۱۳۸۹ بهمن ۹, شنبه

شمار زنان کارتن خواب رو به افزایش است

بر پایه آمار رسمی، زنان کارتن خواب که متوسط سنی آن‌ها 25 تا 45 سال است، 2 درصد از کل افراد کارتن خواب را تشکیل می ‌دهند و به گفته مسئولان شهری در تهران، این رقم در حال افزایش است.

مرتضی طلایی، رییس کمیسیون فرهنگی ـ اجتماعی شورای شهر تهران، عادی شدن حضور زنان معتاد و کارتن خواب در کنار خیابان را زنگ خطری برای جامعه دانسته و گفته است: "اگر تاکنون فقط می‌دانستیم که تعداد زنان معتاد قابل توجه است، حال این نگرانی را داریم که این زنان معتاد که شرایط نامساعدی دارند، در سطح جامعه بیش از قبل به چشم می‌خورند و همه این موارد نشان می‌دهد که خانواده‌ در جامعه ما دچار تزلزل شده است."

به گزارش رسانه ها، یکی از مشکلات این زنان نگاه افراد جامعه و هنجارهای موجود است که گاه باعث می‌شود سرپناه‌های کوچکی که برای آن‌ها ساخته می‌شود از سوی افرادی که در محله‌های این کمپ‌ها زندگی می‌کنند مورد هجوم قرار بگیرند.

عباس دیلمی زاده، مدیرعامل یکی از انجمن‌های خیریه فعال در حوزه کارتن‌ خواب‌ها، در این رابطه اظهار داشت که این مرکز، تنها سرپناه موجود در تهران برای اقامت شبانه زنان معتاد کارتن خواب محسوب می‌شود که به معتادان محله‌های شوش، مولوی و دروازه غار خدمات ارائه می‌کند. سازمان بهزیستی و انجمن با سنجش پراکندگی جمعیت زنان معتاد در منطقه، این محل را انتخاب کرده‌اند. پیش از این نیز سرپناهی در محله‌ای دیگر راه‌اندازی شده بود، اما با مشکلاتی که مردم به وجود آوردند، تعطیل گردید. آوارگی این زن‌ها مسلما باعث گسترش بیشتر انواع آسیب‌های اجتماعی خواهد شد.

به گفته مرتضی طلایی، در برخی از مقاطع سال فضای موجود برای نگهداری موقت کارتن خواب‌ها با نیاز جامعه برابر نیست.

رژیم جنایتکار اسلامی زهرا بهرامی را اعدام کرد

زهرا بهرامی شهروند ایرانی - هلندی امروز صبح به دار آویخته شد. زهرا بهرامی سال پیش تابستان به ایران میرود و درتظاهرات عاشورا شرکت میکند. اورا دستگیر میکنند و بعد اتهام اورا قاچاق مواد مخدر ذکر میکنند . البته این اتهامی است که رژیم قاتل خامنه ای به هرکسی که بخواهد اعدامش کند خیلی راحت وارد میکند. به نظر هیچ عاقلی نمی رسد که کسی که قصد شرکت درتظاهرات را دارد وامکان دستگیر شدن اش هم هست درخانه اش هم برای سند!! مقداری مواد مخدر نگه دارد و بعد هم اعتراف کند . دخترش گفته است که مادرش زیر شکنجه های شدید قرار داشته است و اعترافاتی که از او گرفته اند درست نبوده است .بهرحال این هم قتلی دیگر درکارنامه سیاه جمهوری اسلامی . تا وقتی که مردم از سکوت خود دربرابر اینهمه ظلم به خشم آیند و باز به خیابان ها بریزند و انتقام اینهمه خون ناحق را از حکومتی چنین سفیه و سفاک بستانند . به امید آنروز. درضمن باید دید که دولت هلند دربرابر اعدام یک شهروندش چه واکنشی نشان میدهد.

۱۳۸۹ بهمن ۸, جمعه

یک زندانی سیاسی در رجایی شهر دچار حمله قلبی شد

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: مهدی محمودیان روزنامه نگار دربند و از اعضای کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت ایران اسلامی صبح امروز، جمعه هشتم بهمن ماه در بند ویژه امنیتی تازه تاسیس زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر دچار سکته قلبی شد.
بنا به گزارش های دریافتی از زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت)، مهدی محمودیان روزنامه نگار دربند سالن 12 بند 4 زندان رجایی شهر کرج، صبح امروز دچار عارضه قلبی گردید. وضعیت جسمانی وی خطرناک گزارش شده و با وجود درخواست های مکرر زندانیان برای انتقال وی به بهداری، مسئولان زندان تا لحظه تنظیم این خبر از انتقال وی به بهداری زندان حودداری کرده اند.
محمودیان پیش از این نیز به علت مشکلات ریوی و بی توجهی مسئولان زندان دچار عفونت حاد ریوی شده بود.
مهدی محمودیان روزنامه نگار و عضو کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت و انجمن دفاع از حقوق زندانیان و نخستین کسی است که در مورد وضعیت اسفبار بازداشتگاه کهریزک پیش از انتخابات اطلاع رسانی کرده بود.

۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه

انتقال دو زندانی سیاسی ارومیه به سلول انفرادی

جهانگیر بادو زاده و محمدامین عبدالهی، دو تن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه، به سلول انفرادی منتقل شدند.
 در پی اعدام حسین خضری، فشار بر زندانیان سیاسی در زندان ارومیه افزایش یافته و صبح امروز جهانگیر بادو زاده و محمد امین عبدالهی به دلیل اعلام اعتصاب غذا به سلول انفرادی منتقل شدند.

جهانگیر بادو زاده، اهل مهاباد و محمد امین عبدالهی اهل بوکان، به ترتیب به تحمل حبس ابد و هجده سال حبس و تبعید به زندان طبس محکوم اند.

گفته می شود پس از اجرای حکم اعدام حسین خضری، فشار بر زندانیان سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه افزایش یافته است؛ تا جایی که درب بند این زندانیان از سوی مسئولان بسته شده و ایشان حتی حق هواخوری ندارند و  از تماس تلفنی نیز محروم شدند.

شایان ذکر است که حبیب الله گلپری پور زندانی سیاسی محکوم به اعدام به همراه احمد تمویی که دارای محکومیت پانزده ساله است، اکنون بیش از دو هفته است که به سلول انفرادی منتقل شدند همچنان در اعتصاب غذا بسر می برند.هم چنین علی احمد سلیمان دیگر زندانی سیاسی به دلیل نامعلومی پس از اعلام اعتصاب به اداره اطلاعات ارومیه منتقل شده است و از وضعیت وی اطلاعی در دست نیست.



ناپدید شدن فعال دانشجویی دانشگاه صنعت نفت آبادان

یکی از فعالین دانشجویی دانشکده نفت آبادان به نام حجت عربی از روز پنج شنبه بیست و سوم دی ماه،  به طرز مشکوکی ناپدید گشته است.

به گزارش دانشجو نیوز، صبح همان روز مامورین امنیتی به محل سکونت وی حمله کرده و پس از تجسس منزل، کامپیوتر و لپ تاپ وی را با خود برده اند . از حوالی ظهر روز پنجشنبه هیچ اطلاعی از نامبرده در دست نیست و گوشی تلفن همراهش نیز خاموش می باشد.

آقای عربی این روز ها با حکم رئیس دانشگاه صنعت نفت از خوابگاه اخراج شده و حق ورود به دانشگاه را نیز نداشته است. همچنین کمیته انضباطی بدوی دانشگاه به بهانه  بی اهمیتی همچون فعالیت در "facebook"  و بحث در کلاس انقلاب، سنگین ترین و غیر عادلانه ترین حکم ممکن را یعنی "اخراج از دانشگاه و ممنوعیت از تحصیل به مدت سه سال" برای ایشان صادر کرده است، که هم اکنون این حکم برای تأیید نهایی به وزارت علوم فرستاده شده است.

پیش از این در پاییز ۸۸ آقای عربی به خاطر فعالیت هایش در نشریه انجمن اسلامی دانشکده (واژه) یک ترم از تحصیل معلق شده بود. این دانشجوی ستاره دار که از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد نیز بازنگاه داشته شده است، این روزها صرفاً سرگرم به پایان رساندن دروس خود در ترم آخر دوره کارشناسی بود که ناگهان با این حکم عجیب کمیته انضباطی مواجه گشت و ناچار شد به شهر خود بازگردد.

وی زمانی که برای تحویل گرفتن وسایل خود از خوابگاه به آبادان باز می گردد، به طریقی که اشاره شد، ناپدید گشته و به احتمال قریب به یقین توسط یکی از نهاد های امنیتی بازداشت شده است. هم اکنون خانواده و دوستان وی به شدت نگران وضعیت سلامت، احوال و شرایط ایشان می باشند و در بی خبری مطلق به سر می برند.



ادعای دستگیری بیش از ۶٠ جاسوس هسته‌ای

یک منبع آگاه از دستگیری بیش از 60 جاسوس هسته‌ای طی یک سال گذشته از سوی نیروهای امنیتی خبر داد.این منبع آگاه در سازمان انرژی اتمی که نمی‌خواست نامش فاش شود در گفتگو با خبرنگار «نسیم» افزود: افراد مذکور عمدتاً در قالب مشاوره و یا فعالیت در پروژه‌های تحقیقاتی شرکتی، به صورت ناآگاهانه اطلاعات هسته‌ای کشور را در اختیار سرویس‌های جاسوسی کشورهای غربی قرار می‌دادند.

احضار شماری از دراویش گنابادی ساکن فولادشهر اصفهان

در پی تلاش دراویش گنابادی اصفهان برای آزادی سازی مرتضی محجوبی از مشایخ سلسله نعمت‌اللهی گنابادی، شماری از دراویش ساکن فولادشهر طی احضاریه هایی به کلانتری مرکزی فولادشهر فرا خوانده اند.

به گزارش سایت مجذوبان نور، در این احضاریه ها که فاقد مهر و بدون در نظر گرفتن موازین حقوقی تنظیم شده، علت احضار، "جهت پاره ای توضیحات" عنوان شده است. این دراویش باید فردا دوشنبه 27 دی ماه خود را به کلانتری فولادشهر معرفی کنند.
یادآور می شود در تاریخ 13 دی ماه پس از دستگیری شیخ طریقت گنابادی و 4 درویش دیگر، دراویش اصفهان و مناطق اطراف این استان که جمعیت آنها بالغ بر 5000 نفر می شد در مقابل زندان مرکزی اصفهان تجمع کرده و پس از 5 ساعت مقامات مسئول را مجبور به آزادی دستگیر شدگان کردند.

آخرین وضعیت پرونده سنگسار و اعدام سکینه محمدی

«زهره الهیان» رییس کمیته‌ی حقوق بشر مجلس در نامه‌ای به رییس‌جمهور برزیل نسبت به برخی از مسایلی که از جانب وی در مورد ایران مطرح شده توضیحاتی ارائه کرد.

به گزارش ایسنا، «الهیان» در بخشی از این نامه که روز شنبه منتشر شد، با اشاره به ماجرای «سکینه محمدی آشتیانی» و جنجال رسانه‌ای در این پرونده قضایی آورده است که حکم سنگسار این زن نهایی نشده و به جهت گذشت اولیاء دم موضوع اعدام وی نیز تعلیق شده است. رییس کمیته‌ی حقوق بشر مجلس می‌گوید: در مورد موضوع پرونده سکینه محمدی (آشتیانی) نیز روند محاکمه قضایی نامبرده و بر اساس شواهد و مستندات موجود که طی مدت زمان مدیدی در جریان بوده اثبات کننده نه تنها خیانت به خانواده، بلکه مبادرت به قتل همسر با همدستی معشوقه خود است. در حقیقت نامبرده با ایجاد روابط نامشروع، در قتل فجیع پدر فرزندان خود مشارکت مستقیم داشته و در جریان محاکمه نیز صراحتا بدان اعتراف کرده است.

وی تاکید کرده است: گرچه در روند محاکمه قضایی حکم سنگسار نهایی نشده و حکم اعدام این زن به دلیل گذشت و عفو اولیاء دم، به حالت تعلیق درآمده است و تنها به ده سال حبس از بابت جنبه عمومی جرم اکتفا شده است، لکن خود قضاوت می‌نمایید که با توجه به سطور فوق این همه جار و جنجال به ظاهر حقوق بشری رسانه‌های غربی در مورد ایران و دروغ پراکنی آنها نوعی جنگ روانی و تبلیغاتی با اهداف سیاسی خاص علیه نظام جمهوری اسلامی ایران است

۱۳۸۹ دی ۲۶, یکشنبه

فراخوان به میتینگ اعتراضی علیه اعدام حسین خضری

فراخوان
به میتینگ اعتراضی علیه اعدام حسین خضری!
به موج اعدام در ایران اعتراض کنیم!

اعدام سومین زندانی سیاسی در دو هفته گذشته: حسین خضری، زندانی سیاسی کرد در سحرگاه دیروز در زندان ارومیه به دار آویخته شد! فردا نوبت کیست؟ 

حسین خضری، زندانی سیاسی کرد  پس از شکنجه های طولانی برای اخذ اعترافات تلویزیونی دروغین توسط  شعبه یکم دادگاه انقلاب ارومیه به اتهام «تبلیغ علیه نظام و همکاری با یکی از احزاب مخالف» به اعدام محکوم و در سحرگاه دیروز مخفیانه و بدون اطلاع خانواده اش به دار آویخته شد.

تنها در ژانویه امسال طبق آماررسمی دولت ایران 80 نفر اعدام شده اند.
از همه شما دعوت می کنیم در اعتراض به اعدام حسین خضری و برای توقف احکام اعدام دهها زندانی سیاسی دیگر درمقابل سفارت جمهوری اسلامی

برای جلوگیری از اعدام  زندانیان سیاسی ،

برای آزادی همه زندانیان سیاسی- عقیدتی،
برای لغو مجازات اعدام و ممنوعیت شکنجه

در یک تجمع اعتراضی گرد هم آئیم.


حال که جمهوری سرکوب و اعدام سعی در خاموشی همه صداها دارد ، تلاش کنیم صدای حق طلبانه آنان را به گوش جهانیان برسانیم.

از همه انسانهائی که برای حقوق بشر و علیه مجازات اعدام مبارزه میکنند می خواهیم که با تماس با همه نهادهای حقوق بشری بین المللی برای توقف اجرای احکام اعدام اقدام کنند.

زمان: دو شنبه ، ١۷ژانویه ٢٠١١ ساعت ١۶
مکان : مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران

Podbielskiallee 67, Berlin Dahlem, U3- Podbielskiallee                              
                     
کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران - برلین
E-Mail: kupg_iran@yahoo.de
کانون پناهندگان سیاسی ایرانی – برلین
E-Mail: Vereiniranischerfluechtlinge@gmx.de

شکنجه وحشیانه برای گرفتن اعتراف از زندانی سیاسی

گزارشی از شکنجه های وحشیانه ، غیر انسانی و قرون وسطایی بازجویان (شکنجه گران)  وزارت اطلاعات  برای گرفتن اعترافات تلویزیونی از زندانی سیاسی زانیار مرادی هموطن کرد نوشته شده و جهت انتشار در اختیار فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران قرار داده شده است که متن آن به قرار زیر می باشد:

اینجانب زانیار مرادی فرزند اقبال مرادی ساکن شهر مریوان متولد سال 1367 و دارای یک سابقۀ سیاسی هستم. بنابه اینکه خانواده اینجانب زانیار مرادی عضو یکی از احزاب سیاسی هست و دولت جمهوری ایران با پدرم دشمنی زیادی دارد و برای ضربه زدن به پدرم اقدام به هر کاری می کند و در اسفند ماه 1387 در خاک عراق برای ترور پدرم اقدام کرد و 9 گلوله به پدرم زدند وبعد از یک ماه از بیمارستان مرخص شد و همه اش در پی آن بودند که به هر طریقی به پدرم ضربه بزنند.
تا اینکه در تاریخ 11مرداد 1388 اداره اطلاعات مریوان  من را گرفت و بعد از 24 ساعت بازداشت در سلولهای انفرادی اطلاعات بدون هیچ بازجویی من را به اطلاعات سنندج منتقل کردند و در حالی که یکی از دوستانم را که با هم رابطۀ خانوادگی خیلی نزدیک داشتیم بدون اینکه من خبر داشته باشم به اطلاعات سنندج آورده بودند.
درسلول اطلاعات سنندج که تنها بودم و توالت و حمام هم در خود سلول بود و در وضعیت خیلی بدی بودم بعد از یک روز با چشم بند و دست بند و پابند من را به زیر زمین که خیلی تاریک بود بردند و بازجویی ها را شروع کردند در اوایل بازجوییها از وضعیت پدرم حرف می زدند به آنها جواب دادم که پدرم به من هیچ ربطی ندارد و آنها گفتند که تو با پدرت برای ما هیچ فرقی نداری در همان روز اول که موضوع بازجویی در مورد پدرم بود من را به یک تخت بسته بودند و با شلاق به بدنم می زدند و فحش خواهر مادری می دادند و بعد از شکنجه های زیادی که دادند و من هم بی حال شدم به داخل سلول بردند و اصلا از وضعیت شب و روز خبر نداشتم و بعد از مدتی دوباره به زیر زمین بردند و موضوع اتهام های که به من زدند و تعداد بازجوهای که 4 الی 6 نفر بودند و با چشم بند بازجویی و شکنجه می کردند گفتند این افراد  را تو به قتل رسانده ای اما من قبول نکردم و شکنجه را بیشتر کردند و گفتند که باید حتما قبول کنی و گرنه خانواده ات را دچار مشکل می کنی و خودت هم زیر شکنجه می میری اما باز هم قبول نکردم.
تا اینکه خواستند شکنجه های جنسی و بطور غیر انسانی استفاده کنند.یک بطری را آورده بودند و می گفتند که باید قبول کنی اگر قبول نکنی لباسهایم  را از تنم در آورده بودند و می گفتند باید روی این بطری بشینی و همچنین تهدید به تجاوز جنسی می کردند و می گفتند خودت انتخاب کن یا قبول می کنی یا این آخرین راهته، من هم به ناچار قبول کردم چون نمی توانستم این نوع شکنجه ها را تحمل کنم و بشدت از ناحیۀ بیضه خونریزی و سوزش داشتم ودیگر در برابر شکنجه های بی رحمانه دوام  نداشتم. حتی هیچ دکتری برای معالجۀ من نیاوردند و هنوز هم هر دوی ما مشکل داریم بعد از 18 ماه زندان و به ناچار قبول کردن اتهام ها.
دوستم لقمان مرادی که او هم 3 پروندۀ سیاسی دیگری داشت . مجبور به قبول کردن همان اتهام ها کردند با استفاده از شکنجه های بی رحمانه و غیر انسانی و تهدیدهای بیش از حد و خودشان برنامه ریزیهای همه چیز را کرده بودند که شیوۀ اعترافات را چگونه بکنیم و آن چیزی که آنها می گفتند ما باید قبول می کردیم  وگرنه شکنجه های خیلی بیرحمانه ای استفاده می کردند در صفحات بازجوییها چیزی که می گفتند باید ما بدون اختیار امضاء می کردیم. هر چی می گفتند باید در وقت فیلم برداری تکرار می کردیم . می خواستند در مورد پدرم حرف بزنم و بگویم که پدرم در این ماجرا است. اما من این را نگفتم و دوباره به زیر شکنجه بردند پاهایم را باز می کردند و با لگد به بیضه هایم می زدند و بعد از اینکه تمام خواسته های خودشان را برآورده کردند و هر اتهامی که خواستند با زور شکنجه و تهدید به ما بستند و گفتند بیش از یک مدت کمی شما را در زندان نگه نمی داریم و زود بدون اینکه کسی بفهمد رضایت خانواده ها را می گیریم و آزادتون  می کنیم .
ما را در سلول انفرادی اطلاعات سنندج به مدت 9 ماه نگه داشتند اما در 2 ماه اول که در سلول بودم از درد شکنجه ها نمی توانستم کارهای شخصی خود را انجام بدهم تا اینکه به مرور زمان کمی خوب شدم و هیچ اقدامی برای معالجه ام نکردند و بعد از 9 ماه که من ودوستم جدا از هم در سلول بودیم بدون تلفن و ملاقات به زندان مرکزی سنندج منتقل کردند و گفتند که در زندان هیچی نگویید و بعد از چند ماه آزاد می شوید و ما هم از ترس تهدیدها و شکنجه های وحشیانۀ جنسی سخت ترسیده بودیم و به هیچ قیمتی نمی خواستیم که دوباره در آن شرایط قرار بگیریم و ما به مدت 6 ماه در زندان مرکزی سنندج ماندیم و بعد از 6 ماه ما را خواستند و باز به اطلاعات بردند و خواستند که ما بگوییم که این کار را برای انگلیس کردیم ولی ما نگفتیم و خواستند در بارۀ شخصی بنام جلیل فتاحی که رابط اصلی ماجرا  قرار داده بودند دوباره حرف بزنیم و آنها فیلم برداری کنند. چون جلیل فهمیده بود برایش توطئه چیده اند و جانش در خطر است به کشور انگلیس رفته و حالا در آنجا پناهنده شده و می گفتند می خواهیم برای دولت انگلیس دردسر درست بکنیم و به مدت یک ماه دیگر در سلول انفرادی اطلاعات سنندج ماندیم و گفتند چند ماه دیگر آزاد می شوید.
ما منتظر بودیم تا اینکه یک روز آمدند دنبال ما ،ما را با چشم بند و دست بند و پابند سوار ماشین کردند و در راه گفتند که به تهران می رویم برای دادگاهی و در جلسۀ دادگاه هیچ حرفی نزنید و کلیۀ اتهام ها را قبول کنید.
ما را مستقیم به سلولهای انفرادی اطلاعات اوین بند 209 بردند به مدت یک ماه و نیم بدون اینکه ملاقات و تلفن داشته باشیم خانواده ام در این مدت هیچ خبری از ما نداشتند ، ما هیچکدام از بازجوها را ندیدیم. ما را در تاریخ 1 دی 89 با پابند و دست بند به دادگاه انقلاب تهران شعبۀ 15 بردند و در جلسۀ دادگاه من و دوستم به هیچ عنوان نتوانستیم حرف بزنیم چون ما را بشدت مسموم کرده بودند و قاضی که صلواتی بود اصلا نمی دانست که من زانیار هستم یا لقمان چون لقمان حکم دیگری داشت به مدت 1 سال به خاطر پرونده سیاسی که قبلا داشت. قاضی صلواتی حکم را به من ابلاغ می کرد.
در جلسۀ دادگاه که امام جمعه شهر مریوان ملا مصطفی شیرزادی پدر یکی از مقتولین بود می گفت :که من از مردم می خواهم که خود را مانند این افراد به مردم بیگانه نفروشند و از قاضی می خواست من را اعدام کند ، امام جمعه اوایلی که پسرش را کشته بودند در بین تمام مردم گفته بود که این کار خود جمهوری اسلامی بوده و می خواست با این حرفهایی که در دادگاه می گفت تلافی هر چی که نسبت به دولت ایران گفته بود بکند.
بعد از دادگاه که هر اتهامی خواستند به ما زدند ما را به اطلاعات اوین بند 209 برگرداندند و اصلا بازجوها را ندیدیم و در اوین هم  درد شکنجه هایی که در اطلاعات سنندج کرده بودند دوباره شروع شد و اصلا هیچ اقدامی برای معالجۀ من نکردند.بعد از یک هفته ما را به زندان رجایی شهر منتقل کردند تا اینکه در زندان رجایی شهر روزنامه ها را دیدیم و دانستیم  که چه نامردیهایی در حق ما کرده اند و می خواهند ما را اعدام کنند تا جنایتهای خود را بپوشانند ولی هیچ کس در شهر خودمان مریوان باور نمی کند که ما این کار را کرده ایم حتی خانوادۀ خود مقتولین که پیش مردم گفته اند که ما هنوز باور نداریم و نخواهیم کرد که این کار را این افراد کرده اند.
و حالا که دولت ایران حکم اعدام به ما داده است هیچ راهی برای ما باقی نمانده است جز اینکه واقعیتها را برای تمام مردم دنیا بگوییم تا بی گناهی خودمان را اثبات کنیم. با وجود اینکه تمام واقعیتها را گفته ایم وزارت اطلاعات احتمالا دوباره من را به اطلاعات بازمی گرداند و دوباره شکنجه های بی رحمانه و غیر انسانی خودشان را شروع می کنند و شاید دوباره ما را مجبور به حرفهای دیگری بکنند و از تلویزیون پخش نمایند اما واقعیت این است که ما قربانی شکنجه های وحشیانه و بی رحمانۀ وزارت اطلاعات سنندج هستیم و هیچ نقشی در این اتهام هایی که به ما زده اند نداریم و حالا که وضعیت ما در شرایط سختی هست و حتی قید زندگی خودمان را زده ایم. با گفتن واقعیت برای تمامی مردم دنیا بخصوص مردم محترم شهر مریوان چند نکته ای حرف دارم:
مردم، ما بی گناه هستیم و قربانی شکنجه های بی رحمانه و غیر انسانی وزارت اطلاعات سنندج هستیم و دستی در این کار نداریم و به شدت تمام اتهام هایی که به ما زدند را تکذیب می کنیم و از تمام مردم دنیا بخصوص دبیر کل سازمان ملل ،حقوق بشر ،عفو بین الملل،کمیته ضد شکنجه و دیگر سازمانهای ذیربط تقاضای کمک داریم. وزارت اطلاعات قصد دارد تمام جنایتهایی که فرمانده لشکر سپاه پاسداران مریوان دیوا تاب که از سال 1380 تا به حال انجام داده است را به افرادی مانند ما که زندگی خود را برای دفاع از ملیت و قومیت کرد فدا کرده ایم بچسباند
و تنها گناه من این است که خانواده من سیاسی است ،از این طریق می خواهند به تمام خانواده های سیاسی ضربه بزنند و ما را زیر تهدیدها و شکنجه های وحشیانه وزارت اطلاعات سنندج مجبور به این اعتراف کردند و به شدت این اتهامات را تکذیب می کنیم و از گروها و سازمانهای حقوق بشری تقاضامندیم که با آمرین و عاملین اطلاعات سنندج که ما را قربانی شکنجه های بیرحمانۀخود کرده اند بر مبنای عدالت برخورد قانونی کنند.
زندانی سیاسی زانیار مرادی
21 دی 1389

گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دبیر کل سازمان ملل متحد
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
گزارشگر ویژه اعدام وشکنجه سازمان ملل

آسد علی گدا



موزه پروفسور حسابی به حراج گذاشته شد

 فرزند پروفسور محمود حسابی پدر فیزیک ایران از بدهی دو و نیم میلیارد تومانی موزه پروفسور حسابی خبر داد و گفت: به علت عدم توان در پرداخت وام، این موزه را به حراج گذاشته‌اند.
به گزارش مهر، مهندس ایرج حسابی عصر جمعه در سمینار یک روزه بین المللی بهره وری و توسعه منابع انسانی که در سالن شهید مطهری مرکز جهانی علوم اهل بیت‌(ع) با حضور جمعی از مسئولان استان و دانشجویان و علاقه‌مندان به این موضوع علمی برگزار شد با بیان اینکه موزه پدرم هم اکنون دو و نیم میلیارد تومان بدهی دارد، اظهار داشت: سال‌های بعد از پیروزی انقلاب حدود سال ۶۰ وام ۴۷ میلیون تومان از سه بانک بابت ایجاد مرکز تحقیقات و پژوهش در علوم پایه دریافت کردیم که در حال حاضر بابت عدم توان پرداخت وام موزه پروفسور محمود حسابی را به حراج گذاشته‌اند.
وی در خصوص مشکلات موزه پروفسور محمود حسابی اضافه کرد: نخستین مشکلات، بدهی موزه و نبود مرکز اسناد و طبقه بندی کتب مرحوم حسابی است که در حال حاضر کتاب‌های وی در فضای نا‌مناسب نگهداری می‌شوند و در حال نابودی است.
دکتر حسابی بیان داشت: مکان موزه دارای فضای محدودی است و این موزه نیازمند گسترش فضا و سالن آمفی تئا‌تر است.
حسابی در خصوص وضعیت نا‌مناسب مقبره مرحوم پروفسور حسابی بیان داشت: با توجه به اینکه روز پنچ شنبه و جمعه افراد زیادی از مکان‌های مختلف برای زیارت مزار پروفسور تجمع می‌کنند و معمولاً در روزهای عزاداری همچون عاشورا مردم تفرش مراسم خود را از این مکان آغاز می‌کنند، این محل حتی دارای یک سرویس بهداشتی مناسب نیست.
فرزند مرحوم حسابی بیان داشت: برای حفظ آثار و ارزش این انسان بزرگ علمی شایسته ایران و برای شناساندن آثار و کارهای وی به نسل جدید و فراموش نشدن آن‌ها باید توجه بیشتری از سوی رسانه‌ها از جمله صدا و سیما کشور به آن صورت گیرد.
وی در پایان خاطر نشان کرد: بزرگ‌ترین پارک ملی در کشور فرانسه تندیس فردوسی را برای مدت خیلی طولانی نصب کرده است و احترام ویژه‌ای به این شخصیت بزرگ ایرانی می‌گذارند ولی متاسفانه در ایران همه لئوناردو داوینچی را می‌شناسند اما اطلاعات زیادی در خصوص فردوسی ندارند و به شخصیت‌های بزرگ ایرانی توجه‌ای صورت نمی‌گیرد.

تجمع اعتراضي مردم نسبت به كيفيت نان و قيمت بالاي آن در منطقه پونك

وز 22دي ماه, در مقابل يكي از نانوايي هاي منطقه پونك, تجمع اعتراضي برگزار شد. مردم كه نسبت به كيفيت نان و قيمت بالاي آن معترض بودند, در آن جا تجمع كرده و شعار دادند. قابل توجه اينكه نيروي انتظامي حاضر در محل هم در تاييد حرف مردم اذعان مي كرد كه وضعيتي مشابه آنان را دارد و نسبت به وضعيت نان ناراضي مي باشد.

همسر موسوی از دانشگاه اخراج شد

دانشگاه تهران سرانجام به خواست دانشجویان این دانشگاه پاسخ مثبت داده و به تازگی از ورود زهرا رهنورد به این دانشگاه جلوگیری کرده است. این خانم که مدیریت گروه مطالعات عالی هنر دانشگاه تهران را برعهده داشته است، با وجود اقدامات توهین‌آمیز خود علیه مسئولان جمهوری اسلامی ایران، تاکنون از سمت خود برکنار نشده بود که با اعتراض دانشجویان این دانشگاه، بالاخره به دانشگاه تهران ممنوع‌الورود شد.

البته تاکنون خبری مبنی بر قطع حقوق وی به عنوان عضو هیأت علمی دانشگاه تهران منتشر نشده است و به نظر می‌رسد او کماکان از دولتی که آن را نامشروع می‌داند، حقوق میلیونی دریافت می‌کند!

احتمال اجرای حکم اعدام سه زن زندانی در زندان اوین

به گزارش تارنمای "تغییر برای برابری"، در راهروهای بند عمومی زنان زندان، این روزها خبر اجرایی شدن زودهنگام حکم اعدام کبری رحمان پور، لیدا توکلی و سوگند جهانی که کمتر از ۲۰ سال سن دارد و به اتهام قتل همسرش در زندان است، بین زندانیان پیچیده است و همه را نگران کرده است .

از سوی دیگر خبر می رسد که در یکی از سلول های انفرادی اوین، زنی با نام و مشخصات لادن مستوفی، ۴۵ ساله، فرزند منوچهر زندانی است که گویا اتهام محاربه دارد و مدت زیادی است که در انفرادی به سر می برد.

روزنامه نگار بعد از دستگیری ناپدید شده است

کیوان مهرگان، از دو ماه پیش بعد از دستگیری ناپدید شده است.  به گزارش سایت کلمه وابسته به موسوی، کیوان مهرگان از جمله روزنامه نگاران روزنامه شرق محسوب می شود که در پی حمله ماموران امنیتی به این روزنامه در روز شانزدهم آذر ماه سال جاری دستگیر شد و از آن بعد اطلاعی از وی نیست.

کلمه در ادامه این گزارش می نویسد: در این بازداشت به جز کیوان مهرگان، احمد غلامی، فرزانه روستایی و علی خدابخش سرمایه گذار این روزنامه هم بازداشت شدند که از این جمع احمد غلامی و علی خدابخش بعد از ۲۰ روز از زندان آزاد شدند . بعد ازبازداشت این روزنامه نگاران هادی انواری و ریحانه طباطبایی از دیگر خبرنگاران روزنامه شرق هم بازداشت شدند . هادی انواری بعد از مدت کوتاهی از زندان آزاد شد . اما فرزانه روستایی، کیوان مهرگان و ریحانه طباطبایی همچنان در بازداشت به سر می برند.

مهرگان بعد از حوادث عاشورای سال گذشته نیز بازداشت شده و مدت دو ماه را در بند ۲۰۹ زندان اوین گذرانده بود. او در دادگاهش به سه سال حبس تعلیقی محکوم شد .در حالی یک ماه و نیم ازدومین بازداشت مهرگان می گذرد که هیچ اطلاعی از وضعیت این روزنامه نگار زندانی در دست نیست.


معاون فاسد احمدی نژاد: مخالفین من بیمار و ضد نظام اند

رحیمی در جدیدترین اظهارت به جای پاسخگوئی به اتهامات مالی و اقتصاد خود، به شکل بی سابقه به مخالفین و منتقدین خود حمله کرد و آنها را ضد نظام و دولت و رهبری دانست: اتهامات مخرب برخي افراد عليه من نشانه بيماري و دشمني آنها با نظام است.

در حالیکه دادستان کل کشور رحیمی را متهم دانسته و تاکید کرده است که وی به زودی باید در دادگاه حاضر شود، معاون اول رئیس جمهور این اتهامات را ناشی از دشمنی منتقدینش با نظام دانست.

معاون اول رئیس جمهور با بیان اینکه رفتار مخرب و پليد نظام سرمايه‌داري تا حدي است كه برخي رسانه‌های داخلي را نيز تحت تاثير قرار داده است، افزود: مخالفين واقعي نظام شعار حمايت از ولايت فقيه، نظام و دولت سر مي‌دهند اما در عمل دشمنان درجه يك نظام و دولت هستند و در واقع نمي‌خواهند نامي از اسلام باقي بماند؛ چرا كه اين افراد تربيت شدگان و دست نشاندگان همان نظام سرمايه‌داري و صهيونيستي هستند.

معاون اول رئيس جمهور در بخش ديگري از سخنان خود به تلاش‌ها و اقدامات بزرگ دولت در سال‌هاي اخير اشاره كرد و گفت: دولت با تلاش و كار شبانه روزي گام‌هاي بلندي برداشته است كه انبوه سازي مسكن در تمامي استانها، اهتمام براي اشتغال زايي و ريشه كن شدن بيكاري، دور زدن تحريم‌ها و در راس همه آنها اجراي قانون هدفمندسازي يارانه‌ها از جمله اين فعاليت‌هاست.

رحيمي با اشاره به اینکه اقدامات ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادي موجب اتهام زني از سوي متخلفين عليه بنده شده است گفت: در كارگروه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادي با بسياري از تخلفات اقتصادي، زمين خواري‌ها و معوقات بانكي مبارزه شده است كه اين اقدامات براي بسياري از متخلفين ناخوشايند بوده و به همين دليل به تهمت‌سازي و اتهام‌زني عليه معاون اول رئيس جمهور اقدام كرده‌اند.

وي ادامه داد: برخي مفسدان اقتصادي و رانت‌خواران كه با اقدام بازدارنده ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادي مواجه شده و تحت فشار قرار گرفته و از اين امر ضربه خورده‌اند، از اسفند ماه سال گذشته تا كنون اقدام به تخريب دولت و اتهام افكني كرده‌اند و با بي شرمي تمام و بدون هيچ سند و مدركي مستقيم و غير مستقيم رئيس جمهور و معاونش را در رسانه‌ها متهم مي‌كنند.

معاون اول رئيس جمهور افزود: اقدامات مخرب اين افراد نشانه بيماري و دشمني آنها با نظام است و اينكه خواسته يا ناخواسته در راستاي اهداف دشمنان نظام گام بر مي‌دارند.

رحيمي تصريح كرد: در ميان كساني كه تمام تلاش‌ها و اقدامات ثمربخش دولت را انكار مي‌كنند و در عين حال مدعي پيروي از ولايت فقيه و حمايت از نظام هستند افرادي به چشم مي‌خورند كه حتي يك روز هم در صحنه دفاع مقدس حضور نداشتند و در هيچ‌يك از عرصه‌هاي خدمت‌رساني ديده نشده‌اند.

وي با بيان اينكه بنده در تمام دوران كاري خود در عرصه‌هاي مختلف خدمت مشغول مبارزه بوده‌ام، گفت: زماني كه بنده رئيس ديوان محاسبات كشور بودم پرونده برخي افراد را مطالعه كرده‌ام و مطالبي موجود است كه به خاطر ملاحظات و مصالح نظام تا كنون سكوت كرده‌ام.

گفتنی است مدتی پیش دادستان کل کشور در جمع خبرنگاران گفته بود که رحیمی باید به دلیل برخی اتهامات مالی و اقتصادی در دادگاه حاضر شود و جوابگو باشد. این درحالی است که دفتر رئیس جمهور در اطلاعیه ای تصریح کرد که احمدی نژاد با احضار معاون اول خود مخالف است. اما اسفندیار رحیم مشائی در گفت وگو با خبرنگاران گفت که اگر رحیمی هم تخلف داشته باشد باید در دادگاه حاضر شود.

۱۳۸۹ دی ۲۵, شنبه

حسین خضری، صبح امروز در زندان مرکزی ارومیه به دار آویخته شد.

دوازدهم دی ماه سال جاری تیم ویژه ای از تهران برای اعدام حسین خضری به زندان مرکزی ارومیه آمده بودند تا شبانه وی را اعدام کنند، اما مسئولان به دلایل نامعلوم اجرای این حکم را به تعویق انداختند.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی در خبری اتهامات حسین خضری را "شرکت در عملیات مسلحانه و کشتن یکی از ماموران نیروی انتظامی در پاسگاه مرزی گل شیخان شهرستان ارومیه در سال 1383" عنوان کرده است.

حسین خضری پیش تر تمامی این اتهامات را رد کرده بود و در ملاقات با خانواده اش از تلاش ماموران وزارت اطلاعات برای اخذ اعترافات تلوزیونی دروغین از وی خبر داده بود.

شایان ذکر است که برادر این زندانی سیاسی شب گذشته احتمال داده بود که مسئولان آقای خضری را مخفیانه اعدام می کنند.

مسئولان طی مدتی که حسین خضری از بندش خارج شده بود، هیچ اطلاع دقیقی از وضعیت و محل نگهداری وی به خانواده اش نداده بوند

خامنه ای دستور قتل رفیق حریری را صادر کرده و حزب الله آن را به اجرا در آورد

رادیو فرانسه: منابع خبری اعلام کردند که دادگاه بین المللی رسیدگی به قتل رفیق حریری نخست وزیر پیشین لبنان مستقیماً رهبر جمهوری اسلامی، آیت الله علی خامنه ای را متهم نموده که دستور قتل رفیق حریری را در سال 2005 صادر کرده است. همین منابع تصریح کرده اند که این فرمان به وسیلۀ سردار پاسدار قاسم سلیمانی فرماندۀ سپاه قدس پاسداران ایران که عمدتاً مأموریت های برون مرزی حکومت تهران را برعهده دارد به عماد مقنیه فرماندۀ پیشین نظامی حزب الله لبنان منتقل شد که در فوریه سال 2008 در دمشق به قتل رسید. حزب الله لبنان و جمهوری اسلامی ایران سرویس های مخفی اسرائیل را عامل این ترور معرفی کردند. منابع خبری به نقل از گزارش تحقیق دادگاه بین المللی رسیدگی به قتل رفیق حریری نوشته اند که مسئولیت سازماندهی تیم های ترور نخست وزیر پیشین لبنان را عماد مقنیه و یکی از بستگان وی مصطفی بدرالدین برعهده داشته اند و قتل رفیق حریری با هماهنگی کامل میان حزب الله لبنان و سپاه پاسداران صورت گرفته است. همین منابع افزوده اند که رییس جمهوری سوریه بشار اسد و رییس سرویس های مخفی این کشور، آصف شوکت، که از بستگان نزدیک بشار اسد است نقش کلیدی در قتل رفیق حریری داشته اند. منابع خبری تصریح کرده اند که از نظر رهبر جمهوری اسلامی، آیت الله خامنه ای، رفیق حریری مأمور عربستان در لبنان بوده و کشته شدن وی می توانسته زمینۀ به قدرت رسیدن حزب الله در لبنان را فراهم سازد. جراید لبنانی با اشاره به همین مطلب نوشته اند که علت استعفای وزرای وابسته به حزب الله از کابینۀ سعد حریری در روزهای گذشته که منجر به سقوط حکومت در لبنان شد نتایج تحقیق دادگاه بین المللی رسیدگی به قتل رفیق حریری بوده است که قرار است در روزهای آینده منتشر شود. منابع نزدیک به سعد حریری گفته اند که حزب الله تهدید کرده بود که در صورت انتشار گزارش تحقیق دادگاه بین المللی رسیدگی به قتل رفیق حریری نه فقط اقدام به کودتا خواهد کرد، بلکه علیه اسرائیل نیز اعلام جنگ خواهد نمود. . .

هوای تهران بار دیگر به وضعیت ناسالم بازگشت

مرکز هماهنگی و اطلاع رسانی آلودگی هوا اعلام کرد روز شنبه بر میزان غلظت آلاینده ها نسبت به روز گذشته افزوده شده است و پس از چند روز بارش برف و باران، بار دیگر هوای ناسالم به تهران بازگشته است. مرکز هماهنگی و اطلاع رسانی آلودگی هوا همچنین اعلام کرده میانگین غلظت آلاینده ذرات معلق از حد مجاز فراتر بوده و شاخص کیفیت هوا هم اکنون در شرایط ناسالم است. این مرکز از بیماران قلبی و ریوی، سالمندان و کودکان خواسته از فعالیت های طولانی مدت در فضای باز خودداری کند.

خودسوزی ۵ زن باردار در لرستان


خودسوزی ارمغان رژیم آخوندی - آرشیو
خودسوزی ارمغان رژیم آخوندی - آرشیو
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی لرستان اعلام کرد: ۵ مورد از ۱۱ مورد مرگ‌ومیر مادران باردار مربوط به خودسوزی بوده است!
ایسنا ۲۱ دیماه: معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی لرستان تاکید کرد: علت خودکشی مادران باردار در استان باید ریشه‌یابی و علت‌یابی شود“.امیدعلی حاجی‌پاپی“، در جمع خبرنگاران افزود: مرگ‌ومیر مادران یک شاخصی است که از نظر جهانی روی آن حساب می‌شود.

وی با اعلام این‌که از ابتدای سال تاکنون ۱۱ مورد مرگ‌ومیر مادران باردار در لرستان را داشته‌ایم، تصریح کرد: شاخصهای مختلفی در میزان مرگ‌ومیر مادران دخالت دارند که یک قسمت از آن به مراقبت‌های قبل از بارداری، حین و بعد از بارداری و زایمان برمی‌گردد.

معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی لرستان اعلام کرد: ۵ مورد از ۱۱ مورد مرگ‌ومیر مادران باردار مربوط به خودسوزی بوده است!

وی با اشاره به این‌که خودسوزی و خودکشی علت‌های فراوانی دارد، یادآور شد: هر مورد مرگ‌ومیر مادران را در حال علت‌یابی هستیم؛ خودسوزی چندعلتی است و کاهش آمار آن کار ساده‌ای نیست.

معاون دانشگاه علوم پزشکی لرستان با بیان این‌که تمام مادران باردار تحت پوشش پزشک خانواده هستند، یادآور شد: اما تمام مادران باردار تحت پوشش روان‌پزشکان نیستند؛ خودکشی‌ها در حین بارداری علت‌های متفاوتی دارد که باید تک‌تک بررسی شوند البته در مواردی هم ممکن است تخلف پزشک باشد!

افزایش کرایه تاکسی به دنبال حذف یارانه ها و برخورد با ۲۶ هزار راننده تاکسی

در حالی که مسئولان دولتی ادعا می‌کنند طرح هدفمند کردن یارانه‌ها در فضایی آرام آغاز شده است، رئیس پلیس راهنمائی و رانندگی تهران بزرگ فاش کرد که ۱۴۰ تیم مشترک پلیس و تاکسیرانی تا به حال با ۲۶ هزار راننده تاکسی و مسافربر شخصی به خاطر افزایش کرایه یا سوار نکردن مسافران برخورد کرده است.
به گزارش خبرگزاری‌ها، سردار حسین رحیمی گفت: با توجه به بحث هدفمند شدن یارانه‌ها و افزایش استفاده مردم از حمل و نقل عمومی پلیس راهنمائی و رانندگی تهران بزرگ به همراه تاکسیرانی تهران گشت نظارتی مشترک تشکیل داده‌اند که با رویکرد حمایت از تاکسی‌رانی‌ها و جلوگیری از هر گونه سوء استفاده از اول دی آغاز به کار کرده است.

وی ادامه داد: خوشبختانه تاکسی‌رانی‌ها در این زمینه همکاری بسیار خوبی با پلیس داشته‌اند و تنها عده محدودی که قصد سوء استفاده از سهمیه و امکاناتی که به تاکسی‌ها داده شده را داشتند که توسط این گشت‌های مشترک شناسایی شدند.
رئیس پلیس راهنمائی و رانندگی تهران بزرگ با اشاره به اینکه پلیس راهنمائی و رانندگی تهران بزرگ افرادی که از این طریق قصد سوء استفاده و یا عدم خدمات دهی به شهروندان را داشتند شناسایی کرده است افزود: ۱۴۰ تیم پلیس از اول تا ۲۰ دی با ۲۶ هزار متخلف برخورد و اعمال قانون کرده است.
سردار رحیمی گفت: پلیس با ۳ هزار مسافربر شخصی که خارج از تعرفه اقدام به اخذ کرایه می‌کردند برخورد و اعمال قانون کرده است.

وی اظهار داشت: این عده کم متاسفانه خدمات‌دهی و زحمات قشر بزرگ تاکسی‌ران‌ها را زیر سئوال می‌برند و پلیس بر اساس ۱۷ بند قانون با این افراد برخورد می‌کند.

نگرانی خاتمی در باره برچیده شدن بساط رژیم و صدور حکم اعدام برای وی توسط کیهان

روزنامه کیهان در مطلبی نوشت:
*یکی از دست اندرکاران فتنه 88 اذعان کرد این جریان بدیل جریان برانداز و ضدنظام است. خاتمی می گوید «باید شخصیت های باسابقه ولو معترض سرمایه نظام به حساب آیند و تقویت شوند در غیر این صورت خیزش بعدی ممکن است به طرف اسلام و نظام اسلامی نباشد»!

* خاتمی با چه رویی و در حالی که آفرین های متعددی از اوباما و کلینتون و شیمون پرز و رئیس موساد و سلطنت طلبانی چون داریوش همایون (بانی اهانت به حضرت امام در دی ماه 56 و باعث خیزش الهی مردم قم در 19 دی) دریافت کرده، فتنه عناصر وابسته به ضد انقلاب را با قیام 15 خرداد و 19 دی مقایسه می کند. آیا همان خروش چند میلیونی مردم غیور تهران در 9 دی 88 و اقیانوس جمعیت از میدان امام حسین  تا میدان انقلاب و آزادی که شعار می دادند «لعن علی عدوک یا حسین- خاتمی و کروبی و میرحسین»، کافی نیست تا این عنصر بازی خورده محافل غربی یقین کند که جریان متبوع وی نه به کمون ]کما![ رفته بلکه مرده است؟

*اگر جریان همراه خاتمی و دیگر فتنه گران غم و نگرانی نظام را داشتند که بساط بی قانونی، اردوکشی و آشوب خیابانی و اهانت به مقدسات ملت ایران را فراهم نمی کردند. جای سؤال دارد که اگر به جای منافقین فتنه گر جدید قرار بود جریان های ضد انقلاب محارب (منافقین قدیم) مانند سال های اول انقلاب معرکه گیری کنند، جز همان حوادث سیاه و خیانت های بی سابقه را رقم می زدند که امثال خاتمی و موسوی و کروبی تدارک کردند؟! بله شما «سرمایه» بودید اما نه سرمایه ملت ایران بلکه همان طور که نتانیاهو گفت: «سرمایه بزرگ اسرائیل بودید» اما سوخت شدید و روی دست سرمایه گذاران باد کردید.

*در هیچ جای جهان با خائن و جاسوس و وطن فروش «مناظره و مباحثه» نمی کنند و خیانت وطن فروشی را که حکمش اعدام است، به حساب «اشتباه» نمی گذارند.

برداشت 70 درصدی يارانه های نقدی

با اجراي هدفمندکردن يارانه ها، قيمت حامل هاي انرژي يک باره افزايش يافت که بيشترين افزايش در قيمت بنزين و گازوييل اتفاق افتاد. البته هنوز قبض هاي برق، آب و گاز به دست مردم نرسيده تا بدانند چقدر بايد بپردازند. اما اکنون بابت بنزين آزادي که وارد باک خودروهايشان مي کنند، ليتري 700 تومان مي پردازند و اين افزايش را احساس مي کنند. در اين رابطه با عماد حسيني سخنگوي کميسيون انرژي و نماينده قروه در مجلس شوراي اسلامي به گفت و گو نشسته ايم.
با اجرايي شدن قانون هدفمند کردن يارانه ها، بزرگ ترين چالش فعلي، حامل هاي انرژي به ويژه سوخت است. چرا دولت به اين صورت قيمت ها را بالا برده و چرا بنزين آزاد ليتري 700 تومان شده است؟
با توجه به جلساتي که با مسوولان دولتي داشتيم و نيز صحبت هايي که شده است، قاعدتا قانون هدفمند کردن يارانه ها بايد به صورت دقيق رعايت بشود. يعني افزايش قيمت ها بايد به صورت تصاعدي باشد و اين تصاعد هم در مدت 5 سال و به صورت پلکاني بالا برود و البته نظر دولت هم به ظاهر همين بوده است. اما اکنون ذهنيتي در جامعه وجود دارد که چرا بنزين 700 تومان شده و چرا قيمت به يک باره به فوب خليج فارس رسيده است، در حالي که قرار بر اين نبوده و مي بايست قيمت حامل هاي انرژي به ويژه بنزين بعد از 5 سال به فوب خليج فارس برسد. من به مردم حق مي دهم که بپرسند علت اين افزايش يک باره چه بوده است؟ اما در بررسي هايي که در مجلس انجام داديم با توجه به سهميه هاي اعلامي که توسط دولت انجام مي شود و خواه اين سهميه 100 توماني يا400 توماني باشد، باور بر اين است که اين سهميه تداوم خواهد داشت تا بتوان به نحوه عرضه و تقاضاي بنزين پاسخ داد. از آنجا که بنزين 100 توماني باعث مي شد، قاچاق سوخت از ايران به کشورهاي همسايه انجام شود و اين معضل به حدي بود که رفت و آمد قاچاقچيان تقريبا درمرزها محسوس بود و دليل عمده اين رفت و آمد قاچاقچيان در مرزهاي کشور به خاطر قاچاق بنزين بود، از اين منظر قيمت بنزين به 700 تومان افزايش پيدا کرد تا اگر هم کسي خواست بنزين را به اين صورت نقل و انتقال دهد، حداقل دولت و مردم آن هزينه را تقبل نکنند. در نتيجه اکنون هر فردي به هر ميزان که بخواهد مي تواند بنزين با قيمت 700 تومان را به آن سوي مرزها ببرد و با هر قيمت ديگري که دلش خواست به فروش برساند که اين بحث جداگانه اي است.
الان بنزين فوب خليج فارس چقدر است؟
در حال حاضر بنزين فوب خليج فارس حدود همين 700 تومان است که البته با احتساب ماليات و قيمت حمل و نقل ، تقريبا همين قيمت تمام خواهد شد.
قيمت بنزين در خليج فارس چقدر است؟
ارزيابي که ما انجام داده ايم در آنجا بين 600 تا 650 تومان نوسان دارد و دقيقا بعد از پرداخت ماليات و هزينه حمل و نقل تقريبا همان 700 تومان خواهد بود.
بنزيني که ما در پالايشگاه هاي کشور توليد مي کنيم، چقدر تمام مي شود؟
الان تقريبا 45 ميليون ليتر بنزين در داخل کشور توليد مي کنيم که با راه اندازي پالايشگاه هاي توليد بنزين اراک و آبادان، تا پايان سال تقريبا 11 ميليون ليتر ديگر به آن افزوده خواهد شد. اما درمورد قيمت بنزين بايد اعلام کنيم که قيمت بنزين داخلي فرقي با فوب خليج فارس نمي کند، زيرا ما از نفت خامي استفاده مي کنيم که ارزش توليد آن به اندازه همان ميزاني است که در بازارهاي جهاني وجود دارد. اکنون نفت خام بشکه اي 80 تا 85 دلار است که در پالايشگاه هاي داخلي نيز بين 1600 تا 1700 بشکه نفت استفاده مي کنيم که ارزش توليدي اين نفت، بالاست.
قيمت بنزين توليدي در داخل چقدر تمام مي شود؟
قيمت دقيق بنزين داخلي را نمي دانم، اما به همين ميزان که الان نفت توليد مي شود، قيمت ها هم افزايش پيدا مي کند و قيمت ها را تغيير مي دهد.
آيا بايد يک باره قيمت بنزين 700 تومان شود و اين در قانون ديده شده بود؟
اکنون سعي بر اين است که سهميه هاي بنزين 100 توماني و 400 توماني حفظ شود. امروزه قيمت گذاري بنزين در ايران 3 نرخي شده و بعيد نيست با توجه به روندي که بازار دارد و آن شيبي که بايد رعايت شود، قطعا اين بحث بنزين 100 توماني هنوز بايد ادامه داشته باشد و من فکر مي کنم تا چند ماه آينده باز هم ما بنزين 100 توماني را خواهيم داشت .
دليل شما بر ادامه سهيمه بنزين 100 توماني چيست؟
به دليل اينکه اگر ما اين سهميه 100 توماني را نداشته باشيم، قانون هدفمند کردن يارانه ها و آن شيبي که مدنظر مجلس بوده است رعايت نمي شود. به همين دليل بايد يک سهميه ابتدايي را در اختيار مردم قرار بدهيم و اگر کسي خواست مازاد بر اين سهميه از وسيله نقليه اش استفاده کند، آنگاه ديگر بايد با قيمت آزاد 400 تومان يا 700 تومان پرداخت کند.
بحث گازوييل به چه شکل است؟
الان فوب جهاني; قيمت گازوييل بالا و تقريبا معادل قيمت بنزين است که قطعا از اين قيمت 150 تومان و 350 توماني که ما استفاده مي کنيم، بالاتر است. علت آن هم اين بود که گازوييل در کشور ما به قيمت 16 تومان مصرف مي شد که افزايش يک باره قيمت، مشکلات خودش را به وجود ميآورد.
آيا اين تحميل يک باره معقول است و آيا افزايش 20 برابري را تاييد مي کنيد؟
اين افزايش يک باره درست نيست، اما باز هم سهميه هاي حمايتي براي کاميون داران دنبال مي شود و اميدوار هستيم با توجه به شرايط موجود، به نحوي پيش برويم که مشکل کمتر پيش بيايد. البته در قانون پيش بيني کرده ايم که دولت مي تواند، قيمت هاي ترجيحي را در مقاطع مختلف داشته باشد تا بر اساس آن، مشکلاتي که در سر راه اين قانون به وجود خواهد آمد، بر اساس قيمت ترجيحي و اعلام حمايت هاي فوق العاده اي که مي تواند داشته باشد، در واقع نظام عرضه و تقاضا را در کشور تنظيم کند. به عبارت بهتر، اين روشي براي تنظيم نظام عرضه و تقاضا در کشور و يکي از راهکارهاي اصلي قانون هدفمند کردن يارانه ها در مواقع حساس است که توسط دولت بايد انجام شود.
اکنون در مورد مرغداري ها نيز مشکل مصرف گازوييل پيش آمده، در اين مورد چه اقدامي مي کنيد؟
البته يک بسته هاي حمايتي تعريف و اجرا شد، اما قانون به نحوي است که اگر در مرغداري ها يا هر حوزه ديگري قرار است، مشکلي پيش بيايد، دولت بايد بتواند اين بحران ها را به يک نحوي مهار کند که کمترين مشکل را براي خريد مردم داشته باشد. اين در بحث هاي مختلف عمراني يا توليدي که مي خواهيم داشته باشيم نيز پيش بيني شده است. اکنون قانون هدفمند کردن يارانه ها شروع شده و مسايل و مشکلات اين قانون را بايد در اجرا بررسي کنيم، چون قانون مصوب در اجرا قطعا بي نقص نخواهد بود. به عقيده ما به طور قطع يک سري نقايص هرقانوني در حال اجرا روشن خواهد شد که البته اميدواريم اين نقايص به گونه اي باشد که دولت در حين اجرا، در کنار اين مسايل بتواند اصلاحاتي را انجام دهد و براساس آن اصلاحات، رويه ادامه اجراي قانون را بشناسد.
آنچه که اکنون اجرا مي شود و اين افزايشي که الان اتفاق افتاده، تا چه حد بر اساس مصوبه مجلس در قانون هدفمند کردن يارانه ها بوده است؟
اين طور که دولت عنوان مي کند و اين گونه که ما بعضا در گزارشات و اخبار رسانه اي مي شنويم و نيز کميسيون هاي تخصصي مجلس که وزيران مربوطه و مسوولان مربوطه را دعوت مي کند و از آنها گزارش مي گيرد که علت چه بوده است؟ آن چيزي که دولت اعلام مي کند حکايت از آن دارد که کاملا منطبق با قانون حرکت کرده است.
نظر مجلس چيست؟
بررسي سر انگشتي ما نشان مي دهد که دولت يک مقدار بيرون از قانون عمل کرده است. البته دولت در نهايت مي خواهد به يک نحوي قانون را پيش ببرد که کمترين مشکل را براي مردم پيش بياورد، هر چند ايجاد آن شوک اوليه ممکن است براي مردم مشکل ساز باشد، اما گام اول محکم برداشته شده و اين محکم برداشته شدن گام اول به معناي اين است که شوک تورمي و آثاري که درآينده خواهد داشت، کمتر باشد. يعني ما مي توانيم گام هاي بعدي را نرم تر و آهسته تر برداريم.
مگر گام ديگري هم مانده است که دولت آهسته بردارد؟ آيا قرار است بنزين از 700 تومان نيز گران تر بشود؟
بنزين 100 تومان و 400 تومان هنگامي که با بنزين 700 توماني ترکيب شود، قيمت نهايي بنزين موازنه و تنظيم مي کند. اما اميدوار هستيم که بتوانيم به همين سبک و سياق جلو برويم.
يعني بنزين 100 توماني همچنان اعلام مي شود؟
بايد اعلام شود، زيرا اگر اعلام نشود، آن موقع قانون هدفمندي يارانه ها دچار يک سري خدشه ها و مشکلات خواهد شد.
در بحث هاي ديگر چطور است؟ براي بحث نيروگاه ها و ديگر حامل هاي انرژي همچون گاز، مجلس چه واکنشي نشان داده يا قراراست نشان بدهد؟
در بحث نيروگاه ها و دربحث انرژي ها ، باز هم همين قانون شامل حال آنها مي شود. نمايندگان در مجلس به دقت موضوعات مربوط به اين قانون را دنبال مي کنند. در کميسيون انرژي نيز همه مشکل ما اين است که قيمت حامل هاي انرژي کنترل بشود. اما در بحث نيروگاه، بايد به سمت توليد برق پراکنده در نقاط مختلف کشور در مقياس کوچک پيش برويم و الان نيز اين کار را انجام مي دهيم که صرفه اقتصادي اين موضوع بالا برود. الان ما با توجه به توليد برقي که در داخل کشور داريم و اين موضوعاتي که  دنبال مي کنيم، نزديک به40 هزار مگاوات برقي که در داخل کشو ر توليد مي کنيم و در زمان پيک مصرف، يک مقدار بيشتر از اين مصرف داريم که واقعا با مشکل مواجه شده ايم. اما اينکه بخواهيم براي آينده برنامه ريزي کنيم مطمئنا همه چيز با صرفه جويي امکان پذير است و مي شود اين کار را انجام داد; زيرا نبايد فراموش کنيم که قيمت ها هم بايد به نحوي بالا برود.
شرايط فعلي مصرف انرژي چگونه است؟
الان در منحني که داشته ايم، تقريبا بيش از 70 درصد مردم، مصرف برقي کمتر از 300 کيلو وات ساعت در ماه دارند و اين ميزان مصرف، اين نويد را به ما مي دهد که در واقع قيمت افزايشي برق براي کمتر از30 درصد مردم تاثير بگذارد که آن 30 درصد هم افرادي هستند که در دهک هاي بالا قرار دارند که به احتمال فراوان  مشکل کمتري براي پرداخت داشته باشند.
آيا 300 کيلو وات برق، مصرف معقولي است؟
به عقيده من و کارشناسان حوزه انرژي،300 کيلووات ساعت برق، تقريبا مصرف قابل قبولي است و از آن به بالا، فکر مي کنم با توجه به اجراي هدفمندي يارانه ها يک کمي شيب آن پايين بيايد و ميزان مصرف از 300 کيلو وات در خانواده هاي ايراني خيلي پايين تر بيايد.
آيا فکر نمي کنيد اين سقف براي مردم در مناطق پر مصرف و فصل تابستان مشکل ساز بشود؟
فکر مي کنم در زمان گراني برق، تقريبا مشکل خاصي براي مردم به وجود نياورد. ولي يک نکته مهم اين است که يک ضعفي در هدفمندي يارانه ها وجود دارد. البته اين ضعف را در ابتدا هم گفته ام که در قانون وجود ندارد، بلکه در اجرا يک ضعفي وجود داشت و آن پرداخت نقدي به مردم بود. من نگران بودم که پرداخت نقدي به نحوي باشد که در جاها و مسيرهاي خودش هزينه نشود. الان همين پرداخت نقدي براي مردم قابل برداشت بوده و مردم برداشتي که انجام مي دهند هنگامي که 2 ماه ديگر قبوض آب و برق و گاز به دست آنها مي رسد، دچار مشکل خواهند شد.
اشکال کار چيست؟
اشکالش در اين است که ممکن است، اين برداشت ها در مسيرهاي ديگري هزينه بشود و هنگامي که قبضهاي انرژي به دستشان رسيد توان پرداخت هزينه هاي بالا را نداشته باشند.
به عقيده شما چه کار بايد کرد؟
به نظر من اگر کارت الکترونيک و کارت انرژي را از ابتدا تهيه مي کرديم و به مردم مي داديم و مانند کارت هاي هوشمند سوختي که الان در جايگاه ها است، اين کارت ها نيز قابل برداشت بود و مردم مي توانستند، فقط پرداخت هاي خود را از طريق کارت انجام بدهند خوب بود. به عبارت بهتر بايد يک دوره زماني را مي گذاشتيم که اگر اضافه از اين کارت باقي ماند آنگاه مردم برداشت انجام مي دادند. آن موقع بود که ما مي توانستيم براي اين قانون تضمين داشته باشيم و در اصل برگشت منابع توسط مردم با صرفه جويي امکان پذير مي شد. الان مي توان اين را در 2 ماه اول به صورت آزمايشي اجرا کرد و ببينيم اين پول ها چقدر برگشت دارد تا مردم دچار چالش نشوند.
دولت اعلام کرده که مردم اين پولها را برداشت نکرده اند، آيا از ميزان برداشت هاي مردم از حساب يارانه ها آگاهي داريد؟
متاسفانه خبرهايي که به ما مي رسد حکايت از اين دارد که برداشت ها از بانک ها بسيار زياد بوده است و طبق آماري که من دارم، بيش از 70درصد يارانه ها از حساب ها برداشت شده و کمتر از30 درصد باقيمانده است، در حالي که هيچ کدام از پرداخت هزينه حاملهاي انرژي به غير از بنزين انجام نشده است و اين جاي نگراني دارد که فردا براي مردم در اجرا مشکل ايجاد شود. اين است که مردم بايد در اين قسمت کمک کنند.
مگر مي شود به حساب مردم نيازمند پول واريز کرد اما اجازه برداشت نداد؟
قبول دارم که اين نمي شود بنابراين متوليان امر بايد اين کار انجام مي دادند تا اين برداشت ها به اين صورت بي حساب و کتاب نباشد که براي مردم مشکل ايجاد کند.
الان در خيلي از کشورها انرژي برق سوخت اول آنهاست. يعني برق به اندازه فراوان توليد مي شود و ديگر گاز را براي گرما يا سرما استفاده نمي کنند. اما در ايران  اين مشکل را داريم که همچنان بايد گاز بسوزانيم تا خانه هايمان را گرم کنيم . چرا دولت قبل از اينکه هدفمندي را اجرا کند، زيرساخت ها را اجرا نکرد؟ چرا حمل و نقل را توسعه نداده است ؟
يکي از دلايلي که قانون اصلاح الگوي مصرف انرژي را در کميسيون انرژي بررسي کرديم، همين بود که ما زير ساخت ها را در کشور به نحوي داشته باشيم که بازدهي تجهيزات انرژي زا را بالا ببريم که نبرده ايم. به همين دليل الان نمي توانيم از مردم انتظار بيهوده داشته باشيم.
چرا مجلس در برابر بي تفاوتي دولت به توسعه زيرساختها واکنش نشان نداد؟
الان نمي شود اين حرف ها را اينجا زد، با اين وجود، نمي شود از مردم انتظار داشته باشيم که بابت تاسيساتي هزينه پرداخت کنند که بازدهي آن کم است. بنابراين اول بايد زير ساخت ها را بالا ببريم.
چگونه مي شود زيرساختها را بالا برد؟
براي آنکه قضيه روشن شود مثالي مي زنم. آبگرمکني که امروزه به مردم فروخته مي شود، اگر بازدهي آن 2 برابر بشود، قاعدتا مردم حاضر هستند; بابت آن پول بيشتري را پرداخت کنند، اما اگر بازدهي آن کمتر باشد، قاعدتا مردم نمي توانند به علت اينکه راندمان نيروگاه هاي ما 35درصد است بيايند پول 70درصد هزينه توليد برق را پرداخت کنند و اين نقيصه اي در کشور ماست که بايد هرچه سريعتر برطرف شود. قانون اصلاح مصرف انرژي اين را مي گويد که ما بايد اين نقيصه را برطرف کنيم. به عبارت بهتر بايد راندمان و بازدهي را در نيروگاه ها، تاسيسات، پالايشگاه ها و تمام جاهايي که به نحوي خاص از انرژي استفاده مي کنند، بالا ببريم و بتوانيم زيرساخت ها را تهيه کنيم. اگر قانون اصلاح الگوي مصرف را همزمان با قانون هدفمند کردن يارانه ها اجرا مي کرديم يا حتي زودتر از آن هم اجرا مي کرديم، مطمئن باشيد در اجراي هدفمند کردن يارانه ها با کمترين مشکل مواجه بوديم. الان تنها مشکلي که وجود دارد زيرساخت هاست.اين زيرساخت ها را هم بايد دولت با همين قانون اصلاح الگوي مصرف اجرا کند تا اين زيرساخت ها باعث بشود که قانون هدفمند کردن يارانه ها در سالهاي آينده روي ريل خودش قرار بگيرد.
الان بحث آلودگي هوا مطرح است که به عقيده کارشناسان به دليل بي توجهي در توليد بنزين در پتروشيمي هاست . اين بحث تا چه اندازه صحت دارد؟
نتيجه بررسي ما در کميسيون انرژي اين است که بنزين هاي توليد پتروشيمي ما نمي تواند در آلودگي هوا به اين شدتي که هست، اثر داشته باشد. ممکن است اثر بسيار کمي بر آلودگي هوا داشته باشد، ولي واقعا اين درصدهاي آلودگي که الان اعلام مي شود، تا بدين اندازه نيست. من تاکيد مي کنم اين آلودگي مربوط به موضوع ديگري مي شود که در کميسيون انرژي مطرح شده است.
دليل آلودگي هوا از نظر کميسيون انرژي چيست؟
با توجه به اين که شرايط آب و هوايي کشور به نحوي بود که امسال کمترين وزش باد، کمترين بارش و کمترين وزش را داشتيم، مي توانست اين مساله به عنوان يک کاتاليزور شتاب دهنده به آلودگي هوا کمک کند. بنابراين، ادعاي اينکه آلودگي هوا فقط ناشي از بنزين توليد پتروشيمي ها بوده است، اينطور نيست.
آيا مجلس بحث توسعه حمل و نقل را پيگيري نمي کند و قرار نيست که فشاري به دولت بياورد تا بودجه 2 ميليارد دلاري مترو را بدهد، يا اتوبوس هاي درون شهري را تحويل دهد؟
قطعا همين طور است. ما از دولت درخواست کرده ايم و بارها نيز مجلس از دولت خواسته و يا به آن تذکر داده که 2 ميليارد دلاري را که مربوط به بحث مترو بوده است واقعا پرداخت کند. من بايد اظهار تاسف کنم که وقتي داخل مترو مي رويم و مردم را مي بينيم که با آن اشتياق از اين سيستم حمل و نقل عمومي استفاده مي کنند، ولي دولت براي توسعه آن کاري نمي کند. به هرحال مترو يک وسيله نقليه عمومي است که بيشترين سهم را در جا به جايي مردم دارد ، در کاهش آلودگي هوا بيشترين سهم را به خود اختصاص داده است، در کاهش ترافيک بيشترين سهم را دارد و در مسايل زيست محيطي نيز سهم قابل توجهي دارد. به همين دليل است درخواستمان از دولت اين است که 2ميليارد دلار مترو را هر چه سريع تر پرداخت کند.
آيا بحث اينکه دولت با شهردار مشکل دارد و بودجه را نمي دهد درست است؟
اينها بحث هاي سياسي است و نبايد در سلامت مردم تاثيرگذار باشد، بلکه معتقدم که دولت بايد در اين موارد بهتر عمل کند و حتي کمک ويژه تري داشته باشد. به عبارت بهتر، به جاي اين که دولت جلوي پرداخت 2 ميليارد دلار مترو را که مصوبه مجلس است، بگيرد، بهتر است مبلغ بيشتري در اختيار حمل و نقل عمومي قرار مي داد به خصوص در کلانشهرها که واقعا با مشکلات بسياري به ويژه در حمل و نقل و آلودگي هوا مواجه هستيم. با اين شرايط آلودگي که کشور را به تعطيلي مي کشد، بايد توسعه مترو و زيرساخت ها حتما در دستور کار باشد. اما اکنون که اين مهم واقع نمي شود، من فکر مي کنم بحث سياسي شده است و اين در حالي است که خيلي از موضوعات در کشور ما به مسايل سياسي برمي گردد که متاسفانه بيشترين ضرر آن را مردم تحمل مي کنند.
آيا فکر مي کنيد بودجه مترو الان درگير مسايل سياسي شده است ؟
متاسفانه بله. امروزه اختلاف دولت با شهرداري باعث مي شود که کل ملکت متضرر بشوند و با اظهار تاسف بيشتر، مردم از اين موضوع رنج مي برند و آسيب مي بينند.
مجلس قرار است چه کار کند؟
ما مصوبه قانوني داريم و قانون هم قابل اجراست. بنابراين به هيچ دولتي اجازه داده نمي شود که قانون را اجرا نکند. متاسفانه مباحثي در دولت احمدي نژاد اتفاق مي افتد که واقعا شايسته دولت در نظام اسلامي نيست و انتظار داريم که قانونمندتر با مصوبات قانوني رفتار کنند.

خداحافظی با بنزین ۱۰۰ تومانی از بهمن ماه

براساس جدیدترین تصمیم دولت، با تثبیت سهمیه بنزین نیمه یارانه ای (۴۰۰ تومانی) خودروهای شخصی و عمومی در بهمن ماه، احتمال اختصاص سهمیه بنزین ویژه- حمایتی خودروها (نرخ ۱۰۰ تومانی) منتفی شد.

به گزارش مهر، با ورود به دومین ماه از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها سهمیه بنزین نیمه یارانه ای (۴۰۰ تومانی) خودروهای عمومی و شخصی در دولت تعیین و نهایی شده است که در روزهای آینده به طور رسمی اعلام می شود.

در بهمن ماه سال جاری با توجه به اینکه مصرف بنزین روزانه کشور کاهش قابل توجه ای نیافته است، احتمال اختصاص سهمیه بنزین ویژه- حمایتی خودروهای شخصی و عمومی (با نرخ ۱۰۰ تومانی) منتفی به نظر می رسد.

به استناد آمارهای شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی و با اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، متوسط مصرف بنزین کشور با کاهشی حدود سه میلیون لیتری به حدود ۵۹ میلیون لیتر در روز رسیده است.

در این میان، با تصمیم دولتمردان سهمیه بنزین نیمه یارانه ای (۴۰۰ تومانی) و آزاد (۷۰۰ تومانی) خودروهای شخصی و عمومی در بهمن ماه سالجاری بدون تغییر می ماند.

با این تصمیم به خودروهای شخصی در بهمن ماه ۶۰ لیتر سهمیه بنزین نیمه یارانه ای اختصاص می یابد، همچنین سهمیه بنزین آزاد این خودروها در دومین ماه فصل زمستان ۵۰۰ لیتر در ماه تعیین شده است.

فرید عامری مدیر عامل شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی با تاکید بر اینکه سهمیه بنزین بهمن ماه خودروهای شخصی و عمومی نهایی شده است، به خبرنگار مهر اعلام کرد: اما هنوز جزئیات این سهمیه ها به شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی اعلام نشده است.

۱۳۸۹ دی ۲۴, جمعه

زنان بدون اجازه همسرشان اجازه خروج از کشور را ندارند

زنان در ایران بدو اجازه همسرشان اجازه خروج از کشور را ندارند. این قانون البته در رژیم جمهوری اسلامی تازگی ندارد و بخشی از وجوه نظام پدرسالاری در ایران است که مرد را ولی و سرپرست خانواده می داند و  ازدواج دختران و زنان جوان را هم منوط به رضایت مردان خانواده می کند. ريیس پليس رژیم در امور گذرنامه می گوید:" شرط خروج زنان متاهل بالاي 18سال را به داشتن رضايت همسرشان اعلام كرد."

خبرگزاری حکومتی اینسا در ادامه این گزارش می نویسد: سرهنگ صادقي در گفت‌وگو با خبرنگار «حوادث» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا درباره شرايط خروج فرزندان از كشور اظهار كرد: فرزندان زير 18 سال براي خروج از كشور به رضايت پدر نياز دارند اما براساس قانون براي سفر فرزندان بالاي 18 سال نيازي به رضايت پدر نيست.
وي ادامه داد: خانم‌هاي متاهل بالاي 18 سال براي سفر به كشورهاي خارجه بايد رضايت همسرشان را داشته باشند.

لری محمد میرزاوند

دالکه - فرج علیپور

آهنگ لکی از ترکیه

پلنگ زخمي لرستان را دريابيد

تا قبل از سال 85 گمان مي رفت نسل پلنگ لرستان منقرض شده است، اما در همين سال اين حيوان زيبا و قدرتمند در مناطقي از پلدختر و بخش پاپي مشاهده شد و در رسانه ها مطرح شد، كارشناسان تعداد پلنگها را 7قلاده تخمين زدند. از آن زمان به بعد پلنگ لرستان روز خوش نديده است شكارچيان از هر سو به جان اين حيوان افتاده اند.
اخيرا در منطقه چم چيت دورود يك پلنگ مرده كنار خط آهن مشاهده شد ظاهرا قطار آن را كشته بود، در حوالي روستاي امارت شخصي به نام حسن آقا يك قلاده پلنگ را كشت و با آن فيلم هم گرفت، گفته مي شود حسن آقا به پانزده سال زندان و يك ميليارد تومان جريمه محكوم شد. در پلدختر شخصي ناشناس يك پلنگ مادر و چند توله پلنگ را مسموم كرد و كشت. در حوالي سپيددشت شخصي پس از زخمي كردن پلنگ با تفنگ به گمان اينكه حيوان بيچاره مرده است نزديك پناهگاه حيوان در غار شد كه ناگهان مورد حمله پلنگ زخمي قرار گرفت و به شدت مجروح شد، دوستان آن شخص به كمك او مي آيند و نجاتش مي دهند و پلنگ زخمي متواري مي شود و از سرنوشتش خبري نيست. اين ماجرا ها ادامه دارد و هنوز اقدامي جدي براي حفاظت از پلنگ لرستان انجام نگرفته است و اين حيوان همچنان در معرض خطر روزافزون است.

تحریمهای تازه آمریکا علیه ۲۶شرکت «مرتبط» با کشتیرانی ایران


وزارت خزانه داری آمریکا
وزارت خزانه داری آمریکا
وزارت خزانه‌داری آمریکا روز پنجشنبه اعلام کرد ۲6 شرکت کشتیرانی «صوری و پوششی»، از جمله ۲۰شرکت در هنگ‌کنگ را به اتهام ارتباط با شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی مورد تحریم قرار داده است. وزارت خزانه‌داری آمریکا هم‌چنین اعلام کرده است که 2شرکت مرتبط با صنایع هوا و فضای ایران را مورد تحریم قرار داده است.

به گزارش رادیو فردا، استوارت لوی معاون وزیر خزانه‌داری آمریکا در امور مبارزه با تروریسم و اطلاعات مالی در بیانیه‌ای اعلام کرده است که شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی به‌شدت زیر فشار مالی تحریمهای بین‌المللی است.

استوارت لوی می‌گوید تحریمهای روز پنجشنبه در راستای افشا و نشان‌دادن اقدامات فریبکارانه ایران برای دورزدن تحریمهای بین‌المللی صورت گرفته است.
طبق این گزارش 20شرکت از این ۲6 شرکت، در 2آدرس در هنگ‌کنگ ثبت شده‌اند که 4شرکت از آنها متعلق به احمد سرکندی و قاسم نبی‌پور است که در تحریم ماه اکتبر وزارت خزانه‌داری آمریکا از این دو به‌عنوان کسانی که برای شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی کار یا به نمایندگی از این شرکت عمل می‌کنند، نام برده شده بود.

وزارت خزانه‌داری آمریکا می‌گوید: ۱۶شرکت دیگر ثبت شده در هنگ‌کنگ متعلق به کشتیرانی جمهوری اسلامی هستند یا از طریق این شرکت کنترل می‌شوند.

طبق این بیانیه چهار شرکت دیگر از این شرکتها در جزیره «مان» نزدیکی بریتانیا ثبت شده‌اند.
وزارت خزانه‌داری آمریکا هم‌چنین گفته است: گروه صنایع شهید احمد کاظمی و صنایع شهید بابایی به سازمان صنایع هوا فضای ایران وابسته‌اند و مورد تحریم قرار گرفته‌اند.
وزارت خزانه‌داری آمریکا گروه صنایع شهید احمد کاظمی را متهم کرده است در بخش تکنولوژیک برنامه موشکی ایران فعالیت می‌کند و در برنامه موشکی کره شمالی نیز مشارکت دارد.
وزارت خزانه‌داری آمریکا هم‌چنین می‌گوید صنایع شهید بابایی به‌دلیل ارتباط با صنایع هوا و فضای ایران مورد تحریم قرار گرفته است.

آمریکا در اوایل آذرماه سال جاری ۱۰ «شرکت صوری» مرتبط با شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی را در لیست تحریمهای خود قرار داده است.

وزارت خزانه‌داری آمریکا پیشتر گفته بود ایران فعالیتهای خود را در پشت «شبکه‌ای پیچیده از شرکتهای کشتی‌رانی» پنهان کرده است.
ایالات متحده آمریکا از سال ۲۰۰۸ شرکت کشتی‌رانی جمهوری اسلامی ایران را تحریم کرد و هم‌چنین بر اساس اعلام وزارت خزانه‌داری آمریکا تاکنون نزدیک به دهها «شرکت صوری» مرتبط با کشتی‌رانی ایران، هدف تحریمهای آمریکا قرار گرفته‌اند.
قرار گرفتن شرکتهای خارجی در فهرست سیاه تحریمهای آمریکا بدین معنا است که این شرکتها دیگر اجازه فعالیت در آمریکا را نخواهند داشت و شرکتهای آمریکایی نیز نمی‌توانند با این شرکتها تماس برقرار کنند.

به‌دنبال تصویب آخرین قطعنامه تحریم ‌شورای امنیت سازمان ملل ‌متحد علیه ایران که در خردادماه سال جاری صورت گرفت، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا نیز تحریمهای یک‌جانبه‌ دیگری علیه ایران اعمال کرده‌اند که به مراتب فراگیرتر از تحریمهای شورای امنیت است.

ایالات متحده آمریکا و سایر متحدان این کشور بر این باور هستند که جمهوری اسلامی ایران در پوشش برنامه هسته‌ای خود به‌دنبال دستیابی به توان لازم برای ساخت جنگ‌افزارهای هسته‌ای است. ایران این اتهام را رد می‌کند.
شورای امنیت سازمان ملل ‌متحد تاکنون با تصویب چهار قطعنامه، تحریمهایی علیه ایران وضع کرده و از این کشور خواسته است، فعالیتهای حساس هسته‌ای خود را متوقف کند.

هنوز دهه شصت سخن می‌گوید

« نمی‌توانم ببخشم، نمی‌توانم فراموش کنم. از من می‌خواهید  اعدام دخترم ، دامادم و یتیم شدن دختر یک ساله‌شان را به همین راحتی فراموش کنم و یا باور کنم که کسانی که راس نظام بودند از این کشتار وحشیانه و قرون وسطی ای خبری نداشته‌اند. احمق هم باشی نمی‌توانی باور کنی نخست وزیر یک کشور  نداند در زندان‌هایش چه خبر است. یا باید خیلی بی‌عرضه و بله قربان‌گو باشد که نفهمد چه می‌گذرد یا باید بپذیرد. اگر فقط بیاید و بگوید عذر می‌خواهم، بگوید خطش با آیت‌اللهی که قتل عام بچه‌های ما را امضا کرد فرق می‌کند شاید رنگ سبز  شال دور گردنش را باور کنم.»
پیرزن حدودا هشتاد سال دارد، اما هنوز وقتی می‌خواهد از آن روزها حرف بزند تمامی جزیئات را به یاد می‌آورد. او از دهه شصت با عنوان «دهه مرگ »  یاد می‌کند ومی‌گوید:«دخترم  فارغ التحصیل رشته زمین شناسی  بود. همسرش هم مهندسی خوانده‌بود در دانشگاه شریف. خانه‌شان محل بحث و مطالعه و جمع‌های  علمی و فلسفی بود. شیرین دختری بود که  درد مردم داشت. نمی‌دانم آنچه می‌گفت و باور داشت چقدر عملی بود اما طناب دار پاسخ باورش نبود.»
شیرین در بهار سال شصت و چهار زندانی می‌شود. مامورین به خانه پدری او می‌ریزند و شیرین را به همراه دختر دو ماهه‌اش نیلوفر بازداشت می‌کنند. چند روز بعد نیز سیامک همسر شیرین بازداشت می‌شود.« تا سه ماه هیچ خبری ازآنها نداشتیم. فقط می‌دانستیم زندان هستند. یک روز صدای لرزان شیرین از پشت خط گفت که در تهران و زندان اوین است. از اصفهان راهی تهران شدیم. ساعت‌ها پشت در زندان در سرما این پا و آن پا کردیم تا بالاخره اجازه دادند او را ملاقات کنیم. صورتش نحیف و رنگ پریده  بود. دستانش می‌لرزیدند و  لکنت زبان پیدا کرده‌بود. اما سعی می‌کرد نشان دهد حالش خیلی خوب است و مشکلی وجود ندارد.»
هر چند هفته یک بارهمه خانواده راهی تهران می‌شدیم. ماشین پیکان برادر شیرین کاوه پر می‌شد از خواهر و برادرهای شیرین. جلوی زندان اوین مثل بهشت بود برای ما. دخترمان پشت دیوارهای بلندش نفس می‌کشید.»
پیرزن اشک‌هایش را پاک می‌کند و با مکثی طولانی می‌گوید:« نامردها گاهی آنقدر شکنجه‌اش کرده‌بودند که اجازه نمی‌دادند او را ملاقات کنیم. مدام از همسرش سیامک می‌پرسید. می‌گفت به او گفته‌اند سیامک خودکشی کرده. اشک می‌ریخت . می‌گفتیم باور نکند سیامک هم در زندان اصفهان است اما او حرف زندانبان‌ها  را باور کرده بود.»
پیرزن نفرین‌هایش شروع می‌شود.  اسامی را پشت سر هم ردیف می‌کند و نفرین می‌کند. به اسم هاشمی رفسنجانی که می‌رسد با پوسخند می‌گوید:« این روزها ، روزهای انتقام خون‌های رفته از اوست. کی نوبت احمدی نژاد و خامنه‌ای برسد خدا می‌داند اما همه جبروتی که برای خودش ساخته بود باد هوا شد و حالا پسرش دربدر دنیاست.»
دادگاه شیرین را به ده سال زندان محکوم می‌کند. شیرین در آخرین  ملاقاتش به مادرش می‌گوید:« بازجوی پرونده‌ام گفته سیامک خود‌کشی کرده. هر چه می‌گویم دروغ است می‌گوید خانواده‌ات  می‌خواهند تو را دلداری بدهند. او می‌گوید حاضر است برای نجات جان من و نیلوفر مرا به عقد خود دربیاورد به شرط آنکه از همه خانواده و دوستانم ببرم و با او که قرار است در یکی از سفارتخانه‌ها مسئولیتی بگیرد از کشور خارج شوم. به او جواب منفی دادم و او گفته انتقام می‌گیرد. شیرین می‌ترسید. گفت  بازجو او را تهدید کرده که این ماجرا را با کسی در میان نگذارد اما او خواست تا ما بدانیم ماجرا از چه قرار است. شیرین  می‌ترسید  انگار اتفاقات بدی برایش پیش آمده‌بود. تعادل روحی نداشت و مدام اشک می‌ریخت. چشمان میشی رنگش رمقی نداشتند.»
یک ماه بعد ساعت سه بعد ازظهر تلفن خانه پیرزن به صدا در می‌آید.پدر شیرین گوشی را برمی‌دارد.« سلام کرد، شادتر از همیشه بود. انگار صدایش می‌خندید. گفت که یکی از دوستانش که تازه بازداشت شده گفته سیامک زنده است و دوستانش او را در زندان اصفهان دیده‌اند. دیگر برای تحمل این ده سال زندان پر ازانرژی‌ام. گفت که برای ملاقاتش این هفته حتما به  تهران برویم.»
دو روز مانده به ملاقات دوباره تلفن زنگ می‌خورد.« از اداره زندان بودند. گفتند شیرین عفو خورده و آزاد است. گفتند فردا برای تحویل گرفتن او برویم.»
پیرزن به هق هق می‌افتد. « همه جمع شدیم. باز پیکان کاوه روشن شد. مهشید و من و پدرش و نوه‌ها سوار ماشین شدیم. مسیر اصفهان به تهران این بار کمتر از همیشه بود. برایش کیک خریده بودم.  روسری آبی و مانتوی سرمه‌اش را برایش برداشته‌بودم.ابروهایش خیلی پر پشت شده‌بودند برای همین  همه لوازم پیرایش را هم برداشتم که در اولین توقفمان خانه دایی‌اش در قلهک او را آرایش کنم.»
جلوی اوین مثل همیشه شلوغ بوده. پیرزن، به همراه مهشید و کاوه به سمت درب اصلی زندان می‌روند.« جعبه شیرینی به دست جلوی سرباز وظیفه را گرفتم و شیرینی به او تعارف کردم. با خنده گفتم دخترم آزاد می‌شود. کسانی که دم در بودند گفتند خدا رو شکر. خوشحالی را با گوشت وپوستم لمس می‌کردم.»
بعد از یک ساعت و نیم انتظار بالاخره مامور زندان می‌رسد. پیرزن اسم دخترش را می‌دهد و می‌گوید که با آنها تماس گرفتند که برای آزادی دخترشان بیایند. سری تکان می‌دهد و می‌رود.« نیم ساعتی گذشت. دل در دلم نبود. روی صندلی می‌نشستم و بلند می‌شدم. یک سال می‌شد که شیرین را گرفته‌بودند.»
این بار مرد سی و هفت – هشت ساله ‎‌ای بازمی‌گردد. ته ریش دارد. چشمان قهوه‌ای نافذش دل پیرزن را می‌لرزاند. یاد آخرین ملاقات با شیرین می‌افتد که گفت با چشمان قهوه‌ای روشن‌اش زل می‌زند در صورتم و می‌خواهد زنش شوم.« به خودم گفتم نفوس بد نزن پیرزن. دخترت را الان می‌آورند. مرد چشم قهوه‌ای کیسه سیاه رنگ را روی میز گذاشت و با لحنی تمسخر آمیز گفت:« خدا از سر گناهان شیرین‌تان بگذرد. دست در کیسه کرد و مانتوی طوسی‌اش، روسری‌اش، ساعت مچی‌اش که روی ساعت ده  از کار افتاده‌بود و کفش‌هایش را به ما داد. پشت کرد به من  گفت که خودش را در زندان خفه کرده. دوباره گفت که خدا از سر گناهانش بگذرد. بعد هم گفت نیلوفررا هم به پدر سیامک تحویل خواهند داد.»
« جعبه شیرینی پخش روی زمین شد. جیغ می‌کشیدم. مرد چشم قهوه‌ای تانیمه برگشت و به چشمان خواهر شیرین نگاه کرد. مهشید  نتوانست خودش را کنترل کند و فریاد زد کثافت دروغگو او خودکشی نکرده . او را کشته‌اید. مرد چشم قهوه‌ای فقط آمرانه گفت خفه شو نکبت بی خدا و رفت.»
« حالا می‌خواهم از خانم رهنورد که مجسمه مادر را در میدان محسنی تهران ساخته‌اند بپرسم سهم مادرانی مثل من چه می‌شود؟ یادشان هست یا باید بقیه قصه‌ها را هم بشنوند؟ این ماجرا سال شصت و پنج بود. دختر من نه مبارزه مسلحانه کرده بود و نه آدم کشته‌بود. حتی بنا به احکام صادره از سوی دادگاه به ده سال زندان محکوم شده‌بود اما به ناگاه کشته‌می‌شود. بعدها بعضی از هم بندی‌هایش گفتند که برای سه روز او را به سلول انفرادی بردند و هیچ کس خبری از او نداشت. می‌گفتند فشارها، تهدیدات و شکنجه‌های بازجوی چشم قهوه‌ای که بعدها دوستانش او را  " رسولی" خطاب کردند  به نحوی جدی بوده  که هیچ کس نمی‌تواند منکر قتل او در زندان بشود.»
شیرین‌های بسیاری در دهه شصت کشته‌شدند. جرم‌شان باور به چیزی بود که خمینی و یارانش به آن باور نداشتند. اینک کدامین گواه می‌تواند ثابت کند کسانی که از " دوران طلایی امام" یاد می‌کنند دوباره جنایات دهه شصت را تکرار نکنند؟!
جهت حفظ امنیت خانواده شیرین اسامی این مصاحبه ساختگی هستند.

زوج نوکیش مسیحی پس از دستگیری ناپدید شده اند

ماموران امنیتی حکومت اسلامی هجده روز پیش یک زوج نوکیش مسیحی را در  منزل شان دستگیر در مشهد کردند، که از مان دستگیری از این زوج هیچ اطلاعی در دست نیست. به گزارش هرانا، مامورا امنیتی روز دوشنبه ۶ دی ماه ۱۳۸۹ با یورش به منزل این زوج مسیحی، ضمن اقدام به ضبط وسایل شخصی آنها از جمله کتاب ها و سی دی های مربوط به مسیحیت، "حسن رضوی درخشی" ۶۵ ساله شغل حسابدار و همسرش " پریا "  ۶۱ ساله معلم بازنشسته را دستگیر و با خود به مکان نامعلومی بردند.

اجرای مخفیانه ی حکم اعدام حسین خضری

طی روزهای اخیر گمانه زنی ها مبنی بر اینکه دستگاه قضایی امنیتی رژیم حکم اعدام حسین خضری را مخفیانه به اجرا در آورد، تقویت شده است. به گزارش منابع خبری کرد، الهی نیا رئیس شعبه 9 اجرای احکام بیدادگاه انقلاب اسلامی ارومیه صبح روز پنج شنبه بیست و سه دی در ملاقات با برادر حسین خضری گفته است : "به دستور دادستانی قصد اجرای حکم اعدام حسین را داشتیم و حتی تیم اعدام از تهران به ارومیه اعزام شده بود، اما به دلیل عدم حضور وکیل اجرای حکم به تعویق افتاد."

پیشتر دادستانی ارومیه به خانواده خضری  گفته است، فرزندام شان را برای اجرای حکم اعدام به تهران برده اند.برادر وی چنین گفته است: "مسئولین قضایی در هماهنگی با وزارت اطلاعات با ما بازی می کند و ما احتمال میدهیم حسین اعدام شده باشد."
حسین خضری، یکشنبه شب، مورخ دوازدهم دی ماه، از بند 12 زندان مرکزی ارومیه به مکان نامعلومی منتقل شد، و تاکنون اطلاع دقیقی از سرنوشت وی در دست نمی باشد.

مجتمع پتروشیمی خارگ دچار آتش سوزی شد

مخزن ذخیره پروپان در مجتمع پتروشیمی خارک دچار آتش سوزی شد که با تلاش کارکنان شرکتهای نفتی در حال مهار شدن است.
در همین خصوص معاون فنی مجتمع پتروشیمی خارگ در گفتگو با خبرنگار مهر در بوشهر با بیان اینکه این مخزن بر اثر نشت پروپان و انتقال آن به منبع حرارتی دچار آتش سوزی شده است، گفت: با تلاش کارکنان مجتمع پتروشیمی ، واحد ایمنی و آتش نشانی فلات قاره خارگ ، شرکت پایانه های نفتی و اداره های مستقر در خارک از نفوذ آتش به سایر مخازن جلوگیری شده است.

محمد علی کاظمی افزود: اطفای حریق در مخزن هنوز صورت نگرفته ولی با تلاشهای در دست اقدام پیش بینی می شود حداکثر در 24 ساعت آینده اتش مهار شود.

وی با بیان اینکه در مخزن یاد شده 300 تن پروپان وجود داشته، افزود: در این حادثه یک نفر بر اثر سوختگی جزیی به مرکز درمانی منتقل که به شکل سرپایی مداوا شد.

معاون فنی مجتمع پتروشیمی خارگ با اشاره به اینکه روزانه 300 تن محصول پروپان در مجتمع پتروشیمی خارگ تولید و صادر می شود، گفت: محصولات مجتمع پتروشیمی خارگ متانول، گوگرد بوتان، پروپان و نفت است که به کشورهای اروپایی و جنوب آسیا صادر می شود و با صدور آنها روزانه یک میلیون دلار ارز وارد کشور می شود.

جزیره خارگ در 57 کیلومتری شمال غربی بوشهر قرار دارد.

آتش سوزی  از شب گذشته(پنجشنبه) شروع شده است.

۱۳۸۹ دی ۲۳, پنجشنبه

طنزطلسم شكسته

بازداشت ۱۰۰۰ نفر در تهران

 مدیر مبارزه با شرکت های هرمی خبر از بازداشت ۱۰۰۰ نفر از "سرشاخه های شرکت های هرمی" در تهران داد.به گزارش دانشجو نیوز تقوی مدیر مبارزه با شرکت های هرمی در معاونت اقتصادی وزارت اطلاعات بعدازظهر امروز چهارشنبه در نشست خبری اظهار داشت: "بدنبال ضرباتی که از سال گذشته بر علیه شرکت های هرمی از سوی وزارت اطلاعات انجام شد امروز نیز یک عملیات مهم علیه ۲۰ دفتر شرکتهای هرمی انجام خواهد شد." پیش از این وزارت اطلاعات شرکت هایی مانند: "کوئست اینترنشنال (کیو.آی)، آمگا گلوبال، اسکای وی-گالف، سان‌شاین امپایر، گریفین، پالینور، آسو گستر شرق، ایم‌تریسرز، ویپرول، ویکتوری وی، پارمیس، اف اس جی، سیلور فسیلیتی، ایمپریال اینوستمنت، تلاش گستر تجارت-اینوایتینگ، تراست اینوست، تچوار، پی‌.آی‌.جی، تی ام فاند، ریئل فایننسرز، فایننسرز، وال استریت اینوست، نتف کرپ، ولنسی، جی ام ای، پورت فولیو اینوستمنت، گاما نت، یو ان کامین، ویفاند، یونایتد فاند، اکو گروپ اینوستمنت، اکسیم فاند، ترمو هائس، نتف، گلدن ویلج، ایولو، گمبیت، مگا هلدینگ، پی آی جی، شبکه گردان موفق، الوند، جی ام آی، یورو تاپ، سان‌شاین امپایر- سی نت اینترنشنال و فارکس" را از شبکه‌های "غیرمجاز هرمی" دانسته بود که فعالیت آنها در ایران ممنوع می باشد.

بعد از ممنوعیت این "شبکه های هرمی" بسیاری از اعضای آنها طی چند مرحله بازداشت شده اند از همین روی مدیر مبارزه با شرکت های هرمی، گفته است که "ضربات وزارت اطلاعات تا محو کامل آنها ادامه خواهد داشت."

به گزارش مهر، تقوی با اشاره به عملیات امروز که راس ساعت ۱۷ و ۳۰ دقیقه در نقاط مختلف تهران توسط ماموران نیروی انتظامی انجام خواهد شد، گفته است: "در این عملیات ویژه هدف دستگیری افراد نیست هر چند که سران این شرکت ها دستگیر خواهند شد اما افراد فریب خورده و مالباخته بازداشت نخواهند شد بلکه با خانواده هایشان تماس می گیریم و آنها را تحویل خانواده هایشان خواهیم داد."

وی در ادامه به مردم متذکر شد که سرمایه های خود را در اختیار این شرکت قرار ندهند زیرا سرمایه شان در معرض خطر خواهد بود.