۱۳۹۱ دی ۶, چهارشنبه

نامه اعتراضي ويليام بوردون و پروفسور گاي گودوين گيل به كميسر عالي پناهندگان سازمان ملل


http://www.ir-efshagari.com/plugins/content/jumultithumb/img.php?src=Li4vLi4vLi4vaW1hZ2VzL3N0b3JpZXMvQWtoYmFyLzkxLTEwLzEwLTEvNDI1NTUuanBnJmFtcDt3PTMwMCZhbXA7aD0yNTAmYW1wO3E9MTAwابراز نگراني جدي درباره بروشور «اطلاعات» پخش شده دربين ساكنان ليبرتي توسط كميساريا
ما مطمئن هستيم كه شما دلائل نگراني ما را درك ميكنيد چون همه ميدانند كه دولت عراق كه كميساريا قصد دارد ساكنان را براي بازگشتي  «آبرومندانه» به ايران، به آن بسپارد به نيابت از جانب رژيم ايران عمل ميكند اين مسيري بسيار خطرناك است چون به وضوح واقعيتها را ناديده ميگيرد و مطمئنا بر خلاف مسئوليتهاي كميساريا خواهد بود كه «نبايستي پناهجويان را در مسير خطرناكي بياندازد»
كميساريا ميداند شماري از افراد در سالهاي اخير صرفاً به خاطر ديدار از اشرف اعدام شده اند و ديگران به همين دليل در زندان به سر ميبرند
ما از هيچ موردي در گذشته اطلاع نداريم كه تشويق پناهجويان به ترك كمپ پناهندگي سياست كميساريا بوده باشد  آيا ما بايد نتيجه بگيريم كه در اينجا انگيزه هاي سياسي دخيل هستند؟
درمورد انتقال سه تن از ساكنان به فنلاند شما مي دانيد طبق قانون بين المللي حفاظتي كه اين پناهندگان مشمول آن هستند ربطي به قبول يا رد راه حلي كه ممكن است به آنان پيشنهاد شود ندارد
ما مطمئن هستيم كه شما موافقيد كه تهديد كردن  و مطرح كردن رد حفاظت در چنين شرايطي كاملاً غيرقابل قبول است
آقاي آنتونيو گوترز،
كميسر عالي پناهندگان ملل متحد،
بعنوان وكلاي ساكنان اشرف و ليبرتي، ما ميخواستيم توجه شما را به چند نگراني در مورد تعيين استاتوي پناهندگي كه در حال حاضر در دست اقدام است جلب كنيم:
1- بروشور «اطلاعات» به فارسي، كه بين ساكنان ليبرتي از سوي كميساريا پخش شده است
2- انتقال سه تن از ساكنان به فنلاند
درباره بروشور «اطلاعات»
دو قسمت از اين بروشور مورد نگراني جدي هستند.
اولا، تحت عنوان «راه حل» نوشته است:
«اگر شما خواهان برگشت داوطلبانه به ايران هستيد، كميسارياي عالي پناهندگان ملل متحد  شما را به حكومت عراق مي سپارد تا حكومت عراق با همكاري  سازمانهاي مربوطه، برگشت امن و آبرومندانه شما به كشورتان را فراهم سازد».
ثانيا، تحت عنوان «محل سكونت» در اين بروشور نوشته شده:
  • «چنانچه مي دانيد بعضي از باشندگان قديمي اردوگاه، اين محل را ترك كرده و اكنون در جاي ديگري كه از سوي مقامات عراقي تهيه شده است، زندگي مي كنند.
  • كميسارياي عالي ملل متحد به شكل مداوم وضعيت آنها را بررسي و تحت نظارت قرار مي دهد تا مطمئن شود آنها در امنيت بوده و با آنها به خوبي برخورد مي شود.
  • پرونده هاي افرادي كه كمپ حريه (ليبرتي) را ترك مي كنند، به صورت عادي از سوي كميسارياي عالي ملل متحد در امور پناهندگان بررسي خواهند شد».
متن قبلي بروشور اطلاعات كه به ساكنان داده شده بود، هيچ اشاره يي به «محل سكونت» نداشت و پاراگراف مربوط به «راه حل» به صورت زير بود:
«در صورتيكه خواسته باشيد داوطلبانه به ايران بازگشت نماييد، كميساريا درخواست شما را به ماموريت مساعدت ملل متحد براي عراق ارجاع مي نمايد تا در هماهنگي با مقامات عراقي و سازمانهاي ذيربط ديگر به چگونه بازگشت مصون شما بپردازد»
همانطور كه شما متوجه خواهيد شد، تفاوتهاي مهمي بين  اين دو متن  وجود دارند.  در گذشته پروسه مربوط به كساني كه ميخواستند به ايران برگردند، به اين صورت بوده كه موضوع به يونامي اطلاع داده ميشد تا آنها بازگشت «امن» آنها را با مقامات عراقي و سازمان هاي مربوطه هماهنگ كنند. ولي درمتن كنوني، كميساريا ميگويد چنين افرادي را براي بازگشت «امن» و «آبرومندانه» به مقامات عراقي «خواهد سپرد».
ما مطمئن هستيم كه شما دلائل نگراني ما را درك ميكنيد.  هر چند كه پناهجويان ايراني هستند، ولي همه ميدانند كه دولت عراق، كه به نيابت از جانب رژيم ايران عمل ميكند، به همان اندازة مقامات كشور مبداء نسبت به آنها خصمانه عمل ميكند.  ساكنان پناهنده دوبار هدف حملات خصمانه و خشونت بار نيروهاي عراقي بوده اند، كه منجر به كشته شدن 49 تن و مجروح شدن 1000 تن گرديد.
آنها همچنين بالاجبار از خانه 25 ساله خود توسط همان مقامات عراقي رانده شده اند، همان مقاماتي كه كميساريا اكنون قصد دارد ساكنان را براي بازگشتي «آبرومندانه» به ايران، به آنها بسپارد.
اين مسيري بسيار خطرناك است، چون به وضوح واقعيتها را ناديده ميگيرد و مطمئنا بر خلاف مسئوليتهاي كميساريا خواهد بود كه «نبايستي پناهجويان را در مسير خطرناكي بياندازد».
كميساريا بخوبي ميداند كه چندين تن در سالهاي اخير به خاطر صرفا ديدار از اشرف اعدام شده اند، و اينكه ديگران در حال حاضر به همين دليل در زندان به سر ميبرند.
آقاي كميسير عالي پناهندگان،
همانطور كه مشاهده ميكنيد، «سپردن » ساكنان به دولت عراق براي اينكه بازگشت «آبرومندانه» آنان به ايران فراهم شود، خيلي محتمل است كه علاوه بر نقض آزادي وجدان و عقيده، آنان را با خطر جاني مواجه سازد.
ما بايد همچنين مبناي موضع كميساريا در مورد به اصطلاح «محل سكونت» را مورد سوال قرار دهيم.
روشن نيست كه انگيزه چنين اظهاراتي چيست  و يا چه هدفي از آن دنبال ميشود.
ما براساس دانشمان از راهنماي عمل كميساريا و شيوه هاي كار آن، از هيچ موردي در گذشته اطلاع نداريم كه تشويق پناهجويان به ترك كمپ پناهندگي و دنبال كردن استاتوي پناهندگي در محل ديگر، بدون  هرگونه دليل و توضيح، سياست كميساريا بوده باشد.  آيا ما بايد نتيجه بگيريم كه انگيزه هاي سياسي در اينجا دخيل هستند؟
باگفتن اينكه «كميسارياي عالي ملل متحد به شكل مداوم وضعيت آنها را بررسي و تحت نظارت قرار مي دهد تا مطمئن شود آنها در امنيت بوده و با آنها به خوبي برخورد مي شود» آيا كميساريا بطور ضمني ميگويد كه آنهايي كه كمپ ليبرتي را ترك ميكنند و به مقامات عراقي «سپرده» مي شوند، در جايي «امن» خواهند بود و با آنها رفتار خوب خواهد شد؟  و منظور از اشاره به «پرونده» هاي آنان كه بطور «نرمال بررسي خواهد شد» چيست؟
دستوركار كميساريا تامين حفاظت بين المللي براي ساكنان است، اين دستور كار، در ميان چيزهاي ديگر، شامل تلاش براي برداشتن محدوديت هاي غيرقانوني است كه روي اين پناهندگان در كمپ ليبرتي توسط دولت عراق اعمال ميشود.
با توجه به دشمني دولت عراق نسبت به اين پناهندگان كه علنا ابراز شده است، و با توجه به  قصد اين دولت براي غيرقابل تحمل ساختن زندگي براي ساكنان بمنظور وادار كردن ساكنان به تسليم در مقابل رژيم ايران، بنظر كاملا نادرست ميايد كه به هر شكلي پناهندگان را ترغيب كنيم خودشان را در اختيار الطاف مقامات عراقي قرار دهند.
انتقال سه تن از ساكنان به فنلاند
به ما گفته شده است كه، وقتي سه پناهنده اخيرا خواستار آن شدند كه به شهري در فنلاند به غير از «راوانيمي» منتقل شوند، با اين اميد كه بتوانند نزديك تر به جامعه ايراني باشند، كميساريا جوابش اين بود كه آنها ديگر از حفاظت بين المللي بهره مند نيستند، چون اين انتقال را رد كرده اند.
همانطور كه شما مطمئنا ميدانيد، حفاظتي كه اين پناهندگان مشمول آن هستند طبق قانون بين المللي ربطي به قبول راه حلي كه ممكن است به آنان پيشنهاد شود ندارد.
حفاظت بايد به آنها داده شود چرا كه اين افراد نگراني واضحي براي تحت آزار قرار گرفتن دارند و هيچ چيزي در هيچ يك از دستورالعمل هاي كميساريا نيست، چه رسد به قانون بين الملل، كه بگويد كه پناهنده حق نظر دادن و يا اعلام نظر در مورد كشوري كه، يا حتي شهري كه، او ممكن است به آن منتقل بشود، را  ندارد.
با توجه به سختيهايي كه اين پناهندگان داشته اند، كه ازجمله ديگر چيزها شامل تجربه دو كشتار، بي خانماني اجباري و قبل از آن، سه سال شكنجه رواني ميشود، يك زاويه ورود واقعا متفاوت ضروري است.  ما مطمئنا بدرستي انتظار داريم كه جواب كميساريا، با توجه به دهه ها تجربه در اين زمينه، درجهت نيازها و نگراني هاي پناهندگان باشد، و اينكه به جاي تهديدها و مقابله جويي ناموجه، به دنبال مشورت و رهنمود دادن به آنها باشد.
در مورد موضوع حاضر، در جاييكه پناهندگان تقاضاي حفاظت خود را پس نگرفته اند، و هيچ پايه اي براي متوقف كردن حافظت وجود ندارد، في الواقع هيچ توجيهي براي متوسل شدن به «كنسل كردن» استاتو وجود ندارد.
ما بخوبي متوجه هستيم كه عكس العملهاي پناهندگان، مانند آنچه كه ما گزارش آنرا داريم، كمكي به پروسه پيدا كردن يك راه حل نمي كند.
ما در گذشته همكاري خودمان را ارائة كرده  و مجددا نيز تكرار مي كنيم  كه ما بيشتر از هر وقت آماده ايم تا در زمينه مشاوره در موارد مناسب كمك كار باشيم.
در اين رابطه، ما محترما از شما ميخواهيم كه به مسئولين كميساريا كه درگير پروسه انتقال هستند، دستور بدهيد با رهبري كمپ مشورت كرده و هماهنگي كنند تا چنين مشكلاتي در آينده بوقوع نپيوندند.
به ما اطلاع داده شده كه فنلاند بطور پايه اي متقبل شده است كه يازده پناهنده را بپذيرد.
آيا امكاني وجود ندارد در اينجا كه تمامي يازده پناهنده همزمان به يك شهر منتقل شوند؟
دهه ها تجربه تاييد ميكند كه اجتماع و همبستگي كليد انتقال موفقيت آميز بوده است.
و اينكه امكان رابطه داشتن با ديگران، وقتي پناهندگان به محيطي كاملا جديد وارد ميشوند به غايت به برطرف كردن فشارهاي روحي آنها كمك ميكند.
درمورد يك موضوع مرتبط ديگر، ما همچنين بايد متذكر شويم كه متاسفانه بعضي از موكلين ما تمايلاتي از سوي بعضي مسئولين كميساريا گزارش كرده اند كه آنها بطور ضمني به تهديداتي مشابه از همين نوع، دست ميزنند.
مثلا در مورد ساكناني كه شايد بطور كامل آنچه را كه كميساريا ميگويد قبول نكنند و يا آنهايي كه در مورد سوالاتي كه مربوط به استاتوي پناهندگي آنان نيست سوالاتي بكنند، ما مطمئن هستيم كه شما موافقيد كه تهديد كردن  و مطرح كردن رد حفاظت در چنين شرايطي كاملا غيرقابل قبول است و اينكه هيچ كسي كه نياز به حفاظت بين المللي دارد نبايد از انتقام گيري هراس داشته باشد.
بنابراين ما مصرانه تقاضا ميكنيم كه شما فورا به اين مسئله توجه كنيد و توجيهات لازم را درمورد  وارد كردن عنصر مانيتور بي طرفانه در پروسه مصاحبه به عمل آوريد
آقاي كميسر عالي
ما يكبار ديگر بخاطر توجه شما به اين موارد كه باعث نگراني بسيار هستند، از شما تشكر مي كنيم.
ما كاملا متوجه مشكلاتي كه پناهندگان با آن مواجه هستند، و آنچه كميساريا براي پيدا كردن و تامين حفاظت موثر بين المللي و بدست آوردن راه حل هاي انساني با آن مواجه است، هستيم.
همانطور كه در بالا متذكر شده ايم، ما حتما آماده هستيم تا نقشي مثبت در اين تلاش انجام دهيم، تا موارد نگراني باز تكرار نشود.
با احترام
پروفسور گاي گودوين گيل
ويليام بوردون

منـهم مبــارزه م میــاد، خیــلی هم مدرن! (رحمان کریمی)


tofigh-4طنزکانه! باور کنید اصلا ً تقصیر من نبود. ماشاء الله آقای پولی زاده از بس با بزرگان و رجال مبارز دموکرات، حشر و نشر دارد؛ دیر به فراست این ارادتمند می افتد. سه روز پیش از آن « نشست » تاریخی، مرا مطلع کرد. خردمندان گفته اند: الاهمُّ فَالاهم. از بد شانسی، همان روز حرکت، وقت رفتن به سفارت را داشتم. اگر وکالتنامه را که به اسم مامانم بود به موقع نمی فرستادم، یک قطعه زمین مرغوب را در تهران از دست می دادم و این خلاف عقل است. سعادت شرکت در نخستین نشست را نداشتم اما می دانستم که این تازه آغاز یک مبارزه جدی و دورانساز است و وقت بسیار. بعد از مهر و تأیید امضا در سفارت، به مامان تلفن زدم اما کو حواس جمع؟ همهٌ ذکر و فکرم شده بود « اتحاد برای دموکراسی ». ده پانزده سال است که زبان دوم اذیتم می کند ولی در آن ساعت بیشتر از هر وقت دیگر. صدای مامان که شنیدم بی اختیار گفتم: «هلو…؟ Meine liebe Mutter! wie geht’s dir (مادر عزیز حالت چطوره؟)». مامان گفت: انگار باز غربت زده شدی! حق داری پسرم، سه ماهه رنگ ایران رو ندیدی. گفتم: نه مامان، سه ماه و هشت روزه. مامانم گفت: دیگه بدتر. خط افتاده بود به خش خش. گفتم وکالتنامه و پول را همین امروز پست و حواله می کنم. نگذار زمین از دست بره.
سه روز بعد که قهرمانان از پراگ برگشته بودند، تلفن زدم به پولی زاده. چقدر خوشحال شد. گفت: شیردل جان! فهمیدم که جدی هستی. جایت خالی بود. چه سخنرانی ها و چه تصمیماتی!. همه کمربند ها را سفت بسته بودند. اگر نمی جنبیدیم در مقابل مجاهدین، چیزی برای دموکرات ها باقی نمی ماند. گفتم: پولی جان! باور کن به جان عزیز خودت، قرار و آرام ندارم. غذا می خورم، مبارزه م میاد، دراز می کشم مبارزه م میاد، تو فکر حساب و کتاب کارم هستم، مبارزم میاد. دیگه نه قالب نشستن برام مانده و نه دراز کشیدن. می خواهی باور کن می خواهی نکن، لقمه چه کوچک و چه بزرگ روی زبانم بند نمی شود. خوابم هم پریشان شده. هر شب با چند تا مجاهد گلاویز و درگیرم. پولی زاده گفت: این از عِرق ملی و میل به دموکراسی ست که در وجودت نهادینه شده و احتیاج به حرکت و فعالیت بیشتر دارد. خواب تو می گوید که تکلیف آزادگان و دموکرات های وطن جز این نیست که جلو مجاهدین که سد راه هر تحول هستند، بایستند تا سرانجام بتوانیم ملک و ملت را از دست مجاهدین در آوریم. سی سال بدون اتحاد مبارزه کردیم، نتیجه اش این شد که امروز شاهد آنیم. مجاهدین دارند جهان را هم به اشغال خود در می آورند. نشست عظیم و با شکوه پراگ به معنی پایان دادن بدین پیشروی ست. همگی شبانه روز باید پشت میکروفن ها و میزهای گرد و عرصه اینترنت در حال بسیج باشیم. به پولی زاده متذکر شدم که هرچند پیش شما چندان به حساب نمی آید ولی می دانید که من با همهٌ گرفتاری ها و مشغولیات اقتصادی ام، از مبارزه غافل نبوده ام. هرجا مجاهدی دهان باز کرده، جلوش ایستاده ام. هرجا جمع و محفلی بوده راجع به آنها افشاگری کرده ام اما می دانم که بعد از آن نشست، مبارزه باید شدت و حدت بیشتری پیدا کند. پولی زاده گفت: دمت گرم! از همین امروز، یک مبارزه مدرن و جدی را وارد فیس بوک خودت و دوستانت کن. پرسیدم: می دانی که با مبارزه آشنا هستم ولی خوب است از نوع مدرنش کمی توضیح بدهی. پولی زاده گفت: فاز مدرن بدین معناست که برای مقابله با مجاهدین تمامی نه تنها مرزهای سیاسی را که حتا اخلاقی را هم پشت سر بگذاریم. سال ها هر چه کرده و هرچه گفته ایم، نتیجه عکس گرفته ایم. حالا باید به هر دروغ مصلحت آمیزی که به زیان دشمن باشد، متوسل و آن را اشاعه و گسترش بدهیم. اخیراً خانمی از جدا شده ها، بعد از تشریف بردن به تهران و کسب توجیهات مدرن ؛ به خارج آمده و مسعود را که عامل همه گرفتاری های ما ایرانیان است، هدف قرار داده است. این یک جبهه مدرن است که باز شده و ما باید بی سئوال و شک و تردید وارد این جبهه شویم. پیشنهادم این است که کلیپ سخنرانی او را مثل فیل در فیس بوک، هوا کنیم. سئوال کردم: پولی جان! اسم این خانم مبارز و دموکرات چه باشد؟ گفت: « بتول رسوا ملایی ». دو ریالی ام زود افتاد. گفتم: پولی زاده ما تازه وارد فاز مبارزه مدرن شده ایم و خوب نیست برویم پشت دروغ های وقیحانه یک بریده که مستقیم هم از ایران آمده. هر آدم بی طرفی می فهمد کسی که از یک حزب یا سازمان به دشمنی بیرون می زند به راحتی می تواند به هر تهمت و دروغی متوسل شود تا داغ دلش را تازه کند، چه خاصه که از صادرات مرکز هم باشد. پولی زاده گفت: شیردل جان! کجای کاری؟ وقت ضیق است. دشمن دارد مقبول عام و خاص جهان می شود. کلا ه ها پس معرکه ست، نجنبیم باخته ایم. کلیپ بتول را بگذار در فیس بوکت. چند تا هوادار مجاهدین پیدا می شوند به اعتراض و پرخاش. تو هم داد و هوار راه بیانداز که ترور روحی ات می کنند، تلفنی تهدید به قتلت کرده اند. ای داد ای هوار! مجاهدین دموکراسی سرشان نمی شود، تکلیف ما دموکرات ها با این خشن ها چیست؟ شیردل جان! این خودش می شود یک جوسازی مبارزاتی خیلی مدرن. گفتم: پولی زاده جان! من خودم سرم درد می کند برای این نوع مبارزه ولی باید سراغ چیزی رفت که بگنجد. حس کردم پولی زاده دارد جوش می آورد چون صدایش را بلند کرد که: مهم سرو صدایی ست که باید بلند کرد. مهم جو سازی ست. جز این که عجالتاً از ما کاری دیگر برخاسته نیست. انشاءالله وقتی قوی شدیم هم مجاهدین از صحنه محو می شوند و هم رژیم می آید پای میز مذاکره. پولی زاده اضافه کرد که شیردل جان! اگر تو هی مبارزه ت میاد، منهم هی مذاکره م میاد چون مبارزه کردن که کار همیشگی من بوده و هست ولی برای رسیدن به مذاکره همانطورکه جواد خاضع گفت باید قوی بشویم. از هم امروز یک جفت دمبل بخر و در خانه بازو و پشت بازو کارکن. گفتم ای بچشم! واضافه کردم که: پولی جان! فکر نمی کنی بتول خانم، پیشانی سفید تر از آن است که بشود روی کلیپ او سرمایه گذاری سیاسی کرد؟ پولی زاده مثل ترقه در رفت: چرا نمی شود؟ خوب هم می شود. گفتم: درست است که او از مجاهدین بریده ولی یک راست رفته ایران و بعد آمده اروپا. این نوع جدا شده ها هم که پایشان به ایران برسد تکلیف معلوم است. بهتر است از ابتدا بهانه دست مجاهدین و مردم ندهیم. پولی زاده می خواست حرفم را قطع کند ولی من صدایم را بلندتر کردم که: از سر خیر وصلاح می گویم. دلم نمی خواهد دست روی چیزی بگذاریم که هیچ آدم بی طرفی نتواند به آن اعتماد کند. یادم می آید سال ها پیش یک خانم که از مجاهدین بریده بود در یادداشت های هفتگی اش در « نیمروز » نوشته بود که: هر روز صبح در قرارگاه که با مسعود سینه به سینه می شدم، او دست در سینه ام می کرد. باور کن مخالفان مجاهدین هم نتوانستند این ادعا را قبول کنند، چون اولاً مسعود در ستاد سازمان در بغداد می بود و در مواقع ضروری به قرارگاه ها می رفت. در ثانی چه جور بوده که هر صبح این خانم به مسعود می رسیده و اجازه آن کار را هم می داده و آیا در محوطه قرارگاه هیچ دیارالبشری جز این خانم نبوده؟ بتول خانم امروز، سنگ تمام گذاشته و تا آخر خط رفته. من که دشمن خونی مجاهدینم نمی توانم ادعای او را هضم کنم چه خاصه که دیگران. اگر این طور که بتول می گوید، می بود، امروز اثری از چنان تشکیلاتی باقی نمانده بود که ما مجبور باشیم به اتحاد برای مبارزه جدی. پولی زاده صدا را بلند ترکرد که: وای بر من، وای برایران، وای بر دموکراسی، وای برمبارزه برای مذاکره! مرد حسابی یک نبرد جدی بدون جو سازی که نمی شود. دراین عرصه دشوار باید برای رسیدن به هدف از آب هم کره گرفت. تو نمی دانی که از دروغ مصلحت آمیز چه استفاده ها می توان کرد؟. یادت رفته که چه جور میز کتاب ها را بهم می ریختی و مجاهدین را درگیر می کردی؟ دیدم حق با پولی زاده است. گفتم: ببخش عزیزم، ببخش! می دانی که این روزها وضع بازار کساد ست، ما هم گرفتار خنگی. وارد فیس بوک می کنم و بعد خواهی دید که مخلصت تا کجا خبره کار است. پولی جان! باید بجنبیم تا از حیث جمعیت از مجاهدین عقب نباشیم. پولی زاده گفت: عقب؟ با همان نشست پراگ کلی جلو افتاده ایم. می دانی « خطاپور » و« فرید ابتری » با ما بود. این یعنی اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران. دیگر چه می خواهی؟ تا یادم نرفته برایت بگویم که خود من زمانی بود که فکر می کردم، مجاهدین با ساندویچ جمعیت راه می اندازند. بعد دیدم این مقادیری توهین به شئون ملی می شود. سیر حوادث نشان داد که مجاهدین به هموطنان خارج کشور تلفن می زنند که اگر با ما نیایید، شما را به قتل می رسانیم. بیچاره هموطنان از ترس جان مجبورند بیست هزار، پنجاه هزار، صد هزار بروند سالن آنها را پر کنند.؟ گفتم: شنیدم که یکی از شرکت کنندگان درآن « نشست » مجاهد شکن، برگشته که آقایان پول و مخارج از کجا می آورند که حتا می خواهند به اعضا حقوق هم بدهند. پولی زاده که ماشاءالله روی سیب زمین بی رگ را کم کرده، قاه قاه خندید و گفت: یحتمل طرف نفوذی مجاهدین بوده وگرنه هفتصد سال پیش سعدی فرمود: « ای کریمی که از خزانه غیب / گبر وترسا وظیفه خور داری / دوستان را کجا کنی محروم / تو که با دشمنان نظرداری » دشمن که امروز مجاهد است، پول داشته باشد و ما که دوست هستیم نداشته باشیم؟ نهایت پول ما از یک منبع « طیب و طاهر» است و مال مجاهدین، حرام. دیدم پولی زاده عین حقیقت را می گوید. برایم فقط یک سئوال بیشتر نمانده بود: پولی جان مبارزه که مانع رزق و روزی نمی شود؟ گفت: معلوم است که نمی شود. ما که مجاهدین نیستیم که مردم را از کار وزندگی بیاندازیم. به همین دلیل است که می گوییم ما وارد فاز یک مبارزه کاملاً مدرن شده ایم بدور از هرگونه خشونت و قهر و غیظ. ما می خواهیم وارد بُعد سوم خامنه یی بشویم. همان بُعدی که مملو از عرفان و شعر و شاعری و هنرپروری ست. این مجاهدین بودند که کاراین عارف را بدینجا کشاندند. این مرد روحانی پیش از انقلاب، در باغ های مشهد با اهل دل حشر و نشر داشته. پیاله می زده و مضراب بر سیم های تار. ما می خواهیم دوباره با ملایمت و مسالمت این رویش را بالا بیاوریم و خواهیم آورد. البته اگر در اتحاد برای دموکراسی نفاق پیش نیاید. برای پولی زاده و خودم و مثل خودم آرزوی موفقیت کردم.

تایید نقش مستقیم خامنه ای در کلیه جنایات رژیم


جعفر پویه
 

تایید پاسدار احمدی مقدم بر نقش مستقیم خامنه ای در کلیه جنایات رژیم

روز گذشته (سه شنبه) پاسدار اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده کل پلیس رژیم ولایت فقیه با روزنامه کیهان که زیر نظر نماینده خامنه ای اداره می شود و به ارگان بازجویان وزارت اطلاعات معروف است، درباره دستگیریها و سرکوب معترضان به انتخابات مهندسی شده رژیم گفتگو کرده است. احمدی مقدم در این گفتگو مواردی را اشاره و تایید کرده که تا کنون بسیاری بر آنها انگشت گذاشته بودند.

فرمانده پلیس کشور که زیر نظر مستقیم رهبر جمهوری اسلامی به سرکوب و بگیر و ببند مشغول است، در مورد سرکوب تظاهرات سال 88 و زندان خانگی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد می گوید: "در یک جلسه ای بعد از فتنه روز عاشورا، ما به ایشان عرض کردیم که یک تعداد از کسانی که در این فتنه دخیل هستند باید دستگیر شوند. فرمودند بروید ابتدا احراز کنید بعد بیاورید پیش من از من مجوز بگیرید. بعد از احراز یک لیست ۴۰ نفره بردیم فرمودند: این چند نفر با من."

اینگونه احمدی مقدم اعتراف می کند که سرکوبهای خونین مردم زیر نظر رهبر و به دستور مستقیم او انجام می گیرد. هرچند احمدی مقدم در مورد کروبی و موسوی مقدم می گوید: "قرار بود واقعا با اینها برخوردهای جدی کنیم، ولی آقا اجازه ندادند."

اما همین جمله و گفته بالا به طور کامل مشخص می کند که مسوولیت قتل و کشتار در کشور با چه کسی است و فرمان شکنجه، تجاوز جنسی و قتل جوانان در کهریزک و دیگر زندانهای رژیم را چه کسی صادر می کند. پاسدار احمدی مقدم همچنین اعتراف می کند که دستگاه قضایی و حرافی در مورد قانون در کشور پشیزی ارزش ندارد و آنچه بالا دست همه این نهادهای دهن پُرکن قرار دارد، دستور ولی فقیه و شخص علی خامنه ای است. او می گوید: "دستگاه های انتظامی و امنیتی و قضایی به وظیفه خودشان عمل کرده اند و تشکیل پرونده داده اند، ولی در یک مصلحت بالاتری معامله طلحه و زبیر با اینها شده است."

این جملات تصریح می کند که پرونده سازی و خط و نشان کشیدن نهادهای سرکوب زیر نظر خامنه ای تنها پوسته ای از واقعیت است و این اوست که فرمان نهایی در مورد هر عمل جنایتکارانه ای را صادر می کند.

در این گفتگو پاسدار احمدی مقدم از اختیار کامل دستگاه های سرکوب رژیم در بد رفتاری و سرخود عمل کردن با مردم نیز پرده بر می دارد و می گوید: "اگر قرار بود با متر قانون حرکت کنیم، باید برای هر مورد پرونده تشکیل می‌شد و به دادسرا می‌رفت. اما ما با توافقی که با دستگاه قضایی داریم، سعی کرده‌ایم با این روش از این روند جلوگیری کنیم."

از این واضح تر نمی شود که سخره گرفتن جان و حیثیت و کرامت انسانی شهروندان توسط سرکوبگران ولایت فقیه را بیان کرد. احمدی مقدم به خوبی عیان می کند که نه تنها برای هر موردی که دستگاه زیر نظر او بر خلاف مصالح رژیم تشخیص بدهد، قانونی بر خورد نمی کند، بلکه سرکوبگران در رژیم ولایت فقیه "با متر قانون" نیز حرکت نمی کنند، زیرا زورگویی و سرکوب شهروندان، تجاوز و شکنجه و پایمالی حقوق انسانی و کرامت مردم، برای رژیم ولایت ارزشی ندارد، به همین دلیل دستگاه قضایی با سرکوبگران توافق کرده هر آنگونه خود صلاح می دانند با مردم رفتار کنند.

اعتراف فرمانده کل پلیس کشور و گماشته سرکوبگر خامنه ای، بیانگر عملکرد اراذل و اوباشی است تحت نام پلیس و دستگاه امنیتی که زیر نظر مستقیم ولی فقیه رژیم، علی خامنه ای عمل می کنند. گفته های پاسدار احمدی مقدم تایید کننده نقش مستقیم خامنه ای در شکنجه، تجاوز جنسی، قتل و بی قانونی در کشور است.

توقف برنامه اتمی رژیم تهران، قول انتخاباتی نتانیاهو

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، کارزار انتخاباتی خود را آغاز کرده و گفته است، در صورتی که دوباره انتخاب و در مقام خود ابقا شود، متوقف ساختن برنامه هسته‌ای رژیم تهران از اهداف اصلی‌ا‌ش خواهد بود.

به گزارش رادیو آلمان، برگزاری انتخابات سراسری در اسرائیل در روز سه‌شنبه (۲۲ ژانویه ۲۰۱۳) از جمله رویدادهای مهم این کشور در آغاز سال نو میلادی خواهد بود.

کمتر از یک ماه پیش از برگزاری این انتخابات، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، کارزار انتخاباتی خود را رسما آغاز کرده است تا بتواند رقابت‌های در پیش را با موفقیت پشت سر بگذارد و به نخست‌وزیری خود ادامه دهد.

نتانیاهو شامگاه سه‌شنبه (۲۵ دسامبر / ۵ دی) کارزار خود را با نطقی در برابر هوادارانش در اورشلیم (بیت‌المقدس) افتتاح کرد و از اهدافش در دوره‌ی جدید سخن گفت.

وی تصریح کرد، اگر در انتخابات پیروز و در مقامش ابقا شود، پیش از هر چیز در راه توقف برنامه هسته‌ای ایران تلاش خواهد کرد. وی افزود: «ما بایستی در درجه اول جلوی برنامه اتمی ایران را بگیریم. ما داریم وقت را از دست می‌دهیم. این نخستین ماموریتم به عنوان رئیس دولت جدید خواهد بود.»

اسرائیل و برخی از کشورهای غربی معتقدند که جمهوری اسلامی در پوشش بهره‌برداری صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای، در پی دستیابی به تسلیحات اتمی است. ایران اما این ادعا را رد کرده و بر حق خود از استفاده مسالمت‌آمیز از انرژی هسته‌ای پافشاری می‌کند.

نتانیاهو در ماه سپتامبر سال جاری میلادی در نطق خود در مجمع عمومی سازمان ملل هشدار داده بود که ایران ممکن است تا تابستان آینده به مواد و تجهیزات لازم برای ساختن بمب اتمی دست یابد.

برنامه اتمی ایران و متوقف ساختن آن بخش زیادی از سخنان نتانیاهو را به خود اختصاص داده بود. وی اما به فرایند صلح خاورمیانه که در رکود به سر می‌برد، کوتاه پرداخت.


مذاکرات صلح خاورمیانه

نخست وزیر اسرائیل در این باره گفت، حاضر است با تمامی همسایگانی که در پی صلحی "همه‌جانبه و واقعی" هستند، به مذاکره بنشیند، اما در عین حال مصالح کشورش را مد نظر خواهد داشت.

طبق نظرسنجی‌ها حزب نتانیاهو، لیکود، شانس بالایی برای پیروزی در انتخابات زودهنگام اسرائیل دارد و احتمال می‌رود که به قدرتمندترین حزب بدل شود.

حزب "خانه ما اسرائیل" که آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه مستعفی این کشور به آن تعلق دارد، متحد انتخاباتی لیکود محسوب می‌شود.

یارانه‌ 5 برابر شود قیمت‌ها 7 برابر می‌شود



یک نماینده مجلس با اشاره به اینکه دولت بدون در نظر گرفتن شرایط فعلی اقتصادی دم از افزایش 5 برابری یارانه نقدی می‌زند، گفت: بهترین راهکار برای اجرای فاز دوم هدفمندی، رشد پلکانی نرخ‌ها و بکارگیری ابزار سهمیه‌بندی است.

جعفر قادری در گفت‌وگو با فارس درباره افزایش 5 برابری یارانه‌های نقدی و صحبت‌های اخیر رئیس جمهور در این زمینه اظهار داشت: اگر بنا باشد یارانه‌ نقدی مردم 5 برابر شود قیمت‌ها هم حداقل 7 الی 8 برابر افزایش خواهد داشت.

وی ادامه داد: دولت در پرداخت همین یارانه فعلی نیز مبلغ 14 هزار میلیارد تومان از بودجه دولت کمک می‌گیرد و طبیعی است که اگر بخواهد یارانه‌های نقدی را 5 برابر افزایش دهد نرخ‌ها نیز باید 7 تا 8 برابر افزایش پیدا کند.

این نماینده مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: رئیس‌جمهور آن روی سکه را برای مردم توضیح نمی‌دهد که درآمدی وجود نخواهد داشت تا یارانه‌های نقدی را 5 برابر کند ضمن آنکه از محل افزایش قیمت‌ها و منابع قابل تأمین این رقم حاصل نمی‌شود.

این عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس تصریح کرد: زمانی که افزایش جزئی در نرخ‌ها اعمال شده و در ماه‌های اول بر واحدهای تولیدی فشار وارد می‌شود و از آن طرف اجازه افزایش نرخ‌ها را به آنها نمی‌دهیم، طبیعی است که این عدم تعادل در رشد نرخ‌ها، کل تناسب و تعادل بازار را به هم ریخته و بازار پولی را نابسامان می‌کند.

قادری ادامه داد: این افزایش تورم موجب می‌شود رابطه تورم و سود سپرده‌ها به هم بخورد و کسی مایل به سپرده‌گذاری نباشد بنابراین تمام نقدینگی‌ها از بازار خارج شده و به سمت سکه و ارز هجوم می‌آورد.

نماینده مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی یادآور شد: قطعاً این مورد منجر به افزایش تقاضا در بازار سکه و ارز و به دنبال آن رشد قیمت ارز خواهد شد که این افزایش نرخ دلار باز منجر به تشدید تورم می‌شود.

قادری با اشاره به اینکه 80 الی 90 درصد واردات کشور، کالای واسطه‌ای و مواد اولیه‌ای است، اضافه کرد: این رشد نرخ دلار قدرت رقابتی را برای تولید‌کننده داخل کاهش داده و کشور را به خارج وابسته‌تر می‌کند.

وی اظهار داشت: زمانی که قدرت رقابتی تولید کننده کشور کاهش یابد نیاز به واردات طبعاً بیشتر احساس می‌شود و این موجب افزایش نیازهای ارزی و رشد تقاضای ارز می‌شود که به دنبال آن با غیر واقعی شدن دوباره نرخ ارز و تشنج بازار مواجه است.

این عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس افزود: متأسفانه رئیس جمهور نگاهی کاملاً ایستا و غیرتخصصی به موضوع یارانه‌‌ها و تورم دارد و ارتباط بین بازارهای پولی و بخش‌های مختلف اقتصادی را در نظر نگرفته است.

قادری تصریح کرد: رئیس‌جمهور این موضوع را ساده می‌پندارد و به تمام ابعاد و زوایای این تغییرات، توجه چندانی نداشته است.

این عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس اضافه کرد: به دلیل شرایط ویژه اقتصادی، تولید‌کننده نمی‌تواند از تکنولوژی و مواد اولیه استفاده کند تا مصرف حامل‌های انرژی خود را کاهش دهد بنابراین هر چه نرخ حامل‌های انرژی افزایش یابد با کاهش تولید و تورم ناشی از فشار هزینه‌ها و تقاضا به صورت همزمان، مواجه می‌شویم.

این نماینده مجلس تصریح کرد: زمانی که تورم ناشی از فشار هزینه‌ها وجود داشته باشد قطعا به سمتی حرکت خواهیم کرد که با کاهش اشتغال و افزایش تورم مواجه می‌شویم.

وی در تشریح راهکاری برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها با کمترین تبعات، گفت: بهتر است همان رویه‌ قبلی که در مجلس دنبال می‌شد، پیگیری شود؛ افزایش نرخ‌ها پلکانی و با شیب ملایم اعمال شود و سعی کنیم از ابزار سهمیه‌بندی استفاده کنیم.

قادری توضیح داد: باید بتوان حداقلی را برای اقشار کم درآمد جامعه تأمین کرد و به برخی سوخت بیشتر یا نفت خام کمتر داد.

این عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس اظهار داشت: نمی‌توان با یک حکم و قضاوت کلی چنین پروژه قابل توجهی را ناگهانی اجرا کرد و قطعا این امر نیازمند تحلیل‌های کارشناسی و مشاوره‌های اقتصادی است.

۴۵ درصد معتادان ایرانی زیر ۳۰ سال سن دارند



مدیرکل تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر آخرین وضعیت نرخ شیوع اعتیاد و مصرف مواد در سطح کشور را اعلام کرد.

به گزارش روابط عمومی ستاد مبارزه با مواد مخدر؛ حمید صرامی درباره نتایج طرح ملی شیوع‌شناسی مصرف مواد در میان شهروندان کشور گفت: براساس پژوهش صورت‌گرفته توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی که به سفارش ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور انجام شد، نرخ شیوع مصرف مواد مخدر و روان‌گردان‏ها در جمعیت 15 تا 64 سال، 2.65 درصد است.

به گفته او طرح ملی بررسی و شیوع‌شناسی اعتیاد و مصرف مواد مخدر و روان‌گردان‏ها در جمعیت عمومی یعنی در خانوارهای 31 استان کشور در مقیاس سنی 15 تا 64 سال به روش نمونه‌گیری خوشه‏ای و تصادفی چند مرحله‏ای سیستماتیک صورت‌پذیرفته است که براساس آن، تعداد تقریبی مصرف‌کنندگان مواد در سطح کشور، حدود 1325000 نفر است.

مدیرکل تحقیقات و آموزش ستاد گفت: جنسیت 91 درصد مصرف‌کنندگان مرد و 9 درصد زن است.

تریاک هنوز در صدر

صرامی درباره مواد مخدر معتادان ایرانی گفت: جمعیت نمونه تحقیق مهمترین مواد مصرفی را به ترتیب اولویت تریاک و مشتقات آن، شیشه، کراک (افغانی)، هروئین، حشیش و اکستازی ذکر کردند، ضمن آنکه 84 درصد مصرف‌کنندگان مواد نیز سابقه مصرف دخانیات را اعلام کرده‌ و عمدترین روش مصرف مواد در مصرف‌کنندگان نیز تدخین، خوردن، انفیه و تزریق بوده است.

او درباره سن مصرف کنندگان هم گفت: حدود 45 درصد مصرف‌کنندگان زیر 29 سال و حدود 30 درصد بین 30 تا 39 سال سن داشته که این موضوع نشان از توطئه استکبار جهانی به‌منظور نشانه‌روی و ضربه‌پذیر کردن نسل نوجوان و جوان جامعه از طریق ابزار تهدید نرم یعنی ترویج مواد مخدر و روان‌گردان‏ها دارد.

این مقام مسوول در ستاد گفت: بر این اساس ضرورت دارد مراکز آموزشی اعم از مدارس و دانشگاه‏ها به ‌مقوله پیشگیری اولیه از اعتیاد از طریق اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی به‌صورت مستمر و علمی، افزایش مهارت‏ها و سبک زندگی اسلامی و تقویت فعالیت‏های جایگزین به‏منظور نشاط و تحرک توجه جدی‏تر داشته باشند تا شاهد ضربه زدن به استراتژی‏های سیستم هوشمند مواد مخدر و روانگردان‏ها باشیم.

21 سال، شروع اعتیاد

مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد با بیان اینکه میانگین سن آغاز مصرف در جمعیت نمونه 21 سال بوده و ضمن آنکه 53 درصد از جمعیت نمونه دارای شغل بودند، افزود: 64 درصد مصرف‌کنندگان تحصیلات زیر دیپلم داشتند و 63 درصد جمعیت نمونه متاهل بودند و همچنین مصرف‌کنندگان مواد، اولین مکان شروع مصرف را به ترتیب اولویت منزل دوستان، منزل خود، اماکن مخروبه، پارک، کوچه و خیابان مطرح کردند که براین اساس ضرورت دارد والدین نسبت به نظارت بر تردد فرزندان و نحوه ارتباط آنان با دوستان و مدیریت اوقات فراغت فرزندان مداخلات جدی‏‏تر داشته باشند.

صرامی درابره روی آوردن جوانان به مواد مخدر گفت: براساس نتایج پژوهش اخیر در سطح کشور نیز، شش دلیل اساسی در شروع مصرف مواد در جمعیت نمونه، به ترتیب اولویت کسب لذت، کنجکاوی، تفریح، رفع مشکلات روحی، در دسترس بودن مواد و فشار دوستان است.

تعداد معتادان 12 استان، بالای میانگین کشوری

وی همچنین در ادامه گفت: نرخ شیوع مصرف به نسبت جمعیت در برخی از استان‏ها همچون کرمان، مازندران، خوزستان، آذربایجان غربی، لرستان، سیستان و بلوچستان، کرمانشاه، فارس، تهران، خراسان رضوی، قم و البرز بالاتر از حد میانگین کشوری بوده که ضرورت دارد تمامی دستگاه‏های مبارزه کننده در این جهاد مقدس، با اهتمام جدی‏تری نسبت به مهار این پدیده شوم مبادرت ورزند.

صرامی افزود: پرهیز از نگاه سیاسی به مسائل اجتماعی به خصوص اعتیاد، دوری از هیجان‌زدگی در مواجهه با آسیب‌ها و تهدیدات اجتماعی، لزوم شناخت عمیق پدیده‏های اجتماعی با توجه به تغییرات شتابان فرهنگی و اجتماعی، ضرورت سرمایه‌گذاری در عرصه پیشگیری اولیه از اعتیاد با هدف ایمن‌سازی آحاد سالم و در معرض خطر جامعه به‌منظور منع اولین بار مصرف، ارتقاء سطح آگاهی و آموزش مهارت‏های فرزندپروری به والدین، لزوم اتخاذ استراتژی‏های تهاجمی و سیستماتیک در مقابله با مواد مخدر و روان گردان‏ها با توجه به شرایط اجتماعی و بهره‌گیری از ظرفیت‏های دینی و مشارکت کلیه اقشار جامعه از جمله مولفه‏های تاثیرگذار در عرصه مبارزه با مواد مخدر می‌باشد.

وی در پایان گفت: در راستای اجرایی شدن مواد 15 و 16 اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر از جمله راه‏اندازی و بهره‏برداری از مراکز درمان و کاهش آسیب و براساس اعلام سازمان پزشکی قانونی، آمار مرگ و میر معتادان در سطح کشور در 7 ماهه سالجاری 28 درصد کاهش یافته است.

کارگران نساجی مازندران با ۲۹ ماه بیکاری، محروم از...

 صندوق حمایتی وزارت کار با دریافت بودجه‌های قابل توجه از دولت هیچ اقدام حمایتی از کارگران بیکار نساجی مازندران كه بیش از ۲۹ ماه است حقوقی دریافت نكرده‌اند انجام نداده است.

دبیراجرایی خانه کارگر مازندران اعلام کرد: صندوق حمایتی وزارت کار، تعاون ورفاه اجتماعی هیچ اقدامی درجهت حمایت از کارگران بیکار كارخانه نساجی مازندران انجام نمی‌دهد.

نصرالله دریابیگی در این باره به ایلنا گفت: صندوق حمایتی وزارت کار با دریافت بودجه‌های قابل توجه از دولت هیچ اقدام حمایتی از کارگران بیکار نساجی مازندران كه بیش از ۲۹ ماه است حقوقی دریافت نكرده‌اند انجام نداده است.

او افزود: در شرایط سختی که بسیاری از واحد‌های تولیدی با وقوع بحران اقتصادی تعطیل شده و به تبع آن تعداد زیادی از کارگران  نیز بیکارشده‌اند، صندوق حمایتی وزارت کار در قبال بیکاری این جمعیت بیکار  که هیچ منبع درآمدی ندارند مسئولیتی نمی‌پذیرد.

این فعال کارگری در باره وظایف این صندوق در جهت حمایت از کارگران بیکار گفت: این صندوق طبق قانون نقش یک نهاد حمایتی را دارد و وزارت کار موظف به پرداخت مقرری به کارگرانی است كه کارفرمایان آن واحد‌ها قدرت پرداخت مطالبات کارگران خود را نداشته باشند.

او در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از مصاحبه اخیر رئیس جمهور در یک برنامه تلویزیونی در خصوص اینکه هیچ مشکلی در صنعت کشور وجود ندارد، اظهار داشت: صد‌ها واحد صنعتی در استان مازندران تعطیل شده یا در آستانه تعطیل شدن هستند. این مسئله‌ای است كه در مازندران به وضوح مشاهده می‌شود. طبق اخباری كه هر روز در رسانه‌ها درج می‌شود بحران صنایع در سایر استان‌ها نیز گریبان كارگران را گرفته است. حال رئیس جمهور با چه منطقی منكر وجود بحران در صنایع می‌شود؟

او اضافه کرد: بسیاری از این واحد‌ها علاوه بر اینکه کارگران خود را بیکار کرده‌اند توان پرداخت معوقات حقوقی کارگران خود را نیز ندارند از این رو صندوق حمایتی وزارت کار باید تمام توان حمایتی خود را برای حمایت از این قشر شریف كه در موقعیت ضعف قرار گرفته‌اند به كار گیرد. اما با انكار بحران صنایع به جز آنكه بلحاظ روانی باری بر دوش كارگران بیكار شده می‌گذارند، قدمی برای رفع این بحران برداشته نمی‌شود.

به گفته این فعال كارگری در مازندران، در این استان افزایش نرخ بیکاری و رکود اقتصادی و کاهش قدرت خرید كارگران شاغل کاملا نمایان است.

او ادامه داد: نمونه بارز کارگرانی که نیاز به چتر حمایت دولت دارند کارگران نساجی مازندران هستند که بعد ازگذشت ۲۹ ماه از بیکاری‌شان و دریافت نکردن حقوق، متحمل مشکلات زیادی شده‌اند، از این رو وزارت کار باید نسبت به این بی‌توجه‌اش پاسخگو باشد.

دبیر خانه کارگر مازندران خطاب به وزیر کار در این زمینه اضافه کرد: آقای وزیر! شما که خود مازندرانی بوده و به در و رنج کارگران نساجی آشنا هستید، چرا به فریاد این کارگران نمی‌رسید؟

او گفت: صندوق حمایتی که بودجه آن از در آمد‌های نفتی از سوی مجلس تخصیص یافته است وظیفه حمایت از این كارگران را دارد و هر نوع كوتاهی در این زمینه برای جامعه كارگری مازندران قابل پذیرش نیست.

دریابیگی تاکید کرد: کارگران از وعده‌ها و شعارها خسته شده‌اند و منتظر یك اقدام عینی از جانب دولتی هستند كه مدعی «عدالت‌گستری» بود.

افزایش قیمت ۲۵۰درصدی برخی کالاهای داخلی


رئیس اتحادیه کشوری لوازم خانگی از افزایش ۲۵۰درصدی قیمت برخی کالاهای داخلی خبر داد و گفت: شرکت‌های تولید‌ی دو فهرست با دو قیمت متفاوت تهیه می‌کنند.

محمد طحان‌پور در گفت‌وگو با فارس گفت: واردات لوازم خانگی همچنان ممنوع است و تنها کالایی که می‌تواند وارد کشور شود، کولر گازی است.

وی افزود: لوازم خانگی وارداتی از ابتدای سال تاکنون افزایش قیمت 50 تا 60 درصدی و لوازم خانگی داخلی افزایش قیمت 60 تا 100 درصد داشته‌اند.

رئیس اتحادیه کشوری لوازم خانگی گفت: شرکت‌های تولید‌کننده دو فهرست تهیه می‌کنند یک لیست را به سازمان حمایت می‌دهند و یک لیست دیگر را به واحدهای صنفی و بازار که قیمت‌ها در دو لیست متفاوت است.

طحان‌پور گفت: کولر آبی نسبت به شهریور ماه سال جاری 100 درصد افزایش قیمت داشته است.

وی افزود: برخی برندهای داخلی لباسشویی افزایش قیمت 200 تا 250 درصد داشته‌اند، به طوری که یک لباسشویی 6 کیلویی خیلی لوکس خیلی مدرن خارجی 100 هزار تومان ارزان‌تر از نوع داخلی است.

رئیس اتحادیه کشوری لوازم خانگی همچنین گفت: عمده محصولات لوازم خانگی در اولویت 10 قرار دارند و همچنان دولت وعده می‌دهد که اولویت این کالاها کاهش پیدا می‌کند.

افزايش ۳۰ درصدي قيمت ملک در ۴ ماه گذشته


آفتاب: قيمت املاک نوساز در ماه هاي اخير به دليل نوسانات ارزي با افزايش ۳۰ درصدي مواجه بوده است.

گزارش ميداني باشگاه خبرنگاران، حاکي از آن است که قيمت مسکن نوساز از شهريورماه امسال تاکنون با افزايش ۳۰ درصدي مواجه بوده است در حال حاضر خريد و فروش ملک کاهش يافته است.

وي در ادامه افزود:‌ در گذشته روزانه مسکن خريد و فروش مي شد اما به دليل نوسان نرخ ارز و مصالح ساختماني خريد و فروش ملک با کاهش مواجه است.

اکثر مشاوران املاک واقع در منطقه تهرانپارس با بيان اينکه قيمت ملک نوساز در اين منطقه متري بين ۴ ميليون و ۵۰۰ هزار تومان تا ۶ ميليون و ۵۰۰ هزار تومان است افزود: در چند ماه گذشته قيمت ملک ۳۰ درصد افزايش داشته است.

وي در ادامه تصريح کرد: نوسانات ارزي رشد قيمت مصالح ساختماني در طي چند ماه گذشته ساخت و ساز را کاهش داده است.

بنابراين گزارش مشاوران املاک در محدوده خيابان فرشته با بيان اينکه بيشترين قيمت ملک در اين منطقه هر مترمربع بين ۱۵ تا ۲۰ ميليون تومان است افزود: شيرآلاتي از جنس طلا، استخر، سونا، جکوزي و سالن ورزشي از جمله مزاياي اين واحدهاي مسکوني به شمار مي رود.

براساس اين گزارش، برخي از واحدها در مناطق مختلف به شرح زير است:
سعادت آباد، کوي فراز واحدي ۱۷۰ متري با تمامي امکانات متري ۶ ميليون تومان، واحدي يک خوابه در مرزداران متري ۴.۵ ميليون تومان، واحدي ۱۷۰ متري واقع در الهيه متري ۶ ميليون و ۵۰۰ هزارتومان به فروش مي رسد.