۱۳۹۱ اردیبهشت ۷, پنجشنبه

کاهش ۱۷۰هزارتومانی دستمزد با گرانی‌ها


بانک مرکزی از افزایش اختلاف حداقل دستمزد اسمی و واقعی به ۱۷۰ هزار تومان در سال ۸۹ به واسطه تورم خبر داد.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، بانک مرکزی در این گزارش اعلام کرد: حداقل مزد اسمی در سال ۸۹ برابر ۳۰۳ هزار تومان بوده است که همان حداقل دستمزد کارگران در این سال است.

این گزارش با اعلام اینکه متوسط شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی (شاخص تورم) در این سال به ۲۲۸.۲ افزایش یافته است، بر این اساس اعلام کرد که حداقل مزد واقعی در سال ۸۹ بیش از ۱۳۲ هزار تومان بوده است که با حداقل مزد اسمی بیش از ۱۷۰ هزار تومان اختلاف دارد.

افزایش شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی که از آن به تورم و در زبان عامیانه گرانی تعبیر می شود، موجب کاهش قدرت خرید پول شده است، به این معنا که با ۳۰۳ هزار تومان دستمزد سال ۸۹ قدرت خرید تنها ۱۳۰ هزار تومان کالا و خدمات را در مقایسه با سال پایه محاسبه تورم داشته ایم.

گزارش بانک مرکزی حاکی است: حداقل مزد اسمی در سال ۸۸ برابر ۲۶۳ هزار تومان و حداقل مزد واقعی در این سال ۱۲۹ هزار تومان بوده است که اختلاف ۱۳۴ هزار تومانی حقوق واقعی و اسمی نتیجه افزایش متوسط شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در این سال به ۲۰۳ بوده است.

بر اساس این گزارش، در سال ۸۷ نیز اختلاف حداقل حقوق واقعی و اسمی بیش از ۱۰۰ هزار تومان بوده است. به این ترتیب که در این سال حداقل دستمزد ۲۱۹ هزار تومانی قدرت خرید تنها ۱۱۹ هزار تومان را داشته است که علت آن افزایش متوسط شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی به ۱۸۳.۳ بوده است.

پرواز IR۶۵۵؛ قربانیانی که برای «حفظ نظام» واجب المرگ بوده‌اند


پرواز مرگ «IR۶۵۵» و قربانیانی که از دید جمهوری اسلامی برای «حفظ نظام» واجب المرگ بوده‌اند!

سایت خودنویس: خبر آنقدر واضح است که نیاز به توضیح بیشتری نباشد. بنا به افشاگری محمد نوری‌زاد، جمهوری اسلامی ایران بیست و پنج سال پیش ۲۹۰ مسافر بی گناه و از همه جا بی خبر را سوار پرنده ی مرگ IR۶۵۵ می‌کند تا بتواند در پناه این سپر انسانی اهداف سیاسی-نظامی خود را پیش ببرد.

هدف مورد نظر جمهوری اسلامی  از پناه دادن جنگنده های خود در سایه ی معکوس هواپیمای IR۶۵۵ حقه ای بود که به گفته ی نوری‌زاد در صورت به ثمر نشستن، ایران را قادر می‌ساخت تا به ناوهای آمریکایی ضربه وارد کند. از سوی دیگر اگر هم این عملیات موفق آمیز نمی بود، آمریکا با پی بردن به خطر حمله ی ایران به ناوهایش در خلیج فارس، با شلیک به سمت IR۶۵۵ موجب انزوای خود نزد افکار عمومی -اللخصوص در ایران- می‌شد و جمهوری اسلامی از این راه می‌توانست بر سیاست های ضد آمریکایی (و دشمن تراشانه‌ی) خود پافشاری نماید.

به هر حال هدف هرچه که بوده، چیزی که مسلم است بهره برداری جمهوری اسلامی از یک پرواز مسافرتی و قربانی کردن ۲۹۰ انسان بی‌گناه می‌باشد. ۲۹۰ قربانی‌ای که از دید جمهوری اسلامی و سرانش برای «حفظ نظام» واجب المرگ بوده‌اند!

نیاز به ذکر نیست که رهبر فرزانه‌ی (!) جمهوری اسلامی در دوران طلایی خویش، بارها و بارها «حفظ نظام» را در الویت کارها قلمداد و سران نظام را به آن تشویق می‌کرده است. این مقوله‌ی «حفظ نظام» همانطور که کشته و مجروح شدن شدن صدها هزار تن را در جنگ هشت ساله ی ایران و عراق طلبید، به راحتی می‌تواند ۲۹۰ بیگناه را سوار پرنده ی مرگ IR۶۵۵ بکند و به سمت ناوهای آمریکایی بفرستد. (البته این موضوع بماند که در وهله ی اول از نظر جمهوری اسلامی فقط و فقط جان مردم عادی در مقابل حفظ اصل نظام بی‌ارزش است والا به یکی از روسای نیروگاه شهید رجایی که قرار بوده با همان پرواز از طریق دبی به آلمان سفر کند نمی‌گفتند که بلیطش را عوض کرده و با پرواز بعدی برود.)

به هر حال، از نگاه نویسنده، اساسا نگاه ابزاری به انسانها در حکومتی که پایبند به هیچگونه اصول اخلاقی‌ای نمی‌باشد، تعجب برانگیز نیست! چیزی که اکنون پراهمیت جلوه می کند، لزوم حمایت از صداهای افشاگرانه و اتحاد و یکپارچگی ایرانیان خسته از این حکومت خونخوار برای نابودسازی ریشه های استبداد در کشور است.

همگان شاهدیم که با انتشار این مهم، شاخک های اطلاعاتی جمهوری اسلامی، خود را به هر در و دیواری زدند تا بتوانند با بی‌اعتبار کردن محمد نوری‌زاد از نفوذ حرف وی کاسته و با منزوی کردن او فشارهای مورد نظر خود را بر وی وارد سازند.

به قطع انتشار خبر پرواز مرگ «IR۶۵۵» ضربه ی محکمی به جمهوری اسلامی بوده است و جمهوری اسلامی در مقابل تمام توان خویش را برای سرپوش گذاشتن در خصوص این فاجعه ی انسانی و جلوگیری از انتشار این حقیقت که «جمهوری اسلامی ۲۹۰ شهروند بیگناه را دانسته به استقبال مرگ فرستاده است» بکار خواهد برد. لذا برماست تا با حمایت از وی کاری نماییم تا نیروهای جمهوری اسلامی، ایجاد دردسر برای محمد نوری‌زاد و هر فرد دلکنده از نظام جمهوری اسلامی را عملی پرهزینه قلمداد نمایند.

نوری‌زاد اگر تا چند سال پیش حامی این نظام بود و صدای مردم را نمی‌شنوید، اکنون که شنوا شده است، باید حمایت شود. باید نشان دهیم که هرچند فراموش نمی‌کنیم، اما پذیرای پیوستن افراد بیدار شده به جمع خود هستیم. باید ثابت کنیم که کمپین مخالفان حکومت جمهوری اسلامی برخلاف آن چیزی که جمهوری اسلامی سعی در تحمیل آن به مردم را دارد، روابط خود را بر پایه‌ی اعتماد و جذب حداکثری نیروهای خسته از استبداد موجود در کشور استوار کرده است.

۱۳۹۱ اردیبهشت ۶, چهارشنبه

دستگیری نرگس محمدی؛ نامه: از خشم مردم بترسید

نامه محمد ملکی در اعتراض به دستگیری نرگس محمدی به دادستان تهران:
شما و اربابان‌تان تا کی می‌توانید به اعمال جنایت‌کارانه ادامه دهید؟

سایت ملی مذهبی: دکتر محمد ملکی از فعالان سیاسی مطرح ایران طی نامه‌ای خطاب به دادستان دادگاه انقلاب اسلامی تهران اعتراض شدید خود را نسبت به بازداشت نرگس محمدی اعلام کرد. در بخشی از این نامه آمده است:«<strong>آقای دادستان می دانیم شما و قاضی‌هایتان و قضائیه تان هیچ کاره‌اید و دستور از بالا میگیرید و اطاعت «امر» می‌کنید ولی هشیار باشید که فردا این شما هستید که باید جوابگو باشید. به تاریخ بنگرید و از سرنوشت دیگران عبرت بگیرید.بس کنید. ۳۳ سال کشور عزیزمان ایران را تبدیل به یک سرزمین سوخته نموده‌اید. به اطرافتان بنگرید آیا جز فساد ، دزدی ، دروغ ، اعتیاد و فحشاء و دشمنی چیزی می‌بینید؟ مطمئن باشید بهار آزادی مردم ایران نزدیک است و پشیمانی حاکمان ظلم و جور خیلی دیر .»

متن کامل این نامه به شرح زیر است:
بسم الحق
سخنی دوباره با «داد»ستان دادگاه انقلاب اسلامی تهران
آقایان، از خشم مردم بترسید
نمیدانم وقتی آقای «داد»ستان دادگاه‌های انقلاب اسلامی تهران خبر دستگیری خانم نرگس محمدی را در شهر زنجان و در خانه پدری بوسیله مامورین اطلاعات شنید یا خواند چه احساسی داشت . طبیعی است هر انسانی که یک جو از انسانیت بو برده باشد وقتی خبردار می شود که به خانه یک مادر بیمار رفته و او را در حضور مادر پیر و دو فرزند خردسالش دستگیر کرده‌اند دچار چه حالتی می‌شود . راستی آقای دادستان به شما چه احساسی دست داد ؟ حتما احساس پیروزی! که حکومت توانسته درچنین فتح المبینی پیروز گردد!
یک لحظه از خود سئوال کرده‌اید که این پیروزی است یا منتهای جبن و وحشت. شما مدعی هستید در یک نظام قدرتمند! انجام وظیفه می‌کنید پس چگونه است که از یک مادر بیمار که شوهرش برخلاف میلش مجبور شده برای فرار از ظلم و شقاوت نظام ولایی زن و بچه ها را رها کرده و به یک کشور بیگانه «هجرت» کند، آن قدر می‌ترسید که اورا در زنجان دستگیر می‌کنید و بلافاصله به زندان اوین منتقل می نمائید؟
آقای «داد»ستان به راستی نرگس محمدی‌ها چه کرده‌اند که سزاوار این چنین رفتار وحشیانه مامورین شما باشند؟ به زعم شما نرگس محمدی یک چریک مسلح بود یا یک مدافع حقوق بشر که بارها مخالفت خود را با هرگونه مبارزه ی خشونت آمیز اعلام کرده بود؟ شما و همپالکی های تان در قوه قضائیه و وزارت اطلاعات و دیگر ارگانهای اطلاعاتی نشان داده اید که دشمن آزادی هستید و هیچ گونه نقد و مخالفتی را از سوی هیچ کس برنمی‌تابید و در اتهام زنی به هر دگر اندیشی از هیچ دروغ و پرونده سازی ابا ندارید . فکر می‌کنید شما و اربابان تان و دیگر استبدادیان تا کی می توانید به این اعمال جنایت کارانه ادامه دهید؟
در یادداشت قبلی (اسفند۹۰) خطاب به شما نوشتم “پرسش من این است که به عقیده ی شما در یک جامعه مدنی و در قرن بیست و یکم وظیفه ی یک دادستان چیست ؟ جز اینکه “داد” مردم را از “بی داد” گران بستاند ؟ شما هنگامی به این سمت منتصب شدید که اتفاقا مصادف با بی دادهای بسیار از سوی حاکمیت بود، از جمله کشتار ده ها نفر در تظاهرات اعتراضی به کودتای انتخاباتی سال ۸۸ و ۲۵ بهمن ۸۹ و زندانی و شکنجه شدن صدها نفر بعد از این حوادث، کشتار در زندان‌ها ، شهادت مظلومانه ی هاله سحابی و هدی صابر و… . راستی بگوئید آقای “داد“ستان، داد کدام خانواده دادخواه را از بیدادگران ستانده‌اید ؟
شما می دانید نداها و سهراب ها و مختاری‌ها به دست چه کسانی شهید شدند . شما می دانید مامورین وزارت اطلاعات چگونه هاله را در تشیع پیکر پدرش مهندس سحابی کشتند و شما می‌دانید در زندان اوین چه کسانی هدی صابر را شهید کردند؟ شما می دانید در زندان‌های کهریزک و قرچک ورامین چه گذشت، بنابراین وظیفه شما “داد“ستانی است از بیدادیان نه تهدید مردم به خاطر اظهارنظر و تبلیغ عقیده” .
آقای دادستان دادگاه‌های انقلاب اسلامی تهران ، شما دو ماه پس از نوشتن این یادداشت نه تنها کاری انجام ندادید که نرگس محمدی را به زندان فرستادید. همسرش تقی رحمانی را وادار به مهاجرت کردید. بچه‌های بی گناه این زن و شوهر را ویلان نمودید. حکم های سنگین برای وکلای دادگستری از جمله جناب سلطانی صادر کردید و احضاریه برای به زندان کشیدن پیرمردی ۸۱ ساله و مریض (دکتر ابراهیم یزدی) فرستادید و ده ها عمل خلاف و مخالف عدالت و آزادی دیگر.
آقای دادستان می دانیم شما و قاضی‌هایتان و قضائیه تان هیچ کاره‌اید و دستور از بالا میگیرید و اطاعت «امر» می‌کنید ولی هشیار باشید که فردا این شما هستید که باید جوابگو باشید. به تاریخ بنگرید و از سرنوشت دیگران عبرت بگیرید .
بس کنید. ۳۳ سال کشور عزیزمان ایران را تبدیل به یک سرزمین سوخته نموده‌اید. به اطرافتان بنگرید آیا جز فساد ، دزدی ، دروغ ، اعتیاد و فحشاء و دشمنی چیزی می‌بینید؟ مطمئن باشید بهار آزادی مردم ایران نزدیک است و پشیمانی حاکمان ظلم و جور خیلی دیر .

سلام به زندانیان سیاسی ، ننگ براستبدادیان
درود بر نرگس ها، شیر زنان آزادی ستان
دکتر محمدملکی، اردیبهشت ۱۳۹۱

گزارش؛ هجوم گرسنگان برای گرفتن غذای نذری

گزارش خبرنگار ما از تهران: امروز چهارشنبه 6 اردیبهشت ایران تعطیل و مراسم عزاداری برقرار بود. صدا و سیمای جمهوری اسلامی از یک هفته پیش با تبلیغات گسترده برای این روز برنامه ریزی کرده بود و قرار بر آن شد که تمامی دستجات عزاداری ظهر امروز در میدان هفت تیر تهران تجمع کنند. خیابان‌ها پر بود از بنرها و پوسترهای عزاداری که تقریبا در تمامی آنها تصویر سیدعلی خامنه‌ای بزرگترین نقش حک شده بر آنها بود.

حوالی ظهر در ضلع غربی میدان بهارستان تهران بسیجیان و عمال وابسته به حکومت به صورت گسترده بین مردم شربت و شیرینی و چای توزیع می کردند و ترافیک شدیدی منطقه را فراگرفته بود. از بین این بسیجیان عده‌ای هم مقابل خودروها را گرفته به آنها روزنامه و عکسی از خامنه‌ای می دادند در حال گریه کردن! 

هیات «فاطمیون» حوالی مجلس بین مردم غذا توزیع می کرد و گرسنگان و بیچارگان برای دریافت یک وعده غذا از سر و کله هم بالا می‌رفتند و از فرط گرسنگی در همان خیابان با دست شروع به غذا خوردن می‌کردند. در چهارراه سرچشمه تهران گروهی از زنان به اصطلاح طرفدار حکومت با روبنده‌های مشکی در کنار خیابان تجمع کرده بودند و با پرچم‌هایی که روی آنها نوشته شده بود «یا زهرا» عکس هایی از علی خامنه‌ای در دست داشتند.

عمده مناطق جنوبی و شرق تهران پر بود از بسیجیان و حزب اللهی هایی که فرصت را برای ارز اندام مناسب دیده بودند و با لباس‌های مشکی و موتورهای سنگین و بی پلاک ویراژ می‌دادند.

در همین حال تبلیغ می‌شود که امشب مراسم عزاداری در بیت رهبری برگزار می‌شود و به این ترتیب این چهارمین شبی خواهد بود که در محل اقامت رهبر بریز و بپاش‌های کلان به بهانه  برپایی مراسم عزاداری برگزار می‌شود که خود او و نزدیکانش در مراسم حضور خواهند داشت. 

گزارش؛ هجوم گرسنگان برای گرفتن غذای نذری

گزارش خبرنگار ما از تهران: امروز چهارشنبه 6 اردیبهشت ایران تعطیل و مراسم عزاداری برقرار بود. صدا و سیمای جمهوری اسلامی از یک هفته پیش با تبلیغات گسترده برای این روز برنامه ریزی کرده بود و قرار بر آن شد که تمامی دستجات عزاداری ظهر امروز در میدان هفت تیر تهران تجمع کنند. خیابان‌ها پر بود از بنرها و پوسترهای عزاداری که تقریبا در تمامی آنها تصویر سیدعلی خامنه‌ای بزرگترین نقش حک شده بر آنها بود.

حوالی ظهر در ضلع غربی میدان بهارستان تهران بسیجیان و عمال وابسته به حکومت به صورت گسترده بین مردم شربت و شیرینی و چای توزیع می کردند و ترافیک شدیدی منطقه را فراگرفته بود. از بین این بسیجیان عده‌ای هم مقابل خودروها را گرفته به آنها روزنامه و عکسی از خامنه‌ای می دادند در حال گریه کردن! 

هیات «فاطمیون» حوالی مجلس بین مردم غذا توزیع می کرد و گرسنگان و بیچارگان برای دریافت یک وعده غذا از سر و کله هم بالا می‌رفتند و از فرط گرسنگی در همان خیابان با دست شروع به غذا خوردن می‌کردند. در چهارراه سرچشمه تهران گروهی از زنان به اصطلاح طرفدار حکومت با روبنده‌های مشکی در کنار خیابان تجمع کرده بودند و با پرچم‌هایی که روی آنها نوشته شده بود «یا زهرا» عکس هایی از علی خامنه‌ای در دست داشتند.

عمده مناطق جنوبی و شرق تهران پر بود از بسیجیان و حزب اللهی هایی که فرصت را برای ارز اندام مناسب دیده بودند و با لباس‌های مشکی و موتورهای سنگین و بی پلاک ویراژ می‌دادند.

در همین حال تبلیغ می‌شود که امشب مراسم عزاداری در بیت رهبری برگزار می‌شود و به این ترتیب این چهارمین شبی خواهد بود که در محل اقامت رهبر بریز و بپاش‌های کلان به بهانه  برپایی مراسم عزاداری برگزار می‌شود که خود او و نزدیکانش در مراسم حضور خواهند داشت. 

ارومیه؛ ضرب و شتم شدید زندانیان محکوم به اعدام

خبرگزاری هرانا - پنج زندانی محکوم به اعدام در زندان ارومیه به بهانه اینکه قصد فرار از زندان را داشته‌اند توسط مامورین و گارد ویژه زندان بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سید عمران گیلانی، پیمان قائنی، منوچهر داودی، هاشم جهانگیرزاده، سعید برمزیار، ۵ زندانی محکوم به اعدام در زندان ارومیه به بهانه اینکه قصد فرار از آن زندان را داشتند به حفاظت زندان و سپس سلولهای انفرادی منتقل و در آنجا با باتون و شوکر برقی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. 

بنا به گزارشهای واصله از زندان ارومیه دو نفر از ایشان دچار شکستگی در دست و پا و دنده‌های خود شده‌اند و با وجود وخامت حال جسمی از امکانات پزشکی نیز محروم شده و کماکان در سلول انفرادی نگهداری می‌شوند.

وزارت اقتصاد: ۶۲۰۰میلیارد به بانک مرکزی بدهکاریم


معاون وزیر اقتصاد و دارایی در دفاع از دولت در اجرای فاز اول قانون هدفمندی یارانه‌ها گفت: قانون هدفمندی یارانه‌ها با سه هدف اصلی به تصویب دو سوم نمایندگان مجلس رسید که اولین هدف آن کنترل قیمت انرژی بود. هدف دوم بحث عدالت بود و هدف سوم بحث تولید و حمایت از آن بود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، محمدرضا فرزین در صحن علنی مجلس عنوان کرد: در‌‌ همان زمان تصویب قانون دو نگرانی وجود داشت. گروهی معتقد بودند که آثار تورمی آن بسیار شدید است و نگرانی دیگر این بود که تولید کنندگان نتوانند فشار ناشی از این قانون را تحمل کنند که در واقع این موضوع جزء ذات قانون بود.

وی ادامه داد: در ابتدا که هدفمندی یارانه مطرح شد گزارش دقیقی ارائه کرده و در سه جلسه کمیسیون تلفیق گزارش دادیم، ضمن آنکه به صورت مکتوب گزارش‌هایی را به مجلس تقدیم کردیم.

فرزین در ارتباط با کاهش‌هایی که در برخی حامل‌ها صورت گرفته است، گفت: در مدت زمان اجرای قانون هدفمندی، مصرف نفت سفید ۱۷. ۵ درصد، نفت کوره‌ای ۳۸ درصد و گاز مایع ۱۰ درصد کاهش یافته است. البته در مصرف گاز طبیعی افزایش را شاهدیم که البته در مقایسه با رشد ۱۱ درصدی آن قبل از هدفمندی شاهد کاهش هستیم و فقط ۱. ۲ درصد افزایش را شاهد بودیم.

معاون وزیر اقتصاد و دارایی تصریح کرد: در مجموع ۵۰۰ میلیارد دلار صرفه جویی داشته‌ایم و این پول در خدمت اقتصاد کشور قرار گرفته است و به جیب دولت نرفته است.

وی گفت: ما از‌‌ همان ابتدا گفتیم به هفت دهک یارانه پرداخت خواهیم کرد و بعد مجلس گفت همه خانوار‌ها. سپس تصمیم گرفتیم که با خوشه بندی این اقدام را انجام دهیم و گروههای هم حذف شدند که با اعتراضات صورت گرفته این خوشه بندی متوقف شد و همه خانوار‌ها مشمول دریافت یارانه شدند . هم اکنون با ارسال اس‌ام اس تصمیم گرفتیم تا بخشی را که نیاز به یارانه ندارند حذف کنیم که در مرحله اول این مسئله را اختیاری کردیم.

سخنگوی طرح تحول اقتصادی ادامه داد: در آغاز اجرای قانون یعنی آذر ۸۹، نرخ تورم ۱۲ درصد بود و در دی ماه تورم نقطه به نقطه به ۱۵ درصد رسید. این نرخ در بهمن ۱۷. ۲ و در خرداد نود به ۲۲. ۲۱ رسید. به دنبال آن در تیرماه نرخ تورم به ۲۱. ۶ رسید و در واقع هدفمندی بعد از شش ماه اثرش را نشان داد.

وی گفت: از شهریور ماه سال گذشته تورمی را شاهد بودیم که ارتباطی به هدفمندی نداشت و ۱۰ درصد افزایش تورم در نیمه نخست سال ۹۰ ناشی از مسائلی دیگر بود. وقتی ۹۰ درصد روغن، حدود ۹۰ درصد کره مصرفی و ۲۰ درصد گوشت کشور وارداتی است و نرخ ارز هم افزایش یافته، چرا افزایش قیمت‌ها را به گردن هدمندی می‌اندازید؟

فرزین افزود: در بهمن ۹۰ قیمت گوشت در بازار جهانی ۱۳. ۲ درصد افزایش یافت و غلات ۲۲ و روغن نیز ۱۵. ۲ درصد افزایش قیمت داشته‌اند. ما پیش بینی می‌کردیم که در این راه دچار مشکلاتی شویم.

معاون وزیر اقتصاد داشت: در سال ۸۹ ما طبق آمار بانک مرکزی رشد ۶ درصدی داشتیم که البته مرکز آمار رشد ۵ درصدی را اعلام کرده است. در حالیکه عربستان بدون مشکل تحریم رشد ۴ درصدی داشته است. ما دو مرتبه تنخواه گرفتیم که آن هم قانونی بود. یک بار پنج هزار میلیارد تومان و یک بار چهار هزار میلیارد تومان و ۲۷۰۰ میلیارد را هم برگرداندیم و امروز ۶۲۰۰ میلیارد به بانک مرکزی بدهکاریم و در سال ۹۰ پولی از بانک مرکزی نگرفتیم.

وی ادامه داد: ما اصلاح قیمت را انجام دادیم و هزینه‌ها را به مردم تحمیل کردیم. آیا می‌توانیم پول مردم را به مردم ندهیم و ما از این منابع استفاده کردیم. از یک طرف می‌گویید با شیب کند اجرا کنید و از یک طرف می‌خواهید که همه اهداف اجرا شود.

وی در پایان گفت: دولت با حساسیت کلیه اهداف را پیگیری می‌کند و اگر مجلس موافقت کند مرحله دوم را هم اجرا خواهیم کرد.