۱۳۸۹ شهریور ۳۱, چهارشنبه

دستگاه قضایی رژیم حکم اعدام 24 نفر را تائید کرد

واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در گزارش ماهانه شهریور ماه از اجرای حکم اعدام دستکم 12 زندانی خبر داد.

بنا بر این گزارش، مقامات قضایی جمهوری اسلامی به دلیل همزمانی نیمه اول شهریور ماه با ماه رمضان، اجرای حکم اعدام را به نیمه دوم این ماه موکول کرده و بدین ترتیب اجرای حکم 12 تن محرز شده است.

در ادامه این گزارش آمده است، در طی ماه گذشته دست کم حکم اعدام برای 12 تن صادر و یا تائید شده است که یک مورد از احکام تاییدی مربوط به زندانیان سیاسی حبیب الله گلپری پور بوده است و دو مورد مربوط به تائید حکم سنگسار دو زندانی به نامهای "ولی جانفشانی" و"ساریه عبادی" است.

در این بین یک نوجوان به نام ساسان پاکدل از اعدام رهایی یافت و هم چنین حکم اعدام یک زندانی سیاسی به نام عبدالرضا قنبری به حبس تعزیری تقلیل یافت.

این گزارش می افزاید 4 زندانی سیاسی به نامهای محمد علی حاج آقا یاری، ناصر شه بخش، خان لعل محمد شه بخش و خالد شه بخش و دو زن به نامهای سکینه محمدی و محبت محمودی در آستانه اعدام قرار دارند.

زندانی زن محکوم به اعدام در شرایط وخیم جسمی

یکی از زنان دستگیر شده روز عاشورا و محکوم به اعدام در شرایط وخیم جسمی است
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"،وضعیت جسمی زندانی سیاسی فرح واضحان یکی از دستگیر شدگان محکوم به اعدام روز عاشورا که از ناراحتی حاد قلبی رنج می برد در وضعیت وخیم جسمی است.بازجویان وزارت اطلاعات از درمان وی در بیمارستانهای خارج از زندان ممانعت به عمل می آورند.
زندانی سیاسی فرح (آلمیرا) واضحان 18 شهریور ماه به دلیل حاد شدن ناراحتی قلبی اش ناچار شدند او را به سی.سی. یو بیمارستان مدرس تهران منتقل کنند. خانم واضحان در حالی که در شرایط وخیم جسمی بسر می برد دستان و پاهای او را با دست بند و پابند به تخت بیمارستان بسته بودند و در اتاق سی .سی.یو 3 نفراز مامورین سرکوبگر بطور دائم حضور داشتند. این در حالی است که بیماران قلبی که در حالت استراری بسر می برند باید ازهرگونه استرس بدورباشند.پزشکان معالج خانم واضحان در بیمارستان مدرس در حال انجام آزامایشات لازم برای درمان او بودند که بازجویان وزارت اطلاعات دستور بازگرداندند وی به زندان اوین را دادند و او با وضعیت وخیم جسمی به زندان بازگردانده شد.
زندانی سیاسی فرح واضحان علاوه بر ناراحتی قلبی که در شکنجه گاه مخوف 209 دچار آن شده است از ناراحتیهای دیگری مانند فقر شدید آهن رنج می برد و این ناراحتی او به حدی حاد است که ماهی یک بار در بیمارستان باید بستری شود. اما از زمان دستگیریش تاکنون از درمان وی خوداری کرده اند و این مسئله باعث شده است که وضعیت جسمی اش وخیم گردد و جان او در معرض خطر جدی قرار گیرد.
زندانی سیاسی فرح واضحان 49 ساله و خانه دار می باشد. او دو روز پس از اعتراضات گسترده عاشورا با یورش مامورین وزارت اطلاعات به منزلشان همراه با همسر و 2 فرزندش دستگیر و به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شدند. همسرش محمد علی معماری 58 ساله و دو فرزندانش (یسنا معماری 25 ساله و مهدی معماری 27 ساله) که 1 ماه در سلولهای انفرادی بسر بردند و در طی این مدت تحت شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشتند.یسنا معماری دختر خانم واضحان دچار سرطان لنف و در حال درمان بسر می بردند.او به مدت یک ماه در سلولهای انفرادی و تحت شکنجه های غیر انسانی قرار داشت و زمانی که شرایط جسمی اش حاد گردید آنها را بطور موقت از زندان آزاد کردند.
خانم واضحان بیش از 40 روز در سلولهای انفرادی بند 209 تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار داشت و بعد آن به بند زنان زندان اوین منتقل شدند.او چند بار به شعبه 15 دادگاه انقلاب برده شد و صلواتی به دروغ به این خانواده گفته بود که او بزودی آزاد خواهد شد و با این وعده ها خانواده واضحان را فریب می داد.زندانی سیاسی فرح واضحان 13 تیر ماه در شعبه 15 دادگاه انقلاب توسط قاضی فرمایشی صلواتی به حکم ضد بشری اعدام محکوم شد.
فردی با نام مستعار علوی و سعید شیخان از سربازجویان و زارت اطلاعات و شکنجه گران بند 209 زندان اوین به او اتهامات واهی و دروغینی مانند؛ محاربه ،تبلیغ علیه نظام از طریق ارتباط با گروهک،توهین به رهبری نسبت دادند.
وکیل خانم واضحان و خانواده اش به این حکم ضد بشری اعتراض کردند و گفته می شود که پرونده او در حال حاضر در شعبه 31 دیوان عالی کشور تحت بررسی است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،صدور حکم ضدبشری اعدام ،نگهداری زندانیان سیاسی با شرایط وخیم جسمی در زندان وعدم درمان آنها که در شرایط حاد بسر می برند را به عنوان یک جنایت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر ،گزارشگران ویژه زنان و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل برای گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.

31 شهریور 1389 برابر با 22 سپتامبر 2010
گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
گزارشگر ویژه زنان سازمان ملل متحد

گزارش یک سایت خبری کرد از انفجار امروز مهاباد

.....تعدادی از مقامات و وزرا به‌ دعوت شهردار و فرماندار مهاباد در این مراسم حضور داشتند‌ و محتمل است که‌ آنان هدف حمله‌ بوده‌ باشند.


صبح امروز، ساعت 10:30 دقیقه‌ به‌ وقت محلی، چهارشنبه‌ 22 سپتامبر 2010، انفجاری در مراسم سان و رژه نيروهاى مسلح در مهاباد روى داد. انفجار در میدان "مادر" این شهر به‌ وقوع پیوسته‌ است. بیمارستان شهر شلوغ می باشد و مجروحان که‌ از اعضا و همچنین خانواده‌های عوامل محلی رژیم بوده‌اند، به‌ آنجا منتقل شده‌اند. گفته‌ می شود که‌ در نتیجه‌ انفجار مذکور تعدادی کشته‌ و زحمی شده‌اند.
استاندار آذربایجان غربی تعداد مجروحان این حادثه را 9 کشته‌ و 15 مجروح اعلام کرده‌ است و احتمال می رود که‌ تعداد آنان بیشتر شود.
در جایی که‌ تاکنون هیچ حزب و گروهی مسئولیت حادثه‌ی مذکور را برعهده‌ نگرفته‌؛ اما استاندار آذربایجان غربی نیروهای اپوزیسیون کرد را مسبب این حادثه معرفی کرده‌ است.
طبق آخرین خبرها که‌ دقایقی پیش به‌ سایت بیانی رسیده‌ است، تاکنون 3 روایت در سطح شهر به‌ گوش می رسد: روایت اول که‌ بیشتر نظامیان روی آن تاکید دارند این است که‌ یک نفر با پوشیدن لباس زنانه‌ خود را منفجر کرده‌ است و عملیات از نوع انتحاری بوده‌ است، اما با توجه‌ به‌ این که‌ تاکنون عملیات انتحاری در کردستان سابقه‌ نداشته‌ است این نظریه‌ چندان درست به‌ نظر نمی رسد.
نظریه‌ دوم اینست که‌ کسی که‌ بمب را منفجر کرده‌ است، خود جان سلامت به‌در برده‌ و از محل گریخته‌ است. منبع ما تاکید دارد که‌ کشته‌ و زحمی شدگان آن حادثه‌ بیشتر از خانواده‌های عوامل محلی رژیم بوده‌ و از مردم عادی احتمالا زحمی و یا كشته‌ نشده‌ است.
و نظریه‌ی آخر اینکه‌ تعدادی از مقامات و وزرا به‌ دعوت آقای محمودزاده‌، شهردار، و فرماندار این شهر در مهاباد حضور داشته‌ و محتمل است که‌ آنان هدف آن حمله‌ بوده‌ باشند.
فضای شهر امنیتی است. هلیکوپترها هم اکنون بر فراز شهر به‌ پرواز درآمده‌ و ورودی و خروجی شهر به‌ شدت کنترل می شود



به مناسبت شصتمین سالروز تولد هبت اله معینی(همایون)

خاطره معینی

آخرین هدیه تولد

به مناسبت شصتمین سالروز تولد هبت اله معینی(همایون)

انگار یک جورای می دونستم که این آخرین دیدارمه، دلم می خواست بهش بگم که دوستش دارم و نگرانش هستم و تمام عشقم رو توی اون هدیه براش می فرستم. بعدا فهمیدم که هدیه ام رو دیده و چقدر خوشحال بودم، اون آخرین هدیه تولدش بود چون قبل از تولدش در دهم شهریور بهمراه هزاران هزار ستاره سرخ میهنمان به خاک افتاد. سالهای بعد برای تولدش یک بغل گل می بردم گلزار خاوران بعد می نشستم همون نقطه ای که مادرم زمین رو چنگ زده بود و شلواری کرم رنگ شبیه شلوار هبت رو از زیر خاک بیرون آورده بود و همیشه می گفت اینجاست من می دونم که اینجاست، ما هم انگار باور کرده بودیم که واقعا هبت اونجاست یا اینکه دیگه از دور گشتن خسته شده بودیم، اونجا که می نشستم احساس می کردم که حالا بهش نزدیکترم و باهاش حرف می زدم. امروز هجدهم شهریوره ، تولد شصت سالگیش رو با شمعی، شاخه گل سرخی و یاد عزیز و گرامیش جشن می گیرم. دیگر حتی راه خاوران را هم بر ما بسته اند

یک استاد دانشگاه علوم پزشكی تهران ترور شد

یک استاد دانشگاه علوم پزشكي تهران شب گذشته مورد سوءقصد قرار گرفت و كشته شد. دكترعبدالرضا سودبخش دانشيار بخش عفوني بيمارستان امام خميني حوالي ساعت 21 هنگامي كه از مطب خود خارج مي شد مورد سوءقصد فردي ناشناس قرار گرفت و به ضرب گلوله كشته شد.

دكترعبدالرضا سودبخش در سال 1328 در شهرستان بندرانزلي از توابع استان گيلان متولد شد. وي در سال 1346 موفق به اخذ مدرك ديپلم شد و تحصيلات عالي خود را در سال 1346 در رشته پزشكي دانشكدة پزشكي دانشگاه فردوسي مشهد آغاز كرد و در سال 1354 فارغ‌التحصيل شده بود. وي در سال 1369 نيز موفق به اخذ تخصص در رشتة عفوني از دانشكدة پزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران شده و از آن پس به عنوان عضو هيئت علمي و استاديار گروه عفوني در بخش عفوني بيمارستان امام خميني (ره) مشغول به كار شده بود وي سپس موفق يه اخذ درجه دانشياري نيز شده بود.

سمت هاي اجرائي وي شامل عضويت در كميته پژوهشي بخش عفوني، رياست درمانگاه عفوني، عضويت در كميته مورتاليته بيمارستان امام خميني (ره)، رياست كميته كنترل عفونت درمانگاهي و اورژانس مجتمع بيمارستاني امام خميني(ره) و عضويت در كميته آموزش و پژوهش فدراسيون پزشكي ورزشي ايران بود.