۱۳۸۹ تیر ۲۲, سه‌شنبه

هفت سال پس از قتل زهرا کاظمى ”فرهنگ مصونيت از مجازات“ در ايران هم‌چنان قربانى مى‌‌گيرد…









سازمان گزارشگران بدون مرز در اطلاعيه اى که منتشر کرده نوشته است: ۷ سال پس از قتل زهرا کاظمى ”فرهنگ مصونيت از مجازات“ در ايران هم‌چنان قربانى مى‌‌گيرد

٢٠ تيرماه ١٣٨٩ هفتمين سالگرد قتل زهرا کاظمى خبرنگار ايرانى‌تبار کانادايى در زندان اوين است.

هفت سال است که عاملان اين قتل از مصونيت کامل کيفرى بهره‌مندند. سکوت و انفعال نهادهاى بين‌المللى که حمايت‌گران رعايت حقوق بشرهستند، مساعد کننده اين مصونيت است. امروز بدرفتارى، تجاوز و شکنجه زندانيان در زندان‌هاى ايران به امرى رايج بديل شده است و آمران جنايات در زندانها پستهاى مهم نظام را اشغال کرده‌اند. از جمله آنها سعيد مرتضوى دادستان سابق تهران که يکى از متهمان اصلى قتل زهرا کاظمى است.

زهرا کاظمى خبرنگار ايرانى‌تبار کانادايى در دوم تير ماه ١٣٨٢ در حين عکس‌بردارى از تجمع خانواده‌هاى زندانيان در مقابل زندان اوين بازداشت شد. اين روزنامه‌نگار در مدت بازداشت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در اثر ضربات وارده در ٢٠ تير ماه در بيمارستان نظامى بقيه‌الله اعظم جان سپرد. پس از تلاش اوليه در پنهان کردن علت واقعى مرگ وى، مقامات رسمى ايران در ٢٥ تير اعلام کردند که زهرا کاظمى در اثر ”ضربه ى مغزى“ در گذشته است. پيکر زهرا کاظمى با تعجيل بسيار چهارشنبه اول مرداد ماه بر خلاف خواست پسرش استفان هاشميان که در کانادا اقامت دائم دارد، در زادگاهش شيراز به خاک سپرده شد. خانم عزت کاظمى مادر زهرا کاظمى در هشت مرداد ماه ١٣٨٢ در مصاحبه‌اى اعلام کرد که از سوى مقامات رسمى ايران شديدا تحت فشار قرار گرفته بود تا موافقت کند دخترش در ايران به خاک سپرده شود. از همان فرداى خاکسپارى، استفان هاشميان تنها فرزند زهرا کاظمى خواهان نبش قبر و انتقال پيکر مادر خود به کانادا است.

وکلاى خانواده زهرا کاظمى بارها نسبت به روند رسيدگى پرونده از سوى دستگاه قضايى انتقاد کرده‌اند. در برگزارى دادگاههاى بدوى و تجديدنظر به وکلا اجازه داده نشد تا براى روشن شدن حقايق شاهدان خود را که برخى از آنها مسئولان بلندپايه دستگاه قضايى بودند به دادگاه دعوت کنند، از جمله سعيد مرتضوى دادستان عمومى و انقلاب تهران که شخصا در بازجويى از زهرا کاظمى شرکت و بنابه گفته‌ى بسيارى از شاهدان در ماجراى قتل وى دخالت مستقيم داشته است.

گزارشگران بدون مرز از دادخواهى استفان هاشمى عليه رژيم ايران در کانادا حمايت مى‌کند. فرزند زهرا کاظمى براى بازداشت، شکنجه و قتل مادر خود خواهان دريافت خسارت مادى و معنوى شده است. کانادا و اتحاديه اروپا براى پايان دادن به مصونيت از مجازات بايد فعالانه از دادخواست موجه وکلا و خانواده زهرا کاظمى حمايت کنند.

از سوى ديگر خانواده عبدالرضا تاجيک روزنامه‌نگار و عضو کانون مدافعان حقوق بشر که در ٢٢ خرداد دستگرى شده است، هم‌چنان از محل بازداشت وى بى‌اطلاع هستند. همکار بسيارى از روزنامه‌هاى توقيف شده از جمله فتح، بنيان، بهار و شرق در کمتر از يک سال براى سومين بار بازداشت شده است.

موارد ناپديد“ شدن فعالان و روزنامه‌نگاران پس از بازداشت خودسرانه از سوى مقامات امنيتى - قضايى و يا در هنگام بازداشت چنان افزايش يافته است که مى‌توان گفت به رويه‌اى تبديل شده است. امروز عبدالرضا تاجيک مىتواند به قربانى ديگرى دستگاه قضايى ايران تبديل شود.

گزارشگران بدون مرز يادآور مى‌شود بازداشت و نگهدارى مخفيانه زندانى شکلى از ”ناپديد کردن اجبارى“ و نقض حقوق بين‌المللى است و مى‌تواند از مصاديق جنايت عليه بشريت بشمار آيد. جامعه جهانى نبايد در اين باره سکوت کند

۱۳۸۹ تیر ۲۰, یکشنبه

ترکیه کلید حمله به ایران است



ایمــــایان :ایران در لجبازی دوسرباخت یا سیاست چوب و پیاز ید طولایی دارد، جنگ ایران و عراق مهمترین نمونه است؛ هم جنگ، هم نرسیدن به پیروزی و هم تحمّل تلفات و پرداخت نشدن غرامتی ناچیز که در صورت پرداخت هم نمی‌توانست جبران مافات کند.۱- ابتدا بهتر است بین جنگ و حمله تفاوت بگذاریم؛ جنگ مانند آنچه در عراق و افغانستان دیدیم در ایران در کار نخواهد بود، هم به دلیل مشغول بودن امریکا در آن کشورها و هم تفاوت کشور پهناور ایران و هم نبودن نیاز به آن. یک حمله‌ی تنبیهی برای پاره کردن چرت کسانی که ادّعای امّ القرایی، توهّم رویین‌تنی و شبه‌خرافات آخرالزّمانی را به هم آمیخته‌اند، کفایت می‌کند. ۲- یک حمله‌ی کوچک تنبیهی (مثل حمله به مراکز هسته‌ای و مانند آن) هرچه باشد از حمله‌ی آگاهانه به ایرباس ایرانی موجّه‌تر و محتمل‌تر خواهد بود. این حمله، توجیهی مانند جلوگیری از رسیدن ایران به بمب هسته‌ای خواهد داشت ولی از آن حمله‌ی ظاهراً اشتباهی به افراد بی‌گناه هیچ دفاعی نمی‌توان کرد. این مثال برای تقریب به ذهن خطر حمله با توجّه به سابقه‌ی امریکا در این کار علاوه بر حمله به ناوهای ایرانی، سکّوهای نفتی و مشارکت در برخی عملیّات عراق مانند بازپس‌گیری فاو شاید بی‌فایده نباشد. ۳- حمله محدود و کوتاه خواهد بود به همراه هشدار حمله‌ی گسترده‌تر- در صورت عکس‌العمل ایران- به دیگر مراکز که ممکن است غیرنظامیان را نیز در برگیرد. ایران در تلافی حمله‌ی احتمالی شاید بتواند به چند ناو یا پایگاه نظامی حمله کند ولی آنها می‌توانند در جواب واکنش ایران یک آتش‌بازی مفصّل راه بیندازند. ایران به احتمال قوی تسلیم هسته‌ای و پذیرش یک خسارت محدود را به درگیری گسترده ترجیح خواهد داد. ۴- برخی افراد حاکمان فعلی را دیوانه می‌دانند و می‌گویند که از آنها هرکاری برمی‌آید ولی من می‌گویم که دیوانه‌ها هم با ترس آشنایی دارند. حالا دیگر ما می‌دانیم که احمق‌ترین دیوانه‌ای که در همسایگی ما بود، هم با چراغ سبز آمریکا به کویت حمله کرد، هم تسلیم را پذیرفت ولی آنان به عهد خود وفا نکردند و او نیز برای اینکه در این دم آخر از اسطوره‌ی مبارز خود یک شهید بسازد، حرفی از توافق پنهانی خود- یعنی زندگی در برابر استفاده نکردن از سلاحهای خود- نزد تا شبه‌جنگ امریکا وعراق یک برنده‌ی مطلق بیشتر نداشته باشد. آنجا هم خبری از سلاحهای کشتار جمعی نبود، آنجا هم سرسختی و مانور مقاومت و پایداری در مقابل امپریالیسم کار دست حاکمش داد.۵- حمله به ایران فقط از سوی یک کشور نخواهد بود بلکه کشورهای زیادی در این امر دست خواهند داشت. شرکت کشورهای ناتو و برخی همسایگان ایران احتمال واکنش ایران را باز هم کم می‌کند، هم اجماع کشورها می‌تواند امریکا را محق‌تر جلوه دهد و هم ایران در برابر چند هدف، خلع‌سلاح‌تر از یک هدف خواهد بود. ۶- تغییر در ترکیه، اسم شب حمله به ایران خواهد بود. اردوغان از دید من اشتباه مهلکی را با درافتادن با اسرائیل مرتکب شده است. ترکیه در صورت داشتن رابطه با اسرائیل بهتر می‌تواند روی این کشور فشار بیاورد تا اینکه کار را به رویارویی آشکار برساند. هر قدر مواضع ترکیه در دفاع از فلسطینیان در خور تقدیر است، ادامه دادن بحران کشتی اعزامی به غزّه تا مرز قطع روابط دیپلماتیک جای انتقاد دارد. اسلامگرایان ترکیه اگر نتوانند از دید غرب به عنوان نمونه‌ای مسلمان از آشتی و سازگاری با آنها و جایگزینی برای تندوران و بنیادگرایان اسلامی منطقه باشند- خاصّه آنکه با اسرائیل هم در بیفتند- می‌توانند با یک کودتا یا چیزی شبیه آن سرنگون شوند. اگر هزینه‌ی وجود آنها در منطقه از سود آنها بیشتر شد من شک ندارم که با لائیکها جایگزین خواهند شد و اگر چنین شود، متأسّفانه با اطمینان می‌توان گفت که ساعت شنی حمله به ایران وارونه شده است.پ. ن: آمدن لائیکها فواید دیگری نیز برای امریکا دارد مثلاً می‌توان پان‌ترکیسم را در منطقه به خصوص برای بازافروختن آتش جنگ منطقه‌ی قفقاز و توجیه حضور بیشتر امریکا در منطقه -چه از نظر مسائل استراتژیک و چه چنگ انداختن بر منابع انرژی- به کار گرفت.پ. ن۲: این مطلب خیلی وقت پیش به نظرم آمده بود که ترکیه کلید حمله به ایران است ولی مناقشه‌ی اخیر بین ترکیه و اسرائیل باعث شد حالا آن را بنویسم. همین مطلب چندی پیش از دیدگاهی کاملاً متفاوت در سرمقاله‌ی پنجره مطرح شد.

تبریز؛ دختر جوان پس از تجاوز توسط بسیجیها به قتل رسید

....در ختم الناز بابازاده مشخص می شود که فرزند يكي از سرداران پاسدار ایشان را به قتل رسانده و انگيزه ی خود از قتل و تجاوز را مبارزه با بد حجابي و انجام فرمان خدا اعلام كرده است!
****


هفته گذشته یک دختر جوان به نام الناز بابازاده، توسط نیروهای بسیج پس از تجاوز به قتل رسید.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، یکی از نیروهای بسیج به بهانه ی بد حجابی، با سد کردن راه خودرو الناز بابازاده در منطقه ولیعصر تبریز دستور توقف و به اصطلاح "اصلاح حجاب" وی را می دهد که با مقاوت این دختر جوان مواجه می شود.

فرد مذکور پس از مشاهده ی چنین وضعی، با کشیدن سلاح و تهدید وارد خودروی خانم بابازاده می شود و بلافاصله پس از آن دوتن دیگر از نیروهای لباس شخصی نیز وارد خودرو می شوند.

این سه تن پس از ضرب و شتم وحشيانه و تعرض و تجاوز جنسی به اين دختر جوان 26 ساله وی را با شلیک گلوله به قتل می رسانند و جسد را در اطراف گورستان اماميه تبريز رها مي كنند.

پس از تحقیقات محلی گزارشگر خبرگزاری حقوق بشر ایران، نهایتا در ختم الناز بابازاده مشخص می شود که فرزند يكي از سرداران پاسدار ایشان را به قتل رسانده و انگيزه ی خود از قتل و تجاوز را مبارزه با بد حجابي و انجام فرمان خدا اعلام كرده است!

خانواده ی بابازاده از این فرد شکایت کرده اند اما گفته مي شود كه سپاه تبريز در تلاش است تا پرونده ی این جنایت را در اختيار خود گرفته تا شخصا رسيدگي كند.

الناز بابازاده ساكن كوي وليعصر تبريز بوده است.

اخیرا نیروهای امنیتی به بهانه ی برخورد با بدحجابی و اجرای طرح حجاب و عفاف، آزادی زنان در کشور را محدود تر از قبل کرده اند و فضایی مملو از رعب و وحشت برای ایشان ساخته اند.

۱۳۸۹ تیر ۱۹, شنبه

محمد پیام آور صلح،دوستی و عدالت



هيلاري کلينتون: سخنان احمدي نژاد خسته کننده، کذب و بي اساس است



هيلاري کلينتون، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريكا، روز گذشته، به هنگام سخنراني در نشست بازبيني پيمان منع گسترش سلاحهاي هسته اي، در واکنش به سخنان محمود احمدي نژاد، اظهارات وي در مورد ايالات متحده را ”خسته کننده، کذب و بي اساس“ خواند.

سايت راديو فرانسه : محمود احمدي نژاد، روز گذشته در حاليکه دربرابر نمايندگان کشورهاي امضا کننده پيمان منع گسترش سلاحهاي هستهاي سخنراني ميکرد، گفت: دولت آمريکا متهم اصلي در توليد، اشاعه و استفاده از سلاخ هسته اي و تهديد به وسيله ي آن است. وي در ادامه سخنان خود خواستار انحلال عضويت آمريکا در شوراي حکام آژانس بين المللي اتميشد.

هيلاري کلينتون، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريكا، همچنين تصريح کرد: ايران در حال حاضر ”تنها کشوري است“ که از اجراي تعهدهاي پيمان منع گسترش سلاحهاي هسته اي سرپيچي ميکند.

وزير امور خارجه ايالات متحده در ادامه تاکيد کرد: به همين منظور ايران با انزوا و فشارهاي روزافزون از سوي جامعه جهاني روبه رو است.

189
کشور امضا کننده پيمان منع گسترش سلاحهاي هسته اي ان پي تي هر پنج سال يکبار گردهم ميآيند تا در زمينه اتخاذ رويکردهاي تازه و همکار در زمينه منع گسترش سلاحهاي هسته ي و چگونگي تقويت آن رايزني کنند.

نشست بازنگري معاهده منع توليد و گسترش سلاحهاي هسته اي از روز گذشته دوشنبه- در مقر سازمان ملل در نيويورک آغاز يه کار کرد و تا هفتم خرداد ماه ادامه خواهد يافت.

يوکيا آمانو، مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي، روز دوشنبه در نشست بازبيني پيمان منع گسترش سلاحهاي هسته اي اعلام کرد آژانس بين المللي انرژي اتمي نميتواند صلح آميز بودن برنامه هسته اي ايران را تاييد کند.

مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي افزود: از آن‌جائي که ايران به‌طور کامل با آژانس همکاري نميکند، اين آژانس نميتواند تاييد کند که برنامه هسته اي ايران به منظور اهداف صلح آميز دنبال ميشود.

بان کيمون، مدير کل آژانس بين المللي انرژي اتمي، در اقدامي نادر، پيش از حضور احمدي نژاد در جايگاه سخنراني، سالن را ترک کرد.

آخرین گزارشها در باره اعتصاب بازاریان تهران

خبرنگار ما از تهران: از شب گذشته شنیده شد که نمایندگان دولت با وجود ساعت ها رایزنی با برخی چهره های مطرح و معتمد بازار بزرگ تهران برای پایان دادن به اعتصابات حتی با وجود حضور در منازل برخی از آنها و اعلام رسمی اینکه دولت طرح افزایش مالیات را لغو نموده است خواستار آن شدند که از روز یکشنبه و با پایان یافتن تعطیلات بازاریان کار خود را شروع نمایند. اما عدم موافقت چهره های اصیل بازار برای پایان بخشیدن به اعتصابات سبب شد تا دولت برای یافتن راهکاری دیگر به بهانه گرمای هوا برای 2 روز در تهران تعطیلی اعلام نماید. اما خبر رسید که با توجه به بافت سنتی و پیوندهای کهن میان بازاریان تهران و برخی شهرهای بزرگ همچون تبریز، اصفهان، مشهد و شیراز اصناف مختلف در نظر دارند تا با اعتصابی هماهنگ بازار های بزرگ در کل کشور را وارد فاز جدید اعتصاب ها نمایند. دولت نیز مجبور شد تا برای مقابله با این شکست تمام کشور را به مدت 2 روز و به بهانه گرمای هوا تعطیل اعلام نماید. هيئت دولت نیز طي اطلاعيه‌اي روزهاي يكشنبه و دوشنبه هفته جاري را در برخي از استانهاي كشور به دليل گرماي شديد هوا در اين مناطق تعطيل اعلام كرد. مجلس شورای اسلامی در ابتدا با این طرح مخالفت نمود و اداره اخبار مجلس شوراي اسلامي هيئت رئيسه مجلس با صدور اطلاعيه‌اي اعلام كرد که مجلس شوراي اسلامي به منظور بررسي دستور جلسه هفتگي خود روز يكشنبه 20/ 4/ 89 جلسه علني خواهد داشت! مخالفت مجلس با دولت برای تعطیلی باعث شد تا بار دیگر اختلاف بین این دو نهاد روشن تر گردد. بسیاری از نمایندگان مجلس که خود در زمان انتخابات نمایندگی مجلس شورای اسلامی با لابی که با بازاریان شهرهای خود داشتند توانستند به مجلس راه یابند . از این رو با فشار بازاریان، مجلس در ابتدا با این طرح دولت مخالفت کرد. اما با ورود بیت خامنه ای به موضوع و بیان اینکه دولت برای ادامه رایزنی ها با بازاریان نیاز به زمان دارد و همکاری مجلس را می طلبد قوه مققنه نیز با دولت هماهنگ شود و بلافاصاله با دستور حکومتی محسن كوهكن سخنگوي هيات رئيسه مجلس اعلام نمود که با توجه به اعلام تعطيلي روزهاي يكشنبه و دوشنبه بيستم و بيست و يكم تيرماه، مجلس شوراي اسلامي روز يكشنبه (فردا صبح) جلسه علني نخواهد داشت. که برخی از خبرگزاری های حکومت نیز اخبار متناقض این درگیری را ناخواسته مخابره می نمودند.
خبرگزاری فارس که اخبار این تعطیلی غیر منتظره را با تناقض گویی مخابره می کند در ساعت 12:25 امروز شنبه اعلام کرد که مجلس فردا تعطیل نیست اما در ساعت 14:09 اعلام کرد که مجلس فردا تعطیل است!
با توجه به نفوذ دولت در صدا و سیما، تلویزیون جمهوری اسلامی در ساعات اولیه صبح با زیر نویس اعلام نمود که روزهای یکشنبه و دوشنبه تعطیل خواهد بود و قبل از هماهنگی با مجلس تیر خلاص اعلام تعطیلی را شلیک کرد و دست مجلس برای هرگونه اظهار نظر خالی ماند.
دیروز جمعه مجلس ختم حاجی کاشانی از چهره قدیمی بازار پارچه فروشان که توسط نیروهای بسیج با چاقو و قمه کشته شد تحت شدیدترین تدابیر امنیتی برگزار شد و برخی از بازاریان وابسته به حکومت برای گفتگو با چهره های اصیل بازار ماموریت حل این اعتصاب را داشتند که بی نتیجه ماند.
به طور حتم کشته شدن حاجی کاشانی که از چهره های مذهبی و خیر بازار تهران بود و چندان رابطه خوبی با جمهوری اسلامی نداشت و همینطور وحشیگری های لباس شخصی ها در سطح بازار بهانه مناسبی برای این فلج سازی بوده که در تاریخ انقلاب سابقه نداشته است.
اضافه می شود که بازاریان تهران نفوذ زیادی در بین نمایندگان مجلس دارند چرا که ثروت آنها پله های پیروزی بسیاری از نمایندگان در انتخابات مجلس بوده است. از طرفی همین نمایندگان پس از ورود به مجلس همانند یک جاده صاف کن برای حل مشکلات لابی های بازار کمک بزرگی خواهند بود. اخذ مجوز های ساخت و ساز، برطرف کردن مشکلات گمرکی، کمک برای تسهیل امور اداری و رانت و پارتی بازی های غیر قانونی از جمله دلایلی است که سبب پیوند محکم بازار و مجلس است.

۱۳۸۹ تیر ۱۸, جمعه

دادخواهی جنایت 18 تیر، درخواستی که هرگز فراموش نخواهد شد

امروز یازدهمین سالگرد 18 تیر 78 است. روزی که صبر دانشجویان به سر آمد و بستن روزنامه "سلام" بهانه ای شد تا سیل خشم خروشان لبریز شده آنها از دیوارهای دانشگاه عبور کرده و به خیابانها سرازیر شود.
دانشجویان دانشگاه ها به امواج مردم به جان آمده پیوستند و آسفالت خیابانها در زیر گامهای مصمم آنها داغ شد. فریادهایی که سالهای زیادی فرو خورده شده بود، از حنجره ها فوران کرد و به یکبار رژیم با سیل خروشانی روبرو شد که مدتها در پشت سد سانسور و سرکوب متراکم کرده بود. دولت محمد خاتمی، مدعی اصلاحات، قانون مداری و جامعه مدنی نه تنها این اعتراضات را برنتافت بلکه، چشم بر اوباشان سازمان یافته ای که برای به خون کشیدن دانشگاه گسیل شده بودند بست. اراذل حکومتی به کوی دانشگاه حمله ور شدند و دانشجویان را به خاک و خون کشیدند. این تنها در تهران نبود که دانشجویان مورد یورش وحشیانه قرار گرفتند بلکه، در تبریز نیز اوباش شبه نظامی تحت حمایت نیروهای انتظامی به دانشجویان حمله ور شده و صدای اعتراض آنها را به فجیع ترین شکل ممکن خفه کردند.
یازده سال پس از این فاجعه خونبار هنوز مسببان آن بر کسی معلوم نیست، هنوز هر وقت که حکومت اراده می کند گله های اوباش خود را به دانشگاه ها یا کوی دانشجویان می فرستند و سرکوبی هار را به وسیله آنها به انجام می رساند بدون اینکه مسوولیت آنرا به عهده بگیرد. هر فرد حکومتی از احمدی نژاد تا علی خامنه ای، از نمایندگان مجلس آخوندها تا مدعیان دروغین حقوق انسانها، برای دانشجویان اشک تمساح می ریزند و حمله به آنها را به ارواح نادیده و ناشناخته نسبت می دهند بدون اینکه قدمی در راه شناسایی این اوباشان وابسته بردارند.
امروز نه تنها دانشجویان بلکه، مردم کوچه بازار نیز از هویت این گله های اوباش با خبرند. حاشا کردن حکومت و تشکیل کمیته حقیقت یاب و تیم های تحقیقاتی و ... تنها برای وقت گذراندن و ایز گم کردن است. نه تنها این تحقیقات حکومتی تا کنون نتیجه نداده است بلکه در انتها علیه سرکوب شدگان و دانشجویانی که جان خود را از دست داده و یا در اثر ضرب و شتم نقص عضو شدند، بیانیه شداد و غلاظ صادر کردند. پرداخت مقدار ناچیزی پول در ازای نقص عضو یک دانشجو نه تنها هتک حرمت دانشجو بلکه، لگدمالی حقوق انسانی ای است که به خیال حکومت می شود آنرا با چند سکه دزدیده شده از اموال عمومی سودا کرد. و این گونه مسببان این فجایع راست راست راه می روند و برای ادامه سرکوب و داغ درفش مردم نقشه می کشند.
در سالگرد 18 تیر به دانشجویان و زنان و مردانی که با گذشتن از جان و جسم خود چهره دژخیمان ولایت فقیه را در پیش چشم افکار عمومی عریان کردند درود می فرستیم. هنوز تشکیل یک کمیته حقیقت یاب برای رسیدگی به این فاجعه می تواند عوامل پشت پرده آنرا بیش از گذشته به روی صحنه براند و خواستی حقوقی و عملی است. آمران و عاملان فجایع 18 تیر باید به دادگاه کشانده شده و در پیش چشم مردمی که حقوق آنان پایمال شده محاکمه عادلانه شوند. تنها با محاکمه عادلانه مسببان چنین فجایعی می شود از تکرار آن جلوگیری کرد. انجام این مهم هم شدنی نیست مگر در شرایطی دموکراتیک و در دستگاه قضاییه ای عادلانه که در رژیم ولایت فقیه چنین چیزی غیر ممکن است. پس شرط اولیه چنین امری روفتن رژیم جانی و سرکوبگر ولایت از صحنه کشور و بر قراری رژیمی دموکراتیک است تا شرایط برای بسیاری از کارها از جمله تشکیل دادگاهی عادلانه و بی طرف برای رسیدگی به فجایعی همچون 18 تیر فراهم شود.
جعفر پویه

18تیر؛ حضور نیروهای سرکوبگر در خیابان انقلاب و امیرآباد

خبرنگار ما از تهران: جمعه،18تیر ماه ساعت 02:30 سپاه مقداد تهران در خیابان انقلاب با استقرار پست های گشت عبور و مرور اتومبیل ها را کنترل می کند و بسیاری از اعضای بسیج مستقر در این پست های گشت به کلت و کلاشینکف مسلح می باشند. اتومبیل های پلیس و نیروی انتظامی در بخش های مرکزی تهران بویژه نزدیک دانشگاه تهران رفت و آمد دارند. از منطقه امیرآباد خبر می رسد که لباس شخصی ها با موتور به فاصله هر 30 دقیقه از این خیابان عبور می کنند و با استفاده از صدای موتورهای خود جلب توجه می نمایند و سکوت شب را می شکنند. به نظر می رسد ترس حکومت از حضور دوباره مردم و مصادف شدن سالگرد قیام 18تیر با اعتصاب بازار بر ترس آنها افزوده که در این ساعات شب نیز تهران را به شکل امنیتی درآورده اند.

۱۳۸۹ تیر ۱۷, پنجشنبه

فراخوان جبهه متحد دانشجویی به برگزاری مراسم سالگرد قیام 18 تیر

به نام آزادی

بیانیه جبهه متحد دانشجویی به مناسبت یاردهمین سالگرد قیام 18 تیر

در آستانه یازدهمین سالگرد قیام دانشجویی 18 تیر از دانشجویان،کارگران،معلمان، بازاریان و مردم آزادیخواه ایران می خواهیم که این روز را گرامی داشته و با تجمع در دانشگاه ها ومسیرهای سبز همیشگی، نارضایتی خود را به حاکمیت سرکوب،شکنجه و اعدام ابراز نمایند.

پس از گذشت یازده سال از حادثه کوی دانشگاه، بهروز جاوید طهرانی آخرین زندانی بازمانده از قیام خونین 18 تیر 78 همچنان در زندان بسر می برد و زیر وحشیانه ترین شکنجه ها قرار دارد.مجید توکلی و ضیاء نبوی نیز به جرم دادخواهی باید در زندان و زیر شکنجه باشند. معلمان دلسوز و کارگران زحمتکش ایران به جرم مطالبه حقوق صنفی و سندیکایی خود باید بازداشت و مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار بگیرند.فعالین حقوق زنان،روزنامه نگاران،وبلاگ نویسان،وکلا،فعالین حقوق بشر،دراویش،بازاریان و... همه یک درد مشترک دارند.مردم خردمند ایران باید بدانند که تنها راه گذار از حاکمیت دیکتاتوری و رسیدن به دموکراسی و حقوق بشر همبستگی جنبش های اجتماعی است.
اتحادیه معلمان ایران نیز در این راه جنبش دانشجویی را تنها نگذاشته و معلمان آزاده را به تجمع در مقابل درب جنوبی دانشگاه تهران در ساعت 17 روز جمعه 18 تیر دعوت کرده است.
18 تیر فرصت مناسبی برای نشان دادن اتحاد و همبستگی مردم ایران می باشد.در این روز باید خواستار آزادی زندانیان سیاسی شویم.زندانیانی که پس از گذشت چندین ماه از بازداشت شان همچنان در بلاتکلیفی و مظلومیت بسر می برند.
از لشکر کشی حکومت نیز نترسید ما همه با هم هستیم.ما ملت بی شکستیم.چرا که به مردم دنیا ثابت شده است که چه کسانی شکنجه گر و در کهریزک هایشان به اسیران خود تجاوز می کنند.
بگذارید ما را سرکوب کنند دنیا نظاره گر رفتار حکومت ایران با شهروندان خود می باشد در نهایت این مردم ایران هستند که پیروز میدان خواهند بود.

زنده باد آزادی-برقرار باد دموکراسی-گسسته باد زنجیر استبداد
جبهه متحد دانشجویی
16/4/1389 خورشیدی

ادامه اعتصاب و تنش در بازار تهران


اعتصاب بازاريان

براي دومين بار در چند سال اخير بخشي از بازار ايران دست از کار کشيد تا دولت را در برابر خواسته‌هاي خود مجبور به تمکين کند. اين اعتصاب در دومين روز خود با دخالت نيروهاي انتظامي و لباس شخصي ابعاد تازه‌تري پيدا کرده است. چند سايت خبري مخالفان دولت ايران از تهران گزارش دادند که در دومين روز اعتصاب بازاريان تهران، نيروهاي انتظامي از آنها خواسته‌اند که مغازههاي خود را بازکنند و به اعتصاب خاتمه دهند.
دويچه وله : گزارش‌هاي تاييد نشده‌اي نيز از حمله‌ي نيروهاي انتظامي و برخي لباس شخصي‌ها به مغازه‌هايي که هم‌چنان به اعتصاب خود ادامه دادند، منتشر شده است.
همچنين اين منابع خبري مدعي شدند در پي اين اقدامات تعداد بيشتري از بازاريان‌ مغازه‌هاي خود را تعطيل کردند و براي ساعتهايي فضاي بازار متشنج شده است.
دومين عقب‌نشيني دولت
بنابر گزارش خبرگزاري‌هاي ايران اعتصاب و تنش در بخش‌هايي از بازار تهران از روز گذشته، ۱۵تيرماه (۶ جولاي)، درپي بالا گرفتن اختلاف ميان سازمان امور مالياتي و اصناف در خصوص تعيين ماليات سال ‌٨٨ ، آغاز شد.
سايت آفتاب‌نيوز گزارش داد «سراي پارچه‌فروشان، پاساژ قائم، بازار قماش و پرده، بازار عباس‌آباد و حمام چال از جمله بازارهايي بود که با نا آرامي و اعتراض بازاريان همراه بود. همچنين بازار طلا و پارچه با هدف عقب انداختن مجدد ماليات بر اصناف دست به اعتصاب زدند».
محمد طحان‌پور، ‌رئيس اتحاديه کشوري لوازم خانگي به خبرگزاري ايسنا گفته از مدتها قبل در مورد اين اتفاق در جلسات ”انجمن اسلامي اصناف و بازاريان“ هشدار داده است.
وي مي‌افزايد: «از همان زمان که احتمال عدم توافق مطرح شد اين موضوع را پيشبيني ميکردم و بارها به مسئولان ذي‌ربط نيز بهصورت مکتوب اعلام کردم که اثرات و پيامدهاي ناگواري به دنبال خواهد داشت».
ساعتهايي پس از آغاز اعتصاب، خبرهايي از توافق ميان دولت و اصناف براي لغو تصميم دولت براي افزايش ماليات منتشر شد. تلويزيون دولتي ايران نيز شامگاه سه‌شنبه اعلام کرد که ”دولت هيچ برنامهاي براي افزايش ماليات نخواهد داشت“ .
روايت دولتي از ماجراي افزايش ماليات
يک روز پس از اعتصاب در بازار تهران، معاون وزير بازرگاني ايران در مصاحبه با خبرگزاري فارس مدعي شد افزايش ۷۰ درصدي ماليات از ابتدا نيز مطرح نبوده که منتفي شود.
محمدعلي ضيغميگفت: ”بخشي از مشمولين قانون ماليات هاي مستقيم تا پايان تير ماليات خود را بر اساس ۴۰ درصد ماليات عملکرد سال ۸۷ بپردازند تا ماليات قطعي سال ۸۸ توسط اتحاديهها تعيين و تا پايان مرداد ماه پرداخت شود“ .
وي اضافه کرد: ”گروهي ديگر از اصناف کمتر از ۷۰ درصد کل اصناف کشور هستند به احتمال زياد تا پايان ۳۱ تيرماه ماليات آنها تعيين شده و بايد اظهار نامه‌هاي خود را تحويل دهند“ .
اما پيش از اين رئيس شوراي اصناف در مصاحبه با رسانه‌هاي گروهي اين پرسش را مطرح کرد که ”در سال ۸۸ چه اتفاقي در رابطه با اقتصاد افتاده است که ماليات اصناف ۷۰ درصد افزايش يافته است؟“
نوده فراهاني مدعي است ”اصناف توان پرداخت افزايش ۷۰ درصدي ماليات را ندارند و سازمان امور مالياتي هم نبايد چنين توقعي داشته باشد“ .
اولين تلاش ناکام
بازار تهران در روز سه‌نشبه ۱۵ تيرماه ۱۳۸۹ قانون ماليات بر ارزش در سال ۸۷ تصويب شده تا در مدت آزمايشي ۵ ساله از تاريخ اول مهرماه ۱۳۸۷ به اجرا گذاشته شود. اما زمزمه اجراي اين قانون واکنش تند بخشي از بازاريان ذي‌نفوذ را در پي داشت.
در اواسط مهر ماه ۸۷ اعتراض برخي اصناف به ويژه طلافروشان و پارچه فروشان در برخي شهرها که از اصفهان شروع و به تبريز، مشهد، شيراز و سرانجام تهران کشيده شد، محمود احمدينژاد را به واکنش واداشت.
وي اعلام کرد ”بهزودي دولت لايحه‌اي را به مجلس مي‌دهد تا مجلس حداقل فرصت را براي مهيا کردن زمينه‌ها و اقدامات لازم براي اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده را تمديد کند“ .
اظهاراتي که به عقب‌نشيني دولت در برابر بازار تعبير شد. در ابتدا دولت اجراي اين طرح را يک‌سال به تعويق انداخت و سپس برخي از فعاليتهاي اقتصادي را معاف از اجراي اين قانون نمود.
ماليات؛ تعهد دوجانبه دولت و ملت
ماليات يک نوع هزينه اجتماعي است که شهروندان موظف‌اند در راستاي بهره‌وري از امکانات و منابع يک کشور پرداخت کنند تا توانائي‌هاي جايگزيني اين امکانات و منابع مهيا گردد.
ماليات در واقع انتقال بخشي از درآمدهاي جامعه به دولت و يا بخشي از سود فعاليتهاي اقتصادي است که نصيب دولت مي‌گردد تا براي تداوم فعاليتهاي دولت و مديريت جامعه صرف شود.
در ازاي پرداخت ماليات شهروندان از دولتها انتظار پاسخگويي و توانايي مديريت صحيح جامعه را دارند. در اين حالت دولتها همه تلاش خود را در جهت کسب رضايت‌مندي عمومي به کار مي‌گيرند. پيش از اين در کشورهاي به اصطلاح نفتي معمولا موضوع ماليات آنچنان جدي گرفته نمي‌شد. تنها در دهه اخير حکومت ايران سعي کرده در کسب ماليات از فعاليتهاي اقتصادي سختگيرانه‌تر برخورد کند. داستان ماليات در ايران هم‌چنان به سرانجام مشخصي نرسيده و بسياري از بخش‌هاي اقتصادي ”با نفوذ“ در مقابل تغييرات قانوني مقاومت مي‌کنند.
به باور کارشناسان اقتصادي وابستگي‌هاي سياسي و سو مديريت‌دولت موجب شده که اخذ ماليات قانوني از بخشي از بازاريان و تجار ‌نزديک به حکومت، دچار مشکلات عديده‌اي گردد. اين درحالي است که ديگر بخش‌هاي اقتصادي خصوصي و فعالان خرده‌پا توان سرپيچي از قوانين مالياتي را ندارند.
در حالي که در کشورهاي توسعه يافته در برابر ”فرار مالياتي“ قوانين سختگيرانه‌اي اجرا مي‌گردد، در ايران دولتها از اجراي قوانين مصوب مالياتي ناتوان هستند.
مهدي محسني
تحريريه: مصطفي ملکان

۱۳۸۹ تیر ۱۶, چهارشنبه

بازار به خاک وخون کشیده شد

بازار تهران توسط مزدوران حكومتي به خاک وخون کشیده شد.نیروهای سرکوب گر حكومتي اعتصاب آرام بازاریان تهران را به خاک وخون کشیدند.اعتصاب سراسری بازار تهران که از روز سه شنبه شروع شد صبح روز چهارشنبه نیز از سوی بازاریان پی گرفته شد.اعتراض به سیاست های مالی واقتصادی دولت کودتایی در زمینه افزایش 70 درصدی مالیات موجب شد که بازاریان تهران در بازار طلافروشان،پارچه فروش ها وبخش های اصلی بازار ماتند بازار عباس ابادريا،قماش ها،سرای امیرکبیر وبازار امام زاده زید تا راسته ی بازار کفاش ها وچاچنار دست به اعتصاب گسترده بزنند. روز گذشته نیروهای انتظامی ولباس شخصی ها از بازاریان خواستند تا مغازه های خود را باز کنند.شب گذشته نیز مسئولان امور مالیاتی در یک اعلام عمومی که از رساناهای داخلی پخش شد اعلام کردند که دولت اجرای قانون جدید مالیات را به تعویق خواهد انداخت, اما سیاه بازی دولت وسازمان امور مالیاتی در این زمینه موجب شد تا از ساعات اولیه صبح امروز چهارشنبه بازاریان اعتصاب گسترده تری نسبت به روز گذشته به راه بیاندازند.به طوری که راسته های اصلی بازار تهران در اطراف مسجد شاه تا بازارپاچنار وسبزمیدان به اعتصاب پیوستند.نیروهای لباس شخصی وگارد ویژه باحضور در بازار تهران وهشدار به بازاریان از انها خواستند که مغازه های خود را بازکنندوبه اعتصاب پایان دهند.اما بازاریان مفاومت کردند. همین امر موجب تنش بیشتر در بازار گردید.گسترش اعتصاب عمومی در بازار تهران وپیوستن مردم به بازاریان موجب شد تا در بخش های مرکزی بازار درگیری وشعارهای زیادی از سوی بازاریان علیه دولت کودتایی ودیکتاتوری آخوندی از سوی مردم وبازاریان سرداده شود.همین امر موجب جری شدن لباس شخصی ها ودستور حمله به بازاریان ومردم گردید.
درنتیجه از ساعت 2 بعد از ظهر جو عمومی بازار به شدت متشنج گردید.در برخی از گزارش هاخبر درگیری در بازار عباس اباد بیان شده است. به طوری که همین خبر موجب شد تا تعداد زیادی از بازاریان به سمت بازار عباس آباد بروند. در همین زمان خبر مجروح شدن بازاری قدیمی حاج کاشانی سرای امیر کبیر وبازار عباس اباد را در برگرفت.بازاریان خشمگین با شعار "مرگ بردیکتاتور" به سمت بازار پارچه فروش ها رفتند وتشنج به اوج رسید. ازدحام جمعیت موجب گردید که نیروهای انتظامی وگارد ویژه ولباس شخصی ها با مردم وبازاریان درگیر شوند.با توجه به فضاهای محدود وراسته های تنگ وباریک بازار گزارش هایی از زخمی شدن تعدادی از مردم وبازاریان بدست آمده است. حكومت آخوندي برای پایان دادن به اعتصاب تجمع بازار را همانند سایرتجمعات به خاک وخون کشید تا نشان دهد برای سرکوب مردم تنها به مسایل سیاسی فکر نمی کند وحاضر است به هر بهانه ای ولو مسئله ای صنفی مردم را قتل عام کند.

سالگرد 18 تير؛ پيوند جنبش دانشجويی با اعتصاب بازاريان

یکی از فعالین از تهران: بار ديگر سياستمداران بي خرد جمهوري اسلامي با تصميم اشتباه خود گام ديگري را به سمت پرتگاه سقوط برداشتند و طي اقدامي سركوبگرنه اعتراض صنفي بازاريان را كه سال ها به عنوان پايگاه سنتي حكومت قلمداد مي شدند با كشتن و دستگيري و ضرب و شتم پاسخ دادند و عده كثيري را به صف مخالفان خود افزودند.

در سالگرد قيام دانشجويي 18تير فرصت مناسبي است تا بازاريان و دانشجويان دست در دست يكديگر فرياد اعتراض خود را به گوش دژخيمان برسانند و براي آزادي ايران كارزار مبارزه را سبز نمايند.

18 تير شهرهايمان را سبز مي كنيم

۱۳۸۹ تیر ۱۵, سه‌شنبه

18 تیر داره میاد ؛ چه خبر از جنبش سبز ... ؟

برزیل حذف شد و موجی از خوشحالی راه افتاد که پوز متکی خورد . یاد وقتی افتادم که "پیش از انتخابات" احمدی نژاد میرفت استادیوم و تیم ما می‌باخت و همه خوشحالی می‌کردند . نصف فیس بوک شده ویدئوهای احمدی نژاد که آی بیا ببین چه سوتی وحشتناکی داده ، چه حرف مفتی زده ، مساحت ایران رو نمیدونه . عین هر روز تمام آن چهار سال "پیش از انتخابات" که همین اتفاق عیناً می‌افتاد . نصف دیگر همین فیس بوک هم شده خبرهای رفقائی که حالا زندان هستند ، بلاهائی که می‌کشند ، فلانی هنوز انفرادی است یا فلانی افتاد بیمارستان . عین "پیش از انتخابات" که درست همین خبرها سوژه‌ی پریشانی تمام روزمان میشد ...بالاترین هم که صفاست ! "خنده دارترین عکسی که تا حالا از مارادونا دیده‌اید" با بیش از هشت هزار کلیک وسط صفحه اول می‌درخشد ، لینک مورد بحث امروز "مردان ریش دار بیشتر از دیگر مردان سکس دارند" است و در آستانه‌ی 18 تیر همه دارند در مورد سکس مردان ریش دار بحث می‌کنند ، و احیاناً لینکی هم مثلاً با تیتر "18 تیر را روز رهائی ایران و تمام زندانیان سیاسی خواهیم کرد" عموماً هر روز در قسمت پر امتیازترین لینکهای روز دیده می‌شود . در عوض تا دلت بخواهد همه دارند به هم فحش می‌دهند . بدون هیچ و حتی یک استثناء ، و همه ، به همه . انگار که همه تا آخرین حد ممکن عصبی باشند . هر کدام مثل کسی که فحش تازه‌ای یاد گرفته باشد و دنبال اولین دلیل که آن فحش را یکجا بدهد . رفقا ... چرا اینهمه گـُر گرفته و عصبی ؟این وسط من و مثل من ها می‌مانند که هنوز از شوک بلائی که سرشان آمده درنیامده‌ ، هنوز آب تبعیدگاهی که به ناچار و نامردی رفته‌اند از گلویشان پائین نمی‌رود ، هر روز را از شروع و تا آخر با تمام وجود حسرت یک دقیقه‌ی دیگر بودن در خیابانهای تهران را می‌کشند و فقط هم همین ماهائیم که هرگز و هیچ جا جزو هزینه دادگان جنبش سبزمان به حساب که خوب است به لعنت هم نمی‌آئیم . و در عوض هر روز باید صفحاتمان را باز کنیم و درباره خودمان بخوانیم که "از روزی که رفته‌ای خارج ..." هیچی ... مختصر اینکه شده‌ای گه !و من حق ندارم که دلم آتش بگیرد برای ایرانم . حق ندارم که پارسالم را که لحظه لحظه‌اش را توی جمعهای عاشق خود شما بودم را بیاد بیاورم و باز دلم آتش بگیرد و امروز اگر بپرسم که داریم چه میکنیم ؟ داریم کجا می‌رویم ؟ باید بشنوم که نشستی بیرون میگی لنگش کن ! راست میگی بیا ایران خودت برو تو خیابون ! پول سبزها را گرفتی داری حال میکنی تئوری صادر نکن !دیشب که با رفیقم که او هم تازه زده بیرون ، موقع برگشت به خانه از مترو جا ماندیم و دوتائی جمعاً روی هم حتی 20 یورو هم نداشتیم که تاکسی بگیریم و تلفنهایمان هم حتی اینقدر شارژ نداشت که به کسی زنگ بزنیم و کمک بخواهیم درمانده‌تر از هر بی کس و کاری همانجا روی یک نیمکت نشستیم و بدون اینکه با هم حرف بزنیم انگار هردویمان به یک چیز مشترک فکر می‌کردیم و به ریش خودمان می‌خندیدیم !

۵۹ خبرنگار در نيمه اول سال جاري ميلادي در جهان کشته شدند

سازمان غيردولتي «کارزار مطبوعات امبلم» روز دوشنبه با انتشار بيانيه‌اي اعلام کرد که ۵۹ خبرنگار در نيمه نخست سال جاري ميلادي به سبب حرفه خود در جهان کشته شده‌اند.
راديوفردا: به گزارش اين سازمان بين‌المللي که مقر آن در ژنو است، اين آمار در مقايسه با دوره مشابه سال پيش که ۵۳ نفر گزارش شده بود، ۱۰ درصد افزايش داشته است.
بيشتر بخوانيد: معرفي ۴۰ دشمن آزادي مطبوعات در فهرست تازه گزارشگران بدون مرز
گزارشگران بدون مرز: ايران بزرگترين زندان خبرنگاران در جهان
بلز لمپون، رئيس سازمان غيردولتي کارزار مطبوعات امبلم، علت اصلي مرگ روزنامهنگاران را در کشورهاي مختلف جهان را مشکلات داخلي آنها دانست.
بالاترين آمار کشته‌شدگان متعلق به مکزيک بوده که در شش ماه گذشته ۹ روزنامه‌نگار جان خود را در اين کشور از دست داده‌اند.
اين گزارش مي‌افزايد، گروه تبهکار سازمانيافتهاي موسوم به «شکار روزنامه‌نگاران»، مکزيک را به خطرناکترين کشور جهان براي روزنامه‌نگاران تبديل کرده‌است.
پس از مکزيک، هندوراس با هشت کشته، پاکستان با شش کشته و نيجريه و فيليپين هر کدام با چهار کشته خطرناکترين کشورهاي جهان براي روزنامه‌نگاران شناخته شده‌اند.
اين بيانيه همچنين ميافزايد آمار ارائه شده توسط سازمان «کارزار مطبوعات امبلم»، تنها نيمي از تعداد واقعي روزنامه نگاران را در بر ميگيرد که طي مدت ياد شده جان خود را از دست داده‌اند.
همچنين روسيه و کلمبيا با سه کشته و عراق، نپال، تايلند و ونزوئلا هر کدام با دو کشته از ديگر کشورهاي خطرناک براي روزنامه‌نگاران محسوب ميشوند.
اين گزارش همچنين از افغانستان، آنگولا، بنگلادش، برزيل، بلغارستان، قبرس، يمن، کامرون، اکوادور، اسرائيل، جمهوري دمکراتيک کنگو، رواندا، ترکيه و سومالي به عنوان کشورهايي نام برده است که در هر کدام آنها يک روزنامه نگار کشته شده است.
رئيس سازمان غيردولتي کارزار مطبوعات امبلم با تأکيد بر ضرورت همکاري ميان دولتها و سازمان هاي بين‌المللي به منظور برقراري ثبات در اين کشورها خواستار آن شده است تا عاملان اين قتلها به دست عدالت سپرده شوند.
در حالي که علت اصلي مرگ روزنامه نگاران در مکزيک گروههاي سازمان يافته تبهکار معرفي شده‌اند، مرگ روزنامه‌نگاران در هندوراس و تايلند بحران ميان دولت مرکزي و مخالفان اين کشور معرفي شده است.
همچنين تنشهاي قومي در پاکستان و نيجريه عامل قتل روزنامه نگاران در اين کشورها بوده است.
بر اساس آمارهاي رسمي طي سال ۲۰۰۹ حدود ۱۲۲ روزنامه نگار در سراسر جهان به قتل رسيده اند و اين در حالي است که تعداد تلفات خبرنگاران در سال ۲۰۰۸ ، ۹۱ نفر بوده است.

۱۳۸۹ تیر ۱۴, دوشنبه

برای صلح در جهان لازم است که رژیم آخوندی سریعا سرنگون شود

به قلم عالیجناب الساندرو پاگانو, نایب رئیس کمیسیون بودجه پارلمان ایتالیا
۳ ژوئیه ۲۰۱۰ - در یک استادیوم در حاشیه پاریس ۷۰ هزار نفر بودیم. تبعیدیان و پناهندگان ایرانی که از نصف جهان آمده بودند همراه با نمایندگان پارلمان تقریبا تمامی کشورهای غربی برای تظاهرات علیه رژیم روحانی خامنه ای و احمدی نژاد . ایرانیان مخالف که از ۳۰ سال قبل در این قسمت از جهان برای جلوگیری از کشته شدن ایران را ترک کردند صدها هزار نفر می باشند که خیلی از آنها ۲۶ ژوئن گذشته ، مثل هرسال با شعار ایران دمکراتیک و ایران جمع شدند.
برای اعلان همبستگی با آنان، از پارلمان ایتالیا، ما چهار نفر بودیم، علاوه بر من، کارلو چیچولی (رئیس هیئت و نوک پیکان این ابتکار فوق العاده)، الیزابتا زامپاروتی از حزب دمکراتیک، ماسیمو رومانیولی از حزب مردم آزادی. همانطور که دیده می شود یک ابتکار اصولی با شرکت همه پارلمان ایتالیا.
تظاهرات مانند هر سال به مناسبت یادآوری روز ۲۰ ژوئن ۱۹۸۰ سازماندهی شده بود روزی که در آن رژیم زنان و مردان اپوزسیون را قتل عام میکند. در آن روز بیش از ۵۰۰ نفر کشته شدند و در آن زمان احمدی نژاد جزء گروه جوخه اعدام بود و مسئولیت زدن تیر خلاص به قربانیان تیره بخت را داشت.
۳۰ سال گذشت ولی هیچ چیز عوض نشد. از آن زمان دستگیریهای خودسرانه ، تیرباران و محاکمات دسته جمعی یک روش شد . رژیم در برابر هیچ چیزی متوقف نشد و هر کس که مخاالف بود بدون هیچ توجهی کشته می شد حتی کودکان ، زنان باردار و سالمندان .
دیکتاتوری با کالبد اسلامی هرگز از استفاده از مذهب برای توجیه آدمکشی و جنگ کوتاهی نکرد ( در نظر بگیریم تهدیدات آن علیه اسرائیل ، که به عقیده احمدی نژاد بایستی از صفحه روزگار محو شود )
آنچه که خیلی بد است این است که تمامی این نادرستی ها و بدی ها در روز روشن و بدون هیچ شرمی صورت میگیرد .
۲ موضوع متمرکزی را متحان کنیم
۱- در آخرین انتخابات ، احمدی نژاد بوسیله تقلبات پیروز شد و در روزهای بعد جوانان موج سبز را که با نتیجه انتخابات مخالفت میکردند به گلوله بست
۲- همانطور که تمامی جهان می داند ، احمدی نژاد درحال آماده کردن بمب اتم از طریق غنی سازی اورانیوم می باشد. دیکتاتور همواره مانع بازرسان بین المللی در کشورش بوده و مانع هر نوع کنترل آنها و در روزهای گذشته خبرهای رسیده از امریکا حاکی است که ایران اکنون اورانیوم غنی شده کافی برای تولید ۲ بمب اتم تا چند ماه دیگر دارد.
خوشبختانه از مدتهاست که اپوزسیون دیکتاتور که بخوبی سازماندهی شده ، در دو گروه که زیر یک پرچم می باشند گرد آمده اند: شورای ملی مقاومت ایران ( دارای ۵۰۰ عضو که پارلمان در تبعید را نمایندگی میکند ) ، که دفتر آن در پاریس می باشد و رئیس جمهور آن مریم رجوی می باشد که ما میهمان او بودیم ، و مجاهدین خلق که در اشرف می باشند. این کمپ یک نواری در زمینی به وسعت ۳۶ کیلومتر مربع می باشد که در قلب عراق ، نزدیک بغداد قرار دارد. در حال حاضر در این زمین ۴ هزار مخالف ایرانی تبعیدی وجود دارند ، بخش اعظم آنها انسانهای فرهنگی ( تحصیل کرده ) می باشند. انها یک سد و مانع واقعی علیه تلاشهای توسعه طلبانه دیکتاتوری اسلامی می باشند.
آنها کاملا غیر مسلح می باشند و برای ممانعت از حمله و هجوم و قتل آنها ، آنگونه که در ۲۸ ژوئیه گذشته اتفاق افتاد انها تحت حمایت امریکا قرارگرفتند.
مجاهدین اشرف روزانه و سخت کوشانه مشغول جلب توجه افکار عمومی جهانی نسبت به فقدان دمکراسی و آزادی درایران می باشند و به افشای دروغهای رژیم ایران می پردازند.
در این نقطه بعضی ها ممکن است بپرسند : برای چی در میان بحرانها و مشکلات مختلف ، بایستی به این دیکتاتور هم بپردازیم ؟
بهرحال برای اینکه فرهنگ فارسی و غربی خواهر می باشند ( بخاطر داریم که اصلیت این کشور هند – اروپایی است ) ولی بالاتر از ان چطور می توانیم به آن فکر نکنیم در حالی که ایران روزانه هر چه بیشتر به یک دولت خطرناک و قاتل تبدیل شده و همچنین به دنبال کسب سلاحهای کشتار جمعی می باشد .
دفاع از حقیقت یک فضیلت است ولی امروز نیاز است که به دلایل بیشتری آنرا انجام داد. واضح است که در واقع تحریمهای جامعه بین المللی کافی نست زیرا که آنها عادت کرده اند که قدرت خود را با خشونت اعمال کنند و هیچ قائده و قانونی را محترم نمی شمارد.
چیزی که واقعا درعوض تفاوت ایجاد میکند افکار عمومی می باشد. وقتی که او بخوبی قدرت فشارش را اورگانیزه میکند فوق العاده می شود. و به این خاطر است که لازم است که تکانی بخوریم و اطراف احمدی نژاد را زمینی سوران کنیم. و بخاطر بیاورید که در سال ۱۹۳۸ مشی نرم سیاستمداران اروپایی در آن زمان اروپا را به هیتلر تقدیم نمود. امروز انتشار اخبار در باره دیکتاتوری آخوندی – اسلامی – ایرانی که برای خیلی ها ناشناخته می باشد یک کار درست می باشد.
ولی غرب بایستی سریعتر بجنبد زیرا که احمدی نژاد و خامنه ای بزودی بمب اتم خواهند داشت و یک ثانیه در استفاده از آن مکث نمیکنند.
اکنون افکار عمومی را به حمایت از مقاومت ایران جلب کردند معنی اش صلح و آزادی همه جهان می باشد.

برخی کشورها از تحويل سوخت به هواپيماهای رژیم خودداری کردند

مخبر کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي گفت: تحريم سوخت هواپيما اقدامي بر ضد حقوق بشر و خلاف معاهدات بين المللي است.

"کاظم جلالي" افزود: ايران مي تواند با استناد به معاهده هاي بين المللي به سازمان ملل و ايکائو (سازمان بين المللي هواپيمايي کشوري) شکايت کند.
وي افزود: عدم تحويل سوخت به هواپيماهاي مسافربري ايراني در فرودگاه کشورهاي خارجي از مفاد قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل نيست و اين نوع تحريم هاي غيرانساني را رئيس جمهور آمريکا در ادامه سياستهاي يکجانبه و خصمانه کاخ سفيد در قبال ايران به تصويب رسانده است.
جلالي از برگزاري نشست مشترک وزير راه و ترابري و نمايندگان کميسيون امنيت ملي مجلس در روز جاري براي بررسي موضوع تحريم سوخت هواپيماها خبر داد و افزود: کميته ي ويژه اي بمنظور بررسي تحريم سوخت هواپيما در مجلس تشکيل شده که اين کميته از عصر يکشنبه کار خود را آغاز خواهد کرد.
مخبر کميسيون امنيت ملي مجلس گفت: رئيس جمهوري آمريکا با امضاي اين مصوبه تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا ايران را به زعم خود در انزواي بسيار شديد قرار دهد.
وي افزود: اين اقدامات يکجانبه آمريکا براين اساس صورت گرفته تا دسترسي ايران به واردات فرآورده هاي نفت پالايش شده همچون بنزين و سوخت جت و همچنين دسترسي کشور ما را به سيستم بانکداري بين المللي غيرممکن سازد.
گفتني است طي چند روز گذشته کشورهاي امارات متحده عربي، کويت و آلمان از تحويل سوخت به هواپيماهاي مسافربري ايراني خودداري کرده اند.

۱۳۸۹ تیر ۱۳, یکشنبه

قاتل پسرم بسیجی بود

میثم عبادی، اولین شهید جنبش سبز است که روز 23 خرداد بر اثر اصابت گلوله جان باخت. پدر این نوجوان می گوید قاتل فرزندش از نیروهای بسیجی بود که ابتدا بازداشت و مشخص شد گلوله از اسلحه او شلیک شده است اما بعد آزاد شد و گفتند او قاتل نبوده است.

میثم عبادی به گفته پدرش، برای کمک به دختری که از سوی نیروهای بسیجی مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود وارد شد اما با شلیک گلوله ای بر شکمش به شهادت رسید.

اصغر عبادی، پدر این نوجوان که تنها 16 سال و سه ماه داشت می گوید خواهان معرفی قاتل فرزندش است اما هیچ جا پاسخی به او نمی دهند.

آقای عبادی همچنین، سخنان منتشر شده به نقل از او در خبرگزاری فارس را تکذیب می کند. خبرگزاری نظامی، وابسته به نهادهای امنیتی، نظامی به نقل از آقای عبادی نوشته بود موسوی و کروبی باید تقاص خون فرزندش را بدهند. اما آقای عبادی می گوید از این خبرگزاری شکایت می کند.

"روز" پیش از این و به نقل از مادر احمد نعیم آبادی، او را اولین شهید جنبش خوانده بود. احمد نعیم آبادی در اصل اولین شهید روز 25 خرداد و راهپیمایی میلیونی و مسالمت آمیز مردم بود و میثم عبادی، اولین شهید بعد از انتخابات که دقیقا یک روز بعد از انتخابات مخدوش 22 خرداد به شهادت رسید.

یک جوان تبریزی به اعدام محکوم شد

کمیته گزارشگران حقوق بشر - محمد مصطفایی در گزارشی اعلام کرده است: حکم چهار متهم جوان تبریزی که با شکایت واهی حجت . ف مطرح گردیده بود برای سومین بار صادر شد. در این پرونده که وکالت چهار متهم را در تاریخ ۵/۱۲/ ۸۷ به عهده گرفتم، قضات شعبه دوازده دادگاه کیفری استان آذربایجان شرقی ( تبریز ) سه نفر از متهمین را که پیش تر توسط شعبه دوم دادگاه کیفری استان آذربایجان شرقی دو بار به اعدام محکوم شده بودند از اتهام لواط ایقابی تبرئه و متهم دیگر به نام ابراهیم . ح را به این اتهام به اعدام محکوم کردند.

لرستان بیکارترین استان کشور

عضو هیئت رئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه لرستان همچنان بیکارترین استان کشور است، گفت: عقب ماندگی های موجود شایسته این استان نیست.

هادی مقدسی در سخنانی با اشاره به نامگذاری دهه چهارم انقلاب به نام دهه پیشرفت و عدالت، یادآور شد: بروجرد با وجود همه استعدادهای موجود همچنان با محرومیت مواجه است.

وی ادامه داد: در حال حاضر استان لرستان به رغم همه توانمندیها، منابع، امکانات، پتانسیلهای خدادادی از جمله نزولات مطلوب جوی، زمین های کشاورزی، منابع انسانی متخصص و متعهد همچنان در سطح کشور دارای رتبه اول در زمینه بیکاری است.

نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر ضرورت توجه ویژه به استانهای کم برخوردار گفت: تلاش برای به فعلیت رسیدن قابلیتهای هر منطقه زمینه ساز تحقق عدالت است.

مقدسی با اشاره به بارشهای سالانه در استان بیان داشت: با وجود بارشهایی که سالانه در این استان به ویژه در بروجرد رخ می دهد هر ساله این شهرستان به دلیل عدم مهار آبها با مشکلات ناشی از خشکسالی مواجه است.

وی با بیان اینکه در حال حاضر بیش از 50 روستای شهرستان بروجرد دچار خشکسالی هستند، گفت: عمده این روستاها فاقد آب شرب بهداشتی هستند.

عضو هیئت رئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: این در حالی است که از مجموع 200 سد ساخته شده در کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی استان لرستان و شهرستان بروجرد سهمی نداشته است.

مقدسی با اشاره به توجه ویژه دولت نهم و دهم به رفع مشکلات استانهای محروم، بیان داشت: با پیگیریهای انجام شده احداث سه سد در شهرستان بروجرد مصوب شده است که یکی از این سدها در دست احداث است.

وی از آغاز عملیات اجرایی سد گلرود در سالجاری خبر داد و عنوان کرد: همچنین اجرایی شدن سد شهید محمد بروجردی نیز در دستور کار قرار دارد.

نماینده بروجرد در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در حال حاضر بیش از 75 درصد زمینهای کشاورزی استان لرستان و شهرستان بروجرد به صورت دیم کشت می شود که این امر خسارت زیادی را در سالهای خشکسالی به بار آورده است.

مقدسی با تاکید بر زدودن بی عدالتی ها در کشور، عنوان کرد: جمهوری اسلامی ایران در جهان حرف اول را می زند و شایسته نیست که استان لرستان دارای این میزان عقب ماندگی باشد.

وی با تاکید بر اینکه باید متناسب با شان مردم به مشکلات آنها رسیدگی شود، خاطر نشان کرد: این مطالبه به حق مردم است که با گذشت 31 سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی لرستان با معضل بیکاری مواجه نباشد.


۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

رهبر قلابی تازی تبار


رهبر قلابی تازی تبار

چرت گوید پرت گوید بی شمار


خویش را داند علی روزگار

جیره خواران درکنارش با شعار


سید علی گوید علی مولای اوست لیک کردارش نه چون رفتاراوست


آن علی گویند عادل بوده است

سید علی دانیم قاتل بوده است


آن علی می خورد خرما و خیار سید علی قرقاولان با خاویار


آن علی گویند بوده ژنده پوش

سید علی را صد عبا هست و روپوش


آن علی حق را حمایت می نمود سید علی قاضی ظالم می ستود


آن علی چون رای مردم را شنید گوشه گیری را به جان و دل خرید


سید علی" نه " را چو ازملت شنید دست و پا و سینه ی مردم درید


آن علی در باغِ نخلش کار کرد سید علی هی خورد و پول انبار کرد


آن علی در کار خود اخلاص داشت

سید علی مداح وعمر وعاص داشت


آن علی دنیا به هیچ انگاشتی

سید علی قصر تزاران داشتی


سید علی باشد نشانی از خدا؟؟؟ او چو شیادی ست پر رنگ و ریا


ارزش دین، سید علی بر باد داد

شک بی حد در دل مومن نهاد


قصه کوته، سید علی بی آبروست زیرِ خاکِ پای ملت جای اوست


مزدک که این سروده را فرستاده است این را هم نوشته که همه مطالب گفته شده
در مورد حضرت علی از دیگر آخوند ها نقل قول شده و حاصل پژوهش تاریخی و
علمی نیست

۱۳۸۹ تیر ۱۱, جمعه

برخیز که وقت اتحاد است



شرکت جی اس کره جنوبی طرح قرارداد گازی با رژیم ایران را لغو کرد

تحریم های آمریکا علیه بخش انرژی در ایران ، ارزش این قرار داد معادل یک
میلیارد و 200 میلیون دلار است.

شرکت مهندسی و ساختمانی جی اس کره جنوبی روز پنجشنبه 1-7-2010 اعلام کرد
به دنبال اعمال دور جدید تحریم ها علیه جمهوری اسلامی، این شرکت یک طرح
گازی به ارزش بیش از یک میلیارد دلار با این کشور را لغو کرده است.


در گزارش این شرکت آمده است که جی اس روز چهارشنبه 30-6-2010 قرار داد
شیرین سازی گاز استخراجی از میدان پارس جنوبی در ایران را لغو کرده است.


شرکت جی اس کره جنوبی و شرکت نفت و گاز پارس ایران در ماه اکتبر گذشته
این قرارداد را امضا کرده بودند.


ارزش این قرار داد بالغ بر یک تریلیون و 420 میلیارد وون کره جنوبی،
معادل یک میلیارد و 200 میلیون دلار است.


کاخ سفید امریکا روز چهارشنبه اعلام کرد باراک اوباما رئیس جمهور این
کشور مصوبه اعمال تحریم های تازه و گسترده را علیه بخش های انرژی و بانک
ها در ایران امضا خواهد کرد.


کنگره امریکا هفته گذشته در اقدامی برای اعمال فشار بر ایران به منظور
متوقف کردن برنامه هسته ای این کشور پیش نویس مصوبه اعمال تحریم های جدید
از طریق مجازات شرکت هایی که بنزین به ایران می فروشند را تصویب کرد.

۱۳۸۹ تیر ۱۰, پنجشنبه

مزدوران حكومتي سنگ مزار شهيد ”عزت ابراهيم نژاد” را برداشته اند


مزدوران حكومتي در پلدختر سنگ مزار عزت ابراهيم نژاد, شهيد قيام18تير78 را برداشته اند و خانواده وي را نيز تحت كنترل گرفته اند.

احکام دادگاه کهريزک به خانواده‌های قربانيان ابلاغ نشده است


سازمان قضايی نيروهای مسلح ديروزحکم صادره درباره متهمان دادگاه کهريزک را اعلام و همزمان به نتيجه رسيدگی به پرونده کوی دانشگاه نيز اشاره کرد.اين در حاليست که احکام دادگاه کهريزک، براساس گفته خانواده های امير جوادی فر و محمد کامرانی به "روز"، به آنها و وکلايشان ابلاغ نشده واين خانواده هااز طريق رسانه های خبری در جريان حکم صادره، قرار گرفته اند.

روابط عمومی سازمان قضايی نيروهای مسلح با انتشار اطلاعيه ای اعلام کرد يک دادگاه نظامی درتهران، دو تن از متهمان پرونده کهريزک را به اتهام ضرب و جرح عمدی منجر به قتل، به "قصاص نفس" محکوم کرده است.

اين سازمان، نامی از متهمان نبرده اما در اطلاعيه اش نوشته است که دو نفر از متهمان، به اتهام ايراد ضرب و جرح عمدی منتهی به قتل مرحومان امير جوادی فر، محسن روح الامينی و محمد کامرانی، علاوه بر حبس، انفصال موقت از خدمت، جزای نقدی، شلاق تعزيری و پرداخت ديه، به قصاص نفس محکوم شده اند.

براساس اين اطلاعيه، يکی از متهمان به دليل احراز نشدن جرم، از اتهامات وارده تبرئه شده و نه متهم ديگر، حسب اتهامات منتسب به آنان به تحمل حبس، پرداخت ديه، جزای نقدی، انفصال موقت از خدمت و شلاق تعزيری محکوم شده اند.

حکم ابلاغ نشده

حکم صادره برای ۱۲ متهم پرونده کهريزک که غير قطعی و قابل تجديدنظرخواهی اعلام شده، در حالی در رسانه های خبری منتشر شده که به خانواده های قربانيان و وکلای آنها ابلاغ نشده است.

بابک جوادی فر، برادر امير جوادی فر در اين زمينه به "روز" گفت: حکم هنوز به ما ابلاغ نشده و ما از طريق رسانه ها در جريان اين حکم قرار گرفتيم و نميدانيم ترکيب احکامی که صادر شده به چه صورتی بوده و نمی توانيم فعلا قضاوتی درباره حکم صادره داشته باشيم.

علی کامرانی، پدر محمد کامرانی نيز به "روز" گفت: ما هنوز از جزئيات حکم بی خبريم و خيلی کلی حکم را اعلام کرده اند لذا نمی توانيم درباره آن نظری بدهيم.

آقای کامرانی افزود: منتظريم قاضی پرونده از سفر حج برگردند و جزئيات حکم صادر شده را ببينيم و تا اين جزئيات را نبينيم نمی توانيم اظهار نظری بکنيم.

حکم دادگاه کهريزک همچنين در حالی اعلام شده است که پيشتر، علی جوادی فر، پدر امير جوادی فر به "روز" گفته بود خانواده های قربانيان، به قسمت هايی از کيفرخواست اعتراض کرده اند و اين اعتراض موجب توقف روند برگزاری دادگاه شده است. اعتراضاتی که به گفته علی کامرانی، بخشی از آنها را قاضی دادگاه وارد دانسته، اما بخشی ديگر را رد کرده بود.

هنوز خبری از دادگاه و نحوه رسيدگی به پرونده ها منتشر نشده است و خانواده های قربانيان نيز به دليل غير علنی بودن دادگاه و منع انتشار مسائل مربوط به دادگاه، تاکنون سکوت اختيار کرده اند.


دادگاه آمران

پيشتر سازمان قضايی نيروهای مسلح اعلام کرده بود متهمان پرونده از رده های مختلف نيروی انتظامی هستند. اين در حاليست که خانواده های قربانيان اين پرونده به "روز" گفته بودند خواهان برگزاری دادگاه آمران جنايت کهريزک هستند؛امری که تاکنون رنگ واقعيت به خود نگرفته است.

علی کامرانی ديروز هم در پاسخ به سئوال "روز" درباره زمان و روند برگزاری دادگاه آمران کهريزک گفت:" هنوز خبری نداريم که دادگاه قضات و آمران کهريزک چه زمانی برگزار خواهد شد، اما ما خواهان برگزاری دادگاه آمران کهريزک هستيم و در اين زمينه نيز پی گيری ميکنيم و اميدواريم هر چه سريع تر اين دادگاه برگزار شود."

بابک جوادی فر نيز با تاکيد بر اينکه دادگاه آمران بايد برگزار شود به "روز" گفت:" ما صد در صد اين مساله را پی گيری ميکنيم و منتظريم هر چه سريع تر، براساس گزارشی که مجلس منتشر کرد و گزارشات سازمان قضايی نيروهای مسلح و مسائلی که در دادگاه مطرح شد، دادگاه پرسنل قضايی که دستور انتقال بچه ها به کهريزک را دادند و ساير مسائلی که به وجود آمد برگزار شود."

اشاره آقای جوادی فر به گزارش کميته ويژه مجلس شورای اسلامی برای پيگيری حوادث پس از انتخابات است که در جلسه علنی مجلس ارائه شد. اين کميته، سعيد مرتضوی، دادستان عمومی و انقلاب وقت تهران را به عنوان صادر کننده دستور انتقال بازداشت شدگان روز ۱۸ تير به بازداشتگاه کهريزک معرفی کرده و گفته بود که او دليل اين کار را "فقدان ظرفيت زندان اوين" اعلام کرده است.

قربانيان کهريزک

امير جوادی فر، محمد کامرانی و محسن روح الامينی، قربانيان بازداشتگاه کهريزک هستند که به دليل ضرب و شتم و شکنجه های صورت گرفته در اين بازداشتگاه که به گوانتاناموی ايران معروف شد، جان باختند.

جمهوری اسلامی کشته شدن اين سه نفر را در بازداشتگاه کهريزک به رسميت شناخت اما رامين آقازاده قهرمانی و عباس نجاتی کارگر، دو تن ديگر از قربانيان اين بازداشتگاه هستند که مسئولين قضايی ـ امنيتی تاکنون از پذيرش مسئوليت قتل آنها، خودداری کرده اند.

اين دو نفر پس از آزادی از کهريزک و به علت شکنجه های صورت گرفته در اين بازداشتگاه جان باختند.

رامين پوراندرجانی، پزشک وظيفه، ديگر قربانی کهريزک است که مسئولان امر مرگ او را ابتدا، سکته قلبی، سپس خودکشی و بعدها مسموميت اعلام کردند اما براساس اسنادی که "روز" منتشر کرد صورت جلسه اولين معاينه محل زمان کشف جسد در محل کار رامين دلالت دارد که اين پزشک جوان را از ناحيه گردن خفه کرده اند.

ديگر قربانيان کهريزک

اما قربانيان اين بازداشتگاه، تنها در جان باختگان خلاصه نمی شود.بنابر اعلام سازمان قضايی نيروهای مسلح، ۹۸ نفر از بازداشت شدگان کهريزک از نحوه رفتار ماموران شکايت کرده بودند ولی "با تدبير دبيرخانه شورای عالی امنيت ملی و پرداخت خسارت و دلجويی از شاکيان، تعداد ۵۱ نفر از آنان رضايت" دادند.

براين اساس، پرونده کهريزک به جز خانواده های سه جان باخته در اين بازداشتگاه، ۴۷ شاکی ديگر نيز دارد.

از سوی ديگر مهدی کروبی، يکی از رهبران معترضان به انتخابات مخدوش ۲۲ خرداد سال گذشته، در نامه ای به هاشمی رفسنجانی، رئيس مجلس خبرگان رهبری از تجاوز به بازداشت شدگان دختر و پسر در بازداشتگاه کهريزک سخن گفته بود. اما حکومت با انکار تجاوز ها و دروغ خواندن اين موضوع، کسانی را که عنوان ميکردند مورد تجاوز قرار گرفته اند، از حق دادرسی و شکايت محروم کرد.

بازداشتگاه کهريزک که در جريان پاکسازی منطقه خاک سفيد تهرانپارس احداث و به گفته مسئولان نيروی انتظامی به محلی برای نگهداری "اراذل و اوباش" تبديل شده بود، بعدها و در جريان اجرای طرح امنيت اجتماعی نيز مورد استفاده قرار می گرفت. اين بازداشتگاه در جريان درگيرهای بعد از انتخابات به محلی برای نگهداری بازداشت شدگان معترض به انتخابات مخدوش ۲۲ خرداد سال گذشته تبديل شد.

بازداشتگاهی که کميته ويژه مجلس در توضيح شرايط آن به زندانی شدن ۱۴۷ نفر در يک مساحت کم، نبود تهويه، فقدان آب و غذای مناسب، شنيدن فحش‌های رکيک، کلاغ‌پر رفتن همراه با ضرب و شتم، ‌همجواری با اراذل و اوباش، تحقير شدن و بی‌توجهی مأموران و مسئولان بازداشتگاه به وضعيت جسمی بازداشت شدگان اشاره کرده است.

پرونده کوی دانشگاه

سازمان قضايی نيروهای مسلح در اطلاعيه ای که ديروز صادر کرد همچنين به پرونده کوی دانشگاه اشاره و اعلام کرد:" هم‌زمان با رسيدگی به پرونده کوی دانشگاه تهران، پرونده تخريب در مجتمع سبحان نيز مورد پيگيری و رسيدگی قرار گرفت و تعدادی از عوامل دخيل در اين حادثه نيز شناسايی و مورد تعقيب قرار می‌گيرند."

براساس اين اطلاعيه، در مجموع بيش از ۶۰ نفر تحت تعقيب قضايی واقع و در نهايت بر اساس اسناد، مدارک و شواهد موجود، دادسرای نظامی تهران ۳۳ نفر از متهمان را مجرم شناخته و پرونده آنان را به دادگاه ارسال و در مورد ساير متهمان به دليل احراز نشدن جرم، قرار منع پيگرد صادر کرده است.

اين اطلاعيه از ادامه تحقيقات درباره تعداد ديگری از "عوامل اغتشاش" خبر داده و در عين حال گفته است که "عده‌ای افراد متفرقه و غيرمسئول وارد کوی دانشگاه شده و با اغتشاشگران درگير و متأسفانه بعضی از آنان وارد خوابگاه‌های دانشجويی شده و تعدادی از دانشجويان را مورد ضرب و شتم قرار می دهند و به اموال عمومی و خوابگاهی کوی و لوازم شخصی دانشجويان خسارت وارد می آورند."

سازمان قضايی نيروهای مسلح، کسانی راکه وارد کوی دانشگاه شدند و دانشجويان را مورد ضرب و شتم قرار دادند، افراد "متفرقه و غير مسئول" خوانده و مدعی شده است که مأموران انتظامی، برای کنترل اوضاع و جلوگيری از اغتشاش و تخريب اموال عمومی و با رعايت مقررات وارد کوی دانشگاه تهران شده بودند.

اين در حاليست که براساس فيلمی که از جريان حمله به کوی دانشگاه گرفته شده و در تلويزيون بی بی سی پخش شد، کسانی که وارد کوی شده و دانشجويان را مورد ضرب و شتم قرار دادند، نيروهای بسيجی به همراه نيروی انتظامی بودند.

حمله به کوی دانشگاه تهران دقيقا دو روز بعد از انتخابات مخدوش خرداد سال گذشته صورت گرفت و براساس اعلام کميته پی گيری وضعيت آسيب ديدگان و جان باختگان که از سوی ميرحسين موسوی و مهدی کروبی تشکيل شده بود، ۶ دانشجو به نام های مينا احترامی، ايمان نمازی، فاطمه براتی، محسن ايمانی، کامبيز شعاعی و کسری شرفی در جريان حمله به آن جان باختند.