۱۳۸۹ دی ۲, پنجشنبه

اسامی بازداشت شدگان در آذر ماه 89

در طی آذر ماه دست کم ۱۰۰ تن از فعالین سیاسی، مدنی و قومی و مذهبی در ایران از سوی نهاد‌ها و ارگان‌های اطلاعاتی و امنیتی بازداشت شدند، اسامی ۶۹ تن از این افراد توسط واحد آمار و نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران جمع آوری شده است.

شایان ذکر است، دست کم ۱۰۰ تن از شهروندان نیز در طی آذر ماه به صورت فله‌ای تحت عناوین مختلفی بازداشت شدند.



۱. سلطان افشاری، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر بوکان بازداشت شد.

۲. علی افشاری، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر بوکان بازداشت شد.

۳. رزگار افشاری، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر بوکان بازداشت شد.

۴. ولی افشاری، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر بوکان بازداشت شد.

۵. شورش افشاری، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر بوکان بازداشت شد.

۶. خدیجه افشاری، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر بوکان بازداشت شد.

۷. منصور دریانوش، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر مهاباد بازداشت شد.

۸. هیمن فرمان، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر مهاباد بازداشت شد.

۹. ثریا مام رحمان‌پور، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر مهاباد بازداشت شد.

۱۰. رویا قنبری، شهروند بهایی در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر ساری بازداشت شد.

۱۱. هادی حیدری، در تاریخ ۲۸ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۱۲. فاطمه عرب سرخی، در تاریخ ۲۸ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۱۳. محمد شفیعی، در تاریخ ۲۸ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۱۴. علیرضا طاهری، در تاریخ ۲۸ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۱۵. ابوالفضل طبرزدی، برادر‌زاده حشمت الله طبرزدی در تاریخ ۲۸ آذر ۸۹ در شهر اهواز بازداشت شد.

۱۶. هاشم صباغیان، در تاریخ ۲۴ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۱۷. حجت الاسلام سلیمانی، در تاریخ ۲۴ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۱۸. کاوه خلیفه‌ای، در تاریخ ۲۰ آذر ۸۹ در شهر سقز بازداشت شد.

۱۹. آزاد رستمی، در تاریخ ۲۰ آذر ۸۹ در شهر سقز بازداشت شد.

۲۰. امید محمد امینی، در تاریخ ۲۰ آذر ۸۹ در شهر سقز بازداشت شد.

۲۱. خانم ملکی، همسر نوری زاد در تاریخ ۲۵ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۲۲. زینب نوری زاد، در تاریخ ۲۵ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۲۳. فائزه نوری زاد، در تاریخ ۲۵ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۲۴. علی نوری زاد، در تاریخ ۲۵ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۲۵. فخرالسادات محتشمی‌پور، همسر سید مصطفی تاج‌زاده در تاریخ ۲۵ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۲۶. هاشم کریمی، نوکیش مسیحی در تاریخ ۱۵ آذر ۸۹ در شهر کرج بازداشت شد.

۲۷. فریبرز رئیس دانا، اقتصاددان و پژوهشگر اقتصادی در تهران در تاریخ ۲۷ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۲۸. وحید نصرتی، فعال دانشجویی در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۲۹. هومن جعفری، فعال دانشجویی در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر نامعلوم بازداشت شد.

۳۰. سوین شیوا، فعال دانشجویی در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر نامعلوم بازداشت شد.

۳۱. مجید صادقی، فعال دانشجویی در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۳۲. حجت صحرایی، فعال دانشجویی در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر نامعلوم بازداشت شد.

۳۳. نامعلوم سعیدی، فعال دانشجویی در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر نامعلوم بازداشت شد.

۳۴. شاخوان حسینی، در تاریخ ۱۹ آذر ۸۹ در شهر سقز بازداشت شد.

۳۵. علی شکوری‌راد، در تاریخ ۱۸ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۳۶. جواد وفایی، مسئول شاخه جوانان حزب جامعه مدنی ایران در تاریخ ۱۷ آذر ۸۹ در شهر همدان بازداشت شد.

۳۷. امید قنبری، شهروند بهایی در تاریخ ۱۸ آذر ۸۹ در شهر ساری بازداشت شد.

۳۸. امیر هادی انواری، خبرنگار روزنامه شرق در تاریخ ۱۸ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۳۹. ریحانه طباطبایی، خبرنگار سرویس سیاسی روزنامه شرق در تاریخ ۲۱ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۴۰. مهران فرجی، روزنامه نگار حوزه اجتماعی در تاریخ ۱۷ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۴۱. حسین مهدوی، دبیر سابق انجمن اسلامی در تاریخ ۱۳ آذر ۸۹ در شهر خرم آباد بازداشت شد.

۴۲. محمد مه‌مان نواز، هوادار آیت الله بروجردی در تاریخ ۱۵ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۴۳. سراج کیان، شهروند بهایی در تاریخ ۱ آذر ۸۹ در شهر مازندران بازداشت شد.

۴۴. مجید صفری، شهروند بهایی در تاریخ ۱ آذر ۸۹ در شهر مازندران بازداشت شد.

۴۵. خانم لطفی، شهروند بهایی در تاریخ ۱ آذر ۸۹ در شهر مازندران بازداشت شد.

۴۶. احمد غلامی، سردبیر روزنامه اصلاح طلب شرق در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۴۷. علی خدابخش، سرمایه گذار روزنامه اصلاح طلب شرق در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۴۸. فرزانه روستایی، دبیر گروه بین الملل روزنامه اصلاح طلب شرق در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۴۹. کیوان مهرگان، دبیر سرویس سیاسی روزنامه اصلاح طلب شرق در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۵۰. رحمان رازخدیو، اعضای شواری روستایی در مریوان در تاریخ ۸ آذر ۸۹ در شهر مریوان بازداشت شد.

۵۱. مجید مریمی، اعضای شواری روستایی در مریوان در تاریخ ۸ آذر ۸۹ در شهر مریوان بازداشت شد.

۵۲. وحید طلایی، عضو کمیته پیگیری حقوقی ستاد انتخاباتی می‌رحسین موسوی در تاریخ ۱۰ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۵۳. ساجده کیانوش راد، اصلاح طلب در تاریخ ۷ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۵۴. عبدالله شهبازی، مورخ و نویسنده در تاریخ ۱۰ آذر ۸۹ در شهر فارس بازداشت شد.

۵۵. خیرالله حق جویان، پیروان اهل حق در تاریخ ۳ آذر ۸۹ در شهر کرمانشاه بازداشت شد.

۵۶. حجت ذنوریان، پیروان اهل حق در تاریخ ۶ آذر ۸۹ در شهر کرمانشاه بازداشت شد.

۵۷. ابراهیم سلیمانی، فعال سیاسی و مدنی در تاریخ ۴ آذر ۸۸ در شهر مریوان بازداشت شد.

۵۸. برهان رازخدیو، فعال سیاسی و مدنی در تاریخ ۴ آذر ۸۸ در شهر مریوان بازداشت شد.

۵۹. حمید مریمی، فعال سیاسی و مدنی در تاریخ ۴ آذر ۸۸ در شهر مریوان بازداشت شد.

۶۰. امید نوری، فعال سیاسی و مدنی در تاریخ ۴ آذر ۸۸ در شهر مریوان بازداشت شد.

۶۱. ابوبکر یگانه، در تاریخ ۶ آذر ۸۹ در شهر مریوان بازداشت شد.

۶۲. عادل سهرابی، در تاریخ ۶ آذر ۸۹ در شهر مریوان بازداشت شد.

۶۳. رفیق سهرابی، در تاریخ ۶ آذر ۸۹ در شهر مریوان بازداشت شد.

۶۴. مرتضی کُمساری، عضو سندیکای شرکت واحد تهران و حومه در تاریخ ۲ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۶۵. سیاوش حاتم، فعال دانشجویی در تاریخ ۲ آذر ۸۹ در شهر نامعلوم بازداشت شد.

۶۶. اسماعیل سلمان‌پور، عضو سابق شورای عمومی انجمن اسلامی در تاریخ ۱۴ آذر در شهر تهران بازداشت شد.

۶۷. فرزاد اسلامی، دبیر سابق تشکیلات کانون دانشجویان مسلمان در تاریخ ۱۴ آذر در شهر تهران بازداشت شد.

۶۸. افشین کشتکاری، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه شیراز در تاریخ ۱۳ آذر ۸۹ در شهر شیراز بازداشت شد.

۶۹. هژیر رنجبری، دانشجو در تاریخ ۱۷ آذرماه ۸۹ در شهر بانه بازداشت شد.

عکس؛ شب یلدای زلزله زدگان لامرد

در اواخر تیرماه امسال (1389) تعدادی از روستا‌های اطراف لامرد در استان فارس دچار زلزله شد. این زمین‌لرزه باعث تخریب تعداد زیادی از منازل مسکونی منطقه شد. بنا به وعده مسئولان قرار بود زلزله‌زدگان طی 2 الی 3 ماه صاحب خانه‌هایی با زیر بنای 80 متر شوند. اما با گذشت 5 ماه و فرارسیدن سرمای زمستان هنوز از سرپناه خبری نیست.

شکنجه های وحشیانه علیه وبلاگ نویس دربند سیامک مهر

در تاریخ 21 شهریور 89 ماموران اطلاعات کرج با حمله به منزل شخصی ام پس از بازداشت من هر آنچه از وسایلم نیاز داشته توقیف کردند از جمله کیس کامپیوتر ،رسیور ،سند خانه، اسناد و دفترچه های مالی و بانکی ،تمامی نوشته ها و دست نویس ها ،که تعدادی کتاب ،البوم های عکس خانوادگی ،سی دی ها ،فیلم،فلاش ،کیف پول شخصی و غیره. ماموران اطلاعات من را به بند 8 اطلاعات زندان رجایی شهر که معروف به بند سپاه منتقل کردند .
در رابطه با تهدید و فشارهای سخت و بی امان تمامی وبلاگها و ایمیل های من را گرفتند و روز بعد در سلول انفرادی بر اثر فشارهای تحمل ناپذیر با بریدن رگهای دست خود اقدام به خودکشی نمودم که موفق نشدم من را به بیمارستان زندان جهت درمان منتقل کردند.
در روز نخست بازجوییها که با فشار شدید شروع شد چند ده صفحه بازجویی گرفتند . روز سه شنبه 3 شهریور بازجویان پس از ضرب وشتم بسیار از من خواستند تا وصیت نامه ام را بنویسم سپس با بردن من بر چهار پایه اعدام نمایشی را اجرا کردند.
از روز نخست بازداشت تاکنون از بازجو و شکنجه گر و بازپرس و غیره جملگی من را به اعدام تهدید کردند و هر یک که دهان بازکردند به جای زبان طناب دار نمایان شده است .
اکنون من در حسینیه سالن 2 اندرزگاه 1 معروف به آخر دنیا محبوس هستم و از کمترین امکانات یک زندانی نیز برخوردار نیستم ،ممنوع ملاقات،ممنوع تلفن و حق تماس با وکیل را ندارم در میان مجرمین خطرناک متهمین به قتل ،جنایت محبوسم و هیچگونه امنیت جانی ندارم
از سنگ کلیه،دیسک کمر دردها ... بیماری سینوزیت در رنج هستم حداکثر درمان بهداری زندان که ارائۀ یکی دو عدد قرص مسکن محدود است که بدون اطلاع من و بستگانم من را به بازپرسی دادگاه می برند. از دست بند و پابند استفاده می کنند حقوق یک متهم سیاسی و عقیدتی و زندانی سیاسی را رعایت نمی کنند در دادگاه نیز اجازۀ حضور وکیل ،هیئت منصفه ،نمایندگان رسانه ها داده نمی شود و قاضی در واقع همان شاکی است.
سیامک مهر نویسنده وبلاگ گزارش به خاک ایران
محمدرضا پورشجره سابق
آذر 89
زندان رجایی شهر

توقیف یک کشتی دیگر رژیم اینبار در هنگ کنگ

منابع خبری از توقیف یک فروند کشتی دیگر مرتبط با شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی اینبار در هنگ کنگ خبر می دهند. این در حالیست که در هفته های اخیر 8 کشتی دیگر متعق به رژیم در سنگاپور توقیف شده اند.
مقامات هنگ کنگ یک کشتی باری مرتبط با کشتیرانی جمهوری اسلامی را به دلیل «بدهی» صاحبان آن به چندین بانک اروپایی در آب‌های این کشور توقیف کرده‌اند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، این کشتی باری حمل کانتینر که با پرچم کشور مالت در حرکت بود، روز چهارشنبه، ۱ دی‌ماه، و پس از آن‌که چهار بانک، از جمله بانک آلمانی «اچ اس اچ- نورد بانک»، صاحبان این کشتی را به عدم پرداخت بدهی‌شان به این بانک‌ها که در مجموع به ۲۶۸ میلیون دلار می‌رسد متهم کردند، این کشتی را متوقف کرده‌اند.

۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه

درخواست فوری از سازمانها و شخصیت های بلوچ

عبدالستار دوشوکی

عبدالرئوف ریگی سخنگوی جندالله و مسئول علمای جنبش مقاومت جندالله  در مصاحبه با روزنامه " الشرق الاوسط " اعلام نمود که اسیر خود امیر حسین شیرانی کارمند بیگناه تاسیسات اتمی در اصفهان را بزودی اعدام خواهد کرد. این اسیر نگونبخت که مهر ماه امسال ظاهرا در اصفهان توسط جندالله ربوده شد، بر اساس اعترافات ویدئویی منتشر شده حداکثر همکاری تبلیغاتی را با جندالله داشته است. دریغا باز هم استدلال عقلانی و تصور منطقی بر این پایه استوار بوده و است که از آنجائیکه شیرانی به دور از مسائل بلوچستان، بعنوان یک کارمند اتمی در اصفهان مشغول کار بوده؛ و حداکثر همکاری را با جندالله نموده است، بعد از بهره برداری تبلیغاتی توسط جندالله، آزاد شود. اما شوربختانه ظاهراً اینگونه نخواهد شد.

ما بلوچها  و بقیه هموطنان همواره بعد از ارتکاب جنایت، بمبگزاری و کشتار و اعدام توسط جندالله و رژیم جمهوری اسلامی، شروع به نوحه سرایی و قلم فرسایی می کنیم. امیر حسین شیرانی یک انسان بیگناه و اسیر است. تنها گناه متصور او از دیدگاه اندیشه جندالله  این است که شیعه و یا "شیعه زاده" می باشد. این اسیر بیچاره هیچگونه دخل و ربطی به جنایات رژیم نداشته و ندارد. جمهوری اسلامی بر پایه تفکر انتقامجویی انسانهای اسیر (زندانی) را اعدام می کند و بهمین دلیل شدیدا ً محکوم است چون کشتن اسیر و زندانی در بند یک جنایت ضد بشری و کاملا غیر انسانی می باشد. جندالله در اعلامیه خود در محکوم کردن اعدام ۱۱ جوان بیگناه بلوچ می گوید: این "اسیران زندانی بلوچ" جز قرابت و نزديكي فاميلي با برخي مبارزان جنبش هيچ جرمي مرتكب نشده بودند. اين رفتار وحشيانه و ضد بشري و غير انساني رژيم و مزدوران زابلي اش را نشانه واماندگي و بيچارگي و ذلت و زبوني و شكست دشمنان ملت مسلمان بلوچ مي داند". حال جندالله باید جواب بدهد که چرا اعدام اسیر توسط جمهوری اسلامی رفتاری وحشیانه و ضد بشری و غیر انسانی است و نشانه واماندگی و بیچارگی و ذلت و زبونی و شکست رژیم است، اما عینا ً همین رفتار و دقیقا ً "کـُـپی برداری" عمل جمهوری اسلامی نشانه واماندگی و بیچارگی و ذلت و زبونی و شکست نیست؟ جندالله باید جواب بدهد که چرا این اصل و شیوه قضاوت نباید در مورد اعمال کاملا ً مشابه جندالله اعمال شود؟. بهر حال انسان نمی تواند دو معیار اخلاقی کاملا ً متفاوت و حتی متضاد برای قضاوت اعمال کاملا ً مشابه داشته باشد.

جان یک انسان بیگناه در خطر است. اسیری که نهایت تلاش خود را جهت همکاری با جندالله نموده است. اکنون این وظیفه هر انسان با شرف و با وجدان  و بخصوص بلوچ های آگاه است که بگویند. به اسم ما هرگز(Not in my name)، زیرا جندالله ادعا می کند که برای احقاق حقوق بلوچها  و اهل سنت مبارزه می کند. متاسفانه اکثریت سازمانها و شخصیت های بلوچ به در خواست اخیر من در مورد محکوم کردن کشتار انسان ها وقعی ننهادند و عملا ً عملکرد جندالله را تحسین و یا توجیه نمودند؛ که شوربختانه ظاهرا ً باعث ترغیب بیشتر جندالله شده است.

من از تمام بلوچها و بخصوص آن دسته از احزاب و شخصیت های سیاسی بلوچ برونمرزی که بطور مستقیم و غیر مستقیم از جندالله حمایت کرده و می کنند، عاجزانه استدعا و مصرانه تمنا دارم تا حداکثر توان خود را برای نجات جان یک انسان بیگناه  به کار ببرند. آنها می توانند برای جندالله ایمیل بفرستند و یا از هر طریقی که خود بهتر می دانند پیغام بفرستند و جندالله را از ارتکاب این عمل بسیار زشت و فجیع بازدارند. جندالله نیز باید نیک بداند که با کشتار انسانهای بیگناه و اکنون این اسیر نگونبخت، به جهانیان ثابت خواهد کرد که در قتل انسان های اسیر و بیگناه یـــد طولانی تری از رژیم جمهوری اسلامی دارد. بنده این درخواست را برای تک تک شخصیت ها و احزاب بلوچ خواهم فرستاد و از شما خواننده این مطلب نیز تقاضا می کنم در تکثیر آن بکوشید؛ زیرا نجات جان یک انسان، نجایت "بشریت" است، همانگونه که قتل یک انسان بمثابه کشتن  تمام "انسانها" است.

چهارشنبه ۱ دی ۱۳۸۹

شعار مرگ بر دیکتاتور در صف بنزین


عكس از آرشيو - شماری از مردم به جان آمده در صف طویل بنزین در چهار راه گمرگ تهران با شعار مرگ بر دیکتاتور به درگیری با مزدوران نیروی انتظامی پرداختند.
عصر روز دوشنبه، در حالیکه مردم در صف خودروها در پمپ بنزین چهار راه گمرگ منتظر بودند، با مزدوران نیروی انتظامی که برای کنترل و مقابله با اعتراضات مردم مستقر شده بودند، درگیر شدند و شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند. مردم شعار می دادند، «نیروی انتظامی برو گمشو» و «نیروی انتظامی خجالت، خجالت». خشم و ایستادگی مردم، مزدوران نیروی انتظامی را به عقب راند و آنها مجبور به ترک صحنه شدند.
همچنین رانندگان جرثقیلهای ترافیک، در اعتراض به افزایش سوخت دست به اعتصاب زده اند.
شمار تاکسیها و خودروهای مسافربری نیز بر اثر کمبود سوخت، کاهش پیدا کرده و معضلات جدیدی را برای تردد مردم به وجود آورده است. به طوریکه تعداد مسافران منتظر در میدان انقلاب، امام حسین، راه آهن و چهار راه مصدق ۱۰برابر روزهای معمول بود.

حمله حسین شریعتمداری به چند آیت الله

حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان حکومتی با عنوان«حركت از پله دوم!» به آملی، موسوی اردبیلی، وحید خراسانی و شبیری زنجانی حمله کرده و آنان را عوامل "دشمن" نامید.

متن سرمقاله: "مدتی است كه جمعی از اعضای خانواده فتنه گران زندانی با مراجعه به بیوت برخی از مراجع عظام و دروغ بافی درباره شرایط زندان و ادعای بی گناهی بازداشت شدگان، علیه جمهوری اسلامی ایران و مردم شریف و پاكباخته آن دست به سیاه نمایی می زنند و خبر مربوط به این دیدارها با آب و تاب و شاخ و برگ فراوان در رسانه های بیگانه منتشر و اساساً برای همان رسانه های نیز تهیه می شود.

چنگاهی به اخبار و گزارش های مربوط به این دیدارها نشان می دهد مراجعه كنندگان به دفاتر مراجع كه از سوی كانون واحدی مدیریت می شوند، در ملاقات خویش با مراجع محترم، از جرایم و جنایات هولناكی كه زندانیان مورد اشاره مرتكب شده اند، كمترین سخنی به میان نمی آورند، بلكه به گونه ای حساب شده و با برنامه قبلی به شگرد «حركت از پله دوم» متوسل شده و دست به مظلوم نمایی می زنند.

از این طیف- چه آن عده از خانواده ها كه می دانند چه می كنند و چه آن عده كه نمی دانند و با تحریك دیگران به بازی گرفته شده اند- انتظار چندانی نیست، اما از مراجع و عالمان دینی انتظار دیگری در میان است. چرا؟!...
بخوانید!

*اكنون با عرض پوزش پیشاپیش، سؤال این است كه چرا برخی از مراجع عظام و محترم- فقط برخی از آنها كه محترمند و نه برخی دیگر كه نه مرجع هستند و نه قابل احترام- وارد این بازی شده و در این بازی دشمن ساخته، چه بخواهند و چه نخواهند، آب به آسیاب دشمنان اسلام ریخته اند؟!

* پذیرش و ملاقات با خانواده فتنه گران زندانی نباید به گونه ای باشد كه تصور حمایت از فتنه را به ذهن مخاطبان بكشاند. راه كار خداپسندانه و منطقی نیز، آن است كه ملاقات كنندگان یاد شده با تابلوی حمایت از فتنه گران در بیوت مراجع عظام حاضر نشوند و یا مراجع بزرگوار ضمن پذیرش آنان و نصیحت یا استماع سخنان آنها، با صراحت، موضع خود نسبت به فتنه و اقدامات ضد اسلامی و جنایتكارانه فتنه گران را نیز بیان كنند.

گفتنی است چندروزقبل خانواده یكی از زندانیان با حضرات آیات عظام جوادی آملی، موسوی اردبیلی، وحید خراسانی، شبیری زنجانی و .. دیدار كرده بودند.
"