۱۳۸۹ بهمن ۱۶, شنبه

رژیم دو زندانی سیاسی کرد را برای اعدام از بند خارج کرده است

لقمان و زانیار مرادی دو زندانی سیاسی کرد که به اتهام "محاربه" و "مفسد فی الارض" به اعدام در ملاءعام محکوم شده اند، از محل نگهداری خود به سایر بندهای زندان رجایی شهر و مکان نامعلومی منتقل شده اند. خانواده این دو زندانی محکوم به اعدام، باتائید این خبر در مصاحبه با روز نسبت به اجرای مخفیانه حکم فرزندانشان ابراز نگرانی کرده اند.

این خانواده ها در حالی به سخن گفتن در باره وضعیت فرزندشان لب گشوده اند که موج جدید اعدام ها در ایران همچنان ادامه دارد و دستگاه قضائی رژیم روزانه آمارهایی تازه ای در این زمینه منتشر می کند. 

ملاقات ممنوع، وکیل پاسخ نمی دهد

لقمان مرادی، 25 ساله، همراه دو جوان دیگر به نامهای هادی و عبدالله  متهم به دست داشتن در ترور سعدی، پسر امام جمعه‌ی شهر مریوان در تیرماه سال ۱۳۸۸ و همچنین "جاسوسی برای دولت انگلستان" است.
 این زندانی سیاسی به همراه زنیار مرادی، دیگر زندانی محکوم به اعدام کرد اخیرا با انتشار نامه‌ای خطاب به مردم اعلام کرده بودند که اعترافات آنان زیر شکنجه بوده و از سوی  بازجویان در زندان تهدید به تجاوز جنسی شده اند.
پرس تی وی، شبکه برون مرزی جمهوری اسلامی روز پنجشنبه 13 آبان، به نقل از وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، از بازداشت چهار تروريست مرتبط با دولت بريتانيا در شهر مريوان خبر دادند. براساس  گزارش اين رسانه ها دستگیرشدگان طی دو سال گذشته، مرتکب پنج  ترور شده بودند. آنها همچنین خبر داده بودند که از مجيد بختياری، هژير ابراهيمی، لقمان مرادی و زنيار مرادی، اسلحه، اسناد و مدارکی به دست آمده که نشانگر رابطه آنها با اعضای کومله در کردستان است.
اینک پس از گذشت چهار ماه از اخذ اعترافات و انتقال آنها از زندان مریوان به زندان رجایی شهر به خانواده هایشان خبر رسیده که فرزندان در بند آنها از محل نگهداری خود به  مکانی نا معلوم منتقل شده اند.

آمنه مرادی، مادر زانیار، با تائید این خبر به روز می گوید: "روز یکشنبه یکی از هم بندی های پسرم از طریق تماس با بستگان ما در داخل ایران گفته است که زانیار به همراه 60 زندانی دیگر از بند عمومی زندانی رجایی شهر کرج به یکی دیگر از بندهای اینزندان منتقل شده است. زانیار به هم بندی اش گفته علاوه بر خبر انتقال، این موضوع هم به خانواده اطلاع داده شود که تا مدتی امکان تماس تلفنی برایش مقدور نخواهد بود."
 از اقبال مرادی، پدر زانیار که ساکن کردستان عراق است می پرسیم که نظرش در مورد انتقال فرزندش چیست؟ می گوید: "تا جایی که ما اطلاع داریم زانیار به بند اطفال که یکی از بدترین بندهای زندان رجایی شهر به لحاظ امکانات رفاهی است منتقل شده. تصور می کنم این اقدام در واکنش به نامه هایی باشد که زانیار و هم پرونده ای اش چندی پیش درخصوص وضعیتشان از زندان منتشر کردند. از طرفی این نگرانی نیز و جود دارد که انتقال آنها به نوعی جهت اجرای حکم صورت گرفه باشد. این گمانه با توجه به اجرای مخفیانه و بدون اطلاع قبلی شماری از زندانیان محکوم شده به اعدام در ماه گذشته شدت می گیرد."
حسین خضری، فرهاد تارم دو زندانی سیاسی کرد و زهرا بهرامی، شهروند ایرانی - هلندی از جمله افرادی هستند که طی ماه گذشته مخفیانه و بدون اطلاع وکلا و خانواده به دار آویخته شدند.
سراغ عثمان مرادی، پدر لقمان دیگر هم پرونده ای زانیار می رویم و از وی در مورد اخبار برخی از سایت های خبری در خصوص انتقال فرزندش به مکان نا معلومی می پرسیم. او با تائید این خبر می گوید: "ما از طریق تماس کوتاه تلفنی یکی از هم بندهای لقمان متوجه شدیم که چند روز پیش او را از زندان رجایی شهر به مکان نامشخصی منتقل کرده اند."
به گفته آقای مرادی، لقمان از هشت روز پیش هیچ گونه تماسی با خانواده نداشته است. او می گوید: "در آخرین تماس لقمان در مورد احتمال اجرای حکم ابراز نگرانی نکرده بود. اما تا نتیجه قطعی دادرسی مشخص نشود ما همچنان نگران اجرای حکم فرزندمانهستیم. به ویژه که این روزها اغلب پرونده های مربوط به اعدام بدون اطلاع قبلی و به صورت غیر منتظره به اجرا در می آید."
او در مورد تلاش های وکیل می گوید: "وکیل به حکم دادگاه اعتراض کرده است، اما آنطور که می گوید مقامات قضایی تاکنون در خصوص پذیرفتن یا عدم پذیرفتن این حکم جوابی به او نداده اند.  
حسین پایدار، وکیل مدافع زانیار و لقمان مرادی هنوز موفق به ملاقات موکلانش نشده است. عثمان مرادی می گوید: "در حالی که ملاقات حق طبیعی و قانونی هر وکیلی  محسوب می شود، اما این امکان را تا این لحظه از وکیل پسرم سلب کرده اند. به همین خاطر ما در نظر داریم روز پنج شنبه که روز ملاقات هست جهت پیگیری وضعیت فرزندمان به تهران برویم."

جهت ارائه توضیحات بیشتر با آقای حسن پایدار، وکیل دادگستری تماس گرفتیم، او اما بحث در این مورد را به فرصت مناسبتری موکول و از هر گونه توضیحی در خصوص پرونده موکلانش خودداری کرد.

خانم آمنه مرادی، مادر زانیار، اتهامات مطرح شده برای فرزندش را بی اساس عنوان می کند. او می گوید: "این اتهامات تحت هیچ شرایطی به زانیار نمی چسپد. پسر من سر به زیر و آرام بود. او به علت خروج من و پدرش ناچار به ترک تحصیل شد و در تمام این مدت سرش به کار و کاسبی گرم بود. کاری به حواشی زندگی اجتماعی وسیاسی مردم نداشت. اتهامات مطرح شده و صدور حکم برای ما واقعا شوک آور و دور از انتظار بود. از آن روز هم تنها کانال ارتباطی ما خانواده همسرم در داخل ایران بوده، و نمی دانیم چه چیزی در حال وقوع است. گاهی حتی اخبار مربوط به زانیار را از طریق رسانه ها می شنویم."

مادراین زندانی کرد، از رسانه ها و فعالان حقوق بشر می خواهد از اقدامات برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام حمایت کنند: "صحبت تنها بر سر فرزند من نیست. در کردستان بیش از 16 زندانی دیگر به اعدام محکوم شده اند. بیشتر محکوم شدگان ازخانواده های آسیب دیده و قشرهای پایین اجتماعی هستند و به آن صورت به امکانات ارتباطی دسترسی ندارند. از همه شما می خواهم که نگذارید پسر بی گناه من و دیگر مادران اعدام شوند."
پدر لقمان مرادی هم گوید: "ما چاره ای جز اطلاع  رسانی نداریم. اینک نیز از انتقال پسرمان و عدم اجازه ملاقات خانواده و وکیل با وی به شدت نگران هستیم. با این روندی که مقامات قضایی در خصوص اجرای احکام اعدام پیش گرفته اند، هیچ گونه تضمینیوجود ندارد. از افکار عمومی داخلی و خارجی می خواهیم نسبت به اعدام ها سکوت نکنند. از هر طریق ممکن به خانواده ها کمک کنند. این بچه ها هیچ گناهی ندارند. گناه آنها تنها فقر و محرومیت اجتماعی است. لقمان فرزند من قربانی نابرابری های اجتماعی وبرنامه ریزی های مقامات قضایی در کردستان است. او بی  گناه است و تحت هیچ شرایطی نباید پای چوبه دار برود. نگذاریم فرزندان مملکتمان را یکی پس از دیگری اعدام کنند."

قربانی نابرابری ها
نگرانی این خانواده ها از اجرای مخفیانه حکم فرزندانشان در شرایطی صورت می گیرد که در حال حاضر دست کم 16 زندانی کرد دیگر، به نامهای زینب جلالیان، شیرکو معارفی، رستم ارکیا، مصطفی سلیمی، انور رستمی، رشید آخکندی، سید سامی حسینی، سید جمال محمدی، حسن طالعی، ایرج محمدی، محمد امین عبداللهی، و قادر محمد زاده، زانیار مرادی، لقمان مرادی و حبیب الله لطیفی در خطر اعدام قرار دارند.
موج جدید اعدام ها و به ویژه اعدام فعالان سیاسی کرد که از ابتدای سال جدید میلادی شدت گرفته واکنش بسیاری از نهادهای بین المللی را به دنبال داشته است.
سازمان عفو بین الملل، سازمان دیده بان حقوق بشر، کمیپن بین المللی حقوق بشر در ایران و همچنین اتحادیه اروپا ضمن محکوم کردن موج جدید اعدامها در ایران تاکید کرده اند: "تعداد اعدام‌ها در ايران به مرز هشدار رسيده است."

نامه غم انگیز دختر معلمی که در تظاهرات عاشورا دستگیر و به اعدام محکوم شد

دختر عبدالرضا قنبری،  معلمِ محکوم به اعدم  این روزها به دلیل درس و مدرسه قادر به ملاقات همیشگی با پدر نیست و برادرش «احسان» نوجوانی است  که مادر را همراهی می کند. ساحل در یکی از نامه هایش با قلمی کودکانه می نویسد: امروز یکی از آن روزهایی است که تو کنار من نیستی. هر وقت دلم برایت تنگ می شود

نامه می نویسم و یا به ساعت آبی رنگی که برای تولدم خریدی نگاه می کنم تا ببینم زمان چقدر سریع می گذرد و تو کنارم نیستی و من روز به روز بزرگتر می شوم و قد می کشم.... تلویزیون به مناسبت روز پدر برنامه های شادِ زیادی داشت و من نتوانستم نگاه کنم چون همش، بچه هایی را نشان می داد که به پدرشان گل می دادند و یا تبریک می گفتند و شاد و خوشحال بودند. اصلا به فکر ما بچه هایی که پدرمان کنارمان نیست نبود، برای همین من خیلی ناراحت شدم و تلویزیون را خاموش کردم...من فقط یک آرزو دارم و آن این که تو بیایی و برای همیشه کنارم باشی.... 
در یکی از روزهای ملاقات خانواده های زندانیان سیاسی  به شدت متاثر شدند وقتی دیدند که ساحل بعد از مدت ها با لباسی زیبا به ملاقات پدر آمده بود و پاهایش را با زحمت بالا آورده بود تا کفش های نویی که خریده بود را به پدر نشان دهد و بعد برایش شعری تازه بخواند.
پیش از این نیز وقتی  خانواده جعفر کاظمی در اتاق ملاقات متوجه شده بودند که این زندانی را اعدام کرده اند، فضای اتاق ملاقات به شدت متاثر شده بود و خیلی ها می گفتند عمادالدین باقی قادر به ادامه صحبت های تلفنی اش از پشت کابین نبود، گوشیِ تلفن را زمین گذشته بود و همراه با خانواده های دیگر در این سوی شیشه ها گریه می کرد.
عبدالرضا قنبری یکی دیگر از دستگیرشدگان عاشورا است  از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام محاربه از طریق ارتباط با گروه‌های معاند که از مصادیق این موضوع داشتن ایمیل‌های مشکوک و ارتباط با یکی از رسانه‌های تلویزیونی خارج از کشور عنوان شده به اعدام محکوم شده است. خانواده سه نفره این معلمِ محکوم به اعدام نیز این روزها در اضطراب و نگرانی به سر می برند.
صبح های دوشنبه  روز ملاقات با زندانیان،  تپه های مقابل اوین ، میزبان سفره ی کوچک نهارِ این خانواده است. "مادر" ، "ساحل" و "احسان" و  در نگاه این خانواده ، "ضلع چهارم" سفره عبدالرضا قنبری پدرِ این خانواده است است که روبروی این تپه ها ، پشت درهای بسته نشسته است و آن ها دلشان نیامده  که پس از پایان ساعت ملاقات اوین را ترک کنند. به گفته برخی از خانواده های زندانیان، در برخی از روزها ساعت ملاقات که تمام می شود، این خانواده  تپه های اوین را ترک نمی کنند، در آخرین فاصله ی ممکن ، قبل از دیوار ها و سیم خاردارها گاهی می نشینند و ناهار را در مقابل اوین به یاد و در کنارِ پدر می خورند.
اما این قصه ی تنها یک روز در هفته نیست ، همسر این معلم ، که خود معلمی دیگر است، بسیاری از روزها  راهی دور را  پشت سر می گذارد، قبل از ایستگاه ترمینال جنوب، در سه مرحله سوار تاکسی می شود تا از پاکدشت ورامین به اوین برسد ، می گوید : می آیم این جا می نشینم، آرام می شوم و بعد به خانه بر می گردم
اما عبدالرضا قنبری کیست؟ همسر او پیش از این از او به عنوان یک معلم گمنام که عضو هیچ حزب و گروهی نیست یاد کرده بود. هیچ عکسی از او در رسانه ها و سایت های خبری نیست. خانواده اش تنها یک یا دوبار با رسانه ها مصاحبه کرده اند اما نگران هستند که مصاحبه هایشان، احتمالِ نجاتِ این معلم را ببندد.
این شهروند ایرانیِ محکوم به اعدام مردی است که ۱۷ سال دبیر ادبیات  در مدرسه های مناطقِ محروم بوده است. برخی از شاگردانِ او می گویند او کسی است  که "با محرومیت بچه ها گریسته است".
در مورد عبدالرضا قنبری یکی از  شاگردانش می گوید:  او معلمی شاعر مسلک است و  اتهامِ ارتباط با گروه های سیاسی  در موردش سازگار نیست چرا که او در همین نظام آموزشی و با عبور از سیستم سخت گیر گزینش و تحقیق در مورد سوابق کار، سالها در شهر گرمسار  و به تازگی در پاکدشت سابقه ی تدریس داشت.
عبدالرضا قنبری معلم ادبیات است و بسیاری دیده اند که او  در ملاقات ها با همسر و فرزندانش "شعر" میخواند ، برایشان هر بار شعری تازه می سراید. دختر ده  ساله اش "ساحل" هم برای پدر در ملاقات های کابینی شعر می خواند.  خانواده ای که واژه ی "اعدام" را نیز به نا همگونی با خویش حمل می کنند.  همسر این معلمِ محکوم به اعدام می گوید: دخترم هنوز مفهوم اعدام را نمی داند اما پدرش سعی کرد در یکی از همین ملاقات های کابینی ماجرای صدور حکم اعدام را برای دو فرزندم توضیح دهد که اگر خدای نکرده این حکم اجرا شد به بچه های من شوک وارد نشود.
معلمانی که همدلی کردند، دستگیر شدند
عاشورای ۸۸ عبدالرضا قنبری به همراه  دخترش ساحل  به خیابان آمده بودند. کسی خارج از مرز ایران  به  پدر زنگ می زند، آقای قنبری به گفته خانواده اش تلفن را قطع می کند  تا بار دیگر زنگ نزند اما همین سندی می شود برای دستگیری او در محل تدریس.

جای عبدالرضا قنبری که در مدرسه خالی می شود ، تا مدت ها هیچ معلمی در آن شهر حاضر نمی شود صندلی این معلم را پر کند ! ، این جای خالی... تا آنکه بالاخره معلمی مهاجر را به عنوان جایگزین به مدرسه می آورند اما در روز اولی که این معلم جانشین به مدرسه می رود، بچه های مدرسه چوب از درخت کنده اند و با تصورات کودکانه شان معلم جانشین را کتک زده اند.
همکاران او نیز ساکت ننشسته اند ، همکاری با نام "..." در خانه ی خود اعلام اعتصاب غذا می کند  اما او هم در امان نمی ماند ، و به خاطر همراهی با همکارش دستگیر می شود. ،  معلمی دیگر اعلام می کند "اگر حکم اعدام قنبری شکسته نشود ، همهء معلم ها در روز معلم تجمع خواهیم کرد"  اما ریاست صنف معلمان  نیز دستگیر می شود
اکنون معلمانی که با این معلمِ محکوم به اعدام همراهی و با خانواده اش همدلی  کرده اند ، در اوین هستند ، و فرزندان   عبدالرضا قنبری نیز در شرایط روحیِ خوبی به سر نمی برند.  همسر این معلم، همسر یک "شاعر" است و سهم او از زندگی، شعر های عاشقانه همسرش در تنهایی  و یک مسیر طولانی است که  گاهی به همراه فرزندانش می رود تا پشت در های اوین و کمی نزدیک تر به عضو دربند خانواده.

واردات در ۵ سال گذشته ۵۳ درصد افزایش یافته است

وزیر اقتصاد، ارزش صادرات و واردات کشور در سال جاری را تا پایان دی ۱۰۵ میلیارد دلار اعلام کرد و گفت: این میزان در مقایسه با مدت مشابه پارسال ۲۶٫۵ درصد رشد نشان می‌دهد.

سید شمس الدین حسینی در همایش روز جهانی گمرک با عنوان “دانش – کلید تعالی گمرک “افزود : وزن واردات به دلیل تغییر در ترکیب آن حدود دو و نیم درصد کاهش داشته است. وی گفت: مهمترین قلم واردات در یک سال گذشته ، فلزات گرانبها بوده است.

حسینی به رشد ۴۷ درصدی ترانزیت در ده ماه اخیر در مقایسه با دوره مشابه پارسال اشاره کرد و گفت: ترانزیت از خاک ایران در این مدت به ۸ و نیم میلیون تن به ارزش ۲۶ میلیارد دلار رسید.

وزیر اقتصاد کل با بیان اینکه مبادلات اقتصادی در سال گذشته نسبت به سال ۸۳ از لحاظ وزن ۸۴ درصد و از لحاظ ارزش ۱۰۰ درصد رشد داشت، گفت: صدور کالاهای غیرنفتی نیز سه برابر رشد کرده است.

حسینی گفت: مسافرانی که از گمرک وارد یا خارج شدند ، در پایان سال ۸۳ هشت میلیون و ۸۰۰ هزار نفر بودند که در ده ماه نخست امسال به ۱۶ میلیون افزایش یافته است.

وی افزود: ارزش واردات در پنج سال گذشته ۵۳ درصد افزایش داشته و درآمد گمرکی از ۳۳۰۰ به ۶۷۰۰ میلیارد تومان رسیده است.

كشتار جوانان اهل سنت در بلوچستان ایران

سنی نیوز: به گزارش منابع خاص سنی نیوز از بلوچستان،  دو جوان بیگناه بلوچ که سوار بر خودرو تويوتا بوده اند، در دو راهي پارود - سرباز در بلوچستان بعد از عبور از ايست بازرسي توسط  نيروهاي سپاه پاسداران رژيم  جنايتكار صفوى به رگبار بسته ميشوند.

در همين حالت يک جوان به نام امان اربابي فرزند جان محمد در صحنه جنايت بر اثر تيراندازي سپاهيان کشته ميشود و جوان ديگري به نام رشيد که راننده خودرو بوده است زخمي می گردد و هم اکنون در حالت زخمي در بازداشتگاه نيروهاي سپاه رژيم به سر ميبرد.

لازم به ذکر است رژيم براي دادن جنازه جوان کشته شده از خانوده اش يک ميليون تومان جريمه نقدي درخواست نموده و خانواده جوان کشته شده که فقير بودند، با مشکلات فراوان جريمه را تهيه ميکنند و بعد از پرداخت يک ميليون تومان جريمه به رژيم جنازه فرزندانشان را تحويل ميگيرند.

از سوي دیگر بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یک جوان بلوچ به نام «حسن محمد حاجی» در شهرستان جاسک توسط نیروهای انتظامی در مقابل منزلش توسط ستوان مصطفی حاتمیان شیرازی به قتل رسید.

پیش‌تر دادستان زاهدان از قتل یک جوان بلوچ به اتهام شرارت خبر داده بود، اما تا کنون نیروهای اطلاعاتی و امنیتی علت تیر اندازی به سمت این جوان را اعلام نکرده‌اند.

لازم به ذکر است به گفته منابع خبری ستوان مصطفی حاتمیان شیرازی یکی از آمرین قتل سه جوان بلوچ در ماه رمضان در این منطقه بوده است.

فرانسه فروش تجهيزات امنيتی به مصر را متوقف کرد

دولت فرانسه امروز اعلام کرد در پی اعتراضات بی سابقه که کشور مصر را فرا گرفته، فرانسه فروش اسلحه و تجهیزات امنیتی به این کشور را متوقف کرده است.

یک منبع فرانسوی گفت، بدستور دولت، گمرک فرانسه از چند روز پیش ارسال تجهیزات امنیتی به ویژه نارنجک های اشک آور به مصر را متوقف کرده است.

ممکن است برخی کشورهای دیگر اروپايی از جمله آلمان نیز طی روزهای آینده تصمیم مشابهی را اتخاذ کنند.

هزینه های درمانی زندگی میلیونها نفر را ویران می کند

هزینه های درمانی زندگی 2/5 میلیون خانواده را ویران می کنداظهارات یک نماینده مجلس مبنی بر نبود عدالت در سلامت و آمارهایی که از هزینه های درمانی ارائه می شود، حکایت از این واقعیت دارد که بیش از 2.5 میلیون خانواده در کشور برای تامین هزینه های درمان عضو بیمار خانواده شان باید خانه و زندگی خود را حراج کنند.

تامین هزینه های درمان بیماریهای سخت و صعب العلاج در کشور برای همگان سهل و آسان نیست. به طوری که برخی خانواده ها هستند که مجبور می شوند برای تامین این هزینه ها، زندگی خود را حراج کنند و این آغاز مصیبت و دشواریهای این قبیل خانواده های محروم و بی بضاعت است.

دکتر مسعود پزشکیان، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با تاکید بر اینکه عدالت در سلامت یعنی اینکه کسی نباید خانه و زندگی خود را بفروشد و خرج درمان کند، عنوان داشته خدمتی که در حوزه سلامت ارائه می‌شود باید عادلانه باشد و برای تحقق این امر می بایست سیستمهای پرداخت ارائه خدمات درست شود.

دکتر علیرضا زالی، قائم مقام سازمان نظام پزشکی ایران با بیان اینکه قرار بود هزینه ای که از جیب مردم بابت درمان بیماری پرداخت می شود در پایان برنامه چهارم به کمتر از 30 درصد برسد، گفت: متاسفانه در حال حاضر بیش از 60 درصد این هزینه از جیب مردم پرداخت می شود به طوری که خانواده های زیادی هستند که با یکبار پرداخت هزینه بستری و جراحی، به زیر خط فقر سقوط می کنند. آمارها نشان می دهد 3.5 تا 4.5 درصد مردم کشور در این وضعیت قرار می گیرند.

زالی معتقد است مردم ما فقط در شرایط خاصی که مجبور شوند، بابت سلامت خود هزینه می کنند و این باعث می شود که بعضا با مشکلات عدیده اقتصادی و مالی مواجه شده و در نهایت بحران شاخص فاجعه آمیز گریبانگیر این افراد شود. زیرا اغلب قریب به اتفاق مردم، پولی را بابت ذخیره سلامت پس اندز نمی کنند. در نتیجه وقتی دچار یک بیماری سخت و پر هزینه می شوند به ناچار تمام وسایل زندگی را می فروشند تا بتوانند هزینه های درمان بیماری را تامین کنند. بطوریکه 40 درصد پول این قبیل خانوارها صرف سلامت می شود که به همین دلیل این خانواده ها گرفتار "شاخص فاجعه آمیز" می شوند.

دکتر شهرام توفیقی، دبیر انجمن اقتصاد بهداشت ایران نیز در ارتباط با اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت گفت: مطالعات اولیه نشان داده که با اجرای این قانون تعرفه های بیمارستانی به ویژه در بخش خصوصی حداقل سه تا پنج برابر افزایش می‏یابد.

وی با اشاره به اینکه در حوزه پرسنل بیمارستانی و بهداشت و درمانی به طور کلی بسیاری از کارکنان این حوزه مشاغل خود را از دست داده و مجبور می شوند به کارهای دیگر روی بیاورند، افزود: مجموعه این عوامل به رکود بازار سلامت منجر می شود که نتیجه آن به صورت کاهش تعداد مراکز ارائه دهنده خدمت، اشتغال متخصصین پزشکی و پیرا پزشکی و فعالیتهایی غیر از بهداشتی و درمانی و کاهش تقاضای مراقبت از سلامت به جز موارد اورژانس می شود. سطح سلامت مردم در مجموع کاهش یافته و اکثریت جامعه فقط در صورتی به مراکز بهداشت ودرمانی مراجعه می کنند که از نظر سلامت در وضعیت بسیار بدی قرار گرفته باشند.

توفیقی ادامه داد: از سوی دیگر گروههای فوق تخصصی گرانقیمت برای افراد ثروتمند جامعه شکل می گیرد و نوعی بی عدالتی در توزیع و دسترسی به خدمات در جامعه ظاهر می شود که در نهایت خدمات بهداشتی و درمانی به صورت طبقاتی در جامعه ارائه می شود. با این حال اگر مدیریت نظام سلامت بتواند در این شرایط خدمات بهداشتی و پیشگیرانه را تقویت و ترویج کند اندکی از تبعات ناخوشایند طرح شوک درمانی اقتصادی را می تواند جبران کند در غیر این صورت بهداشت نیز فدای درمان می شود.

وی برای برای برون رفت از این وضعیت گفت: سازمان بیمه گر باید به دنبال تنوع منابع برای تامین مالی خود باشد و درعین حال باید درصد پرداخت از جیب (فرانشیز) را کاهش بدهد تا مبلغ ریالی که بیمار پرداخت می کند زیاد افزایش پیدا نکند. به عبارت دیگر مثلا فرانشیز 30 درصد و 10 درصد که برای خدمات سرپایی و بستر ی وجود دارد به نرخ 6 درصد و دو درصد برسد و بیمه پایه محدودتر شده و بیمه تکمیلی رشد بیشتری پیدا کند تا هزینه های سازمان بیمه برای خدمات پایه افزاش فراوان پیدا نکند.

از سوی دیگر، محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری نیز درباره پیش بینی وضعیت اقشاری که تحت پوشش بیمه نیستند، در جریان اجرای قانون هدفمند سازی یارانه ها گفته است که "ما منابع را برای کسانی که تحت پوشش بیمه نیستند، کنار گذاشته ایم که چگونگی انجام آن اعلام می شود. بر همین اساس همه افراد را تحت پوشش بیمه درمانی عمومی و تامین اجتماعی در خواهیم آورد."
براساس قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باید تا پایان سال 1388 سهم درمانی افراد به 30 درصد و سهم دولت به 70 درصد می رسید که نه تنها این موضوع تحقق نیافته بلکه حالت عکس به خود گرفته است.

این در حالی است که صادق محصولی، وزیر رفاه و تامین اجتماعی از همه کسانی که هنوز تحت پوشش بیمه خدمات درمانی قرار نگرفته اند، خواسته با استفاده از طرح بیمه ایرانیان و دریافت دفترچه بیمه خدمات درمانی، خود را مشمول این بیمه کنند.

بر اساس طرح بیمه ایرانیان، افراد باید فقط 50 درصد سهم حق بیمه را پرداخت کنند و بقیه را دولت به صورت یارانه پرداخت خواهد کرد. البته افرادی که از نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد و سازمان بهزیستی معرفی نامه داشته باشند، هیچگونه وجهی نخواهن داد و بیمه آنان رایگان است.

ممانعت از آزادی نازنین خسروانی، روزنامه نگار در بند

علی رغم صدور نامه آزادی مسئولین قضایی با افزایش قرار وثیقه نازنین خسروانی از آزادی وی ممانعت به عمل آوردند.
در حالیکه مسئولین قضایی ایران در روز دوشنبه ۱۱بهمن ماه قرار بازداشت موقت نازنین خسروانی را لغو و تبدیل به قرار وثیقه نموده بودند طی اقدامی عجیب از سویی مسئولین قضایی مبلغ وثیقه وی به ۶۰۰ میلیون تومان افزایش و صادر گردید و آزادی او منوط به تامین وثیقه‌ای سنگین‌تر شد.

این در حالی بود که خانواده وی نیز جهت آزادی او با تامین قرار وثیقه مقدمات آزادی اورا فراهم نمودند، ودر حالی که نامه آزادی او را دریافت وتسلیم مسئولین زندان کرده بودند.

اما در تلاش مجدد خانواده خسروانی و با تامین وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی نامه آزادی این زندانی برای روز بعد ۱۲ بهمن صادر شد که این بار نیز وزارت اطلاعات از آزادی وی جلوگیری کردند و به خانواده این زندانی اعلام شده است تا زمان برگزاری دادگاه وی در زندان نگهداری خواهد شد.

نازنین خسروانی یازدهم آبان ماه توسط نیروهای امنیتی در منزلش بازداشت شد و قاضی پیرعباسی رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب گفته است که دادگاه این روزنامه نگار قرار است به زودی برگزار شود.

گفتنیست نازنین خسروانی از روزنامه نگاران اصلاح طلب است که با روزنامه‌های نوروز، بهار، دوران امروز، کارگزاران، سرمایه و خبرگزاری آفتاب همکاری داشته است.

دادستان تهران جعفری دولت آبادی در مصاحبه با رسانه‌های دولتی جرم ایشان را امنیتی اعلام کرده بود.