۱۳۸۹ آذر ۴, پنجشنبه

شیخ علی گدا و هزار و یک دزد تهران (ارژنگ داودی)


علی بابا و چهل دزد بغداد یا شیخ علی گدا و هزار و یک دزد تهران(ارژنگ داودی)
گزارشی از غارت و چپاول اموال مردم و زندانیان سیاسی که در رژیم ولی فقیه صورت می گیرد توسط زندانی سیاسی ارژنگ داودی نوشته شده است و برای انتشار در اختیار فعالین حقوق بشر و دمکراسی قرار داده شده است که به قرار زیر می باشد:
من از روییدن خار سر دیوار دانستم که ناکس کس نمی گردد از این بالا نشستن ها
هم میهنان گرامی همگان می دانند که اگر کسی روی سفرۀ پدرش بزرگ باشد به اموال ناچیز دیگران چشم طمع نمی دوزد بویژه اگر به خان یغمای حکومت در کشور زرخیز ولی استبداد زده ایران رسیده باشد.
ظاهرا بیت شیخ علی خامنه ای و خیل آدمخواران امنیتی اطلاعاتیش بعد از غارت خزانه کشور،صندوق بازنشستگان کشوری ،سازمان تامین اجتماعی ،بانکها ،خودروسازان و . در این اواخر چنان به پیسی و ورشکستگی افتاده اند که به صغیر و کبیر رحم نمی کنند تا بدانجا که چون نمی توانند طمع پایان ناپذیر ....اوباش خود را فرونشاند حتی دست مخبرین و سایر لاشخواران را هم باز گزارده اند تا به غارت همۀ ایرانیان حتی زندانیان سیاسی نیز بپردازند.
در این راه به تنها خانۀ من که حاصل 50 سال دست رنج صادقانه و شریفانه اینجانب است نیز رحم نکرده و مضافا به منظور اختلاف افکنی در میان اعضای خانواده و هر چه بالاتر بردن هزینۀ مبارزه بر علیه رژیم ولایت فقیه حتی اعضای خانواده پدریم را که اصولا اهل مبارزه سیاسی یا فعالیتهای بو دار اجتماعی نیستند را هم غارت نموده اند .
آزادیخواهان ایرانی افتخار می کنم که نه در زمان شاه مترود از رانتهای مرسوم  آن زمان استفاده کردم و نه در زمان شیخ منفور از هیچگونه راندهایی اقتصادی آموزشی و صنفی و... استفاده کرده ام .
افتخار می کنم که از جملۀ مبارزان قدیمی هستم و در پیروزی انقلاب 57 ایرانیان نیز در حد یک جوان دانشجو سهم ناچیزی داشتم .
افتخار می کنم که از همان آغاز شکل گیری رژیم ولایت فقیه آن را نپذیرفته و در زمرۀ معدود افرادی هستم که از روز اول با آن به مخالفت و مبارزه برخواستم .
افتخار می کنم که به عنوان یک زندانی سیاسی چنان استوار در برابر این رژیم چپاولگر ایستادگی کردم که عمال آن خود را در حد یک راه زن و در حد یک گردنه گیر تنزل دادن و با غارت اموال ناچیز و تصاحب خانه ای که 26 سال محل سکونت و کارم بوده عمق خواری و حقارت خود و کارگزارانش را نشان داده و به این هم بسنده نکرده و از سر عناد و کینه توزی به غارت خانواده پدری هم پرداخته اند.
هم میهنان گرامی تحت حاکمیت شیخ علی گدا و آدم خواران امنیتی اطلاعاتی اش که مساجد دراویش خراب می شود به مسلمانان سنی اجازه ساخت مسجد در تهران داده نمی شود یهودیان مورد آزار و ایضا و اذیت قرار می گیرند خانه بهائیان روی سرشان خراب می شود به رزتشتیان مسیحیان و سایر اقلیتهای دینی بی حرمتی می شود اقوام مختلف ایرانی سرکوب می شوند. به جان و مال و  ارض مردم در سراسر کشور تعرض می شود و به خروج اجباری از کشور وادار می شوند. فعالان اجتماعی تحت تعقیب قرار می گیرند و مخالفان سیاسی نیز یا به قتل می رسند و یا به رنج حبس و شکنجه و تبعید گرفتار می شوند و خانواده هایشان غارت می شود.
با این همه آیا نمی توان ادعا کرد آنچه را خواهر و شوهر خواهر (شیخ علی تهرانی)شیخ علی خامنه ای در رادیو بغداد می گفتند تنها بخش ناچیزی از ستم پیشگی و اوباش منشی او و مزدورانش بود و تنها حرفی از آن هزاران که اندر عبارت آمده است.
آزادیخواهان جهان غارت شدن اموال پدریم و بالا کشیدن خانه ای که 26 سال محل کار و سکونتمان بوده خم به ابروی ما نمی آورد زیرا قتل ،ترور ،شکنجه،زندان ،تبعید و دربدری مخالفان و مبارزان سیاسی ایران در 30 سال اخیر را بخشی هزینه های جنبش آزادیخواهی ایرانیان می دانم و سر جمع آن با مقایسه با هزینه های جنبش 200 ساله چنان ناچیز است که همانند قطر اشکی در اقیانوس به چشم نمی آید و رژیم غارتگر شیخ علی خامنه ای مثل 30 سال گذشته کور خوانده که بتواند با غارت اموال و تصاحب خانه و کاشانۀ مبارزان اصیل سیاسی بتواند آنان را به سکوت وا دارد یا به زمین بزند
ایران هرگز نمی میمیرد
زندانی سیاسی ارژنگ داودی
3 آذر 1389