۱۳۹۱ بهمن ۲۱, شنبه

سرکوب‌های بعد از انقلاب به روایت غلام‌حسین ساعدی



به مناسبت سالگرد انقلاب ۵۷
غلام‌حسین ساعدی
غلام‌حسین ساعدی - گردبادی که در سال‌های ۷۰ـ ۱۹۷۷ به نام انقلاب در سرتاسر ایران وزید و چرخید و همه چیز را درهم ریخت، ابتدا قیام عظیم همه‌ توده‌ها بود.
یکپارچگی و هماهنگی علیه رژیمی که سال‌ها خفقان و سال‌ها اهانت بر آنان روا داشته بود. در آن ایام اگر غریبه‌ای از شهری می‌گذشت و تنها دیوارها را می‌دید به‌آسانی درمی‌یافت که چه اتفاقی دارد می‌افتد. دیوارهای همه‌ شهرها پُر بود از نوشته‌هایی با یک نیت و یک قصد برای ساقط کردن رژیم سلطنتی. ولی پس از سقوط رژیم شاه که دسته‌بندی‌ها شروع شد و قدرت‌طلبان به‌ جان هم افتادند، نوشته‌های روی دیوارها نیز از همگنی و یکسانی درآمدند و تنوع غریبی پیدا کردند. هزاران شعار، آشفته و درهم، همه بر روی دیوار. شعارنویسان اندک احترامی به همدیگر قائل نبودند. نوشته‌ای را پاک کرده، مطلب دلخواه خود را می‌نوشتند، و این چنین بود که اگر آن غریبه، دیوارها را تماشا می‌کرد درمی‌یافت که چه آشفته‌بازاری راه افتاده است. جنگ اضداد، شعارهای تند سیاسی، شعارهای احزاب و دستجات مختلف، تهدیدها، فحش‌های خصوصی، با انشاء و املای مغلوط، پوسترها و عکس‌های جورواجور آدم‌های آشنا یا ناآشنا.

طومارهای بلندی که به انواع و اقسام تهمت‌ها آغشته بود و به نام افشاگری نه تنها از طرف گرو‌ه‌ها که از طرف یک صنف یا یک فرد، خصوصی‌ترین نکات زندگی اشخاص مهم یا غیر مهم را نیز مطرح می‌کردند و کار به‌جایی رسیده بود که دشمنی‌ها و کینه‌های شخصی و فامیلی نیز بر دیوارها نقش می‌بست. بدین‌سان می‌شد فهمید که رژیم مسلط شاه که به ظاهر متمدن می‌بود همچون قالی زیبایی بود که روی لجن‌زاری پُر از کرم و حشرات ناشناخته‌ای پهن کرده باشند و چون آن قالی پس زده شد، همه‌ آن موجودات ریز و درشت، ریزخوار و درشتخوار به یکباره بیرون ریختند.


●غلام‌حسین ساعدی
او در داستان «سنگ روی سنگ»
و در مقاله‌ای که می‌خوانید،
تصویر کاملی از چگونگی سرکوب دگراندیشان
در سال‌های نخست انقلاب
به‌دست می‌دهد.


آنگاه که رژیم ملایان به‌تدریج بر همه جا مسلط می‌شد، مأمورین و چماقداران رژیم تازه، تمام شعارها را پاک می‌کردند و دیوارها را با گفته‌های خمینی می‌آراستند و هرچه را که به نفع رژیم جمهوری اسلامی نبود، می‌زدودند، حتی شعارهای تبلیغاتی را. بسیاری اوقات جوانان پُرشور و سودازده که می‌خواستند مطلبی را روی دیوار بنویسند به ضرب گلوله‌ پاسداران پای دیوارها در خون خود می‌تپیدند. مردم از ترس اینکه مبادا مورد سوءظن قرار بگیرند، از دیوارها فاصله می‌گرفتند. دیوارها، آئینه‌های تمام نمای وقایعی بودند که نشان دادند چگونه یک رژیم دیکتاتوری از پای درآمد و رژیم دیکتاتوری بدتری جانشین آن شد.

در کشور بی‌برنامه و بی‌هدفی که شاه درست کرده بود، این‌چنین وقایعی باید اتفاق می‌افتاد. اجتناب‌ناپذیر بود. از یک طرف مدام لوله‌کشی نفت و گاز بود از کنار آبادی‌های گلی و قدیمی و ده‌‌کوره‌های غرق در فقر، برای صدور به خارج، و از طرف دیگر آپارتمان‌سازی کنار خانه‌های یک‌طبقه‌ای.
رژیم شاه برای اینکه از قافله‌ تمدن عقب نماند، همیشه دست به نمایش می‌زد. درها را باز گذاشته بود تا ماشین‌های ساخت اروپا و آمریکا به داخل کشور سرازیر شوند و آنگاه برای حل مشکل ترافیک پل‌های عظیم خیابانی می‌زد.

چنین بود که دهاتی‌ها و ساکنان شهرهای کوچک برای پیدا کردن کار به طرف شهرهای بزرگ هجوم می‌آوردند و بدین‌سان حاشیه‌نشینی وسیعی پیدا شد که در برپایی رژیم جدید نقش عمده‌ای را بر عهده گرفت. دستجات لومپنی و بیکاره و حاشیه‌نشین‌های کوچ‌کرده که بیشترشان مذهبی بودند و هیچ‌وقت شغل ثابتی نداشتند، با حضور ملایان در صحنه‌ قدرت، شغل ثابتی پیدا کردند، و آن شرکت مدام در مراسم دسته‌جمعی بود، جماعتی که وسایل کارشان عبارت بود از مشت و لگد و چوب و چماق و زنجیر و پنجه بوکس و اسلحه‌ گرم و کار ثابت‌شان حمل عکس‌ آیت‌الله‌ها و ملاها، حمل عَلَم و کُتَل، سینه‌زدن و بر سر کوبیدن و نعره کشیدن و مهم‌تر از همه نعش‌کشی.

 ● دستجات لومپنی و بیکاره و حاشیه‌نشین‌های کوچ‌کرده
که بیشترشان مذهبی بودند
و هیچ‌وقت شغل ثابتی نداشتند،
با حضور ملایان در صحنه‌ قدرت،
شغل ثابتی پیدا کردند،
و آن شرکت مدام
در مراسم دسته‌جمعی بود...

●هر کس پاکیزه و تمیز بود،
لباس مرتبی به تن داشت،
ضد انقلابی معرفی می‌شد.

●شهید زنده و شهید مرده
هر دو ارج و قُرب یکسانی داشتند.


پایگاه عمده‌ این عده قبرستان‌ها شده بود. هر جسدی را که وارد قبرستان می‌کردند، اگرچه کشته نشده بود و به مرگ طبیعی مرده بود، از دست صاحبان‌شان درمی‌آوردند و با فرید «شهید، شهید، شهید» دور  تا دور قبرستان می‌گشتند و  صاحبان مرده زورشان نمی‌رسید تا جسد عزیزشان را از دست آن‌ها دربیاورند. بسیاری اوقات مرده‌ها جابه‌جا می‌شدند و در قبرهای عوضی جا می‌گرفتند.
کلمه‌ی شهید که در فرهنگ ایران اسلامی، معنی خاصی داشت و آن عبارت بود از ایثار جان خویش برای یک هدف یا یک ایده‌آل، و گاهی به‌جا و گاهی بی‌جا مصرف می‌شد، به کمک این دستجات لومپنی معنی عام یافت؛ و ملاها از این کلمه‌ عام‌شده استفاده‌ فراوانی بردند. چرا که اگر در ماه‌های عزاداری مذهبی و روزهای شهادت امام‌ها آن‌ها نقش عمده‌ای داشتند و روضه می‌خواندند و شیون می‌کردند و مردم را به گریه و زاری وامی‌داشتند و پول فراوانی به چنگ می‌آوردند، حال که در این قیام هر کشته یا مرده‌ای را شهید می‌نامیدند، بازار آن‌ها رونق بیشتری پیدا کرده بود. تا بدانجا که به صراحت خود این نکته را علنی کردند و مهم‌ترین روز عزای مذهبی در سال یعنی شهادت امام حسین را که عاشورا نامیده می‌شد و اعتباری داشت، گسترش دادند و به صورت شعاری درآوردند که: «هر روز ما عاشوراست».

مظلومیت نیز معنای شهادت پیدا کرده بود، هر کس که نقص عضوی داشت و معلوم نبود به چه علت و به چه دلیلی، به خصوص اگر عمامه‌ای دور سر می‌پیچید و زیر لب دعا می‌خواند، او را نیز شهید زنده می‌نامیدند. شهید زنده و شهید مرده هر دو ارج و قُرب یکسانی داشتند. شهیدپرستان همچنان که تابوت مرده‌ها را به دوش می‌کشیدند و فریاد و فغان برمی‌آوردند، شهدای زنده را نیز کول می‌کردند و به نمایش می‌پرداختند. و همین جماعت بودند که آخر سر به «حزب‌اللهی»ها معروف شدند و یا به عبارت دیگر و به اصطلاح رژیم جمهوری اسلامی «مردم همیشه در صحنه».

بله، به‌تدریج با تثبیت رژیم جمهوری اسلامی، بسیاری از آن‌ها در نهادها و کمیته‌های گوناگون صاحب شغل ثابت‌تری شدند. بسیاری سپاه پاسداران را تشکیل دادند، بسیاری گروه‌های ضربت را تشکیل دادند. گروه‌های سیاسی مسلح که به‌تدریج زیرزمینی می‌‌شدند، این دستجات بیشتر رو می‌آمدند و بازوی اصلی قدرت حاکم می‌شدند که هم‌اکنون نیز هستند. بسیاری دیگر به‌ظاهر سیاهی لشکر قضیه بودند، ولی نقش بسیار عمده‌ای را بازی می‌کردند. با موتورسیکلت‌هایی که حکومت در اختیارشان گذاشته بود، پرچم‌های مذهبی به دوش می‌بستند و با فریاد «الله اکبر» به خیابان‌ها می‌ریختند و مایه‌ ترس و ارعاب می‌شدند. به محوطه‌ دانشگاه‌ها هجوم می‌کردند و دانشجویان را مضروب می‌ساختند. اجتماعات ده‌ها هزار نفری را از هم می‌پاشیدند. یک‌مرتبه از گوشه‌ای ظاهر می‌شدند و دفاتر جمعیت‌های دموکراتیک را در یک چشم‌ به‌هم زدن درهم می‌ریختند. کتابفروشی‌ها و کتابخانه‌ها را غارت می‌کردند و کتاب‌ها را به آتش می‌کشیدند.


●رژیم مسلط شاه که
به ظاهر متمدن می‌بود همچون قالی زیبایی بود
که روی لجن‌زاری پُر
از کرم و حشرات ناشناخته‌ای پهن
کرده باشند
و چون آن قالی پس زده شد،
همه‌ آن موجودات ریز و درشت،
ریزخوار و درشتخوار
به یکباره بیرون ریختند.



موتورسیکلت‌ و صدای موتورسیکلت نشانه‌ هجوم و حمله بود. موتورسیکلت‌سواری از گوشه‌ای پیدا می‌شد و یک‌مرتبه موهای زن بی‌حجابی را می‌گرفت و او را به قصد کشت بر زمین می‌کوبید. چند موتورسوار با فریاد «الله اکبر» بساط دستفروش‌های بیچاره را غارت می‌کردند و اگر درگیری پیش می‌آمد، پاسداران با تیر هوایی، فروشندگان را متواری می‌ساختند تا موتورسواران کار خود را به‌راحتی انجام دهند. چنین عملیاتی تنها به آن نیت نبود که صاحب هر دکه و بساط‌فروشی ممکن است چریک مسلحی باشد، بلکه اگر مستضعف است چرا به جرگه‌ آنان نپیوسته است. مستضعف حتماً باید آلت فعل جمهوری اسلامی باشد. موتورسیکلت‌های بی‌راکب نیز که با شعارهای مذهبی و عکس رهبران مذهبی به قدرت‌رسیده تزئین شده بود در کنار هر ازدحامی دیده می‌شد و نگفته پیداست که صاحب موتور برای انجام وظیفه‌ای به میان جمعیت رفته است.

همه‌ سیاهی لشکرها صاحب موتور نبودند، بسیاری از آن‌ها تسبیح به‌دست و زنجیر و پنجه بوکس و چاقو در جیب در پیاده‌روها می‌گشتند و اگر کسی، عینک به چشم، یا کتابی زیر بغل داشت، به طرفش هجوم می‌بردند و می‌گفتند: «من زمان انقلاب شیشه‌های پنجاه ‌تا بانک را شکسته‌ام، تو چندتا را شکسته‌ای؟» و آنگاه وی را با مشت و لگد بر زمین می‌انداختند و عینکش را می‌شکستند و کتابش را پاره می‌کردند. هر کس پاکیزه و تمیز بود، لباس مرتبی به تن داشت، ضد انقلابی معرفی می‌شد. حاشیه‌نشین‌های بیکاره که اکنون صاحب شغل شده بودند، همه‌ی شهر را آلوده می‌کردند. دانشگاه‌ها در تصرف آن‌ها بود، به همه‌جا سرکشی می‌کردند، در آزمایشگاه سرم‌شناسی کف زمین می‌نشستند و ناخن می‌گرفتند، در تالارهای درس لم می‌دادند و ساندویچ می‌خوردند، تمام اسباب و ابزار علمی را وارسی می‌کردند، می‌شکستند، دور می‌ریختند. لجام‌گسیختگی باعث شده بود که آن‌ها علاوه بر لبخند رضایت، همیشه خود را خشماگین نشان بدهند، خشونت این چنین بالا می‌رفت و مردم عادی نیز به ژنده‌پوشی آراسته می‌شدند. انگار که بر خلاف مار، به جای پوست انداختن باید در جلدِ کهنه و پوسیده‌ای فروروند.

هیستری همگانی از همان روزهای اول اعتراض یا قیام، از همان تظاهرات دسته‌جمعی، زن و مرد را زیر چتر خود گرفته بود، ولی زنان بیشتر گرفتار شده بودند. آنچه به نام آزادی و حقوق در دوران حکومت پهلوی، به زن داده شده بود،  شامل همه‌ زنان می‌شد. زنان طبقه‌ متوسط و بالا می‌توانستند بی‌حجاب ظاهر شوند چرا که چندین دست لباس داشتند، می‌توانستند آراسته جلوه کنند، بسیاری از آنان از مواهب تحصیلات عالیه برخوردار بودند. ولی اکثریت زنان ایرانی یا به حکم فقر، و یا به حکم مذهب همیشه زیر چادر بودند. و بیشتر همین گروه از زنان خانه‌نشین بودند که در تظاهرات جمعی به یکباره مجال خودنمایی یافتند و توانستند، با اجازه‌ مردهاشان، به خیابان‌ها بریزند و خودی نشان بدهند.



●زنان [حزب‌اللهی]
دسته جمعی راهی زیارتگاه‌ها
می‌شدند، زیر سقف‌های آئینه‌بندی
جمع می‌شدند، و ضمن دعا
برای سلامتی رهبر
و نفرین بر امپریالیسم
که نمی‌دانستند چیست
و چه ریخت و قیافه‌ای دارد،
چشم به بالا می‌دوختند.


در چنین گیروداری عده‌ای از این زنان، زیر پوشش اسلامی به بزک صورت خویش توجه می‌کردند، و عینک‌های جورواجوری به‌چشم می‌زدند نه برای اینکه مردان نامحرم چشم آن‌ها را نبینند، بلکه به این دلیل که بیشتر جلب توجه کنند. در صورت و نگاه بسیاری از آنان می‌شد حالات «اروتیک» را به‌عیان دید. وقتی دسته‌ زنان از کنار مردان تفنگ به دوش رد می‌شدند، مشت بالا می‌بردند و همراه با لبخندی «درود، درود» می‌گفتند و بدین‌سان «فالوکراتیسم» به صورت کاملاً عینی ظاهر شده بود. بسیاری از زنان عاشق تفنگ شده بودند. نه که اسلحه هر گوشه‌ای ریخته بود و به‌راحتی همه‌ جا گیر می‌آمد، آن‌ها نیز با به دست گرفتن اسلحه و تمرین تیراندازی به خود شخصیت می‌بخشیدند و بدین‌سان خود را همطراز مرد می‌دانستند. ولی نکته اینجاست که چون قرار شده بود انقلاب «اسلامی» باشد، زن و مرد با اینکه همدیگر را خواهر و برادر صدا می‌کردند، باید از هم جدا می‌بودند. دسته‌ مردها جلو و دسته‌ زنان عقب. اول مردها شعار می‌دادند و بعد زن‌ها به آن‌ها جواب می‌دادند، همه با آهنگ‌های نوحه‌خوانی. مثل اینکه معاشقه‌ جمعی در کار است. اما هر وقت دوربین عکاسی متوجه دستجات زنان می‌شد، عده‌ اندکی روی خویش را باز می‌کردند و لبخند می‌زدند و دسته‌جمعی به دوربین خیره می‌شدند. توده‌ زنان سیاهپوش درهم‌رفته، شبیه جانوری بود که انگار هزاران چشم دارد. با وجود این زن باید زیر پوشش مذهب باشد، مذهب چتر درخشانی است که بالای سر آن‌ها گسترده است. دستهجمعی راهی زیارتگاه‌ها می‌شدند، زیر سقف‌های آئینه‌بندی جمع می‌شدند، و ضمن دعا برای سلامتی رهبر و نفرین بر امپریالیسم که نمی‌دانستند چیست و چه ریخت و قیافه‌ای دارد، چشم به بالا می‌دوختند. زنان در قبرستان‌ها نقش عمده‌تری داشتند، به‌خصوص زنان پیر. قبرستان‌هایی که پر از عکس شهدا بود، قبرها کنار هم و بسیاری از قبرها انباشته از گُل، قبرستان‌هایی که روز‌به‌روز توسعه پیدا می‌کردند، و زنان که دور قبرها می‌نشستند و بر سر و سینه‌ خود می‌زدند و نوحه و شیون سرمی‌دادند، و بدین ترتیب از بین زنان و مادران دروغین ولی رسمی، برای شهدای ناشناخته، از طرف حکومت برگزیده شدند که همیشه در قبرستان‌ها حضور داشتند و با آوردن جسد پاسداری سینه چاک می‌کردند. بازیگرانی بودند که نقش مادر شهید را بازی می‌کردند و پاداش کلانی نیز دریافت می‌کردند.

اما کارگردان اصلی تمام این‌ها ملاها هستند که همه جا حضور دارند، نه تنها بالای سر هر مزاری هستند، نه تنها بالای هر منبر و پشت هر میکروفونی نشسته‌اند، یا همیشه بر صفحه‌ تلویزیون ظاهر می‌شوند، بالای سر هر اداره و سازمانی نیز ملایی نشسته است. پخش اغذیه، امر جیره‌بندی و تصمیم‌گیری در همه‌ی امور. سوار ماشین‌های آخرین سیستم می‌شوند، چندین پاسدار همراه آن‌هاست. آنان قانون‌گذاران واقعی هستند. قوه‌ مقننه و مجریه، همه آن‌ها هستند. حکومت در دست آن‌هاست، دادگاه‌ها را آن‌ها اداره می‌کنند، حکم اعدام همیشه باید از طرف ملا امضاء شود. وقتی ملاها دور هم جمع می‌شوند، سعی دارند که لبخندی بر لب نداشته باشند، فکر می‌کنند که نشانه‌ قدرت در این است که اخمو و غضب‌آلود باشند. صاحبان قدرت به‌ندرت لبخند می‌زنند، همه عبوس هستند.

در این میان جنگ قدرت، یا قدرت‌نمایی بین ملاها نیز وجود دارد. به‌خصوص در میان دو طیف عمده‌ روحانیت یعنی خمینی و شریعتمداری. شریعتمداری نیز طرفدارانی دارد، عکس او نیز به همه جا چسبانده شده، ولی کار او به جایی نمی‌رسد، ریش بلند او بادبانی نیست که بتواند این کشتی شکسته را به جایی بکشد یا حتی قایقی را به جلو براند. بدین‌سان او را نیز از صحنه بیرون می‌رانند و آنگاه تمام ملایان به طرف کفه‌ سنگین ترازو هجوم می‌آورند و از دامن خمینی آویزان می‌شوند.

بدین ترتیب در هر گوشه و کنار عکس ملایان، حواریون امام به دیوارها و شیشه‌های تمام مغازه‌ها و ادارات دولتی چسبانده می‌شود. ملاها به این قانع نیستند، عکس آن‌ها باید در کف بشقاب‌ها نیز چاپ شود. در زمان گذشته نیز چنین بود. تصاویر شاه و شهبانو کف بشقاب‌های پلاستیکی را زینت می‌بخشید و معنی این تمثیل در این نکته است که همه بعد از خوردن غذا باید عکس ولی‌نعمت خویش را ببینند، می‌خواهد عکس شاه باشد یا عکس خمینی. عکس رهبران در ته بشقاب‌ها، صاحبخانه را موافق و مطیع رژیم شاه نشان می‌دهد و او را از گزند مأمورین مخفی در امان نگه می‌دارد. ولی تنها با چاپ عکس و ظاهرشدن در تلویزیون که نمی‌شود سکان قدرت را در دست داشت.

برای هر حکومتی اهرمی لازم است، اهرم حکومت ملایان مرگ است، کشتن است، کشتن به بهانه‌ جاسوسی، کفر، الحاد، یا داشتن مال و منال، و به‌خصوص عقیده‌ای مخالف عقیده‌ آن‌ها. ملاها همه مُبلغ مرگ هستند، مُبلغ شهادت هستند، ولی مرگ و شهادت برای دیگران نه برای آن‌ها. ملاها برای دوام و بقای خویش جنگ ایران و عراق را بهانه می‌کنند. هزاران هزار جوان مبارز را گوشت دم توپ می‌سازند. بسیاری را به عنوان خائن به جوخه‌ اعدام می‌سپارند. اما از هر گوشه‌ کشور سر و صدایی بلند است.

اعراب خوزستان را تار و مار می‌کنند، صدای مردم ترکمن صحرا را در حنجره خفه می‌کنند و تنها کردستان باقی می‌ماند. کردها دلیرانه می‌ایستند، و مسلحانه می‌جنگند، ولی رژیم جمهوری اسلامی مدام دهات کردنشین را بمباران می‌کند، زن و بچه و پیر و جوان را می‌کشد. اما کردها ضربت می‌خورند و ضربت می‌زنند. ولی پا عقب نمی‌کشند. آن‌ها گریان، نعش بچه‌های خویش را در بغل می‌گیرند و می‌گریزند و لحظه‌ای بعد سینه‌خیز، از تپه‌ای بالا می‌روند تا رودرروی رژیم ملاها بایستند. و اما مهم‌تر اینکه زندگی خصوصی هیچ کسی در امان نیست. رژیم جمهوری اسلامی از همان روزهای اول برای بقای خویش مداح بیچارگی و درماندگی بود. ولی بیچاره‌ها و درمانده‌ها را بیشتر از همه نابود می‌کرد. و از طرف دیگر برای ارشاد، همه را به پاکیزگی دعوت می‌کرد. کافه‌ها و رستوران‌ها را بست، فیلم‌های سینمایی را به شدت سانسور کرد، رادیو و تلویزیون به منبر وعظ و خطابه تبدیل شد، درِ دانشگاه‌ها را گِل گرفت. و جوانان درمانده از همه جا پناه بردند به مواد مخدر. دور هم جمع می‌شدند، حشیش می‌کشیدند، و هروئین زیاده از حد رواج پیدا کرده بود.

زمان شاه نیز معتاد کم نبود. هرچند روز یک بار نعش‌کشی می‌آمد و جسد عده‌ای را روی هم تل‌انبار می‌کرد و به گورستان می‌برد. زمان شاه قانونی گذراندند که قاچاقچی‌ها را می‌گرفتند و اعدام می‌کردند. ولی در دیکتاتوری جمهوری اسلامی، معتادین بدبخت را جمع می‌کنند و به جوخه اعدام می‌سپارند. در جمهوری اسلامی، درمان همه‌ گرفتاری‌ها مرگ است. به‌هرحال جامعه‌ای که می‌خواست از بندهای اسارت رها شود، از تله‌ بزرگی رها نشده، در تله‌ تنگ‌تری  گرفتار شد. چاه آرتزینی زده شد که به ناگهان لجن و عمامه و شیون و گرسنگی و جنگ و اعتیاد و خشونت و ساندویچ و مرده و دعا و تعویذ و حجت‌الاسلام‌ و عقاید حوزه‌های متروکه‌ طلبه‌ها و وسائل پوسیده و کانادادرای و بلندگو، همه به یکباره بیرون زد. آنچه به نام انقلاب ایران نامیده شد، نیشتری بود بر دُمَلی که صدها سال بیمار خود از آن خبر نداشت.‌
 
منبع: ساعدی، از او و درباره او، باقر مرتضوی، آلمان، کلن، ۱۳۸۵

تهاجم موشكي به كمپ ليبرتي

حمله موشکی به لیبرتی- شماره ۵ - خانم رجوی از پرزیدنت اوباما و دبیرکل بانکی مون خواستار بازگرداندن افراد لیبرتی به اشرف شد


خانم رجوی از پرزیدنت اوباما و دبیرکل، کمیسر عالی امور پناهندگان و کمیسر عالی حقوق بشر ملل متحد خواست ۳۱۰۰ تن پناهندگان بی دفاع بخاطر حفظ جانشان از کمپ لیبرتی که مساحت آن ۸۰ برابر کوچکتر از اشرف است و فاقد هرگونه سرپناه می باشد بلادرنگ به اشرف منتقل شوند.



دولت آمریکا و ملل متحد در قبال امنیت و سلامت این پناهندگان مسئولیت مستقیم دارند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۲۱ بهمن ۱۳۹۱(۹ بهمن ۲۰پ۱۳)

آخرین به روز رسانی ( شنبه، ۲۱ بهمن ۱۳۹۱ ۰۹:۳۳ )

لیبرتی-حمله موشکی-شماره۱۳ - دولت عراق به جای رسیدگیهای پزشکی، نیروهای سرکوبگر سوات به لیبرتی اعزام میکند


دولت عراق به جای رسیدگی ها و تجهیزات پزشکی و رسیدگی به مجروحان و جایگزینی بنگال های منهدم شده، نیروهای سرکوبگر و بدنام واکنش سریع حکومت مالکی موسوم به سوات را به لیبرتی فرستاده است.
این در حالیست که بنگال هایی که ”کلینیک پزشکی” کمپ نامیده میشود، نیز در حمله موشکی امروز-شنبه ۲۱بهمن- مورد اصابت قرار گرفته و منهدم شده است.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۲۱بهمن ۱۳۹۱ (۹ فوریه۲۰۱۳)

۱۳۹۱ بهمن ۲۰, جمعه

حمله مسلحانه به فرماندار سابق رژیم در بویراحمد

 فرماندار سابق شهرستان بویراحمد در استان کهگیلویه و بویراحمد مورد حمله مسلحانه افراد ناشناسی در نزدیکی منزل مسکونی‌اش قرار گرفت

" پرویز رضایی " با تائید این خبر به ایلنا در یاسوج گفت: بعد از اینکه نماز مغرب و عشاء را در مسجد " فاطمه زهرا (س) " صدا و سیما خواندم هنگام ورود به منزل مسکونی‌ام مورد حمله مسلحانه سرنشینان یکدستگاه خودروی پراید قرار گرفتم. 

وی افزود: هنگامی که درب حیاط منزل مسکونی‌ام توسط پسرم باز شد تا وارد حیاط شوم از سوی سرنشینان خودرو هدف قرار گرفتم که خوشبختانه گلوله‌های شلیک شده به سمت من به درب و دیوار حیاط اصابت کرد. 

فرماندار سابق شهرستان بویراحمد با بیان اینکه هفت گلوله از اسلحه توسط سرنشینان خودرو به سمت وی شلیک شد، اظهارداشت: در این تیراندازی به فرزندم نیز آسیبی وارد نشده است. 

رضایی با اظهار بی‌اطلاعی از هویت سرنشینان خودرویی که به سمت وی شلیک کردند، تصریح کرد: با فرد یا افرادی خصومتی نداشته‌ام که مورد حمله قرار بگیرم. 

وی گفت: تاکنون فرد یا افرادی در این ارتباط دستگیر نشده و این موضوع هم اکنون از سوی مراجع ذیصلاح در دست بررسی است. 

فرماندار سابق شهرستان بویراحمد ادعا کرد در شرایط کنونی عده‌ای قصد دارند با انجام اینگونه اعمال سبب بروز ناامنی در منطقه شده تا به اهداف خود دست پیدا کنند. 

" پرویز رضایی " حدود چهار سال در دولت‌های نهم و دهم دکتر احمدی نژاد، فرماندار شهرستان بویراحمد در استان کهگیلویه و بویراحمد بود. 

وی از نیروهای باسابقه طیف موسوم به اصولگرایان کهگیلویه و بویراحمد است. 

هزار تومان امروز به اندازه ۳۰۰ تومان سال گذشته

محسن رضایی:1000 تومان امروز، به اندازه ۳۰۰ تومان سال گذشته است / می‌خواهند داد مردم را در بیاورند که به خیابان‌ها بریزند

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: امروز اقتصاد کشور به گونه‌ای است که طبق گفته کار‌شناسان، هزار تومان امروز، به اندازه ۳۰۰ تومان سال گذشته است و البته باز می‌خواهند هزار تومان سال بعد، ارزشی به اندازه ۱۰۰ تومان سال ۹۰ داشته باشد؛ آن‌ها می‌خواهند پول ایران را زمین بزنند و از این رو باید خود را برای یک وضعیت جهادی آماده کنیم.

به گزارش خبرنگار ایلنا در قم، محسن رضایی، شب گذشته در مراسم گرامیداشت دهه فجر که به همت جبهه پیروان امام و رهبری قم و در محل مسجد امام زین العابدین (ع) قم برگزار شد، اظهار داشت: سال‌های آخر مبارزات برای تحقق انقلاب اسلامی مخصوصا سال‌های ۵۵ و ۵۶ اوج یأس و ناامیدی انقلابیون بود و افراد مبارز، یا در زندان‌های شاه حضور داشتند و یا آن‌ها که در بیرون از زندان بودند، روحیه مبارزه نداشتند.

وی با بیان اینکه سال‌های ۵۵ و ۵۶ علاوه بر اینکه اوج ناامیدی نیروهای انقلاب بود، اوج قدرت نمایی ساواک نیز بود، گفت: انقلاب امام خمینی (ره) زمانی اتفاق افتاد که شیوه‌های مبارزه نیروهای انقلاب به ته خط رسیده بود و درست در چنین زمانی حادثه ۱۹ دیماه سال ۵۶ که همچون جرقه‌ای برای حرکت‌های انقلابی بود، اتفاق افتاد و مبارزات رفته رفته اوج می‌گرفت؛ البته اگر چه تجمعات و راهپیمایی‌های مردم محدود به حدود ۱۰۰ الی ۲۰۰ نفر می‌رسید اما رفته رفته این مبارزات ده‌ها هزار نفری و صد‌ها هزار نفری شد.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به دوران پس از انقلاب اسلامی در ایران، گفت: تا زمانی که انقلاب اسلامی تثبیت شد، فشارهای زیادی به مسئولان وارد شد تا اینکه سال‌های ۷۲ و ۷۳ یک تثبیت نسبی در کشور حاکم شد.

وی با بیان اینکه این انقلاب با سختی‌ها و فشار‌ها، و با هدیه کردن انسان‌های بزرگ چون شهید زین الدین، شهید همت، شهید باکری، شهید صادقی و... به تثبیت رسید، گفت: با تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران، به جای نظام فاسد شاهنشاهی، استقلال، آزادی و مردم سالاری در این کشور حاکم شد.

رضایی با اشاره به قدرت نظامی جمهوری اسلامی، گفت: امروز به برکت انقلاب اسلامی، کشور ایران تبدیل به یک قدرت بازدارنده نظامی شده است و واقعیت این است که ایران امروز هر اقدام نظامی علیه خود را در نطفه خفه می‌کند و شاهد آن این است که در طی همین سال‌های اخیر دو بار اسرائیل و یک بار آمریکا در زمان جرج بوش قصد حمله نظامی به ایران را داشته و حتی دستور آن را نیز صادر کرده بودند، اما در ‌‌نهایت این کار را نکردند.

وی خاطرنشان کرد: در زمان‌های قبل از انقلاب اسلامی ایران و در سال‌های دور‌تر با هر فشاری به کشور ایران قسمتی از این کشور را جدا کرده و برای مثال باید پرسید کجاست بخارا؟ کجاست سمرقند؟ کجاست نخجوان؟ کجاست بحرین؟ اما امروز به برکت انقلاب اسلامی، کشور ایران عزت خود را بازیافته است.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر اینکه باید شکرگذار نعمت‌ها بود، گفت: به برکت انقلاب اسلامی ایران، نعمت آزادی و استقلال به ایران داده شد و البته شکر این نعمت‌ها به این است، که از آن‌ها درست استفاده کنیم و الا ناشکری، از بین رفتن نعمت و عذاب الهی را در پی دارد.

وی تصریح کرد: مسئولان ما حق ندارند در پیش چشم همگان و در زمانی که ماهواره‌های دشمنان منتظر فرصت هستند، شأن جمهوری اسلامی را زیر پا بگذارند، چرا که حق این کار را نداریم و قطعا نه شهداء، نه امام شهداء و نه رهبر معظم انقلاب از این وضعیت راضی هستند.

رضایی اضافه کرد: چرا باید از نعمت ارزشمند آزادی و نعمت استقلال کشور و نعمت حمایت‌های رهبری بد استفاده کنیم؟ همه باید بدانیم که این انقلاب به سادگی به دست نیامده است و از این رو همه باید مراقب آن باشیم.

وی گفت: آن چنان خاطرات تکان دهنده‌ای در انقلاب اسلامی هست که اگر این خاطرات همیشه جلوی چشممان باشد، به خود اجازه نمی‌دهیم هر حرفی را بزنیم و هر کاری را انجام دهیم.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه سخنان خود با بیان اینکه نباید چشم خود را بر واقعیت‌ها ببندیم، گفت: واقیعت این است که با حمایتی که از نظام حاکم بر سوریه کردیم، ناتو را زمین گیر کردیم و یا با حمایتی که از مبارزین فلسطینی شد، دشمنان به قدرت نظامیمان پی بردند، اما سؤال اینجاست که چرا باید در گوشت و برنج مردم خود و در گرانی‌ها بمانیم؟ سؤال این است که این مسائل چه ربطی به انقلاب اسلامی دارد؟ این مسائل حتما به مسئولان مربوط است و باید دید که اشکال کارمان کجاست؟ باید ببینیم که آیا مغرور و دچار توهم شده‌ایم و از کار‌شناسان استفاده نمی‌کنیم؟

وی تأکید کرد: نباید در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، سرمان را پایین بیاندازیم و ۸ سال دیگر را از دست بدهیم.

رضایی افزود: باید ببینیم که چرا گروه ۱+۵ حاضر به مذاکره جدی با جمهوری اسلامی ایران نیست؟ آن‌ها چرا باید پیش خود بگویند که با گرانی‌ها و نارضایتی‌های مردم، کار آن‌ها رو به اتمام است و دلیل برای مذاکره جدی وجود ندارد؟

وی با تأکید بر اینکه باید ببینیم اشکال کارمان در اقتصاد چیست که به این وضعیت گرفتار شده‌ایم؟ گفت: ما در کشور، با خود تحریمی و سوء مدیریت رو به رو هستیم که این امر، بزرگ‌ترین کمک به دشمنان و از جمله آمریکاست و در این صورت آن‌ها اصلا نیازی به آتش توپخانه‌ای برای مقابله با جمهوری اسلامی ندارند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: باید پرسید که انقلاب اسلامی را می‌خواهیم یا پست و صندلی را؟

وی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه مردم ایران تا کنون چند آزمون را با موفقیت پشت سر گذاشته‌اند، گفت: با توجه به شرایطی که اقتصاد کشور دارد، باید گفت که وارد آزمون دیگری شده‌ایم.

رضایی تصریح کرد: این‌ها می‌خواهند داد مردم را در بیاورند که به خیابان‌ها بریزند و البته از جریانات فتنه و انحراف نیز استفاده می‌کنند.

وی گفت: امروز اقتصاد کشور به گونه‌ای است که طبق گفته کار‌شناسان، هزار تومان امروز، به اندازه ۳۰۰ تومان سال گذشته است و البته باز می‌خواهند هزار تومان سال بعد، ارزشی به اندازه ۱۰۰ تومان سال ۹۰ داشته باشد؛ آن‌ها می‌خواهند پول ایران را زمین بزنند و از این رو باید خود را برای یک وضعیت جهادی آماده کنیم.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: رهبر معظم انقلاب برای اولین بار، چندی پیش با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ گفتند افرادی با سطح توانایی بالا در اداره کشور به صحنه بیایند و آن‌ها که نمی‌توانند نیایند و این نکته‌ای است که باید به آن توجه لازم را داشت.

وی با بیان اینکه مردم ایران، آزمون زندگی و اقتصاد را در پیش دارند، گفت: بیکاری، طلاق و... از امور نامطلوبی است که وجود دارد و البته یک مقدار آن به دلیل فشارهای خارجی است، اما قسمت اعظم آن مربوط به مدیریت داخلی است و از این رو باید یک تجدید نظر جدی در خود داشته باشیم.

محسن رضایی در ادامه با بیان اینکه سرزمین اصلی مبارزه مردم ایران، سرزمین اقتصادی است، گفت: به عنوان سرباز انقلاب اسلامی، از همه وفاداران به انقلاب می‌خواهم که خود را برای عبور با موفقیت از این آزمون آماده کنند.

وی گفت: البته معتقدم ملت ایران، با یک درخشش بی‌نظیری از این مرحله سوم عبور می‌کند تا دشمنان بار دیگر بگویند ما اشتباه کردیم.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: چهار روز پیش خدمت رهبر انقلاب بودم که ایشان تأکید داشتند ما در کشور، ظرفیت‌های زیادی داریم که از آن‌ها استفاده نمی‌شود؛ یعنی اگر ما این منابع کنونی کشور را نداشتیم، بازهم با کمک همین نیروهای انسانی، حوادث را پشت سر می‌گذاشتیم.

وی در پایان تصریح کرد: اقتصاد کنونی در شأن جمهوری اسلامی نیست و قطعا کشور ایران نیاز به یک اقتصاد بزرگ و با سطح بالای مادی برای مردمان خود دارد.

اختلاف بین احمدی نژاد و خامنه ای در باره آمریکا

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی درباره خوشحالی عده ای در داخل از پیشنهاد مذاکره از سوی آمریکا گفت: از اول انقلاب اسلامی سیاست های کلان خارجی منوط به دستورات رهبری بوده و رئیس جمهور تصمیم‌گیر نیست و صرفا مجری این دستورات است و وظیفه ای جز این در سیاست های مربوط به استکبار ندارد.

به گزارش مهر، اسماعیل کوثری با اشاره به بیانات رهبری واینکه روحیه انقلابی با سیاست های کلان غربی متفاوت است، گفت: واقعیت این است که معمولا در دیپلماسی غربی بده بستان های زیادی وجود دارد، در جایی امتیازی می داده و در جایی کوتاه می آیند اما روحیه انقلابی این ها را بر نمی تابد.

وی سیاست های آمریکا را به سیاست‌های بنی امیه تشبیه کرد و افزود: بعضی از مسئولان آمریکایی این مساله را عنوان می کنند که پای میز مذاکره بیایید، اما این ها یک نوع فریب است اما انقلابی بودن که رهبری می گویند سیاست روشن و واضح است که همان نه شرقی نه غربی فقط جمهوری اسلامی است.

کوثری با اشاره به کسانی که از پیشنهاد مذاکره آمریکا خوشحال شده و در پی آن هستند، تصریح کرد: از اول انقلاب اسلامی سیاست‌های کلان خارجی منوط به دستورات رهبری بوده و رییسان جمهور، مجری این دستورات هستند و وظیفه‌ای جز این در سیاست‌های مربوط به رژیم صهیونیستی و استکبار نداشته اند.

  وی با بیان اینکه آمریکایی ها هر سیاستی را در منطقه پیاده کردند با سیاست های دقیق ایران شکست خوردند، ادامه داد: آمریکایی ها از رابطه ایران با مصر وحشت افتاده اند، در سوریه نیز با شکست روبرو شده اند و در پی این شکست های متعدد است که پیشنهاد مذاکره را مطرح کردند.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی هدف طرح مذاکره از سوی آمریکایی ها را محو کردن شکست های خود دانست و اضافه کرد:  آنها در پی این مذاکرات به دنبال آن هستند  تا اگر ایران نپذیرفت از در مخاصمه وارد شوند و وانمود کنند ما حاضر به مذاکره بودیم اما ایران قبول نکرد.

نماینده تهران در مجلس افزود: از طرف دیگر اگر در این شرایط نا برابر ایران تن به مذاکره دهد، آمریکا تلاش می کند جایگاه ایران را در بین کشورهای حلقه مقاومت متزلزل نشان دهد.

کوثری با بیان اینکه در این شرایط است که  مقام معظم رهبری می گویند آمریکا نمی تواند تصمیم گیرنده باشد ، متذکر شد: نکته مهم این است که ایران محکم در این مساله ایستادگی می کند چرا که آمریکا جز روحیه استکبار و تجاوز چیز دیگری از خود  نشان نداده است.

وی در پایان خاطر نشان کرد: اگر راست می گویند در رفتارهای خود تغییر رفتار نشان دهند و نیروهای خود را از منطقه بیرون کشیده و تحریم ها را بردارند، آن وقت است که بررسی می کنیم که مذاکره انجام شود یا خیر. 

پاسدار صفوی: از راهی که انتخاب کرده‌ایم برنخواهیم گشت

خبرگزاری فارس: دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا گفت:‌ اگر خطری متوجه نظام شود با تمام قدرت برای شکستن توطئه دشمنان به میدان می‌آییم.
  
سردار سرلشکر پاسدار سید یحیی صفوی دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا، در گردهمایی 5000 نفری ایثارگران و بازنشستگان نیروهای مسلح شرق تهران با اشاره به حرکت با صلابت و پر قدرت جمهوری اسلامی ایران، گفت: انقلاب اسلامی به برکت مجاهدت‌ها و رشادت‌های شما بازنشستگان، امروز درختی تناور شده است.

دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا تصریح‌کرد: انقلاب اسلامی مثل جوان 34 ساله می‌ماند که پرچم عزت اسلام را  به دست گرفته است و در دامنه قله بلندی همچون دماوند در حال حرکت است و این جوان برومند با قدرت و صلابت حرکت خودش را ادامه می دهد، آزار و اذیت فتنه‌گران داخلی و خارجی مانع از حرکت به سوی قله‌بلند عزت و استقلال و پیشرفت نمی‌شود.

وی ادامه داد: دشمنان کوچکتر از آن هستند که با  این ملت بزرگ که به یاری امام شتافتند و انقلاب اسلامی و الهی را تا به اینجا رسانده اند بتوانند مقابله کنند.

سرلشکر صفوی تصریح‌کرد: دشمنان ما نتوانستند جلوی نفوذ و قدرتمندی ایران را بگیرند. ایران اسلامی هم اکنون یک قدرت منطقه ای است، نفوذ ایران، تاثیر انقلاب اسلامی و حکومت جمهوری اسلامی، نفوذ کلام امام راحل و مقام معظم رهبریمان نه تنها در منطقه غرب آسیا و در بیداری اسلامی بلکه  دل‌های مسلمان جهان را تحت تاثیر قرار داده است و مستضعفان را در آمریکای جنوبی به مقابله با مستکبران دعوت کرده است.

سرلشکر صفوی در ادامه سخنان خود گفت: توصیه من به شما عزیزان وفاداری به عهد و پیمانی است که با خدا و رسولش، با امام و شهداء بسته‌ایم. ما از راهی که انتخاب کرده‌ایم برنخواهیم گشت.

آغاز جشنواره برلین با اعتراض علیه رژیم تهران

شصت و سومین جشنواره فیلم برلین یا برلیناله با نمایش فیلم "استاد بزرگ" ساخته وانگ کار-وای و یک بیانیه سیاسی علیه جمهوری اسلامی پنجشنبه شب کار خود را شروع کرد. 

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از هالیوود ریپورتر، این جشنواره که همواره بر سیاسی بودن خود تاکید دارد، دیشب با حضور برند نویمان وزیر فرهنگ آلمان و با ارایه خط مشی سیاسی خطاب به جمهوری اسلامی آغاز شد. 

این مقام آلمانی با یادآوری درس‌هایی که کشور آلمان طی 12 سال زندگی تحت حکومت نازی‌ها آموخته است، از رژیم تهران خواست تا محرومیت جعفر پناهی از حق سفر را بردارد و به وی اجازه دهد تا برای نخستین اکران جهانی فیلمش "پرده" که هفته آینده در این جشنواره اکران می‌شود، به آلمان سفر کند. 

پناهی در سال 2006 جایزه خرس نقره‌ای برلین را برای "آفساید" دریافت کرده بود. او دو سال پیش نیز به عنوان یکی از اعضای گروه داوری برلین انتخاب شده بود، اما در این جشنواره حضور نیافت. او "پرده" را نیز با وجود نداشتن اجازه برای ساخت فیلم به صورت مخفیانه و با همکاری کامبوزیا پرتوی ساخت و از کشور خارج کرد. 

در مراسم افتتاحیه دیشب، نمایشی موزیکال و کمدی که توسط اولریش توکور بازیگر فیلم "زندگی با دیگران" اجرا شد، همراه با نمایشی از آثار دهه 30 آلمان به روی صحنه رفت. 

جشنواره فیلم برلین از امروز جمعه 8 فوریه به روی تماشاگران باز می‌شود تا بتوانند فیلم‌های امسال را تماشا کنند. این جشنواره برندگان خرس‌های نقره‌ای و طلایی 2013 را در تاریخ 16 فوریه معرفی می کند. امسال 19 کارگردان برای بردن این خرس ها با هم رقابت می کنند. استیون سودربرگ و گاس ون سنت دو کارگردان آمریکایی حاضر در این رقابت‌ها هستند. 

دیتر کاسلیک که بیش از 10 سال مدیریت جشنواره فیلم برلین را برعهده دارد، به دوستداران سینما قول داد تا امسال شاهد جشنواره‌ای قوی باشند. این جشنواره امسال علاوه بر بخش رقابتی خود، در بخش فروم به نمایش فیلم‌های هنری می پردازد و در بخش پانوراما فیلم های مستند را به نمایش در می آورد. بخش بومی نیز نمایش‌دهنده فیلم‌هایی از زندگی در استرالیا، اقیانوسیه، آمریکای شمالی و قطب خواهد بود. بخش سینمای کلاسیک، بخش کودک و نوجوان، بخش سینمای آلمان با تمرکز بر آثار فیلمسازان و مستندسازان جوان آلمان، دیگر بخش های این جشنواره را تشکیل می دهند. 

شصت و سومین جشنواره فیلم برلین با نمایش 404 فیلم در تاریخ 17 فوریه به کار خود خاتمه می‌دهد.

گرانی سرسام آور؛ تخم‌ مرغ شانه ‌ای ۷۵۰۰ تومان

:در حالی چند ماه پیش تفاهمنامه‌ای منعقد شد که قیمت تخم‌مرغ در بازار برای مصرف‌کننده از کیلویی 3 هزار و 700 تومان بالاتر نرود، اما نرخ آن 7500 تومان شد.

به گزارش فارس، قیمت تخم‌مرغ طی چند روز گذشته در بازار سیر افزایشی داشته و از شانه‌ای 5 هزار و 500 تومان به 7 هزار و 500 تومان رسیده است.

حجم تولید تخم مرغ در ایران سالانه 850 هزار تن یعنی ماهانه 71 هزار تن است و پیش‌بینی شده است، میزان تولید تخم‌مرغ در سال آینده ماهانه 83 تا 85 هزار تن برسد، در حالی که نیاز ماهانه کشور  65 هزار تن است.

اخیراً طی تفاهمنامه سه جانبه وزارتخانه‌های صنعت، معدن، جهاد کشاورزی و اتحادیه سراسری مرغداران ایران برنامه‌ریزی تا آذر سال 92 بر این قرار گرفت که ماهانه 7 هزار و 500 تن تخم‌مرغ صادر شود و در صورت افزایش تولید، به این رقم اضافه ‌شود.

طی دو ماه گذشته نزدیک به 20 هزار تن تخم مرغ به کشورهای عراق، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و کویت صادر شده است.

همچنین تفاهمنامه‌ای بین وزارت جهاد کشاورزی، وزارت صنعت،معدن و تجارت و تولید کنندگان به عاملیت اتحادیه تولید کنندگان مرغ تخمگذار منعقد شده که قیمت تخم‌مرغ در بازار برای مصرف‌کننده از کیلویی 3 هزار و 300 تومان پایین‌تر و از کیلویی 3 هزار و 700 تومان بالاتر نرود.

با افزایش قیمت تخم‌مرغ به شانه‌ای 7 هزار و 500 تومان از سقف قیمت تفاهم شده برای مصرف کننده فراتر رفته و مسئولان باید در جهت کاهش قیمت آن اقدام کنند.

پاسدار هرندی: احمدی‌نژاد تنها ۱۶ درصد اعتبار دارد

  دیگربان: محمدحسین صفارهرندی٬ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از کاهش «اعتبار» محمود احمدی‌نژاد در جامعه به ۱۶ درصد خبر داد.

به گزارش روز پنجشنبه (۱۹ بهمن) «خبرگزاری دانشجو» آقای صفارهرندی این مطلب را در سلسله نشست‌های «بصیرت» بیان کرده و گفته اعتبار احمدی‌نژاد از «۴۰ درصد» به «۱۶ درصد» کاهش یافته است.

وی ۱۳ آذر ماه نیز گفته بود نتایج نظرسنجی یک موسسه معتبر نشان می‌دهد تنها ۱۳ درصد مردم موافق امتداد دولت محمود احمدی‌نژاد هستند.

صفارهرندی وزیر ارشاد احمدی‌نژاد در دولت نهم بود که پس از جدا شدن از دولت و پیوستن به مجمع تشخیص مصحلت نظام از سوی علی خامنه‌ای٬ به یکی از منتقدان دولت دهم تبدیل شد است.

این عضو مجمع تشخیص مصحلت نظام در تازه‌ترین اظهارات خود علیه احمدی‌نژاد گفته است: «برخی از مسئولان هنگامی که در کنار روسای جمهور دیگر کشور‌ها قرار می‌گیرند، توهم زده می‌شوند.»

وی بی‌آنکه به نام احمدی‌نژاد اشاره کند٬ اظهار کرده این افراد در مجامع بین‌المللی «از جانب ملت و در مقام نفر اول کشور سخنرانی می‌کنند.»

به نظر می‌رسد اظهارات محمدحسین صفارهرندی در واکنش به ابراز تمایل محمود احمدی‌نژاد در قاهره در خصوص آغاز مذاکره جمهوری اسلامی با آمریکا باشد که با مخالفت علی خامنه‌ای مواجه شده است.

احمدی‌نژاد و دو دولت محافظه‌کار وی در هفت سال گذشته همواره از حمایت مطلق رهبر جمهوری اسلامی برخوردار بوده‌اند.

اظهارات صفارهرندی درباره میزان اعتبار احمدی‌نژاد می‌تواند معیار مناسبی برای موفقیت دولت مورد حمایت علی خامنه‌ای باشد.

شجره برادران لاریجانی و فساد و رانت خواریهایشان

سایت "ندای سبز آزادی": از مجموع پنج برادری که مناصب مختلف حکومتی را به تصاحب خود در آورده اند شاید تاکنون کمتر کسی نام فاضل لاریجانی را شنیده باشد. نامی که به مبارکی اعمال غیراخلاقی سعید مرتضوی در ضبط جلسه ای مشترک با این برادر کوچک لاریجانی ها به یکباره به ستاره محافل سیاسی و خبری تبدیل شد.

هنوز چند هفته ای از برکناری وزیر بهداشت که حامی باقر لاریجانی بود و نمی خواست او سمت خود را ترک کند نگذشته بود که وزیر دوم کابینه احمدی نژاد قربانی فرزند آخر آیت الله هاشم آملی شد.

نام لاریجانی ها اولین بار با ورود محمدجواد لاریجانی به صحنه سیاسی کشور شنیده شد. یکی از پنج برادری دانش آموخته امریکا. محمدجواد هر چند ریاضی خوانده  اما به خود جرات داده بود که در اواخر دهه شصت طرح ام القرای جهان اسلام را مطرح کند. سیاستمدار لیبرال منشی که نمایندگی مجلس را هم عهده دار شد، اما مذاکره اش با نیک براون او را از صحنه سیاست کشور به دفتر در نیاوران فرستاد تا ستارگان را رصد کند. رصدی که یک دهه به طول انجامید و باز این فرزند ارشد آیت الله عرصه را برای بازگشت به سیاست یافت، وقتی برادرش صادق با حکم آیت الله خامنه ای به ریاست قوه قضاییه رسید.

علی لاریجانی هم نام آشنایی برای ایرانیان است. او اما بر خلاف جواد که از وزارت خارجه شروع کرد، ابتدا به سپاه رفت. بعد از آن بود در زمانی که کوران جنگ و مبارزه بود بعنوان مدیر کل برون مرزی واحد مرکزی خبر مشغول به کار شد و بعد ها به ریاست صدا و سیما رسید تا بتواند با انتشار مجموعه هویت به قلع و قمع روشنفکران و اهل قلم کمک کند. شاید برای این پسر دوم آیت الله متصور نبود که نمایندگی از شهر قم که بواسطه جایگاه اجتماعی پدرش بدست آورده بود، او را به ریاست مجلس برساند. مجلسی که باید ارادت و فرمانبرداری خود را از رهبری در همه صحنه ها به نمایش بگذارد.

صادق لاریجانی که برخلاف برادران خارجه رفته، در حالی که عازم امریکا بود تغییر نظر داد و  ترجیح داده بود راه پدر را دنبال کند و در حوزه به بحث و درس بپردازد، ستاره اقبالش افول کرد وقتی بعد از اعتراضات مردمی به انتخابات مهندسی شده ۱۳۸۸ به منصب قضا رسید و امضای رهبری بر پای حکمش نشست. کسی که سالها در حوزه مشغول تحقیق و پژوهش بود به یکباره به منصبی رسید که  پیشینیانش گفته بودند خرابه ای بیش نیست! و با آمدن این برادر لاریجانی ها این خرابه به بیغوله ای تبدیل شد که فرزندان انقلاب و نظام را هم بلعید. آمار بازداشت ها افزایش یافت و هر روز حکمی برای اعدام صادر شد و باقر لاریجانی اما که از او بعنوان چهره ماندگار تاریخ پزشکی یاد کرده اند و  دانشمند اسلامی نیز لقب گرفته است!  نیز سالها در کشورهای غربی مشغول کسب توشه بود و به ایران که آمد او هم بلافاصله به سمت های اجرایی رسید. ریاست دانشگاه علوم پزشکی و ریاست شورای سیاستگذاری و ریاست کرسی اخلاق پزشکی و .... را همزمان داشت تا اینکه آتش  اختلافات احمدی نژاد با برادرانش در دو قوه به این برادر پزشک رسید و سرانجام هم خودش رفتنی شد و هم وزیر را رفتنی کرد.

اما فاضل لاریجانی، فرزند کوچک آیت الله را کمتر کسی می شناخت. هنوز به پنجاه سالگی نرسیده که لیستی از مسئولیت ها و سمت ها را در پرونده خود دارد. هر چند مثل برادر بزرگترش ریاضیات و فیزیک خواند، اما ستاره اش در آسمان سیاست درخشید و به در سفارت ایران در کانادا رایزنی کرد و بعدها مدیرعاملی انتشارات دانشگاه صنعتی را گرفت و مشاور یونسکو شد و چندین مشاوره و معاونت در سابقه خود گذاشت و سرانجام در پانزده بهمن ماه از همه برادرانش مشهورتر شد و بر صفحه مونیتور مجلسی که برادرش مدیریت می کرد، ظاهر شد و در ازای قولی که برای ملاقات با برادرش صادق می داد، تقاضاهای بیشرمانه ای داشت که فقط کسی مثل سعید مرتضوی می توانست آن ها را ضبط کند و در یک اقدام غیراخلاقی در چنین تیراژی منتشر نماید.

فاضل لاریجانی، سرانجام مهر سکوت احمدی نژاد را شکست و بگم بگم های هفت ساله اش را پایان داد. هنوز صادق فرصت نکرده به فهرست تخلفات برادر بزرگش در زمین های ورامین و مزارع شترمرغ رسیدگی کند که حالا فاضل هم به جمع پرونده ها افزوده شده است. هر چند فاضل همه را تکذیب کرده و جعل خوانده، اما کیست که نداند در پس پرده مخوفی که این تازه به دوران رسیده به عرصه سیاست برانداخته اند، چه در جریان است. رانت خواری شاید شرافتمندانه ترین عملی است که توسط این جماعت میراث خوار انقلاب می تواند انجام گیرد.

اینک سرنوشت کشور گره خورده به پنج فرزند مذکر آیت الله هاشم آملی او که در پرونده سیاسی خود تنها امضای بیانیه علیه انجمن های ایالتی و ولایتی را دارد، از معدود علمایی بود که پس از انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری دست بیعت به او داد و گفت " انتخاب شایسته حضرتعالی که فردی دانشمند و اسلام‌شناس و صاحب درایت هستید از جانب مجلس خبرگان، مایه امیدواری و تسکین است."شاید همین پیام بود که به آیت الله خامنه ای قوت قلبی داد که همه پسران آیت الله را به کار بگیرد. تصمیمی غیرمنطقی و به دور از عقلانیت سیاسی در انتخاب دو برادر بر راس دو قوه! برادرانی که از همان ابتدا روی خوشی به رییس دیگر قوه نشان نداده اند.

حالا باید دید در این چند ماه باقی مانده از اقامت احمدی نژاد در پاستور او برای این برادران چه پروژه های دیگری در سر دارد. او که توانسته است با گشایش پرونده مزارع پروزش  شترمرغ محمدجواد پرونده تخلفات مالی معاون خود محمدرضا رحیمی را مسکوت نماید،  آیا پرونده های دیگری از این برادران در اختیار دارد تا بتواند این چند ماه باقی مانده را مطابق میل آیت الله خامنه ای در پاستور بماند؟

روسیه تحریم‌های جدید آمریکا را خطرناک دانست

ایسنا: سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه از تحریم‌های آمریکا علیه برنامه انرژی هسته‌ای ایران انتقاد کرد و این‌گونه اقدامات را مانع روند تلاش برای حل مناقشه غرب در ارتباط با این موضوع دانست.

الکساندر لوکاشویچ، در مصاحبه با «صدای روسیه»، تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا علیه ایران را خطرناک دانست و تاکید کرد: این تحریم‌ها در هر زمان که ایران و گروه 1+5 قصد برگزاری مذاکرات را دارند، اعمال می‌شوند.

بر اساس گزارش پرس تی وی، لوکاشویچ در ادامه تصریح کرد: تحریم‌های آمریکا همچنین بر اقتصاد ایران، تاثیر منفی خواهد داشت.

آمریکا و اتحادیه اروپا، ابتدای سال 2012 میلادی در تلاش برای جلوگیری از مناسبات کشورهای دیگر در خرید نفت ایران و جلوگیری از تراکنش‌های بانکی با بانک مرکزی ایران، تحریم‌های جدیدی را علیه بخش‌های مالی و نفتی ایران اعمال کردند.

۱۳۹۱ بهمن ۱۹, پنجشنبه

خامنه ای: بداخلاقی را کنار بگذارید/با آمریکا مذاکره نمی کنیم


رسانه های حکومتی: رهبر معظم انقلاب تاکید کردند: مسئولین مصالح کشور را حفظ کنند و این بد اخلاقی هایی که دیده می شود را کنار بگذارند.

به گزارش دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، همزمان با سالروز بیعت تاریخی جمعی از همافران نیروی هوایی ارتش با امام خمینی (ره) در نوزدهم بهمن سال ۱۳۵۷، صبح امروز(پنجشنبه) جمعی از فرماندهان، مسئولان و كاركنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در حسینیه امام خمینی(ره)، با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار كردند.

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز پنجشنبه در دیدار فرماندهان نیروی هوایی با ایشان هشدار دادند: مسئولین مصالح کشور را حفظ کنند و این بد اخلاقی هایی که دیده می شود را کنار بگذارند.

ایشان افزودند: در آینده درباره این بداخلاقی ها با مردم صحبت خواهم کرد.

رهبرانقلاب با اشاره به طرح مجدد موضوع مذاكره از سوی آمريكاييها و ريشه يابي علت طرح پيشنهاد مذاكره از جانب آنها ها گفتند: ما البته نياز آنها به مذاكره را درك مي كنيم چون سياست خاورميانه اي امريكاييها دچار شكست شده و آنها براي ترميم اين شكست نياز دارند برگ برنده اي رو كنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ادامه دادند: من دیپلمات نیستم، من انقلابیم و حرف را صریح و صادقانه میگویم. شما (آمریكاییها) اسلحه را مقابل ایران میگیرید و میخواهید مذاكره كنید، ملت ایران مقابل این چیزها مرعوب نخواهد شد.

رهبرانقلاب در ادامه فرمودند: عده ای از روی ساده لوحی یا غرض از پیشنهاد مذاكره آمریكا خوشحال میشوند؛ مذاكره مشكلی را حل نمیكند. امروز اگر كسانی بخواهند سلطه آمریكا را مجددا دركشور برقرار كنند، ملت گریبان آنها را خواهد گرفت.


ايشان كشاندن جمهوري اسلاميِ  به پاي ميز مذاكره را برگ برنده مورد نياز امريكايي ها خواندند و افزودند: آنها مي خواهند به دنيا بگويند حسن نيت دارند اما كسي حسن نيتي نمي بيند.

رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به پيشنهاد 4 سال قبل امريكا براي مذاكره خاطرنشان كردند: همان موقع تأكيد شد كه ما پيش داوري و قضاوت نمي كنيم و منتظريم عمل آنها را ببينيم اما در اين چهار سال جز ادامه توطئه ها، كمك به فتنه گران چيزي مشاهده نشد.

حضرت آيت الله خامنه اي افزودند: شما به قول خودتان تحريم هاي فلج كننده مي گذاريد تا ملت را فلج كنيد آيا اين نشان دهنده حسن نيت است يا سوء نيت؟

رهبر انقلاب افزودند: مذاكره هنگامي معنا پيدا مي كند كه دو طرف با حسن نيت، با شرايط برابر و بدون قصد فريب گفتگو كنند به همين علت «مذاكره براي مذاكره»، «مذاكره به صورت تاكتيكي» و پيشنهاد مذاكره براي فروختن ژست ابرقدرتي به دنيا، حركتي حيله گرانه است .

بیش از ٢٠ تن در بازار ارز تهران بازداشت گردیدند

آژانس کُردپا: جمعی از دلار فروشان بازار تهران توسط نیروهای انتظامی حکومت اسلامی ایران بازداشت شدند.

برپایه‌گزارش رسیده‌به‌آژانس خبررسانی کُردپا، مأموران انتظامی حکومت اسلامی ایران روز گذشته بیش از ٢٠ تن از دلار فروشان اطراف خیابان‌های انقلاب و ٧ تیر تهران را به‌علت اعتراض به نوسانات نرخ ارز به ویژه دلار، بازداشت کرد.

یکی از شاهدان عینی به‌آژانس کُردپا گفت: بعد از بازداشت این افراد، تعداد چشمگیری از یگان‌های ویژه جهت کنترل رفت و آمد شهروندان، در خیابان‌های انقلاب و هفت تیر مستقر شدند.

وی در ادامه افزود که خیابان‌های منتهی به این صرافی‌ها توسط مأموران ویژه‌ی انتظامی کنترل شده و رفت و آمد عابران تحت نظر می‌باشد.

طی ماه‌های اخیر و همزمان با افزایش نرخ‌های ارز خارجی در بازارهای ایران، نهادهای امنیتی و انتظامی تحت عنوان مبارزه با دلالان ارز، شماری از دلارفروشان و صرافان تهران و دیگر شهرها را بازداشت نمودند.

حکومت اسلامی ایران به علت برنامه‌ی اتمی خود مورد تحریم‌های بین‌المللی در حوزه‌ی صنعت نفت، معاملات بانکی و واردات تجهیزاتی با کاربری دوگانه واقع شده و در تازه‌ترین مورد این تحریم‌ها روز گذشته آمریکا انتقال پول نفت صادراتی ایران از کشور خریدار را ممنوع اعلام کرد.

بیش از ٦٠% اقتصاد کنونی ایران وابسته به فروش نفت می‌باشد.

دلار آمریکا در صرافی‌های تهران طی هفته‌ی گذشته به مرز ٤ هزار تومان رسید.

امروز دلار آمریکا با نرخ ٣٨٠٠ تومان معامله شد.

مرتضوی لقمه ای گلوگیر


جعفر پویه

آزادی سریع و غیر قابل پیش بینی سعید مرتضوی پس از دستگیری، نشانگر درماندگی علی خامنه ای برای آرام کردن باندهای درگیر رژیم است. سعید مرتضوی که یکی از پادوهای بیت خامنه ای در سالهای گذشته درمقام قضا برای سرکوب و پرونده سازی علیه منتقدان بود، اکنون با پیوستن به باند نظامی-امنیتی و همکاری با آنان به معضلی برای آرامش رژیم تبدیل شده است. جنجال بی سابقه مجلس و افشاگری احمدی نژاد بر علیه خانواده لاریجانی بدون تدارکات مرتضوی ممکن نبود. به همین دلیل دستگیری او با حضورمعاون دادستان تهران و آزادی سریع اش نشان می دهد که پشتوانه سعید مرتضوی از توانی برخوردار است که می تواند در بالاترین سطح از قدرت، تاثیر گذاشته و هر مشکلی را از پیش پای خود بر دارد.

در مورد دستگیری و آزادی مرتضوی پایگاه اطلاع رسانی دادستانی تهران اعلام کرد: "پس از اعلام جرم دادستان تهران علیه سعید مرتضوی به اتهام قید شده در اعلام جرم، نامبرده به دادسرا احضار و پس از تحقیق و تفهیم اتهام توسط بازپرس پرونده، به زندان معرفی گردید. متعاقباً پس از تکمیل تحقیقات بازپرس، نامبرده با صدور قرار تأمین مناسب آزاد شد."

اما خبرگزاری ایسنا می نویسد "سعید مرتضوی که با شکایت فاضل لاریجانی بازداشت شده بود، بعد از ارائه توضیحات و رفع ابهامات و سوء تفاهمات، بامداد چهارشنبه از زندان اوین آزاد شد."

همچنین خبرگزاری فارس به نقل از اسدالله عباسی، سرپرست وزارت کار و رفاه اجتماعی، نوشته است که "مرتضوی از صبح امروز در محل کار خود حاضر شده و مشغول انجام وظیفه است."

روز گذشته منابع خبری رژیم از دیدار غیر منتظره روز سه شنبه صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه، با رهبر جمهوری اسلامی خبر دادند. بسیاری این دیدار را با آزادی سعید مرتضوی بی ارتباط نمی دانند. خود صادق لاریجانی روز گذشته (چهارشنبه) در جلسه مسوولان عالی قضایی گفت:  "آنچه در روز یکشنبه در مجلس رخ داد، به کام ملت بسیار تلخ بود و اینجانب با این‌که نسبت‌های رییس‌جمهوری در مورد قضات محترم قوه قضائیه و نمایندگان محترم مجلس و روسای قوا را کذب و افترا و برخلاف تمام موازین شرعی و قانونی و جرم می‌دانم، فعلا به خاطر مصالح نظام و تبعیت از اوامر رهبر معظم انقلاب دامت برکاته سکوت می‌کنم و در فرصتی دیگر به تفصیل درباب آن سخن خواهم گفت و ماهیت جریان‌های انحراف و فتنه و فساد اقتصادی و عقیدتی و عملی آنان را فاش خواهم کرد."

یعنی قاضی القضات رژیم ولی فقیه عمل احمدی نژاد را "برخلاف تمام موازین شرعی و قانونی و جرم" می داند، اما "به خاطر مصالح نظام و تبعیت از رهبر" سکوت می کند! این چه مسند قضایی است که کسی که کاری بر خلاف موازین شرعی و قانونی انجام داده و مجرمیت او نیز آشکار است، از بیچارگی در برابرش سکوت می کند؟ توجیه آخوند لاریجانی که رهبر رژیم دستور داده تا به دلیل مصالح نظام نسبت به آن چشم پوشی شود، با هیچ دلیل وبینه ای بجز ناتوانی از برخورد تند، قابل پذیرش نیست. اما آخوند لاریجانی عذر بدتر از گناه آورده و بجای اقدام قضایی و دستگیری مجرم و تحویل آنان به قانون، تهدید می کند که در آینده "فساد اقتصادی" آنان را افشا می کند! به چنین دستگاه قضایی و چنین قاضی القضاتی چه باید گفت؟

اما واقعیت بر این است که در درگیری بین باندهای رژیم سنبه جناح امنیتی- نظامی پر زورتر از آنی است که گمان می رفت. آنانی که پله های قدرت را یکی بعد از دیگری بالا آمده و اکنون بیشترین اهرمهای آنرا تصاحب کرده اند، با ترفندهایی همچون دستگیری، افشاگری و زندان مرعوب نخواهند شد. آنان به خامنه ای گوشزد می کنند که ولایت از دست رفته اش در سال 88 را بدهکار آنان است و حاضر نیستند همچون اصلاحطلبان و دوم خردایها به عقب رانده شده و میدان را به پادوهای جدید او واگذار کنند.

از سوی دیگرسعید مرتضوی نمادی از قدرت برآمده پس از سال 88 است که همچون لقمه بزرگی در گلوی خامنه ای گیر کرده است. دستگیری و زندان او "منهای قدرت پشتیبانانش" می تواند این پیام را به مجریان سرکوبگر بدهد که پس از افتادن آبها از آسیاب باید منتظر پرداختن تانوان باشند. این عمل باعث ریزش نیرو، تخریب روحیه و عدم قاطعیت آنان در عمل خواهد شد. همچنین در صورت عدم دستگیری مرتضوی و رها سازی او، باید منتظرتوطئه گری و قدرت گرفتن بیشتر باندی که این روزها برای خامنه ای نیز شاخ شانه می کشد و اتوریته او را به تمسخر گرفته باشند. این است که خامنه ای درمقابل آنها در حالت آچماز قرار دارد و ناتوان از برخورد قاطعی است که نیاز ولایت مطلقه اش است.

ادعای رها کردن مرتضوی پس از دستگیری به دستور رهبر از جانب آخوند لاریجانی به خورد افراد کمی می رود. دست بسته بودن خامنه ای در برابر باند امنیتی – نظامی با مزنه دستگیری مرتضوی آنرا اثبات کرد.

آماده‌باش کامل پایگا‌های موشکی سپاه بعد از شکار پهباد...


خبرگزاری فارس: فرمانده نیروی هوا ـ فضای سپاه با بیان اینکه احتمال بمباران توسط نیروهای آمریکایی را می‌دادیم، گفت: به همه پایگاه‌های موشکی و یگان‌ها آماده‌باش داده بودیم که اگر آنها حرکتی کردند، ما بلافاصله پایگاه‌های آنها را موشک‌باران کنیم.
  
به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، سردار امیرعلی حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه با اشاره به در اختیار گرفتن هواپیمای جاسوسی RQ170  آمریکا (معروف به دیده بان) توسط سپاه در سال گذشته، گفت: در آن زمان عده‌ای اعتقاد داشتند که به هر حال آمریکایی‌ها هلی‌برن می‌کنند و نیرو و کوماندو پیاده می‌کنند و آن را منهدم خواهند کرد.

وی افزود: عده‌ای هم معتقد بودند آمریکایی‌ها حمله هوایی صورت می‌دهند و این هواپیما را با بمباران از بین ببرند ولی جمع‌بندی ما این بود که آنها هلی‌برن نمی‌کنند و نیروهایشان را به دام ما نمی‌فرستند.

حاجی‌زاده تاکید کرد: چون اگر این نیروها با تمهیداتی که فکر شده بود می‌آمدند و گرفتار می‌شدند مشکل آمریکایی‌ها بزرگتر از مشکل اول می‌شد. لذا احتمال اینکه بیایند و بمباران کنند را رد نمی‌کردیم.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه ادامه داد: البته در حدود 10 الی 15 درصد احتمال بود این اتفاق بیفتد به همین دلیل به همه پایگاه‌های موشکی و یگان‌ها آماده باش داده بودیم که اگر آنها حرکتی کردند ما بلافاصله پایگاه‌های آنها را موشک‌باران کنیم.

حاجی‌زاده با اشاره به رمزگشایی اطلاعات هواپیمای جاسوسی RQ170 گفت: پس از رمزگشایی حافظه‌های این هواپیما متوجه شدیم این هواپیما در کشورهای اطراف ایران پروازهای زیاد داشته و خیلی از درگیری‌های پاکستان را هدایت کرده است.

حاجی‌زاده که در مستندی با نام «شکار طبس» به تشریح  نحوه به دام انداختن و رمزگشایی پهپاد آمریکایی می‌پرداخت، ادامه داد:‌هر روز که جلوتر می‌رفتیم متوجه می‌شدیم آمریکایی‌ها چه چیز بزرگی را از دست داده‌اند. فناوری‌های موجود در این هواپیماها خیلی به هواپیماهای پیشرفته مانند B2 که کاملا رادار گریز و بمب‌افکن هستند و همچنین جنگنده F35 شباهت دارد.

وی با اشاره به محل نگهداری این هواپیما در افغانستان اظهار داشت: RQ170 در پایگاهی در حدود 420 کیلومتری مرزهای شرقی ما و در داخل افغانستان بود که البته هواپیماهای دیگری از جمله هواپیماهای سری MQ که هم در کار شناسایی و مراقبت استفاده می‌شوند، در آنجا سازماندهی شده‌اند. عمده بمباران‌هایی که آمریکایی‌ها علیه افغانی‌ها و پاکستانی‌ها انجام می‌دهند توسط هواپیماهایی است که از این پایگاه بلند می‌شوند .

وزارت دفاع رژیم: در کشورهای دیگر پهپاد می‌سازیم


معاون وزیر دفاع از راه‌اندازی کارخانه‌های تولید پهپاد توسط ایران در کشورهای مختلف خبر داد. 

به گزارش فارس، محمد اسلامی معاون وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در برنامه تلویزیونی ثریا که با موضوع بررسی دستاوردهای کشور در حوزه طراحی و ساخت هواپیماهای بدون سرنشین صحبت می‌کرد، جایگاه ایران را در این حوزه در میان کشورهای جهان بسیار بالا دانست و گفت: ما امروز در کشور بیش از 20 نوع پهپاد تولید می‌کنیم که این پهپادها در سه حوزه برد و ارتفاع بلند، متوسط و کوتاه تعریف می شوند. 

اسلامی خاطرنشان کرد: پهپادهای برد بلند، پهپادهای استراتژیک و راهبردی هستند. پهپادهای متوسط بیشتر وظیفه مراقبت و دیده‌بانی با مداومت پروازی بالا دارند و پهپادهای با برد کوتاه که دامنه گسترده‌ای از مصرف را شامل می‌شوند برای امور مختلف مثلا آموزش، شرکت در رزمایش‌ها و نیز به همراه دسته‌های رزمنده‌ای که می‌باید به صورت مستمر در یک منطقه عملیات کنند به کار می رود که این پهپادهای برد کوتاه معمولا حداکثر 200 کیلومتر برد دارند که به لحاظ مصرف و تولید جزو فراوانترین پهپادها در حوزه‌های آفندی، پدافندی و شناسایی هستند. 

معاون وزیر دفاع تاکید کرد: در حوزه پهپادهای برد متوسط نیز معمولا نسبت به برد کوتاه محدودترند و بیشتر به منظور امور شناسایی با مداومت پروازی بالا (حداقل 12 ساعت) به کار گرفته می‌شوند که می‌توان به نوع پیشرفته خانواده پهپادهای مهاجر در این حوزه اشاره کرد. 

اسلامی همچنین افزود: ما در لایه سوم یعنی پهپادهای استراتژیک و برد بلند نیز دستاوردهای خوبی داشتیم که توانستیم به طراحی و تولید موتور جت برسیم که این موتور بر روی پهپاد بمب‌افکن کرار نیز نصب شد و در آینده امیدواریم بتوانیم از پهپادهای جدید استراتژیک با سطح پرواز 30هزار پا و مداومت پرواز 24 ساعت رونمایی کنیم که این پهپادها ماموریت‌های گسترده‌ای دارند. 

وی خاطر نشان کرد: ان‌شاالله در سوم خرداد سال آینده از جدیدترین پهپاد برد بلند کشور که تکنولوژی بالایی نیز دارد رونمایی خواهد شد. 

معاون وزیر دفاع در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به، به دام‌انداختن پهپاد پیشرفته آمریکایی RQ170  توسط نیروهای مسلح در سال گذشته گفت: این هواپیما حاوی آخرین تکنولوژی آمریکایی‌ها در این حوزه است و چون بهترین محیط عملیاتی برای آمریکایی‌ها منطقه ماست، آنها سعی می‌کنند در این منطقه از بهترین تجهیزات خود استفاده کنند. 

اسلامی تصریح کرد: نیروهای مسلح ما نیز با استفاده از سامانه‌های مدرن تمام کشور را به صورت کامل رصد کرده و همه اقدامات آنها را زیر نظر داشتند که از جمله همین هواپیما بود و متخصصین ما نسبت به آن آگاه بودند. 

وی در خصوص اینکه این هواپیما سقوط کرده و یا به زمین نشسته گفت: اگر این هواپیما سقوط می کرد به دلیل ضربه خوردن به زمین متلاشی می شد و از بین می‌رفت اما اینکه نیروهای ما توانسته‌اند این هواپیما را در یک محیط بیابانی به زمین بنشانند کار بسیار بزرگی بود. 

معاون وزیر دفاع با تاکید بر اینکه این پهپاد از بزرگترین دستاوردهای آمریکایی‌ها بهره می‌برد و فقط یک محصول علمی ساده نیست، خاطرنشان کرد: صنعت دفاعی ما نیز به لحاظ طراحی و ساخت تجهیزات همواره در ردیف‌های دهم تا اول دنیا قرار دارد و به عقیده بنده در حوزه پهپادها نیز ما جزو پنج کشور اول جهان هستیم. 

اسلامی با اشاره به انتقال تکنولوژی پهپاد ایوب به حزب‌الله لبنان گفت: با عمق استراتژیکی که ایران دارد تجهیزات و دستاوردهای ما برای آنها هم قابل استفاده است. 

وی تاکید کرد: امروز پهپادهای ایرانی خواهان‌های گوناگونی دارد و آن را به کشورهای مختلف انتقال داده‌ایم و در آنجا کارخانه و ظرفیت تولید ایجاد و محصولاتی صادر کرده‌ایم. بازار کار بسیار بزرگی پیش روی ماست.