۱۳۸۹ مهر ۱۲, دوشنبه

اعتصاب کارگران در تهران، کرمان و…


تجمع اعتراضی کارگران کیان تایر
تجمع اعتراضی کارگران کیان تایر

کارگران کارخانه لاستیک البرز (کیان تایر)، از روز شنبه، ۱۰مهر در اعتراض به عدم پرداخت چهار ماه دستمزد معوقه خود و سایر مشکلات موجود در کارخانه دست به اعتصاب زدند این اعتصاب روز یکشنبه نیز ادامه یافت.
بر اساس گزارش «اتحادیه آزاد کارگران ایران»، کارگران پس از عدم توفیق مذاکرات با مدیریت کارخانه لاستیک البرز، ”مدیران آن واحد صنعتی را از محل کارخانه بیرون کرده و خاطرنشان ساختند تا رسیدن به خواستهای خود، کارخانه را ترک نخواهند کرد“.

براساس گزارش دریافتی، کارگران لاستیک البرز خواستار دریافت چهار ماه دستمزد خود و پرداخت حق بیمههایشان هستند که از تیرماه امسال به سازمان تامین اجتماعی پرداخت نشده است. اتحادیه آزاد کارگران ایران همچنین خبر داد که ۳۵۰۰ کارگر کارخانه لاستیک بارز در استان کرمان نیز، هفته گذشته در اعتراض به شرایط کاری خود و پرداخت نشدن اضافه کاری دست به اعتصابی سه روزه زدند. این اعتصاب در پی وعده رئیس اداره کار کرمان برای رسیدگی به خواستهای کارگران پایان یافت. گفتنی است طی هفتهای که گذشت، کارگران کارخانه «چیلرسازی زهش» خاطرنشان کردند ”با وجود فعال بودن خطوط تولید و فروش محصولات این کارخانه، طی سه ماه گذشته حقوق دریافت نکرده‌اند“ و دست به اعتصاب زدند.

کارگران کارخانه کرپ ناز کرمانشاه نیز- همراه با اعتصاب- در مقابل ارگانهای ذیربط دست به تجمعات اعتراضی زدند. همزمان کارگران کارخانه روغن نباتی قو (واقع در جنوب تهران)، در اعتراض بهعملکرد مدیریت و پرداخت حقوق کارگران از محل فروش املاک شرکت، دست ازکار کشیدند. و کارگران کارخانه ریسندگی کاشان، در حالیکه ماهها حقوق معوقه خود را طلب دارند و هیچیک از مسئولین نیز به آنها پاسخگو نیست، دست به اعتصاب زدند.

حکم ناعادلانه حبس و شلاق برای طبرزدی محکوم است

سرانجام حکم دادگاه مهندس حشمت الله طبرزدی پس از ۹ ماه بازداشت و حبس در تبعید ( زندان رجایی شهر کرج ) و شرایط تحت فشار بدون آن که طی این مدت یک روز هم از امکان مرخصی برخوردار گردد و با گذشت یک ماه از محکمه ای که صلاحیت آن به شهادت حقوقدانان مستقل مورد پرسش است، درشرایطی که دادگاه به صورت غیرعلنی و بدون حضور هیأت منصفه و با بازداشت برخی از وکلا و فشار وزارت اطلاعات بر قاضی پیر عباسی برای اعلام اشد مجازات طی شد، حکم ۹ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق به اتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرایم بر ضد امنیت داخلی کشور و اهانت به مقام معظم رهبری ( آقای خامنه ای ) اعلام گردید .
به طور قطع پیشینه مهندس طبرزدی در تحمل حبس و آزار طی ۱۵ سال اخیر بر حکومت گران ثابت کرد که این گونه فشارها نه تنها او را از مبارزات آزادیخواهانه باز نخواهد داشت بلکه تنها ثمره آن درخشش بیش از پیش چهره طبرزدی برای ملت تحت ستم ایران و نیز افشای بیش از پیش ماهیت قضا درحکومت دینی خواهد شد .
دیر نیست اقلیت حاکم که تنها راه مواجهه با اکثریت مردم ایران را سرکوب بی ترحم و حکومتی که پاسخ هر حق خواهی و برخورداری از حقوق شهروندی را با زندان، شکنجه و اعدام می جوید به فرجام حاکمان مستبد و دیکتاتوری های منفور تاریخ دچار گردد . زمانی که مستی قدرت از سر حکام خودکامه بدر شود و آنان که دستان خود را به ظلم و جنایت آغشتند روزی به خود می آیند که در پیشگاه دادگاه عدل ملت می بایست پاسخگوی همه ستم ها و بی عدالتی های خود گردند .
حکومتی که هیچ گاه محنت روز افزون ملت ایران را ندیده اما هر روز برای یک گوشه ای از جهان نوحه می سراید تا با طرح مصایب دیگران بی کفایتی ها و سوء تدبیرهای خود در اداره امور کشور را به فراموشی بسپرد . حکومتی که مدعی عدالت برای جهان است اما بی عدالتی را به شدید ترین وجه برای ملت تحت یوغ خود به ارمغان آورده است . از کرامت انسانی می گوید اما حقوق شریف ترین فرزندان میهن را در کنج زندان ها و بازداشتگاه ها پایمال می کند . از توسعه و پیشرفت ایران سخن می راند اما درتمام عرصه ها بیشترین نابسامانی و قهقرا در تاریخ این کشور را به بار می آورد . و حکومتی که با ادعای اخلاق سر برآورد اما وقیح ترین بی اخلاقی ها را درکارنامه خود به ثبت رساند .
روشن است چنین حاکمانی انجام تاریک خود را نه درعرصه رویارویی با دشمنان خیالی و بین المللی بلکه در پس سیاست ها و اقدامات نابخردانه خود رقم خواهند زد .
جبهه دموکراتیک ایران ضمن محکوم کردن حکم ناعادلانه حبس و شلاق مهندس طبرزدی که نمونه ای از سیل احکام ضد ایرانی و ضد انسانی حاکمیت است خواهان آزادی هرچه سریع تر کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی و تداوم استقامت مدنی ملت برای دست یابی به جامعه ای آزاد و حکومتی سکولار دمکرات می باشد .
زنده باد آزادی – گسسته باد زنجیر استبداد - بر قرار باد دموکرسی
جبهه دموکراتیک ایران
۱۱ مهر ماه ۱۳۸۹ خورشیدی
ایران / تهران

۱۳۸۹ مهر ۱۱, یکشنبه

نرخ ارزهای خارجی و سکه در بازار تهران

 نرخ ارزهاي خارجي در بازار تهران
هر یورو امروز در بازار تهران 15188 ریال‌ فروخته‌ شد.
هر دلار امریکا 10892 ریال و هر پوند انگلیس 17887 ریال‌ فروخته‌ شد.
صدین‌ ژاپن 13000 ریال‌ و فرانک‌ سوئیس 11400 ریال‌ فروش‌ رفت‌.
هر یورو در بانک‌ ملی ایران 14756 ریال‌ خریداری‌ و 14801 ریال‌ فروخته‌ شد‌.‌ در بانک‌ ملی‌ ایران‌ نرخ‌ خرید هر دلار امریکا 10640 ریال‌ و نرخ‌ فروش 10700 ریال است‌‌.
قیمت‌ خرید و فروش‌ پوند انگلیس 16919 و 16974 ریال‌، صد ین‌ ژاپن 12856 و 12906 ریال‌ و فرانک‌ سوئیس 10987 و 11032 ریال‌ اعلام‌ شده است‌‌. نرخ‌ مرجع هر دلار، یورو و پوند انگلیس‌ امروز در بانک‌ مرکزی 10699 و 14756 و 16923 ریال اعلام‌ شد. نرخ‌ مرجع صد ین‌ ژاپن 12858 ریال و فرانک‌ سوئیس 10989 ریال‌ است‌.

قيمت‌ سکه‌ در بازار تهران‌

هر قطعه‌ سکه‌ تمام‌ بهار ازادی‌ طرح جدید امروز در بازار تهران سه میلیون و 455 هزار ریال فروخته‌ شد. قیمت هر قطعه‌ سکه‌ نیم‌ بهار آزادی نیز یک میلیون و 743 هزار و 300 ریال است. همچنین هر قطعه‌ سکه‌ ربع بهار آزادی 878 هزار و 300 ریال فروخته شد‌‌.



یک فعال دانشجویی دانشگاه تهران ربوده شد

 حبیب فرحزادی، دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه تهران، روز شنبه دهم مهرماه، در حالیکه برای ثبت نام مجدد به دانشگاه مراجعه کرده بود، در مقابل درب دانشگاه توسط نیروهای لباس شخصی ربوده شد.
بنا به گزارش منابع خبری جرس، فرحزادی که به دلیل فعالیتهای سیاسی و اعتراضی، به مدت سه ترم از تحصیل محروم شده بود، با توجه به اتمام دوران محرومیتش، برای ثبت نام در ترم جدید مراجعه کرده بود، که پس از خروج از درب غربی دانشگاه، در خیابان ١۶ آذر در مقابل چشمان نیروهای حراست دانشگاه تهران مورد حمله و ربایش نیروهای امنیتی لباس شخصی قرار گرفت .
این منبع خبری خاطرنشان کرد ماموران که سوار بر یک دستگاه اتومبیل پژو بودند، این دانشجو را با خشونت سوار بر خودرو نموده و بلافاصله محل را ترک نمودند.

۱۳۸۹ مهر ۱۰, شنبه

چهار فعال کارگری عضو سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه اخراج شدند

"هیأت حل اختلاف اداره شوش" در تازه‌ترین احکام خود اخراج فریدون نیکو‌فرد، جلیل احمدی، قربان‌علیپور و محمد حیدری‌مهر را تایید کرد. "هیأت حل اختلاف اداره‌کار شهرستان شوش" رای به اخراج 4 تن از کارگران کارخانه نیشکر‌هفت‌تپه داد.
رضا رخشان از فعالان کارگری در کارخانه نیشکر هفت تپه درگفت‌وگو با خبرگزاری حکومتی ایلنا اعلام کرد: هیأت حل اختلاف اداره شوش در تازه‌ترین احکام خود اخراج فریدون نیکو‌فرد، جلیل احمدی، قربان‌علیپور و محمد حیدری مهر را تایید کرد.
وی افزود: این افراد از کارگران عضو سندیکای کارگری نیشکر هفت‌تپه بودند که در ارتباط با اعتراض‌های کارگری و فعالیت صنفی توسط کارفرما اخراج شده‌اند.

ایلنا: کارخانه نیشکر هفت‌تپه که یکی از بزرگترین واحدهای تولید کننده شکر خام در ایران است. در پی بحران شدن صنایع قند شکر به یکی از واحدهای بحرانی تبدیل شده بود. گرچه کارگران وضعیت کنونی این واحد تولیدی را نسبت به گذشته مطلوب توصیف می‌کنند اما در ماه‌های گذشته اخباری در خصوص اخراج فعالان کارگری این واحد تولیدی به گوش می‌رسد.

اعتصاب سه روزه بیش از سه هزار کارگر لاستیک بارز

 حدود سه هزار و پانصد کارگر لاستیک بارز از ظهر روز یکشنبه چهارم مهر ماه ۸۹ در اعتراض به شرایط اسف بار کارشان و عدم پرداخت اضافه کاری روتین خود که ماهیانه به انان پرداخت می شد بطور یکپارچه ای دست از کار کشیدند و تا صبح روز چهارشنبه هفتم مهر ماه به اعتصاب ادامه دادند.
به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، این کارگران سال های قبل ماهیانه ۱۲۰ ساعت اضافه کاری دریافت میکردند که کارفرما بتدریج آنرا به ۳۰ ساعت تقلیل داده بود و بدلیل سه روز تعطیلی در شهریور ماه امسال، این سی ساعت را به سه ساعت تقلیل داد و همین امر بعلاوه دیگر شرایط برده وار در این کارخانه، خشم کارگران را برانگیخت و آنان صبح روز یکشنبه بطور یکپارچه ای دست به اعتصاب زدند.
کارگران این کارخانه که ۹۰ درصد آنان با قرارداد موقت یکماهه و بقیه با قرار داد موقت یکساله مشغول بکار هستند ماهیانه از حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان دستمزد میگیرند که از این مبلغ حدود ۳۷ هزار تومان بعنوان مالیات بر مشاغل از دستمزدهای این کارگران بعلاوه حق بیمه معمولی و تکمیلی از حقوق آنان کسر میشود.
کارگران این کارخانه در سال های قبل بابت بیمه تکمیلی ۲۵ درصد مبلغ کل آنرا پرداخت میکردند اما در حال حاضر بابت این نوع بیمه ۵۰ درصد کل مبلغ بیمه از حقوق آنان کسر میشود. همچنین کارفرمای این کارخانه از تحویل حدود ۸۰ واحد مسکونی که در سال ۷۲ با دریافت یکصد هزار تومان از هر کارگر ساخته شده است خودداری میکند و این منازل بصورت بلامصرف رها شده است.
کارگران کارخانه لاستیک بارز در سالهای گذشته بارها در اعتراض به شرایط مشقت بار خود دست به اعتراض زده اند اما کارفرما هر بار از تمدید قرار داد کارگرانی که در اعتصاب نقشی داشته اند خودداری نموده و آنان را از کارشان اخراج کرده است و در مقابل شکل دیگر اعتراض این کارگران که بصورت اعتصاب غذا بوده است به کارگران اعلام کرده است، اشکالی ندارد شما غذا نخورید و اگر نخورید آنرا جلوی سگها میریزم.
بنا بر اظهار کارگران این کارخانه در طول سالهای گذشته بارها کارگران دچار سوانح کاری از قبیل قطع دست و دیگر لطمات جسمانی شدید شده اند و کارفرما هر بار پس از مدتی این کارگران را تمدید قرار داد نکرده و آنان را به حال خود رها کرده است.
در ادامه اعتصاب کارگران لاستیک بارز صبح روز گذشته رئیس اداره کار کرمان با لباس بسیجی در میان کارگران حاضر شد و با وعده تشکیل کمیته ای برای رسیدگی به خواستهای آنان، کارگران را وادار به بازگشت بکار کرد.
بنا بر اظهار کارگران لاستیک بارز، بدلیل باز بودن دست کارفرما در عدم تمدید قرار داد یکماهه کارگران، آنان ناچار به شکستن اعصاب خود شدند و هیچ امیدی نیز به تحقق وعده های رئیس اداره کار کرمان ندارند و فقط بدلیل شرایط بسیار مشقت بار زندگی و معیشت شان که ناچارند مبلغ ۲۵۰ هزار تومان از دستمزد دریافتی ۳۵۰ هزار تومانی خود را به دو اتاق اجاره ای بپردازند مجبور به بازگشت بر سر کارهای خود شده اند.
لازم به یادآوری کارخانه لاستیک البرز روزانه ۲۴۰ تن لاستیک تولید میکند و سود خالص آن در سال گذشته مبلغ ۴۰ میلیارد تومان بوده است.



۱۳۸۹ مهر ۹, جمعه

متن دفاعیه آهنگ ساز جوان در بیدادگاه رژیم

  روز گذشته در جلسه رسیدگی به اتهامات آریا آرام‌نژاد، وی با قرائت متن دفاعیات خود به گوشه‌ای از آنچه بر وی در دوران بازداشت در زندان گذشته اشاره کرد و شرحی از شکنجه‌های روحی و جسمی که ازسوی بازجویان و ماموران زندان بر او وارد شده بود را بیان کرد.
سایت اصلاح طلب "تحول سب" در ادامه این گزارش می نویسد: تهدید به اعدام، دو ماه بازداشت انفرادی در سلول سه متری، اجبار به عبور پابرهنه از روی خون یک مبتلا به ایدز در سول مجاور، اخبار دروغ درباره همسر، فحاشی و درآوردن لباس‌ها و… بخشی از جنایات ماموران اطلاعات و زندان متی‌کلای مازندران در مورد این خواننده جوان بوده است.
آرام‌نژاد آهنگ‌ساز جوان بابلی بیست‌و‌ششم بهمن‌ماه سال گذشته و پس از خواندن آهنگ علی برخیز در شهرستان بابل دستگیر شد. او دو ماه از دوران بازداشت خود را در سلول انفرادی بوده است.

به کزارش تحول سبز، متن کامل دفاعیه آریا آرام نژاد به شرح زیر میباشد:

بنام داور بر حق
ریاست محترم دادگاه !

امروز در این دادگاه حضور یافته ام تا خداوند بزرگ شاهد و ناظر باشد میان ما و شما . شاهد و ناظر باشد به آنچه امروز بر ایران نازنین و فرزندان دلاورش می گذرد تا در روز موعود آنگاه که ما و شما در پیشگاهش به پاسخگویی اعمالمان حاضر می شویم ٬ سربلند و سرشکسته مان بیاد داشته باشد که این است عاقبت ! جزا و پاداش همیشگی فقط از جانب خداست . . . اگر امروز ملاک بر خوردهایتان فرامین حق می بود به جای ما می بایست آنانی در این دادگاه حضور می یافتند که آبروی ایران و اسلام را به حراج گذاشته اند . همانانی که ایران را برای ثرمایه هایش و اسلام را برای سرپوش نهادن بر چپاولگری و خودکامگی شان می خواهند .
ریاست محترم دادگاه !
بنده در ۲۶ بهمن ماه با هجوم ماموران اداره اطلاعات به خانه ام دستگیر شدم . ایجاد رعب و وحشت و برهم زدن اسباب و اثاثیه خانه را چاشنی کارشان کردند و حتی بر اطاق خوابمان نیز رحم نکردند . اینها به خاطر اجرای آهنگی بود که گویا به عقیده آقایان امنیت ملی را به خطر انداخته است !!!!! پس از آن مدت ۴۴ روز را در سلول افرادی زیر شکنجه روحی و روانی و جسمی گذرانده ام که شرح اندکی از آن را برای قضاوت در مورد انسانی بودن اعمال ماموران به عرض می رسانم :
۱- توهین و خرد کردن شخصیت به وسیله فحش و ناسزا و حتی مسخره کردن چهره و ظاهرم .
۲- ایجاد هراس و تهدید در مورد بازداشت همسرم که هیچ گونه فعالیت سیاسی و دخلی در فعالیت های من نداشته است .
۳- توهین به برادر جانبازم و تهدید به بازداشتش در صورت همکاری نکردن من .
۴- تهدید به مرگ توسط نگهبان اداره اطلاعات ( ایشان می گفت : من مامور اطلاعاتم بیرون از اینجا براحتی با یک گلوله ترا می کشم ٬ کسی هم نمی تواند مرا باز خواست کند )
۵- تهدید به اعدام ! از سوی مقامات بازداشتگاه متی کلا .
۶- نگهداری در سلول ۵/۱ در ۲ متر بدون کوچکترین امکانات بهداشتی به شکلی که پس از مدتی سراسر بدنم آکنده از جوشهای عفونی شده بود .
۷- سهل انگاری عمدی در دادن دارو های مربوط به بیماری قلبی ام .
۸- همجواری در کنار سلول کسی که مبتلا به بیماری ایدز بود و وادار نمودن برای عبور پا برهنه از روی خونهای که به واسطه خود زنی آن شخص در کف سلول ریخته بود .
۹-دادن اطلاعات توهین آمیز و غلط و انحرافی و القایی درباره همسرم .
۱۰ عریان کردن بدن به بهانه بازرسی در حالی که ماموری در دستش دوربین عکاسی بود ٬ وی در جواب اعتراض مکرر و امتنای من وقیحانه و با خنده می گفت : میترسی !
۱۱- ضرب و شتم بسیار شدید و غیر انسانی توسط مامور زندان متی کلا در جواب درخواست ملاقاتم با پزشک ٬ بگونه ای که تا مدتها آثارش روی بدنم قابل مشاهده بود .
۱۲- بستن دست و پایم با زنجیر به هم برای مدت طولانی در زندان متی کلا .
اینهای نمونه های کوچکی بود از آنچه که در مدت بازداشت بر من گذشت .
و اما بنده پس از حوادث عاشورا که منجر به کشته شدن تعدادی از هموطنان عزیزمان گردید و پس از دیدن تصاویر تکان دهنده و جانسوزش ٬ احساس وظیفه کردم که ضمن محکوم کردن این عمل غیر انسانی ـ رسالت هنری ام را به بجای آورم ٬ لذا دست به انتشار ترانه و آهنگی زدم که به ” علی برخیز” معروف گردید . محتوای این آهنگ اشاره دارد به سو استفاده عده ای دغل باز از نام خدا و قرآن و ائمه برای رسیدن به مقاصدی شیطانی و استمداد خواستم از ائمه برای برچیدن و خشکاندن ریشه های دروغ و نیرنگ و ریا . عجبا که امروز گوبا توسل به دین و ایمان نیز در کشور ما جرم محسوب می شود ! امام حسین ع برای احیای امر به معروف و نهی از منکر شهید شد انگاه توقع از ما شیعیان و پیروانش چیست ؟ اینکه بیاییم و فقط بر سر و سینه بزنیم ؟! و یا در برابر ظلم و ستم اعلام انزجار کنیم ! من رئیس جمهور را به رسمیت نمی سناسم ! آیا مسلمان نیستم ؟ بنده در روز عاشورا فریاد الله اکبر سر دادم و به خاطر فریاد زدن نام خدا بزرگ به خود می بالم . قطعا کافر و لا مذهب خواهد بود کسی که مرا به جرم فریاد زدن نام خدا به زندان بیاندازد !

آنانی که امروز دم از مسلمانی می زنند خود ساده ترین دستورات دین را زیر پا می گذارند و به سادگی به یک جامعه هفتاد میلیونی دروغ می گویند و هر روز با وعده های دورغین و پوشالیشان – با حرکتهای مزورانه و سرشار از ریا در خیال خامشان به اسلام و ایران عظمت می دهند ! در اینجا باید اعلام کنم که اسلام و ایران بسیار عظیم تر از آنند که نیاز به مدافعان اینچنینی داشته باشد !
باید روشن شود که نقش قانون اساسی ما چیست ؟ قانون به من اجازه انتقاد می دهد . قانون به من اجازه تجمع بدون حمل سلاح میدهد . قانون به من آزادی بیان و عقیده می دهد و من به بواسطه همین قانون که پدران ما به آن رای داده اند آزادم که نسبت به سرنوشت کشورم و ملتم بی تفاوت نباشم . جالب است که امروز به جای آنکه مدال شجاعت و افتخار بگیرم باید در دادگاه حاضر شوم !

ریاست محترم دادگاه !

متاسفانه در گزارش اداره اطلاعات به جنابعالی آمده است که شعری بسیار توهین آمیز خطاب به معاویه در وبلاگ قرار داده ام ! آیا وزارت اطلاعات تبدیل به وکیل مدافع یزید و معاویه گردیده است ؟ در بخش دیگری آمده است : بنده این آهنگ را در تقابل با نظام و ولی فقیه ساخته ام که البته مذحک ترین بخش این گزارش نیز بوده است ! خطاب آهنگ کاملا روشن است ! خطاب آن به کسانی است که به هتک حرمت برادران مسلمان پرداخته اند ! اما گویا اداره اطلاعات سعی وافری دارد که همه اعتراضات را به مفام دیگری حواله دهد ! که این جز پاک کردن صورت مسئله نیست . . .
این توهم خود بزرگ بینی که مانند افیون به جان صاحبان دو روزه قدرت افتاده است ٬ این سیاست های سرکوب فله ای و ایجاد رعب از کدام اقتدار ابدی صادر می شود که سکوت را رضایت تابیر می کند و در کنار سهمیه بندی خیابان و اکسیژن ٬ وقیحانه ـ نه ـ حتی بی اجازه به حریم خانه ـ نه – بلکه به زور به خلوت باورها تجاوز می کنند و هیچ گونه اظهار نظر انتقادی را بر نمی تابند . این دایگان منفعت طلب مهربان تر از مادر ! که خود را نه تنها حافظ بلکه صاحب این خاک و این نظام می دانند ٬ هرگونه تفاوت را دشمنی دانسته و به خواست خود زیر پا گذاشتن قانون و حقوق شهروندان را مجاز می شمارند ! کسانی که با سنجاق کردن بی هویتی خود به جمهوری اسلامی و اعمال خفت بارشان تیشه های زهر آگین که ریشه های این نظام می زنند . کمی به خود آمدن کمی چشم بصیرت داشتن و غره نشدن به میزها را برادرانه توصیه میکنم که فرداها برای جبران اشتباهات امروزها بسیار دیر است !

ریاست محترم دادگاه !

نگرانی بنده امروز از قضاوت شماست ! زیرا بازجوهایم قاطعانه گفتند که شما مهره آنها می باشید و هر آنچه آنها بخواهند شما اجرا می کنید ! امیدوارم که خداوند به شما حقیقت را آشکار نماید تا خدایی ناکرده در دنیای دیگر مجبور به پاسخگویی آنچه دیگران از شما خواسته اند نباشید !
در پایان ضمن رد تمامی اتهامات وارده و غیر قابل قبول دانستن آنها از دادگاه محترم تقاضای اعلام حکم برائت دارم