۱۳۸۹ اسفند ۸, یکشنبه

وحشت رژیم از پیوستن کارگران به جنبش اعتراضی

سایت جوان آلاین وابسته به سپاه پاسداران: در لایه بالادستی فتنه و با همکاری بخش های مهمی از اسپانسرهای اصلاح طلبان،برنامه ریزی جدیدی برای کلیدزدن دور جدید از فتنه اقتصادی طراحی شده است.
پس از این که ضد انقلاب داخلی و بخشی از اصلاح طلبان نتوانستند به عملیاتی ساختن برنامه های خود در آغاز طرح هدفمندی یارانه ها بپردازند،به پیشنهاد برخی از لایه های بالا دستی آنان بنا شده است که «گامبی اقتصادی» آنان برای ایجاد اعتراضات کارگری عملیاتی شود.
یک منبع آگاه در این زمینه گفت:جریان اصلاح طلب که در دوران سازندگی و اصلاحات بنگاه های مختلف اقتصادی را با رانت های ویژه راه اندازی کرده و با بخش قابل توجهی از برخی کارخانجات را در واگذاری ها و به بهانه های مختلف در اختیار قرار گرفته اند،اینک در طراحی جدید لایه بالادستی فتنه قرار است در سال آینده حدود 30 تا 40 درصد کارگران خود را به بهانه فشار طرح هدفمندی یارانه ها به بخش صنعت و تولید اخراج و بدین سبب موجب شکل دهی موجی از اعتراضات در جامعه کارگری شود.
به گفته این منبع آگاه اخراج کردن بخشی از کارگران این بنگاه های اقتصادی گرچه برای خود آنان نیز هزینه بالایی دارد اما چون برای رسیدن به ایجاد اعتراض اجتماعی و بهره برداری از موج آن می باشد یک امتیاز برای آنان تعریف شده است ،لذا چون حرکت آنان به مثابه یک بازی شطرنج بوده و در آن مهره ای برای رسیدن به یک موقعیت برتر قربانی می شود،این جریان طرح خود را «گامبی اقتصادی» نامیده است.
وی در عین حال تعداد بنگاه های اقتصادی در اختیار این جریان را بیش از 3000 بنگاه عنوان کرد و گفت :طرح گامبی اقتصادی در حالی از سوی این جراین طرح ریزی شده و قرار است که در سال آینده عملیاتی شود که بی شک این مساله از ناکامی های آنان تا به امروز پرده برداشته و از سوی دیگر بیانگر این است که این جریان از هیچ توطئه ای برای رسیدن به قدرت فروگذاری نمی کند.

فروش فیلم ضد جمهوری اسلامی در خیابانهای تهران

سایت حکومتی الف: در ادامه تلاش ها و اقدامات برنامه ريزي شده دشمنان نظام جمهوری اسلامی در جهت به انحراف کشيدن قشر جوان کشور ، به تازگي فيلمي غيراخلاقي به نام « تهران من براي حراج » از سوي برخي از افراد به متقاضيان عرضه مي گردد . به گزارش ندای انقلاب در اين فيلم با زيرپانهادن اصول اخلاقي و شئونات اسلامي ، به تبليغ و ترويج روابط نامشروع بين جوانان در کشور مي پردازد و به نوعي به بيننده القاء مي نمايد که علت اصلي حضور جوانان ايراني در مجالس لهو و پارتي هاي شبانه ، نارضايتي از وضعيت موجود کشور در ابعاد و زمينه هاي مختلف مي باشد! گفتني است فيلم مذکور ساخته گراناز موسوي مي باشد که مراحل فيلم برداري آن در سطح شهر تهران انجام شده و برخي از بازيگران سينماي کشور نيز درآن ايفاي نقش نموده اند.

عرضه بنزين سوپر دربرخى جايگاه ها متوقف شد

روزنامه ابرار اقتصادی: افزايش قيمت بنزين سوپر موجب شده كه برخى از جايگاه ها به دليل كاهش فروش خود از خير بنزين سوپر گذشته و پمپ هاى آن را به بنزين معمولى تغيير دهند.على رضا رجب پور - معاون مدير بازرگانى شركت ملى پخش فراوردهژهاى نفتى- در گفت وگو با ايسنا، ضمن تاييد اين تغييرات، آن را قانونى عنوان كرد و افزود: تغيير كاربرى پمپ جايگاه ها بر اساس دستور العمل هاى خاص شركت ملى پخش فرآورده هاى نفتى صورت مى گيرد. وى دليل تغيير كاربرى پمپ هاى بنزين سوپر به بنزين معمولى را كاهش فروش بنزين سوپر و افزايش در خواست بنزين معمولى در اين جايگاه ها عنوان و خاطر نشان كرد: براى هر تغيير، سابقه فروش جايگاه و صرفه اقتصادى آن ابتدا بررسى مى شود و در صورت صحت براى تغيير كاربرى مجوز صادر مى شود. او اطمينان داد كه حذف پمپ هاى سوپر از برخى جايگاه ها به گونه اى نخواهد بود كه افراد خواهان بنزين سوپر در يك منطقه دچار مشكل شوند، بلكه به گونه اى برنامه ريزى خواهد شد كه خلاءهاى موجود در اين زمينه پر شود. رجب پور با تاكيد بر اين كه بايد از امكانات موجود استفاده بهينه كرد، گفت: اگرچه در تهران حدود ۱۰ تا۱۲ پمپ بنزين سوپر به بنزين معمولى تغيير يافته، اما به همين مقدار به عرضه بنزين معمولى اضافه شده است.

جزئیات بیشتر در باره بازداشت یکی از فعالين حقوق زنان

جمعي از دانشجويان دانشكده علوم سياسي دانشگاه آزاد واحد تهران مركز

يكشنبه هفته اي كه گذشت فرناز كمالي از فعالين كمپين يك ميليون امضا براي رفع تبعيض از زنان پس از چند هفته تهديد مكرر در نزديكي چهارراه وليعصر توسط نيروهاي امنيتي ربوده شد و تاكنون خبري از محل نگهداري او در دست نيست. فرناز از اولين اعضاي كمپين يك ميليون امضا بود و طي شش سال گذشته بيشتر تلاش خود را بر محور فعاليتهاي آموزشي و حقوقي قرار داده بود . نگاه او به سياست تابعي بود از درد ؛ دردي كه ما زنان ايراني از بدو تولد در جامعه رسوب زده از تحجر و فقر فرهنگي با آن دست و پنجه نرم ميكنيم و هميشه مجبوريم براي باورهايي كه نميدانيم از كجا براي ما ترسيم ميشوند خود را محدود ميكنيم : گاهي محدود به " يك كالاي جنسي براي مردان شهوت پرست " ، گاهي دستاويز آخوندهاي بي اطلاع از جامعه و هميشه محدود به " جنس دوم شناخته شدن " در تمام زندگي خصوصي و خانوادگي تا حس خرد شدن را درك كنيم . فرناز هميشه تلاش ميكرد اسباب اين " خرد شدن " و تحقير را بيابد و هيچ وقت نگاه به منافع زودگذر و روزمرگي نداشت ؛ چه روزهايي كه در ستاد شهروند آزاد و پشت مهدي كروبي رفع تبعيض را فرياد ميزد و چه در ماههاي بعد كودتا هيچ دغدغهاي برايش بالاتر از اين نبود كه براي "انساني زندگي كردن" مبارزه كند. پارسال كه براي شركت در كنكور دانشگاه آزاد ثبت نام كرد و علوم سياسي مركز را به عنوان انتخاب اول خود زد ، به يكي از دوستانش گفته بود : سياست هم براي تبعيض زدايي و دفاع از زن بودن لازم است ؛ اما افسوس كه نميدانست دانشگاه آزاد مركز حياط خلوت محفل نشيناني است كه هيچ پنداري جز امتداد تقدير برده گونه انسانها ندارند و قرارگاه ثارالله براي اين تقدير بردهگونه حاضر است هزاران دانشجوي حتي بيگانه با سياست را نيز به مسلخ ببرد . در ماههاي  گذشته و پس از اينكه يكي از فعالين سابق تشكل دانشجويي " آسا " در دانشگاه آزاد تهران مركز بازداشت و پس از چهل روز آزاد شد ، نيروهاي امنيتي قرارگاه ثارالله سپاه با زير نظر گرفتن دوستان او ، تني چند از دانشجويان تهران مركز را كه پس از مراسم جشن تولد در مهر 88 راهي شهرهاي خارج از پايتخت شده بودند مورد تهديد و ارعاب قرار دادند و اولين گزينه آنها هم فرناز بود . شايد اشتباه او اين بود كه قبل از وارد شدن به دانشگاه آزاد مركز نميدانست جزم انديشي هاي مدعيان ولايت چه بر سر سميرا نصيري آورده است ؛ سميرايي كه تنها گناهش بيگناهي بود و در سردترين روزهاي زمستان 88 با تهديداتي از مسئولين امنيتي دانشكده علوم سياسي مبني بر تجاوز جنسي مجبور به ترك اين ديار شد و در فاصله يكسال بعد از ماجراي سميرا نصيري ، امروز فرناز كمالي در سيبل قرارگاه ثارالله قرار گرفته است . آن طور كه ميشنويم در روزهاي بعد از بازداشت فرناز كمالي تني چند از دانشجويان ورودي 89 دانشكده علوم سياسي تهران مركز هم در رابطه با ارتباطشان با فرناز كمالي مورد بازجويي اعضاي بسيج اين دانشكده واقع شدهاند و با توجه به نوع پرونده سازي اطلاعات سپاه پاسداران در حيطه دانشگاه آزاد تهران مركز ، فرمانده آنها خواسته است تا همه نوع اطلاعاتي را كه در بازجويي ميتواند پرونده و فشار بر فرناز را افزايش دهد گردآوري كنند . اما چه روان دژم اند اين حضرات ولايتمدار كه نميتوانند بفهمند آدم ربايي و پرونده سازي براي يك زن نوانديش و كسي كه دغدغه اش جز انسانيت نيست نشانه ايست بر اثبات حماقت آنها !
پينوشت : با هم به انتظار آزادي فرناز كمالي مينشينيم و برايش آرزوي سلامتي و آرامش داريم .

بازداشت چندین نفر و انتقال آنان به زندان ارومیه

خبرگزاری هرانا - چند تن از اهالی مهاباد و بوکان که تعدادی از آن‌ها عضو یک خانواده هستند توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند.

به گزارش آژانس خبری موکریان، علی، جعفر، شورش، ولی و حبیب افشاری، فتاح رسولزاده، هیمن و هادی حسن‌زاده، کریم مام کریمی و منصور دریانوش بازداشت شدگانی هستند که حدود دو ماه پیش در شهرهای مهاباد و بوکان دستگیر و روانه زندان ارومیه شدند.

آخرین خبر‌ها حاکی از آن است که جعفر، شورش، ولی و حبیب افشاری، فتاح رسولزاده، هادی حسن‌زاده و منصور دریانوش اخیراً به زندانهای مرکزی مهاباد و بوکان منتقل شده‌اند ولی از وضعیت علی افشاری، هیمن حسن‌زاده و کریم مام کریمی اطلاعی در دست نیست.

تاکنون هیچ علت یا عللی برای بازداشت این افراد از سوی مراجع قضائی اعلام نشده اما گفته می‌شود که این افراد به "همکاری با احزاب غیرقانونی" متهم شده‌اند.

پنج سال حبس برای دانشجوی ایرانی مقیم انگلیس

دانشجونیوز: احسان عبده تبریزی دانشجوی ایرانی مقیم انگلیس در دادگاه تجدید نظر از اتهام رابطه با بیگانه حکم تبرئه گرفت.

به گزارش کلمه، وی پیش از این به هفت سال زندان محکوم شده بود که دو سال از آن مربوط به اتهام ارتباط با بیگانگان بود. شعبه ۵۴ دادگاه انقلاب در عین حال حکم پنج سال زندان عبده تبریزی، شامل دو سال حبس به اتهام توهین به رهبری و سه سال زندان به اتهام اجتماع و تبانی (از طریق حضور در تظاهرات مقابل سفارت ایران در لندن) را تایید کرد.

این زندانی سیاسی و پژوهشگر اکنون ۱۴ ماه است که در زندان به سر می برد و طی این مدت از حق استفاده از مرخصی محروم مانده است. دستور تبدیل بازداشت وی به وثیقه ۸۰ میلیون تومانی نیز که به وی ابلاغ شده بود، هرگز به مرحله اجرا گذاشته نشد.

گفتنی است، احسان عبده تبریزی طی ۱۸۳ روز بازداشت در سلول انفرادی و سلول های سه یا چهار نفره؛ دو بار اقدام به اعتصاب غذای اعتراضی کرد و در آستانه مرگ قرار گرفت.

این در حالی ست که روسا، استادان و دانشجویان دانشگاه های دورهام و ساسکس با ارسال نامه ها و اعتراضیه های متعدد به مقامات مسوول ایران، بارها خواستار آزادی فوری وی شده اند.

ابهامی که روشنگر است

منصور امانبا انتشار خبری پیرامون انتقال آقایان موسوی و کروبی به یک نُقطه نامعلوم، بر ابهام پیرامون وضعیت و سرنوشت آنها افزوده شده است. با این حال چنین نمی نماید که بُردن این دو چهره سرشناس به پُشت درب آهنین توانسته باشد هدف مُبتکران آن را به طور کامل برآورده کند. دستکم در یک مورد، سیاست مجهول سازی نتیجه باژگونی داشته است و آن ابهام زدایی از شیوه برخورد با طراحان و مُجریانش نزد مُخالفان و مُعترضان است.

روز گُذشته (شنبه)، یک تشکُل مُدافع حُقوق بشر به نقل از یک "منبع مُطلع" گُزارش داد: "موسوی و کروبی در حصر خانگی نیستند و به یک خانه امن در اطراف تهران انتقال داده شده اند."

"کمپین بین المللی حُقوق بشر در ایران" افزود، براساس گزارشهای رسیده به آن، "سپاه پاسداران مسوولیت نگهداری از دو رهبر معترض سیاسی را به عهده دارد".     

از نزدیک به دو هفته پیش که حُکومت جمهوری اسلامی دست تمهیدات سرکوبگرانه ای برای حذف غیر رسمی آقایان موسوی و کروبی از صحنه فعالیت سیاسی و زندگی اجتماعی زده، به شدت و با وسواس از پذیرفتن مسوولیت این اقدامات طفره رفته است؛ رویکردی که با همین درجه حرارت و تلاش و با مُعرفی "مردُم" به عُنوان حبس کنندگان موسوی و کروبی از سوی دستگاه قضایی و دستگاه های امنیتی و انتظامی پُشتیبانی می شود.

علت فرار حُکومت از پذیرفتن مسوولیت این اقدام، ناتوانی در پرداخت هزینه داخلی و پیامدهای خارجی آن است و از این رو، تمام تلاش آن بر تامین هدف با نازل ترین و در بهترین صورت، بدون هزینه، مُتمرکز شده است. ترفند مزبور بخش جدایی ناپذیر سیاست فراگیر سرکوب و لایه حفاظتی آمران آن را تشکیل می دهد که همواره در بُرشهای زمانی گوناگون و به ویژه در مقاطع حساس به کار گرفته شده است.

ناگُفته نماند که اصلاح طلبان حُکومتی با وارد کردن ترم "عناصُر خودسر" به این پهنه، به گونه غیر مُستقیم در جان سخت کردن حیله ضداطلاعاتی مزبور نقش به سزایی داشته اند.

با این حال، میان شبیخون - به گُفته آقای خامنه ای - "عده ای ناشناس" به کوی دانشگاه در 24 خرداد 88 یا حمله – به تعریف سپاه پاسداران – "برخی عناصُر خودسر" به منزل آقای کروبی در شهریور همین سال تفاوت زیادی وجود دارد. اگر در موارد یاد شُده، اقدام حُکومت شبیخون وار و دُزدانه چیده شده بود، این بار جامعه شاهد یک یورش مُستمر است که با تدارُکات تبلیغاتی و لُجستیکی سنگین پُشتیبانی می شود. این تمایُز فاحش، حرکت "نظام" با چراغ خاموش را به یک مضحکه زیر نورافکن بدل ساخته است.

حمله مُستقیم مُخالفان و مُعترضان به گردانندگان این فُکاهه و واکُنش فعال و قاطعانه در برابر اقدامات آنها، پایان یک دوره را علامت می دهد؛ هنگامی که دستگاه قُدرت می توانست در حاشیه امن "خودسرها" بیاساید و تبهکاریهای نفرت بار تری را سازمان بدهد.