برای دردهای مردم مظلومم ، بغض گلویم را میفشارد ، ترانه های سربی ، آواز بی کسی ، رنج بی پناهی ، و گشنگی مردم!
۱۳۸۹ دی ۲۴, جمعه
پلنگ زخمي لرستان را دريابيد
تا قبل از سال 85 گمان مي رفت نسل پلنگ لرستان منقرض شده است، اما در همين سال اين حيوان زيبا و قدرتمند در مناطقي از پلدختر و بخش پاپي مشاهده شد و در رسانه ها مطرح شد، كارشناسان تعداد پلنگها را 7قلاده تخمين زدند. از آن زمان به بعد پلنگ لرستان روز خوش نديده است شكارچيان از هر سو به جان اين حيوان افتاده اند.
اخيرا در منطقه چم چيت دورود يك پلنگ مرده كنار خط آهن مشاهده شد ظاهرا قطار آن را كشته بود، در حوالي روستاي امارت شخصي به نام حسن آقا يك قلاده پلنگ را كشت و با آن فيلم هم گرفت، گفته مي شود حسن آقا به پانزده سال زندان و يك ميليارد تومان جريمه محكوم شد. در پلدختر شخصي ناشناس يك پلنگ مادر و چند توله پلنگ را مسموم كرد و كشت. در حوالي سپيددشت شخصي پس از زخمي كردن پلنگ با تفنگ به گمان اينكه حيوان بيچاره مرده است نزديك پناهگاه حيوان در غار شد كه ناگهان مورد حمله پلنگ زخمي قرار گرفت و به شدت مجروح شد، دوستان آن شخص به كمك او مي آيند و نجاتش مي دهند و پلنگ زخمي متواري مي شود و از سرنوشتش خبري نيست. اين ماجرا ها ادامه دارد و هنوز اقدامي جدي براي حفاظت از پلنگ لرستان انجام نگرفته است و اين حيوان همچنان در معرض خطر روزافزون است.
اخيرا در منطقه چم چيت دورود يك پلنگ مرده كنار خط آهن مشاهده شد ظاهرا قطار آن را كشته بود، در حوالي روستاي امارت شخصي به نام حسن آقا يك قلاده پلنگ را كشت و با آن فيلم هم گرفت، گفته مي شود حسن آقا به پانزده سال زندان و يك ميليارد تومان جريمه محكوم شد. در پلدختر شخصي ناشناس يك پلنگ مادر و چند توله پلنگ را مسموم كرد و كشت. در حوالي سپيددشت شخصي پس از زخمي كردن پلنگ با تفنگ به گمان اينكه حيوان بيچاره مرده است نزديك پناهگاه حيوان در غار شد كه ناگهان مورد حمله پلنگ زخمي قرار گرفت و به شدت مجروح شد، دوستان آن شخص به كمك او مي آيند و نجاتش مي دهند و پلنگ زخمي متواري مي شود و از سرنوشتش خبري نيست. اين ماجرا ها ادامه دارد و هنوز اقدامي جدي براي حفاظت از پلنگ لرستان انجام نگرفته است و اين حيوان همچنان در معرض خطر روزافزون است.
تحریمهای تازه آمریکا علیه ۲۶شرکت «مرتبط» با کشتیرانی ایران
![]() وزارت خزانه داری آمریکا |
وزارت خزانهداری آمریکا روز پنجشنبه اعلام کرد ۲6 شرکت کشتیرانی «صوری و پوششی»، از جمله ۲۰شرکت در هنگکنگ را به اتهام ارتباط با شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی مورد تحریم قرار داده است. وزارت خزانهداری آمریکا همچنین اعلام کرده است که 2شرکت مرتبط با صنایع هوا و فضای ایران را مورد تحریم قرار داده است.
به گزارش رادیو فردا، استوارت لوی معاون وزیر خزانهداری آمریکا در امور مبارزه با تروریسم و اطلاعات مالی در بیانیهای اعلام کرده است که شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی بهشدت زیر فشار مالی تحریمهای بینالمللی است.
استوارت لوی میگوید تحریمهای روز پنجشنبه در راستای افشا و نشاندادن اقدامات فریبکارانه ایران برای دورزدن تحریمهای بینالمللی صورت گرفته است.
طبق این گزارش 20شرکت از این ۲6 شرکت، در 2آدرس در هنگکنگ ثبت شدهاند که 4شرکت از آنها متعلق به احمد سرکندی و قاسم نبیپور است که در تحریم ماه اکتبر وزارت خزانهداری آمریکا از این دو بهعنوان کسانی که برای شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی کار یا به نمایندگی از این شرکت عمل میکنند، نام برده شده بود.
وزارت خزانهداری آمریکا میگوید: ۱۶شرکت دیگر ثبت شده در هنگکنگ متعلق به کشتیرانی جمهوری اسلامی هستند یا از طریق این شرکت کنترل میشوند.
طبق این بیانیه چهار شرکت دیگر از این شرکتها در جزیره «مان» نزدیکی بریتانیا ثبت شدهاند.
وزارت خزانهداری آمریکا همچنین گفته است: گروه صنایع شهید احمد کاظمی و صنایع شهید بابایی به سازمان صنایع هوا فضای ایران وابستهاند و مورد تحریم قرار گرفتهاند.
وزارت خزانهداری آمریکا گروه صنایع شهید احمد کاظمی را متهم کرده است در بخش تکنولوژیک برنامه موشکی ایران فعالیت میکند و در برنامه موشکی کره شمالی نیز مشارکت دارد.
وزارت خزانهداری آمریکا همچنین میگوید صنایع شهید بابایی بهدلیل ارتباط با صنایع هوا و فضای ایران مورد تحریم قرار گرفته است.
آمریکا در اوایل آذرماه سال جاری ۱۰ «شرکت صوری» مرتبط با شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی را در لیست تحریمهای خود قرار داده است.
وزارت خزانهداری آمریکا پیشتر گفته بود ایران فعالیتهای خود را در پشت «شبکهای پیچیده از شرکتهای کشتیرانی» پنهان کرده است.
ایالات متحده آمریکا از سال ۲۰۰۸ شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران را تحریم کرد و همچنین بر اساس اعلام وزارت خزانهداری آمریکا تاکنون نزدیک به دهها «شرکت صوری» مرتبط با کشتیرانی ایران، هدف تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند.
قرار گرفتن شرکتهای خارجی در فهرست سیاه تحریمهای آمریکا بدین معنا است که این شرکتها دیگر اجازه فعالیت در آمریکا را نخواهند داشت و شرکتهای آمریکایی نیز نمیتوانند با این شرکتها تماس برقرار کنند.
بهدنبال تصویب آخرین قطعنامه تحریم شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران که در خردادماه سال جاری صورت گرفت، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا نیز تحریمهای یکجانبه دیگری علیه ایران اعمال کردهاند که به مراتب فراگیرتر از تحریمهای شورای امنیت است.
ایالات متحده آمریکا و سایر متحدان این کشور بر این باور هستند که جمهوری اسلامی ایران در پوشش برنامه هستهای خود بهدنبال دستیابی به توان لازم برای ساخت جنگافزارهای هستهای است. ایران این اتهام را رد میکند.
شورای امنیت سازمان ملل متحد تاکنون با تصویب چهار قطعنامه، تحریمهایی علیه ایران وضع کرده و از این کشور خواسته است، فعالیتهای حساس هستهای خود را متوقف کند.
به گزارش رادیو فردا، استوارت لوی معاون وزیر خزانهداری آمریکا در امور مبارزه با تروریسم و اطلاعات مالی در بیانیهای اعلام کرده است که شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی بهشدت زیر فشار مالی تحریمهای بینالمللی است.
استوارت لوی میگوید تحریمهای روز پنجشنبه در راستای افشا و نشاندادن اقدامات فریبکارانه ایران برای دورزدن تحریمهای بینالمللی صورت گرفته است.
طبق این گزارش 20شرکت از این ۲6 شرکت، در 2آدرس در هنگکنگ ثبت شدهاند که 4شرکت از آنها متعلق به احمد سرکندی و قاسم نبیپور است که در تحریم ماه اکتبر وزارت خزانهداری آمریکا از این دو بهعنوان کسانی که برای شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی کار یا به نمایندگی از این شرکت عمل میکنند، نام برده شده بود.
وزارت خزانهداری آمریکا میگوید: ۱۶شرکت دیگر ثبت شده در هنگکنگ متعلق به کشتیرانی جمهوری اسلامی هستند یا از طریق این شرکت کنترل میشوند.
طبق این بیانیه چهار شرکت دیگر از این شرکتها در جزیره «مان» نزدیکی بریتانیا ثبت شدهاند.
وزارت خزانهداری آمریکا همچنین گفته است: گروه صنایع شهید احمد کاظمی و صنایع شهید بابایی به سازمان صنایع هوا فضای ایران وابستهاند و مورد تحریم قرار گرفتهاند.
وزارت خزانهداری آمریکا گروه صنایع شهید احمد کاظمی را متهم کرده است در بخش تکنولوژیک برنامه موشکی ایران فعالیت میکند و در برنامه موشکی کره شمالی نیز مشارکت دارد.
وزارت خزانهداری آمریکا همچنین میگوید صنایع شهید بابایی بهدلیل ارتباط با صنایع هوا و فضای ایران مورد تحریم قرار گرفته است.
آمریکا در اوایل آذرماه سال جاری ۱۰ «شرکت صوری» مرتبط با شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی را در لیست تحریمهای خود قرار داده است.
وزارت خزانهداری آمریکا پیشتر گفته بود ایران فعالیتهای خود را در پشت «شبکهای پیچیده از شرکتهای کشتیرانی» پنهان کرده است.
ایالات متحده آمریکا از سال ۲۰۰۸ شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران را تحریم کرد و همچنین بر اساس اعلام وزارت خزانهداری آمریکا تاکنون نزدیک به دهها «شرکت صوری» مرتبط با کشتیرانی ایران، هدف تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند.
قرار گرفتن شرکتهای خارجی در فهرست سیاه تحریمهای آمریکا بدین معنا است که این شرکتها دیگر اجازه فعالیت در آمریکا را نخواهند داشت و شرکتهای آمریکایی نیز نمیتوانند با این شرکتها تماس برقرار کنند.
بهدنبال تصویب آخرین قطعنامه تحریم شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران که در خردادماه سال جاری صورت گرفت، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا نیز تحریمهای یکجانبه دیگری علیه ایران اعمال کردهاند که به مراتب فراگیرتر از تحریمهای شورای امنیت است.
ایالات متحده آمریکا و سایر متحدان این کشور بر این باور هستند که جمهوری اسلامی ایران در پوشش برنامه هستهای خود بهدنبال دستیابی به توان لازم برای ساخت جنگافزارهای هستهای است. ایران این اتهام را رد میکند.
شورای امنیت سازمان ملل متحد تاکنون با تصویب چهار قطعنامه، تحریمهایی علیه ایران وضع کرده و از این کشور خواسته است، فعالیتهای حساس هستهای خود را متوقف کند.
هنوز دهه شصت سخن میگوید
« نمیتوانم ببخشم، نمیتوانم فراموش کنم. از من میخواهید اعدام دخترم ، دامادم و یتیم شدن دختر یک سالهشان را به همین راحتی فراموش کنم و یا باور کنم که کسانی که راس نظام بودند از این کشتار وحشیانه و قرون وسطی ای خبری نداشتهاند. احمق هم باشی نمیتوانی باور کنی نخست وزیر یک کشور نداند در زندانهایش چه خبر است. یا باید خیلی بیعرضه و بله قربانگو باشد که نفهمد چه میگذرد یا باید بپذیرد. اگر فقط بیاید و بگوید عذر میخواهم، بگوید خطش با آیتاللهی که قتل عام بچههای ما را امضا کرد فرق میکند شاید رنگ سبز شال دور گردنش را باور کنم.»
پیرزن حدودا هشتاد سال دارد، اما هنوز وقتی میخواهد از آن روزها حرف بزند تمامی جزیئات را به یاد میآورد. او از دهه شصت با عنوان «دهه مرگ » یاد میکند ومیگوید:«دخترم فارغ التحصیل رشته زمین شناسی بود. همسرش هم مهندسی خواندهبود در دانشگاه شریف. خانهشان محل بحث و مطالعه و جمعهای علمی و فلسفی بود. شیرین دختری بود که درد مردم داشت. نمیدانم آنچه میگفت و باور داشت چقدر عملی بود اما طناب دار پاسخ باورش نبود.»
شیرین در بهار سال شصت و چهار زندانی میشود. مامورین به خانه پدری او میریزند و شیرین را به همراه دختر دو ماههاش نیلوفر بازداشت میکنند. چند روز بعد نیز سیامک همسر شیرین بازداشت میشود.« تا سه ماه هیچ خبری ازآنها نداشتیم. فقط میدانستیم زندان هستند. یک روز صدای لرزان شیرین از پشت خط گفت که در تهران و زندان اوین است. از اصفهان راهی تهران شدیم. ساعتها پشت در زندان در سرما این پا و آن پا کردیم تا بالاخره اجازه دادند او را ملاقات کنیم. صورتش نحیف و رنگ پریده بود. دستانش میلرزیدند و لکنت زبان پیدا کردهبود. اما سعی میکرد نشان دهد حالش خیلی خوب است و مشکلی وجود ندارد.»
هر چند هفته یک بارهمه خانواده راهی تهران میشدیم. ماشین پیکان برادر شیرین کاوه پر میشد از خواهر و برادرهای شیرین. جلوی زندان اوین مثل بهشت بود برای ما. دخترمان پشت دیوارهای بلندش نفس میکشید.»
هر چند هفته یک بارهمه خانواده راهی تهران میشدیم. ماشین پیکان برادر شیرین کاوه پر میشد از خواهر و برادرهای شیرین. جلوی زندان اوین مثل بهشت بود برای ما. دخترمان پشت دیوارهای بلندش نفس میکشید.»
پیرزن اشکهایش را پاک میکند و با مکثی طولانی میگوید:« نامردها گاهی آنقدر شکنجهاش کردهبودند که اجازه نمیدادند او را ملاقات کنیم. مدام از همسرش سیامک میپرسید. میگفت به او گفتهاند سیامک خودکشی کرده. اشک میریخت . میگفتیم باور نکند سیامک هم در زندان اصفهان است اما او حرف زندانبانها را باور کرده بود.»
پیرزن نفرینهایش شروع میشود. اسامی را پشت سر هم ردیف میکند و نفرین میکند. به اسم هاشمی رفسنجانی که میرسد با پوسخند میگوید:« این روزها ، روزهای انتقام خونهای رفته از اوست. کی نوبت احمدی نژاد و خامنهای برسد خدا میداند اما همه جبروتی که برای خودش ساخته بود باد هوا شد و حالا پسرش دربدر دنیاست.»
دادگاه شیرین را به ده سال زندان محکوم میکند. شیرین در آخرین ملاقاتش به مادرش میگوید:« بازجوی پروندهام گفته سیامک خودکشی کرده. هر چه میگویم دروغ است میگوید خانوادهات میخواهند تو را دلداری بدهند. او میگوید حاضر است برای نجات جان من و نیلوفر مرا به عقد خود دربیاورد به شرط آنکه از همه خانواده و دوستانم ببرم و با او که قرار است در یکی از سفارتخانهها مسئولیتی بگیرد از کشور خارج شوم. به او جواب منفی دادم و او گفته انتقام میگیرد. شیرین میترسید. گفت بازجو او را تهدید کرده که این ماجرا را با کسی در میان نگذارد اما او خواست تا ما بدانیم ماجرا از چه قرار است. شیرین میترسید انگار اتفاقات بدی برایش پیش آمدهبود. تعادل روحی نداشت و مدام اشک میریخت. چشمان میشی رنگش رمقی نداشتند.»
یک ماه بعد ساعت سه بعد ازظهر تلفن خانه پیرزن به صدا در میآید.پدر شیرین گوشی را برمیدارد.« سلام کرد، شادتر از همیشه بود. انگار صدایش میخندید. گفت که یکی از دوستانش که تازه بازداشت شده گفته سیامک زنده است و دوستانش او را در زندان اصفهان دیدهاند. دیگر برای تحمل این ده سال زندان پر ازانرژیام. گفت که برای ملاقاتش این هفته حتما به تهران برویم.»
دو روز مانده به ملاقات دوباره تلفن زنگ میخورد.« از اداره زندان بودند. گفتند شیرین عفو خورده و آزاد است. گفتند فردا برای تحویل گرفتن او برویم.»
پیرزن به هق هق میافتد. « همه جمع شدیم. باز پیکان کاوه روشن شد. مهشید و من و پدرش و نوهها سوار ماشین شدیم. مسیر اصفهان به تهران این بار کمتر از همیشه بود. برایش کیک خریده بودم. روسری آبی و مانتوی سرمهاش را برایش برداشتهبودم.ابروهایش خیلی پر پشت شدهبودند برای همین همه لوازم پیرایش را هم برداشتم که در اولین توقفمان خانه داییاش در قلهک او را آرایش کنم.»
جلوی اوین مثل همیشه شلوغ بوده. پیرزن، به همراه مهشید و کاوه به سمت درب اصلی زندان میروند.« جعبه شیرینی به دست جلوی سرباز وظیفه را گرفتم و شیرینی به او تعارف کردم. با خنده گفتم دخترم آزاد میشود. کسانی که دم در بودند گفتند خدا رو شکر. خوشحالی را با گوشت وپوستم لمس میکردم.»
بعد از یک ساعت و نیم انتظار بالاخره مامور زندان میرسد. پیرزن اسم دخترش را میدهد و میگوید که با آنها تماس گرفتند که برای آزادی دخترشان بیایند. سری تکان میدهد و میرود.« نیم ساعتی گذشت. دل در دلم نبود. روی صندلی مینشستم و بلند میشدم. یک سال میشد که شیرین را گرفتهبودند.»
یک ماه بعد ساعت سه بعد ازظهر تلفن خانه پیرزن به صدا در میآید.پدر شیرین گوشی را برمیدارد.« سلام کرد، شادتر از همیشه بود. انگار صدایش میخندید. گفت که یکی از دوستانش که تازه بازداشت شده گفته سیامک زنده است و دوستانش او را در زندان اصفهان دیدهاند. دیگر برای تحمل این ده سال زندان پر ازانرژیام. گفت که برای ملاقاتش این هفته حتما به تهران برویم.»
دو روز مانده به ملاقات دوباره تلفن زنگ میخورد.« از اداره زندان بودند. گفتند شیرین عفو خورده و آزاد است. گفتند فردا برای تحویل گرفتن او برویم.»
پیرزن به هق هق میافتد. « همه جمع شدیم. باز پیکان کاوه روشن شد. مهشید و من و پدرش و نوهها سوار ماشین شدیم. مسیر اصفهان به تهران این بار کمتر از همیشه بود. برایش کیک خریده بودم. روسری آبی و مانتوی سرمهاش را برایش برداشتهبودم.ابروهایش خیلی پر پشت شدهبودند برای همین همه لوازم پیرایش را هم برداشتم که در اولین توقفمان خانه داییاش در قلهک او را آرایش کنم.»
جلوی اوین مثل همیشه شلوغ بوده. پیرزن، به همراه مهشید و کاوه به سمت درب اصلی زندان میروند.« جعبه شیرینی به دست جلوی سرباز وظیفه را گرفتم و شیرینی به او تعارف کردم. با خنده گفتم دخترم آزاد میشود. کسانی که دم در بودند گفتند خدا رو شکر. خوشحالی را با گوشت وپوستم لمس میکردم.»
بعد از یک ساعت و نیم انتظار بالاخره مامور زندان میرسد. پیرزن اسم دخترش را میدهد و میگوید که با آنها تماس گرفتند که برای آزادی دخترشان بیایند. سری تکان میدهد و میرود.« نیم ساعتی گذشت. دل در دلم نبود. روی صندلی مینشستم و بلند میشدم. یک سال میشد که شیرین را گرفتهبودند.»
این بار مرد سی و هفت – هشت ساله ای بازمیگردد. ته ریش دارد. چشمان قهوهای نافذش دل پیرزن را میلرزاند. یاد آخرین ملاقات با شیرین میافتد که گفت با چشمان قهوهای روشناش زل میزند در صورتم و میخواهد زنش شوم.« به خودم گفتم نفوس بد نزن پیرزن. دخترت را الان میآورند. مرد چشم قهوهای کیسه سیاه رنگ را روی میز گذاشت و با لحنی تمسخر آمیز گفت:« خدا از سر گناهان شیرینتان بگذرد. دست در کیسه کرد و مانتوی طوسیاش، روسریاش، ساعت مچیاش که روی ساعت ده از کار افتادهبود و کفشهایش را به ما داد. پشت کرد به من گفت که خودش را در زندان خفه کرده. دوباره گفت که خدا از سر گناهانش بگذرد. بعد هم گفت نیلوفررا هم به پدر سیامک تحویل خواهند داد.»
« جعبه شیرینی پخش روی زمین شد. جیغ میکشیدم. مرد چشم قهوهای تانیمه برگشت و به چشمان خواهر شیرین نگاه کرد. مهشید نتوانست خودش را کنترل کند و فریاد زد کثافت دروغگو او خودکشی نکرده . او را کشتهاید. مرد چشم قهوهای فقط آمرانه گفت خفه شو نکبت بی خدا و رفت.»
« حالا میخواهم از خانم رهنورد که مجسمه مادر را در میدان محسنی تهران ساختهاند بپرسم سهم مادرانی مثل من چه میشود؟ یادشان هست یا باید بقیه قصهها را هم بشنوند؟ این ماجرا سال شصت و پنج بود. دختر من نه مبارزه مسلحانه کرده بود و نه آدم کشتهبود. حتی بنا به احکام صادره از سوی دادگاه به ده سال زندان محکوم شدهبود اما به ناگاه کشتهمیشود. بعدها بعضی از هم بندیهایش گفتند که برای سه روز او را به سلول انفرادی بردند و هیچ کس خبری از او نداشت. میگفتند فشارها، تهدیدات و شکنجههای بازجوی چشم قهوهای که بعدها دوستانش او را " رسولی" خطاب کردند به نحوی جدی بوده که هیچ کس نمیتواند منکر قتل او در زندان بشود.»
شیرینهای بسیاری در دهه شصت کشتهشدند. جرمشان باور به چیزی بود که خمینی و یارانش به آن باور نداشتند. اینک کدامین گواه میتواند ثابت کند کسانی که از " دوران طلایی امام" یاد میکنند دوباره جنایات دهه شصت را تکرار نکنند؟!
شیرینهای بسیاری در دهه شصت کشتهشدند. جرمشان باور به چیزی بود که خمینی و یارانش به آن باور نداشتند. اینک کدامین گواه میتواند ثابت کند کسانی که از " دوران طلایی امام" یاد میکنند دوباره جنایات دهه شصت را تکرار نکنند؟!
جهت حفظ امنیت خانواده شیرین اسامی این مصاحبه ساختگی هستند.
زوج نوکیش مسیحی پس از دستگیری ناپدید شده اند
ماموران امنیتی حکومت اسلامی هجده روز پیش یک زوج نوکیش مسیحی را در منزل شان دستگیر در مشهد کردند، که از مان دستگیری از این زوج هیچ اطلاعی در دست نیست. به گزارش هرانا، مامورا امنیتی روز دوشنبه ۶ دی ماه ۱۳۸۹ با یورش به منزل این زوج مسیحی، ضمن اقدام به ضبط وسایل شخصی آنها از جمله کتاب ها و سی دی های مربوط به مسیحیت، "حسن رضوی درخشی" ۶۵ ساله شغل حسابدار و همسرش " پریا " ۶۱ ساله معلم بازنشسته را دستگیر و با خود به مکان نامعلومی بردند.
اجرای مخفیانه ی حکم اعدام حسین خضری
طی روزهای اخیر گمانه زنی ها مبنی بر اینکه دستگاه قضایی امنیتی رژیم حکم اعدام حسین خضری را مخفیانه به اجرا در آورد، تقویت شده است. به گزارش منابع خبری کرد، الهی نیا رئیس شعبه 9 اجرای احکام بیدادگاه انقلاب اسلامی ارومیه صبح روز پنج شنبه بیست و سه دی در ملاقات با برادر حسین خضری گفته است : "به دستور دادستانی قصد اجرای حکم اعدام حسین را داشتیم و حتی تیم اعدام از تهران به ارومیه اعزام شده بود، اما به دلیل عدم حضور وکیل اجرای حکم به تعویق افتاد."
پیشتر دادستانی ارومیه به خانواده خضری گفته است، فرزندام شان را برای اجرای حکم اعدام به تهران برده اند.برادر وی چنین گفته است: "مسئولین قضایی در هماهنگی با وزارت اطلاعات با ما بازی می کند و ما احتمال میدهیم حسین اعدام شده باشد."
حسین خضری، یکشنبه شب، مورخ دوازدهم دی ماه، از بند 12 زندان مرکزی ارومیه به مکان نامعلومی منتقل شد، و تاکنون اطلاع دقیقی از سرنوشت وی در دست نمی باشد.
مجتمع پتروشیمی خارگ دچار آتش سوزی شد
مخزن ذخیره پروپان در مجتمع پتروشیمی خارک دچار آتش سوزی شد که با تلاش کارکنان شرکتهای نفتی در حال مهار شدن است.
در همین خصوص معاون فنی مجتمع پتروشیمی خارگ در گفتگو با خبرنگار مهر در بوشهر با بیان اینکه این مخزن بر اثر نشت پروپان و انتقال آن به منبع حرارتی دچار آتش سوزی شده است، گفت: با تلاش کارکنان مجتمع پتروشیمی ، واحد ایمنی و آتش نشانی فلات قاره خارگ ، شرکت پایانه های نفتی و اداره های مستقر در خارک از نفوذ آتش به سایر مخازن جلوگیری شده است.
محمد علی کاظمی افزود: اطفای حریق در مخزن هنوز صورت نگرفته ولی با تلاشهای در دست اقدام پیش بینی می شود حداکثر در 24 ساعت آینده اتش مهار شود.
وی با بیان اینکه در مخزن یاد شده 300 تن پروپان وجود داشته، افزود: در این حادثه یک نفر بر اثر سوختگی جزیی به مرکز درمانی منتقل که به شکل سرپایی مداوا شد.
معاون فنی مجتمع پتروشیمی خارگ با اشاره به اینکه روزانه 300 تن محصول پروپان در مجتمع پتروشیمی خارگ تولید و صادر می شود، گفت: محصولات مجتمع پتروشیمی خارگ متانول، گوگرد بوتان، پروپان و نفت است که به کشورهای اروپایی و جنوب آسیا صادر می شود و با صدور آنها روزانه یک میلیون دلار ارز وارد کشور می شود.
جزیره خارگ در 57 کیلومتری شمال غربی بوشهر قرار دارد.
آتش سوزی از شب گذشته(پنجشنبه) شروع شده است.
در همین خصوص معاون فنی مجتمع پتروشیمی خارگ در گفتگو با خبرنگار مهر در بوشهر با بیان اینکه این مخزن بر اثر نشت پروپان و انتقال آن به منبع حرارتی دچار آتش سوزی شده است، گفت: با تلاش کارکنان مجتمع پتروشیمی ، واحد ایمنی و آتش نشانی فلات قاره خارگ ، شرکت پایانه های نفتی و اداره های مستقر در خارک از نفوذ آتش به سایر مخازن جلوگیری شده است.
محمد علی کاظمی افزود: اطفای حریق در مخزن هنوز صورت نگرفته ولی با تلاشهای در دست اقدام پیش بینی می شود حداکثر در 24 ساعت آینده اتش مهار شود.
وی با بیان اینکه در مخزن یاد شده 300 تن پروپان وجود داشته، افزود: در این حادثه یک نفر بر اثر سوختگی جزیی به مرکز درمانی منتقل که به شکل سرپایی مداوا شد.
معاون فنی مجتمع پتروشیمی خارگ با اشاره به اینکه روزانه 300 تن محصول پروپان در مجتمع پتروشیمی خارگ تولید و صادر می شود، گفت: محصولات مجتمع پتروشیمی خارگ متانول، گوگرد بوتان، پروپان و نفت است که به کشورهای اروپایی و جنوب آسیا صادر می شود و با صدور آنها روزانه یک میلیون دلار ارز وارد کشور می شود.
جزیره خارگ در 57 کیلومتری شمال غربی بوشهر قرار دارد.
آتش سوزی از شب گذشته(پنجشنبه) شروع شده است.
اشتراک در:
پستها (Atom)