۱۳۹۱ دی ۳, یکشنبه

جان رضا شهابی فعال دربند کارگری در خطر است

خبرگزاری هرانا - رضا شهابی، فعال کارگری، عضو سندیکای کارگران اتوبوسرانی تهران و مسئول سابق واحد کارگری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران پیش‌تر از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی صلواتی به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال حبس و هم چنین به اتهام تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی نیز به پنج سال حبس محکوم شده بود؛ وی همچنین در این حکم به ۵ سال ممنوعیت از فعالیت سندیکایی و هفتاد میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شده بود.
وی که روز شنبه ۲۵ آذرماه به بیمارستان خمینی تهران اعزام شده بود، در پی بدرفتاری مامور اعزام و ممانعت از انجام آزمایشات ضروری اعلام اعتصاب غذا کرد.

۳۷۷ تن از فعالین کارگری، سیاسی، حقوق بشر، هنرمندان و روزنامه نگاران در خصوص لزوم توجه رسانه‌ای به اعتصاب غذای رضا شهابی بیانیه‌ای صاد کرده و در آن یاد آور شده‌اند: ما هرگونه بایکوت خبری یا به حاشیه راندن اخبار در مورد رضاشهابی و دیگر فعالین کارگری در زندان را محکوم می‌کنیم و به سهم خود می‌کوشیم این انحصار رسانه‌ای را بشکنیم. جان رضا شهابی در خطر است و سابقه حکومت ایران در برخورد با زندانیان معترض و بی‌تفاوتی آشکار نسبت به جان و سلامت آنان، نگرانی ما را بیشتر نموده است.

60 درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند


رادیو فرانسه: یک مقام مطلع خبر از رسیدن خط فقر در جمهوری اسلامی ایران به رقم 15 میلیون ریال داد، میزانی که به گفته کارشناسان حدود شصت تا هفتاد درصد مردم ایران را به عنوان فقیر نسبی در خود فرو میکشد. عاملی که باعث خواهد شد چرخه فقر در ایران ایجاد شود، چرخه ای که فقرا در آن هر روز فقیرتر از روز گذشته خواهند شد.

پس از مدت ها که انتشار بسیاری از آمارهای اقتصادی و اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران ممنوع شده، امروز یکی مقام مطلع از میزان خطر فقر در ایران خبر داد.
یکی از اعضای شورای عالی کار ایران خط فقر در ایران را یک میلیون و نیم عنوان کرد، رقمی که بیشتر توسط بسیاری از کارشناسان اقتصادی از جمله حسین راغفر پیش بینی شده بود.
اولیاء علی‌بیگی٬ عضو شورای عالی کار خط فقر واقعی در ایران را یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان اعلام کرد.
وی در این زمینه گفت:«دولت باید خط فقر واقعی را اعلام کند که براساس آخرین گزارش‌ها این نرخ بیش از یک میلیون و ۵۰۰هزار تومان برآورد شده است.»
او افزود این سطح هزینه برای خانواده‌ای چهار نفره است که شامل هزینه‌ درمان، پوشاک، آموزش و غیره است.
این عضو شورای عالی کار در ادامه اظهار کرده است: «دولت باید به عنوان عضوی از شورای عالی کار کارگرانی را که زیر خط فقر حقوق پرداخت می‌کنند از پرداخت مالیات معاف کند.»
وی همچنین پیشنهاد کرده «ستاد دستمزد راهکارهای لازم را برای افزایش حقوق و دستمزد واقعی تعیین کرده و دولت نیز از نظر حاکمیتی حق فقر واقعی و منصفانه‌ای تعیین کند.»
اما آیا این راهکارهای ارایه شده از سوی وی برای جبران فاصله بسیار بالای حقوق کارگران و کارمندان که چیزی بین 400 تا 800 هزار تومان است کافی است؟
احمد علوی اقتصاددان و استاد دانشگاه در سوئد در این زمینه با تاکید بر ناکافی بودن اقداماتی اینگونه عنوان میکند که حل مشکل اقتصادی و فقیرتر شدن هر روزه جامعه ایرانی با جراحی های کوچک اقتصادی قابل حل نیست و حتی با تصمیم های اقتصادی کلان نیز نمیتوان آن را حل کرد بلکه جمهوری اسلامی ایران باید برای حل مشکلات اینگونه خود دست به یک تصمیم گیری بزرگ سیاسی و حل مشکلات خود با جامعه جهانی بزند.
وی همچنین به بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت: رقم یک و نیم میلیون تومان برای خط فقر، یعنی چیزی حدود شصت تا هفتاد درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند که این به نوبه خود بدین معنا است که افزایش خطر فقر که محصول فرایندی دراز مدت است پیامدهای بسیار مهمی در اقتصاد ایران خواهد داشت و اقتصاد خانوار کوچک و کوچکتر خواهد شد، این موجب خواهد شد تا خانوار از هزینه در بخش هایی همچون آموزش، درمان و مسایل فرهنگی جلوگیری خودداری خواهد کرد.
عدم هزینه مناسب در این بخش ها بر سطح زندگی و کاریابی تاثیر میگذارد. خانواده ای که بودجه اش کوچک و کوچکتر میشود دچار اختلال میگردد. این خانواده نمی تواند آینده روشنی برای خود و فرزندان خود ترسیم کند و البته تربیت کودکان دچار مشکل خواهد شد.

قرار مجرمیت برای قضات متهم در پرونده‌ کهریزک


پرونده پرحادثه و بحث‌برانگیز «کهریزک» سرانجام و پس از گذشت حدود سه سال دادرسی با صدور قرار مجرمیت برای قضات متهم آن به دادگاه رفته است تا این بار قاضی «مدیرخراسانی» درباره سه متهم این پرونده تصمیم‌گیری کند.

به گزارش ایسنا، پرونده‌ی کهریزک که شاید بتوان گفت از جنجالی‌ترین پرونده‌های مرتبط با حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 است، ابتدا در دادسرای قضات تشکیل و سپس برای تکمیل به دادسرای کارکنان دولت ارجاع شد. این پرونده پس از چند مرحله رسیدگی، صدور قرار و اعتراض یه این قرار‌ها در نهایت پس از گذشت 41 ماه با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست برای سه متهم آن که هر سه از قضات سابق دادگستری استان تهران هستند، به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شده است.

پرونده کهریزک در تابستان 88 و در نتیجه مرگ سه جوان بازداشت‌شده در جریان حوادث پس از انتخابات گشوده شد. نگهداری بازداشت شدگان در کنار اراذل و اوباش، ضرب و شتم و نگهداری بیش از حد ظرفیت افراد در این بازداشتگاه، در نهایت به مرگ محسن روح‌الامینی، محمد کامرانی‌ و امیر جوادی‌فر منجر شد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی مرداد ماه سال 1388، دستور تعطیلی بازداشتگاه «غیراستاندارد» کهریزک را صادر کردند. دستور ایشان از طریق سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی به دادستانی تهران ابلاغ شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین دری نجف‌آبادی دادستان سابق کل کشور نیز درهمان ایام در جمع خبرنگاران، گفته بود، «متاسفانه غفلت و سهل‌انگاری بعضی از برادران باعث شد حادثه کهریزک و بعضی از حوادث تلخ دیگر که قابل دفاع نیست بوجود آید و طبیعتا باید با دستگاه‌ها و افرادی که تخلف کرده‌اند، برخورد شود. هیچ‌کس از رهبری تا رییس قوه قضاییه و دادستانی، اجازه نمی‌دهد بازداشتگاه غیر استاندارد در کشور وجود داشته باشد و افرادی در بازداشتگاه غیر استاندارد نگهداری شوند، اگر قاضی هم در این زمینه مقصر باشد با وی برخورد می‌شود.»

سردار اسماعیل احمدی‌مقدم نیز در همان ایام با بیان این که در بازداشتگاه کهریزک قطعا توسط ناجا کوتاهی‌هایی صورت گرفته است، اعلام کرد که دستور تنبیه افرادی که این کوتاهی را انجام داده‌اند، صادر شده است.

بر اساس این گزارش، مدت‌ها موضوع شکایت خانواده‌های کشته‌شدگان از سه قاضی مرتبط با این پرونده در دادسرای کارکنان دولت مطرح بود و در این رابطه استعلام از مراجع ذی‌ربط و تحقیقات لازم انجام شد. در ابتدا رسیدگی به پرونده مذکور در دادسرا منجر به صدور قرار منع تعقیب شد که با شکایت شکات و ارسال پرونده به دادگاه عمومی، قرار صادره لغو می‌شود. اکنون پرونده با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران رفته است.

مدیر خراسانی، رییس شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران نیز در گفت‌وگو با ایسنا و با اشاره به ارسال پرونده سه قاضی کهریزک از دادسرای کارکنان دولت به شعبه تحت تصدی‌اش، گفته بود که مطالعه این پرونده در دستور کار شعبه قرار گرفته است.

به گزارش ایسنا، عملکرد قوه قضاییه در این پرونده از سوی برخی از صاحب‌نظران و اهالی سیاست قاطع عنوان شده اما این درحالی است که افکار عمومی و منتقدان رسانه‌ای نیز بر این عقیده‌اند که رسیدگی به این پرونده بیش از حد گرفتار اطاله دادرسی شده است. آنها تاکید دارند که اگر به پرونده‌ی آمران و مقصران حادثه کهریزک زودتر رسیدگی می‌شد، ماجرایی مانند مرگ «ستار بهشتی» اتفاق نمی‌افتاد.


نام همه مزدوران رژیم که در لیست تحریم هستند


خبرگزاری دانشجو (بسیح): در طی سالیان گذشته کشورهای عضو اتحادیه اروپا در اقدامی نسنجیده و پیرومنشانه از آمریکا با نشان دادن عدم استقلال و الگوبرداری از کشور آمریکا تحت عناوین بسیاری اقدام به تحریم‌های مقام‌های اجرایی، اقتصادی، قضایی و نظامی و چهره‌های سیاسی جمهوری اسلامی کردند.

نگاهی اجمالی به تحریم‌های گسترده مالی و تجاری و نگاهی گسترده‌تر به افراد و مقام‌های تحریم‌شده ایرانی توسط اتحادیه اروپا:

الف) تحریم‌های شخصیت‌های نظامی:

۱- اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی
۲- عبدالله عراقی، رئیس انصارحزب الله (اعلام شده از سوی تحریم کنندگان)
۳- سردار علی فضلی، جانشین فرمانده بسیج
۴- حسین همدانی، فرمانده سابق سپاه محمد رسول الله(ص)
۵- محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران
۶- علی خلیلی، معاون بهداری قرارگاه ثارالله (اعلام شده از سوی تحریم کنندگان)
۷- بهرام حسینی مطلق، فرمانده لشگر سیدالشهداء
۸- محمدرضا نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین
۹- احمدرضا رادان، جانشین نیروی انتظامی
۱۰- عزیزالله رجب‌زاده، رئیس سابق پلیس تهران
۱۱- حسین ساجدنیا، رئیس پلیس تهران
۱۲- حسین طائب، معاون اطلاعات سپاه
۱۳- سیدحسن فیروزآبادی، فرمانده کل ستاد نیروهای مسلح
۱۴- محمد حجازی، فرمانده قرارگاه ثارالله
۱۵- نبی‌الله حیدری، رئیس پلیس فرودگاه‌های کشور
۱۶- یدالله جوانی، رئیس سابق اداره سیاسی سپاه
۱۷- مسعود جزایری، معاون فرهنگی ستاد کل
۱۸- محمدصالح جوکار، رئیس سابق سازمان بسیج دانش آموزی
۱۹- بهروز کمالیان، مدیر گروه امنیت سایبری آشیانه

بنا بر این گزارش، سرلشگر حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در خصوص تحریم‌ مقام‌های نظامی چنین گفت: تحریم‌های مقامات نظامی ایران بیشتر شبیه یک شوخی و تفریح است تا تحریم و تحریم‌ها در نهایت شکست خواهد خورد.

وی در بخش‌های دیگری از صحبت‌هایش رو به مقامات اروپایی و آمریکایی چنین می‌گوید: این مقامات نظامی که شما تحریم کرده‌اید در داخل ایران از هیچ ثروت و سرمایه‌ای برخوردار نیستند چه رسد به اینکه در بانک‌ها، موسسات مالی اروپایی و امریکایی سرمایه گذاری کنند پس وقتی چیزی وجود ندارد چه چیزی را تحریم می‌کنید.

ب- مقام‌های قضایی:

۱. سیدحسن شریعتی، رئیس کل دادگستری تهران
۲. قربانعلی دری نجف‌آبادی، دادستان کل سابق ایران
۳. حسن حداد، قاضی شعبه ۲۶انقلاب
۴. سیدمحمد سلطانی، قاضی دادگاه انقلاب مشهد
۵. علی‌اکبر حیدری‌فر، قاضی دادگاه انقلاب
۶. عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان کل تهران
۷. محمد مقیسه، قاضی و رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب
۸. غلامحسین محسنی اژه‌ای، دادستان کل ایران
۹. عباس پیرعباسی، قاضی شعبه ۲۶ و ۲۷ انقلاب
۱۰. امیر مرتضوی، معاون دادستان مشهد
۱۱. عبدالقاسم صلواتی، رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب
۱۲. مالک اژدر شریفی، رئیس کل دادگستری آذربایجان شرقی
۱۳. احمد زرگر، قاضی شعبه ۳۶ تجدید نظر
۱۴. علی‌اکبر یساقی، قضای دادگاه انقلاب
۱۵. مصطفی بزرگ‌نیا، رئیس بند ۳۵۰ اوین
۱۶. غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان ایران
۱۷. فرج الله صداقت، معاون مدیر کل زندان تهران
۱۸. محمدعلی زنجیره‌ای، معاونت توسعه مدیریت
۱۹. علیرضا آوایی، رئیس کل دادگستری تهران
۲۰. جابر بانشی، دادستان شیراز
۲۱. مصطفی برزگر گنجی، دادستان قم
۲۲. محمدرضا حبیبی، دادستان عمومی اصفهان
۲۳. موسی خلیل‌اللهی، دادستان عمومی و انقلاب تبریز
۲۴. مجتبی ملکی، دادستان کرمانشاه
۲۵. مهرداد امیدی، مدیرکل جرایم رایانه‌ای اگاهی
۲۶. محمود سالارکیا، معاون دادستان
۲۷. حسین ذبحی، معاون قضایی دادستان کشور
۲۸. محمدکاظم بهرامی، رئیس سازمان قضایی نیروی انتظامی
۲۹. حجت‌الله سوری، مدیر بازداشتگاه اوین
۳۰. عزیز حاج محمدی، قاضی فعلی شعبه ۷۱
۳۱. محمدباقر باقری، معاون دادگستری خراسان
۳۲. حسین آخریان، رئیس بند یک رجایی شهر.
۳۳.حسن شریعتی رئیس دادگستری خراسان.

در ادامه این گزارش کارشناسان قضایی در خصوص تحریم‌های مقامات قضایی ایران تأکید کردند: هدف اصلی از تحریم‌های مسئولان قضایی به طور یقین از بین بردن استقلال قوه قضاییه است و این در حالی است که در داخل کشور ایران نیز کسی نتوانسته استقلال قوه قضاییه را خدشه‌دار کند و برای اثبات مدعای خود دستگیری مهدی هاشمی، فائزه هاشمی و جوانفکر و برخی از مسئولان مالی در زمینه اختلاس و تسلیم نشدن در برابر فشار داخلی را ذکر کرده‌اند.

ج) مقام‌های اجرایی و اقتصادی:

۱.محمود عباس‌زاده مشکینی، مدیر کل سابق انتخابات وزارت کشور
۲.حسین طلا، فرماندار سابق تهران
۳.مرتضی تمدن، استاندار تهران
۴.مرتضی بختیاری، وزیر دادگستری
۵.سید محمد حسینی، وزیر ارشاد
۶.حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات
۷.احمد عزیزی، معاون رئیس بانک ملی در لندن
۸.داوود بابایی،‌رئیس تحقیقات لژستیکی
۹.حسن بهادری، مدیر عامل بانک آریا
۱۰.شمس‌الدین بوریری، معاون انرژی اتمی
۱۱.پیمان بروجردی، رئیس بانک رفاه
۱۲.کامران دانشجو، وزیر علوم
۱۳.عبدالناصر همتی، مدیر عامل بانک سینا
۱۴.میلاد جعفری، بازرگان کالا
۱۵.علی کریمیان، بازرگان کالا
۱۶.مجید خوانساری، مدیر عامل شرکت بازرگانی
۱۷.محمدرضا مس‌گریان، مدیر عامل بانک بین‌المللی پرشیا
۱۸.محمد محمدی، مدیر عامل ماستا
۱۹.محمدحسن محبیان، مدیر عامل پست بانک
۲۰.محمدصادق ناصری، رئیس موسسه تحقیقات
۲۱.محمدرضا رضوانی‌زاده، مدیر عامل شرکت سوخت هسته‌ای
۲۲.صدقی، مدیر عامل ساخت نیروگاه هسته ای
۲۳.بهمن والیکی، مدیر عامل بانک توسعه صادرات
۲۴.جواد آل‌یاسین، رئیس مرکز تحقیقات و فناوری و انفجار
۲۵.زووار، مدیرعامل بانک پرشیا در دبی
۲۶.حسین‌ الله‌کرم، رئیس حزب انصار
۲۷.صادق محصولی وزیر سابق رفاه .

عبارت "خلیج" بجای خلیج فارس در موزه لوور


محسن شمس/ کارشناس ارشد پژوهش هنر
http://www.iranpressnews.com/source/images/01/khalij-fars.bmpبه عکس بالا نگاه کنید.... یک نقشه است. نقشه تاریخی ساده، اطلاعات زیادی هم در نقشه نیست. فکر می کنید کجا نصب شده باشد. ...

این عکسی از نقشه ای است که روی دیوار بخش "تمدن ایران" در موزه لوور در شهر پاریس نصب شده است و قرار است راهنمای بازدید کنندگان موزه در کنار آثاری که به نمایش گذاشته شده باشد. و اطلاعات و آگاهی آنها را از موقعیت جغرافیایی و تاریخی این آثار کامل کند.

پیش از این جسته و گریخته اخباری خوانده و شنیده بودم. که موزه لوور نام "خلیج فارس" را از راهنمای خود حذف کرده و بجای آن از واژه "خلیج" استفاده کرده است. تا اینکه در شهریور ماه سالجاری طی سفری که به پاریس داشتم فرصتی شد تا بازدیدی هم از موزه لوور داشته باشم. این عکس ها را نیز در همین تاریخ ( 12 سپتامبر سال 2012 برابر با 22 شهریور 1391 ) در سالن "تمدن ایران" موزه لوور عکاسی کردم.

موزه لوور، موزه لوور است. به نظرم نیازی به توضیح بیش از این نداشته باشد. در حد یک دانشجوی رشته هنردراندازه گذراندن، حتی 2 واحد درس تاریخ هنر در ترم اول هم می شود فهمید که موزه لوور چه جایگاهی از نظر علمی، تاریخی و فرهنگی دارد. همینطور موزه بغداد، موزه ملی ایران، موزه ارمیتاژ، موزه سنت پطرزپورگ و یا بریتیش میوزیوم و... اینها به قدمت تاریخ و به اعتبار علم، نگهدار، امانتدار و معرف فرهنگ و تمدن، ریشه ها، تاریخ و هویت جوامع بشری هستند. نه برای امروز و نه فقط برای پاریس، تهران، بغداد و ... بلکه برای فردا و فرداها و برای همه بشریت و همه نسلها .... این مراکز برای اهل علم، تحقیق و نظر همیشه محل رجوع و استناد، بوده و هستند.

شاید اگر این اقدام (خطا و تحریفی که در نقشه دیدید) در پشت منوی یک کافه، یا راهنمای یک تاکسی یا حتی برشوری در یک شرکت هواپیمایی بود، این اندازه مهم نبود و آن را به حساب شیطنت های معمول و این روزهای این همسایگان خورد نابخرد می گذاشتم و رد می شدم. ولی اینجا پاریس بود و من در موزه لوور ایستاده بودم. ... بسیار تاسف خوردم، که حتی طعم دلارهای نفتی هم تا اینجا و این حد نفوذ کرده... که می تواند اعتبار این مدعیان هنر و علم و تحقیق را تا این اندازه کوتاه کند.

سابقه مختصر حضور آثار تاریخی و فرهنگی ایران در موزه لوور به این شرح است :
خانم مادام ژان دیولا فوا به اتفاق همسرش مارسل اوگوست دیولافوا (مهندس راه ساختمان و باستان شناس فرانسوی) برای کاوش های باستان شناسی، در دوره قاجار و مقارن با سلطنت ناصرالدین شاه، از سوی دولت فرانسه برای سفر به ایران و عثمانی ماموریت داشته اند. این زوج باستان شناس در سال های 1881 و 1884 و 1886 سه مرتبه به ایران مسافرت می کنند. در اولین مسافرت آنها از طریق بنادر جنوبی ایران وارد منطقه خوزستان و فارس می شوند. طی این سفر و سفرهای بعدی اشیای باستانی پرشماری بوسیله این زوج از کاخ های هخامنشی داریوش بزرگ و اردشیر دوم در شوش از طریق کشتی ای که از سوی دولت فرانسه برای این امر در بصره آماده شده بود به فرانسه و پاریس منتقل می شود و هم اکنون در موزه لوور در معرض نمایش قرار دارند. مشاهدات، گزارشات و مستندات سفر دیولافوا نیز در دو کتاب منتشر شده است.

اشاره به خاطرات ناصرالدین شاه از سفر سوم فرنگ و ملاقات مادام دیو لافوا در موزه لوور هم خالی از لطف نیست :

"امروز هم‌ می‌خواستیم‌ اسباب‌های‌ دلافوا را ببینیم که‌ از شهر سوس {تلفظ فرانسه} که‌ شوشتر باشد بیرون آورده‌ است... داخل‌ اطاقی که‌ اسباب های دلافوا بود شدیم. اگرچه‌ اسباب های زیادی‌ نیاورده است‌ ولی این‌که آورده‌ است خوب است. صورت سربازهای دارا آورده، سنگهای بزرگ که آن‌وقت ستون عمارت دارا بوده و تمام را حجاری کرده بودند و شکل گاو داشت آورده بود و از این قبیل، خیلی چیزهای‌ خوب بود، همه را تماشا کردیم..."

مدیران موزه لوور ، باید پاسخگوی این سئوال باشند :
در طی سفرهایی که در این سال ها، هیات فرانسوی برای دسترسی به مناطق تاریخی، فرهنگی و تمدنی شوش (ایران امروز) و کلده و بین النهرین (عراق امروز) داشته اند و از طریق راه دریایی خلیج فارس به بنادرجنوبی (احتمالا بصره و خرمشهر) رسیده و وارد ایران شده و به بررسی کاوش در منطقه پرداخته و سپس اشیاء به یغما برده را بوسیله قاطر از طریق دشت های شوش، سوسنگرد و حمیدیه به کشتی فرانسوی مستقر در بندر بصره رسانده (یادداشتها و تصاویر طراحی های این نقل و انتقالات در گزارشات دیولافوا مستند است.) آیا نقشه ی راهی که در دست داشته اند، همین نقشه بوده است؟ آیا خانم دیولافوآ و همسر محترم ایشان در این منطقه تاریخی، فرهنگی و تمدنی بدنبال "خلیج" بوده اند یا "خلیج فارس"؟

کارشناسان موزه بهتر نیست یکبار دیگر اسناد موجود در گنجینه های موزه را بررسی کنند و نقشه ها و دست نوشته های خانم دیولافوا را با اطلاعات این نقشه مطابقت داده و همان ها را برای مشاهده مردم قرار دهند تا بدانند که اگر آنان برای یافته ها، داشته های علمی و آکادمیک حتی منتشر شده خود ارزش و اعتبار کافی قایل نیستند که حاضر هستند آن را به هر قیمتی معامله و تحریف کنند ولی حداقل احترام بازدید کنندگان فرهیخته و آگاه خود را حفظ کرده و بیش از این با شعور ایشان بازی نکرده و اینگونه به مخاطبین خود آدرس غلط ندهند.

هرچند وقتی می شنویم که امارات متحده عربی برای تاسیس شعبه موزه لوور در ابوظبی،حدود یک میلیارد دلار پرداخت کرده است. بعید می دانم دیگر کارشناسی از موزه لوور فرصت بازخوانی و باز روایی این حقایق را داشته باشد.

مدیران و دست اندرگاران موزه لوور باید بدانند این خبط و خطای آنها به هر دلیل و هرقیمتی که صورت گرفته باشد از دید هیچ علاقه مند و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ در دنیا، نادیده نمی ماند و این اقدام بجز بی اعتباری و بی ارزش کردن جایگاه علمی و آکادمیک این موزه نتیجه ایی دیگر درپی نخواهد داشت.

برای اعتراض به این اقدام غیر علمی و غیر فرهنگی، لطفا پیام زیر را از طریق ای میل و شبکه های اجتماعی به آدرس موزه لوور (LOUVRE MUSEUM)پست کنید:

“PERSIAN GULF” IS “PERSIAN GULF” FOR EVER
• نشانی اینترنتی موزه لوور: http://www.louvre.fr/en
• ای میل رئیس موزه لوور: henri.loyrette@louvre.fr

رونمایی از «سرلشگر بدهکاران بانکی» بدهی وی فقط به یکی از بانک های دولتی برابر با 600 میلیارد تومان

در ادامه افشاگری های پیشین بازتاب درباره دانه درشتهای اقتصادی، خبرنگار «بازتاب» از سرلشگر بدهکاران بانکی رونمایی می کند.
 به گزارش خبرنگار «بازتاب»، سرلشگر بدهکاران بانکی گروه است به اسم آبدارها که بدهکاری این گروه فقط به یکی از بانک های دولتی برابر با 600 میلیارد تومان به قیمت دلار هزار تومانی یعنی 600 میلیون دلار است.
 جالب اینجاست که احمدی نژاد در حالی از وجود سیصدنفر که 60 درصد نقدینگی کشور را در اختیار قرار دارند، سخن می گوید که امثال جناب آبدارها که در صفحه اول فهرست آن 300 نفر هستند، جز با حمایت اعضای ارشد دولت نمی توانستند چنین حجم بزرگی از تسهیلات بانکی را دریافت کنند.
 همچنین در شرایطی که بانکها از مردم عادی برای وام ازدواج 2 میلیون تومانی چند نوع وثیقه و ضمانت می گیرند، دویست میلیارد تومان ناقابل از مبلغ فوق بدون وثیقه است.
 اسامی تعدادی از شرکت هایی که آبدارها با نام آنها وام گرفته است، به شرح زیر می باشد:
تجارت ربیع نقش جهان
بهینه توسعه سپاهان
جهان مدار جی
صنایع امیرکبیر غرب
کوشا فولادکیا
الماس موتور سپاهان
سیکلت پارت کویر
سیمان نور آسیا
الماس موتور اپاندا
آسمان پویای البرز
باران آوران توس مشهد
داناپک سپاهان
طراحان پیشگام نقش جهان
عقیق کاران فولاد
فولاد پاس
لوله و پروفیل میلاد نقش جهان
مرات پیشرو سپاهان
اخوان سپهر سپاهان
تجارت نغمه
زرین گستر ترشیز
نسیم صنعت چوب
الوند جاودان
ثمین گوهر بعثت
تجارت سراج زاینده رود
دانا تک سپاهان

ذوب آهن اردبیل
عطر یاس سپاهان
فولاد برازجان
آجر هراب پاسارگاد
تجارت معراج صفه
تجارت منیر صفاهان
چاپ نوآوران توحید
ساختمان سازان اصفهان

شیراز کندو
انرژی گستر سپاهان
توسعه صنایع چوب نگین طاوس
زرین گستر ترشیز

تکمیلی: پیرو پیگیریها برخی از اعضای نزدیک به خانواده آبدار ، مشخص کردید گروه آبدارها مرکب از تعدادی از افراد است که بخشی از آنها برادر وپسرعمو بوده، و برخی نیز افراد مستقلی هستند که بدهی آنها ارتباطی به خانواده آبدار ندارد.
براساس این اظهارات، بانک ملی مجموع بدهی اخوان آبدار 95 میلیارد اعلام کرده که 35 میلیارد آن باقی مانده است و بخش دیگر خانواده آبدار نیز کمتراز یکصد میلیارد تومان می باشد و این بدهی که درگزارش ذینغع واحد بنام گروه آبدارها ثبت شده است متعلق به تعداد دیگری از دانه درشتهای اقتصادی است.

نسرين ستوده در مراسم خاکسپاری مادرش حاضر شد

نسرين ستوده، وکيل زندانی با حضور مأموران در مراسم خاکسپاری صفوری فخريان، مادرش شرکت کرد.

تارنمای تغيير برای برابری نوشت، امروز شنبه دوم دی‌ماه مادر نسرين ستوده، صفوری فخريان در حضور نسرين به خاک سپرده شد.

به گفته يکی از مادران کمپين يک ميليون امضا، هنگامی که خانواده، دوستان و ياران نسرين ستوده برای خاکسپاری مادر نسرين ستوده حاضر بودند، حضور ناگهانی نسرين ستوده مجلس عزای مادرش را با اشک توأم با غم و شادی آميخت.

نسرين ستوده به مدت سه ساعت با حضور مأموران اجازه داشت در مراسم خاکسپاری مادرش شرکت کند. پس از خاکسپاری و صرف غذا و ديدار با دوستان و شرکت‌کنندگان در مراسم خاکسپاری، مأموران او را به زندان اوين بازگرداندند.

ستوده ضمن سپاس از همه ياران و همراهانش گفت: "امروز مادرم با فقدانش مسبب حضور من در کنار فرزندان و دوستان و يارانم شد."

وی از تلاش‌های فعالان جنبش زنان در ايران و خارج قدردانی کرد و گفت: "همه ما برای يک آرمان کار می‌کنيم فقط به پايداری و صبر و متانت نياز داريم تا به آرمان‌هايمان برسيم."

نسرين ستوده در مراسم خاکسپاری مادرش: همه ما برای يک آرمان کار می‌کنيم فقط به پايداری و صبر و متانت نياز داريم تا به آرمان‌هايمان برسيم
اين حقوقدان خطاب به همراهانش گفت: "اميدوارم روزی در کنار هم پيروزی آرمان‌های خود را جشن بگيريم."

نسرين ستوده از زمان بازداشت تاکنون از هرگونه ملاقاتی با مادر، پدر و برادرش محروم بود.

صفوری فخريان، مادر نسرين ستوده، بعد از ظهر پنج‌شنبه ۳۰ آذرماه از دنيا رفت. در حالی که هيچگاه‌ به درخواست‌های وی برای ملاقات با دخترش در زندان اوين پاسخ مثبت داده نشد.

پدر نسرين ستوده نيز که به هنگام دستگيری دخترش، در بخش مراقبت‌های ويژه بيمارستان بستری شده بود در مهرماه ۱۳۸۹ درگذشت.

آن زمان، درخواست اين وکيل دادگستری برای ديدار با پدرش از سوی مقام‌های قضائی بی‌پاسخ مانده بود.

به گزارش کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران، رضا خندان همسر نسرين ستوده با اشاره به اين‌که در ماه‌های اخير خانواده نسرين ستوده پيگيری‌های متعددی برای اجازه ملاقات نسرين با مادرش را داشتند، گفت: "با توجه به وخامت حال مادر نسرين، خواهرش مرتب برای امکان ملاقات پيگيری می‌کرد."

وی افزود: "واقعاً برای آن‌ها کاری نداشت که يک ساعت نسرين را از اوين به خانه مادرش ببرند اما اين اتفاق نيفتاد."

رضا خندان که پيش از مراسم خاکسپاری سخن می‌گفت با اشاره به ناراحتی گوارشی و ضعف شديد بدنی نسرين ستوده گفت: "ما از هر کانالی که فکر می‌کرديم اقدام کرديم تا بتوانيم برای نسرين مرخصی استعلاجی بگيرم. به دفتر دادستان تهران، نمايندگان مجلس و ديگر مسئولان رفتم و خود نسرين هم از داخل زندان تقاضا کرد اما تاکنون هيچ‌کس پاسخی نداده است."

صفوری فخريان و مهراوه خندان، مادر و دختر نسرين ستوده

نسرين ستوده ۱۳ شهريورماه ۱۳۸۹ بازداشت شد و به ۱۱ حبس تعزيری، ۲۰ سال محروميت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعيت از خروج از کشور، محکوم شد. زندان او در دادگاه تجديدنظر به شش سال کاهش يافت.

وی به‌تازگی در اعتراض به وضعيت خود در زندان و ممنوع الخروجی دختر ۱۲ ساله‌اش از ايران ۴۹ روز دست به اعتصاب غذا زد.

چند روز پيش مراسم اهدای جايزه آزادی انديشه ساخاروف از سوی پارلمان اروپا به نسرين ستوده و جعفر پناهی فيلمساز مطرح ايرانی با حضور شخصيت‌های حقوق بشری و سياسی ايران و اروپا در استراسبورگ برگزار شد.

نسرين ستوده پيش از اين برنده جايزه حقوق بشر سازمان حقوق بشر بين‌الملل در سال ۲۰۰۸ نيز شده است.