۱۳۸۹ بهمن ۲۸, پنجشنبه

فراخوان برای ادامه تظاهرات: مبارک، بن علی، نوبت سیدعلی

سایت کلمه متعلق به موسوی: شورای هماهنگی راه سبز امید باصدور بیانیه ای از مردم ایران دعوت کرد روز یکشنبه، اول اسفندماه، به منظور هفتمین روز شهادت دو شهید تظاهرات ۲۵ بهمن و همچنین بزرگداشت یاد و خاطره سایر شهدای جنبش سبز،در تجمع های تهران و شهرستان شرکت کنند.

در این بیانیه آمده است: با عرض تسلیت به مناسبت شهادت دو تن از جوانان مظلوم این مرز و بوم درتظاهرات ۲۵ بهمن و با گرامیداشت خاطره دهها شهید جنبش سبز، از ملت بزرگوار ایران دعوت می شود تا در تجمعات بزرگداشت هفتمین روز شهادت این عزیزان که روز یکشنبه اول اسفندماه ۸۹، ساعت ۳ عصر در تهران و شهرستانهای سراسر کشور برگزار می شود، حضور به هم رسانند.

اعتصاب غذا زندانی سیاسی زندان امیرآباد گرگان

عبدالناصر مهیمنی، رئیس خانه مطبوعات استان گلستان که روز ۲۳ بهمن ماه در گرگان بازداشت شده بود، دست به اعتصاب غذا زده است.
مهیمنی پس از ۶ روز بی‌خبری در نخستین تماس تلفنی خود از زندان امیرآباد گرگان اعلام کرده است که از اولین روز بازداشت در اعتصاب غذای کامل به سر می‌برد.

وی دلیل این اعتصاب غذا را اعتراض به بازداشت غیر قانونی توسط اداره کل اطلاعات گلستان اعلام کرده است. وی پیش از بازداشت از بیماری جسمانی رنج می‌برد و بر همین اساس در حال حاضر وضعیت جسمی وخیمی دارد.

عبدالناصر مهیمنی در این تماس گفته است که به دلیل عدم پاسخگویی به بازجویانش وی را از زندان اطلاعات به زندان عمومی امیرآباد گرگان (بند مالی) منتقل کرده‌اند.

رئیس خانه مطبوعات گلستان هم چنین اشاره کرده که که در ۱۳ نامهٔ جداگانه (بالغ بر ۵۰ صفحه) تخلفات صورت گرفته در طول بازداشتش را به مسوولین قضایی اعلام کرده است.

شایان ذکر است که از وضعیت محمدحسین مهیمنی، دیگر بازداشتی خانواده مهیمنی و فرزند استاندار گلستان در دوره اصلاحات که ۲۲ بهمن بازداشت شده بود، هنوز خبری در دست نیست و خانواده وی در بی‌خبری کامل به سر می‌برند و نسبت به سلامت جسمی و روحی وی نگرانند.


یک هفته عزای عمومی در دانشگاه های ایران

یک هفته عزای عمومی در دانشگاه ها در سوگ دانشجویان شهید

دانشجونیوزکه اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه های سراسر كشور (دفتر تحكیم وحدت) با صدور بیانیه ای شهادت صانع ژاله و محمد مختاری  را به خانواده های ایشان و تمامی دانشجویان کشور تسلیت گفت.

دفتر تحکیم وحدت در بیانیه خود ضمن اشاره به اعمال وقیحانه حاکمیت در قبال کشتن دانشجویان و خیمه شب بازی تشییع جنازه ها گفته است: "قاتلان می گویند که یاور ماست، جاسوسان رفیق خود می خوانندش و کافرانش به کیش خویش. به زشت مردمانی گرفتار آمده ایم که تاریخ نظیرشان را در سفاکی و دغلکاری به خود ندیده است. لیک ما را سر باز ایستادن نیست. راهی را که صانع و محمد رفته اند ادامه خواهیم داد و خون شان را پاس خواهیم داشت. آن ها که آخرین آرزویشان این بود که "ایستاده بمیرند، چرا که از نشسته زیستن در ذلت خسته بودند".

دفتر تحکیم وحدت در این بیانیه همچنین ضمن یک هفته عزای عمومی دانشگاه های کشور بازداشت های گسترده دانشجویان در روزهای اخیر را محکوم کرده و نسبت به کوچک ترین تعرضی به مهدی کروبی و میرحسین موسوی، هشدار داده است.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

این شهادت ره جولانگه اغیار مباد
که به خون جگر و خشت خطر ساخته ایم

سوگی تلخ بر دل هایمان نشسته، دردی غریب بر جانمان افتاده و بغضی گران گلویمان می فشرد. در روزی كه مردم معترض در خیابان های تهران و دیگر شهرهای ایران حضور یافتند تا اعتراض مسالمت آمیز خویش به استبداد حاكم در ایران و حمایت از خیزش های مردمی كشورهای منطقه را اعلام نمایند، نیروهای لباس شخصی دولت كودتا صانع ژاله، دانشجوی كرد و اهل تسنن دانشگاه هنر تهران، و محمد مختاری، دانشجوی دانشگاه آزاد شاهرود، را با شلیک گلوله مستقیم به شهادت رساندند.

کشتن جوانان برومند وطن از یک سو و تلاش برای مصادره خون پاک شان توسط بانیان این جنایت و اعمال فشار بر خانواده رنج کشیده و عزادارشان، از سوی دیگر، معجونی نفرت انگیز از پلشتی و بیداد است که بر خشم و انزجار عمومی از تمامیت خواهان حاکم خواهد افزود. باور نمی توان کرد که انسانیت چنان به زانو افتاده که گشاده دهنان با پنجه های خون آلود در پیش چشم اشک بار ملتی، شهید سربلند را نسبت مزدوری و جاسوسی می دهند و در همان زمان برادری داغدار که این شهید را از این همه دغل بری می داند، بازداشت می شود تا آن چه را که پسند اقتدارگرایان است به زبان آورد.و در مراسم تشییع جنازه ای، که به سان خیمه شب بازی ای سیاه آن را ترتیب داده اند، با باتوم و شوکر به جان دوستان و همکلاسی هایش می افتند و دانشجویان مظلوم و داغدار را مضروب و مجروح می کنند.

به راستی تجمیع این همه حیوان خویی و درنده صفتی در آدمی چگونه امکان پذیر گشته است؟! مگر می شود خشم و اندوه فروخورده پدر و اشک خونبار مادری را دید و عربده کشان جنازه پاره جگر را از آغوششان بیرون کشید و حتی فرصت آخرین خدانگهدار را از آن ها دزدید؟! وقاحت و بیشرمی مگر حدی نمی شناسد که می توان با دستان پلیدی که خون مردمان بیگناه بر آن خشکیده، تابوت کشته خود را کشید و از شرم فرو نریخت؟! اما دستان آلوده قاتلان به شهیدان ما نرسید، آن ها پیشتر از این رسته بودند.

شهادت دو تن دیگر از دانشجویان معترض و و پیوستن آنان به شهدای سربلند جنبش دانشجویی و جنبش سبز بار دیگر دانشگاه و دانشگاهیان را در ماتم نشانده است. دانشجویان عزیز! جوانان پاک و سربلندی را از میان ما به خون کشیدند. قاتلان می گویند که یاور ماست، جاسوسان رفیق خود می خوانندش و کافرانش به کیش خویش. به زشت مردمانی گرفتار آمده ایم که تاریخ نظیرشان را در سفاکی و دغلکاری به خود ندیده است. لیک ما را سر باز ایستادن نیست. راهی را که صانع و محمد رفته اند ادامه خواهیم داد و خون شان را پاس خواهیم داشت. آن ها که آخرین آرزویشان این بود که "ایستاده بمیرند، چرا که از نشسته زیستن در ذلت خسته بودند".

سرکوبگران و حامیانشان پیراهن خونین این شهیدان راه آزادی را بر علم رسوایی خویش آویخته اند و عربده کشان بر منازل آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی حمله برده اند و تقاص خونی که خود ریخته اند از ایشان طلب می کنند. بی خبری مطلق از ایشان طی چند روز گذشته بر نگرانی ها افزوده است. اقتدارگرایان همچنین با به راه انداختن موج گسترده بازداشت مردم، فعالین سیاسی و دانشجویی، در چند هفته اخیر، تلاش کرده اند هراس و نگرانی خویش را از حضور و فریاد آزادیخواهانه مردم، اندکی فرو نشانند. در چند روز گذشته متاسفانه بار دیگر ده ها دانشجوی بیگناه دانشگاه های صنعتی شریف، تهران، شهرکرد، نوشیروانی بابل، قوچان، مشهد، قزوین، هنر تهران و... بازداشت شدند.

اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه های سراسر كشور (دفتر تحكیم وحدت) ضمن محکومیت بازداشت های گسترده اخیر، نسبت به کوچک ترین تعرضی به همراهان همیشگی جنبش سبز، آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی، هشدار می دهد. این تشکل دانشجویی همچنین شهادت صانع ژاله و محمد مختاری را توسط عمال کودتاگران به شدت محکوم و این ضایعه را به خانواده های داغدارشان تسلیت می گوید. همچنین اعلام می دارد که شایسته است هفته پیش رو را به عنوان عزای عمومی در دانشگاه های سراسر کشور به سوگ یاران رفته بنشینیم و آن گونه که سزاوار است یادشان را گرامی بداریم.

روابط عمومی
دفتر تحکیم وحدت
٢۸ بهمن ماه ١٣۸٩


با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟

http://a2.sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-ash4/185755_142698952461771_139858942745772_277867_4739034_n.jpg

گاردین؛ اتهام جدید رژیم ایران: شهید دزدی و مرده خوری

گزارش ارسالی یکی از خوانندگان: روزنامه گاردین نوشت، رژیم ایران متهم به دزدیدن پیکر یک دموکراسی‌خواه درجریان تظاهرات روز دوشنبه شده است. یکی از اعضا خانواده صانع ژاله دانشجوی ۲۶ ساله رشته نمایش دانشگاه هنر تهران به گاردین گفت مقامات رژیم ایران تلاش کرده اند صانع را به عنوان یک طرفدار رژیم و عضو نیروهای بسیج جا بزنند.

وی می‌گوید: «نیروهای امنیتی وی را به قتل رساندند و حالا می‌خواهند از قتل وی به نفع خود برای اهداف سیاسی بهره برداری کنند. اعضا خانواده صانع از این حادثه بشدت غمگین و اندوهگین هستند و از سوی مقامات امنیتی شدیدا تحت فشار قرار دارند.»

برادر این شهید، نیمه شب چهارشنبه 27 بهمن به جرم گفتگو با تلویزیون وی.اُ.ای دستگیر شد. او در این گفتگو تصریح کرد که صانع از مخالفین دولت ایران بوده و آرزو داشته همچون بهمن قبادی فیلمساز شود.

گزارشها از حضور بی سابقه نیروهای بسیج در اطراف خانه «قادر ژاله» پدر صانع خبر می دهند. حضور حسین شریعتمداری در تلویزیون دولتی ایران و توهین به شهید صانع ژاله خشم بسیاری از مردم پاوه و کردستان را برانگیخته است.

در ستایش نسلی که عوض ِ وصیت‌نامه، صفحه‌ فیس‌بوک‌..

یادم باشد دهه هفتادی‌ها را، دهه هشتادی‌ها را و دهه نودی‌ها که از بهار امسال آغاز خواهند شد را قضاوت نکنم...

سه سال پیش بود، در همین وبلاگ‌ستان خودمان. دهه شصتی‌ها را نقد می‌کردند و دهه «شستی» می‌خواندن‌شان. از بی‌هویتی‌ دهه شستی‌ها می‌گفتند و از بی‌آرمانی‌شان. ازین‌که باری‌به‌هرجهت‌اند. خدایگان و غول و قهرمان ندارند و علی‌موتوری و چه‌گوارا و فیدل‌کاسترو را نمی‌شناسند.

راست می‌گفتند. ما این‌طور آدم‌هایی بودیم، هستیم. خودم را می‌گویم. در زندگی‌ام اسطوره‌ای ندارم. به جز مادرم کسی قهرمان‌ام نیست. خودِ پارسال پیرارسال‌ام را اگر بیاورید جلویم بنشانید ممکن است نشناسم‌اش. سالی دو سه بار دیدگاه‌هایم عوض می‌شوند، علایق و سلایق‌ام هم. به هیچ‌ کدام‌شان نچسبیده‌ام و روی هیچ‌کدام اصرار و پافشاری ندارم. هرجا عیب کنند ول‌شان می‌کنم و می‌روم، شانه بالا می‌‌اندازم و می‌گویم خب.

بعد ارجاع‌مان می‌دادند به فیلم‌های کیمیایی و ‌فرمان‌آرا. که دهه‌شصتی‌های سناریوهاشان بی‌قید بودند و یلخی و یواش. دهه بیستی نبودند که تیزی بکشند و برای رفیق جان بدهند و دهه سی-‌چهلی نبودند که جبهه بروند و دهه پنجاهی هم نبودند که طعم کمیته و بمب‌باران و موشک‌باران را چشیده باشند. دهه شصتی بودند و همه چیز را به مسخره می‌گرفتند.

سه سال پیش در سکوت می‌آمدم، مضمحل کردن دهه شصتی‌ها را می‌خواندم و می‌رفتم. امروز عشق‌ام کشیده جواب بدهم. دهه شصتی کینه‌ای بدجنس‌ای که من‌ام، صبر کردم تا امروز برسد. به اوین سری بزنید. دسته‌دسته دهه شصتی دربند دارد. به باغ‌فردوس کرمانشاه سربزنید. به قطعه‌ی‌ دویست‌وپنجاه‌وهفت بهشت‌زهرا سربزنید. گوش‌تاگوش دهه شصتی‌ خوابیده است. از متولد شصت هست تا متولد شصت‌ونه. چه جورش را می‌خواهید؟ همه قلم‌اش را داریم. خوشگل و خندان و رقصان داریم. بلند بالا و چشم‌ابرومشکی داریم. تنبورنواز داریم. دانشجو داریم. دیپلمه داریم. کارگر هم داریم. تا خرداد هشتادوهشت همه زنده بوده‌اند. بعد یکی یکی مرده‌اند. دانه به دانه. گلوله خورده‌اند یا چاقو و باتوم نمی‌دانم. فقط می‌دانم یک روز به خیابان رفته‌اند و هرگز برنگشته‌اند. می‌دانم وصیت‌نامه در جیب‌شان نگذاشته بودند و پلاک بر گردن‌شان نینداخته بودند. گفتم که، از نسل بی‌آرمان‌ها بوده‌اند. برای مردن نرفته‌ بودند، برای زندگی کردن رفته بودند. همین است که عوض ِ وصیت‌نامه صفحه‌ی فیس‌بوک می‌ماند ازشان.

آخ. آخ هم‌نسلی عزیز بی‌ادعای من. که عوض چه‌گوارا و فیدل‌کاسترو، هوادار دیوید‌بکهام بودی و باباشاه و لولک‌وبولک. از دیشب نشسته‌ام صفحه‌ی فیس‌بوک‌ات را ورق می‌زنم. گریه امان‌ام نمی‌دهد..

وبلاگ؛ صانع ژاله، نقطه بد شانسی حکومت

داستان خیلی ساده است… جمهوری اسلامی درس خود را گرفته، تجربه دار شده… از نوع خودش فهمیده که کشته دادن تظاهرات مخالفان برایش گران تمام می شود… فهمیده که خروار خروار مستند و مشوش گویی هایش برای ندا آقاسلطان کارگر نبوده… فکر می کند شاید چون دیر گفته، گوش کسی به حرفهایش بدهکار نبوده… اینبار زودتر جنبیده و هنوز کفن کشته شده ها خشک نشده، مقصرها را پیدا کرده…  دستگاه رادیو تلویزیونش را به کار گرفته و بسیجی خطاب کردن  دانشجوی کشته شده را از نخستین واکنش هایش  کرده  به تظاهرات مخالفان… چادری و ریشو به خیابان آورده که هوار هوار کشتن دانشجوی بسیجی طرفدار نظام را…  اما بد شانسی آورده… دانشجویی کرد، اهل تسنن، دانشجوی دانشگاه هنر تهران (با تمام ویژگی هایی که از عمده دانشجویانش سراغ داریم)  به تیر غیبی کشته شده و  نظام باید از او بسیجی طرفدار حکومت بسازد…  داستان دور و برش زیاد است. تصویرش با آیت الله منتظری… همکلاسی سابقش به من گفت که او در تمامی تظاهرات سبز ها شرکت می کرده… نزدیک بوده در تظاهرات عاشورای سال گذشته دستگیر هم بشود…  حتی حزب اللهی های خوابگاه دانشگاه که صانع در آن ساکن بوده هم صدایشان در آمده که این ضد انقلاب بوده و به ما نچسبانیدش…  از حرفهای  برادرش با صدای آمریکا بگذریم که تق ماجرای کارت بسیجش را هم در آورده.  بدشانسی حکومت به کنار، عجله اش در پاسخ به توجیه مخالفان در بسیجی نبودن صانع هم داستانی است…  حکومت خوش نام و قیافه تر از حسین شریعتمداری پیدا نکرده بود تا بیاید و عکس صانع ژاله و منتظری را توجیه کند؟ توجیه بهتری از جاسوس کردن مرده نداشتند؟ چرا  به جای جاسوس کردن صانع مثلا نگفتند عکس با فوتوشاپ درست شده؟  آقای شریعتمداری که به لطف تصویر بزرگ روی جلد کیهانش، خوب با فوتوشاپ و تکنیک دستکاری عکس ها آشناست… دلیل یک چیز می تواند باشد: خودشان خوب فهمیده اند که بسیجی کردن این یکی کار آسانی نیست… حتی اگر باشد هم قبولش برای مردم سخت است… باید به گونه ای مردم را از او متنفر و منزجر کرد… چه کسی منفورتر از حاج حسین که بگوید فلانی جاسوسیش را می کرده؟