۱۳۸۹ بهمن ۲۷, چهارشنبه

دستگیری برخی میهمانان تئاتر فجر در درگیری های 25 بهمن


آینده نیوز- در حالی كه روز گذشته بخشی از جشنواره بین المللی تئاتر فجر برای ایجاد حواشی برای این رویداد تعطیل شده بود، در درگیری های روز گذشته، برخی میهمانان خارجی جشنواره بیست و نهم فجر در حین عكاسی از صحنه های درگیری دستگیر و ساعاتی بعد با پیگیری های صورت پذیرفته آزاد شدند.

به گزارش سرویس فرهنگی - هنری «آینده»؛ در طول درگیری های 25 بهمن خیابان انقلاب، برخی میهمانان خارجی جشنواره بین المللی فجر در حین حركت به سمت محل اجرای تئاتر فجر، متوجه وقایع صورت پذیرفته شده و مشغول عكاسی از درگیری ها می‏شوند.

در این میان علی الظاهر این اشخاص دستگیر و منتقل می شوند تا ساعتی بعد، مسئولان مربوطه در وزارت فرهنگ و ارشاد در جریان این ماجرا قرار گیرند و پیگیر وضعیت این میهمانان خارجی جشنواره شوند و ذر نهایت با ارائه مدارك شناسایی و احراز هویت این اشخاص، زمینه آزادی شان فراهم شده و ساعاتی بعد آزاد شوند.

دیروز دومین روز از برگزاری جشنواره تئاتر فجر در حالی پیگیری شد كه اجرای تمام نمایش‌های خیابانی كه قرار بود 25 بهمن اجرا بشود، لغو و مقرر شد این آثار امروز در محوطه تئاتر شهر اجرا شود. محمد حیدری، دبیر جشنواره 29 تئاتر فجر نیز دراین باره گفت بود: از آن جا كه در این شرایط ضمانت كافی برای محافظت از مخاطبان و هنرمندان تئاتر وجود ندارد و ممكن است برخی سو‌دجویان سوء‌استفاده‌هایی انجام دهند، تمام آثار خیابانی لغو شد.

زین الدین انصاری، سردار سپاه، عامل فشار بر خانواده ژاله

دانشجونیوز- در پی علنی شدن هویت واقعی یکی از شهدای جنبش سبز، "صانع ژاله" دانشجوی کرد و اهل تسنن رشته نمایش دانشگاه هنر تهران، که رسانه های دولتی مدعی بسیجی بودن وی شده اند، خبرهای رسیده به دانشجونیوز حکایت از فشار های گسترده به خانواده ژاله در شهر پاوه کرمانشاه برای قبول مصاحبه علیه جنبش مردم ایران دارد.

زین الدین انصاری سردار سپاه و پسرخاله شهید صانع ژاله عامل اصلی فشار بر خانواده صانع ژاله برای مصاحبه با رسانه‌های دولتی است. سردار زین الدین انصاری که خود نیز روز گذشته در شبکه‌های صدا و سیما بر علیه تظاهرات ۲۵ بهمن ماه مصاحبه کرد، از نیروهای امنیتی شهر پاوه و مسئول حراست سد داریان در نزدیکی شهر پاوه است. مدیریت سد داریان تحت اختیار سپاه پاسدران قرار دارد.

بنابر گزارش یکی از نزدیکان شهید صانع ژاله، تمامی مسئولین بلند پایه شهر پاوه، از جمله امام جمعه، فرماندار، مسئولین انتظامی و امنیتی با حضور در منزل خانواده این شهید، فشار گسترده ای را برای انجام مصاحبه به این خانواده وارد آورده اند.

طبق اخبار واصله، تمامی ارتباطات خانواده شهید ژاله به کنترل نیروهای امنیتی درآمده و راه های ارتباط با این خانواده نیز قطع شده است.

صانع درحال بازگشت از تمرین تئاتر کشته شد


کمیته گزارشگران حقوق بشر- روز ۲۵ بهمن و در جریان اعتراض‌های مردمی در نقاط مختلف تهران، صانع ژاله دانشجوی ۲۶ ساله‌ کشته شد. یک روز پس از این واقعه، خبرگزاری‌های دولتی با انتشار تصویر و گزارش‌هایی، این دانشجو را «بسیجی» خوانده و عوامل کشته‌شدن وی را «منافقین» معرفی کردند.

ساعاتی پس از انتشار این گزارش‌ها، اطلاعات دیگری منتشر شد که صحت اخبار ارسالی توسط رسانه‌های دولتی را مورد تردید قرار داد. هاتف سلطانی، دانشجوی دانشگاه هنر که خود نیز در جریان وقایع پس از انتخابات سال گذشته بازداشت شده بود به کمیته گزارشگران حقوق بشر می‌گوید: «صانع ژاله متولد ۱۳۶۳ شهرستان پاوه و ورودی نیمه‌ی دوم بهمن سال ۸۷ دانشگاه هنر، رشته‌ی نمایش بود. در ترم جدید، وی پس از انتخاب گرایش، ادبیات نمایشی می‌خواند.»

وی در مورد عکس منتشر شده توسط رسانه‌های دولتی می‌گوید: «عکسی که از صانع منتشر شد عکس خود وی است و به‌نظر می‌رسد مسئولان دانشگاه آن را در اختیار رسانه‌های دولتی قرار داده باشند. وی گاهی ریش داشت و گاهی هم نه. در عکس‌های دیگری که از وی منتشر شده نیز می‌توانید این موضوع را ببینید. وی به آقای موسوی رای داده بود و در تمام راهپیمایی‌ها نیز شرکت می‌کرد. نکته‌ی جالب اینجاست که وی کُرد و سنی بود. همین سنی بودن وی نشان می‌دهد که وی با عقاید و تفکراتی که یک بسیجی می‌تواند داشته باشد، بسیار فاصله داشت.»

کارت بسیج جعلی است

همچنین رسانه‌های دولتی اقدام به انتشار یک کارت بسیج، منتسب به صانع ژاله کردند. هاتف سلطانی در این‌باره می‌گوید: «دانشجویان دانشگاه هنر و نزدیکان صانع، کارت بسیج منتشرشده در رسانه‌های دولتی را جعلی می‌دانند و وجود آن را تکذیب می‌کنند.»

سلطانی در ادامه با ابراز بی‌اطلاعی در مورد نحوه‌ی دقیق کشته‌شدن ژاله ابراز داشت: «فقط می‌دانیم وی در خیابان جمال‌زاده مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. وی تنها از تمرین تئاتر باز می‌گشت و گویا تمرین نیز آن‌روز تعطیل شده بود. صانع به عنوان بازیگر، در حال تمرین برای نمایشی بود که در حال آماده‌سازی برای جشنواره‌ی فجر است.»

دوستان صانع تحت فشار هستند

سلطانی در ادامه با ابراز نگرانی نسبت به تحت فشار قرارگرفتن دانشجویان دانشگاه هنر اظهار داشت: «دانشجویان و دوستان صانع با مزاحمت‌های تلفنی روبرو شده‌اند و به‌همین دلیل نمی‌توانند با هیچ‌کس در این مورد صحبت کنند. اما من وظیفه‌ی خود می‌دانستم که در این‌باره گفت‌وگو کنم و اجازه ندهم هویت و شخصیت صانع ژاله مصادره شود.»

رسانه‌های دولتی اعلام کرده‌اند که صبح چهارشنبه مراسم تشیع پیکر صانع ژاله از ساعت ۹:۳۰ دقیقه صبح، از مقابل دانشگاه هنر به سمت دانشگاه تهران برگزار خواهد شد.

سلطانی درباره‌ی برنامه‌ی دانشجویان برای فردا ابراز داشت:‌ «دانشجویان دانشگاه هنر از ساعت هشت صبح در دانشگاه حضور خواهند داشت و از مردم نیز خواسته‌اند که بین ساعت هشت و ۹ صبح اطراف دانشگاه و در صورت عدم برخورد ماموران امنیتی در داخل دانشگاه حضور داشته باشند تا مراسم هرچه باشکوه‌تر برگزار شود.»

بنابر گزارش‌های منتشرشده، محمد مختاری از دیگر مجروحان اعتراض‌های مردمی روز ۲۵ بهمن، ظهر سه‌شنبه بر اثر شدت جراحات وارده، در بیمارستان جان خود را از دست داده است.

به یاد محمد مختاری؛ شهید سبز جنبش در 25 بهمن

خدایا ایستاده مردن را نصبیم کن که از نشسته زیستن در زلت خسته ام!ا --- اینجا ایران است. حکومتش ،حکومت امام زمان است.بر مبنای قرآن است. رهبرش ،رهبر مستضعفین جهان است. قوت غالب مردم نان است. بهای نان،به قیمت جان است. ثروتش برای فلسطینیان است.دانشگاهش ،ستاره باران است. جای روشنفکرانش ، زندان است. هر که فریاد بزند ،از کافران است. سکوت نشانه مسلمان است. شرکت در راهپیمایی بزرگترین نشانه ایمان است.انچه روز به روز ارزان میشود جان انسان است ---- شاه خواهد رفت، اگر بخواهیم

به کدام طرف و از کدام راه؟


همایون مهمنش

مبارزات آزادیخواهانه ملتهای عرب نشان میدهد که جنبش ها از یکدیگر می آموزند و سعی دارند اشتباهات گذشته را تکرار نکنند. آزادیخواهان تونس و  مصر پس از بیرون راندن دیکتاتورها خواهان استقرار حکومت تونسی یا مصری هستند و حتی سخنگوی اخوان المسلمین اعلام میدارد که مملکت از آن همه مردم مصر است و آنها خواهان یک حکومت اسلامی مانند ایران نیستند.

تظاهرات بیست و پنجم بهمن نشان داد که بر خلاف آنچه رژیم ادعا میکند جنبش سبز مقاومت در ایران زنده است و علیرغم سرکوب وحشیانه رژیم همچنان به راه خود ادامه میدهد. نگاهی به اتفاقات این روز نشان میدهد که مردم خواهان آزادی اند و مبارزه در درون جمهوری اسلامی را پشت سر گذاشته اند. هدف شعارها تنها علی خامنه ای است و همه وی را مسئول میدانند. تظاهرات بیست و پنجم بهمن باعث شد که مفسران و خبرنگاران جهان بار دیگر ابراز کنند که مردم ایران بهترین شرائط را برای دستیابی به آزادی و دموکراسی در خاور میانه دارا میباشند. 

اما هنوز در پاسخ به اینکه جنبش مردم ایران خواهان چه آینده ایست، هر صاحبنظری تعبیر خود را ارائه میدهد و معمولا هیچ یک از آنها هم توضیح نمیدهد که چرا بنظر ایشان این تعبیر بایستی خواست مشترک و عمومی جنبش باشد؟ گاهی هم این تفکر بیان میشود که "خواست های حداقل" بایستی هدف مشترک تمامی جنبش باشند.

اگر از شیوه مبارزه که تقریبا همه بخش های جنبش بر ضرورت رد خشونت و مسالمت آمیز بودن آن تاکید دارند، بگذریم، هدف و راه جنبش مردم ایران هنوز در ابهام قرار دارد. ابهامی که بنفع آزادی نیست و در آینده به هر کس، بویژه صاحبان قدرت، امکان میدهد که هدفگذاری های جنبش را بدلخواه خود تعریف کنند.

جنبش بدون هدف مانند مسافرتی بدون مقصد است. اگر در یک مسافرت، مقصد، مسیر یا وسیله نقلیه برای مسافرت معلوم نباشد، رسیدن به مقصد بی معنی و در بهترین حالت دشوار است. بر عکس، روشن بودن هدف، راه و شیوه کار پاسخ به برخی از مسائل حاد جنبش را آسان میسازد.


هدف جنبشی که همه اقشار جامعه در آن شرکت دارند، نمیتواند منعکس کننده منافع گروه خاصی باشد. چه در این صورت، آنهائی که خواست هایشان ملحوظ نشده است، دیر یا زود دلیلی هم برای پشتیبانی از آن نمی بینند. پس هدف باید حتی الامکان خواست و منافع تمامی اقشار جامعه را در بر گیرد.

روشن بودن هدف، راه و روش کار  و توافق بخش های مختلف جنبش بر سر آن یک اقدام تدارکاتی ضروری برای موثرتر نمودن اقدامات جنبش و لازمه آنست که مردم آگاهانه، هدفمند، متحد و خلاقانه عمل کنند، دور یا نزدیک شدن به هدف را مدام کنترل نموده و در صورت لزوم، اصلاحات لازم را در حرکت خویش بعمل آورند. روشن بودن هدف، به راه و روش یک حرکت اجتماعی کمک میکند تا وقت و انرژی صرف پیمودن بیراهه ها نشود و همه بدانند برای چه مبارزه میکنند و در صورت پیروزی چه آینده ای انتظارشان را میکشد.

دو راهی بزرگ جنبش سبز
بسیاری از نواندیشان دینی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388، تقلب فاحش حکومت و سرکوب وحشیانه تظاهرات مسالمت آمیز مردم پس از آن، به مقاومت آشکار در مقابل دیکتاتوری و دفاع از حقوق و آزادی های مردم  پرداختند. هر اقدام حذفی علیه این نواندیشان دینی ضربه ای است به کل جنبش آزادیخواهی ایران و لازم است کماکان متحدانه از مقاومت و اقدامات افشاگرانه آنان علیه رژیم دفاع نمود.

از طرف دیگر رودرروئی آشکار و کامل حکومت با مردم بویژه بعد انتخابات 1388، هرگونه امید به اصلاحات اساسی در درون نظام جمهوری اسلامی توسط رای را از بین برده و طرفداری از اصلاح نظام رو به کاهش دارد. مردم میدانند که نمیتوان بدون عبور از جمهوری اسلامی و حکومت ولی فقیه راهی بسوی آزادی و اصلاحات اساسی گشود. این نکته اصلاح طلبان جمهوری اسلامی را در مقابل یک انتخاب قرار داده است: یا باید حق حاکمیت مردم را بطور کامل بپذیرند و یا برای حفظ جمهوری اسلامی با حکومت تمامیت خواه مدارا کنند. بدیهی است در صورت انتخاب راه دوم اعتماد مردم را از دست میدهند و نتیجتا تمامیت خواهان میتوانند آنها را ساده تر از میدان بدر کنند.

تعاریف گوناگون از خواست جنبش: "انتخابات آزاد"، "اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی"،  "مردمسالاری دینی"، "رعایت حقوق بشر در جمهوری اسلامی"،  "مردم آزاد باشند تا هرچه میخواهند انتخاب کنند"، "جمهوری اسلامی بدون ولی فقیه" تا توجه اصلاح طلبان به مدل ترکیه بعنوان نظام حکومتی مطلوب، همگی نتیجه سردرگمی است که اصلاح طلبان جمهوری اسلامی دچار آن هستند. برخوردی دقیق تر به بعضی از این ادعاها نشان میدهد که هیچیک از آنها نمیتواند خواست جنبش امروز مردم ایران باشد.


انتخابات آزاد در جمهوری اسلامی؟
کدام انسان آگاهی است که نداند تحقق انتخابات آزاد منوط به وجود آزادی و امنیت و رعایت حقوق و آزادی های کلیه آحاد مردم است؟ نداند که انتخابات در نظامی که حاکمیت مردم را پذیرا نیست و در برابر چشم میلیونها نفر در آراء مردم تقلب میکند، نمیتواند آزاد باشد و حتی در صورت پیروزی در انتخابات نیز نتیجه ای ندارد؟ پس انتخابات آزاد فقط پس از عبور از جمهوری اسلامی ممکن است. و مهمتر از انتخابات آزاد، حکومتی است که باید آن را عملی سازد. ولی متاسفانه در مورد آن صحبتی نمیشود.

اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی؟
قانون اساسی جمهوری اسلامی بر اساس این دروغ بزرگ استوار است که ولی فقیه نماینده خدا روی زمین میباشد. چگونه میتوان از مسئولین نظامی که قانون اساسی آن بر اساس چنین دروغی بنا شده است، انتظار داشت که راستگو باشند؟

تهیه کنندگان این قانون که مجذوب آیت الله خمینی بودند، اختیاراتی نامحدود برای ولی فقیه قائل شدند، بطوریکه مردم ایران با تصویب این قانون تمامی حقوق و آزادیهائی را که در جنبش مشروطه، جنبش ملی کردن صنعت نفت برهبری دکتر محمد مصدق و مبارزه علیه دیکتاتوری محمدرضاشاه بدست آورده بودند، بیکباره از دست دادند. این قانون اساسی قبول رسمیت خودکامگی ولی فقیه و بردگی ملت است. اتفاقی نیست که در سی و دو سال گذشته، حکومت بجای آنکه خدمتگذار مردم باشد، صاحب جان و مال و زندگی آنان شده، با مردم چون بردگان رفتار نموده و هرگونه صدای حق طلبانه مردم را با زور و وحشیگری پاسخ داده است.

قبول چنین قانونی رسمیت دادن به خودکامگی فقها و ولی فقیه است. بعید است مردم و آنهائی که امروز علیه دیکتاتوری ولی فقیه مبارزه میکنند، پس از موفقیت، این قانون اساسی را بپذیرند و پیشنهاد اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز، نمیتواند هدف مشترک آزادیخواهان ایران باشد.

دموکراسی دینی
دموکراسی دینی کوشش دیگر اصلاح طلبان جمهوری اسلامی برای توجیه این نظام است. هر گونه پیشوند یا پسوند دین برای دموکراسی، مباین با حق حاکمیت ملت و به معنی قائل شدن حق حاکمیت برای آن گروه از جامعه است که تحت عنوان دین حکومت میکنند و بنابراین نمیتواند خواست عموم مردم و جنبش مردمی باشد.

بر خلاف این ادعا که یک حکومت دینی مانند جمهوری اسلامی منجر به ارتقاء معنویت و اخلاق در جامعه میشود، طی سی و دو سال گذشته در جمهوری اسلامی نه تنها به تعالی معنویت و اخلاق کمکی نکرده، بلکه روحانیون حاکم و کارگزارانشان مظهر بی اخلاقی و سرمنشا غالب تجاوزات به حقوق مردم بوده اند.

این ویژگی حکومت های دینی، منحصر به ایران نیست. تا قرون وسطی غالب کشورهای اروپا تحت نفوذ پاپ و کلیسا اداره میشد. حکومت دین با شقاوت و خونخواری و آنچه که بنام "مجازات های قرون وسطائی" معروف شده است، توام بود. آغاز دوران روشنگری با این فکر همراه بود که سعادت انسان در این دنیا و نه در آخرت، مرکزیت دارد. دوران روشنگری آغاز پایان یافتن حکومت ها تحت نفوذ کلیسا بود. در این دوران دین از حکومت جدا شد. تفکر عقلانی جای تفکر خرافی را گرفت و در نتیجه غرب به آزادی و پیشرفت دست یافت.

قابل درک است اگر امروز بعضی اصلاح طلبان جمهوری اسلامی خواهان تجدید "دوران طلائی امام راحل" باشند. چه آنها در آن دوران بر خلاف صدها هزار مردمی که آواره، فقیر و بدبخت شدند، هزاران زندانی سیاسی که اعدام شدند، زنانی که بدلیل پوشش آزار شدند و ...، در این دوران به زندگی مرفهی دست یافتند و احیانا به مقامی رسیدند. همینطور قابل درک است وقتی سلطنت طلبانی خواهان تکرار "دوران طلائی" زمان دیکتاتوری محمدرضا شاه یاشند، چه آنها نیز در آن دیکتاتوری بر خلاف مخالفین که با زندان و شکنجه و اعدام روبرو بودند، زندگی خوبی داشتند. سوال فقط اینست که چرا این دو گروه از دیگران انتظار دارند برای تکرار آن دوران با آنان همراه شوند.


حکومت ملی
هدفی که خواست معمول جنبش های آزادیخواهانه امروز دنیاست و حقوق و آزادی های تمامی مردم را شامل میشود. استقرار یک حکومت ملی است که بر اصل حاکمیت مردم استوار است.  شرط استقرار آن آرامش در کشور و انتخابات مجلس موسسان برای تنظیم یک قانون اساسی جدید است .

در حکومت ملی کلیه قوا ناشی از ملت میباشد، دین از حکومت جداست،حقوق و آزادی های مردم رعایت و تضمین میشود. کوشش طرفداران دموکراسی پایدار بر این خواهد بود که نظام آینده نظامی جمهوری و غیر موروثی باشد و در آن مقامات بالای کشور در مقابل مردم و نمایندگان منتخب آنان پاسخگو باشند و برای مدتی معین و محدود انتخاب شوند.

حکومت ملی بر خلاف حکومت دینی حق ویژه برای هیچ گروه اجتماع قائل نیست. کشور متعلق به همه است و آحاد مردم در آن از حقوق و آزادی های یکسان برخوردارند. امروز حتی برخی نواندیشان مذهبی (مانند آقای مصطفی تاج زاده) از حکومت ملی ترکیه که بر پایه جدائی دین از حکومت استوار است، بعنوان یک نمونه مطلوب یاد می کنند و توجه دارند که هر گروهی تحت هر عنوان خواهان حقوق ویژه در جامعه باشد، حقوق دیگران را زیر پا گذاشته است.


بعضی اصلاح طلبان جمهوری اسلامی حتی ابراز لزوم استقرار یک حکومت ملی به عنوان هدف مبارزات را خشونت طلبی میخوانند. حال آنکه مردود دانستن خشونت در مبارزه سیاسی بهیچ وجه بمعنی چشم پوشی از تفکر و روشن کردن اهداف مبارزه نمیباشد.


آیا حکومت تمامیت خواه داوطلبانه میرود؟

آیت الله خمینی با اعلام این نظر که اقدامات خلاف دین برای حفظ حکومت دینی مجاز است، دین را فدای قدرت خویش کرد. بیهوده نیست که امروز همه گروههای طرفدار وی در جمهوری اسلامی شدیدا در پی دست یابی به قدرت، حذف رقیبان و تضعیف یکدیگرند. از جهات دیگر نیز ضعف حکومت روز افزون است: دشواری های عظیم اجتماعی، فقر، بیکاری، ورشکستگی اقتصادی، فقدان امنیت، رشد نارضائی ها و ناتوانی حکومت در اداره کشور.

اما این ادعا که میتوان حکومت را صرفا با صبر و تحمل وادار به گردن گذاشتن به خواست ملت کرد، همیشه درست نیست. بویژه حکومت های تمامیت خواه هر قدر هم ضعیف شوند عموما خود بخود سقوط نمیکنند و تا آخرین لحظه حیات به جنایت و تخریب ادامه میدهند.

مبارزات مردم در خیابان مانند آنچه در سال 88 صورت گرفت و اکنون در 25 بهمن ادامه یافت، لازم است اما کافی نیست. از آنجا که صحبت از آینده میلونها ایرانی است، نمیتوان و اینبار نباید موفقیت در مبارزه برای دموکراسی را منوط به شانس و اتفاق نمود. برای موفقیت در این راه لازم است راه هائی را انتخاب نمود که دیر یا زود اما مطمئنا به نتیجه میرسند. لازم است از قبل حتی الامکان کلیه خطرات ملحوظ شود و هم برای پایان دادن به دیکتاتوری و حفظ کشور در مقابل خطرات دوران گذار آمادگی های لازم را در خود بوجود آوریم. کلیه موفقیت در این زمینه ها ایجاد آن نیرو و تشکلی است که همه آزادیخواهان ایران بتوانند در آن شرکت و فعالیت کنند. نیروئی که با دینامیسم خود هم نمونه ای کوچک از دموکراسی آینده را ارائه دهد، هم به دیکتاتوری پایان دهد، هم بر خطرات دوران گذار، مانند جنگ، تجزیه و گروههای افراطی فائق آید و هم در آخر کشور را بسوی استقرار آزادی، دموکراسی و حکومت ملی رهنمون شود.

اتحاد ملی
بر پایه توافق بخش های جنبش آزادیخواهی ایران بر ضرورت یک حکومت ملی با ویژگیهای یاد شده بعنوان هدف، زمینه ایجاد یک تشکیلات سراسری یا اتحاد ملی، برای تحقق آن است. حکومت ملی به نیروئی برای تحقق آن نیاز دارد. این نیرو لازم است حتی الامکان با شرکت آزادیخواهان از کلیه طیف های جامعه باشد. آنچه امروز میتوان در مورد ویژگی های این اتحاد گفت اینست که دارای تشکیلات دموکراتیک باشد، افراد با حقوق مساوی در آن شرکت نمایند.

تحقق اتحاد ملی نیازمند پشتیبانی اکثریتی قاطع از گروه های سیاسی، صنفی و اجتماعی است اما اتحاد این گروهها بر سر هدف مشترک یعنی حکومت ملی پیش شرط ایجاد آن نمیباشد؟

حفظ همبستگی و رعایت حقوق و آزادی ها، مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر برای همه شهروندان لازم است هدف استراتژیک اتحاد ملی باشد و همه شهروندان، حتی آنهائی که امروز در مقابل آزادیخواهان قرار دارند را نیز شامل شود.

تشکلی که بر پایه اتحاد ملی ایجاد میشود به آزادیخواهان امکان مبارزه موثر برای دستیابی به آزادی، دموکراسی، حفظ صلح و رعایت حقوق انسانی و شهروندی را میدهد. این تشکل میتواند با مبارزه مداوم، از راه تقویت همبستگی ملی، خطرات دوران گذار را به حداقل برساند، در پایان دادن به دیکتاتوری و پس از آن حفظ امنیت و ایجاد آرامش در جامعه، به استقرار آزادی و دموکراسی و تحقق حکومت ملی و استمرار دموکراسی موثر باشد.


بیست و ششم بهمن 1389
برابر پانزدهم فوریه 2011

25 بهمن؛ گزارش دریافتی: گزارش از داخل سپاه

گزارش اضطراری از داخل سپاه

بنا به یک گزارش موثق از ادارهٔ اطلاعات سپاه، در پس بر ملا شدن شرکت صانع ژاله در دیداری با آیت‌الله منتظری، شکاف عمیقی بین اطلاعات سپاه از یک سؤ و بیت رهبری از سوی‌ دیگر ایجاد شده است.

در ساعت اول بعد از شهادت صانع، نظر اطلاعات سپاه بر این بود که این قتل را می‌توان بر گردن سبزها گذشت و به این وسیله رهبران سبز را حصر دائمی کرد. این سناریو حتی تا داخل مجلس نیز دنبال شد ولی‌ ساعتی‌ بعد با مخالفت عصبی بیت رهبری قرار گرفت.

اتاق فکر رهبری در نظر گرفته‌اند که اینبار باید یک گروه بسیجی‌ و سپاهی واقعی‌ ترور شوند که در واقعی‌ بودن این واقعه شکی نباشد. در روزهای آینده از قرار معلوم عدّه‌ای بسیجی‌ و سپاهی در نقاط مختلف تهران ترور خواهند شد. ترور‌هایی‌ که به مجاهدین خارج (لندن) نشین نسبت داده خواهد شد.

اطلاعات سپاه هم از اکنون در حال تهیه یک سری نوارهای صوتی از مکالمات تلفنی اطرفیان رهبران سبز است. هدف این است که با مونتاژ حرفه‌ای این مکالمات، رهبران سبز به ارتباط با مجاهدین مربوط شوند و یک بار و برای همیشه قائله رهبران و هواداران جنبش سبز پایان یابد. از گوشه و کنار هم خبر از آمادگی برای بازداشت هزاران نفر میاید. سخنان چند روز اخیر اداره زندانها در مورد ایجاد بازداشتگاههای بزرگ در بیابانها از همین دست است.

در اینجا به لایه پایین بسیج و سپاه هشدار میدهیم که تیم ترور سپاه که ترکیبی‌ از اطلاعات سپاه و دایرهٔ قدس تشکیل شده در اقصی نقاط تهران در کمین شما هستند. حتا گمان میرود که بنا بر سناریو انفجار در مقرّ حزب جمهوری اسلامی، انفجاری در یکی‌ از اجتماعات بسیج رخ دهد.

سبز ها، باید کامل هوشیاری را به خرج بدهند چون اینبار بیت رهبری سخن از تکرار خرداد ۶۰ می‌کند.

بعد از مصر و تونس شرایط بازی بسیار خطرناک شده است و قدرت گرایان (بخوانید چندی سران سپاه و تند رو‌های بیت رهبری از قبیل آقا مجتبی‌) شدیدا به دنبال مقابله رودر رو هستند چون میدانند که این مسیر فرسایشی به شکست آنان خواهد انجامید.


نیت پلید وزارت اطلاعات تحت عنوان تشیع جنازه


نیت پلید وزارت اطلاعات تحت عنوان تشیع جنازه برای ایجاد جو رعب و وحشت و سرکوب مردم تهران
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" از بعد ظهر روز سه شنبه 26 بهمن ماه وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران بصورت گسترده اقدام به ارسال  اس.ام.اس بر روی موبایل های مردم تهران نمودند که از آنها خواسته شده است  راس ساعت 09:00 صبح چهارشنبه 27 بهمن ماه در تشیع جنازۀ  صانع ژاله  از مقابل دانشگاه هنر شرکت نمایند.
شهید راه آزادی صانع ژاله روز 25 بهمن ماه با شلیک مستقیم  گلولۀ نیروهای سرکوبگر ولی فقیه به شهادت رسید. ولی مامورین وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران قصد دارند واقعیتها را عکس جلوه دهند و او را به  اعضای نیروهای سرکوبگر بسیج نسبت دهند تا جنایت ضد بشری مرتکب شدۀ خود را بپوشانند.
نیروهای وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران قصد دارند تمامی نیروهای سرکوبگر خود را جمع آوری نمایند و تحت عنوان مراسم تشییع جتازه اقدام به ایجاد فضای رعب و وحشت و سرکوب مردم در تهران کنند.
دستور شلیک گلوله  بسوی مردم در اعتراضات گسترده 25 بهمن ماه بدستور ولی فقیه علی خامنه ای صورت گرفت و توسط احمدرضا رادان از جنایتکاران اردوگاه مرگ کهریزک، سپاه پاسداران ،مامورین وزارت اطلاعات و بسیج در سطح گسترده ای علیه مردم به اجرا گذاشته شد.
علی خامنه ای به دلیل صدور فرمان قتل و سرکوب مردم  مرتکب جنایت علیه بشریت در ایران شده است و دادگاه جزایی بین المللی باید علیه او اقدام کند.

26 بهمن 1389 برابر با 15 فوریه 2011