت تاکید کرده است. چنین موضعی به شدت واکنش منفی اصولگرایان و روحانیون را در پی داشته است و حتما رهبر انقلاب را نیز خشنود نکرده است. در حالیکه برای بخشی از اپزیسیون خارج از کشور و سبزهای نا امید نشانی مثبت به نظر میرسد. (اکی فارس)


فراخوان به تظاهرات بزرگ علیه حضور پاسدار احمدی نژاد در نیویورک: مقرملل متحد جای جلادان نیست

هموطنان،

حامیان مقاومت ایران،

ایرانیان آزاده مقیم آمریکا،

در حالی که بشریت معاصر علیه قتل عام زندانیان سیاسی و جنایت علیه بشریت در سال ۶۷ برانگیخته شده و وجدانهای بیدار بشری به حمایت از فراخوان مریم رجوی برای محاکمه بین المللی سران رژیم برمی خیزند ؛

در شرایطی که ازچنگالهای خامنه ای و احمدی نژاد و دژخیمانشان هم چنان خون می ریزد و صدور احکام اعدام به اتهام محاربه و مجازاتهای ضد انسانی در ایران ادامه دارد؛

و در شرایطی که فاشیسم مذهبی در برابر تمامی قطعنامه های ملل متحد گردنکشی می کند و به برنامه های ضد ایرانی و ضد انسانی برای تولید سلاح اتمی ادامه می دهد؛

پاسدار هزار تیرخامنه ای، قصد خود را برای حضور مجدد در مجمع عمومی ملل متحد در نیویورک اعلام کرده است.

ما این وقاحت و گستاخی را بر نمی تابیم!

ما حضور این جلاد را در مقرملل متحد نمی پذیریم!

ملل متحد برخون ۶۰ میلیون انسان قربانی جنگ با فاشیسم بنا شده و جای جلادان فاشیسم دینی حاکم بر ایران نیست.

نه تنها این جلاد هزار تیر نباید در نیویورک پذیرفته شود، بلکه هیأت نمایندگی رژیم جلادان باید از مقرملل متحد بیرون انداخته شود!

تمامی اشکال مماشات با حکومت سراپا نامشروع آخوندها از سوی همه دولتها باید متوقف شود!

به حکم دادگاه استیناف واشینگتن و پیام فراخوان ۳۵۰۰پارلمانتر در اروپا و آمریکا، وزارتخارجه آمریکا باید برچسب تروریستی علیه مجاهدین را بلادرنگ لغو کند.این برچسب شاخص اصلی سیاست مماشات با ملایان حاکم بر ایران و باج دادن آشکار به جلادان از کیسه قربانیان است .

محاصره ضد انسانی اشرف توسط دولت مالکی و زوزه های مزدوران اطلاعات آخوندی برای شکنجه روانی فرزندان پیشتاز مردم ایران باید پایان یابد!

هموطنان،

ایرانیان آزاده مقیم آمریکا،

در ادامه اجتماع عظیم تاورنی درنیویورک به پا خیزیم و سازمان ملل و دولت آمریکا را به طرد و تحریم کامل فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران و دست رد زدن به سینه پاسدار احمدی نژاد جلاد فرا بخوانیم!

سازمان ملل متحد جای جلادان حاکم برایران نیست!

کمیته برگزاری تظاهرات بزرگ ایرانیان درنیویورک علیه حضور احمدی نژاد

مرداد ۱۳۸۹

کارزار ملی و بین المللی ایرانیان

برای لغو رسمی برچسب تروریستی در آمریکا

مسعود رجوی- ۳ مرداد ۱۳۸۹

بحث حقوقی و مرحله قضایی با تلاشهای خارقالعاده و چشمگیر با موفقیت پایان یافته و شما، اشرف و مریم، برنده شدید. این البته گام کیفی، جدی و بسیار مؤثری است. بنابراین یک کارزار فشرده و سخت سیاسی رو در پیش دارید. نه فقط شما، تمام ملت ایران، عیناً مانند قضایای نفت در زمان مصدق. اشکال و صورت مسائل متفاوتند اما، مضمون و ماهیت همان است. از این سو یک خلق محروم و سرکوب شده در پی آزادیش؛ و از آن سو رژیم و سیاستهای پشتیبان او در سطح بینالمللی. در یک طرف مردم ایرانند که میخواهند این رژیم رو ساقط کنند، بنابراین همگی محاربند! در طرف دیگر کسانی که در این رژیم منفعت دارند یا امنیت ملی اونها ـ قول خودشون رو میگم ها! ـ اقتضا نمیکنه که در ارتباط با رژیم این برچسب ننگین رو صریحاً لغو بکنند. یعنی تا به حال اینطوری بوده. بنابراین از یاران اشرف نشان و هموطنان در خارج کشور، در سراسر جهان و مخصوصاً، مخصوصاً در آمریکا، دعوت میکنم که با مریم، با اشرف و مجاهدانش، چنان که باید و شاید، وارد این کارزاری بشوند که مرحله حقوقی و قضایش رو پشت سر گذاشتیم و حالا دیگه، مسئله تماماً سیاسی است.

اکثریت نمایندگان مردم آمریکا حرفشون رو زدهاند. هم درباره لیست و هم درباره اشرف و حفاظتش.

حرفهای نماینده کنگره قاضی تدپو رو هم اشاره کردیم، کما اینکه حرفهای بولتون رو، در مورد دهها میلیون آمریکایی و تعهد و وظیفه اخلاقی اونها. این هم که این نامگذاری از روز اول چی بود و برای چی، امر پوشیدهیی نیست. مدیرکل وقت وزارت خارجه، مارتین ایندینگ، در زمان خاتمی خودش گفت که این یک ژست حسن نیت است در قبال حکومت تهران هم نیوزویک نوشت در آن زمان، و هم لس آنجلس تایمز، بنابراین ما، همه ما، درگیر یک کارزار ملی و میهنی هستیم بر سر راهبند تروریستی و به این هم یقین داریم که کس نخارد پشت ما، جز ناخن انگشت ما.

به همین خاطر است که از یکایک یاران اشرف نشان و هموطنان خواستم که سهم خودشون و وظیفه خودشون را در این کارزار ملی ایفا بکنند. کارزای که قبل از هر کس, رژیم اهمیت و معنی و مفهوم اونرو احساس میکنه و به ترس و هول و ولا افتاده. امیدوارم که بار دیگر با استمرار همین کارزار ملی و میهنی به موفقیت عظیم دیگری دست پیدا بکنید، برای آزادی خلق و میهنتون و برای قبولاندن این حقیقت به اونهایی که نمی خواهند قبول بکنند، که به قول آقای تانکریدو که قبلا اشاره کردیم، فقط از پشت عینک ملاها میتوان مجاهدین را تروریست دید. خود همون خانم رایس میگفت که این رژیم بانکدار مرکزی تروریسم است. در سطح جهانی اونهم. بقیه مقامات و فرماندهان آمریکایی هم که هر روز عراق می بینند، و شمه ایش رو، و نه تمامش رو، می گویند و افشا میکنند. ، نمیشود که هم این رژیم رو نخستین حامی و بانکدار تروریسم دید به درستی، و هم ضد این رژیم رو به همین برچسب آلود. این یک تناقض ساده منطقی و دو دوتا چهارتاست. این اون تناقضی است که وزارت خارجه آمریکا سالهاست توش دست و پا میزند. ظاهرا از دید برخی سیاستمداران یا سیاستگذاران اصل عدم تناقض، اصل پایهیی منطق، جای چندانی ندارد. اما خب، گذشت زمان خیلی چیزها را تغییر داده، و باز هم بیشتر و بیشتر تغییر خواهد داد. البته با رنج و خون ملت ایران و فرزندان رشیدش. همچنان که گفتم به اتکا اصل کس نخارد. کما این که می بینیم جامعه بین المللی پس از سالها بحث و گفتگوی بیهوده با همین رژیم سرانجام به تحریمها رو آورد. و به قطعنامه شورای امنیت که قبلا بحث اش رو کردیم.

بعد از اجتماع بزرگ در تاورنی، در حمایت از اشرف و قیام آقای کلینتون، رئیس جمهور اسبق آمریکا بود که گفت الان سخت ترین مسأله روی میز در جهان مسأله همین رژیم است و گفت نگاه کنید به این تظاهرات توده یی که در پاریس برگزار شد که میگویند بیشترش را میخواهند در رابطه با این رژیم، تحریمهای بیشتر، طرد بیشتر،تغییر این رژیم را می خواهند،

افزایش سرسام آور قیمت برق؛ 10 برابر شده

برخی مشترکان برق گلستان با مشاهده قبوض برق و افزایش آن نسبت به دوره های قبلی، برق از سرشان پرید و افزایش بهای برق مایه نگرانی شهروندان این استان شمالی شده است.

افزایش بهای برق مصرفی شهروندان استانهای شمالی از جمله گلستان مایه نگرانی شده است، تا جاییکه شورای شهر گرگان خواستار تجدید نظر در دسته بندی برق مصرف استان شد.

اکنون استانهای شمالی از جمله گلستان جز مناطق عادی کشور و در دسته بندی گرمسیری 4 با مصرف 500 کیلو وات ساعت در ماه تعیین شدند.

گلستان بیش از 430 هزار مشترک برق دارد که درصد بالایی از این مشترکان خانگی هستند.


گلستانی ها نگران از قبوض بالای برق


یک شهروند گرگان که با دیدن قبض 70 هزار تومانی برق منزلش غافلگیر شدند، اظهار داشت: بهای برق در این دوره دو ماه نسبت به دوره های قبلی حدود 10 برابر شده است.


احمدی افزود: ماه های قبلی بویژه در فصل بهار و زمستان، بهای برق مصرفی منزلمان بین هشت تا 10 هزار تومان بود که یکباره در دوره خردادماه تا مرداد به 70 هزار تومان افزایش یافته است.


وی اظهار داشت: با توجه به گرمای طاقت فرسای دما، سعی می کنیم تا حداکثر صرفه جویی در مصرف برق داشته باشیم و بااین رویه نرخ برق، نگران کننده است.


مشترک دیگری که از نرخ 53 هزار تومانی برق منزلش گلایه مند بود، گفت: نیاز است مسئولان در نرخ برق مصرفی در استان تجدید نظر کنند.


سلیمان زاهدی افزود: تحمل گرمای فصل تابستان و هوای شرجی منطقه بدون استفاده از وسایل سرمایشی مانند کولر ممکن نیست و باید برای حمایت از مصرف کنندگان تدبیری اندیشیده شود.


وی اظهار داشت: در حال حاضر که قانون هدفمند شدن یارانه ها، اجرا نشده، نرخ برق اینگونه افزایش یافت، معلوم نیست با اجرای این طرح، این نرخ چند برابر شود.


عضو و رئیس کمیسیون نظارت ، بازرسی ، حقوقی و پاسخگویی به شکایات شورای شهر گرگان در نشست این شورا افزود: همانطور که آگاهی دارید همه ساله با افزایش شدت گرما و در فصل تابستان به دلیل استفاده شهروندان از وسایل خنک کننده، تغییرات افزایشی در میزان مصرفی آنها پدید می آید که امسال این تغییرات با افزایش ناگهانی بهای برق مصرفی شهروندان استانهای شمالی کشور بوده و بر نگرانی مردم افزوده است.


ذبیح الله میقانی افزود: از آنجایی که امسال شاهد گرمای بی سابقه هوا در گرگان و استانهای شمالی و کشور بودیم، هیئت دولت، ادارات و دستگاه های اجرایی را چند روز در تیرماه برای صرفه جویی در مصرف برق تعطیل کرد و استفاده از دستگاه های خنک کننده در ساعتهای بیشتری از شبانه روز بر میزان مصرف برق خانواده های گرگانی افزوده است.


گلستانی ها خواهان تجدید نظر در دسته بندی برق


وی اظهار داشت: موضوع بسیار نگران کننده برای اهالی گرگان و استانهای شمالی کشور که بر اساس مطالعات انجام شده در سالهای 82 و 83 و همچنین بررسی های به عمل آمده در الگوی مصرفی بخش خانگی در سال 84 با توجه به دمای پایین تر هوا در آن سالها و استفاده کمتر مردم از وسایل خنک کننده آن زمان نسبت به امسال، استانهای شمالی (گلستان ، مازندران و گیلان) جز مناطق عادی کشور و در دسته بندی گرمسیری 4 با مصرف 500 کیلو وات ساعت در ماه تعیین شدند.


میقانی بیان داشت: این دسته بندی در حالیکه برق مصرفی برای مناطق گرمسیری 1 تا دو هزار و 500 کیلووات ساعت گرمسیری 2 تا دو هزار و 500 کیلووات ساعت و گرمسیری 3 تا هزار کیلو وات ساعت در ماه است.


عضو شورای شهر گرگان با بیان اینکه سه دلیل برای تجدید نظر در این دسته بندی وجود دارد، افزود: در گرگان و استان گلستان و استانهای شمالی به دلیل رطوبت زیاد هوا امکان استفاده کولرهای کم مصرف آبی وجود ندارد و استفاده از کولرهای گازی پرمصرف سبب بالا رفتن برق مصرفی می شود.


وی عنوان کرد: شرجی بودن و رطوبت زیاد هوا در طول تابستان استفاده از وسایل گازی خنک کننده را در طول شبانه روز اجتناب ناپذیر می سازد به گونه ای که تحمل گرما بدون استفاده از وسایل گازی خنک کننده را در طول شبانه روز اجتناب ناپذیر می سازد به گونه ای که تحمل گرما بدون استفاده از کولرهای گازی بسیار طاقت فرساست.


این عضو شورای شهر گرگان افزود: افزایش مصرف برق سبب محاسبه تصاعدی بهای برق مصرفی خانگی و حتی پرداخت جریمه برای مازاد الگوی مصرف تعیین شده می شود و گلستانی ها با محاسبه تصاعدی برق و دیگری مازاد الگوی مصرف متحمل افزایش بهای برق مصرفی می شوند.


وی اظهار داشت: بنابراین، نظر به اینکه هنوز طرح هدفمند کردن یارانه در کشور به اجرا در نیامده افزایش ناگهانی مبلغ برق در قبض برق مشترکان موجی از نگرانی و تشویش خاطر شهروندان زحمتکش و قشرهای آسیب پذیر اجتماعی استانهای شمالی کشور را فراهم آورده است.


وی پیشنهاد کرد که از آنجایی که قرار است در طرح هدفمند کردن یارانه ها از احجاف و ستم به قشرهای محروم و آسیب پذیر جامعه جلوگیری شود، نیاز است مسئولان استان با پیگیری تجدید نظر در دسته بندی استانهای شمالی از منطقه گرمسیری 4 در قبض های برق موجبات آرامش خاطر خانواده های کم درآمد و زحمتکش استانهای شمالی را فراهم آورند.