هوا بارانی است و فصل پاییز / گلوی آسمان از بغض لبریز
به سجده آمده ابری كه انگار / شده از داغ تابستانه سرریز
هوای مدرسه ، بوی الفبا / صدای زنگ اول محكم وتیز
جزای خنده های بی مجوز / و شادیها و تفریحات نا چیز
برای نوجوانی های ما بود / فرود خشم و تهمت های یكریز
رسیده اول مهر و درونم / پُر است ازلحظه های خاطرانگیز
كلاس درس خالی مانده از تو / من و گلهای پژمرده سر میز
هوا پاییزی و بارانی ام من / درون خشم خود زندانی ام من
چه فردای خوشی راخواب دیدیم !/ تمام نقشه ها بر آب دیدیم !
چه دورانی چه رویای عبوری !/ چه جستن ها به دنبال ظهوری !
من و تو نسل بی پرواز بودیم / اسیر پنجه های باز بودیم
همان بازی كه با تیغ سرانگشت / به پیش چشمهای من ترا كشت
تمام آرزوها را فنا کرد / دو دست دوستی امان را جدا کرد
تو جام شوكران را سر كشیدی / به ناگه از كنارم پر كشیدی
به دانه دانه اشك مادرانه / به آن اندیشه های جاودانه
به قطره قطره خون عشق سوگند / به سوز سینه های مانده در بند
دلم صد پاره شد بر خاك افتاد / به قلبم از غمت صد چاك افتاد
بگو، بگو آنجا كه رفتی شاد هستی ؟ / در آن سوی حیات آزاد هستی ؟
هوای نوجوانی خاطرت هست ؟ / هنوزم عشق میهن در سرت هست ؟
بگو آنجا كه رفتی هرزه ای نیست؟ / تبر، تقدیر سرو و سبزه ای نیست ؟
كسی دزد شعورت نیست آنجا ؟ / تجاوز به غرورت نیست آنجا ؟
خبر از گورهای بی نشان هست ؟ / صدای ضجه های مادران هست ؟
بخوان همدرد من، همنسل و همراه / بخوان شعر مرا با حسرت و آه
دوباره اول مهر است و پاییز / گلوی آسمان از بغض لبریز
من و میزی كه خالی مانده از تو / و گلهایی كه پژمرده سر میز
حکم اعدام حبیب الله گلپری پور زندانی کرد محکوم به اعدام، توسط دیوان عالی کشور تأیید شد.
علی رغم اینکه وضعیت بینایی آیت الله حسین کاظمینی بروجردی در معرض خطر جدی قرار گرفته است، مسئولان از انتقال وی به بیمارستان ممانعت به عمل می آوردند.
