۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

بی خبری از سرنوشت زندانی سیاسی در رجايی شهر

مسئولین زندان رجایی شهر کرج به خانواده این زندانی گفته اند برای ملاقات با این زندانی باید 21 روز دیگر مراجعه کنند اما با گذشت بیش از یک ماه همچنان خانواده این زندانی در بی خبری مطلق به سر میبرند.
محمد علی منصوری زندانی سیاسی 50 ساله که در سال 86 بازداشت و توسط دادگاه انقلاب به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و عضویت در یک گروه معاند نظام به 18 سال زندان محکوم شد.

اطلاعیه کمپین سفارت سبز در مورد ارتش سایبری رژیم

روح کلام آن توهین به اعضای کمپین است،و کوچک شمردن اقدام بزرگی که این سفرای مردمی،با پشت کردن به رژیم و پیوستن به جنبش مردم ایران انجام داده اند.به گفته وی این مقاله را دختر خانم 17 ساله ای نوشته اند،که با وجود سن کم در وبلاگش خود را عاشق سیاست نام برده و علیرغم سکونت در قلب تهران و ثبت وبلاگ خود دراداره مربوطه،و با وجود ممنوعیت قوانین رژیم درمورد حجاب، با کشف کامل حجاب،عکس و مشخصات خود را درین وبلاگ در معرض دید عموم قرار داده است.
ابتدا تصور شد،چنانچه به محتوای غیر عقلایی،صغری و کبرا و نتیجه گیری غلط این مقاله رپرتاژ آگهی وار، پاسخ داده و اعتراض شود،در آن صورت کمپین که مدعی آزادی ،دموکراسی،احترام به حقوق بشر،و سکولاریسم در رنگین کمان جنبش مردم ایران است،چه فرقی با رژیم ضد همه این ارزش ها دارد، که این نوآموخته سیاست را دل آزرده نموده در انجام راهی که در پیش گرفته تردیدی ایجاد کند،اما دو روز از درج این مقاله آگهی وار نگذشته بود که سرباز ملتی که سلاحش عقل و خرد،شناخت و جستجوی حقیقت است،برخلاف سربازان گمنام اما شرور امام زمان که مسلح به همه سلاحهای شیطانی اند.
ضمن تماس با کمپین سفارت سبز اطلاع داد،این مقاله را ارتش سایبری نوشته،و اسم این دختر خانم پوششی است برای توجیه عضویت وبلاگ مربوطه اش در سایت گویا نیوز و اینکه دارد تحقیق می کند که نام و مشخصات نویسنده واقعی مقاله را از میان خیل بیشمار اعضای خبره ارتش سایبری بدست آورده،در اختیار ملت ایران قرار دهد.بگفته این سرباز گمنام ملت ،مقاله یاد شده در سه بخش پرخواننده گویا نیوز با عناوین مردم پسند و جذاب در معرض دید همگان قرار گرفته است .



لازم به یاد آوری است ، یک ماه و نیم پیش به نقل ازمیهمان پرست سخنگوی وزارت خارجه رژیم اطلاع داده شد ، نامبرده از سفارت کانادا در سوریه تقاضای مهاجرت به کانادا را نموده که موافقت شده و ایشان عنقریب بآن کشور مهاجرت خواهد نمود.کمپین سفارت سبز طی اطلاعیه ای خطاب به هموطنان اعلام نمود این خبر ترفند جدید شعبه سیاست خارجه ارتش سایبری رژیم است تا اقدام قهرمانانه سفرای سبز ملت ایران درترک مقام و منزلت شغلی و رفاه و آسایش مادی و پیوستن به جنبش سبز مردم ایران و ترک مام وطن و اجبار به تبعید و غربت و پناهندگی و عواقب ظلم و ستم به افراد خانواده اعضای کمپین سفارت سبز در ایران را تا حد یک مهاجرت عادی پایین آورده، این حرکت بزرگ را خفیف و عادی جلوه داده از پیوستن سایر دیپلماتهای رژیم به کمپین سفارت سبز ممانعت بعمل آورد.
اینک کمپین سفارت سبز به همین مختصر بسنده نموده ، تعهد میدهد به محض دریافت اطلاعات و مدارک متقن و مستند، در خصوص سم پاشی ارتش سایبری رژیم ،علیه آزادیخواهان خارج از کشور، آن را در اختیار هموطنان و دیگر آزادگان دهکده جهانی بگذارد.
با تقدیم احترامات به مردم ایران
کمپین سفارت سبز
2- ستون پر خواننده ترین ها : همان عنوان بالا 3- ستون گویای من : با عنوان: تفاوت از زمین تا آسمان است.
1-در ستون دیدنی ها،27 آبانماه تحت عنوان،سخنگوی وزارت خارجه:کاری را که من می کنم،شما نکنید.

دبیر "حقوق بشر"رژیم: ندا را مامور ام ١۶ کشت؛ اسم او را می دانم

جواد لاریجانی، دبیر "حقوق بشر" رژیم، در اعتراض به پیش‌نویس قطعنامه‌ای که در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل برای نقض حقوق بشر در ایران به تصویب رسید، سازمان جاسوسی بریتانیا را عامل قتل ندا آقا سلطان عنوان کرد.

لاریجانی در سخنان خود گفت: "یکی از دستاوردهای بزرگ جمهوری اسلامی در ۳۰ سال گذشته این بوده است که یک دموکراسی مبتنی‌بر عقلانیت اسلامی در این کشور پدید آورده است." او سپس جمهوری اسلامی را "یکی از بزرگترین دموکراسی‌های منطقه" نامید.

لاریجانی در ادامه
اراجیف خود با اشاره به تظاهرات یک پیش مردم حوادث، امریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان را متهم به دست داشتن در ناآرامی های پس از انتخابات کرد. او سپس با پرروئی ویژه کارگزاران رژیم قتل ندا آقا سلطان را به بریتانیا نسبت داد و گفت: "یک نکته غم‌انگیز اینکه یک مامور ام آی ۶ انگلیس که من می‌توانم اسم او را افشا کنم، در یک روز دوشنبه به ایران می‌آید و در همان روز در یک خیابان خلوت ندا آقا سلطان، این دختر مظلوم، را می‌کشد و در همان روز به انگلیس بازمی‌گردد و موجی از فتنه و ابهام را در کشورما می‌پراکند."

جوانترین وبلاگ نویس زندانی جهان در ایران


در تاریخ ٢٣ آبان ماه جوان‌ترین وبلاگ نویس زندانی جهان در شهر آمل در دادگاهی بدون حضور وکیل مدافع و در پشت درهای بسته، محاکمه شد. نوید محبی ١٨ ساله، هم اکنون در زندان شهر ساری در انتظار صدور محکومیت خود بسر می برد.  نوید محبی، مدیر وبلاگ "گاه نوشته های " و از مدافعان حقوق زنان در تاریخ ١٨ سپتامبر از سوی ٨ مامور وزارت اطلاعات با خشونت و ضرب و شتم در منزلش بازداشت شد. وی از آن تاریخ در بند مجرمان عادی زندانی است. اتهامات این وبلاگ نویس جوان " اقدام عليه امنيت ملی، توهين به بنيانگذار و رهبر فعلی جمهوری اسلامی، تبليغ عليه نظام از طريق ارتباط با رسانه‌های بيگانه" و "عضويت در کمپين يک ميليون امضاء و حمايت از اعضای آن" اعلام شده است.

به گزارش گزارشگران بدون مرز، تا پیش از دستگیری نوید محبی جوان ترین وبلاگ نویس زندانی در جهان، تال ال ملاویحی دختر دانشجوی از کشور سوریه بود که در دی ماه سال ٢٠٠٩ در هیجده سالگی بازداشت شد و بدون هیج اتهامی همچنان در زندان بسر می برد.

نوید محبی تنها وبلاگ‌نویس زندانی در ایران نیست. بسیاری از شهروند وب‌نگاران برای ابراز عقایدشان خود بر روی اینترنت بازداشت و یا تحت تعقیب قضایی قرار دارند و به حبس های طولانی مدت محکوم شده‌اند. هم اکنون در ایران ده وب‌نگار در زندان بسر می‌برند. از جمله احمد رضا احمد پور نویسنده وبلاگ" پژواک خاموش" که ازشش دی ماه سال گذشته در زندان قم بسر می‌برد. این روحانی وبلاگ‌نویس به یک سال زندان برای " تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب و هتک حیثیت روحانیت " محکوم شده است. احمد رضا احمد پور در اعتراض به وضعیت نابسامان بازداشت به مدت ١٦ روز دست به اعتصاب زد و نامه ای سرگشاده برای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد ارسال کرد، که به همین دلیل پرونده دیگری در" دادگاه ویژه روحانیت" برای وی گشوده شده است.

۱۳۸۹ آبان ۲۸, جمعه

بی خبری از دانشجوی دربند در گفتگو با پدر وی


 شبنم مددزاده زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج که از چندی پیش از ملاقات و یا گفتگوی تلفنی وی با برادر زندانی اش و خانواده اش جلوگیری شده است در وضعیت نامعلومی بسر می برد.

پدر این زندانی سیاسی  گفت: "شبنم را بدون اینکه بگویند چرا ممنوع الملاقات کرده اند تحت فشار قرار داده اند و ما هیچ خبری از او نداریم".

وی در ادامه افزود: متاسفانه ما علت این محدودیت ها را نمی دانیم ولی در طی دو ماه گذشته و از زمانی که ایشان به زندان رجایی شهر کرج تبعید شدند همواره با قطع تماس های تلفنی  و یا ممنوع الملاقات کردنش و یا عدم رسیدگی پزشکی وی را تحت فشار قرار داده اند.

وی محدودیت های اعمال شده را از سوی اطلاعات سپاه پاسداران دانسته و گفت که مسئول بند 8 و رئیس زندان نیز با این ارگان همراهی میکنند.

عبدالعلی مددزاده سپس به تشریح زمان و نحوه آخرین ملاقات مادر این زندانی با وی کرد و گفت: هفته گذشته مادر شبنم به صورت کابینی بعد از گذشته هفته ها موفق به ملاقات با دخترم شد که آن نیز در شرایط خاص امنیتی صورت گرفته بود.

مسئولین از مادر شبنم خواستند که در کابینی که آنها تعیین کردند با هم صحبت کنند و به علت اینکه می خواستند مکالمه را  شنود کنند به دلیل مشکل فنی پیش اومده انها را به کابین دیگری منتقل و بالای سر هر کدامشان یک مامور گذاشتند.

وی هم چنین در خصوص مجموع اقداماتی که برای دیدار با فرزندش انجام داده است گفت: "در پی این فشار ها ما به دادستانی کرج مراجعه کردیم که آنها با ما ملاقات نکردند و گفتند که مسائل مربوط به این زندانی در حوزه کاری ما نیست و باید به دادستانی تهران مراجعه کنیم که بعد از آن بارها به دادستانی مراجعه و درخواست ملاقات کردیم که هیچ گاه مورد موافقت قرار نگرفته و یکبار نیز نامه ای نوشتیم که سرباز مقابل در دادگاه نامه را از من تحویل نگرفت و گفت این نامه ها فایده ای ندارد و ما نیز نامه نمیگیریم."

پدر شبنم مددزاده با اشاره به وضعیت جسمی نامناسب مدد زاده گفت:شبنم  از بیماری دستگاه گوارشی و بیماری قلبی رنج می برد و در زندان هم در بین زندانیان خطرناک نگهداری می شود و تا کنون نیز بهداری زندان هیچگونه رسیدگی برای درمان ایشان انجام نداده است وقتی هم که ما درخواست دادیم که به بیمارستان مجهز منتقل شوند، گفتند که اینجا زندان هست مرکز درمانی نیست که زندانی شما را درمان کنیم و یا برای درمان به خارج از زندان بفرستیم ، زندانی باید اینجا حبس بکشد و شکنجه شود.

استمداد پدر نوجوان محکوم به اعدام از مردم


رادیو آلمان: محمدرضا حدادی، نوجوانی که به خاطر دریافت ۱۵ میلیون تومان پول حاضر شد ارتکاب یک قتل را بر عهده بگیرد، اینک در انتظار ۷۰۰ هزار تومان برای انجام عمل جراحی کلیه در بیمارستان زندان به سر می‌برد.

پدر محمدرضا حدادی به دویچه‌وله گفت: «پریروز با محمدرضا ملاقات کردم. وضع خوبی ندارد. کلیه‌اش کار نمی‌کند. زندان گفت ۶۰ هزار تومان به حساب بریزید تا عملش بکنیم. حالا که پول را به حساب ریخته‌ایم می‌گویند باید به بیمارستان برود. بیمارستان هم می‌گوید ۷۰۰ هزار تومان بدهید تا عملش کنیم، من هم توانش را ندارم. می‌خواهم مردم یک کمکی به من بکنند تا بتوانم بچه‌ام را عمل کنم.»

آقای حدادی گفت، توان جسمی و مالی اینکه از کازرون تا شیراز را برای ملاقات پسرش برود ندارد و از نوروز تا به حال نتوانسته بوده با وی ملاقات کند. وی درباره پرونده پسرش گفت: «حکم او قصاص بوده ولی اولیای دم محبت کرده‌اند و گفته‌اند فعلا در زندان بماند تا ببینیم چه کار می‌توانیم برایش انجام دهیم. اولیای دم محبت کردند و خیلی از لطفشان ممنونم.»

معصومه طهماسبی، وکیل محمدرضا حدادی، قبلا به دویچه‌وله گفته بود: «دو نفر از زندانیان شاهد بودند که دو متهم دیگر این پرونده با وعده‌ی دادن ۱۵ میلیون تومان پول، از محمدرضا خواسته‌اند که قتل را بر عهده بگیرد. محمد هم به خاطر وضع نامناسب معیشتی خانواده‌اش این شرط را قبول می‌کند، با این امید که این پول را می‌گیرد و سروسامانی به خانواده‌اش می‌دهد. ولی بعد آنها منکر می‌شوند و محمد هم هرچه می‌گوید که در چه شرایطی این قتل را قبول کرده دیگر مورد قبول قرار نمی‌گیرد.»

محمدرضا حدادی در حال حاضر ۲۳ سال دارد. وی از ۱۵ سالگی در زندان به سر می‌برد.

دیدارسخنگو واعضای جبهه ملی ایران با پرستوفروهر در سالگرد قتل داریوش و پروانه

روز گذشته سخنگو و اعضای جبهه ملی ایران در سالگرد دشنه آجین شدن داریوش و پروانه فروهر با حضور در "خانه آزادی" (منزل مسکونی آن مبارزان دیرپای ملی) به دیدار پرستوفروهر رفته ،ضمن ابراز همدلی و همدردی با پرستو آن داریوش و پروانه را گرامی داشتند.
در این دیدار دکتر داودباوند،سخنگوی جبهه ملی ایران با درود به روان آن جانباختگان قتلهای زنجیره ای پاییز 77 به بررسی ابعاد حقوقی و تاریخی پدیده قتل سیاسی در تاریخ معاصر ایران و بویژه مقطع پس از انقلاب پرداخت.
مهندس کوروش زعیم نیزبا بیان خاطراتی از شهید فروهر یاد و نام وی و پروانه را یادی ارجمند برای ایرانیان آزادیخواه دانست و گفت: تا زمانیکه ابعاد قتلهای زنجیره ای کاملا برای افکار عمومی روشن نشود و حاکمیت به شکلی صمیمانه از کرده خویش ابراز پشیمانی نکند، بخشش این جنایت امکان ناپذیر خواهد بود.
مه لقا اردلان، همسر مرحوم اردلان نیز با ذکر خاطراتی از مبارزات مشترک داریوش فروهر و علی اردلان از واپسین روزهای حیات پروانه گفت و اینکه دو روز پیش از وقوع آن اتفاق شوم پروانه میهمان ایشان بوده است که پیروز دوانی (دیگر مفقود قتلهای زنجیره ای نیز حاضر میشود.) و در این حال پروانه میگوید: همین روزهاست که به سراغ این جوان و شاید هم به سراغ ما بیایند!
پیمان عارف نیز اظهار داشت: در سالهای اخیر شاهد برخورد به شدت سختگیرانه حاکمیت در قبال برگزاری سالگرد برای داریوش و پروانه هستیم. سوال اینجاست که اگر موضع حاکمیت همان است که رهبری نظام در نماز عیدفطر سال 77 گفتند و داریوش فروهر را دشمنی نجیب دانستند ،حال سوال این است که آیا حاکمیت نیز با این "دشمن نجیب" از موضع نجابت برخورد کرده و اگر نه با زنده آن شادروان، لااقل با مرده و جسم به خاک سپرده وی برخوردی از سر نجابت داشته است؟ این چه دشمن نجیبی است که آقایان حتی اجازه برگزاری سالگرد را هم برایش نمیدهند؟ آیا آقایان خدای ناکرده میخواهند به صدزبان بگویند که خود نجابت از دست داده اند؟!
بانوان سمیرا جمشیدی و ضیایی نیز از  سوی سازمان زنان جبهه ملی ایران مراتب همدردی و همدلی خویش با پرستو فروهر را ابراز داشتند.
در این دیدار همچنین محمد کریمی و اکبر فهیمی از سوی سازمان دانش آموختگان جبهه ملی حضور داشتند.