۱۳۹۱ آذر ۳۰, پنجشنبه

بحرانهای احتمالی ایران در سال ٢٠١٣

صدای آمریکا  : وبسایت شبکه خبری سی. ان. ان در تحلیلی از اوضاع ایران در سال آینده میلادی نوشته است به غیر از بحران اقتصادی که گریبان گیر ایران در سال آینده خواهد بود، سه بحران احتمالی دیگر می تواند بر وقایع ایران در سال ٢٠١٣ تأثیر بگذارد. در این مطلب آمده است:

یکی از این بحرانهای های احتمالی، ناآرامی در پی انتخاب جانشین محمود احمدی نژاد رییس جمهوری ایران خواهد بود. سال آینده ایران شاهد برگزاری دهمین انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود. انتخاباتی که بر اساس قانون اساسی ایران، آقای احمدی نژاد اجازه شرکت در آن را برای سومین بار ندارد. احتمال دیگر، بیماری یا مرگ آیت الله خامنه ای است که می تواند جنگ قدرت در این کشور را تشدید کند. در صورت این اتفاق باز هم این احتمال وجود دارد که ایران دستخوش ناآرامی شود. سومین بحران احتمالی این است که صبر آمریکا و بخصوص اسرائیل از برنامه اتمی ایران لبریز شود و یکی از این کشورها یا هر دو به تأسیسات هسته ای ایران حمله کنند.

انتخابات ریاست جمهوری دهم

از هم اکنون شمارش معکوس برای انتخابات ریاست جمهوری ایران در تاریخ ٢٤ خرداد ١٣٩٢ آغاز شده است. رهبری جمهوری اسلامی مطمئناً نمی خواهد آنچه در پی انتخابات سال ١٣٨٨ در ایران اتفاق افتاد و این کشور دستخوش تظاهرات و ناآرامی شد، بار دیگر تکرار شود.

به نظر می رسد دایره رد صلاحیت کاندیداها در انتخابات پیش رو حتی از گذشته هم تنگتر شود. رد صلاحیتهایی که می تواند حتی شامل نزدیکان رییس جمهوری فعلی ایران هم بشود. از هم اکنون جدال موافقان و مخالفان جناح محمود احمدی نژاد، در انتخابات پیش رو آغاز شده است. با سقوط حکومتهای تونس، مصر، لیبی و یمن، مخالفان در ایران هم ممکن است منتظر فرصتی برای اعتراض به برگزاری انتخابات " غیر مشروع" باشند.

سلامتی خامنه ای

رهبر ایران که قدرتمندترین شخصیت سیاسی این کشور است در اوایل سال ٢٠١٣ هفتاد و سه ساله خواهد شد. هر چند این روزها، هفتاد و سه سالگی سن زیادی بشمار نمی آید اما گزارشهایی غیر رسمی حاکیست که وضعیت جسمی آیت الله خامنه ای در شرایط خوبی قرار ندارد.

در صورت صحت این گزارشها و غیبت آیت الله خامنه ای از صحنه سیاسی ایران، مشخص نیست که چه کسی می تواند جانشین وی شود. با توجه به شکاف ایجاد شده در جناح های سیاسی جمهوری اسلامی و مشهود بودن اختلافها، انتخاب جانشین برای آیت الله خامنه ای می تواند ایران را دستخوش ناآرامی کند. انتخاب فردی غیر محبوب برای پست رهبری نظام همچنین فرصتی خواهد بود برای مخالفان تا بار دیگر به خیابانها بیایند.

بحران هسته ای و گزینه حمله نظامی

اما سومین گزینه احتمالی که می تواند بر صحنه سیاسی ایران در سال ٢٠١٣ تأثیر بگذارد، بحران هسته ای این کشور است. از یک سو، رهبری ایران با درخواستهای پی در پی کشورهای غربی برای توقف غنی سازی موافقت نکرده و از سوی دیگر این کشور به سرعت در حال توسعه برنامه اتمی خود است. در صورتی که اسرائیل و یا حتی آمریکا از برنامه هسته ای ایران احساس خطر کنند، دور از ذهن نخواهد بود که یک یا هر دو کشور، به تأسیسات اتمی ایران حمله کنند. حمله ای نظامی که می تواند تبعات داخلی برای ایران و جامعه جهانی داشته باشد.

با اینحال در میان این سه بحران احتمالی، انتخابات ریاست جمهوری و وقایع احتمالی پیش و پس از آن، بیش از دیگر گزینه ها نظام جمهوری اسلامی را در سال ٢٠١٣ تهدید می کند.

اسد کجاست؟/فرار بسیاری از طرفداران وی

پس از شدت گرفتن درگیری ها در مرکز دمشق و شنیده شدن صدای انفجار در اکثر نقاط این شهر، این پرسش برای بسیاری ها مطرح شده که بشار اسد رئیس جمهور سوریه هم اکنون در کجا مستقر است.

به گزارش العربیه، در حالی که مقامات روسیه می گویند اسد هنوز در دمشق می باشد، مخالفان وی تاکید دارند که او در مناطق ساحلی سوریه مستقر شده است.

در همین حال برخی رسانه های غربی با مخابره گزارش هایی گفته اند که بسیاری از نزدیکان و طرفدران رئیس جمهور سوریه به مناطق علوی نشین شهرهای ساحلی این کشور پناه برده اند.

پس از دو حادثه انفجار ساختمان امنیت ملی سوریه و نیز محاصره فرودگاه دمشق از سوی ارتش آزاد، بحث درباره مکانی که بشار اسد می تواند در آنجا از مخالفان در امان بماند، شدت گرفته است.

روایت روس ها تاکید می کند که اسد در دمشق است و کشورش را از این شهر اداره می کند، در حالی که مخالفان می گویند وی در منزلش نیست و به قصر ریاست جمهوری نیز نمی رود.

از سوی دیگر مخالفان تاکید می کنند که رئیس جمهور سوریه به مناطق ساحلی پناه برده است. این گزارش ها پس از آن قوت گرفت که روزنامه آمریکایی "وورلد تریبون" از فرار بسیاری از خانواده های نزدیک به بشار اسد به مناطق ساحلی سوریه خبر داد.

همچنین روزنامه برتانیایی "ساندی تایمز" سه منطقه در ساحل سوریه را به عنوان مکان هایی که احتمالا بشار اسد در آنجا مستقر شده، نام برد.

به نوشته این روزنامه یکی از مناطقی که بشار اسد می تواند در آنجا پناه برده باشد، شهر علوی نشین طرطوس است، بویژه اینکه این شهر در مجاورت پایگاه دریایی روسیه قرار دارد.

بر اساس این گزارش دیگر اماکنی که احتمال می رود رئیس جمهور سوریه در آنجا مخفی شده باشد، در شهر قرداحه محل تولد وی و یا شهر سالحلی لاذقیه قرار دارند.

در صورت صحت انتقال اسد به یکی از مناطق ساحلی این کشور، چنین اقدامی می تواند گام نخست در راه سرنگونی وی بشمار آید. بویژه آنکه ارتش آزاد سوریه حلقه محاصره را در بسیاری از مناطق بر نیروهای رژیم این کشور تنگ تر کرده است.

برلين: طالبانی در آلمان تحت درمان است

به گزارش خبرگزاری فرانسه از برلین، وزیر امور خارجه آلمان امروز اعلام کرد، رئیس جمهور عراق در بیمارستانی در آلمان تحت درمان است.

گیدو وستروله وزیر امور خارجه آلمان گفت، امیدوارم حال جلال طالبانی که در آلمان تحت درمان است به زودی و کاملا بهبود یابد.

دفتر جلال طالبانی پیشتر در بیانیه ای اعلام کرده بود طالبانی به همراه یک هیئت پزشکی راهی آلمان شده است.

تلویزیون عراق اعلام کرده است طالبانی هفتاد و نه ساله سکته مغزی کرده است.

هنوز در باره وضع جسمانی جلال طالبانی و این که به چه شهری در آلمان رفته خبری منتشر نشده است.

بازداشت چند شهروند در بوکان توسط نیروهای امنیتی


آژانس خبری موکریان
سرویس حقوق بشر

پنج شهروند اهل بوکان توسط نیروهای امنیتی در این شهر بازداشت شدند.

به گزارش خبرنگار سرویس حقوق بشر آژانس خبری موکریان، اسامی این پنج شهروند که روز چهارشنبه 29 آذر ماه بازداشت و روانه بازداشتگاه شدند جمال میناشیری، ابراهیم مصطفی‌پور، قاسم مصطفی‌پور، هادی تنومند و محمد کریمی اعلام شده است.
بر اساس همین گزارش، ماموران امنیتی پس از بازداشت این افراد به خانه های این شهروندان مراجعه و آنجا را نیز به دقت مورد بازرسی و تفتیش قرار داده اند
تا لحظه تنظیم خبر از علت بازداشت واتهام احتمالی این  چند عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری اطلاعی در دست نیست.

عبدالفتاح سلطانی در بیمارستان سینا بستری شد


خبرگزاری هرانا - عبدالفتاح سلطانی وکیل پایه یک دادگستری، فعال سر‌شناس حقوق بشر و زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین جهت آزمایشات پزشکی در بیمارستان سینا بستری شد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عبدالفتاح سلطانی عضو هیات رئیسهٔ کانون وکلای دادگستری که به تحمل ۱۳ سال حبس تعزیری محکوم شده است، صبح روز سه‌شنبه ۲۱ آذر ماه جهت انجام آزمایشات پزشکی به بیمارستان سینا منتقل و بدستور پزشکان بیمارستان بستری گردید.

این وکیل در بند که از بیماری کم خونی و ناراحتی‌های شدید گوارشی و زخم معده رنج می‌برد وکالت بسیاری از فعالین سیاسی و مدنی را برعهده داشته است.

این عضو کانون مدافعان حقوق بشر درمدت حضور در بند ۲۰۹ به علت تغذیه نا‌مناسب، به مشکلات گوارشی مبتلا شد و طی ماه‌های گذشته چندین نوبت به بیمارستان خارج از زندان اعزام شده است که در ‌‌نهایت پزشکان معالج وی تصمیم به بستری کردن وی برای انجام آزمایشات و درمان گرفتند.

عبدالفتاح سلطانی آخرین بار در ۱۹ شهریور ماه سال ۹۰ به اتهام تبلیغ علیه نظام، تشکیل جمعیت غیرقانونی، اجتماع و تبانی علیه نظام و تحصیل مال نامشروع از طریق دریافت جایزه، ابتدا از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۸ سال حبس تعزیری توام با تبعید به زندان برازجان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شده بود که این حکم در دادگاه تجدید نظر استان تهران به ۱۳ سال حبس تعزیری توام با تبعید به زندان برازجان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت تبدیل شد.

شب یلدا برای مادر نسرین ستوده بی ‌انتها شد

درگذشت مادر نسرین ستوده

رضا خندان، همسر نسرین ستوده می‌نویسد:

وقتي كه نسرين بازداشت شد، پدرش در بدترين شرايط ممكن در آي سي يو بود. به بازجویش گفتم اجازه بدهيد بيايد و در آخرين لحظات پدرش را ببيند اما هيچوقت اجازه ندادند.

پدر فوت كرد باز اجازه ندادند در مراسم تشييع شركت كند.

پدر رفت و حسرت خداحافظي تا آخر عمر با او ماند و ننگ ابدی با اينان كه پديده‌ی شگفت انگيزی هستند در ناديده گرفتن ابتدايي‌ترين مسائل انساني.
اكنون بيش از يك سال است كه هر چقدر نامه به دادستان می‌نويسيم كه اجازه بدهيد بيايد و مادرش را ببينيد. حال كه مادر ممنوع الملاقات هم هست حداقل بتواند براي لحظه‌اي او را ببيند. انگار نه انگار ...

ديشب مادر نسرين در شرايط بدي به بيمارستان منتقل شد.... شب یلدا برای مادر نسرین ستوده بی‌انتها شد. او که سادگی مرگ‌اش به صافی قلب مهربان اش بود.

وزیر کشور سوریه مجروح شده به بیروت انتقال یافت

به گزارش خبرگزاری فرانسه از بیروت، یک منبع لبنانی گفته که وزیر کشور رژیم سوریه برای درمان جراحات خود به لبنان انتقال یافته است.

بنابراین گزارش، محمد ابراهیم الشرع، وزیر کشور رژیم بشار اسد هفته گذشته در انفجاری در ساختمان وزارت کشور سوریه مجروح شده بود.

یک وزیر لبنانی که نخواست نامش فاش شود، به خبرگزاری فرانسه گفته، محمد ابراهیم الشرع عصر امروز با هواپیما به لبنان منتقل شده است و در حال حاضر در بیمارستان دانشگاه آمریکايی بیروت بسر می برد.

کشتی جنگی روسیه در بندرعباس پهلو گرفت

 دیگربان: حسین آزاد٬ فرمانده منطقه یکم نیروی دریایی ارتش از پهلوگیری یک فروند کشتی جنگی روسیه در اسکله این منطقه خبر داد.

به گزارش روز چهارشنبه (۲۹ آذر) خبرگزاری فارس٬ آقای آزاد هدف از حضور کشتی جنگی در سواحل ایران را «تحکیم روابط نظامی میان دو کشور ایران و روسیه» اعلام کرده است.

وی افزوده «در طول مدت حضور این ناوشکن در منطقه یکم نیروی دریایی ارتش، برنامه‌هایی پیش‌بینی شده که در آینده اعلام خواهد شد.»

کشتی جنگی «مارشال شاپوشینکوف» در کلاس ناوهای سنگین روسیه است که صبح امروز در سواحل بندرعباس پهلو گرفته است.

منطقه یکم نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی در بندرعباس، مهم‌ترین مرکز فعالیت این نیرو به شمار می‌رود.

روسیه از حضور نظامی جدی در خلیج فارس برخوردار نیست و برخلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه در این منطقه٬ پایگاه یا نیروی نظامی مستقر ندارد.

وضعیت وخیم هوتن کیان، وکیل دربند دادگستری

خبرگزاری هرانا – هوتن کیان، وکیل پایه یک دادگستری و زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی تبریز به دلیل عدم رسیدگی پزشکی در وضعیت وخیم جسمی به سر می برد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این وکیل دادگستری از عفونت کلیه و روده به شدت رنج می برد و بهداری زندان تبریز از پذیرش وی جهت معاینه وی نیز سرباز میزند.

علی رغم پیگیری های نامبرده جهت استفاده از مرخصی استعلاجی و یا اعزام به بیمارستان برای معاینات و درمان با هزینه شخصی نیز موافقت نشده است.

این زندانی سیاسی که آثار شکنجه دوران بازداشت وی نیز با گذشت دو سال بهبود نیافته است در حالی با بیماری جدید جسمی مواجه شده است که همبندیان وی می گویند به لحاظ روحی نیز شرایط مساعدی برای تحمل حبس ندارد.

بر اساس گزارش منابع آگاه وکیل هوتن کیان نیز به دلیل تهدیدات امنیتی از پیگیری وضعیت وی عاجز است و و تاکنون برای بهبود وضعیت حبس و پیگیری مسائل مربوط به پرونده وی نیز کاری از پیش نبرده است.

هوتن کیان که وکالت پرونده سکینه آشتیانی محمدی زندانی محکوم به سنگسار را برعهده داشته است در پی ملاقات با دو خبرنگار آلمانی در دفتر وکالتش در تاریخ ۱۹ مهر ماه سال ۸۹ بازداشت شد و از سوی دادگاه انقلاب تبریز به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی، اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به پنج سال حبس تعزیری (قطعی) محکوم شده است.

این وکیل دادگستری که هم اکنون در بند متادون و در میان زندانیان معتاد به مواد مخدر و در بدترین شرایط بهداشتی نگهداری می شود و از ارتباط با سایر زندانیان منع شده است، ماه گذشته وی به دلیل نوشتن یک لایجه دفاعیه برای یک زندانی به مدت ۱۵ روز به سلول انفرادی منتقل شد.

وی در طی دو سال گذشته از حق ملاقات کابینی و حضوری با اعضای خانواده خود محروم بوده است و تنها امکان تماس تلفنی با ایشان را دارد.

گفتنی است، اخیرا یکی از موکلین وی که به اتهام زنا به سنگسار محکوم شده بود از سنگسار نجات یافته است.

بازداشت یک تبعه دیگر ایرانی - آمریکايی در تهران

به گزارش رادیو فردا، همسر و وکلای یک کشیش ایرانی‌آمریکایی می‌گویند او در جریان سفری که «برای بازدید از خانواده و پیگیری تاسیس یک پرورشگاه» به ایران داشته است، از حدود سه ماه پیش بازداشت شده است و هنوز رسما هیچ اتهامی به او اعلام نشده است.

تلویزیون آمریکایی فاکس‌نیوز روز چهارشنبه ۲۹ آذر گزارش داده است سعید عابدینی ۳۲ساله که نوکیش مسیحی و شهروند آمریکاست و با همسر و دو فرزندش در آمریکا زندگی می‌کرده است، در جریان یکی از سفرهای مکررش به ایران بازداشت شده است.

این گزارش می‌گوید آقای عابدینی تا پیش از ترک ایران، سال‌ها از رهبران مسیحی و از سازمان‌دهندگان جامعه زیرزمینی نوکیشان مسیحی ایران بوده است که عضو کلیساهای خانگی هستند.

منصور برجی، سخنگوی «کمیته ماده ۱۸» وابسته به «شورای کلیساهای ایرانی همگام»، در گفت‌وگو با رادیو فردا این خبر را تایید کرده است و گفته است که خبر دستگیری این کشیش به خواست خانواده او تاکنون منتشر نشده بود.

به گفته همسر و وکلای این کشیش ایرانی‌آمریکایی، نیروهای حکومتی او را پس از ورود به ایران از مرز ترکیه، از اتوبوس پیاده کرده‌اند و گفته‌اند که باید برای فعالیت قبلی‌اش به عنوان یک رهبر مسیحی در ایران، مجازات شود.

او از ۵ مهر ماه امسال در زندان اوین در حبس بوده است و در حال حاضر منتظر برگزاری دادگاه خود است.

نغمه همسر سعید عابدینی گفته است که او در حال ورود به ترکیه بوده است که نیروهای سپاه پاسداران اتوبوس او را در نزدیکی مرز متوقف کرده‌اند و آقای عابدینی را از اتوبوس پیاده کرده‌اند، پاسپورتش را ضبط کرده‌اند و او را شدیدا مورد بازجویی قرار داده‌اند.

به گفته همسر این کشیش ایرانی‌آمریکایی، روز ۵ مهرماه امسال نیروهای حکومتی به محل زندگی والدین آقای عابدینی که آنان نیز نوکیش مسیحی هستند، هجوم برده‌اند و با ضبط‌کردن همه وسایل ارتباطی، سعید عابدینی را بازداشت کرده‌اند و بقیه اعضای خانواده‌اش را در حصر خانگی قرار داده‌اند.

همسر سعید عابدینی می‌گوید خانواده او همچنان در حصر خانگی هستند. او گفته است دو روز پیش از این حمله به خانه والدین آقای عابدینی، با تلفن او در آمریکا تماس گرفته شده و به او گفته‌اند که «دیگر هیچ‌وقت همسرت را نمی‌بینی».

او گفته است همسرش برای بازدید از والدینش و «پی‌گرفتن تلاش‌های انسان‌دوستانه و ساختن یک پرورشگاه» از ماه ژوئیه (خرداد) امسال به ایران رفته است.

اقلیت‌های دینی مسیحی، کلیمی و زرتشتی در قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شده‌اند و در مجلس شورای اسلامی نیز نماینده خاص خود را دارند. در عین حال پیروان این ادیان در قوانین ایران از حقوقی برابر با شهروندان مسلمان برخوردار نیستند و محدودیت‌هایی نیز برای فعالیت‌های دینی آنان وجود دارد.

در همین حال پیروان مذاهبی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نشده‌اند، محدودیت‌های بیشتری را در ایران تحمل می‌کنند. از جمله بهائیان که در سه دهه اخیر گزارش‌های متعددی از آزار آنان منتشر شده است.

سازمان‌های مدافع حقوق بشر و دولت‌های غربی در سال‌های گذشته به دفعات درباره نقض حقوق اقلیت‌های دینی در ایران هشدار داده اند و ابراز نگرانی کرده‌اند.

در کنار محدودیت‌های اعمال‌شده بر اقلیت‌های مذهبی در ایران، افراد نوکیش که از اسلام به دین دیگری تغییر دین دهند نیز با آزار و اذیت دولتی روبه‌رو می‌شوند.

در همین رابطه در بخشی از سومین گزارش آقای شهید در مورد ایران که سه ماه پیش در شهریورماه منتشر شد، آمده بود که از خرداد ۱۳۸۹ تا زمان انتشار آن گزارش، ۳۰۰ مسیحی در کشور بازداشت شده‌اند و ۴۱ نفر از آنها بدون اتهام از یک ماه تا یک سال در زندان به سر برده‌اند.

برخورد با مبلغان مسیحی در ایران در سال‌های گذشته بی‌سابقه نبوده است. يوسف ندرخانی، یک کشیش نوکیش مسیحی، سه سال پيش در شهر رشت بازداشت شد. دادگاه بدوی او را به «ترک دين» و «دعوت ساير مسلمانان به مسيحيت»، «ايجاد يک کليسای مخفی در خانه خود» و «ابراز مخالفت آشکار با اسلام» متهم شد و طبق گزارش‌ها برای او مجازات اعدام صادر شده بود.

اما با اعتراض‌های گسترده دولت‌های غربی و سازمان‌های حقوق بشری، نهایتا اين کشيش مسيحی از اتهام «ارتداد» تبرئه شده و برای اتهام «تبليغ عليه نظام» به سه سال حبس محکوم شد و چون وی اين مدت را در زندان سپری کرده بود از زندان آزاد شد.

احمد شهيد، گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل در  امور ایران، گفته است این فشارها بر نوکیشان مسیحی در حال رخ می‌دهد که قانون اساسی ایران مسیحیت و آزادی فعالیت پیروانش را به رسمیت می‌شناسد و  به لحاظ بین‌المللی نیز در این مورد تعهد کرده است

تحریم صدا و سیمای رژیم توسط کنگره آمریکا

به گزارش رادیو آلمان، کنگره آمریکا قانونی را به تصویب رسانده که بر اساس آن صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نهاد ناقض حقوق بشر مشمول تحریم‌های این کشور می‌شود. عزت‌الله ضرغامی رئیس این نهاد نیز در لیست تحریم‌ها قرار گرفته است.

به گزارش کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، روز سه‌شنبه (۲۸ آذر/۱۸ دسامبر) در قانونی که توسط کنگره ایالات متحده آمریکا به تصویب نهایی رسیده است باراک اوباما، رئیس جمهور این کشور موظف است که تحریم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی و همچنین عزت الله ضرغامی رئیس این سازمان را اجرا کند.

تحریم‌های تازه موجب خواهد شد که شرکت‌های آمریکایی و دیگر شرکت‌هایی که در ایالات متحده فعالیت دارند از ارائه‌ی هرگونه خدمات، فروش تجهیزات و همکاری با صدا و سیمای ایران منع شوند. پیشتر اتحادیه اروپا تحریم‌های مشابهی را به تصویب رسانده بود.

اتحادیه اروپا در ماه مارس سال جاری میلادی نام عزت‌الله ضرغامی و برخی دیگر از مقامات ایرانی را به اتهام نقض فاحش حقوق بشر در لیست افراد تحت تحریم قرار داد. بر اساس این تحریم‌ها اموال این مقامات مسدود و آنان اجازه مسافرت به کشورهای عضو این اتحادیه را ندارند.

عزت‌الله ضرغامی، رئیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی به جرم گرفتن "اعترافات اجباری" و مشارکت در اجرای "دادگاه‌های نمایشی" پس از انتخابات ریاست‌‌جمهوری سال ۸۸ متهم به نقض شدید حقوق بشر در ایران است.

صدا و سیما متهم به همکاری با نهادهای امنیتی

در مردادماه سال ۱۳۹۰ کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران خواستار برکناری و محاکمه عزت الله ضرغامی، رئیس سازمان صدا و سیما، به دلیل نقش وی در پنهان کردن نقض گسترده حقوق بشر و نشر اتهامات کذب، افترا آمیز و بی‌اساس شده بود. به گفته‌ی هادی قائمی، سخنگوی این کمپین "تلویزیون دولتی ایران با بازجویان سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی در پایمال کردن حقوق دستگیر شدگان و شهروندان تبانی کرده است."

عزت‌الله ضرغامی، رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی در لیست افراد تحریمی آمریکا قرار گرفت این سازمان حقوق بشری تصریح می کند که نقش قابل توجه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان ابزاری در خدمت نقض حقوق بشر در انجام مصاحبه های اجباری متعدد با زندانیان سابق و خانواده‌های تظاهرکنندگانی که توسط نیروهای امنیتی کشته شده‌اند، با بررسی دقیق برنامه‌های تلویزیون ایران مشهود است.

کمپین بین‌المللی حقوق بشر همچنین مدعی است که تهیه کنندگان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با بازجویان، ماموران اطلاعاتی، و ماموران قضایی دست به دست دادند تا اعترافات ساختگی تهیه و ضبط کنند. بر اساس گزارش این سازمان در برنامه‌هایی که به شدت دستکاری شده‌اند، سناریوهای خاصی که توسط وزارت اطلاعات طراحی شده‌، دنبال شده است.

با این حال عزت‌الله ضرغانی، رئیس صدا و سیما جمهوری اسلامی شنبه ۱۱ آذر امسال در مورد تصویب تحریم‌های تازه علیه این سازمان در کنگره ایالات متحده آمریکا گفته بود: «این اقدام، به منزله نمره قبولی شما نزد ملت‌ هاست. این نشان زرین را بر سینه حفظ کرده و به آن افتخار کنید.»

تلاش جامعه جهانی برای اعمال فشار به حکومت ایران برای رعایت حقوق بشر ادامه دارد. در تازه‌ترین اقدام در آبان ماه امسال شرکت خدمات ارتباطی و ماهواره‌ای بین‌المللی اینتل‌ست پخش برنامه‌های رسمی رادیو ـ تلویزیونی جمهوری اسلامی ایران در اروپا را قطع کرد. شبکه‌های سحر، جام جم، خبر و کوثر از جمله کانال‌های قطع شده ایران در اروپا است.


شرکت ماهواره‌ای "یوتلست" پیش از این دولت ایران را متهم کرد که با ارسال پارازیت کار شبکه‌های فارسی‌زبان را مختل کرده است. این شرکت این اقدام را مغایر قوانین جهانی خوانده است. در دو سال اخیر رسانه‌های بین‌المللی نظیر بی‌بی‌سی، دویچه وله و صدای آمریکا دولت ایران را متهم به اخلال در کار اطلاع‌رسانی کرده‌اند.

ناگفته های دلخراش دانش آموز شین آبادی


در روز 15 آذرماه امسال 29 دانش آموز کلاس چهارم ابتدایی مدرسه انقلاب اسلامی شین آباد پیرانشهر بر اثر آتش سوزی کلاس دچار سوختگی شدند که با گذشت 14 روز هنوز تعدادی از این دانش آموزان در بیمارستان های ارومیه و تبریز بستری هستند.

برای بیان واقعی قضیه "کردپرس" با یکی از این دانش آموزان که از ناحیه دست و صورت دچار سوختگی شده بود، مصاحبه ای انجام داده است که در پی می آید.

در ابتدا از خودتان بگویید.

بنام خدا: یادگار مصطفی نژاد هستم دانش آموز ده ساله کلاس چهارم ابتدایی مدرسه دخترانه انقلاب اسلامی شین آباد پیرانشهر.

یادگار جان برای ما از روز حادثه بگوئید.

نمیدانم از کجا و چگونه شروع کنم تا به یاد آن روز می افتم ترس و و حشت تمام وجودم را فرا می گیرد.

"یادگار" با همان حالت مصومانه و کودکانه خود آهی سوزناک از ته دل می کشد و می گوید": صبح روز چهارشنبه 15 اذرماه همانند روزهای قبل خواب شیرین صبحگاهی را بقصد ورق زدن برگی دیگر از دفتر علم و اندیشه ترک گفته و به همراه دوستانم راهی مدرسه خود شدیم.

من که هر روز به همراه دوست و همکلاسی خوبم "مروارید حمزه"که در نزدیکی خونه ما زندگی می کنند قرار می گذاشتیم و با همدیگر به مدرسه می رفتیم بر حسب اتفاق روز چهارشنبه او از من جلوتر رفته بود و من کمی دیرتر از خواب بیدار شده بودم پدرم گفت "یادگار جان"عجله نکن خودم با ماشین تورا می برم ، تا پدرم خودش را اماده کرد من به سر خیابان رسیده بودم سرانجام سوار ماشین پدرم شدم و بسوی مدرسه حرکت کردم.

"یادگار" در این لحظه آهی از دل کشید و انگار این لحظات برایش کاملاً زنده شده اند و یا شاید با مرور این خاطرات به یاد روزهایی می افتد که شاداب و خوشحال همه با هم در کلاس درس حاضر و یا با همدیگر در زنگ های تفریح بازی و شیطنت می کردند.

از یادگار خواستم حرفهایش را ادامه دهد، او ادامه داد: سرانجام به مدرسه رسیدم و همانند سایر روزها سر صدای بچه ها از بیرون شینده می شد زنگ اول چهارشنبه ها درس قرآن داشتیم، هنوز خانم معلم بر سرکلاس درس حاضر نشده بود ما از او یاد گرفته بودیم که همیشه منظم باشیم و به موقع بر سر کلاس درس حاضر شویم رفتم داخل کلاس و آرام بر سر نیمکت خود نشستم.

"یادگار خانم" چطور شد که بخاری آتش گرفت؟

چند لحظه بعد همانند روزهای قبل بخاری کلاس توسط سرایدار مدرسه روشن شد اما ایکاش هرگز روشن نمی شد در این میان خانم معلم نیز به کلاس درس آمد، ولی بعداز چند دقیقه بر اثر شدت نشت نفت از مخزن کوره، بخاری بحدی گرم شد که ترس و دلهره ما و خانم معلم را فرا گرفت.

در این میان خانم معلم به سراغ کپسول اطفاء حریق رفت تا در صورت بروز آتش آن را خاموش کند که در این اثنا آقا معلم کلاس سوم نیز متوجه این قضیه شد و با کمک سرایدار خواستند بخاری را از کلاس بیرون ببرند ولی چون خیلی داغ شده بود معلم کلاس سوم از "سنور" یکی از همکلاسی هایم خواستند تا به دفتر مدرسه برود و زود یک پارچه خیس شده بیاورد تا بوسیله آن بخاری را از کلاس بیرون ببرند.

چون بخاری بحدی گرم شده بود که متاسفانه آتش گرفت و با آتش گرفتن آن معلم کلاس سوم و سرایدار مدرسه نیز مجبور شدند آن را با د ست بردارند ولی متاسفانه جلوی در کلاس، بخاری از دستشان رها شد  و مخزن نفت آن منفجر شد.

چرا قبل از آتش گرفتن بخاری از کلاس بیرون نرفتید؟

آخه خانم معلم گفت بچه ها نترسید هیچی نیست الان آتش را مهار می کنیم و شلوغی نکنید. ما هم به حرف خانم معلم گوش کردیم در کلاس ماندیم.

بعداز اینکه این مخزن نفت بخاری منفجر شد چکار کردید؟

با دیدن آتش و شعله های آن همه جیغ زدیم و ترسیدیم می خواستیم از در کلاس فرار کنیم که متاسفانه آتش جلوی در را گرفته بود و تعدادی از همکلاسی هایم به بالای نیمکت ها رفته بودند و من و چند نفر دیگر نیز در زیر نیمکت ها مخفی شده بودیم. در این میان آغا معلم دو سه نفر از دوستانم را هر طوری بود به بیرون برد و لی انها هم کمی دچار سوختگی شدند.

چند دقیقه در این حالت قرار داشتید و چگونه توانستد از کلاس خارج شوید؟

نمیدانم که چند دقیقه در این شرایط ماندگار شدیم ولی آنچه از این لحظات سخت به یاد دارم این بود که گرما و دود و آتش در این چهار دیواری بشدت ما را محاصره کرده بود و همه ما در این وضعیت زندانی شده بودیم و در این حالت فقط گریه می کردیم و درخواست کمک می کردیم.

چند نفر از همکلاسی هایم روی نیمکت ها رفته بودند و با دستان خود به شیشه های پنجره می کوبیدند و از بیرون طلب کمک می کردند و حتی با ضربه دست شیشه ها را می شکستند ولی چون پنجره کلاسمان نرده های زیادی داشت هیچ کس نمی توانست از لابلای نرده ها به بیرون برود.

"یادگار خانم" آیا در این هنگامی که شما در زیر نیمکت پنهان شده بودی دست و صورت شما با چیزی برخورد کرد که دچار سوختگی شدید؟

دقیقاً به یاد ندارم که به چیزی دست زده باشم اما حرارت آتش بحدی زیاد بود که تمام اعضای بدنمان دچار سوختگی شده بود احساس می کردم که در داخل کوره اتش سوزی هستم.

شما از چه طریقی از کلاس بیرون رفتی؟

در این لحظات که معلمان و رهگذران شین آباد از حادثه باخبر شده بودند به کمک ما آمدند ولی چون بخاری آتش گرفته جلوی باز شدن در کلاس را گرفته بود نتواستند به داخل کلاس بیایند به همین خاطر بسراغ پنجره رفتند و چون دسترسی افرادیکه حیاط مدرسه بودند و میخواستند به ما کمک کنند با وجود نرده ها بسیار مشکل بود اقدام به بیرون آوردن چهار چوب آهنی پنجره نمودند که بعداً متوجه شدیم که این کار را با کمک یک دستگاه ماشین انجام داده بودند.

با بیرون آرودن پنجره کلاس چند نفر فوراً به داخل کلاس آمدند و یک یک بچه را از این طریق به بیرون بردند و سپس در را باز کردند و بخاری را به بیرون بردند که با این اقدام دود و هوای داخل کلاس بیرون رفت، و من به همراه یک نفر دیگر از همکلاسی هایم بنام "مروارید حمزه" از زیر نیکمت ها بیرون آمدیم و از فرصت استفاده کرده و از درب کلاس به بیرون فرار کردیم.

"یادگار جان" از "سیران" و از رابطه خودت با او برای ما بگو." با شنیدن نام "سیران" اشک در چشمان "یادگار" حلقه زد گویی نام "سیران" یادآور تمام خاطرات تلخ و شیرین کودکانه ای بود که با او در روزهای قبل داشته است و انگار هنوز رفتن ابدی او را باور نکرده است آهی کشید و گفت:
"سیران" دختر شلوغ و کنجکاوی بود، در درسهایش متوسط بود او دو نیمکت از من جلوتر  می نشست و بیشتر با "آمینه راک" دوست بود او بامن نیز دوست بود، ما همیشه خوراکی های خودمان را باهم تقسیم می کردیم.

در این لحظه "یادگار" که انگار هنوز باورش نشده بود که دیگر او را نخواهد دید گفت: اگر به مدرسه برگردم این بار همیشه با او درس خواهم خواهند و با او بازی خواهم کرد.

"یادگار جان" ولی متاسفانه باید یادآوری کنم که "سیران" دیگر در این دنیا نیست و شما و کلاس درس و مدرسه و همکلاسی های خود را برای همیشه ترک کرد.
راست میگویی اصلاً حواسم نبود، فکر کردم او هنوز زنده است.

از آخرین تصویری که از "سیران" در ذهنت داری برای ما بگو و چطور شد که او از همه بیشتر دچار سوختگی شد؟

زمانی که بخاری منفجر شد و آتش گرفت و جلوی در کلاس با آتش بسته شد "سیران " را دیدم که لباسهایش دچار سوختگی شده بود و با هر دو دست سعی می کرد آن را خاموش کند و با همان شلوغی و کنجکاوی خود در میان دود و آتش بطرف در کلاس رفت و خواست از در کلاس به بیرون برود، من کاملاً متوجه شدم که در مسیر خود از ناحیه صورت با لوله داغ بخاری برخورد کرد و به زمین افتاد و برای مدتی در میان آتش بی حرکت شد بعداز چند لحظه دوباره بلند شد و با هر دو دستش سعی میکرد آتش را از خود دور کند تا اینکه مردم رسیدند و پنجره را بیرون درآوردند و دانش اموزان را نجات دادند بعداز این صحنه دیگر "سیران" را ندیدم.

"یادگار جان" هیچ میدانی خوشبختانه سوختگی شما در مقایسه با سایر همکلاسی هایت از همه کمتر بود دلیل این را در چه می دانید؟

همه می گفتند چون من جثه کوچکی دارم کمتر صدمه دیدم ولی خودم میگم خدا منو دوست داشت و همچنین زود به زیر نیمکت رفتم تا بیشتر نسوزم. ای کاش همه همکلاسی هایم به زیر نیمکت ها می رفتند.

بعد از اینکه از در کلاس بیرون رفتی چه کسی تو را به بیمارستان برد؟

اصلاً هیچی یادم نیست فقط میدانم با چند نفر از همکلاسی هایم با یک ماشین به بیمارستان اعزام شدیم.

"یادگار خانم" در آن لحظه که آتش تمام کلاس را فرا گرفته بود و هنوز هیچ کمکی به شما نشده بود چه احساسی داشتید؟

فقط گریه می کردیم و داد می زدیم اما "ساریا رسول زاده" فریاد میزد من را حلال کنید، من را حلال کنید.

اکنون که به آغوش خانواده برگشته ای چه احساسی داری آیا دلت برای کلاس و مدرسه تنگ نشده است؟

خدا را شکر می کنم و اینقدر خوشحالم از اینکه از محیط بیمارستان جدا شدم و به خانه برگشتم خیلی هم دلم برای مدرسه و دوستانم تنگ شده است اما بدون آنها اصلاً نمی خواهم به مدرسه برگردم آخه دوست دارم همه با هم به کلاس درس برگردیم.

حالا که به خانه برگشته ای آیا برای دوستانت نگران نیستی؟ و بیشتر برای کدام یک از همکلاسی هایت ناراحتی؟

دلم برای همه انها تنگ شده است اما بیشتر برای "سیران"، وقتی مادرم گفت "سیران" مرده خیلی ناراحت شدم و درد خودم را فراموش کردم وبرای او گریه کردم.

"یادگار جان" حالا که به منزل برگشته ای چه درخواستی از خدا داری، یعنی اگه بتونی با خدا درد دل کنی به او چه می گویی؟

میگم خدا جون یک آرزو بیشتر ندارم، فقط ما را به روزهای اول مدرسه برگردان و "سیران" را دوباره پیش ما بفرست اخه او خیلی کوچیک بود چون هنوز تازه 10 ساله شده بود.

ولی این آرزو غیر ممکنه!

پس میگم خدایا آرزو دارم که زود منو پزشک کنی تا بتونم همکلاسی هایم  را درمان کنم.

آخرین حرفی که دوست داری بزنی چیه؟

دوستان خوبم دلم برای همه تون تنگ شده تورو خدا زود برگردید!!

برادر "یادگار" که در این گفتگو ما را همراهی می کرد گفت: این سومین حادثه  ناگواری است که در طول عمر 10 ساله "یادگار"برای او اتفاق می افتد او گفت :"یادگار" چند سال قبل دو بار از پشت بام به زمین افتاده است و این حادثه هم سومین حادثه دوران عمر 10 ساله اوست که امیدواریم دیگر با نجات از این حادثه برای او و دوستانش هیچ اتفاق تلخ و ناگواری رخ ندهد.

یادگار مصطفی نژاد جزو 29 دانش آموزی بود که صبح روز چهارشنبه 15 اذرماه سالجاری در حادثه آتش سوزی مدرسه شین آباد پیرانشهر به همراه دوستان خود دچار سوختگی شد و به مدت 8 روز در بیمارستان امام خمینی ارومیه بستری بود و خوشبختانه چون شدت سوختگی وی نسبت به همکلاسی هایش کمتر بود به همراه "کانی شریفی" جزو اولین مصدومانی بودند که با نظر پزشک خود از بیمارستان مرخص شد تا یکبار دیگر و پس از عبور از این حادثه تلخ و ناگوار برای رسیدن به آرزوهایش بر سر میز کلاس درس بنشینند و دوباره برای آینده خود و مملکت خویش مسیر تعلیم و تربیت را بپیمایند.


وضعیت وخیم زندانی سیاسی بلوچ در زندان تبریز


خبرگزاری هرانا - علی نارویی زندانی سیاسی بلوچ بر اثر شکستگی فک و بینی در دوران بازداشت، دچار عفونت فک و بینی شده است و همچنان از درمان‌های مناسب محروم است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، وضعیت جسمی و روحی علی نارویی زندانی سیاسی بلوچ که اکنون دوران محکومیت ۱۸ ساله خود را در زندان تبریز می‌گذراند وخیم گزارش شده است.

علی نارویی ۲۳ ساله فرزند غریب شاه در سال ۱۳۸۴ به اتهام اینکه برادرش (ص نارویی) جزء مخالفین رژیم است توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد.

وی که هم اکنون در زندان مرکزی تبریز بسر می‌برد، به عفونت فک و بینی مبتلا شده و این عفونت ناشی از شکسته شدن فک و بینی وی در زمان بازداشتش در وزارت اطلاعات زاهدان می‌باشد.

در طی دوران بازداشت و زندان با توجه به حاد بودن عفونت بینی و درخواست‌های او و خانواده‌اش جهت مداوای وی با هزینه شخصی، مسئولین زندان با این تقاضا نیز مخالفت کردند.

هم چنین خانواده وی درخواست انتقال این زندانی سیاسی به زندان زاهدان را داده‌اند که تاکنون موافقتی از طرف سازمان زندان‌ها و وزارت اطلاعات صورت نگرفته است.

یکی از نزدیکان علی نارویی به گزارشگر هرانا گفت: "هرگونه ملاقات با زندانیان سیاسی بلوچ و انتقال آنان باید با هماهنگی وزارت اطلاعات زاهدان باشد. در غیر این صورت سازمان زندان‌ها حق مداوای خارج از محوطه زندان و یا حق دادن ملاقات به خانواده‌های زندانیان سیاسی بلوچ را ندارد."

وی همچنین ادامه داد: "نامبرده با توجه به عفونت قبلی فک و بینی با توجه به سردی هوای تبریز و هوای زندان، در شرایط و وضعیت جسمی و روحی بدی قرار دارد و بهداری زندان که فاقد امکانات پزشکی و آزمایشگاهی است، تنها اکتفا به دادن چند عدد قرص و شربت نموده که جهت درمان سرماخوردگی و سرفه است."

علی نارویی سال ۱۳۸۴ در روستای سبزپوشان بخش نصرت آباد در سن ۱۶ سالگی بازداشت و مدت ۸ ماه را در وزارت اطلاعات زاهدان در بازداشت سپری کرد و در ‌‌نهایت به ۱۸ سال حبس تعزیری در تبعید زندان مرکزی تبریز محکوم گردید.

آکسیون اعتراضی به نقض حقوق بشر در ایران” مقابل وزارت امورخارجه بلژیک”




روز جمعه ۲۴ آذر ۱۳۹۱(۱۴ دسامبر ۲۰۱۲) در اعتراض به  اعدامهای گسترده و نقض حقوق بشر در ایران تحت حاکمیت ملا ها، ایرانیان هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران با دردست داشتن عکس شهدای اخیر مقاومت و زندانیان در بند هواداران سازمان مجاهدین خانم آلمیرا واضحان، ..... و نیز خانم نسرین ستوده در مقابل وزارات خارجه بلژیک در بروکسل یک اکسیون برگزار کردند. در این اکسیون برپایی یک صحنه نمایش اعدام سمبل اعدامهای روزانه در ایران را به نمایش میگذاشت. در جریان آکسیون نماینده و معاون دفتر وزارت امور خارجه با حضور در محل اکسیون با ایرانیان هوادار مقاومت دیدار نمود.

سپس یک هیئت از خانواده شهدای مجاهدین خلق و قیام کننده گان به وزارت خارجه بلژیک مراجعه کردند در دیدار با نماینده و معاون دفتر وزارت امور خارجه خواستار بستن سفارت رژیم ملاها  در بلژیک و بردن وضعیت نقض حقوق بشر رژیم ملاهای حاکم بر ایران به شورای امنیت شدند. هیئت ایرانیان هوادار مقاومت ایران متشکل از خانم ها راضیه پرندک و دکتر افسانه کاشفی” مسئول جامعه زنان ایرانی مقیم بلژیک” و آقای مهدی نوبری وضعیت حقوق بشر و اعدامها در ایران که به خاطر ترس از سرنگونی رژیم افزایش یافته را شرح داده و گفتند: در ایران مادر و خانواده ایرانیان آزادی خواهی که فرزندانشان به اشرف رفته اند دستگیر و بعد اعدام میشوند یا مورد ضرب وشتم بیرحمانه قرارمیگیرند. در حال حاضر تعدادی از این خانواده مثل خانم آلمیرا واضحان و....زیر اعدام هستند. هیئت گسترش مداخلات رژیم در منطقه و مشخصا در سوریه در وحشت از رسیدن نوبت سرنگونی رژیم خود ملاها را توضیح دادند و اضافه کردند که دیگر برای همگان مشخص شده  که مماشات  با این رژیم فقط و فقط فرصت دادن به پیشرفت رژیم در تهیه سلاح های کشتارهای جمعی است. هیئت همچنین افزود: سفارت خانه های رژیم در همه کشورها و مشخصا بلژیک مرکز صدور تروریسم و خرابکاری میباشد شما باید اقدام به بستن این مراکز تروریستی و بنیادگرایی بکنید، ما از وزارت خارجه میخواهیم که نقض حقوق بشر درایران را  که طی ماه گذشته بیشتر از ۳۰ نفر اعدام کرده  به شورای امنیت ببرند. تنها راه جلوگیری از اعدامها همانا سرنگونی ملا هاست.
نماینده و معاون دفتر وزارت امور خارجه که به گرمی از هیئت استقبال کرده بود گفت: بنظر ما هم مذاکره با این رژیم دیگر جواب ندارد و راه حل درستی نیست. ... در مورد بردن رژیم به شورا ی امنیت نیز هر کاری از دستمان بیاید میکنیم و در ژنو هم میتوانیم کمکتان بکنیم.