۱۳۸۹ تیر ۱۷, پنجشنبه

فراخوان جبهه متحد دانشجویی به برگزاری مراسم سالگرد قیام 18 تیر

به نام آزادی

بیانیه جبهه متحد دانشجویی به مناسبت یاردهمین سالگرد قیام 18 تیر

در آستانه یازدهمین سالگرد قیام دانشجویی 18 تیر از دانشجویان،کارگران،معلمان، بازاریان و مردم آزادیخواه ایران می خواهیم که این روز را گرامی داشته و با تجمع در دانشگاه ها ومسیرهای سبز همیشگی، نارضایتی خود را به حاکمیت سرکوب،شکنجه و اعدام ابراز نمایند.

پس از گذشت یازده سال از حادثه کوی دانشگاه، بهروز جاوید طهرانی آخرین زندانی بازمانده از قیام خونین 18 تیر 78 همچنان در زندان بسر می برد و زیر وحشیانه ترین شکنجه ها قرار دارد.مجید توکلی و ضیاء نبوی نیز به جرم دادخواهی باید در زندان و زیر شکنجه باشند. معلمان دلسوز و کارگران زحمتکش ایران به جرم مطالبه حقوق صنفی و سندیکایی خود باید بازداشت و مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار بگیرند.فعالین حقوق زنان،روزنامه نگاران،وبلاگ نویسان،وکلا،فعالین حقوق بشر،دراویش،بازاریان و... همه یک درد مشترک دارند.مردم خردمند ایران باید بدانند که تنها راه گذار از حاکمیت دیکتاتوری و رسیدن به دموکراسی و حقوق بشر همبستگی جنبش های اجتماعی است.
اتحادیه معلمان ایران نیز در این راه جنبش دانشجویی را تنها نگذاشته و معلمان آزاده را به تجمع در مقابل درب جنوبی دانشگاه تهران در ساعت 17 روز جمعه 18 تیر دعوت کرده است.
18 تیر فرصت مناسبی برای نشان دادن اتحاد و همبستگی مردم ایران می باشد.در این روز باید خواستار آزادی زندانیان سیاسی شویم.زندانیانی که پس از گذشت چندین ماه از بازداشت شان همچنان در بلاتکلیفی و مظلومیت بسر می برند.
از لشکر کشی حکومت نیز نترسید ما همه با هم هستیم.ما ملت بی شکستیم.چرا که به مردم دنیا ثابت شده است که چه کسانی شکنجه گر و در کهریزک هایشان به اسیران خود تجاوز می کنند.
بگذارید ما را سرکوب کنند دنیا نظاره گر رفتار حکومت ایران با شهروندان خود می باشد در نهایت این مردم ایران هستند که پیروز میدان خواهند بود.

زنده باد آزادی-برقرار باد دموکراسی-گسسته باد زنجیر استبداد
جبهه متحد دانشجویی
16/4/1389 خورشیدی

ادامه اعتصاب و تنش در بازار تهران


اعتصاب بازاريان

براي دومين بار در چند سال اخير بخشي از بازار ايران دست از کار کشيد تا دولت را در برابر خواسته‌هاي خود مجبور به تمکين کند. اين اعتصاب در دومين روز خود با دخالت نيروهاي انتظامي و لباس شخصي ابعاد تازه‌تري پيدا کرده است. چند سايت خبري مخالفان دولت ايران از تهران گزارش دادند که در دومين روز اعتصاب بازاريان تهران، نيروهاي انتظامي از آنها خواسته‌اند که مغازههاي خود را بازکنند و به اعتصاب خاتمه دهند.
دويچه وله : گزارش‌هاي تاييد نشده‌اي نيز از حمله‌ي نيروهاي انتظامي و برخي لباس شخصي‌ها به مغازه‌هايي که هم‌چنان به اعتصاب خود ادامه دادند، منتشر شده است.
همچنين اين منابع خبري مدعي شدند در پي اين اقدامات تعداد بيشتري از بازاريان‌ مغازه‌هاي خود را تعطيل کردند و براي ساعتهايي فضاي بازار متشنج شده است.
دومين عقب‌نشيني دولت
بنابر گزارش خبرگزاري‌هاي ايران اعتصاب و تنش در بخش‌هايي از بازار تهران از روز گذشته، ۱۵تيرماه (۶ جولاي)، درپي بالا گرفتن اختلاف ميان سازمان امور مالياتي و اصناف در خصوص تعيين ماليات سال ‌٨٨ ، آغاز شد.
سايت آفتاب‌نيوز گزارش داد «سراي پارچه‌فروشان، پاساژ قائم، بازار قماش و پرده، بازار عباس‌آباد و حمام چال از جمله بازارهايي بود که با نا آرامي و اعتراض بازاريان همراه بود. همچنين بازار طلا و پارچه با هدف عقب انداختن مجدد ماليات بر اصناف دست به اعتصاب زدند».
محمد طحان‌پور، ‌رئيس اتحاديه کشوري لوازم خانگي به خبرگزاري ايسنا گفته از مدتها قبل در مورد اين اتفاق در جلسات ”انجمن اسلامي اصناف و بازاريان“ هشدار داده است.
وي مي‌افزايد: «از همان زمان که احتمال عدم توافق مطرح شد اين موضوع را پيشبيني ميکردم و بارها به مسئولان ذي‌ربط نيز بهصورت مکتوب اعلام کردم که اثرات و پيامدهاي ناگواري به دنبال خواهد داشت».
ساعتهايي پس از آغاز اعتصاب، خبرهايي از توافق ميان دولت و اصناف براي لغو تصميم دولت براي افزايش ماليات منتشر شد. تلويزيون دولتي ايران نيز شامگاه سه‌شنبه اعلام کرد که ”دولت هيچ برنامهاي براي افزايش ماليات نخواهد داشت“ .
روايت دولتي از ماجراي افزايش ماليات
يک روز پس از اعتصاب در بازار تهران، معاون وزير بازرگاني ايران در مصاحبه با خبرگزاري فارس مدعي شد افزايش ۷۰ درصدي ماليات از ابتدا نيز مطرح نبوده که منتفي شود.
محمدعلي ضيغميگفت: ”بخشي از مشمولين قانون ماليات هاي مستقيم تا پايان تير ماليات خود را بر اساس ۴۰ درصد ماليات عملکرد سال ۸۷ بپردازند تا ماليات قطعي سال ۸۸ توسط اتحاديهها تعيين و تا پايان مرداد ماه پرداخت شود“ .
وي اضافه کرد: ”گروهي ديگر از اصناف کمتر از ۷۰ درصد کل اصناف کشور هستند به احتمال زياد تا پايان ۳۱ تيرماه ماليات آنها تعيين شده و بايد اظهار نامه‌هاي خود را تحويل دهند“ .
اما پيش از اين رئيس شوراي اصناف در مصاحبه با رسانه‌هاي گروهي اين پرسش را مطرح کرد که ”در سال ۸۸ چه اتفاقي در رابطه با اقتصاد افتاده است که ماليات اصناف ۷۰ درصد افزايش يافته است؟“
نوده فراهاني مدعي است ”اصناف توان پرداخت افزايش ۷۰ درصدي ماليات را ندارند و سازمان امور مالياتي هم نبايد چنين توقعي داشته باشد“ .
اولين تلاش ناکام
بازار تهران در روز سه‌نشبه ۱۵ تيرماه ۱۳۸۹ قانون ماليات بر ارزش در سال ۸۷ تصويب شده تا در مدت آزمايشي ۵ ساله از تاريخ اول مهرماه ۱۳۸۷ به اجرا گذاشته شود. اما زمزمه اجراي اين قانون واکنش تند بخشي از بازاريان ذي‌نفوذ را در پي داشت.
در اواسط مهر ماه ۸۷ اعتراض برخي اصناف به ويژه طلافروشان و پارچه فروشان در برخي شهرها که از اصفهان شروع و به تبريز، مشهد، شيراز و سرانجام تهران کشيده شد، محمود احمدينژاد را به واکنش واداشت.
وي اعلام کرد ”بهزودي دولت لايحه‌اي را به مجلس مي‌دهد تا مجلس حداقل فرصت را براي مهيا کردن زمينه‌ها و اقدامات لازم براي اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده را تمديد کند“ .
اظهاراتي که به عقب‌نشيني دولت در برابر بازار تعبير شد. در ابتدا دولت اجراي اين طرح را يک‌سال به تعويق انداخت و سپس برخي از فعاليتهاي اقتصادي را معاف از اجراي اين قانون نمود.
ماليات؛ تعهد دوجانبه دولت و ملت
ماليات يک نوع هزينه اجتماعي است که شهروندان موظف‌اند در راستاي بهره‌وري از امکانات و منابع يک کشور پرداخت کنند تا توانائي‌هاي جايگزيني اين امکانات و منابع مهيا گردد.
ماليات در واقع انتقال بخشي از درآمدهاي جامعه به دولت و يا بخشي از سود فعاليتهاي اقتصادي است که نصيب دولت مي‌گردد تا براي تداوم فعاليتهاي دولت و مديريت جامعه صرف شود.
در ازاي پرداخت ماليات شهروندان از دولتها انتظار پاسخگويي و توانايي مديريت صحيح جامعه را دارند. در اين حالت دولتها همه تلاش خود را در جهت کسب رضايت‌مندي عمومي به کار مي‌گيرند. پيش از اين در کشورهاي به اصطلاح نفتي معمولا موضوع ماليات آنچنان جدي گرفته نمي‌شد. تنها در دهه اخير حکومت ايران سعي کرده در کسب ماليات از فعاليتهاي اقتصادي سختگيرانه‌تر برخورد کند. داستان ماليات در ايران هم‌چنان به سرانجام مشخصي نرسيده و بسياري از بخش‌هاي اقتصادي ”با نفوذ“ در مقابل تغييرات قانوني مقاومت مي‌کنند.
به باور کارشناسان اقتصادي وابستگي‌هاي سياسي و سو مديريت‌دولت موجب شده که اخذ ماليات قانوني از بخشي از بازاريان و تجار ‌نزديک به حکومت، دچار مشکلات عديده‌اي گردد. اين درحالي است که ديگر بخش‌هاي اقتصادي خصوصي و فعالان خرده‌پا توان سرپيچي از قوانين مالياتي را ندارند.
در حالي که در کشورهاي توسعه يافته در برابر ”فرار مالياتي“ قوانين سختگيرانه‌اي اجرا مي‌گردد، در ايران دولتها از اجراي قوانين مصوب مالياتي ناتوان هستند.
مهدي محسني
تحريريه: مصطفي ملکان

۱۳۸۹ تیر ۱۶, چهارشنبه

بازار به خاک وخون کشیده شد

بازار تهران توسط مزدوران حكومتي به خاک وخون کشیده شد.نیروهای سرکوب گر حكومتي اعتصاب آرام بازاریان تهران را به خاک وخون کشیدند.اعتصاب سراسری بازار تهران که از روز سه شنبه شروع شد صبح روز چهارشنبه نیز از سوی بازاریان پی گرفته شد.اعتراض به سیاست های مالی واقتصادی دولت کودتایی در زمینه افزایش 70 درصدی مالیات موجب شد که بازاریان تهران در بازار طلافروشان،پارچه فروش ها وبخش های اصلی بازار ماتند بازار عباس ابادريا،قماش ها،سرای امیرکبیر وبازار امام زاده زید تا راسته ی بازار کفاش ها وچاچنار دست به اعتصاب گسترده بزنند. روز گذشته نیروهای انتظامی ولباس شخصی ها از بازاریان خواستند تا مغازه های خود را باز کنند.شب گذشته نیز مسئولان امور مالیاتی در یک اعلام عمومی که از رساناهای داخلی پخش شد اعلام کردند که دولت اجرای قانون جدید مالیات را به تعویق خواهد انداخت, اما سیاه بازی دولت وسازمان امور مالیاتی در این زمینه موجب شد تا از ساعات اولیه صبح امروز چهارشنبه بازاریان اعتصاب گسترده تری نسبت به روز گذشته به راه بیاندازند.به طوری که راسته های اصلی بازار تهران در اطراف مسجد شاه تا بازارپاچنار وسبزمیدان به اعتصاب پیوستند.نیروهای لباس شخصی وگارد ویژه باحضور در بازار تهران وهشدار به بازاریان از انها خواستند که مغازه های خود را بازکنندوبه اعتصاب پایان دهند.اما بازاریان مفاومت کردند. همین امر موجب تنش بیشتر در بازار گردید.گسترش اعتصاب عمومی در بازار تهران وپیوستن مردم به بازاریان موجب شد تا در بخش های مرکزی بازار درگیری وشعارهای زیادی از سوی بازاریان علیه دولت کودتایی ودیکتاتوری آخوندی از سوی مردم وبازاریان سرداده شود.همین امر موجب جری شدن لباس شخصی ها ودستور حمله به بازاریان ومردم گردید.
درنتیجه از ساعت 2 بعد از ظهر جو عمومی بازار به شدت متشنج گردید.در برخی از گزارش هاخبر درگیری در بازار عباس اباد بیان شده است. به طوری که همین خبر موجب شد تا تعداد زیادی از بازاریان به سمت بازار عباس آباد بروند. در همین زمان خبر مجروح شدن بازاری قدیمی حاج کاشانی سرای امیر کبیر وبازار عباس اباد را در برگرفت.بازاریان خشمگین با شعار "مرگ بردیکتاتور" به سمت بازار پارچه فروش ها رفتند وتشنج به اوج رسید. ازدحام جمعیت موجب گردید که نیروهای انتظامی وگارد ویژه ولباس شخصی ها با مردم وبازاریان درگیر شوند.با توجه به فضاهای محدود وراسته های تنگ وباریک بازار گزارش هایی از زخمی شدن تعدادی از مردم وبازاریان بدست آمده است. حكومت آخوندي برای پایان دادن به اعتصاب تجمع بازار را همانند سایرتجمعات به خاک وخون کشید تا نشان دهد برای سرکوب مردم تنها به مسایل سیاسی فکر نمی کند وحاضر است به هر بهانه ای ولو مسئله ای صنفی مردم را قتل عام کند.

سالگرد 18 تير؛ پيوند جنبش دانشجويی با اعتصاب بازاريان

یکی از فعالین از تهران: بار ديگر سياستمداران بي خرد جمهوري اسلامي با تصميم اشتباه خود گام ديگري را به سمت پرتگاه سقوط برداشتند و طي اقدامي سركوبگرنه اعتراض صنفي بازاريان را كه سال ها به عنوان پايگاه سنتي حكومت قلمداد مي شدند با كشتن و دستگيري و ضرب و شتم پاسخ دادند و عده كثيري را به صف مخالفان خود افزودند.

در سالگرد قيام دانشجويي 18تير فرصت مناسبي است تا بازاريان و دانشجويان دست در دست يكديگر فرياد اعتراض خود را به گوش دژخيمان برسانند و براي آزادي ايران كارزار مبارزه را سبز نمايند.

18 تير شهرهايمان را سبز مي كنيم

۱۳۸۹ تیر ۱۵, سه‌شنبه

18 تیر داره میاد ؛ چه خبر از جنبش سبز ... ؟

برزیل حذف شد و موجی از خوشحالی راه افتاد که پوز متکی خورد . یاد وقتی افتادم که "پیش از انتخابات" احمدی نژاد میرفت استادیوم و تیم ما می‌باخت و همه خوشحالی می‌کردند . نصف فیس بوک شده ویدئوهای احمدی نژاد که آی بیا ببین چه سوتی وحشتناکی داده ، چه حرف مفتی زده ، مساحت ایران رو نمیدونه . عین هر روز تمام آن چهار سال "پیش از انتخابات" که همین اتفاق عیناً می‌افتاد . نصف دیگر همین فیس بوک هم شده خبرهای رفقائی که حالا زندان هستند ، بلاهائی که می‌کشند ، فلانی هنوز انفرادی است یا فلانی افتاد بیمارستان . عین "پیش از انتخابات" که درست همین خبرها سوژه‌ی پریشانی تمام روزمان میشد ...بالاترین هم که صفاست ! "خنده دارترین عکسی که تا حالا از مارادونا دیده‌اید" با بیش از هشت هزار کلیک وسط صفحه اول می‌درخشد ، لینک مورد بحث امروز "مردان ریش دار بیشتر از دیگر مردان سکس دارند" است و در آستانه‌ی 18 تیر همه دارند در مورد سکس مردان ریش دار بحث می‌کنند ، و احیاناً لینکی هم مثلاً با تیتر "18 تیر را روز رهائی ایران و تمام زندانیان سیاسی خواهیم کرد" عموماً هر روز در قسمت پر امتیازترین لینکهای روز دیده می‌شود . در عوض تا دلت بخواهد همه دارند به هم فحش می‌دهند . بدون هیچ و حتی یک استثناء ، و همه ، به همه . انگار که همه تا آخرین حد ممکن عصبی باشند . هر کدام مثل کسی که فحش تازه‌ای یاد گرفته باشد و دنبال اولین دلیل که آن فحش را یکجا بدهد . رفقا ... چرا اینهمه گـُر گرفته و عصبی ؟این وسط من و مثل من ها می‌مانند که هنوز از شوک بلائی که سرشان آمده درنیامده‌ ، هنوز آب تبعیدگاهی که به ناچار و نامردی رفته‌اند از گلویشان پائین نمی‌رود ، هر روز را از شروع و تا آخر با تمام وجود حسرت یک دقیقه‌ی دیگر بودن در خیابانهای تهران را می‌کشند و فقط هم همین ماهائیم که هرگز و هیچ جا جزو هزینه دادگان جنبش سبزمان به حساب که خوب است به لعنت هم نمی‌آئیم . و در عوض هر روز باید صفحاتمان را باز کنیم و درباره خودمان بخوانیم که "از روزی که رفته‌ای خارج ..." هیچی ... مختصر اینکه شده‌ای گه !و من حق ندارم که دلم آتش بگیرد برای ایرانم . حق ندارم که پارسالم را که لحظه لحظه‌اش را توی جمعهای عاشق خود شما بودم را بیاد بیاورم و باز دلم آتش بگیرد و امروز اگر بپرسم که داریم چه میکنیم ؟ داریم کجا می‌رویم ؟ باید بشنوم که نشستی بیرون میگی لنگش کن ! راست میگی بیا ایران خودت برو تو خیابون ! پول سبزها را گرفتی داری حال میکنی تئوری صادر نکن !دیشب که با رفیقم که او هم تازه زده بیرون ، موقع برگشت به خانه از مترو جا ماندیم و دوتائی جمعاً روی هم حتی 20 یورو هم نداشتیم که تاکسی بگیریم و تلفنهایمان هم حتی اینقدر شارژ نداشت که به کسی زنگ بزنیم و کمک بخواهیم درمانده‌تر از هر بی کس و کاری همانجا روی یک نیمکت نشستیم و بدون اینکه با هم حرف بزنیم انگار هردویمان به یک چیز مشترک فکر می‌کردیم و به ریش خودمان می‌خندیدیم !

۵۹ خبرنگار در نيمه اول سال جاري ميلادي در جهان کشته شدند

سازمان غيردولتي «کارزار مطبوعات امبلم» روز دوشنبه با انتشار بيانيه‌اي اعلام کرد که ۵۹ خبرنگار در نيمه نخست سال جاري ميلادي به سبب حرفه خود در جهان کشته شده‌اند.
راديوفردا: به گزارش اين سازمان بين‌المللي که مقر آن در ژنو است، اين آمار در مقايسه با دوره مشابه سال پيش که ۵۳ نفر گزارش شده بود، ۱۰ درصد افزايش داشته است.
بيشتر بخوانيد: معرفي ۴۰ دشمن آزادي مطبوعات در فهرست تازه گزارشگران بدون مرز
گزارشگران بدون مرز: ايران بزرگترين زندان خبرنگاران در جهان
بلز لمپون، رئيس سازمان غيردولتي کارزار مطبوعات امبلم، علت اصلي مرگ روزنامهنگاران را در کشورهاي مختلف جهان را مشکلات داخلي آنها دانست.
بالاترين آمار کشته‌شدگان متعلق به مکزيک بوده که در شش ماه گذشته ۹ روزنامه‌نگار جان خود را در اين کشور از دست داده‌اند.
اين گزارش مي‌افزايد، گروه تبهکار سازمانيافتهاي موسوم به «شکار روزنامه‌نگاران»، مکزيک را به خطرناکترين کشور جهان براي روزنامه‌نگاران تبديل کرده‌است.
پس از مکزيک، هندوراس با هشت کشته، پاکستان با شش کشته و نيجريه و فيليپين هر کدام با چهار کشته خطرناکترين کشورهاي جهان براي روزنامه‌نگاران شناخته شده‌اند.
اين بيانيه همچنين ميافزايد آمار ارائه شده توسط سازمان «کارزار مطبوعات امبلم»، تنها نيمي از تعداد واقعي روزنامه نگاران را در بر ميگيرد که طي مدت ياد شده جان خود را از دست داده‌اند.
همچنين روسيه و کلمبيا با سه کشته و عراق، نپال، تايلند و ونزوئلا هر کدام با دو کشته از ديگر کشورهاي خطرناک براي روزنامه‌نگاران محسوب ميشوند.
اين گزارش همچنين از افغانستان، آنگولا، بنگلادش، برزيل، بلغارستان، قبرس، يمن، کامرون، اکوادور، اسرائيل، جمهوري دمکراتيک کنگو، رواندا، ترکيه و سومالي به عنوان کشورهايي نام برده است که در هر کدام آنها يک روزنامه نگار کشته شده است.
رئيس سازمان غيردولتي کارزار مطبوعات امبلم با تأکيد بر ضرورت همکاري ميان دولتها و سازمان هاي بين‌المللي به منظور برقراري ثبات در اين کشورها خواستار آن شده است تا عاملان اين قتلها به دست عدالت سپرده شوند.
در حالي که علت اصلي مرگ روزنامه نگاران در مکزيک گروههاي سازمان يافته تبهکار معرفي شده‌اند، مرگ روزنامه‌نگاران در هندوراس و تايلند بحران ميان دولت مرکزي و مخالفان اين کشور معرفي شده است.
همچنين تنشهاي قومي در پاکستان و نيجريه عامل قتل روزنامه نگاران در اين کشورها بوده است.
بر اساس آمارهاي رسمي طي سال ۲۰۰۹ حدود ۱۲۲ روزنامه نگار در سراسر جهان به قتل رسيده اند و اين در حالي است که تعداد تلفات خبرنگاران در سال ۲۰۰۸ ، ۹۱ نفر بوده است.

۱۳۸۹ تیر ۱۴, دوشنبه

برای صلح در جهان لازم است که رژیم آخوندی سریعا سرنگون شود

به قلم عالیجناب الساندرو پاگانو, نایب رئیس کمیسیون بودجه پارلمان ایتالیا
۳ ژوئیه ۲۰۱۰ - در یک استادیوم در حاشیه پاریس ۷۰ هزار نفر بودیم. تبعیدیان و پناهندگان ایرانی که از نصف جهان آمده بودند همراه با نمایندگان پارلمان تقریبا تمامی کشورهای غربی برای تظاهرات علیه رژیم روحانی خامنه ای و احمدی نژاد . ایرانیان مخالف که از ۳۰ سال قبل در این قسمت از جهان برای جلوگیری از کشته شدن ایران را ترک کردند صدها هزار نفر می باشند که خیلی از آنها ۲۶ ژوئن گذشته ، مثل هرسال با شعار ایران دمکراتیک و ایران جمع شدند.
برای اعلان همبستگی با آنان، از پارلمان ایتالیا، ما چهار نفر بودیم، علاوه بر من، کارلو چیچولی (رئیس هیئت و نوک پیکان این ابتکار فوق العاده)، الیزابتا زامپاروتی از حزب دمکراتیک، ماسیمو رومانیولی از حزب مردم آزادی. همانطور که دیده می شود یک ابتکار اصولی با شرکت همه پارلمان ایتالیا.
تظاهرات مانند هر سال به مناسبت یادآوری روز ۲۰ ژوئن ۱۹۸۰ سازماندهی شده بود روزی که در آن رژیم زنان و مردان اپوزسیون را قتل عام میکند. در آن روز بیش از ۵۰۰ نفر کشته شدند و در آن زمان احمدی نژاد جزء گروه جوخه اعدام بود و مسئولیت زدن تیر خلاص به قربانیان تیره بخت را داشت.
۳۰ سال گذشت ولی هیچ چیز عوض نشد. از آن زمان دستگیریهای خودسرانه ، تیرباران و محاکمات دسته جمعی یک روش شد . رژیم در برابر هیچ چیزی متوقف نشد و هر کس که مخاالف بود بدون هیچ توجهی کشته می شد حتی کودکان ، زنان باردار و سالمندان .
دیکتاتوری با کالبد اسلامی هرگز از استفاده از مذهب برای توجیه آدمکشی و جنگ کوتاهی نکرد ( در نظر بگیریم تهدیدات آن علیه اسرائیل ، که به عقیده احمدی نژاد بایستی از صفحه روزگار محو شود )
آنچه که خیلی بد است این است که تمامی این نادرستی ها و بدی ها در روز روشن و بدون هیچ شرمی صورت میگیرد .
۲ موضوع متمرکزی را متحان کنیم
۱- در آخرین انتخابات ، احمدی نژاد بوسیله تقلبات پیروز شد و در روزهای بعد جوانان موج سبز را که با نتیجه انتخابات مخالفت میکردند به گلوله بست
۲- همانطور که تمامی جهان می داند ، احمدی نژاد درحال آماده کردن بمب اتم از طریق غنی سازی اورانیوم می باشد. دیکتاتور همواره مانع بازرسان بین المللی در کشورش بوده و مانع هر نوع کنترل آنها و در روزهای گذشته خبرهای رسیده از امریکا حاکی است که ایران اکنون اورانیوم غنی شده کافی برای تولید ۲ بمب اتم تا چند ماه دیگر دارد.
خوشبختانه از مدتهاست که اپوزسیون دیکتاتور که بخوبی سازماندهی شده ، در دو گروه که زیر یک پرچم می باشند گرد آمده اند: شورای ملی مقاومت ایران ( دارای ۵۰۰ عضو که پارلمان در تبعید را نمایندگی میکند ) ، که دفتر آن در پاریس می باشد و رئیس جمهور آن مریم رجوی می باشد که ما میهمان او بودیم ، و مجاهدین خلق که در اشرف می باشند. این کمپ یک نواری در زمینی به وسعت ۳۶ کیلومتر مربع می باشد که در قلب عراق ، نزدیک بغداد قرار دارد. در حال حاضر در این زمین ۴ هزار مخالف ایرانی تبعیدی وجود دارند ، بخش اعظم آنها انسانهای فرهنگی ( تحصیل کرده ) می باشند. انها یک سد و مانع واقعی علیه تلاشهای توسعه طلبانه دیکتاتوری اسلامی می باشند.
آنها کاملا غیر مسلح می باشند و برای ممانعت از حمله و هجوم و قتل آنها ، آنگونه که در ۲۸ ژوئیه گذشته اتفاق افتاد انها تحت حمایت امریکا قرارگرفتند.
مجاهدین اشرف روزانه و سخت کوشانه مشغول جلب توجه افکار عمومی جهانی نسبت به فقدان دمکراسی و آزادی درایران می باشند و به افشای دروغهای رژیم ایران می پردازند.
در این نقطه بعضی ها ممکن است بپرسند : برای چی در میان بحرانها و مشکلات مختلف ، بایستی به این دیکتاتور هم بپردازیم ؟
بهرحال برای اینکه فرهنگ فارسی و غربی خواهر می باشند ( بخاطر داریم که اصلیت این کشور هند – اروپایی است ) ولی بالاتر از ان چطور می توانیم به آن فکر نکنیم در حالی که ایران روزانه هر چه بیشتر به یک دولت خطرناک و قاتل تبدیل شده و همچنین به دنبال کسب سلاحهای کشتار جمعی می باشد .
دفاع از حقیقت یک فضیلت است ولی امروز نیاز است که به دلایل بیشتری آنرا انجام داد. واضح است که در واقع تحریمهای جامعه بین المللی کافی نست زیرا که آنها عادت کرده اند که قدرت خود را با خشونت اعمال کنند و هیچ قائده و قانونی را محترم نمی شمارد.
چیزی که واقعا درعوض تفاوت ایجاد میکند افکار عمومی می باشد. وقتی که او بخوبی قدرت فشارش را اورگانیزه میکند فوق العاده می شود. و به این خاطر است که لازم است که تکانی بخوریم و اطراف احمدی نژاد را زمینی سوران کنیم. و بخاطر بیاورید که در سال ۱۹۳۸ مشی نرم سیاستمداران اروپایی در آن زمان اروپا را به هیتلر تقدیم نمود. امروز انتشار اخبار در باره دیکتاتوری آخوندی – اسلامی – ایرانی که برای خیلی ها ناشناخته می باشد یک کار درست می باشد.
ولی غرب بایستی سریعتر بجنبد زیرا که احمدی نژاد و خامنه ای بزودی بمب اتم خواهند داشت و یک ثانیه در استفاده از آن مکث نمیکنند.
اکنون افکار عمومی را به حمایت از مقاومت ایران جلب کردند معنی اش صلح و آزادی همه جهان می باشد.