۱۳۸۹ بهمن ۳۰, شنبه

سرعت اینترنت خانگی همچنان 128 کیلوبیت می‌ماند

بالاخره مجلس‌نشینان هم آب پاکی را روی دست کاربران اینترنت خانگی ریختند و اعلام کردند که محدودیت سرعت اینترنت 128 کیلو بیتی برای کاربران خانگی برداشته نخواهد شد.
تقریبا در مهرماه سال‌جاری بود که کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامي‌به طرح برداشته شدن محدودیت سرعت اینترنت 128 کیلوبیت برای کاربران خانگی رای مثبت داد و اعلام داشت که در صورت تصویب این طرح در کمیسیون تلفیق مجلس، به زودی محدودیت سرعت اینترنت برای کاربران خانگی برای همیشه برداشته خواهد شد. علی مطهری، رییس کمیته مخابرات مجلس شورای اسلامي‌، در آن زمان در مورد رفع محدودیت ارائه پهنای باند اینترنت برای کاربران خانگی، گفته بود که این موضوع در کمیسیون صنایع مصوب شده و برای تصویب به کمیسیون تلفیق ارائه شده‌است. در صورت تصویب طرح مورد نظر در کمیسیون تلفیق، مجلس نیز آن را خواهد پذیرفت و پس از آن طرح رفع محدودیت ارائه اینترنت برای کاربران خانگی به صورت قانون در‌ می‌آید و اجرا می‌شود. اما حالا و با گذشت تقریبا 4 ماه از اعلام این طرح مطهری اعلام مي‌کند که این طرح در کميسیون صنایع به تصویب نهایی نرسیده است.
تلاش بی‌نتیجه
از اردیبهشت‌ماه سال 89 وزیر ارتباطات در گفت‌وگو‌هاي مختلف خود وعده‌هايي از برداشته شدن محدودیت سرعت اینترنت برای کاربران خانگی داده و اظهار کرده بود که در برنامه پنجم پيشنهاد برداشتن محدوديت براي كاربران خانگي داده شده كه در صورت تصويب، اين ظرفيت در داخل كشور توسعه خواهد یافت.همین خبر نیز انتقادات زیادی را به دنبال خود داشت؛ چرا که اکثر کارشناسان معتقد بودند که ایجاد محدودیت در سرعت اینترنت با تصویب مجلس ایجاد نشده که حالا هم با تصویب مجلس برداشته شود. با تمام انتقادات اما اکثر کاربران و فعالان این حوزه منتظر بودند تا مجلس بتواند کاری انجام دهد و این محدودیت چند ساله سرعت اینترنت برای کاربران خانگی را حذف کند و این درحالی است که بعد از ماه‌ها انتظار نمایندگان مجلس نیز اعلام کردند که این محدودیت برداشته نخواهد شد.
علی مطهری در خصوص این تصمیم می‌گوید: «هر چند طرح افزايش سرعت اينترنت در مجلس شوراي اسلامي تصويب نشد،اما در ماده46 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه كشور بر موضوع گسترش شبكه ملي اطلاعات يا اينترانت (اينترنت داخلي) تاكيد شده است. در واقع ما تصمیم گرفتیم به جای برداشتن سرعت اینترنت، پهنای باند مناسبی را برای کاربران ایجاد کنیم.» به گفته وی بر اساس ماده 46 قانون برنامه پنجم توسعه ،وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات مكلف است نسبت به توسعه شبكه ملي اطلاعات امن و پايدار با پهناي باند مناسب اقدام و با استفاده از توان و ظرفيت بخش غير دولتي، امكان دسترسي گسترده و پر سرعت را براي كليه كاربران اين شبكه فراهم كند.
مطهری در حالی از افزایش پهنای باند در برنامه پنجم توسعه سخن مي‌گوید که هر روز خبرهای گوناگونی از سوی شرکت ارتباطات زیرساخت مبنی بر افزایش پهنای باند کشور شنیده مي‌شود؛ ولی در عمل وضعیت هیچ تفاوتی با گذشته ندارد و کاربران همچنان با کاهش سرعت اینترنت و قطع و وصل‌هاي بی‌پایان مواجه هستند. رییس کمیته مخابرات مجلس شورای اسلامي‌ در خصوص این شرایط می‌گوید: «در حال حاضر شبکه اینترنت کشور در وضعیت مناسبی به سر مي‌برد و اگر گاهی کاربران دچار مشکلاتی در اتصال به شبکه اینترنت مي‌شود شاید به خاطر اشکالاتی باشد که در سیستم سرویس‌دهندگان آنها ایجاد شده است.» وی در ادامه تاکید می‌کند که وزارت ارتباطات متعهد شده است که در طول برنامه پنجم توسعه به تمام وعده و برنامه‌هاي تعیین شده در این برنامه عمل کند تا بتوانیم پاسخگوی نیاز کاربران شبکه اینترنت
کشور باشیم.
اکثر کارشناسان و فعالان حوزه اینترنتی با بیان اینکه در ورود فناوری به کشور از دیگر کشورهای همسایه بسیار عقب هستیم، اعلام کرده بودند که با رفع این محدودیت‌ها و عرضه سرویس وایمکس در کشور بسیاری از مشکلات فعلی عقب‌ماندگی در بخش اینترنت و کاربردهای آن حل خواهد شد. اما حالا و با تغییر نگرش مجلسیان معلوم نیست که قرار است چه اتفاق دیگری در این حوزه رخ دهد.

روستای پيرسهراب؛ اينجا دانش آموزان کپر هم ندارند

دانش آموزان روستاي خوشمب پايين در دهستان پير سهراب چابهار زير يک درخت کهنسال کهير بدون ميز و نيمکت روي زمين نشسته و مشغول به تحصيل هستند.

کريم بخش يکي از معتمدان دهستان پير سهراب به خبرنگار ما گفت: کار زياد شده، اما متأسفانه در اين منطقه از نظر ساخت فضاي آموزشي اصلاً توجهي نشده و جاي سؤال است که آيا دانش آموزان روستاي خوشمب در پنج پايه سرانه ندارند، آيا مسؤولان شهرستان چابهار و استان نبايد سري به اين مدارس بزنند.
اين معتمد مي گويد: بهتر است که چنين مدارسي را آموزش و پرورش تعطيل کند، چون تحصيل در زير يک درخت کهير را نمي شود گفت که جاي تعليم و تربيت، چون در هنگام بارندگي باد و... بايد اين مدرسه تعطيل شود.
اين معتمد مي گويد: دانش آموزان آب خوردن و سرويس بهداشتي ندارند، هنگام تشنگي خانه به خانه مي روند، آب مي نوشند و دوباره سر کلاس درس حاضر مي شوند.
کريم بخش مي افزايد: اين در حالي است که مسؤولان در صدا و سيما اعلام داشتند که مدرسه کپري اصلاً در چابهار نداريم و طرح کپرزدايي از بين رفته است.
وي از اعتصام مدير کل آموزش و پرورش و مسؤولان ذي ربط شهرستان خواست که بازرساني به منطقه اعزام دارند تا مدارس کپري را از نزديک مورد بازديد قرار دهند.

30 دانش آموز روستاي دج دگارو در کپر

محمد محتاج زهي، رئيس شوراي اسلامي روستاهاي دج مي گويد: روستاي دج دگارو 40 خانوار جمعيت دارد که 30 دانش آموز در پنج پايه با دو معلم در کپر مشغول به تحصيل هستند.به گفته وي، دو اتاق به صورت رايگان در اختيار معلمان قرار داده ايم که يکي دفتر دبستان و ديگري محل بيتوته معلمان مي باشد. همچنين کريم بخش يکي از معتمدان دهستان پير سهراب مي گويد: دبستان پنج پايه شهيد محمدعلي آقايي در روستاي ترکاني از توابع دهستان پير سهراب که در اول انقلاب احداث شد، بدون در و پنجره مي باشد که به همت و تلاش مدير دبستان از پول سرانه به مبلغ 500 هزار تومان چند در و پنجره براي کلاسها خريداري شد که تا به حال نصب نشده است.به گفته وي، متأسفانه سقف چوبي دبستان به طور کلي خراب شده و از داخل کلاسها آسمان ديده مي شود.کريم بخش معتمد روستا و محمد محتاج زهي رئيس شوراي اسلامي دج ها از مسؤولان خواستند براي رفع اين مسايل و مشکلات چاره انديشي کنند.

بی خبری از هنرمند خوزستانی بازداشت شده در ٢۵ بهمن

بنا به گزارش منابع خبری جرس، سعید غلامحسین پور، هنرمند خوزستانی، نقاش و نوازنده تار، از بازداشت شدگان روز ٢۵ بهمن ماه تهران می باشد که نامش در هیچ کدام از لیست های مطرح شده توسط دفتر دادستانی ذکر نشده است.
بر اساس این گزارش، این هنرمند ایرانی، عصر روز دوشنبه ٢۵ بهمن ماه در خیابان انقلاب پس از ضرب و شتم، بازداشت شده و بنا به گزارش شاهدان، نیروهای ضد شورش هنگام مواجهه با وی، با قنداق تفنگ خود سر او را شکسته و سپس ساز همراه وی را نیز خرد کردند.
گفتنی است سعید غلامحسین پور تاکنون سابقه برگزاری ٢۶ نمایشگاه نقاشی و کنسرت های متعددی در ایران و خارج از ایران، برای معرفی موسیقی فولکوریک جنوبی را در کارنامه خود دارد.
هنوز محل نگهداری، وضعیت جسمی و روحی وی و همچنین سرنوشت وی نامشخص می باشد.

یکم اسفند؛ فراخوان همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر

فراخوان بخش شهرستانهای همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر به شرکت در تجمع یکم اسفند

به نام آزادی

تظاهرات 25 بهمن حماسه ای مانند تظاهرات عاشورای 88 بود.جوانان دلیر و آزادیخواه ایران بار دیگر به حکومت اسلامی ثابت نمودند که با زندان،شکنجه و اعدام هرگز نمی توانند مانع فوران آتشفشان خشم مردم ایران شوند. این تظاهرات به خوبی نشان داد که جنبش هنوز زنده است و مردم همچنان بر خواسته های سیاسی خود تاکید می ورزند.
آنچه که در این میان باعث تاسف و شگفتی بود به شهادت رساندن دو تن از رشیدترین فرزندان این مرز و بوم،صانع ژاله و محمد مختاری بود که دژخیمان پس از به شهادت رساندن صانع ژاله برای سرپوش گذاشتن بر جنایات خویش او را بسیجی نامیدند! کارت بسیج پس از مرگ به چه کاری می آید!؟ بیش از این بر طبل رسوایی خویش نکوبید.
ما یکم اسفند می آییم، برای باز پس گیری میهن، برای پس گرفتن خون هم میهنانمان، برای رهایی ایران از اشغال شبه نظامیان.
هم میهنان همبستگی رمز پیروزی ماست و تنها با استمرار این مبارزه می توان به سقوط دیکتاتوری نزدیک شد.ما در کنار مردم آزادیخواه ایران بخصوص مردم ستم دیده کردستان ایستاده ایم.در اعتراض به کشته شدن صانع ژاله و محمد مختاری دو شهید سرافراز جنبش آزادیخواهی مردم ایران از هم میهنان می خواهیم در روز یکم اسفند با تجمع اعتراضی در میادین اصلی شهر و اعتصاب سراسری پاسخی قاطع به ضحاک بدهند.
خدایا ایستاده مردن را نصیبم کن که از نشسته زیستن در ذلت خسته ام.
شهید محمد مختاری

زنده باد آزادی- برقرار باد سکولار دموکراسی- پاینده ایران

همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر- بخش شهرستانها
30/11/89 خورشیدی

عفو بین الملل: نیروهای امنیتی مسئول مرگ دو دانشجو

عفو بین الملل خواستار آزادی دانشجویان شده و نیروهای امنیتی را مسئول مرگ دو دانشجو دانست
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: سازمان عفو بین‌الملل با صدور اطلاعیه‌ای ضمن ارائه گزارشی از دانشجویان بازداشت شده، از همه اعضای خود خواست برای آزادی آن‌ها با مقامات جمهوری اسلامی تماس بگیرند. در بیانیه عفو بین‌الملل آمده است: بسیاری از تظاهرکنندگان روز 25 بهمن از جمله سه دانشجو به نام‌های رامتین مقدادی، سعید سکاکیان و سیروس زارع زاده در روز 25 بهمن در جریان تظاهرات خیابانی که در سراسر ایران در حمایت از مردم مصر و تونس، با فراخوان رهبران مخالف دولت میر حسین موسوی و مهدی کروبی، انجام گرفت دستگیر شده‌اند.

  به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، سازمان عفو بین‌الملل با ذکر این موضوع که محل بازداشت بیشتر دستگیرشدگان نا معلوم است، سه تن از دانشجوی بازداشت شده را این چنین معرفی کرده است. رامتین مقدادی دانش آموز 17 ساله در جریان حضور در تظاهراتی در شهر بابل در شمال ایران دستگیر شده است. او در شاخه جوانان کمپین انتخاباتی میر حسین موسوی فعالیت کرده بود. سعید سکاکیان دانشجوی دانشگاه بین‌المللی قزوین در تظاهرات تهران دستگیر شده است. او پیش‌تر نیز در 7 دسامبر 2009 در روز دانشجو دستگیر و به اتهام تبلیغ علیه نظام به چهار ماه حبس تعلیقی محکوم و از دانشگاه اخراج شد. سیروس زارع زاده دانشجوی 22 ساله در میدان هفت تیر توسط بسیج دستگیر شده است. نیروهای نظامی بسیج مسئول بسیاری از موارد نقض حقوق بشر در ایران در سال 2009 هستند. بر اساس این اطلاعیه، دانشجویان دیگری قبل و بعد از تظاهرات 25 بهمن بازداشت شده‌اند که از جمله می‌توان به دستگیری 16 دانشجوی دانشگاه شریف اشاره کرد.

سازمان عفو بین‌الملل در پایان به کشته شدن دست کم دو نفر در تظاهرات با شلیک مستقیم اسلحه اشاره می‌کند و می‌نویسد مقامات جمهوری اسلامی یک گروه غیرقانونی را مسئول کشته شدن دو مرد جوان دانسته‌اند که این موضوع می‌تواند به صدور حکم اعدام برای تعدادی از تظاهرکنندگان به بهانه دست داشتن در مرگ این دو منجر شود. شاهدان عینی می‌گویند تیراندازی آن روز از سمت نیروهای امنیتی انجام گرفته است. سازمان عفو بین‌الملل می‌افزاید که تعدادی نیز در دیگر شهرهای ایران دستگیر شده‌اند و در تهران نیز دستگیری‌های دیگری در جریان مراسم تشییع جنازه یکی از کشته شدگان گزارش شده است.

دعوت دانشجویان برای بزرگداشت جان باختگان ۲۵ بهمن

جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت تهران با انتشار بیانیه ای از دانشجویان و هموطنان برای راهپیمایی روز اول اسفند دعوت کردند.

به گزارش دانشجو نیوز، پس از شهادت حداقل دو تن از دانشجویان در تظاهرات ۲۵ بهمن ماه در تهران گروههای دانشجویی و سیاسی از دانشجویان و هموطنان برای برگزاری مراسم هفتم صانع ژاله و محمد مختاری در روز اول اسفند ماه دعوت به عمل آوردند.

در همین راستا جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت نیز با انتشار بیانیه ای نوشته اند: "آنچه مبرهن است اگر امروز سکوت کنیم فردا چاره ای جز تن دادن به ظلم و ستم نخواهیم داشت." در این بیانیه همچنین از دانشجویان و هموطنان خواسته شده است تا با حضور خود "به اقتدار طلبان نشان دهند هنوز به آرمان های سبز خود ایمان داشته و نمی گذارند خون امثال صانع ها و محمدها توسط صاحبان قدرت پایمال و مصادره شود."

متن این بیانیه به شرح زیر است:

آنچه این روزها بر ما می رود بازتاب ظلمی است که سالهاست بر ما روا داشته اند. بیست و پنجم بهمن عده ی کثیری از هموطنان جهت فریاد کردن حقوق پایمال شده ی خود به خیابان ها رفتند و در پی آن با چماق و گلوله بدرقه شدند.

دو دانشجوی بی گناه به ضرب گلوله ی نیروهای امنیتی به شهادت رسیدند و از پس آن پیکر پاکشان بر شانه های قاتلانشان رفت.

شهید اول صانع ژاله ابتدا با ادعای کذب صاحبان قدرت به بسیجی بودن نائل شد و سپس با تهمت ناروای جاسوسی برای سرویس های امنیتی روبرو شد. حال آنکه اگر نگاهی مختصر به سابقه ی فعالیت های این شهید بیندازید از نزدیکی او به مرحوم منتظری و میر حسین موسوی آگاه خواهید شد. شهید دوم محمد مختاری، کسی که در مراسیم تشییع جنازه اش، مادر و پدرش حق حمل تابوت او را نداشتند و مشتی مزدور او را به آرامگاه ابدی اش هدایت کردند.

صاحبان قدرت آنقدر در دروغ غرق شده اند که حتی نگاهی به صفحه ی فیس بوک این شهید نینداختند تا پوستر تبلیغات تظاهرات ۲۵ بهمن را ببینند و بخوانند که او از خدا خواسته ایستاده مردن را نصیب او کند.

دانشجویان داغدیده ی علم و صنعت
یاران دبستانی کیانوش آسا

آنچه شما دیده اید و داغی که در سینه هایتان دارید این روزها به دانشگاههای دیگر سرایت کرده است. دانشجویان را به شهادت می رسانند و آنگاه با دروغ و تزویر سعی در قلب کردن حقیقت دارند.

مشتی وکیل الدوله شعار اعدام کروبی و موسوی سر می دهند و عده ای جیره بگیر در پی آن به شهدای سبز توهین می کنند.

آنچه مبرهن است اگر امروز سکوت کنیم فردا چاره ای جز تن دادن به ظلم و ستم نخواهیم داشت.

از شما می خواهیم همچون همیشه برای پاسداشت خون شهیدان راه حق به خصوص دو شهید ۲۵ بهمن جهت بزرگداشت آن ها روز یکشنبه یک اسفند ساعت ۳ بعد از ظهر در خیابان ها حضور پیدا کرده و به تشنگان قدرت نشان دهید حق را نمی شود با چماق و گلوله پنهان کرد.

از هموطنانمان نیز می خواهیم در این روز هم گام با دانشجویان داغدیده، به اقتدار طلبان نشان دهند هنوز به آرمان های سبز خود ایمان داشته و نمی گذارند خون امثال صانع ها و محمدها توسط صاحبان قدرت پایمال و مصادره شود.

مدیریت بحران روی شانه های بحران

حُکومت جمهوری اسلامی به آشوب کشیده شده است. نهادها، اُرگانها، رهبران و پایوران "نظام" فعالیت عادی خود را مُتوقف ساخته اند تا همچون گوسفندان رمیده، اینجا و آنجا گرد هم حلقه زنند و هیاهوی کر کُننده ای را سر بدهند که مفهوم ترین بانگ آن، اختلاف بر سر چگونگی برخورد با آقایان موسوی و کروبی است. در حقیقت اما موضوع اصلی را این تشکیل نمی دهد و زیر جنجال کر کُننده، آهنگی که مجموع صداها می نوازد به خوبی به گوش می رسد و این چیزی جُز صدای از هم پاشیده شدن استراتژی مُدیریت بُحران و انتقال ضربه ناشی از آن به دستگاه مُجری اش نیست.

به ظاهر آنچه که دستگاه قُدرت را به یک توده ی آنارشیک و اجزای آن را به عناصُر از گله رها شده بدل ساخته، چندگانگی بر سر روش ساکت کردن نخُست وزیر و رییس مجلس پیشین است.

فراکسیون نظامی – امنیتی دولت با به راه انداختن دستجات و گروه های فشار و پُشتیبانی توپخانه ای صدا و سیما، ریسمان "اعدام موسوی و کروبی" را به گردن ولی فقیه و دستگاه های رسمی مانند مجلس و قُوه قضاییه افکنده و "یکسره کردن کار" با یا بدون آنها را طلب و تبلیغ می کند.

در سوی دیگر، راست سُنتی تاکید دارد که "مصلحت نظام" در خاموش ساختن سفید این دو است و برخورد تُند با پیامدهای خطرناکی همراه خواهد بود. در این راستا، خط مزبور، رُقبا را به تعیین "مصلحت نظام" از سوی "رهبر" توجُه می دهد و مُصرانه خواهان "اطاعت" آنها از رویکرد رسمی است.

سرچشمه هر دوی این مواضع، منافع ویژه و جُداگانه حاملانش است؛ اولی روی ناتوانی مُشترک باند ولایت در سرکوب جُنبش اجتماعی مانور می دهد تا پیچ کُشتار در پایین و حذف در بالا را به سمت فزون بچرخاند و دیگری، نگران از پیامدهای این شکست و هراس از گامهای بعدی مُخالفان و مُعترضان، به هیچ عُنوان مایل نیست به این بهانه زیر ساطور جراحی شُرکای چکمه پوش و شلاق به دست اش قرار بگیرد.  

فاکتوری که تضاد دو طرف را ژرفش می بخشد - و آنگونه که به خوبی مُشاهده پذیر است - به کفن پوشی خیابانی و عربده کشی مجلسی فرا می کشد، آگاهی مُتقابل از بُن بست در مُدیریت بُحران و به بیان بهتر، به گروگان راه حلهای خود درآمدن است. "نظام" پس از یک سال سرکوب بی امان جامعه، تزریق "میکروب" اُمیدواری به نیروهای خود و پهن کردن فرش قرمز "خس و خاشاک" برای آنها، در برابر خیزش دوباره جُنبش علیه خود قرار گرفته و این در حالی است که تمام موجودی حسابش را برای جلوگیری از نازل شدن چنین وضعیتی هزینه کرده است.

از این زاویه، پیشنهاد باند نظامی – امنیتی برای برون رفت از بُن بست، چه به دلیل ارزیابی ذهنی از شرایط عُمومی حُکومت و نیروهایی که می تواند به خدمت بگیرد و چه به خاطر ریسکهایی که تصور روشنی از دامنه و پیامدهای آن ندارد، چیزی بیشتر از یک ماجراجویی و دعوت به خودکُشی دسته جمعی نیست. این واقعیت را زود تر از همه، ژنرالهای آن در می یابند.

از سوی دیگر، راست سُنتی افزوده بر شمشیر زدن با یک دست در میدان بقای خود، با دست دیگر باید مانع اجرای سناریویی گردد که گاری "نظام" را "بدون تُرمُز" به سمت دیوار بتونی جامعه می راند و در اصل حتی کشمکش بر سر منافع را نیز از موضوعیت خارج می سازد.


تنها راه حل واقعی، هم برای این نیرو و هم برای مُخالفان خودکُشی در فراکسیون نظامی -امنیتی، کوتاه کردن دست ماجراجویان از اهرمهای تاثیرگُذاری و نوشاندن جام زهر کناره گیری به آقای خامنه ای است.

جُنبش اجتماعی نمی تواند و نباید تماشاچی این کشاکش باشد چرا که موقعیت لرزانی که حُکومت در آن به سر می برد، نتیجه ی تعرُض جُنبش به آن، به ویژه در 25 بهمن است. ضربه های سلسله وار و قُدرتمند، سفر رژیم ولایت فقیه روی شانه های بُحران را به انتها خواهد رساند.