۱۳۹۱ بهمن ۱۶, دوشنبه

كنفرانس در پارلمان انگلستان در دفاع از حقوق مجاهدان اشرف و ليبرتي، افشاي فريبكاري و عملكرد مغرضانه كوبلر


سخنرانيهاي نمايندگان دومجلس عوام و اعيان و طاهر بومدرا
كنفرانس در پارلمان انگلستان
سخنرانيهاي برجسته ترين نمايندگان از دو مجلس عوام و اعيان - 29 ژانويه2013
ضرورت تغيير دموكراتيك در ايران و به رسميت شناختن مقاومت - دفاع از حقوق مجاهدان اشرفي درليبرتي - محكوميت نقش جانبدارانه مارتين كوبلر
طاهر بومدرا ، رئيس پيشين حقوق بشر يونامي و  نماينده ويژه دبيركل براي اشرف:
آقاي رئيس بسيار متشكرم، نمايندگان پارلماني كه مادر تمامي پارلمانهاست، خانم ها و آقايان، من از دفتر امور حقوقي سازمان ملل متحد نامه اي دريافت كردم كه مرا تهديد مي كرد.  تلاش مي كنند مرا ساكت كنند. زيرا چيزي را كه مي گويم به گوش آنها فرو نمي رود. اين آزار دهنده است. اما من به دفتر امورحقوقي سازمان ملل متحد جواب دادم كه من روي منشور سازمان ملل متحد قاطعانه و محكم مي ايستم. شايد آنها بتوانند مرا بخاطر نقض بعضي از قوانين يا روندها ببخشند اما من قوانين و احكام را نقض نمي كنم. من اساس و اصول بنيادين سازمان ملل را نقض نمي كنم، من از اصول مباني سازمان ملل متحد  حمايت مي كنم و بر آنها مي ايستم.
اكنون، در برابر كساني كه قبلا حرفهايم را نشنيده اند شهادت مي دهم. من رئيس دفتر حقوق بشر يونامي در عراق و همچنين مشاور كوبلر نماينده ويژه دبيركل بودم. من در آن موقعيت مسئول پرونده اشرف بودم و بگذاريد به شما بگويم من قوانين محرمانه بودن سازمان ملل متحد را نقض نخواهم كرد. اين اسناد قبلا در دسترس عموم قرار داده شده اند.
قسمت هايي از مقاله اي كه در هفته نامه ساندي تلگراف درباره كميسارياي عالي پناهندگان منتشر شده مي گويد كه از نقطه نظر تكنيكي كميسارياي عالي پناهندگان نمي تواند گواهي كند يا تأييد كند كه مكان،  مورد نظر، يعني كمپ ليبرتي، برطبق بسياري استانداردهاي كنوني مكتوب شده، استانداردهاي انساندوستانه را برآورده نمي كند و معني آن اين است كه  كميسارياي عالي پناهندگان، سازمان بهداشت جهاني و ...، آن را مكتوب كرده اند. اين سندي است كه من  در مورد آن شهادت مي دهم. اين توسط فردي انجام شد كه با پول مالياتهاي شما استخدام شده بود. او استخدام شد، او در اتيوپي كار مي كرد. او را با پول مالياتهاي شما به بغداد آورند و او قرار بود وضعيت را از نزديك ارزيابي كند و تأييد كند يا نكند كه آيا كمپ ليبرتي استانداردهاي بين المللي را برآورده مي كند يا نمي كند.
ما او را در دسامبر استخدام كرديم و او براي دو هفته كار كرد. او در كمپ ليبرتي با من ملاقات كرد و قبلا من بارها از آنجا ديدن كرده بودم و قبلا گزارش كرده بودم كه كمپ ليبرتي استانداردهاي بين المللي را برآورده نمي كند. اول از همه اينكه كلا سئوالي كه از اين كارشناس شد يك سئوال گمراه كننده بود. از او سئوال شد كه آيا كمپ ليبرتي مي تواند با كمپ هاي پناهندگي در اتيوپي مقايسه شود. اين مطلقا غلط و خارج از دستور است. بحث درباره جمعيتي است كه بطور بسيار سازمانيافته در شهر اشرف زندگي مي كنند و  دارند به زور آنها را  از آنجا بيرون مي كنند و به يك پايگاه نظامي سابق كه به كلي ويران و غارت شده مي برند.
من به رهبري يونامي گفتم كه اين غيرقابل قبول است، با اين وجود آنها براي اثبات اينكه من اشتباه مي كنم اين كارشناس را آورند. اين كارشناس آورده شده بود تا كه آن را تصديق و تأييد كند و نه چيز ديگر. از روزيكه رسيد به او گفته شد به اينجا آمديد تا تصديق كنيد. من با او به كمپ ليبرتي رفتم، او بسياري چيزها را ديد، او گزارش كرد كه او نمي تواند تأييد كند. كوبلر به شدت عصباني شد! كوبلر به او گفت ما از تو مي خواهيم تأييد كني ولي او نپذيرفت. پس از ملاقات ساعت 4 در 18 دسامبر 2012، پس از اين ملاقات در دفتر، من با مارتين زيرن  كارشناس پناهگاه  از سوئيس، به دفتر من رفتيم كه در آنجا او تعادلش را از دست داد و افتاد، او بخاطر فشار تعادلش را از دست داد. من هرگز انتظار آن را نداشت، و با اين وجود او تأييد نكرد (گواهي نداد). يك هفته بعد كوبلر تصميم گرفت خودش گواهي بدهد (تأييد كند).
شما بيانيه مطبوعاتي او در 31 ژانويه 2012 را ديده ايد كه در آن وي گفت كميسار عالي پناهندگان سازمان ملل و دفتر حقوق بشر سازمان ملل اكنون تأييد كرده اند كه زيربنا و تأسيسات در كمپ ليبرتي مطابق با استانداردهاي انساندوستانه بين المللي است كه در يادداشت تفاهم آمده بود. اين بسيار قابل توجه است كه اين بيانيه به يادداشت تفاهم اشاره مي كند نه به جزوات كميسارياي عالي پناهندگان. چيزي كه در يادداشت تفاهم آمده، ماده 7 در يادداشت تفاهم، گفت كه عراق هرگونه نتيجه گيري كار  كميسارياي عالي پناهندگان را به رسميت نخواهد شناخت. بنابراين آنهاييكه با دقت متن را بخوانند و همچنين از سابقه امر اين سند كوبلر مطلع باشند، آنها درك خواهند كرد كه آن  گزارش بار ديگر سازمان ملل را گمراه مي كند و جامعه بين المللي را گمراه مي كند.
من واقعا شگفت زده شدم كه سازمان ملل، عليرغم اعلام خطرهاي مكرر من، عليرغم هشدارهاي متعدد من سكوت مي كند. من اين را در كنگره آمريكا گفتم  و در اين مجلس هم گفتم و با اين وجود هيچ كاري انجام نشده است تا حداقل چيزي را كه مي گويم تأييد شود. حداقل يك كميسيون مستقل تحقيق به اين اسناد نگاه كند. اينها گزارشها و اسناد كارشناس پناهگاه است و اينها  اسناد يونامي است. بگذاريد كسي به آنها نگاه كند و از هركسي كه جامعه جهاني را گمراه مي كند حسابرسي كند. از شما بسيار متشكرم.
استيو مك كيب نماينده پارلمان انگلستان:
ما همه ميدانيم كه چه چيزي در ايران درحال اتفاق افتادن است. ما ميدانيم كه آنها بدنبال چه چيزي هستند. ما ميدانيم كه آنها قادر به انجام چه كارهاي شرورانه، پليد و بيرحمانه اي هستند. اماكساني كه بايد اينرا بدانند رهبران و ديپلماتها در سازمان ملل و همچنين رهبران در سراسر جهان هستند كه  اصرار دارند با اين رژيم طوري رفتار كنند كه انگار يك دولت مشروع است، نه باند گانگسترهاي وحشي.
در ايران ما داريم رژيمي را مي بينيم  كه بصورت فعال و پيگير سعي ميكند مخالفان خود را حذف كند و مردم را بخاطر دين شان  ، بخاطر مليت و جنسيت شان ، مورد آزار و اذيت قرار ميدهد. اين رژيمي است كه يك هيأت مرگ را به كار گماشته بود تا به اعدام ها سرعت بخشد. اشتهاي رژيم براي خون و بربريت حد نمي شناسد. و همانطور كه همين الان از آقاي بومدرا شنيديم كمپ ليبرتي در عمل يك اردوگاه كار اجباري است و  انواع آزار و اذيت توسط مزدوران  عراقي و عوامل رژيم ايران بر ساكنان دلاور آن،  به درخواست رژيم ايران ، اعمال ميشود.  اين آنچيزي است كه در حال وقوع است ، واضح است و بيشتر مردم آنرا ميفهمند ولي نميدانم چرا سازمان ملل نمي فهمدزمان آن فرا رسيده است كه شوراي امنيت كاري را كه سازمان ملل مي بايست انجام بدهد ، انجام دهد و در قبال پرونده وحشتناك حقوق بشر رژيم ايران دست به عمل بزند. زمان آن فرا رسيده كه آنها درمقابل اذيت و آزار اعمال شده در كمپ ليبرتي كاري بكنند و زمان آن رسيده كه همه دولتهاي نجيب و مشروع و معقول و دمكراتيك به مردم ايران همان آزاديها و امكاناتي را كه خودمان از آن بهره مند هستيم براي مردم ايران قائل شوند و از طريق نامشروع اعلام كردن اين رژيم و فراخوان دادن به يك انتخابات آزاد و دمكراتيك در ايران.
لرد فريزر عضو برجسته مجلس اعيان دادستان پيشين اسكاتلند:
خانمها و آقايان به نظر ميرسد كه  نام كمپ ليبرتي به همان اندازه غير دقيق است كه ميتوانيد آن را تعريف كنيد. شما نمي توانيد جهنم را با بهشت خواندن به بهشت تبديل كنيد. جهنم ، جهنم باقي مي ماند و اين همان اتفاقي است كه در رابطه با كمپ ليبرتي افتاده است . اين كمپ به عنوان مامن آزادي تعريف شده ، اما در واقع يك زندان است و اين دقيقا همان چيزي است كه امروز بيش از يكبار به آن اشاره شده است . وقتي سازمان مجاهدين پذيرفت از كمپ اشرف به كمپ ليبرتي منتقل شود،  اين كار با بي ميلي و تعجب من روبه رو شد. اما بالاخره اين معامله يي بود با واسط گري سازمان ملل.  اما حتي براي يك لحظه باور نمي كنم كه آنچه كه اتفاق افتاد آنچيزي بود كه سازمان ملل آن را پيش بيني ميكرد كه 100 نفر درتلاش باشند تا اموالي را كه بر اساس قوانين بين  المللي متعلق به آنهاست، حفظ كنند. حقي كه به طور سيستماتيك توسط نيروها و مزدوران رژيم از آن محروم مانده اند.. در نهايت اين يك زندان است، اين دقيقا همان مشخصه كمپ ليبرتي است . اين يك زندان است. همه فكر ميكردند- تا آنجا كه ميدانم-  كه براي يك دوره موقت به آنجا ميروند تا به نقاط مختلف دنيا منتقل شوند. اما آنها بطور سيستماتيك مورد بد رفتاري قرار ميگيرند و ما بايد نارضايتي مان را نسبت به آن ابراز  كنيم . متاسفانه بايد بگويم كه آقاي بومدرا كاملا درست ميگويد كوبلر كاملا خريده شده و ما در مي يابيم كه ساكنان اصلا پاسخ صادقانه اي در رابطه با وضعيت كمپ ليبرتي، دريافت نمي كنند  كمپ ليبرتي اصلا آن چيزي كه بايد باشد نيست. بنابراين آرزوي من اين  است و با  اين جمله نتيجه گيري ميكنم كه اميدوارم - اين محتاطانه تر است- كه آنچه من خواستارش هستم و در روياهايم مي بينم اين است كه مردم معمولي ايران بتوانند عدالت معمول را در كشورشان داشته باشند. بعد از آن ما ميتوانيم توجهاتمان را به سمت ملاهاي ديوانه معطوف كنيم و بتوانيم آنها را دستگير و براي باقيمانده عمرطبيعي شان به يك استراحتگاه  پرت  از جامعه بفرستيم. متشكرم
باب بلكمن ، نماينده پارلمان انگلستان:
از شما آقاي رئيس تشكر مي كنم .اين بسيار روشن است كه بيش از يكصد هزار نفر توسط ملاها طي سه دهه گذشته اعدام شده اند، تنها به اين دليل كه آنها عليه رژيم بودند. غرب ديگر نمي تواند در حاليكه اين اتفاقات مي افتد در كنار بايستد. روشن است كه ما بايد به سازمان مجاهدين خلق ايران بعنوان سازماني كه نه تنها نشان مي دهد چه اتفاقي دارد در ايران رخ مي دهد بلكه يك جنبش مردمي را براي تغيير و براي دمكراسي و آزادي در ايران نمايندگي مي كند. گوش كنيم بسيار مهم است كه ما به آن پيام گوش دهيم و  همانطور كه لرد شريف مگينس, خطاب به وزارت خارجه و مشرك المنافع گفت، بايد به آن پيام صريح و روشن گوش دهند.
اكنون پيامي كه بيش از همه ملاها از آن مي ترسند، چيزيست كه توسط خانم مريم رجوي نمايندگي مي شود. اكنون شوراي ملي مقاومت ايران، ائتلاف بزرگي كه مجاهدين خلق ايران يك عضو فعال آن مي باشد پيام قويي دارد كه سازمان ملل و بقيه جهان بايد به آن گوش دهد.
ما مي خواهيم ببنيم كه اسد از سوريه بيرون رانده شود، ما مي خواهيم ببينيم رژيم ايران از تجهيز اسد دست برمي دارد اين يعني كه امروز يك پيام اميد مي تواند داده شود، كه تغيير بوجود خواهد آمد، تنها سئوال اينست كه كي. اين يك پيام دمكراسي و آزادي بيان خواهد بود و اينكه تغيير خواهد آمد. ... واقعيت اينست كه اين بسته به ماست كه مطمئن شويم آن تغيير محقق شود
و ما بايد مقاومت ايران را بعنوان يك دولت در تبعيد برسميت بشناسيم كه آماده بدست گرفتن اوضاع است و اينكه اين يك آلترناتيو است، يك آلترناتيو مناسب براي رژيم شرور كنوني. اكنون ما بايد بصراحت بگوييم اين شرايط غيرقابل قبول هستند چنانچه درمورد كمپ ليبرتي شنيديم و ما بايد صراحتا آن را يك كمپ پناهندگي اعلان كنيم اين واقعا يك ضربه اساسي به رژيم شرور حاكم بر ايران خواهد بود. اكنون، كاملا روشن است كه تحريمها شروع به تأثير گذاشتن روي رژيم ايران كرده اند اما تحريمها كافي نيست. ما بايد اقدامات محكم و مصمم انجام دهيم تا مطمئن شويم ملاها و رژيم كنوني در ايران بفهمد كه اكنون طولي نخواهد كشيد كه آنها كنار زده شوند.
از تعهد شما بسيار متشكرم.
بگذاريد يك ايران آزاد بسازيم.
مارك ويليامز نماينده پارلمان انگلستان :
اين يک افتخار بزرگي است  و بسيار مايه مسرت است که اين جا هستم و  از اميدهايمان سخن ميگوييم و ارزو هايمان براي يك ايران آزاد و دموکراتيک . آزاد از سرکوب و شکنجه و اعدام ، ايراني که مردم بتوانند بدون ترس نظرات خود را بيان کنند يک ايران که مردمش بتوانند دولتشان را در يك انتخاب آزاد و منصفانه انتخاب كنند و در صلح  با همسايگان و بقيه دنيا زندگي كنند. و  همانگونه كه پيش از  اين شنيديم ، منابع اش ، منابع غني اش پاسخگوي نيازهاي مردم باشد و نه نيازهاي رژيمي سركوبگر كه صدور  تروريسم ميكند.
همانطور که امروز مي شنويم و بارها وبارها خواهيم شنيد ، بحث برسر مردم ايران و در رابطه با امنيت جهان است و سلامت مردم اين كشور و براي تمامي نسلسها و نسلهاي آينده. بخاطر تهديد جهاني كه رژيم  ايران آن را نمايندگي ميكند ، صدور تروريسم و پيگيري تكنولوژي اتمي.
من مي خواهم يک افسانه اي را باطل کنم ، افسانه اي  که بعضي اوقات توسط مخالفان مان در جهان پخش مي شود. که به نحوي مي گويند مجاهدين، يک جنبش کوچک منزوي  است،  گاهي مي گويند يک سكت  است، يك كيش شخصيت است. من مي گويم جنبشهاي انگيزاننده نيازمند رهبران انگيزاننده نيز هستند و خانم مريم رجوي اين رهبر انگيزاننده است.
دهها هزار تبعيدي كه  از كشورشان بيرون رانده شده اند، كساني كه به وطنشان علاقمند هستند نمايندگان مردم در اينجا  هستند. اگر بازوان مجاهدين به قلوب هريك از آحاد جامعه ايران راه نداشت ، چگونه است كه همه  اين را قبول دارند كه اين مجاهدين بودند كه جهان را نسبت به كار غني سازي اتمي رژيم ايران كه جهان را نگران كرده و درمورد ساخت بمب اتمي، هوشيار ساختند.
بايد اينرا برسميت بشناسيم كه اين يك جنبش مشروع است، نماينده مشروع مقاومت مردم ايران است
ما همچنين اينجا هستيم كه به حدود صد نفري كه در اشرف هستند درود بفرستيم و به تعداد خيلي بيشتري كه در كمپ ليبرتي هستند درود ميفرستيم. آنها نشان دهنده عزم راسخ مردم ايران براي تغيير دمكراتيك هستند. اين باعث شرمساري خيلي از ما و قطعا دولت ماست كه حفاظتهاي لازم را براي آنها بعنوان پناهندگان واقعي فراهم نكرده ايم اين باعث شرمساري دنياي متمدن است كه مالكي اجازه پيدا كرد دلالي رژيم ايران را انجام دهد. اين مايه شرمساري است كه مارتين كوبلر، همانگونه كه شنيديم ، بعد از افشاگريها ، سر جاي خودش است ،  او حد اقل صلاحيت نمايندگي ارزش هاي سازمان ملل را ندارد و ما بسيار خوشوقتيم كه آقاي بومدرا اينجا هستند تا دوباره بما بگويند و روي قسمت هاي تاريك معاملات بين سازمان ملل و دولت عراق نور افشاني كنند.
ما نيازمنديم كه اين پيام را به همكارانمان و هم رزمانمان در اشرف و ليبرتي برسانيم ، ما به شما افتخار ميكنيم شما سمبل هاي شجاعي براي همه ما هستنيد و ما هر آنچه كه بتوانيم انجام خواهيم تا از رنج وفشاري كه تحمل ميكنيد بكاهيم و شرايط زندگي را بهتر كنيم. پايداري شما به ما اميد ميدهد و ما را تشويق ميكند كه با چنين پيشتازاني ايران مطمئنا آزاد خواهد شد و ما يك روز در تهران ، در زمان حيات من ، زودتر و نه ديرتر براي جشن دمكراسي و يك جمهوري دموكراتيك واقعي جمع خواهيم شد.
مارگارت اوون وكيل برجسته حقوق بشر درانگلستان:
من يک متن سخنراني دارم ولي نمي خواهم از روي آن بخوانم چون بيشتر نکات عنوان شده است براي همين  ميخواهم فقط تاکيد کنم  خانم مريم رجوي مانند نشانه اي از نور است براي همه زنان ايراني که در ايران  زجر ميکشند، شکنجه هاي باور نکردني را متحمل مي شوند و در ملاء عام اعدام مي شوند و نمونه هاي بسيار بد ديگري که در ايران جريان دارد. و فراموش نکنيد که تقريبا نصف جمعيت در کمپ ليبرتي که چه اسم مسخره اي هم براي اين كمپ گذاشته اند، زن هستند که سختي و وحشت غير قابل باوري را در اين محل کثيف تحمل مي کنند که همگان شنيدند گل و لجن در خيابان هايش وجود دارد و تازه اين افراد که در اشرف بوده اند و بعدا به کمپ ليبرتي اورده شدند طبق کنوانسيون چهارم ژنو افراد حفاظت شده بوده اند. پس خيلي شرم آور است که ما در چنين جامعه بي اخلاقي زندگي مي کنيم که رهبران ما و مسئولين در كميسارياي عالي  پناهندگان و يونامي خودشون غير اخلاقي باشند يا من به جرأت مي گويم اين افراد بي اندازه ترسو هستندو البته ما مي دانيم و يک واقعيت است که عراق توسط رژيم ايران کنترل مي شود. و مي دانيم در مورد ان حملاتي به اشرف و عليه ساکنانش به وقوع پيوست که از قبل ساکنان از كلماتي كه در بلند گو ها استفاده مي شد متوجه شده بودند انها کي هستند و  از طرف رژيم ايران امده بودند.  و به ياد داشته باشيد كه من براي حقوق زنان و موقعيت زنان فعاليت بسيار کردم و مي دانيد اين زنان خارق العاده اشرف بودند که سعي کردند که از کمپ حفاظت کنند  و همان ها بوند که زخمي و کشته شدند. که در واقع رژيم ايران بود که حمله به کمپ کرده بود. بنابراين ما بايد شوراي ملي مقاومت ايران و مجاهدين خلق ايران و خانم مريم رجوي را به عنوان نماينده مردم ايران به رسميت بشناسيم همان طور که ديگر سخنرانان به اين موضوع تاکيد کردند.خانم رجوي يک زن فوق العاده است که في الواقع تمام احترام و عشق و تشويق ما  براي پايداريشان در اين راه در اين مبارزه در برابر رژيم دهشتناک ايران  به ايشان تعلق دارد بايد به رژيم ايران بفهمانيم که روزي مي رسد که بايد با عدالت رو به رو شوي و انها بايد به خاطر اين جنايات که مرتکب شده اند باز خواست شوند.
خيلي ممنون و متشکرم
كري پولارد،  نماينده  پيشين پارلمان انگلستان:
رژيم ايران يك رژيم خونخوار است. هيچ شكي در  اين مورد وجود ندارد. آنها مردم خودشان را كشتار مي كنند، آنها را به قتل ميرسانند. مردم را بصورت گروهي به قتل ميرسانند . آنها هيچ رحمي در اين رابطه ندارند. آنها هيچ رحمي در كشتن افراد ديگر هم ندارند. در جهان امروز اين بزرگترين تهديد براي صلح جهاني است. هيچ ترديدي در اين مورد وجود ندارد. آنها به اين موضوع به عنوان يك وظيفه نگاه ميكنند كه كساني را كه هم عقيده با آنها  نيستند،  بكشند. اين انگيزه آنها ست . وقتي آنها نگراني درمورد  كشتار  مردم خودشان ندارند ، چرا بايد به كشتار ديگران اهميت بدهند؟ آنها معتقدند اين اراده خداست كه اين كار را  انجام دهند. اين چيزي است كه ما در حال مبارزه با آن  هستيم نه فقط براي آزادي مردم ايران كه خودش بسيار اهميت دارد، بلكه صلح جهاني را نيز شامل ميشود. ما بايد فعاليتهاي خودمان از طريق سازمان ملل را دو برابر كنيم.  همه به اين اذعان داشتند. و هر روند پارلماني كه لازم باشد را دنبال كنيم تا بتوانيم آزادي، صلح ، حق راي ، دموكراسي و امنيت را  به ايران و به ساير نقاط جهان بياوريم. زنده باد مر يم
جمله پاياني ديويد ايمس:
خانم ها و آقايان اين ( سخنراني )  برنامه ما را به پايان مي برد , من ميخواهم از تك تك شما تشكر كنم بخاطر اينكه وقت خود را گذاشته ايد كه امروز با ما در اينجا باشيد.

رزمندگان ارتش آزادي يك هليكوپتر نظاميان اسد در شهر طبقه در استان رقه را سرنگون كردند


رزمندگان ارتش آزادي سوريه همچنين در اين استان در يك عمليات غافگيرانه پايگاه نظاميان بشار اسد در سد بعث و پايگاه مَشلَب mashlab در شرق شهر رقه و پايگاه نجده  najde در داخل شهر را به كنترل خود آوردند. در اين سلسله عمليات گرادنهاي ارتش آزادي بدنبال  از پاي درآوردن نظاميان اسد در اين پايگاهها مقادير بسيار زيادي سلاح ومهمات به غنيمت گرفتند.
با به كنترل در آمدن اين پايگاهها بدست انقلابيون ، كنترل جاده شهر طبقه- رقه نيز  بدست رزمندگان ارتش آزادي افتاد .
رزمندگان ارتش آزادي در دمشق به  پايگاه نظاميان اسد در مركز پايتخت تهاجم كردند و آنرا به كنترل خود در آوردند.
در حومه دمشق كه بيش از نيمي از اين منطقه، در كنترل رزمندگان ارتش آزادي است در گيريهاي شديدي بين انقلابيون سوري با نظاميان اسد  در شهرهاي عربينarbin  و حران العواميد  haran al avamid  و اطراف اداره پشتيباني نظاميان اسد ادامه دارد.
در شهر مقاوم داريا در حومه دمشق رزمندگان ارتش آزادي در يك نبرد حماسي حمله  نظاميان اسد براي ورود به اين شهر را در هم شكستند و خسارات بسيار سنگيني به نظاميان اسد وارد كردند.
در دير الزور رزمندگان ارتش آزادي مقر لشگر موشكي نظاميان اسد در اين استان را به محاصره در آورده و با خمپاره و موشك آنرا هدف قرار دادند.
از سوي ديگر رزمندگان ارتش آزادي در همين استان به يك ستون  حامل مهمات براي نظاميان اسد تهاجم كردند و با از پاي درآوردن آنها مهمات و خودروهاي آنرا به غنيمت گرفتند .

فیلم، آخرین صحنه از درگیری دیروز لاریجانی و احمدی نژاد

در این لحظه احمدی نژاد درخواست پاسخگویی به صحبت های علی لاریجانی را دارد و زیر جایگاه رییس مجلس می رود، اما علی لاریجانی به او می گوید "شما حق صحبت ندارید! به سلامت"! و احمدی نژاد با قهر و با سرعت از مجلس خارج می شود... 
http://www.youtube.com/embed/3R4p8l8agng

سوریه؛ آزادی دو گروگان روس در ازای آزادی زندانیان

به گزارش خبرگزاری فرانسه از مسکو، وزارت امور خارجه روسيه با انتشار بيانيه اي از آزادي دو شهروند روس به گروگان گرفته شده توسط مخالفان سوری خبر داد.

آزادی این افراد طبق توافقی برای معاوضه آنها با شماری از زندانیان تحت نظر رژیم سوریه صورت گرفته است

به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از صداي روسيه، اين دو شهروند روس ساكن سوريه در اواسط ماه دسامبر سال 2012 توسط مخالفان مسلح سوري ربوده شده بودند. 

وزارت امور خارجه روسيه امروز با انتشار بيانيه اي اظهار داشت شهروندان ما هم اكنون در سفارت روسيه در دمشق به سر مي برند.

همچنين در خبرها آمده است كه "ماريو بلومو" يك شهروند ايتاليايي به گروگان گرفته شده نيز از سوي مخالفان رژیم اسد آزاد شده است. 

اين گروگان ها دسامبر سال گذشته ميلادي در شهرهاي "حمص" و "تارتوس" در حال سفر بوده اند.

اين سه گروگان رها شده به سفارت روسيه در دمشق منتقل شده اند و وضعيت جسماني آنان خوب اعلام شده است و سفارت روسيه گفته كه آنها در امنيت به سر مي برند. 

دعوا بر سر لحاف ملاست، نه سر دژخیم محبوب خامنه ای


منصور امان

سیرک دوره گرد "استیضاح"، این بار در وزارت کار خیمه خود را برپا کرد. همان نقش آفرینان شناخته شده و همان صحنه گرم کنهای دست به امضای همیشگی روی سن رفتند تا یک سناریوی تکراری را دوباره به نمایش درآورند و به عواید گیشه اُمید ببندند.

هر گاه سوژه تازه ترین استیضاح مجلس مُلاها را آقای سعید مُرتضوی، یک چهره - به بدنامی - انگُشت نما تشکیل نمی داد، معرکه ی گرفته شده نیز چندان ویژگی سرگرم کننده ای برای برانگیختن توجُه نمی داشت. اما از آنجا که این بازجو – قاضی به ظاهر برکنار شده به آیینه تمام نمایی از چگونگی پُشتیبانی همه جانبه "نظام" از قصابهای تحت امرش بدل گردیده، پرتاب شدن وی به مرکز یک درگیری درونی، اغلب با طرح و افشای نُکات جدیدی از فساد "نظام" و تبهکاری سازمان یافته آن علیه جامعه همراه است. 

در دور تازه، نوبت وزیر کار بخت برگشته، آقای عبدالرضا شیخ الاسلامی است که نه تنها به جای "خان" باید دراز می شد، بلکه در گرماگرم دفاع از خود نُکته دردسر سازی را نیز به میان آورد که بی تردید بدون پیامد برای او نخواهد ماند. وی در توجیه انتصاب یک مُتهم به قتل و تجاوز به عُنوان مُدیر عامل سازمان تامین اجتماعی توضیح داد: "بنده دوبار از آقای مُصلحی، وزیر اطلاعات، استعلام کردم که ایشان فرمودند، من پرونده را مُطالعه کردم و هیچ دلیلی برای رد صلاحیت آقای مُرتضوی وجود نداشت. بنابراین وزیر اطلاعات نظر مُثبتی به انتصاب ایشان داشت." 

کنار زدن این پرده از روی راز انتصاب "قاضی معزول" به شُغلهای نان و آب دار تر اگر چه برای تاباندن نور به چگونگی کوک شدن ماشین آدمکُشی و سرکوبی "نظام" مُفید است، اما برای استیضاح کنندگان آقای شیخ الاسلام که پیشینه جنایی مُتهم مزبور نقشی حداکثر در حد بهانه و دستاویز بازی می کند، در موضوع بحث نمی گُنجد. علت گذاشتن آقای مُرتضوی در سیبل هدف گیری، نُکته دیگری است که در این دور استیضاح با صراحت بیشتری به آن پرداخته شد.  

در همین رابطه یک نماینده مجلس، آقای محمد قسیم عُثمانی، روشن ساخته: "قرار گیری مُرتضوی در ریاست سازمان تامین اجتماعی که یک بُنگاه مالی است، شایبه هدایت منابع مالی این سازمان را به سمت ستادهای انتخاباتی کاندیدای مطلوب در ذهن مردُم تداعی می کند."

به همین گونه آقای توکلی، یک نماینده دیگر، یادآوری کرده: "سازمان تامین اجتماعی دارای 280 شرکت تولیدی و چند صد هزار میلیارد ثروت است و این دو ویژگی مُهم، این نهاد را به بُزُرگترین نهاد اجتماعی تبدیل کرده است که هم اکنون با نیمی از اقشار کشور سروکار دارد." 

افشاگری بسیار جالب توجُه آقای احمدی نژاد پیرامون باج خواهی یکی از برادران لاریجانی از سازمان تامین اجتماعی، تاکید دیگری بر لحاف مُلا به عُنوان موضوع اصلی دعواست.  

همان اندازه که "استیضاح" وزیران یا "سووال" از گُماشته ولی فقیه بر منصب ریاست جمهوری، ربطی به آیین و شیوه اداره کشور و صلاحیت اداره کنندگان ندارد، به همین میزان نیز به میان معرکه افکندن سر دژخیم محبوب آیت الله خامنه ای، آقای سعید مُرتضوی، ارتباطی با کارنامه ی خونین وی ندارد. اعمال او مورد تایید رسمی بالاترین اُرگانهای امنیتی جمهوری اسلامی است؛ مُشکلی اگر هست، ثروت کلان سازمان تامین اجتماعی است.  

۱۳۹۱ بهمن ۱۵, یکشنبه

اشتون از ایران خواست پیشنهاد تازه برای گفت‌وگوی اتمی را بپذیرد


دویچه وله  : مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، جمهوری اسلامی ایران را فراخواند پیشنهاد برای گفت‌وگوهای تازه اتمی را بپذیرد. وزیر امور خارجه آلمان نیز گفت که ایران با اعلام گسترش غنی‌سازی اورانیوم پیام اشتباهی به جهانیان می‌فرستد.

کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، که هم‌زمان سرپرستی گروه ۵+۱ را در مذاکرات بر سر مناقشه اتمی با ایران برعهده دارد، از مقام‌های ایران خواست پیشنهادهای تازه برای انجام مذاکرات اتمی را بپذیرند.

خانم اشتون روز شنبه (۲ فوریه/۱۴ بهمن) در کنفرانس امنیتی مونیخ، خطاب به رهبری جمهوری اسلامی گفت: «الان شما باید واکنش نشان دهید.»
گزارش خبرگزاری فرانسه، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا افزود که "هرگز" نباید از تلاش برای یافتن یک راه‌حل در مناقشه اتمی ایران دست کشید.

از نظر وی، فشارهای سیاسی و اقتصادی، ایران را در مورد اهمیت گفت‌وگوهای تازه آگاه خواهد ساخت.

روز پنجشنبه (۳۱ ژانویه/۱۲ بهمن) اعلام شد که جمهوری اسلامی قصد دارد در تأسیسات نطنز سانتریفوژهای توانمندتری برای غنی‌سازی اورانیوم نصب کند.

مقام‌‌های ایران در نامه‌ای به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تاریخ ۲۳ ژانویه (۴ بهمن) اعلام کردند که قصد دارند "سانتریفوژهای نوع IR-2 در واحد A-22" تأسیسات نطنز نصب کنند. خبرگزاری فرانسه توانسته به این نامه دست یابد.

این بدان معناست که ایران قصد دارد به فرایند غنی‌سازی اورانیوم سرعت ببخشد. در پی دریافت این نامه، آژانس بین‌المللی در ۲۹ ژانویه از مقام‌های ایران خواستار اطلاعات بیشتری در این زمینه شده است.

گیدو وستروله، وزیر امور خارجه آلمان در کنفرانس امنیتی مونیخ از مقام‌های ایران خواست از آمادگی آمریکا برای مذاکرات اساسی در باره برنامه هسته‌ای ایران استقبال کنند.

وزیر امور خارجه آلمان در انتقاد به ایران گفت که اعلام سرعت‌ بخشیدن به گسترش غنی‌سازی اورانیوم، فرستادن پیامی اشتباه در این رابطه است.

پس از دعوا در مجلس وزير کار استيضاح شد

نمایندگان مجلس شورای اسلامی با 192 رای به استیضاح شیخ الاسلامی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی رای دادند 

در جلسه علنی روز یکشنبه مجلس شورای اسلامی که به بررسی استیضاح عبدالرضا شیخ‌الاسلامی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اختصاص داشت . بعد از سخنان نمایندگان موافق و مخالف استیضاح، رای گیری صورت گرفت که در نهایت شیخ‌الاسلامی موفق به کسب مجدد رای اعتماد نشد .

به گزارش مهر؛ بر این اساس از مجموع 262 رای ، شیخ الاسلامی با 192 رای موافق 56 مخالف و 24 ممتنع نمایندگان مجلس شورای اسلامی از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برکنارشد.

گفتنی است شیخ الاسلامی نخستین وزیر وزارتخانه "‌تعاون، کار و رفاه اجتماعی" است که از ادغام سه وزارتخانه "کار و امور اجتماعی"،‌ "تعاون" و "رفاه و تامین اجتماعی" براساس ماده 53 لایحه برنامه پنجم توسعه بوجود آمده است.

نمایند گان با 204 رای موافق،‌ 31 رای مخالف و 10 رای ممتنع از مجموع 246 رای ماخوذه به شیخ الاسلامی برای وزارتخانه "‌تعاون، کار و رفاه اجتماعی" در تاریخ 12 مرداد ماه ، 1390 به وی رای اعتماد داده بودند.

دعوای شدید احمدی نژاد و لاریجانی در مجلس


درگیری لفظی شدید احمدی نژاد و لاریجانی/ احمدی نژاد صدای ضبط شده را در مجلس پخش و محتوای جلسه را خواند / لاریجانی: هرچه دارید رو کنید/ شما که مرتب بگم بگم می کنید، خوب شد این حرفها را زدید که مردم شخصیت تان را بهتر بشناسند/ علیه من توطئه کردند 

  /لاریجانی: کم نگذارید و هرچه دارید پخش کنید، امروز روز مهمی است/ این چه رییس جمهوری است که مدام تهدید می کند؟ / این فیلم ربطش به استیضاح چیست؟احمدی نژاد: من هم می خواهم جواب دهم...لاریجانی: تهمت زدید جواب گرفتید و دیگر حق جواب گرفتن ندارید.احمدی نژاد بلند می شود که برود..لاریجانی می گوید: به سلامت.  

محمود احمدی نژاد در جلسه استیضاح وزیر کار تهدید کرد که  می خواهم حرف هایی بزنم که تا حالا نزده ام.

به گزارش انتخاب ، اهم اظهارات وی در پی می آید:

نکته اول: اینجا حکم دیوان مطرح میشه. صرفنظر از اینکه رییس آنجا کیست و مواضع سیاسی آن چیست. همین دیوان در سال 87 هم در موردی مشابه اظهار نظر کرده که چون این سازمان یک نهاد غیر دولتی است ما صلاحیت رسیدگی نداریم. البته این رسیدگی 2.5 یال طول کشید. حالا اگر آرای وحدت رویه تغییر پیدا کند ، چه چیزی ثبات می یابد در کشور. در سال 85 هم درخصوص معافیت مالیاتی شهرداری ها 5 یال رسیدگی طول کشیده.

اصل 170 قانون اساسی: قضات‏ دادگاه‏ ها مكلفند از اجراي‏ تصويب‏ نامه‏ ها و آيين‏ نامه‏ هاي‏ دولتي‏ كه‏ مخالف‏ با قوانين‏ و مقررات‏ اسلامي‏ يا خارج‏ از حدود اختيارات‏ قوه‏ مجريه‏ است‏ خودداري‏ كنند و هر كس‏ مي‏ تواند ابطال‏ اين‏ گونه‏ مقررات‏ را از ديوان‏ عدالت‏ اداري‏ تقاضا كند. رییس دیوان درخواست کرده برای نقض کردن مصوبه دولت درحالیکه تنها آیین نامه ها و مقررات دولتی و شهرداری ها . حال آنکه این کار دیوان عدالت خلاف قانون اساسی بوده است.

نکته دوم: اصل 55 قانون اساسی هم مورد توجه قرار گیرد: "ديوان‏ محاسبات‏ به‏ كليه‏ حسابهاي‏ وزارتخانه‏ ها، موسسات‏، شركتهاي‏ دولتي‏ و ساير دستگاه‏ هايي‏ كه‏ به‏ نحوي‏ از انحاء از بودجه‏ كل‏ كشور استفاده‏ مي‏ كنند به‏ ترتيبي‏ كه‏ قانون‏ مقرر مي‏ دارد رسيدگي‏ يا حسابرسي‏ مي‏ نمايد كه‏ هيچ‏ هزينه‏ اي‏ از اعتبارات‏ مصوب‏ تجاوز نكرده‏ و هر وجهي‏ در محل‏ خود به‏ مصرف‏ رسيده‏ باشد. ديوان‏ محاسبات‏، حسابها و اسناد و مدارك‏ مربوطه‏ را برابر قانون‏ جمع آوري‏ و گزارش‏ تفريغ بودجه‏ هر سال‏ را به‏ انضمام‏ نظرات‏ خود به‏ مجلس‏ شوراي‏ اسلامي‏ تسليم‏ مي‏ نمايد. اين‏ گزارش‏ بايد در دسترس‏ عموم‏ گذاشته‏ شود."

نمی شود که دیوان به دولت بگوید چون مجلس مصوبه ای را رد کرده ، شما باید اجرا کنید وگرنه مجازات می شوید.

گذشتگان یک قانون مصوب کرده اند شاید اشتباه باشد باید آن را اصلاح کنیم.


اصل 138 قانون اساسی می گوید : "علاوه‏ بر مواردي‏ كه‏ هيات‏ وزيران‏ يا وزيري‏ مامور تدوين‏ آيين‏ نامه‏ هاي‏ اجرايي‏ قوانين‏ مي‏ شود، هيات‏ وزيران‏ حق‏ دارد براي‏ انجام‏ وظايف‏ اداري‏ و تامين‏ اجراي‏ قوانين‏ و تنظيم‏ سازمانهاي‏ اداري‏ به‏ وضع تصويب‏ نامه‏ و آيين‏ نامه‏ بپردازد. هر يك‏ از وزيران‏ نيز در حدود وظايف‏ خويش‏ و مصوبات‏ هيات‏ وزيران‏ حق‏ وضع آيين‏ نامه‏ و صدور بخشنامه‏ را دارد ولي‏ مفاد اين‏ مقررات‏ نبايد با متن‏ و روح‏ قوانين‏ مخالف‏ باشد. دولت‏ مي‏ تواند تصويب‏ برخي‏ از امور مربوط به‏ وظايف‏ خود را به‏ كميسيونهاي‏ متشكل‏ از چند وزير واگذار نمايد. مصوبات‏ اين‏ كميسيونها در محدوده‏ قوانين‏ پس‏ از تاييد رييس‏ جمهور لازم‏ الاجرا است‏. تصويب‏ نامه‏ ها و آيين‏ نامه‏ هاي‏ دولت‏ و مصوبات‏ كميسيونهاي‏ مذكور در اين‏ اصل‏ ، ضمن‏ ابلاغ‏ براي‏ اجرا به‏ اطلاع‏ رييس‏ مجلس‏ شوراي‏ اسلامي‏ مي‏ رسد تا در صورتي‏ كه‏ آنها را بر خلاف‏ قوانين‏ بيابد با ذكر دليل‏ براي‏ تجديد نظر به‏ هيات‏ وزيران‏ بفرستند."

یک اشتباهی اتفاق افتاده که باید حل شود. درکجای قانون اجازه داده مصوبات دولت رفع شود. من کار به شخصی که اینجا نشسته ندارم. موضوع قانونی است. کجا نوشته رییس مجلس می تواند مصوبات مجلس را ملغی کند .

نگویید چون قانون است ، پس دهنت را ببند.

( نمایندگان:دو دو )


اگر قرار بود رییس مجلس بر دولت حاکم شود ، می بایست با رای مستقیم مردم به این مقام می رسید.

مگر می شود انتصابات دولت را از او گرفت. وقتی عزل و نصب ها را از او بگیری چه چیزی برایش می ماند. والا این اتهام زنی های متقابل ادامه می یابد. اگر دیوان عدالت اشتباه کرد ، من به چه کسی شکایت کنم؟ راه بسته است! من از موضع رییس جمهور و نماینده ملت صحبت می کنم.

خوب به ملت بگویید رییس جمهوری که انتخاب می کنید تحت امر رییس مجلس است.

ما با هم چه دعوا و اختلافی داریم ، چه دعوایی داریم (فریاد نمایندگان: دعوایی نداریم) ، لطفاً رییس مجلس هم تحمل کنند، ما باید اینجا به همه مسائل کشور رسیدگی کنیم، حتی اگر مسائل مربوط به نزدیکانمان باشد. حوصله کنید بگویم.

من نواری دارم که می خواهم بدهم و می خواهم نسخه ای به رییس مجلس بدهم

لاریجانی پاسخ داد: لطفا کم نگذارید هر چی هست پخش کنید..بذارید آقای احمدی نزاد می خواهد نوارشو پخش کند،

احمدی نژاد سپس نواری را که حاوی مکالمات جلسه مرتضوی و فاضل لاریجانی بود پخش کرد...

** نواری که توسط احمدی نژاد در حال پخش است، به شدت نامفهوم است.

در این نوار، فاضل لاریجانی و سعید مرتضوی با یکدیگر صحبت می کنند.

لاریجانی سپس در واکنش به فریاد نمایندگان گفت که اجازه دهید آقای احمدی نژاد حرف بزنند.

فریادی های شدید نمایندگان ادامه دارد.

احمدی نژاد پس از پخش نوار ادامه داد: این نوار 25 دقیقه است

لاریجانی گفت: هر چه می خواهید پخش کند.

احمدی نژاد گفت: حوصله کنید آقاجون! من می خواهم حرف های مهمی را بزنم.

لاریجانی گفت: حالا شما چه حساسیستی دارید اقایان، بذارید آقای احمدی نژاد حرفهایشان را بزنید

احمدی نژاد گفت: ما نوارها را در اختیارتان می گذاریم ، اما می خواهم بخش هایی از این محتوا را بگذاریم.

لاریجانی گفت: شما یه چیزی توی جامعه در جامعه می اندازید جامعه حساس می شود. بگذارید ایشان حرفهایشان را بزنند. امروز روز مهمی است. اگر راجب بستگان ما بوده بگدارید حرفشان را بزنند.

درگیری لفظی شدید احمدی نژاد و لاریجانی ادامه دارد.

لاریجانی: شما مطلبتون را حتماً بگید نمیشه یه چیزی بگید و بعدآً بگید نگذاشتن بگید.

احمدی نژاد: همه نمایندگان محرم هستند ، ما مخلص هستیم. دولت تحت فشار است با همین حرفها....

فردی بین فاضل لاریجانی با مرتضوی دیدار کرده اند..

احمدی نژاد محتوای جلسه را می گوید: .فاضل می خواهد شرکت هایش را بفروشد به تامین اجتماعی. معاون مجتمع قضایی تهران گفته من با براداران لاریجانی ارتباط خانوادگی دارم

مرتضوی می گوید: شما ارتباط دارید.

آقای فاضل می آید، باید آقای "ز" باید از طرف من به شما وصل شوم. (فاضل می گوید)

فاضل به مرتضوی می گوید: کسی که می خواهد قرارداد بینند نباید جایی مطرح کند ، مرتضوی به آقای "م" می گوید: برو بیرون .

فاضل می گوید: من می خواهم با "ز" کار بکنم. اما ابلاغ کتبی برای من نزند، تلقی اش همکاری باشد. می پرسد از فاضل که اخیراً علی آقا را دیدید. ایشان می تواند به شما کمک کند و حتی به قوه قضاییه فشار بیاورد.

فاضل لاریجانی می گوید: من قلق علی آقا و آقا صادق دستم است.

فاضل به "ز" می گوید بیایید همکاری و سرمایه گذاری کنیم. مرتضوی می گویدک شما به "ز" بگویید که بهتره من با اینها کار کنم.

فاضل می گوید: به "ز" بگو که همکاری با لاریجانی برای آینده کارهای شما در آینده خوب است.

فاضل می گوید: من با کارهای آقای ع . ب که آدم بسیار مشهوری است را در قوه قضاییه حل کردم و مشکل معوقات بانکی را هم حل کردم و رفتم پیش اخوی دستورش را گرفتم. آقای الف مشکلش را حل کرده است. به اقای "ژ" بگویید که یک منزل و یک آپارتمان 700 متری بخرید برای اول کار به نام بستگانم.


احمدی نژاد ادامه داد: من گفتم اینا رو رسیدگی کنیم. 24 ساعت فیلم است که اگر آقای لاریجانی صلاح دیدند می دهیم نوار را. چرا باید شیخ الاسلام را محکامه کنید. حالا ما به تصمیم شما احترام می گذاریم. به قانون هم احترام می گذاریم.

لاریجانی: مواردی است گوش کنید براتون مفید است. یه استیضاح شده ربطش به من چیه و به فاضل چیه. من می خواهم کوتاه حرف هایی بزنم

لاریجانی اضافه کرد: بعضی از مسائل باید حل شود

وی ادامه داد: اقای احمدی نژاد همه حرفاشون رو زدند ، ایشون گفتند من نواری دارم، خود این هم یه ژستی است دیگه. بقیه حرف هایی هم که پخش نشده قرائت کردند

می خواهم تذکراتی بدهم. آقای رییس جمهور، این سلیقه شماست که یک جایی نظر شورای نگهبان را قبول ندارید ،

احمدی نژاد میان حرفش را زد لاریجانی گفت: شما اتهاماتی به من زدید ، باید گوش کنید و من براساس قانون دارم جواب می دهم. شما سرتاپای استیضاح را به اتهام به من اختصاص دهید.

این سلیقه شماست که قانون اساسی رعایت نشود، یکبار سلیقه تان با شورای نگهبان باشد .

فرمودید که تحت شدیدترین فشارها هستید. مشکل اینجاست شما افرادی را که به عنوان یاران تان انتخاب کردید که پرونده دارید، خب نمی گذارید رسیدگی کنند، مگر ما از کسی دفاع می کنیم؟

ولی شما نمی گذارید رسیدگی شود، اشکال اینجاست

در کشوری که ولایت فقیه است ، بن بست نیست اقای احمدی نژاد! شما در بسیاری موارد ، به رهبری در مورد کار مجل اعتراض کردید که ایشان به هیات حل اختلاف ارجاع کرده.

شما به قانون عمل نکردید  ....

شما چرا به نظر شورای نگهبان تمکین نمی کنید... شما در مورد 138 به رهبری نامه نوشتند. چرا نظر رهبری را نمی گویید؟ رهبری دادند به حل اختلاف و سپس رهبری نظر ارجاع را ابلاغ کردند؟ شما چرا به نظر رهبری عمل نکردید؟

در مورد دیوان عدالت که گفتید ، خب عزیز من! اگر قبل از سال 88 بود حق داشتید اما قانون برای سال 88 است ، قانون می گوید تامین اجتماعی زیر مجموعه وزارت کار است، شما امدید تامین اجتماعی را بردید زیر نظر ریاست جمهوری . شما تخلف کردید .

اگر نمی دانید بپرسید.

فرمودید که دیوان محاسبتان چرا دادگاه دارد؟ این قانون است اقای احمدی نژاد، شما به چی ایراد دارید؟ نماینده قوه قضاییه در مجلس و دادستانی است. قانون این را می گوید شما چه می گویید؟

فرمودید که اگر اینطور باشه رییس مجلس باید حاکم باشه.. آقای احمدی نژاد! رییس مجلس وظایفش مشخص است ، بنابراین محدوده ما این است

رییس مجلس به مرتضوی کار ندارد ، می گوید این که لغو کردید وسازمان رو بردید زیر نظر ریاست جمهوری، بنابراین شیخ الاسلام نمی تواند بگوید به من ربطی ندارد!

این تهمت هایی که نثار من کردند، هیچ ربطی به موضوع مجلس داشتند ، اگر به قانون عمل می شد نباید می گذاشتم ، اما گفتم چون می خواهد در مورد من صحبت کند، گفتم بگذارید بگوید و حالا هم خوب شد که گفت.

این کارها در مورد اقای مرتضوی، مسخره کردن قانون است. من از شما بهتر مرتضوی را می شناسم. دلیل نمی شود که چنین بگویید. برادرم هم باشد جلویش می ایستیم. 

آقای شیخ الاسلام به من زنگ زدند که این ماجرا به من ربطی ندارد و از حوزه من خارج است.

روز دوشنبه، من خدمت آقای احمدی نژاد رفتم در مورد کار دیگری گفتم که آقای مرتضوی برود یه جای دیگه کار کند جایی که غیرقانونی نباشد ما هم استیضاح را پس می گیریم، احمدی نژاد گفت که نمی پذیرم!

آقای فروزنده صبح زنگ زد که کار فوری دارند و پیغامی دارند از طرف احمدی نژاد، گفتند که می خواهند حرف های تندی بزنند. من هم گفتم من نظرم را به آقای احمدی نزاد گفتم. اما اقای فرزونده یک نکته ای گفت، احمدی نژاد گفته که اگر استیضاح انجام شود، من نواری دارم از یکی از بستگانم که پخشش می کنم

من هم گفتم: مهم نیست ، من هم در مورد اطرافیان ایشون حرف های زیادی دارم و دلیلی ندارد مثل ایشان کشور را متشنج کنم. گفتم ما استیضاح می کنیم، شما راجب بستگان من هر چه دارید بگویید. بین خودم و خدای من، بیایید ببینید نتیجه اش چه بود در مورد استیضاح؟ من که گفتم باید انجام شود استیضاح. برای چه گفتید؟ چه ربطی داشت؟

به نظر شما این اقدام یک اقدام توطئه آمیز علیه رییس مجلس نبود.. آمده اند یکی از بستگان ما را دعوت کرده اند، یک نفر را صدا می زنند، بعد با هم صحبت می کنند و این را فیلم می گیرند. پس برنامه ای بوده که بیایید اینجا و حرفتان را بزنید. خود نفس این کار، مافیایی و توطئه امیز نیست؟ به نظر شما، این اخلاقه؟ این کار در سطح یک رییس جمهور است؟ رییس جمهوری که مرتب همه را تهدید می کند، مرتب رییس مجلس را تهدید می کند، مشکل کشور اینجاست آقای رییس جمهور!

اگر من مثل شما، جلسه ای که اخوی شما و مدارک بسیاری علیه اطرفیان شما، از اطرفیان با منافقین، مدارک مالی من فیلم می گرفتم برایتان خوب بود؟ خب برادرتان یک نظراتی دارد، چه ربطی به شما دارد؟ ولی شما همین مقدار اخلاق را رعایت نکردید؟ اگر کسی از بستگان ما کاری کرده بیایید رسیدگی کنید ما هم رسیدگی می کنیم. مثلآً می خواستید بگید زد و بندیه؟ این آقایی که گفتید اصلاً در اطرف من نیست.

ولی فرق من با شما این است که اطرافیان تان را همچنان ابقا می کنید ، مانع می شوید . یکبار هم گفتید خط قرمز است. این خلاف حق است.

چه فایده که مرتب از عدالت صحبت کنیم ولی با این حرفها کشور را به فساد می کشاند

مشکل ما این است که رییس جمهور ما اولیات اخلاقی را رعایت نمی کند. شما که مرتب در کشور بگم بگم می گید، امروز خوب شد این حرفها را زدید که مردم شخصیت تان را بهتر بشناسند. شما در جلسه علنی شئونات جمهوری اسلامی را رعایت نکردید.

احمدی نژاد: من هم می خواهم جواب دهم

لاریجانی: تهمت زدید جواب گرفتید و دیگر حق جواب دادن ندارید.

احمدی نژاد بلند می شود که برود

لاریجانی می گوید: به سلامت.

اعدام پنج جوان بلوچ؛ اطلاعیه فعالان قوق بشر

کمیسیون حقوق بشر بلوچستان اعدام پنج نفر از جوانان بلوچ تحت اتهامات ساختگی و واهی (شهر کرمان ، روز پنجشنبه 31 ژانویه2013) را بشدت محکوم می کند.

حکومت حاکم بر ایران باری دیگر با اعدام جوانان بلوچ از طایفه شه بخش و نوتی زهی (نظر شه بخش فرزند الله داد، نعمت الله شه بخش فرزند اسد، عبدالله شه بخش فرزند ولی محمد، عبدالرحمن شه بخش فرزند یوسف و صالح نوتی زهی)در تبعید نشان داد که به هیچ عنوان اهمیتی برای انسان و انسانیت قائل نیست و اقلیت بلوچ همواره از تبعیضات قومی و مذهبی در رنج بوده و حاکمان ایران  با زندانی کردن ، شکنجه ، اتهامات و اعترافات ساختگی و نسل کشی شهروندان بلوچ بصورتی بیسابقه موج جدیدی از خفقان و سرکوب را آغاز کرده اند.

کمیسیون حقوق بشر بلوچستان از آقای احمد شهید و همه سازمانهای حقوق بشر ، جامعه جهانی و بشردوستان می خواهد  برای بازداشتن حاکمان ایران از ادامه جنایت علیه بشریت اقدام عاجلی اتخاذ نمایند.

کمیسیون حقوق بشر بلوچستان
یکم فوریه 2013

اخراج کارگران شهرک صنعتی کرمانشاه

آژانس کُردپا: مدیران شرکت "راه پویان صنعت غرب" در کرمانشاه از پرداخت دستمزد ١٥٠ کارگر شاغل، امتناع می‌کنند.

به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، یکی از مراکز صنعتی استان کرمانشاه به نام راه پویان صنعت غرب، طی شش ماه اخیر، حقوق و مزایای ١٥٠ کارگر را بدون هیچ دلیلی، به تعویق انداخته است.

یک کارگر شاغل در شهرک صنعتی کرمانشاه به خبرنگار کُردپا گفت: کارفرمای شرکت پویان غرب در چند ماه گذشته نیز ٣٥٠ کارگر را به بهانه‌های مختلف از کار اخراج کرده‌اند.

علت بروز چنین شرایطی در شهرک صنعتی و اخراج روزانه‌ی کارگران را کمبود منابع مالی عنوان می‌کنند.

این شرکت صنعتی طراح و نصب کنندەی کانلهای شبکەهای انتقال و توزیع برق است.

تورم، نوسانات نرخ ارز و حذف یارانه‌های حامل انرژی از مهمترین عواملی هستند که باعث تعطیلی و ورشکستگی واحدهای تولیدی به ویژه کوچک و متوسط شده و در این میان واحدهای تولیدی مناطق حاشیه‌ای ایران بیشترین ضرر را از شرایط بوجود آمده نصیب می‌شوند.

مرثیه برای یک حقیر - م.سحر

حقیری مُرد و رفت از این لجنزار
نه صاحب حرمتِ صاحب کمالی

تو گویی کم شد از سطل فضولات
ملوّث بی‌حفاظی، آشغالی

زمن با جمع نا‌اهلان بگویید : 
که با آتش نجوشد دیگِ خالی

حقیران پیشِ چشم آدمیت
حقارتشان نمی‌یابد زوالی

اگر صدسال بر درگاهِ قدرت
بود با خواجگانشان اتصالی

وگر صد سال درنقشِ بزرگان
شوند از وسمه‌ای صاحب جمالی

رسدشان پیکی از قصری به قصری
بودشان در محافل قیل و قالی

وگر صد سال بر آنان وزَد خوش
زبختِ نوکری بادِ شمالی

دهدشان مُستبدّی دستمُزدی
رسدشان استخوانی از شغالی 

رئیس کُلِّ بدخواهان ایران
کندشان شاغل قحط الرجالی

حقیرند و حقیرند و حقیرند
بزرگیشان نباشد جز خیالی

حقارتشان نمی‌رد هرگز اما
بزرگیشان کفن گردد به سالی

که غصبی بود و دزدی بود و پستی
که رذلی بود و خُبث و بد سگالی

حقیرند و حقیرند و حقیرند
‌همان بهتر که پیش از خود بمیرند

وضعیت اضطراری ٧ زندانی سیاسی در رجایی‌شهر

آژانس کُردپا: مسئولان زندان رجایی‌شهر کرج علی‌رغم توصیه‌ی پزشک معالج، از اعزام شماری زندانیِ سیاسی به مراکز درمانی، ممانعت بعمل می‌آورند.

به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، هفت تن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان رجایی‌شهر کرج در حالی با وخامت و عود بیماری روبرو هستند که مسئولان این زندان به بهانه‌ی واهی نبود مأمور ویژه جهت اعزام به بیمارستان و کمبود شدید بودجه از انتقال و معالجه‌ی آنان در مراکز درمانی جلوگیری می‌شود.

یک منبع مطلع از داخل زندان رجایی‌شهر کرج به خبرنگار کُردپا گفت: وضعیت نامناسب زندانیان بیمار بگونه‌ای است که حتی پزشک معتمد و معالج خواستار انتقال سریع این افراد به بیمارستان و معاینه‌ی پزشکان متخصص می‌باشند.

گزارش حاکی از آن است که میساق یزدان‌نژاد دچار بیماری باد فتق شده و باید زیرنظر پزشک متخصص معاینه شود.

علیرضا کرمی‌خیرآبادی نیز با عوارض ناراحتی مثانه روبرو است و گرفتن نوار مثانه و درمان تکمیلی قلب از مطالبات این زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد می‌باشد.

همچنین هریک از رضا شریفی بوکانی و ناصح یوسفی دچار عارضه‌ی انحراف بینی هستند و رسیدگی هرچه سریعتر در نزد پزشکان متخصص از توصیه‌های پزشک معالج می‌باشد.

صالح کهندل زندانی سیاسی محکوم به ١٠ سال حبس نیز دچار بیماری مضمن کمبود پلاکت خون مواجه می‌باشد و باید جهت آزمایشات تخصصی سرطان‌شناسی و درمان به بیرون از بند انتقال یابد.

خالد حردانی یکی دیگر از زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر کرج است که با تشخیص پزشک معتمد باید سریعاً آندوسکوپی و به معاینه‌ی فک وی رسیدگی شود.

مسئولان زندان رجایی شهر کرج نیز با اعزام محمد بنازاده امیرخیزی به بیمارستان جلوگیری می‌کنند و گفته می‌شود که معالجه‌ی وی نزد پزشکان متخصص مغز و اعصاب نیازی فوری است.

پیشتر برخی منابع خبری گزارش داده بودند که بدکرداری و سوء مدیریت مسئولان زندان و نیز عدم رسیدگی به خواسته‌های زندانیان به ویژه نارسایی پزشکی، موجب گردیده هر ماه بطور متوسط ١٢ نفر در این زندان جان خود را از دست دهند.

آمار زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر بیش از ٧٠ تن می‌باشد.

تشدید سرکوب در ایران اسلامی در آستانه انتخابات


رادیو آلمان: حقوق‌بشر در ایران در سال ۲۰۱۲ نیز همچنان م نقض و پایمال و با نزدیک‌شدن اتنخابات ریاست جمهوری تشدید شده است. گزارش سالانه دیده‌بان حقوق بشر در باره ایران از جنبه‌های مختلف نقض حقوق بشر در این کشور می‌گوید.

موارد مورد اشاره در گزارش تازه دیده‌بان حقوق بشر از تعقییب و بازداشت و سرکوب حقوقدانان و روزنامه‌نگاران، ایجاد محدودیت برای اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات تا حصر شخصیت‌هایی مانند میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و مهدی کروبی را در برمی‌گیرد.

در این گزارش به احکام اعدامی در ایران اشاره می‌شود که بر اتهامات واهی و اثبات‌نشده استوار بوده‌اند یا تحت عناوین مبهمی مانند محاربه انجام شده‌اند. چنین اعدام‌هایی از جمله شامل شماری از کسانی شده که متهم به قاچاق مواد مخدر بوده‌اند. بی‌عدالتی و دگرستیزی علیه اقلیت‌های مذهبی و قومی، چه در عرصه قانونی و چه در گستره عملی به بازداشت شماری از وابستگان به آیین بهائیت، مسیحی‌ها و فرقه‌های صوفیانه منجر شده است.

امتناع جمهوری اسلامی از همکاری با سازمان ملل و احمد شهید، مامور ویژه این سازمان در زمینه وضعیت حقوق‌بشردر ایران نیز از دیگر موارد مورد انتقاد درگزارش دیده‌بان حقوق بشر است. احمد شهید تا کنون دو گزارش در باره نقض حقوق‌بشر در ایران منشتر کرده که در آن‌ها از وضعیت نگرانی‌آور نقض این حقوق درایران به شدت ابراز نگرانی شده است. در پی سرکوب‌هایی که متعاقب اعتراضات به نتیجه انتخابات سال ۱۳۸۸شکل گرفت، هزاران ایرانی از جمله تعداد زیادی روزنامه‌نگار مجبور به ترک میهن خود شده‌اند.


منفعل و مرعوب‌کردن اپوزیسیون

بنا بر گزارش دیده‌بان حقوق‌بشر، برخورد شدید حکومت ایران با حقوقدانان و روزنامه‌نگاران و ایجاد محدودیت برای دسترسی به اینترنت بیش ازهمه معطوف به فلج کردن مقاومت و فعالیت اپوزیسیون در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده است. سارا ویتسون، مدیر بخش خاورمیانه دیده‌بان حقوق‌بشر در همین رابطه می‌گوید: «این آموزه که انتخابات آزاد و سالم و نه سرکوب و محدودیت، می‌تواند به ثبات پایدار بیانجامد ظاهرا در حکومت ایران خریداری ندارد».

در گزارش ۶۶۵ صفحه‌ای دیده‌بان حقوق بشر از پیشرفت در رعایت این حقوق در ۹۰ کشور در سال ۲۰۱۲ خبر داده می‌شود. رویکرد دولت‌های برآمده در مصر و تونس و لیبی در رعایت حقوق‌بشر هم از موضوعات مورد بحث این گزارش است. نوع رویکرد این دولت‌ها به حقوق یادشده نشان خواهد داد که تا چه حد بهار عربی به سوی دمکراسی و تامین حقوق شهروندان سمت‌ و سو می‌یابد یا رژیم‌های مستبد قبلی را در لباسی جدید احیا می‌کند.

بخشی از گزارش دیده‌بان حقوق بشر به تشریح محدودیت‌هایی اختصاص دارد که در بهمن سال ۱۳۹۱ برای داوطلبان نامزدی در انتخابات مجلس شورای اسلامی اعمال شد و بیش از ۲ هزارنفر را مشمول محرومیت از نامزدی کرد. چند هفته پیش از این اقدام، قوه قضائیه تحریم انتخابات را جرم اعلام کرد.


۵۰۰ اعدام در یک سال

گزارش دیده‌بان حقوق بشر در ادامه با اشاره به این که ایران یکی از شدیدترین قوانین جزایی دنیا را دارست، از اعدام ۵۰۰ نفر در این کشور در خلال سال ۲۰۱۲ خبر می‌دهد که یا در زندان‌ها یا در ملاء عام به دار آویخته شده‌اند. اغلب اعدام‌شوندگان متهم به دست‌داشتن در قاچاق مواد مخدر بوده‌اند. گزارش از این امر انتقاد می‌کند که نهادهای بین‌المللی هم به این مجازات‌های سنگین بی‌توجه‌اند. برای مثال به ادامه کمک مالی دفترمبارزه با مواد مخدر سازمان ملل به ایران اشاره می‌شود. در حالی که بر طبق معیارها و مقررات خود این دفتر، همکاری با کشورهایی که مجازات اعدام را برای مواد مخدر اعمال می‌کنند باید محدود یا متوقف شود.

گزارش دیده‌بان حقوق بشر در ادامه می‌گوید که مقام‌های ایران از ژانویه ۲۰۱۰ تعدادی از اعضای اقلیت‌های قومی را به اتهام "محاربه" و "ارتباط با باندها و دسته‌جات تروریستی" بازداشت و اعدام کرده‌اند. در حال حاضر نیز ۲۰ نفر از وابستگان به اقلیت کرد ایران در انتظار اعدام به سر می‌برند. این احکام اغلب با انگیزه‌های سیاسی صادر شده‌اند. زانیار و اقبال مرادی از شاخص‌ترین چهره‌ها در میان این ۲۰ نفر هستند.

از ماه مه ۲۰۱۱ تا کنون ۱۱ ایرانی عرب‌تبار، از جمله یک جوان ۱۶ ساله، به اتهام "شرکت در حمله مسلحانه به نیروهای انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی" به دار آویخته شده‌اند.

بنا به آمارهای گزارشگران بدون مرز تا دسامبر سال ۲۰۱۲ میلادی ۴۳ روزنامه‌نگار و بلاگر در زندان‌های ایران بوده‌اند. روز ۶ نوامبر مقام‌های ایرانی به خانواده ستار بهشتی خبر دادند که او در بازداشت پلیس فتا درگذشته است. در واکنش به فشارهای داخلی و بین‌المللی و شائبه قوی شکنجه‌شدن ستار بهشتی، جمهوری اسلامی قول تحقیق در باره این مرگ را داد و پارلمان ایران نیز کمیسیونی در این رابطه ایجاد کرد که نتیجه تحقیقات آن تا کنون با ابهامات و نواقصی همراه بوده است.


محدودیت همه جانبه بر جریان آزاد اطلاع‌رسانی

در بخش دیگری از گزارش دیده‌بان حقوق بشر بر محدویت‌ها و سانسور برای سایت‌های خبررسانی اینترنتی، کاستن از سرعت اینترنت و ایجاد پارازیت برای فرستنده‌های خارج از کشور نیز تمرکز شده است. فشار بر خانواده‌های روزنامه‌نگارانی که برای شبکه‌های رادیو- تلویزیونی فارسی‌زبان خارجی کار می‌کنند نیز، بخشی از سیاست‌های جمهوری اسلامی برای محدودسازی جریان آزاد اطلاعات است. اعلام دولت ایران در سپتامبر گذشته مبنی بر این که فاز اول ایجاد "شبکه ملی اینترنت" یا "اینترنت حلال" برای "مصونیت کاربران اینترنت از فسادهای اخلاقی و فرهنگی" در دست اجرا است نیز، مولفه دیگری از تلاش برای ایجاد تک‌صدایی و سانسور در محیط خبررسانی ایران تلقی شده است.


زندان‌های سنگین برای مدافعان حقوق بشر

گزارش دیده‌بان حقوق بشر سپس از حکم عبدالفتاح سلطانی در فروردین گذشته در دادگاه انقلاب خبر می‌دهد که به موجب آن این حقوقدان ایرانی از انجام وکالت محروم می‌شد و می‌بایست ۱۸ سال را در زندانی در برازجان در ۶۰۰ کیلومتری محل زندگی‌اش در تهران بگذراند. "تبلیغ علیه نظام" و مشارکت در ایجاد کانون مدافعان حقوق بشر از جمله اتهامات سلطانی بودند. یعدا دادگاه تجدیدنظرممنوعیت سلطانی از وکالت را ملغی کرد و حکم زندان او را به ۱۳ سال کاهش داد. در همان روزاعلام حکم سلطانی، نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر نیز به ۶ سال زندان محکوم شد.

یک ماه بعد، دادگاه تجدیدنظر محکومیت محمدعلی دادخواه، یک حقوقدان دیگر ایرانی را به ۸ سال زندان تایید کرد. این حکم به دلیل مصاحبه‌های دادخواه با رسانه‌های فارسی خارج از کشور و عضویت او در کانون مدافعان حقوق بشر صادر شده است. دادخواه همچنین به ۱۰ سال ممنوعيت از تدريس و وکالت٬ پنج ضربه شلاق و سيصد هزار تومان جزای نقدی محکوم شده است. هوتن کیان، محمد سیف‌زاده و نسرین ستوده نیز همچنان در زندان به سر می‌برند.


فشار و محدودیت علیه وابستگان به اقلیت‌های مذهبی

دولت ایران پیوسته آزادی وابستگان به اقلیت‌های مذهبی، مانند بهایی‌ها، پیروان آیین‌های صوفیانه و نومسیجیان را نقض کرده است. در سال ۲۰۱۲ به ویژه بهائیان شهر سمنان آماج سرکوب و بازداشت بوده‌اند. جامعه جهانی بهائیان می‌گوید که مغازه‌های ۱۷ بهایی بسته شده و ۲۲ نفر از پیروان این آیین به زندان‌های بین ۶ ماه تا ۶ سال محکوم شده‌اند. شمار بهائیانی که از سال ۲۰۰۹ محکوم شده‌اند اینک به ۱۱۱ نفر می‌رسد.

دراویش گنابادی و نعمت‌الهی نیز از آزار و بازداشت و سرکوب مصون نبوده‌اند. بنا بر گزارش احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در باره وضعیت حقوق بشر در ایران، دولت این کشور به گونه‌ای خودسرانه از بهار سال ۱۳۸۹تا کنون بیش از ۳۰۰ مسیحی را نیز بازداشت کرده است .

مسمومیت دارویی روحانی منتقد در زندان خرم آباد


به گزارش دانشجونیوز، احمد رضا احمدپور، منتقد و پژوهشگر حوزه، وبلاگ نویس، اعضای جبهه مشارکت و از شاگردان آیت الله منتظری به دلیل مسمومیت دارویی در داخل زندان پارسیلون خرم آباد، در بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد بستری شد. 

پس از بستری شدن، معده ی وی را شستشو دادند و هم اکنون از شرایط بد جسمانی رنج می برد. 

بنا به اطلاعات رسیده یک سرباز برای مراقبت از او گذاشته اند و اجازه ملاقات یا تماس تلفنی از وی سلب شده است. 

پیش از این خبر ها حاکی بر آن است که در پی تجویز استراحت مطلق (حداقل دو ماه) از سوی پزشکان معالج سید احمدرضا احمدپور و اشاره ی پزشکی قانونی به تعدد مشکل جسمی وی خواستار تشکیل کمیسیون شد که با مخالفت دادستان ویژه روحانیت مواجه گردید و پس از مختومه شدن پرونده حبس در زندان خرم‌آباد، دادستان دستور ادامه تحمل حبس وی در «زندان باز الیگودرز» و تشکیل کمیسیون جدید در پزشکی قانونی خرم‌آباد را صادر نموده است.

احمدرضا احمدپور روحانی منتقد و وبلاگ نویس و از اعضای جبهه مشارکت در آخرین محکومیت خود در سال ۹۰ به سه سال حبس در تبعید در زندان سپیدار اهواز و ده سال تبعید در شهر ایذه محکوم شده بود.

احمد رضا احمدپور که در سال ۸۸ نیز به یک سال حبس محکوم شده بود، بعد از اتمام محکومیت خود به دلیل نوشتن نامه به سازمان ملل و اعتراض به شیوه دادگاه ویژه روحانیت مجددا محکوم شد.