۱۳۸۹ مهر ۱, پنجشنبه

علی لاريجانی: هیلاری کلینتون تازه کار است

خبرگزاری حکومتی فارس - علي‌ لاريجاني رئیس مجلس شورای اسلامی عصر امروز پس از نواختن زنگ مهر، مقاومت و پايداري در مدرسه غدير قم در جمع دانش‌آموزان گفت: كشور در گذشته در شرايط سختي به سر مي‌برد و اگر به تاريخ پيش از انقلاب نگاه كنيم قطعا به اين موضوع پي خواهيم برد.
لاريجاني در ادامه به سخنان وزير امور خارجه آمريكا اشاره كرد و گفت: وزير امور خارجه آمريكا مجددا برخي حرف‌هايي را زده است كه البته ايشان تازه كار است و اين حرف‌ها را مي‌زند.


خطر صدور حکم اعدام برای دو شهروند وب‌نگار

گزارش‌گران بدون مرز: با اتهامات بی‌پایه و اساس و سنگین علیه وحید اصغری و حسین درخشان، خطر صدور حکم اعدام برای آنها بنا بر قوانین اسلامی وجود دارد. جامعه جهانی باید به سکوت در این باره پایان دهد. از مقامات قضایی که از قوانین اسلامی برای صدور احکام سنگین سواستفاده می‌کنند و به ویِژه محمود احمدی نژاد که با حمایت سپاه پاسداران به ریاست جمهوری ایران منصوب شده است، در این باره بازخواست کنند
گزارش‌گران بدون مرز نگرانی عمیق خود را از نقض فاحش حقوق بشر در زندان‌های جمهوری اسلامی که عمدتا از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه روزنامه‌نگاران و شهروند وب‌نگاران انجام می‌شود، اعلام می‌کند. خطر صدور حکم اعدام وحید اصغری و حسین درخشان را که از سال ١٣٨٧ در زندان بسر می‌برند، تهدید می‌کند.
" با اتهامات بی‌پایه و اساس و سنگین علیه وحید اصغری و حسین درخشان، خطر صدور حکم اعدام برای آنها بنا بر قوانین اسلامی وجود دارد. جامعه جهانی باید به سکوت در این باره پایان دهد. از مقامات قضایی که از قوانین اسلامی برای صدور احکام سنگین سواستفاده می‌کنند و به ویِژه محمود احمدی نژاد که با حمایت سپاه پاسداران به ریاست جمهوری ایران منصوب شده است، در این باره بازخواست کنند."
مرکز بررسی جرایم سازمان یافته
در پی اعلام موجودیت در فروردین ماه ١٣٨٨ « مرکز بررسی جرایم سازمان یافته» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سایت رسمی آن گرداب به شکل فعال در سرکوب شناسایی و دستگیری شهروند وب‌نگاران شرکت داشته است. « فرماندهی پدافند سايبري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي » و هکرهای وابسته به آن مسئول دستگیری بسیاری از وبلاگ نویسان و شهروند وب‌نگاران در ایران هستند.
در فروردین ١٣٨٨برای اولین بار مرکز بررسی جرایم سازمان یافته با انتشار اطلاعیه‌ای " انهدام شبکه ارائه محتوای مستهجن ضد دينی و ضد انقلابی" را اعلام کرد و از دستگیری تعدادی از "مدیران و مسئولان این سایت ها" خبر داد. چند روز پس از این خبر " اعترافات مجرمان" ازصدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش و در سایت گرداب مشخصات و عکس‌های آنها به نمایش درآمد، همه بازداشت شدگان موارد اتهام علیه خود از جمله " اغفال جوانان ایران از طریق سایت‌های پورنوگرافی و ضد دینی" و "دریافت پول از امریکا و اسرائیل" را پذیرفته بودند.
در تاریخ ٢٦ خرداد ماه ١٣٨٨ در پی آغاز اعتراضات مردمی به اعلام انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران، "مرکز بررسی جرایم سازمان یافته" وابسته به سپاه پاسداران با انتشار اطلاعیه‌ای، از مدیران سایت‌های اینترنتی خواست مطالبی را که حاوی "تبلیغ آشوبگری و تهدید مردم و شایعه باشد" حذف کنند "و گرنه اقدامات قانونی ما می تواند برای آنها بسیار سنگین باشد." مرکز وابسته به سپاه، معترضان را متهم کرد که با "دروغ‌ها و تهمت‌های ساختگی و سازماندهی شورش‌ها" از طریق اینترنت به"تبلیغ آشوبگری" و "شایعه پراکنی" مشغولند. مرکز بررسی جرایم سازمان یافته با تشبیه این سایتها و وبلاگ ها به مراکزی سازمان یافته، آنها را متهم کرده بود که "با حمایت مالی و فنی شرکت‌های کانادایی و آمریکایی و رسانه های تحت حمایت سازمان های اطلاعاتی آمریکایی و انگلیسی (رادیو زمانه، رادیو فردا، بی بی سی فارسی)" فعالیت می‌کنند. در تاریخ٣٠ اردیبهشت ماه ١٣٨٩ ابراهیم جباری یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران با اعلام " سپاه دومین ارتش سایری دنیا را تشکیل داده است" به شکل رسمی تشکیل ارتش سایبری را از سوی سپاه پاسداران پذیرفت. تا آن زمان ارتش سایبری در کارنامه خود مسئولیت حمله به سایت های اطلاع رسانی مستقل و اصلاح‌طلب، توئیتر و رادیو زمانه را پذیرفته بود.
وضعیت بازداشت شدگان و پذیرش اعترافات
وب‌نگاران بازداشت‌شده قربانی نگاهداری طولانی مدت در سلول‌های انفرادی و برای اعتراف علیه خود به شکل وحشیانه شکنجه می‌شوند. اعترافاتی که سپس برای محکوم شدن‌ متهم در اختیار دادگاه گذاشته می‌شوند. وحید اصغری شهروند وب‌نگار یکی از این قربانیان است.
وحید اصغری متهم ردیف اول " اولین شبکه منهدم شده"، بیش از دوسال است که در زندان و در انتظار روشن شدن وضعیت خود است. وی در تاریخ ٢٢ اردیبهشت ١٣٨٧ در فرودگاه تهران به جرم داشتن چند کارت اعتباری دستگیر شد. این جوان ٢٤ ساله که دانشجوی رشته مهندسی در هند است به مدت هفت ماه پس از دستگیری در شرایطی غیر انسانی در سلول‌های انفرادی و تحت شکنجه برای اعترافات اجباری و پذیرش اتهامات مختلف از جمله " مدير بزرگترين مجموعه از سايت‌های مستهجن فارسي‌زبان در اينترنت " قرار داشت.
تنها " جرم" وحید اصغری در اختیار داشتن فضایی در اینترنت و میزبانی سایت‌ها از جمله "چند سایت متعلق به مخالفان نظام بود" در ٢٥ آذر ماه ١٣٨٨ وی طی نامه‌ای به رئیس شعبه ١٥ دادگاه انقلاب اسلامی شرح کاملی از فشارها و شکنجه‌های متحمل شده را بیان کرده است. این نامه در اختیار نهادهای بین‌المللی قرار گرفته است.
" با چشم بند و دست بند .... و مرا شدیدا به چوب بسته و به ـ حالت ـ کاسه سر و به سمت پائین آویزان کردند با طناب و دستبند و شلاق و سیلی می زدند..... ضربه زدن به شکم و پهلو با پنجه بوکس و گذاشتن چاقو زیر گلویم و روی رگ دستم و تهدید به قتل و تجاوز جنسی چند نفره به من به زور هر چه می خواستند را تلقین می کردند وبا وعده و اجبار از من اعتراف غیر واقعی و کذب و امضا و اثر انگشت و نوار مصاحبه ی ویدئویی جعلی بارها گرفتند.....در حالی که من فقط متهم بودم"
بنابر ماده ١٦٨ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران " رسيدگی به‏ جرايم‏ سياسی‏ و مطبوعاتی‏ علنی است‏ و با حضور هيات‏ منصفه‏ در محاكم‏ دادگستري‏ صورت‏ مي‏ گيرد.. " با این حال در ایران بسیاری از محاکمات در پشت درهای بسته برگزار می شوند و گاه حتا متهم هم از برگزاری دادگاه خود بی اطلاع است و بعدا از محکومیت خود مطلع می شود. وکلای متهمان نیز نه به موکل و نه به پرونده وی دسترسی ندارند. در این باره وحید اصغری تاکید دارد " هنوز که هنوز است اجازه ملاقات با وکیل و بررسی پرونده مرا نمی دهند، حتا در صحن دادگاه اجازه حرف زدن و احوالپرسی با وکلیم را به من نمی دهند"
اصغری "تفهیم"موارد اتهام خود را چنین توضیح می‌دهد "بارها آنان سایت هایی که متعلق به دیگران است به من به کذب نسبت داده اند در حالیکه که بنده در تولید و تهیه ی آن ها هیچ اختیار و دخالتی نداشته ام و در ویدئو های زیر شکنجه وا دارم کرده اند تا - را جاسوس اسرائیل بنامم و حسین درخشان را جاسوس وزارت اطلاعات ایران و سیا! به خاطر دریافت عکس های تمسخر رهبر و سران نظام وامامان شیعه در ایمیلم به اجبار و اتفاقی اتهامات توهین به امامان و توهین به رهبری و تشویش اذهان عمومی در بارجویی ها به من بستند در حالیکه دریافت آن ایمیل ها به اختیار خودم نبوده است به خاطر آگهی های گوگل و استراتژیست گوگل بودن و دریافت پول از آن موسسه ی عظیم فناوری جستجو، اتهام تحصیل مال نا مشروع به بنده زده اند!! "
حسین درخشان، وبلاگ نویس از تاریخ ١١ آبان ١٣٨٧ پس از چندین بار احضار و بازجویی در تهران از سوی مقامات امنیتی بازداشت شد. و امروز پس از محاکمه‌ای ناعادلانه در انتظار صدور حکم و در اختیار سپاه پاسداران قرار دارد. حسین درخشان قربانی سناریو ساخته شده از سوی مقامات امنیتی - قضایی ایران است. وی در وبلاگ خود از اصول انقلاب اسلامی و رهبران آن و از سیاست های محمود احمدی نژاد دفاع می کرد، به اتهاماتی بی پایه چون " توهین به مسئولان جمهوری اسلامی و مقدسات اسلامی " متهم شده است. در اصل این وبلاگ‌نویس قربانی جنگ داخلی نهادها و جناح‌های اطلاعاتی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شده است.
"حسین درخشان وبلاگ نویس کانادایی ایرانی‌تبار همچنان در زندان بسر می‌برد، جامعه جهانی و کانادا باید برای آزادی وی و همه‌ی روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران زندانی تلاش کنند."
دو وب‌نگار دیگر کوهیار گودرزی و حسین رونقی ملکی در وضعیتی نابسامان و در شرایطی مشابهی بسر می‌برند.
گزارشگران بدون مرز ياد آور می‌شود که ايران یکی از سرکوبگرترین کشورهای خاورمیانه در عرصه اينترنت است و درليست کشورهای "دشمنان اينترنت "در جهان قرار دارد.

دومین استاد دانشگاه هم مورد حمله مسلحانه قرار گرفت

غلامرضا سرابی متخصص داخلی قلب چهارشنبه شب در بیرون از مطب خود با اسلحه مورد سوء قصد قرار گرفت.

به گزارش مهر، غلامرضا سرابی پس از این سوء قصد به بیمارستان امام حسین (ع) تهران منتقل شد و هم اکنون در ICU بستری است. دکتر سیدحمید حسینی مدیر روابط عمومی وزارت بهداشت از پیگیریهای وزارت بهداشت و نیروی انتظامی درباره سوء قصد به استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و درگذشت وی خبر داد.

دکتر عبدالرضا سودبخش عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز شب سه شنبه در مقابل مطب شخصی خود از طرف افراد ناشناس مورد سوء قصد قرار گرفت و درگذشت.

پلیس آگاهی تهران بزرگ در مورد حادثه سوء قصد به دکتر عبدالرضا سودبخش عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران که در مقابل مطب شخصی خود از طرف افراد ناشناس کشته شد اعلام کرد: تحقیقات اولیه حکایت از آن دارد که علت و انگیزه قتل شخصی بوده و وجود هرگونه انگیزه دیگر در این جنایت منتفی است.

اعدام سه زندانی در زندان مرکزی اصفهان

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"حکم ضد بشری اعدام 3 زندانی در زندان مرکزی اصفهان (دستگرد) به اجرا گذاشته شد.
سه شنبه 30 شهریور ماه 3 زندانی از بند 3 زندان مرکزی اصفهان که چند سال در انتظار اجرای حکم اعدام بسر می بردند اعدام شدند. اسامی زندانیانی که روز سه شنبه حکم ضد بشری اعدام آنها به اجرا گذاشته شد به قرار زیر می باشند؛

در ماههای اخیر اکثر احکام اعدام به صورت مخفیانه به اجرا گذاشته می شود مانند اعدامهای گروهی و گسترده در زندان مشهد و اعدام در زندان گوهردشت کرج و اصفهان می باشد.
تصمیم گیری در مورد اعدام های گروهی و سرکوب و شکنجه زندانیان سیاسی توسط ولی فقیه علی خامنه ای گرفته می شود. هدف از این اعدام ها ایجاد فضای رعب و وحشت در بین مردم و بخصوص در آغاز سال تحصیلی و وحشتی که که از قشر آگاه و آزادیخواهی مانند، دانشجویان ، دانش آموزان، اساتید و معلمان دارد به اجرای احکام ضد بشری اعدام شدت بخشیده اند.
در حال حاضر تعداد بیشماری از زندانیان در زندانهای مختلف ولی فقیه علی خامنه ای که در انتظار اعدام بسر می برند و بنابه مصالح سیاسی این رژیم در زمانی که لازم می داند به اجرا گذاشته می شود.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،موج لاینقطع اعدام ها در ایران را به عنوان یک جنایت علیه بشریت محکوم می کند و نسبت به بی عملی و نظارگر بودن جامعه جهانی نسبت به جنایت علیه بشریت در ایران شکفت زده است و از آنها مصرانه می خواهد که پرونده جنایت علیه بشریت این رژیم را به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای گرفتن تصمیمات لازم اجرا ارجاع نمایند.
1- علیرضا باقری 2- محسن گودرزی 3- رسول میر صفا می باشند.سنین زنداینانی که اعدام شدند زیر 30 سال می باشد این سه زندانی به اتهام داشتن مواد مخدر اعدام شده اند

01 مهر 1389 برابر با 23 سپتامبر 2010
گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دبیر کل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

اعدام دو نفر در استانهای کرمان و اصفهان

بنا به گزارشهای رسیده دو نفر در استانهای کرمان و اصفهان به دار آویخته شدند.

روزنامه حکومتی کیهان در شماره امروز خود از اعدام یک نفر در شهرستان آران و بيدگل استان اصفهان خبر داد. بنا به این گزارش اتهام این فرد (نام نا مشخص ) حمل و نگهداري مواد افيوني ذکر شده است.

همچنین به گزارش امروز سایت رسمی دادگستری کرمان حکم اعدام محکوم مجيد – ش که در سال ۸۶ به اتهام زناي به عنف دستگير ودر دادگاه کيفري استان به اعدام محکوم شده بود ، پس از تاييد ديوانعالي کشور وبا اذن رياست قوه قضاييه ، در زندان مرکزي کرمان به مرحله اجرا درآمد.

بنا به گزارشهای منابع رسمی کشور طی یک هفته گذشته یک نفر در شیروان ، یک نفر در ورامین، یک نفر در زاهدان، سه نفر در اهواز و سه نفر در یزد اعدام شده اند.

بدین ترتیب با دو اعدام گزارش شده امروز در استانهای کرمان و اصفهان، شمار اعدام های گزارش شده توسط منابع رسمی در یک هفته گذشته به ۱۱ تن رسید.

امروز همه تو را به عنوان یک دروغگو میشناسند

آقای احمدی نژاد، وقتش رسیده واقعیتی را برای شما بازگو کنم. چونکه مطمئنم الان برای تغییر آن هیچ کاری نمی توانید انجام دهید. زمانش رسیده که به جای اینکه دیگران را احمق محسوب کنی، حماقت های خودت را ببینی. در مصاحبه هایی که شرکت کردی تا به امروز در خارج کشور، به خیال خام خودت و همفکرانت توانسته ای با دروغ پردازی های خودت باعث شکست مصاحبه کننده‌هایت بشوی و با یک خوشحالی کاذب از عرصه نبردها بیرون بیایی.

آیا هرگز فکر نکردی چرا این افراد دست تو را رو نمی کنند با این همه دروغ گویی‌هایت؟ در صورتی که این امر می تواند برای آنها خیلی ساده باشد. می گویی چطور؟ فقط برایت یک مثال می زنم ولی مطمئن باش که خودت حتی به سادگی می توانی در همین اینترنت هزاران مثال دیگر کنارش قرار دهی. اگر آنها می خواستند دست تو را رو کنند به راحتی می توانستند برای مثال سؤالی را که یکی از همکارانشان در مورد سازمان ملل، هاله نور و آقا مهدی امام زمانتان ازتون پرسیده بود و شما بیان این مطلب را انکار کرده بودید و صحبتهای شما با جوای آملی را کنار هم از تلویزیون های سراسر دنیا در حالی که شما آنجا نشستید، پخش کنند و از شما در موردش سوال کنند و صدها و صد دروغ دیگه ای که گفتید که اگر یکی از آنها را انکار می کردید ده ها سند دیگر برای اثبات دروغگویی‌تان و دروغ هایتان که به صورت فیلم و اسناد موجود هستش را جلوی همه مردم دنیا به نمایش می گذاشتند و با یک هماهنگی این را توی تمام دنیا شروع می کردند تبلیغات کردن بر علیه شما. ولی چرا واقعا این کار را نکردند؟ چرا روز اول وقتی شروع کردید به انکار در خارج کشور، توی دهنتان نزدند و جلوی شما را نگرفتند؟ این سوال را هیچ از خودتان پرسیدید؟ این را حتما که به حساب زرنگی های خودتان گذاشتید و ضعف آنها.

آقای دروغگو بگذارید برایتان روشن کنم این موضوع را. آن اوایل که آمده بودید، حرفهای گنده گنده و تو خالی می زدید که توجه عده ای را به طرف خودتان جلب کرده بود، چه در داخل کشور و یا در خارج کشور. اگر آن موقع که دروغگویی‌تان را شروع کردید جلویتان را می گرفتند شاید آن عده پیش خودشان از شما قهرمان می ساختند، چونکه دیگر شما نمی توانستید دروغ بگویید و راه و روش دیگری را انتخاب می کردید. ولی آنها عاقلانه ترین روش را انتخاب کردند. دروغهای شما اینقدر شاخدار هستش که اگر یک بچه کوچک هم کمی به حرفهایتان دقت کند و اطرافش را نگاهی بیاندازد متوجه تو خالی بودن و دروغ بودن حرفهای شما میشود. آنها به شما اجازه دادند که هر چه بیشتر دروغ بگویید و میدان را هرچه بیشتر برای شما باز گذاشتند تا شما پیروزمندانه به دروغگویی های خودتان ادامه دهید.

امروز همه دنیا شما را به عنوان یک دروغگو میشناسند، همه از شما نفرت دارند. وقتی دارید صحبت می کنید توی همان کشوری که به فریب و بعد زور خودتان را رئیس جمهورش اعلام کردید، همه با انزجار به حرفهایتان گوش می دهند. شما مشهور خاص و عام شدید در دروغگویی، هیچ کس و هیچ کس هیچ ارزشی دیگر برای حرفهایتان قائل نیست، مطمئن باشید حنای‌تان دیگر حتی پیش افراد خانواده خودتان هم رنگی ندارد، چه برسد به بیرون خانواده‌تان. لقب اول شما دروغگو شده، میبینید پیروزی های خودتان را، می بینید مصاحبه هایی را که داشتید، کنفرانسهای خبری را که برایتان قرار دادند و بهتون اجازه دادند که هرچه بیشتر دروغ بگویید، چه خاصیت هایی داشت؟ واقعا ممنونم از شما که اینقدر احمق و دروغگو هستید. مطمئنم این مطلب را به گوش شما خواهند رساند ولی فراموش نکنند که به شما این را هم بگویند که دیگر کار از کار گذشته و هیچ راهی برای برگشتتان باقی نمانده است.