۱۳۸۹ دی ۳, جمعه

گزارشی از تبریز بعد از اجرای طرح ضدمردمی حذف یارانه‌ها

اعتصاب رانندگان تاکسی ـ آرشیو
اعتصاب رانندگان تاکسی ـ آرش

به دنبال اجرای طرح ضدمردمی حذف یارانه‌ها در تبریز حکومت نظامی اعلام نشده شکل گرفت، در میادین اصلی، میدان ساعت و آبرسان، حدفاصل دانشگاه سراسری تبریز و بانک ملی، چهارراه منصور، مقابل بازار تربیت، نیروهای امنیتی بلافاصله گسیل شدند. در مقابل بانکها و پمپ بنزینها، نیروهای امنیتی، پلیس و گارد چیده شدند. شنبه شب صفهای طولانی در پمپ‌بنزینها از جمله شهرک باغمیشه تبریز شکل گرفت.
روز یکشنبه تاکسیرانها در اعتراض به طرح یارانه‌ها، در مقابل جایگاههای توزیع گاز طبیعی در مقابل اتوبان پاسداران و اتوبان تجمع کرده و از زدن گاز جلوگیری کردند، قرار است که اتوبوس‌رانها هم اعتصاب کنند.

در تبریز طی روز و شب حکومت نظامی برقرار است. یکی از شهروندان تبریز در این رابطه گفت: ”اگر شب از خانه بیرون برویم، مأموران سراغمان می‌آیند و شروع به پرس‌وجو می‌کنند، و تا سوالات خود را جواب نگیرند ول نمی‌کنند. مأموران سرکوبگر با خود سه نوع اسلحه‌ی گرم از جمله کالیبر۸ حمل می‌کنند. همه می‌دانند که نیروهای حکومتی ترس زیادی از شکل‌گیری تظاهراتها دارند، برای همین این قدر فضا را امنیتی کرده‌اند، به‌خصوص جلوی پمپ‌بنزینها که احتمال وقوع خشم اعتراض مردم بیشتر است“.

عضو مجلس ارتجاع: دولت به‌شدت ناکارآمد است

مجلس ارتجاع
مجلس ارتجاع
جمشید انصاری عضو مجلس ارتجاع با اشاره به وضعیت بحرانی رژیم آخوندی گفت: کشور در حال حاضر با سه بحران اساسی مواجه است، اول بحران اقتصادی: درحال حاضر کشور با بحران اقتصادی جدی روبه‌رو است. در این شرایط دولت به جای چاره اندیشی، وضعیت کشورهای دیگر دنیا مثل آمریکا یا انگلیس را زیر ذره‌بین قرار می‌دهد و بر این باور است که با بیان مشکلات اقتصادی دیگر کشورها می‌تواند مشکلات کشور را توجیه کند درحالی‌که بهتر است به حل مشکلات کشور بپردازد.
دوم بحران در روابط بین‌الملل می‌باشد که با توجه به دیپلوماسی ماجراجویانه‌ای که از سوی دولت دنبال می‌شود و نیز پیآمدهای ناشی از سیاستهای هسته‌ای کشور ما با بحران جدی در روابط بین‌الملل مواجه هستیم و این بحران در تصمیماتی که در مجامع جهانی علیه ما گرفته می‌شود موثر است.

سوم بحران کارآمدی است برخلاف آن‌چه از تریبونهای رسمی در مورد کارآیی و توانمندی دولت در مقایسه با دولتهای قبل تبلیغ می‌شود دولت به‌شدت ناکارآمد است.

انصاری در پاسخ به سوالی در ارتباط با اقدامات مجلس ارتجاع در مورد حادثه حمله به کوی دانشگاه گفت: در واقع هیچ اقدامی صورت نگرفته است.

فراخوان عفو بین الملل به اقدام فوری در قبال حکم اعدام حبیب الله لطفی

عفو بین الملل به صدور فراخوانی از اعضایش خواسته تا در برابر حکم اعدام لطیفی واکنش فوری نشان دهند.

به گزارش دانشجونیوز، متن این فراخوان در زیر می آید:

حکم اعدام حبیب الله لطیفی آنگونه که وکیل اش تایید کرده، قرار است در روزیکشنبه 5 دی ماه به اجرا گذاشته شود. وی در پس برگزاری یک محکمه ناعادلانه به اعدام محکوم شده بود.
حبیب الله لطیفی ،دانشجوی حقوق دانشگاه آزاد ایلام، از تاریخ 26 دی ماه سلول سال گذشته به سلول انفرادی منتقل شد که نگرانی ها در مورد اجرای حکم اعدام اش را افزایش داده بود. معلوم نیست وی چه مدت در انفرادی نگه داشته شده است.

وکیل وی اکنون توسط مقامات جمهوری اسلامی اطلاع یافته که بنابرقوانین جمهوری اسلامی قرار است اعدام وی در روزیکشنبه 5 دی ماه در زندان شهر سنندج به اجرا در آید. اعدام ها عمدتا در روزهای تعطیل اجرا می شوند. معلوم نیست که آیا خانواده وی تا کنون در جریان برنامه تعیین شده برای اعدام وی قرار گرفته اند یا نه.

حبیب الله لطیفی در آبان 1386در سنندج بازداشت شد و در پی برگزاری یک محکمه ناعادلانه در دادگاه انقلاب سنندج مورخ 13 تیر 1387به اعدام محکوم شد. وی به اتهام عضویت در گروه پژاک  و بنابر ادعاهای مقامات دادستانی به علت فعالیت هایش در این ارتباط به محاربه با خدا محکوم شد. دادگاه اش در پشت درب های بسته برگزار شد و وکیل اش حق حضور و دفاع از وی را در جلسه دادگاه نداشت. خانواده وی نیز از حضور در دادگاه بازماندند.

حکم اعدام نامبرده توسط دادگاه تجدیدنظر سنندج در 30 بهمن 1387تایید شد.

لطفا سریعا اقدام کنید:

از مقامات جمهوری اسلامی بخواهید تا اعدام حبیب الله لطیفی را که قرار است در روز یکشنبه 5 دی ماه به اجرا در آید را متوقف کنند.

از مقامات جمهری اسلامی بخواهید تا حکم اعدام حبیب الله لطیفی را تا زمان برقرار یک دادگاه عادلانه ملقی کنند.

به مقامات ایران بنویسید که عفو بین الملل مسئولیت دولت ها برای برقرارساختن عدالت و برخورد با متخلفین را به رسمیت می شناسد، البته در صورتی که متهمین در دادگاه های عادلانه مطابق با استاندارد های بین المللی محاکمه شوند.

اما عفو بین الملل با حکم اعدام به عنوان مجازاتی غیرانسانی، تحقیر آمیز برای انسانیت و بیرحمانه مخالفت می کند.

یک زندانی در محوطه زندان مرکزی ارومیه اعدام شد

سحرگاه روز پنج شنبه یک زندانی مرد که به اتهام حمل و نگهداری مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود در محوطه این زندان اعدام شد.
بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران(هرانا)، تراب تقوی فرزند ارشد که به مدت هفت سال در این زندان نگهداری میشد به اتهام حمل و نگهداری مواد مخدر به اعدام و پس از تجدید نظر خواهی و تائید حکم مذکور در دادگاه تجدید نظر استان سحرگاه روز پنج شنبه در محوطه این زندان اعدام شد.
بنا به گزارش واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دستگاه قضایی ایران در طی ماه گذشته حکم اعدام 19 زندانی را به صورت رسمی اجرا نموده است و برای 9 تن نیز حکم اعدام صادر کرده است که دو مورد آن به شکل سنگسار می باشد و یک مورد نیز در سنین نوجوانی مرتکب قتل شده است.

خواهر دانشجوی کرد: برادرم تروریست نیست، مردم باور نکنند

....اینجا در رسانه های دولتی از حبیب به عنوان یک تروریست یاد میشه تا به این شکل از حمایت های بین المللی برای نجات جانش جلوگیری بشه من از مردم می خوام که این حرف ها را باور نکنند.
****
حبیب‏الله لطیفی دانشجوی رشته صنابع دانشگاه ایلام در تاریخ یکم آبان ماه ۱۳۸۶ بازداشت و پس از تحمل بیش از سه ماه انفرادی و شکنجه جسمی از سوی شعبه ی اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج به ریاست قاضی حسن بابایی به اتهام محاربه و افساد فی الارض به اعدام محکوم شد.
حکم اعدام این زندانی از سوی دادگاه تجدید نظر استان عینا تائید شد و روز گذشته به وکیل این زندانی اعلام شده است که روز یکشنبه 5 دی ماه حکم این زندانی اجرا خواهد شد.
در همین راستا گزارشگر هرانا با خواهر این زندانی گفتگویی را انجام داده است که به شرح زیر است:
روز گذشته در رسانه های حقوق بشری اعلام شد که حکم اعدام آقای حبیب الله لطیفی روز یکشنبه اجرا خواهد شد آیا شما از این موضوع اطلاع دارید؟
بله این خبر صحت داره حکم ایشان به اجرایی احکام رفته است دیروز حکم ایشان به وکیل وی آقای صالح نیکبخت ابلاغ شده است و روز یکشنبه 5 دی ماه این حکم اجرا خواهد شد.
آیا شما یا وکیل پرونده اقدامی برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام ایشان انجام دادند؟
امروز که تعطیل است فعلا هم نمیشه کاری کرد، آقای نیکبخت هم به ما گفتند به عنوان یک وکیل در این مرحله فقط میشه درخواست عفو کرد.
آیا برادرتون از ابلاغ حکم به وکیل اطلاع دارند؟
نه متاسفانه ما هنوز نتونستیم به حبیب اطلاع بدیم از طرفی پدر و مادرم هم از این موضوع آگاه نیستند و تنها من و وکیلش از این موضوع اطلاع داریم.
خانم لطیفی نحوه بازداشت برادرتون به چه شکل بوده است؟
حبیب را یکم آبان 1386 بازداشت کردند سه ماه در سلول انفرادی اداره اطلاعات سنندج تحت شکنجه های وحشتناکی قرار گرفته بود و تحت همین شکنجه ها ازش اقرار گرفتند که هیچ کدومش واقعی نیست و همه گفته های خودش را چند ماه بعد در دادگاه تکذیب کرد و گفت که تحت شکنجه ازش اعتراف گرفتند ولی دادگاه قبول نکرد.
محاکمه ایشان چه زمانی و به چه شکلی برگذار شد؟
دادگاه بدوی ایشان خیلی دیر و در تاریخ 25 بهمن ماه سال 87 برگذار شد و به اتهام محاربه و افساد فی الارض محاکمه و به اعدام محکوم شدند در این دادگاه تنها وکیل ایشون حضور داشت و شخص حبیب و ما از برگذاری دادگاه بی اطلاع بودیم.
دادگاه تجدید نظر ایشان هم که اصلا شبیه دادگاه تائید نظر بود و اصلا نه متهم و نه وکیل و نه ما از برگذاری آن اطلاع پیدا کردیم و یک دفعه اعلام کردند که دادگاه تجدید نظر استان هم حکم را تائید کرده است
دیوان عالی کشور هم که چند سالی هست دخالتی در احکام صادره در استان های غربی کشور از جمله کردستان دخالتی نمیکنه و حکمی که از سوی دادگاه تجدید نظر تائید بشه مستقیم به اجرای احکام ارسال می شود.
در صحبت های قبلی به شکنجه ها اشاره کردید آیا از جزئیات این شکنجه ها با خبر هستید؟
حبیب برای اینکه ما ناراحت نشویم جزئیات شکنجه ها را به ما نگفت ولی تنها چیزی که ما می دانیم این هست که حبیب را انقدر با باتوم کتک زدن که کلیه هاش خونریزی کرده بود و به بیمارستان تامین اجتماعی سنندج منتقل شد و یکی از آشنایان دیده بودش در زندان، در اثر همین شکنجه ها حبیب چهار هفته سینه خیز راه میرفت و اصلا نمی توانست از جای خودش حرکت کند.
وضعیت جسمی کنونی ایشان چطور هست؟
وضعیت جسمیش نسبت به سالهای قبل بد نیست الان ولی مشکلات گوارشی دارند و دندان هاشون عفونت کرده و ما تقاضا کردیم این ها رو درمان کنن ولی هیچ جوابی و رسیدگی انجام نشده تا حالا
آیا ملاقات حضوری با ایشون دارید و اجازه تماس دارند با منزل؟
هشت ماه هست که ملاقات حضوری نداریم، ملاقات کابینی هم در هفته یکبار و 15 دقیقه است، تماس تلفنی ایشون هم هر سه روز یکبار هم به مدت 15 دقیقه است که در روزهای تعطیل تماس نمیشه گرفت.
با توجه به اینکه حکم ایشان به اجرای احکام زندان رفته است چه در خواستی از مجامع حقوق بشری دارید؟
ما درخواست داریم که هر کسی می تونه برای حبیب کاری بکنه دریغ نکنه، اون ارزشش را داره که بهش کمک بشه از مجامع حقوق بشری می خواهیم به حرف های که در رسانه های دولتی گفته میشه توجه نکنند، حبیب یک تروریست نیست، اون دانشجوی رشته صنایع دانشگاه ایلام بوده و به خاطر همین بازداشت هم از ادامه تحصیل محروم شده است.
اینجا در رسانه های دولتی از حبیب به عنوان یک تروریست یاد میشه تا به این شکل از حمایت های بین المللی برای نجات جانش جلوگیری بشه من از مردم می خوام که این حرف ها را باور نکنند.

حذف یارانه ها؛ منابع عربی: انقلاب گرسنگان در راه است

کارشناسان اقتصادى عرب مى گويند: دولت ايران با آزادسازى قيمتها، سبد خريد فقرا را هدف قرار داده است، تحول كنونى راه را براى تغييرات اجتماعى باز مى كند. زيرا تورم حاضر راه خود را خيلى سريع به سبدهاى خريد كم درآمدها و بى درآمدها مى يابد و تنها اقشار فرودست را هدف قرار مى دهد. بعيد نيست كه اين تحول در كوتاه مدت موجب ناآرامى هايى گردد. سوابق تاريخى در همين سالهاى اخير نشان داد كه برداشتن سوبسيد مى تواند در ايران بلوا ايجاد كند. به عنوان مثال در سال 2007 دهها پمپ بنزين بخاطر گرانى سوخت به آتش كشيده شد. ايران يكى از بزرگترين كشورهاى صادر كننده نفت است و ايرانى ها حساسيت مخصوصى نسبت به افزايش بهاى سوخت دارند. آنها مى گويند چنين افزايشى بلافاصله كرايه ها را بالا مى برد و توليد و توزيع و عرضه ساير كالاها را نيز مشكل تر مى كند. تصميم دولت ايران نه تنها موجب افزايش نرخ بنزين شده است بلكه 6 كالا و خدمت ديگر را نيز هدف قرار داده است که آب، برق، گاز و ساير مواد نفتى نيز از آن جمله اند. آزادسازى قيمتها، رژیم ايران را با خطر "انقلاب گرسنگان" مواجه ساخته است

رژیم از انتشار اخبار اعتراضات کارگران جلوگیری می کند
جعفر پویه
حذف سوبسیدهای اقلام مصرفی عمومی که حیله گرانه "طرح هدفمند کردن یارانه ها" نام گرفته، در روزهای اخیر اجرایی شد. پرش ناگهانی قیمتها از سکوی طرح غیر ملی دولت دست نشانده رهبر و ولی فقیه رژیم آنچنان شوک آور است که بسیاری از مردم را از خرید مایحتاج روزانه شان ناتوان کرده است. چند برابر شدن قیمتهای مایحتاج عمومی همراه با قیمت نجومی سوخت که هزینه حمل و نقل را چندین برابر خواهد کرد، گواه تورمی افسار گسیخته است که بر اقتصاد لاغر و بی جان کشور مستولی شده است. در این وضعیت، ناتوانی اقشار کم درآمد از تامین حداقل نیازهای روزانه خانواده های خود چیزی نیست که نیازمند توضیح باشد.
اما در کنار افسار گسیختگی قیمتها، به گزارش فعالان حقوق بشر از داخل کشور، شورای عالی امنیت ملی رژیم به مسوولان خبرگزاری ایلنا دستور داده است که خبرهای مربوط به اعتراضات کارگری را پوشش ندهند و درمورد انتشار سایر اخبار کارگری نیز دقت عمل داشته باشند.
این محدود سازی خبرگزاری نیمه مستقل داخل کشور برای انتشار اخبار کارگری می تواند دلایل فراوانی داشته باشد. اول از همه اینکه گمانه زنیها، حداقل دستمزد کارگران برای سال 90 را زیر 400 هزار تومان بیان می کند. این درحالی است که سال گذشته حداقل دستمزد توسط شورایعالی کار 303 هزار تومان تعیین شده بود. این حداقل دستمزد طبق برآوردهای آماری بانک مرکزی از هزینه خانوارهای شهری، حدود یک سوم هزینه آنها را پوشش می دهد. یعنی، حداقل دستمزد کارگران یک سوم خط فقر در رژیم ولایت فقیه تعیین می گردد. حال با توجه به اجرایی شدن طرح قطع سوبسیدها در مورد برخی اقلام مصرفی خانوارهای کارگری، افزایش قیمتی بین 200 تا 300 درصد اتفاق افتاده است. با این حساب، حداقل دستمزد کارگران برای یک خانواده 4 نفری اگر بر اساس همان گمانه زیر 400 هزار تومان باشد، کفاف نان خالی سفره خانواده های کارگری را نیز نمی دهد.
همه اینها وقتی دستور شورای امنیت ملی رژیم ولایت فقیه را در محدود سازی انتشار اخبار اعتراضات کارگری توضیح می دهد که بدانیم حداقل هزینه یک خانوار در شهرهای بزرگ کشور طبق برآورد بانک مرکزی در سال جاری یک میلیون و پانصد هزار تومان برآورد شده است. از سوی دیگر، مرکز پژوهشهای مجلس آخوندها عنوان می کند که تورم انتظاری از اجرای هدفمندی یارانه ها بیش از 60 درصد خواهد بود. با این حساب اگر در بر همان پاشنه سابق بچرخد، باید حداقل دستمزد کارگران در سال 90 بیش از 60 درصد نسبت به سال گذشته افزایش داشته باشد. اما این اتفاقی است که هرگز نخواهد افتاد زیرا از هم اکنون بسیاری از کارخانه های کشور دست به تعدیل نیرو زده و بسیاری از کارگران خود را اخراج کرده اند. همچنین، بسیاری از کارگران ماه هاست که همان اندک دستمزد خود را نیز دریافت نکرده اند و نگران معاش خانواده های خود هستند. طبیعی است در چنین اوضاعی صدای اعتراض کارگران و مزدبگیرانی که در زیر بار تورم بی حد و مرز له شده اند، بلند شود. این است که شورای امنیت ملی رژیم جلو شنیدن شدن صدای اعتراض کارگران را بسته و فعالان شان را نیز دستگیر و زندانی کرده است.
ترس رژیم از کارگران و مزدبگیران به دلیل توان و قدرت فلج سازی رژیم توسط آنان در یک اعتراض سراسری است. به همین علت تلاش می کند تا صدای آنان را خفه کرده و جلو بروز هرگونه اعتراض جمعی را بگیرد. حمایت از کارگران و مزدبگیران و پژواک صدای اعتراض آنها یکی از وظایفی است که برعهده نیروهای آگاه و فعالان اجتماعی و سیاسی است.
اقدام شورای امنیت ملی رژیم برای خفه کردن صدای کارگران و مزدبگیران را با همراهی کردن آنان و پژواک دادن صدای اعتراض شان خنثا کنیم. حمایت از کارگران سرکوب و بی حق و حقوق شده، وظیفه تک تک ماست. برای اجرایی کردن این وظیفه بپا خیزیم.

یک نوجوان دیگر در آستانه اعدام قرار دارد

زندانی صابر شربتی که در سن 15 سالگی در جریان یک درگیری خیابانی و برای دفاع از خود که منجر به مرگ مردی شده بود دستگیر و 5 سال است که در کانون اصلاح و تربیت  و زندان گوهردشت کرج در بازداشت بسر می برد.او محکوم به اعدام شده بود ولی با اعتراضهای بین الملی اجرای حکم اعدام وی متوقف گردید. تا اینکه  اوایل امسال نسبت به صدور حکم اعدام خود  در دیوان عالی کشور  اعتراض نمود و روز سه شنبه بدون ابلاغ تایید حکم اعدام به وی، در روزنامۀ دولتی  ایران با تیتری تحت عنوان "نفسهای عامل قتل مرد مسافر به شمارش افتاده است "  از تایید و قریب الوقوع بودن اجرای حکم اعدامش خبر دادند.
زندانی صابر شربتی متولد 1369 می باشد که  در مردادماه 84 هنگامی که سوار ماشین مسافر کشی بود با راننده آن جر و  بحث می کند در این هنگام راننده که 30 سال سن داشت با قفل فرمان شروع به زدن وی می نماید . صابر از خود دفاع نمود که نهایتا منجر به مرگ راننده می شود. پس از آن او دستگیر و به آگاهی گوهدشت منتقل شد و به مدت یک هفته تحت شکنجه های غیر انسانی قرار داشت .سپس او را به کانون اصلاح و تربیت شهر زیبای تهران منتقل کردند و پس از یک سال صابر شربتی  را از کانون به سالن جوانان بند 4 زندان گوهردشت کرج منتقل نمودند.
او در سنین کودکی بسر می برد و قاعدتا باید پرونده اش در دادگاه اطفال  مورد رسیدگی قرار می گرفت ولی پرونده او به شعبۀ 74 توسط فردی بنام تردست مورد رسیدگی قرار گرفت و او را به اعدام محکوم کرد. با اعتراض او و وکیلش پرونده به شعبۀ 71 جهت رسیدگی ارسال شد و عزیز محمدی رئیس این شعبه او را به اعدام محکوم نمود.
پس از اعتراضات بین المللی نسبت به اعدام کودکان در ایران اجرای حکم اعدام وی متوقف گردید.اوایل امسال زندانی صابر  شربتی نسبت به صدور حکم اعدام در دیوان عالی کشور اعتراض نمود که در روزهای گذشته خبر تایید و غریب الوقوع بودن اجرای حکم اعدامش را از مطبوعات دولتی مطلع شد.
صادق لاریجانی رئیس منصوب ولی فقیه علی خامنه ای  در قوۀ قضاییه برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردم بار دیگر قصد دارد  دست به اعمال ضدبشری مانند اعدام زندانیان سیاسی و اعدام کودکان بزند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اعدام زندانیان سیاسی،کودکان واعدام های گروهی که هدفی جزء ایجاد رعب و وحشت در میان مردم ندارد را محکوم می کند و از دبیر کل سازمان ملل،کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا  می باشد.

۱۳۸۹ دی ۲, پنجشنبه

فعال دانشجویی در یزد به یک و نیم سال زندان محکوم شد

به گزارش منابع خبری محلی، احمد شاه رضایی  بیست و هشت ساله، دانشجوی رشته معماری دانشگاه صدوقی یزد، در بیدادگاه تجدید نظر حکومتی به یک و نیم سال زندان محکوم شد. او پیشتر در بیدادگاه انقلاب اسلامی یزد به دو و نیم سال زندان محکوم شده بود. وی در جریان اعتراضات روز 22 خرداد هشتاد و نه مقابل دانشگاه تهران، با یورش لباس شخصیها و بسیجیها دستگیر و به بند 209 زندان اوین منتقل شد. او در دوران بازجوئی به شدت تحت شکنجه و بدرفتاری قرار گرفت.  

گزارشی از توافق سازمان ملل با پناهجویان ترکیه

آخرین خبری که در رابطه با وضعیت بازداشت شدگان پناهجودر ترکیه بدست آمده یکی از خبرنگاران با  آقای مسعود کیهان مصاحبه ای داشتند.
01
آقای مسعود کیهان
طبق صحبتهای بعمل آمده با سازمان ملل  پیشنهادی مبنی بر این که تا مدت ۵ روز پرونده های استینافی را مجددا بررسی کرده و تعهد نمودند که اگر کارشکنی از سوی وکلایای سازمان ملل بوده باشد را پیگیری نمایند و در این مدت گزارشی تهیه نمایند. لذا این وعده را محترم میشماریم.
اما لازم به ذکر است که چنانچه تا پایان این مهلت از سوی سازمان ملل نسبت به تعهد خود عمل ننموده باشند  با برنامه ریزی های جدیدی که این بار مطمئنا با برخورد جدی تری، به اعتراض برمیخیزیم. در این باب گزارشهای جدیدی ارائه خواهد شد.
متذکر میشویم که دوستان ما در طی این مدت از هیچ ارگانی و یا سفارت سبز و یا کمپینگها حمایت نشده اند بلکه به تنهایی به خواسته های خود تا به این جا رسیده اند اما اگر کمی به آنها می اندیشیدیم شاید می توانستیم به نتیجه بهتری برسیم.

فشار آمریکا برای قطع تحویل سوخت به هواپیماهای رژیم

طبق گزارشی که نشریه اتریشی دی پرسه در شماره‌ی امروز خود (پنجشنبه، ۲۳ دسامبر) منتشر کرده، فرانک پالون (Frank Pallone)، نماینده دموکرات کنگره آمریکا نامه‌ای خطاب به ولفگانگ روتن‌اشتورفر (Wolfgang Ruttenstorfer)، رئیس کنسرن نفتی اتریشی او. ام. وی. نوشته که لحنی محترمانه دارد، اما محتوای آن تند است.

به نوشته دی پرسه، فرانک پالون در همان آغاز نامه، بدون حاشیه‌پردازی به اصل موضوع پرداخته و از جمله تصریح کرده است: «من این نامه را برای آن می‌نویسم که نشان دهم که از اینکه شرکت او.ام.وی. همچنان به هواپیماهای ایرانی بنزین می‌فروشد، نگران هستم.»

سناتور دموکرات کنگره آمریکا در نامه‌ی خود، این کنسرن اتریشی را تهدید کرده که ادامه‌ی فروش بنزین به هواپیماهای ایرانی پیامدهایی برای این کنسرن در برخواهد داشت. او در این رابطه نوشته است: براساس قوانین آمریکا، فروش بنزین به هواپیماهای ایرانی به ارزش بیش از یک میلیون دلار برای یکبار و یا مجموعا بیش از ۵ میلیون دلار در طول ۱۲ ماه، ممنوع است و مشمول تحریم‌های آمریکا علیه ایران می‌شود.

بنابر گزارش دی پرسه، پالون که عضو کمیسیون انرژی و بازرگانی کنگره نیز هست، در نامه‌ی خود شماری از پیامدها و مجازات‌هایی را بر شمرده که ممکن است کنسرن  نفتی او.ام.وی با آنها روبرو شود. بلوکه شدن دارایی‌های کنسرن در آمریکا، ممنوعیت ورود او.ام.وی به بازارهای مالی آمریکا و ممنوعیت دسترسی به فن‌آوری آمریکا از جمله‌ی این مجازات‌ها هستند. این پیامدها می‌تواند حتی به ممنوعیت کامل فعالیت‌های شرکت او.ام.وی در ایالات متحده آمریکا منجر شود.

فشارها بر کنسرن اتریشی او.ام.وی. تنها از جانب واشنگتن نیست. سازمان اتریشی «بمب را متوقف کنید» نیز مدت‌هاست از این کنسرن انتقاد می‌کند. این انتقادها تنها متوجه تحویل بنزین به هواپیماهای ایران نیست، بلکه این سازمان خواستار خروج او.ام.وی. از پروژه‌های نفت و گاز ایران است.

ایران به خاطر برنامه‌ی اتمی مناقشه‌برانگیر خود با تحریم‌های شدید بین‌المللی روبروست. تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل شامل بنزین و سوخت هواپیما نمی‌شود، اما کنگره ایالات متحده در تابستان گذشته در مصوبه‌ای، فروش فرآورده‌های نفتی تصفیه شده به ایران را تحریم کرد. این فراورده‌ها بنزین، گازوئیل و سوخت هواپیما را در برمی‌گیرد.

براساس مصوبه کنگره که بلافاصله به امضای باراک اوباما رسید، هر شرکتی که از طریق فروش محصولات یاد شده به ایران، درآمدی معادل یک میلیون دلار یا بیشتر کسب کند، مشمول تحریم‌های آمریکا خواهد بود. این شرکت‌ها اجازه فعالیت در بخش‌های مالی، بانکی یا بازارهای سهام آمریکا نخواهند داشت.

پیامد مصوبه کنگره آمریکا این بوده که ایران در ماه‌های اخیر در تامین بنزین و سوخت هواپیما با دشواری‌های جدی مواجه شود. رفته‌رفته به تعداد شرکت‌های نفتی اروپا که از تحویل سوخت هواپیما یا بنزین معمولی به ایران خودداری می‌کنند افزوده می‌شود. هم‌اکنون شرکت‌های بریتیش پترولیوم (BP)، شل و Q8 قرارداد تحویل سوخت هواپیما به ایران را تمدید نکرده‌اند.

کارخانه‌های صنعتی گیلان در معرض ورشکستگی قراردارند


یک عضو مجمع نمایندگان گیلان در مجلس شورای اسلامی، گفت: گیلان با بحران شدید کارگری مواجه است و دولت باید هرچه سریع‌تر رسیدگی بکند.

جبارکوچکی‌نژاد با ابراز نگرانی شدید از وضعیت کارخانه‌های صنعتی گیلان، افزود: کارخانه‌های مهم صنعتی گیلان اعم از خاور، دخانیات، ایران پوپلین و ایران کنف در معرض ورشکستگی قراردارند و این نگرانی وجود دارد که هزاران کارگر زحمت‌کش بی‌کار بشوند. 

وی با تاکید بر اینکه دولت باید هرچه سریع‌تر مشکلات بخش کارگری گیلان را حل بکند، متذکر شد: درصورت عدم توجه به موقع، دولت را مورد سوال و فشار قرار خواهیم داد.

عضو کمیسیون برنامه‌وبودجه مجلس با اعلام نارضایتی شدید از عدم دریافت حدود 6ماهه حقوق کارگران برخی از کارخانه‌های گیلان، مدعی شد: وقتی وزیر صنایع به گیلان آمد استاندار واقعیت‌ها را بیان نکرد و طوری گزارش داد که انگار همه‌جا گل‌وبلبل است و صنعت‌وکارگران وضعیت خوبی دارند.

کوچکی‌نژاد با طرح این سوال که وزیرصنایع بگوید که سفر اخیرش به گیلان چه دستاوردی داشته است؟، اذعان داشت: متاسفانه به‌جای اینکه بر تعداد کارخانه‌های گیلان افزوده بشود، به‌محض خروج محرابیان از استان، کارخانه ایران پوپلین رشت بار دیگر تعطیل شد.

وی با تاکید بر اینکه وزیر صنایع باید یک تجدید نظر درسیستم کاری خودکرده و به هیچ‌وجه به گزارشات استانی توجهی نکنند، تنها راه حل مشکلات کارخانه‌های بحران‌زده گیلان رسیدگی از نزدیک محرابیان دانست.

وضعیت بد جسمانی یک زندانی سیاسی بیمار

وضعیت جسمی ماشاالله حائری یکی از زندانیان محبوس در زندان رجایی شهر کرج به علت عدم رسیدگی مسئولین زندان رو به وخامت گرائیده است.
 ماشاالله حائری بدلیل مشکل حاد جسمی نیاز به عمل جراحی "قلب باز" دارد ولی مسئولین زندان تا کنون اقدامی برای این زندانی سیاسی نکرده اند.

وی به طور دائم به خونریزی بینی و حالت تهوع دچار است و به طور جدی به پزشک متخصص نیاز دارد.

لازم به ذکر است که نیروهای امنیتی هنگام بازداشت این زندانی با خودرو با وی برخورد کرده و این زندانی از ناحیه پا دچار شکستگی شده و در حال حاضر از عصا استفاده میکند.

ماشالله حائری به جرم عضویت در یک گروه معاند نظام بازداشت و توسط دادگاه انقلاب به 15 سال زندان محکوم شد.

یک زن بهايی پس از مراجعه به اداره اطلاعات بازداشت شد

صبح روز چهارشنبه اول دی ماه ۸۹ یک شهروند بهایی ساکن ساری به نام «فتانه نوری (قنبری)» (همسر امید قنبری) پس از مراجعه به اداره اطلاعات ساری بازداشت شد.
 این اقدام در حالی صورت گرفت که امید قنبری (همسر خانم نوری) بیش از دو هفته است در بازداشت اداره اطلاعات می‌باشد. از سوی دیگر ماموران اداره اطلاعات رویا قنبری (خواهر شوهر) وی را نیز چندین روز پیش بازداشت کرده و به خانواده‌اش اعلام کرده‌اند نامبرده را گروگان گرفته‌اند تا زمانی که عروس ایشان یعنی فتانه نوری خود را معرفی نماید.

وبلاگ نویس زندانی: من را روی چهارپایه اعدام قرار دادند

وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پورشجری (سیامک مهر)ا طی انتشار نامه زیر  آنچه بر وی از بدو دستگیری رفته است را شرح داده است.

متن نامه

در تاریخ 21 شهریور 89 ماموران اطلاعات کرج با حمله به منزل شخصی ام پس از بازداشت من هر آنچه از وسایلم نیاز داشته توقیف کردند از جمله کیس کامپیوتر ،رسیور ،سند خانه، اسناد و دفترچه های مالی و بانکی ،تمامی نوشته ها و دست نویس ها ،که تعدادی کتاب ،البوم های عکس خانوادگی ،سی دی ها ،فیلم،فلاش ،کیف پول شخصی و غیره. ماموران اطلاعات من را به بند 8 اطلاعات زندان رجایی شهر که معروف به بند سپاه منتقل کردند .

در رابطه با تهدید و فشارهای سخت و بی امان تمامی وبلاگها و ایمیل های من را گرفتند و روز بعد در سلول انفرادی بر اثر فشارهای تحمل ناپذیر با بریدن رگهای دست خود اقدام به خودکشی نمودم که موفق نشدم من را به بیمارستان زندان جهت درمان منتقل کردند.

در روز نخست بازجوییها که با فشار شدید شروع شد چند ده صفحه بازجویی گرفتند . روز سه شنبه 3 شهریور بازجویان پس از ضرب وشتم بسیار از من خواستند تا وصیت نامه ام را بنویسم سپس با بردن من بر چهار پایه اعدام نمایشی را اجرا کردند.

از روز نخست بازداشت تاکنون از بازجو و شکنجه گر و بازپرس و غیره جملگی من را به اعدام تهدید کردند و هر یک که دهان بازکردند به جای زبان طناب دار نمایان شده است .

اکنون من در حسینیه سالن 2 اندرزگاه 1 معروف به آخر دنیا محبوس هستم و از کمترین امکانات یک زندانی نیز برخوردار نیستم ،ممنوع ملاقات،ممنوع تلفن و حق تماس با وکیل را ندارم در میان مجرمین خطرناک متهمین به قتل ،جنایت محبوسم و هیچگونه امنیت جانی ندارم . از سنگ کلیه،دیسک کمر دردها ... بیماری سینوزیت در رنج هستم. حداکثر درمان بهداری زندان که ارائۀ یکی دو عدد قرص مسکن محدود است که بدون اطلاع من و بستگانم من را به بازپرسی دادگاه می برند. از دست بند و پابند استفاده می کنند. حقوق یک متهم سیاسی و عقیدتی و زندانی سیاسی را رعایت نمی کنند. در دادگاه نیز اجازۀ حضور وکیل ،هیئت منصفه ،نمایندگان رسانه ها داده نمی شود و قاضی در واقع همان شاکی است.

سیامک مهر نویسنده وبلاگ گزارش به خاک ایران
محمدرضا پورشجره سابق

آذر 89
زندان رجایی شهر

معلم محروم از تدریس در یاسوج دستگیر شد

نادر عسکری فعال پیشین دانشجویی دانشگاه تهران و کارشناس ارشد تاریخ ایران پس از اسلام، روز گذشته پس از احضار به اداره اطلاعات یاسوج دستگیر شد و تاکنون باز نگشته است. دستگیری این فعال دانشجویی در حالی صورت می گیرد که وی طی یکسال گذشته و پس از محرومیت از تدریس در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران، هیچ گونه فعالیت سیاسی خاصی نداشته است. سابق بر این وی بدلیل فعالیتهای صنفی برای دفاع از معلمین در گچساران از تدریس در مدارس نیز محروم شده بود.

اسامی بازداشت شدگان در آذر ماه 89

در طی آذر ماه دست کم ۱۰۰ تن از فعالین سیاسی، مدنی و قومی و مذهبی در ایران از سوی نهاد‌ها و ارگان‌های اطلاعاتی و امنیتی بازداشت شدند، اسامی ۶۹ تن از این افراد توسط واحد آمار و نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران جمع آوری شده است.

شایان ذکر است، دست کم ۱۰۰ تن از شهروندان نیز در طی آذر ماه به صورت فله‌ای تحت عناوین مختلفی بازداشت شدند.



۱. سلطان افشاری، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر بوکان بازداشت شد.

۲. علی افشاری، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر بوکان بازداشت شد.

۳. رزگار افشاری، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر بوکان بازداشت شد.

۴. ولی افشاری، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر بوکان بازداشت شد.

۵. شورش افشاری، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر بوکان بازداشت شد.

۶. خدیجه افشاری، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر بوکان بازداشت شد.

۷. منصور دریانوش، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر مهاباد بازداشت شد.

۸. هیمن فرمان، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر مهاباد بازداشت شد.

۹. ثریا مام رحمان‌پور، در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر مهاباد بازداشت شد.

۱۰. رویا قنبری، شهروند بهایی در تاریخ ۲۹ آذر ۸۹ در شهر ساری بازداشت شد.

۱۱. هادی حیدری، در تاریخ ۲۸ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۱۲. فاطمه عرب سرخی، در تاریخ ۲۸ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۱۳. محمد شفیعی، در تاریخ ۲۸ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۱۴. علیرضا طاهری، در تاریخ ۲۸ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۱۵. ابوالفضل طبرزدی، برادر‌زاده حشمت الله طبرزدی در تاریخ ۲۸ آذر ۸۹ در شهر اهواز بازداشت شد.

۱۶. هاشم صباغیان، در تاریخ ۲۴ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۱۷. حجت الاسلام سلیمانی، در تاریخ ۲۴ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۱۸. کاوه خلیفه‌ای، در تاریخ ۲۰ آذر ۸۹ در شهر سقز بازداشت شد.

۱۹. آزاد رستمی، در تاریخ ۲۰ آذر ۸۹ در شهر سقز بازداشت شد.

۲۰. امید محمد امینی، در تاریخ ۲۰ آذر ۸۹ در شهر سقز بازداشت شد.

۲۱. خانم ملکی، همسر نوری زاد در تاریخ ۲۵ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۲۲. زینب نوری زاد، در تاریخ ۲۵ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۲۳. فائزه نوری زاد، در تاریخ ۲۵ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۲۴. علی نوری زاد، در تاریخ ۲۵ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۲۵. فخرالسادات محتشمی‌پور، همسر سید مصطفی تاج‌زاده در تاریخ ۲۵ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۲۶. هاشم کریمی، نوکیش مسیحی در تاریخ ۱۵ آذر ۸۹ در شهر کرج بازداشت شد.

۲۷. فریبرز رئیس دانا، اقتصاددان و پژوهشگر اقتصادی در تهران در تاریخ ۲۷ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۲۸. وحید نصرتی، فعال دانشجویی در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۲۹. هومن جعفری، فعال دانشجویی در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر نامعلوم بازداشت شد.

۳۰. سوین شیوا، فعال دانشجویی در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر نامعلوم بازداشت شد.

۳۱. مجید صادقی، فعال دانشجویی در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۳۲. حجت صحرایی، فعال دانشجویی در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر نامعلوم بازداشت شد.

۳۳. نامعلوم سعیدی، فعال دانشجویی در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر نامعلوم بازداشت شد.

۳۴. شاخوان حسینی، در تاریخ ۱۹ آذر ۸۹ در شهر سقز بازداشت شد.

۳۵. علی شکوری‌راد، در تاریخ ۱۸ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۳۶. جواد وفایی، مسئول شاخه جوانان حزب جامعه مدنی ایران در تاریخ ۱۷ آذر ۸۹ در شهر همدان بازداشت شد.

۳۷. امید قنبری، شهروند بهایی در تاریخ ۱۸ آذر ۸۹ در شهر ساری بازداشت شد.

۳۸. امیر هادی انواری، خبرنگار روزنامه شرق در تاریخ ۱۸ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۳۹. ریحانه طباطبایی، خبرنگار سرویس سیاسی روزنامه شرق در تاریخ ۲۱ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۴۰. مهران فرجی، روزنامه نگار حوزه اجتماعی در تاریخ ۱۷ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۴۱. حسین مهدوی، دبیر سابق انجمن اسلامی در تاریخ ۱۳ آذر ۸۹ در شهر خرم آباد بازداشت شد.

۴۲. محمد مه‌مان نواز، هوادار آیت الله بروجردی در تاریخ ۱۵ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۴۳. سراج کیان، شهروند بهایی در تاریخ ۱ آذر ۸۹ در شهر مازندران بازداشت شد.

۴۴. مجید صفری، شهروند بهایی در تاریخ ۱ آذر ۸۹ در شهر مازندران بازداشت شد.

۴۵. خانم لطفی، شهروند بهایی در تاریخ ۱ آذر ۸۹ در شهر مازندران بازداشت شد.

۴۶. احمد غلامی، سردبیر روزنامه اصلاح طلب شرق در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۴۷. علی خدابخش، سرمایه گذار روزنامه اصلاح طلب شرق در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۴۸. فرزانه روستایی، دبیر گروه بین الملل روزنامه اصلاح طلب شرق در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۴۹. کیوان مهرگان، دبیر سرویس سیاسی روزنامه اصلاح طلب شرق در تاریخ ۱۶ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۵۰. رحمان رازخدیو، اعضای شواری روستایی در مریوان در تاریخ ۸ آذر ۸۹ در شهر مریوان بازداشت شد.

۵۱. مجید مریمی، اعضای شواری روستایی در مریوان در تاریخ ۸ آذر ۸۹ در شهر مریوان بازداشت شد.

۵۲. وحید طلایی، عضو کمیته پیگیری حقوقی ستاد انتخاباتی می‌رحسین موسوی در تاریخ ۱۰ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۵۳. ساجده کیانوش راد، اصلاح طلب در تاریخ ۷ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۵۴. عبدالله شهبازی، مورخ و نویسنده در تاریخ ۱۰ آذر ۸۹ در شهر فارس بازداشت شد.

۵۵. خیرالله حق جویان، پیروان اهل حق در تاریخ ۳ آذر ۸۹ در شهر کرمانشاه بازداشت شد.

۵۶. حجت ذنوریان، پیروان اهل حق در تاریخ ۶ آذر ۸۹ در شهر کرمانشاه بازداشت شد.

۵۷. ابراهیم سلیمانی، فعال سیاسی و مدنی در تاریخ ۴ آذر ۸۸ در شهر مریوان بازداشت شد.

۵۸. برهان رازخدیو، فعال سیاسی و مدنی در تاریخ ۴ آذر ۸۸ در شهر مریوان بازداشت شد.

۵۹. حمید مریمی، فعال سیاسی و مدنی در تاریخ ۴ آذر ۸۸ در شهر مریوان بازداشت شد.

۶۰. امید نوری، فعال سیاسی و مدنی در تاریخ ۴ آذر ۸۸ در شهر مریوان بازداشت شد.

۶۱. ابوبکر یگانه، در تاریخ ۶ آذر ۸۹ در شهر مریوان بازداشت شد.

۶۲. عادل سهرابی، در تاریخ ۶ آذر ۸۹ در شهر مریوان بازداشت شد.

۶۳. رفیق سهرابی، در تاریخ ۶ آذر ۸۹ در شهر مریوان بازداشت شد.

۶۴. مرتضی کُمساری، عضو سندیکای شرکت واحد تهران و حومه در تاریخ ۲ آذر ۸۹ در شهر تهران بازداشت شد.

۶۵. سیاوش حاتم، فعال دانشجویی در تاریخ ۲ آذر ۸۹ در شهر نامعلوم بازداشت شد.

۶۶. اسماعیل سلمان‌پور، عضو سابق شورای عمومی انجمن اسلامی در تاریخ ۱۴ آذر در شهر تهران بازداشت شد.

۶۷. فرزاد اسلامی، دبیر سابق تشکیلات کانون دانشجویان مسلمان در تاریخ ۱۴ آذر در شهر تهران بازداشت شد.

۶۸. افشین کشتکاری، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه شیراز در تاریخ ۱۳ آذر ۸۹ در شهر شیراز بازداشت شد.

۶۹. هژیر رنجبری، دانشجو در تاریخ ۱۷ آذرماه ۸۹ در شهر بانه بازداشت شد.

عکس؛ شب یلدای زلزله زدگان لامرد

در اواخر تیرماه امسال (1389) تعدادی از روستا‌های اطراف لامرد در استان فارس دچار زلزله شد. این زمین‌لرزه باعث تخریب تعداد زیادی از منازل مسکونی منطقه شد. بنا به وعده مسئولان قرار بود زلزله‌زدگان طی 2 الی 3 ماه صاحب خانه‌هایی با زیر بنای 80 متر شوند. اما با گذشت 5 ماه و فرارسیدن سرمای زمستان هنوز از سرپناه خبری نیست.

شکنجه های وحشیانه علیه وبلاگ نویس دربند سیامک مهر

در تاریخ 21 شهریور 89 ماموران اطلاعات کرج با حمله به منزل شخصی ام پس از بازداشت من هر آنچه از وسایلم نیاز داشته توقیف کردند از جمله کیس کامپیوتر ،رسیور ،سند خانه، اسناد و دفترچه های مالی و بانکی ،تمامی نوشته ها و دست نویس ها ،که تعدادی کتاب ،البوم های عکس خانوادگی ،سی دی ها ،فیلم،فلاش ،کیف پول شخصی و غیره. ماموران اطلاعات من را به بند 8 اطلاعات زندان رجایی شهر که معروف به بند سپاه منتقل کردند .
در رابطه با تهدید و فشارهای سخت و بی امان تمامی وبلاگها و ایمیل های من را گرفتند و روز بعد در سلول انفرادی بر اثر فشارهای تحمل ناپذیر با بریدن رگهای دست خود اقدام به خودکشی نمودم که موفق نشدم من را به بیمارستان زندان جهت درمان منتقل کردند.
در روز نخست بازجوییها که با فشار شدید شروع شد چند ده صفحه بازجویی گرفتند . روز سه شنبه 3 شهریور بازجویان پس از ضرب وشتم بسیار از من خواستند تا وصیت نامه ام را بنویسم سپس با بردن من بر چهار پایه اعدام نمایشی را اجرا کردند.
از روز نخست بازداشت تاکنون از بازجو و شکنجه گر و بازپرس و غیره جملگی من را به اعدام تهدید کردند و هر یک که دهان بازکردند به جای زبان طناب دار نمایان شده است .
اکنون من در حسینیه سالن 2 اندرزگاه 1 معروف به آخر دنیا محبوس هستم و از کمترین امکانات یک زندانی نیز برخوردار نیستم ،ممنوع ملاقات،ممنوع تلفن و حق تماس با وکیل را ندارم در میان مجرمین خطرناک متهمین به قتل ،جنایت محبوسم و هیچگونه امنیت جانی ندارم
از سنگ کلیه،دیسک کمر دردها ... بیماری سینوزیت در رنج هستم حداکثر درمان بهداری زندان که ارائۀ یکی دو عدد قرص مسکن محدود است که بدون اطلاع من و بستگانم من را به بازپرسی دادگاه می برند. از دست بند و پابند استفاده می کنند حقوق یک متهم سیاسی و عقیدتی و زندانی سیاسی را رعایت نمی کنند در دادگاه نیز اجازۀ حضور وکیل ،هیئت منصفه ،نمایندگان رسانه ها داده نمی شود و قاضی در واقع همان شاکی است.
سیامک مهر نویسنده وبلاگ گزارش به خاک ایران
محمدرضا پورشجره سابق
آذر 89
زندان رجایی شهر

توقیف یک کشتی دیگر رژیم اینبار در هنگ کنگ

منابع خبری از توقیف یک فروند کشتی دیگر مرتبط با شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی اینبار در هنگ کنگ خبر می دهند. این در حالیست که در هفته های اخیر 8 کشتی دیگر متعق به رژیم در سنگاپور توقیف شده اند.
مقامات هنگ کنگ یک کشتی باری مرتبط با کشتیرانی جمهوری اسلامی را به دلیل «بدهی» صاحبان آن به چندین بانک اروپایی در آب‌های این کشور توقیف کرده‌اند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، این کشتی باری حمل کانتینر که با پرچم کشور مالت در حرکت بود، روز چهارشنبه، ۱ دی‌ماه، و پس از آن‌که چهار بانک، از جمله بانک آلمانی «اچ اس اچ- نورد بانک»، صاحبان این کشتی را به عدم پرداخت بدهی‌شان به این بانک‌ها که در مجموع به ۲۶۸ میلیون دلار می‌رسد متهم کردند، این کشتی را متوقف کرده‌اند.

۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه

درخواست فوری از سازمانها و شخصیت های بلوچ

عبدالستار دوشوکی

عبدالرئوف ریگی سخنگوی جندالله و مسئول علمای جنبش مقاومت جندالله  در مصاحبه با روزنامه " الشرق الاوسط " اعلام نمود که اسیر خود امیر حسین شیرانی کارمند بیگناه تاسیسات اتمی در اصفهان را بزودی اعدام خواهد کرد. این اسیر نگونبخت که مهر ماه امسال ظاهرا در اصفهان توسط جندالله ربوده شد، بر اساس اعترافات ویدئویی منتشر شده حداکثر همکاری تبلیغاتی را با جندالله داشته است. دریغا باز هم استدلال عقلانی و تصور منطقی بر این پایه استوار بوده و است که از آنجائیکه شیرانی به دور از مسائل بلوچستان، بعنوان یک کارمند اتمی در اصفهان مشغول کار بوده؛ و حداکثر همکاری را با جندالله نموده است، بعد از بهره برداری تبلیغاتی توسط جندالله، آزاد شود. اما شوربختانه ظاهراً اینگونه نخواهد شد.

ما بلوچها  و بقیه هموطنان همواره بعد از ارتکاب جنایت، بمبگزاری و کشتار و اعدام توسط جندالله و رژیم جمهوری اسلامی، شروع به نوحه سرایی و قلم فرسایی می کنیم. امیر حسین شیرانی یک انسان بیگناه و اسیر است. تنها گناه متصور او از دیدگاه اندیشه جندالله  این است که شیعه و یا "شیعه زاده" می باشد. این اسیر بیچاره هیچگونه دخل و ربطی به جنایات رژیم نداشته و ندارد. جمهوری اسلامی بر پایه تفکر انتقامجویی انسانهای اسیر (زندانی) را اعدام می کند و بهمین دلیل شدیدا ً محکوم است چون کشتن اسیر و زندانی در بند یک جنایت ضد بشری و کاملا غیر انسانی می باشد. جندالله در اعلامیه خود در محکوم کردن اعدام ۱۱ جوان بیگناه بلوچ می گوید: این "اسیران زندانی بلوچ" جز قرابت و نزديكي فاميلي با برخي مبارزان جنبش هيچ جرمي مرتكب نشده بودند. اين رفتار وحشيانه و ضد بشري و غير انساني رژيم و مزدوران زابلي اش را نشانه واماندگي و بيچارگي و ذلت و زبوني و شكست دشمنان ملت مسلمان بلوچ مي داند". حال جندالله باید جواب بدهد که چرا اعدام اسیر توسط جمهوری اسلامی رفتاری وحشیانه و ضد بشری و غیر انسانی است و نشانه واماندگی و بیچارگی و ذلت و زبونی و شکست رژیم است، اما عینا ً همین رفتار و دقیقا ً "کـُـپی برداری" عمل جمهوری اسلامی نشانه واماندگی و بیچارگی و ذلت و زبونی و شکست نیست؟ جندالله باید جواب بدهد که چرا این اصل و شیوه قضاوت نباید در مورد اعمال کاملا ً مشابه جندالله اعمال شود؟. بهر حال انسان نمی تواند دو معیار اخلاقی کاملا ً متفاوت و حتی متضاد برای قضاوت اعمال کاملا ً مشابه داشته باشد.

جان یک انسان بیگناه در خطر است. اسیری که نهایت تلاش خود را جهت همکاری با جندالله نموده است. اکنون این وظیفه هر انسان با شرف و با وجدان  و بخصوص بلوچ های آگاه است که بگویند. به اسم ما هرگز(Not in my name)، زیرا جندالله ادعا می کند که برای احقاق حقوق بلوچها  و اهل سنت مبارزه می کند. متاسفانه اکثریت سازمانها و شخصیت های بلوچ به در خواست اخیر من در مورد محکوم کردن کشتار انسان ها وقعی ننهادند و عملا ً عملکرد جندالله را تحسین و یا توجیه نمودند؛ که شوربختانه ظاهرا ً باعث ترغیب بیشتر جندالله شده است.

من از تمام بلوچها و بخصوص آن دسته از احزاب و شخصیت های سیاسی بلوچ برونمرزی که بطور مستقیم و غیر مستقیم از جندالله حمایت کرده و می کنند، عاجزانه استدعا و مصرانه تمنا دارم تا حداکثر توان خود را برای نجات جان یک انسان بیگناه  به کار ببرند. آنها می توانند برای جندالله ایمیل بفرستند و یا از هر طریقی که خود بهتر می دانند پیغام بفرستند و جندالله را از ارتکاب این عمل بسیار زشت و فجیع بازدارند. جندالله نیز باید نیک بداند که با کشتار انسانهای بیگناه و اکنون این اسیر نگونبخت، به جهانیان ثابت خواهد کرد که در قتل انسان های اسیر و بیگناه یـــد طولانی تری از رژیم جمهوری اسلامی دارد. بنده این درخواست را برای تک تک شخصیت ها و احزاب بلوچ خواهم فرستاد و از شما خواننده این مطلب نیز تقاضا می کنم در تکثیر آن بکوشید؛ زیرا نجات جان یک انسان، نجایت "بشریت" است، همانگونه که قتل یک انسان بمثابه کشتن  تمام "انسانها" است.

چهارشنبه ۱ دی ۱۳۸۹

شعار مرگ بر دیکتاتور در صف بنزین


عكس از آرشيو - شماری از مردم به جان آمده در صف طویل بنزین در چهار راه گمرگ تهران با شعار مرگ بر دیکتاتور به درگیری با مزدوران نیروی انتظامی پرداختند.
عصر روز دوشنبه، در حالیکه مردم در صف خودروها در پمپ بنزین چهار راه گمرگ منتظر بودند، با مزدوران نیروی انتظامی که برای کنترل و مقابله با اعتراضات مردم مستقر شده بودند، درگیر شدند و شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند. مردم شعار می دادند، «نیروی انتظامی برو گمشو» و «نیروی انتظامی خجالت، خجالت». خشم و ایستادگی مردم، مزدوران نیروی انتظامی را به عقب راند و آنها مجبور به ترک صحنه شدند.
همچنین رانندگان جرثقیلهای ترافیک، در اعتراض به افزایش سوخت دست به اعتصاب زده اند.
شمار تاکسیها و خودروهای مسافربری نیز بر اثر کمبود سوخت، کاهش پیدا کرده و معضلات جدیدی را برای تردد مردم به وجود آورده است. به طوریکه تعداد مسافران منتظر در میدان انقلاب، امام حسین، راه آهن و چهار راه مصدق ۱۰برابر روزهای معمول بود.

حمله حسین شریعتمداری به چند آیت الله

حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان حکومتی با عنوان«حركت از پله دوم!» به آملی، موسوی اردبیلی، وحید خراسانی و شبیری زنجانی حمله کرده و آنان را عوامل "دشمن" نامید.

متن سرمقاله: "مدتی است كه جمعی از اعضای خانواده فتنه گران زندانی با مراجعه به بیوت برخی از مراجع عظام و دروغ بافی درباره شرایط زندان و ادعای بی گناهی بازداشت شدگان، علیه جمهوری اسلامی ایران و مردم شریف و پاكباخته آن دست به سیاه نمایی می زنند و خبر مربوط به این دیدارها با آب و تاب و شاخ و برگ فراوان در رسانه های بیگانه منتشر و اساساً برای همان رسانه های نیز تهیه می شود.

چنگاهی به اخبار و گزارش های مربوط به این دیدارها نشان می دهد مراجعه كنندگان به دفاتر مراجع كه از سوی كانون واحدی مدیریت می شوند، در ملاقات خویش با مراجع محترم، از جرایم و جنایات هولناكی كه زندانیان مورد اشاره مرتكب شده اند، كمترین سخنی به میان نمی آورند، بلكه به گونه ای حساب شده و با برنامه قبلی به شگرد «حركت از پله دوم» متوسل شده و دست به مظلوم نمایی می زنند.

از این طیف- چه آن عده از خانواده ها كه می دانند چه می كنند و چه آن عده كه نمی دانند و با تحریك دیگران به بازی گرفته شده اند- انتظار چندانی نیست، اما از مراجع و عالمان دینی انتظار دیگری در میان است. چرا؟!...
بخوانید!

*اكنون با عرض پوزش پیشاپیش، سؤال این است كه چرا برخی از مراجع عظام و محترم- فقط برخی از آنها كه محترمند و نه برخی دیگر كه نه مرجع هستند و نه قابل احترام- وارد این بازی شده و در این بازی دشمن ساخته، چه بخواهند و چه نخواهند، آب به آسیاب دشمنان اسلام ریخته اند؟!

* پذیرش و ملاقات با خانواده فتنه گران زندانی نباید به گونه ای باشد كه تصور حمایت از فتنه را به ذهن مخاطبان بكشاند. راه كار خداپسندانه و منطقی نیز، آن است كه ملاقات كنندگان یاد شده با تابلوی حمایت از فتنه گران در بیوت مراجع عظام حاضر نشوند و یا مراجع بزرگوار ضمن پذیرش آنان و نصیحت یا استماع سخنان آنها، با صراحت، موضع خود نسبت به فتنه و اقدامات ضد اسلامی و جنایتكارانه فتنه گران را نیز بیان كنند.

گفتنی است چندروزقبل خانواده یكی از زندانیان با حضرات آیات عظام جوادی آملی، موسوی اردبیلی، وحید خراسانی، شبیری زنجانی و .. دیدار كرده بودند.
"

دانشجوی اخراجی دانشگاه بابلسر دستگیر شد

به گزارش جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، انیسا صفریان، دانشجوی بهایی اخراجی دانشگاه علم و صنعت واحد بهشهر، 29 آذر ماه 1389 توسط ماموزان امنیتی در منزل شخصی اش در بابلسر دستگیر شد. براساس این گزارش پنچ مامورا امنیتی ساعت 7:30 صبح 29 آذر به منزل این دانشجو هجوم برده و با ارائه حکمی دست نویس اقدام به تفتیش منزل وی کرده و وسایلی از قبیل کتب، جزوات، سی دی و عکس های مرتبط با دیانت بهایی و دو  عدد کیس کامپیوتر و موبایل وی را ضبط کرده و وی را همراه خود به اداره اطلاعات ساری بردند.

انیسا صفریان، دانشجوی ریاضی کاربردی دانشگاه علم و صنعت واحد بهشهر بوده اند که به علت اعتقاد به دیانت بهایی از این دانشگاه اخراج شد. لازم به ذکر است که خانواده وی هیچگونه اطلاعی از وضعیت وی و اتهامات احتمالی به وی ندارند.


سازمان ملل رژیم را محکوم کرد

مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه‌ ای رژیم جمهوری اسلامی را به ‌خاطر نقض حقوق ‌بشر محکوم کرد. در این قطعنامه که با 78 رای موافق به تصویب رسید، دستگیری های گسترده و شکنجه زندانیان، اعدامهای دسته جمعی بویژه اعدام نوجوانان، مجازات وحشیانه سنگسار، خشونت علیه زنان، سرکوب مدافعان حقوق ‌بشر، نقض فاحش آزادی بیان، اندیشه و مذهب و دهها مورد دیگر نقض حقوق انسانی در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی محکوم شده است. دویچه وله در این باره می نویسد : مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه‌ی مصوب کمیته سوم مجمع عمومی درباره وضعیت حقوق بشر در ایران را تایید کرد. در این قطعنامه از «نقض شدید و مکرر حقوق بشر در ایران به شدت ابراز نگرانی» شده است.

شامگاه سه‌شنبه ۲۱ دسامبر (۳۰ آذر۱۳۸۹) مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه‌ی مصوب کمیته سوم مجمع عمومی درباره ایران را تایید کرد. این قطعنامه ماه گذشته  (۱۸ نوامبر ۲۰۱۰) در کمیته‌ی سوم مجمع عمومی، موسوم به «کمیته حقوق بشر» تصویب شده بود.
پیش‌نویس این قطعنامه  توسط نماینده‌ی کانادا به کمیته سوم ارائه شده بود که با رای مثبت ۸۰ کشور به تصویب رسید. ۵۷ کشور نیز رای ممتنع و  ۴۴ کشور رای منفی به آن دادند.
در قطعنامه‌ای که روز گذشته به تایید مجمع عمومی سازمان ملل رسید از مجازات‌های غیرانسانی رایج در ایران مانند سنگسار، قطع عضو و یا شلاق‌زدن به‌شدت انتقاد شده است.
از دیگر موارد مورد انتقاد در این قطعنامه، شمار بالا و افزایش مداوم اعدام‌ها در ایران است. این اعدام‌ها در مواردی شامل محکومانی نیز بوده که در زمان ارتکاب جرم زیر ۱۸ سال سن داشته‌اند.
در ماه‌های اخیر نهادهای بین‌المللی مدافع حقوق بشر گزارش‌هایی را درباره اعدام‌های دسته‌جمعی در زندان عادل‌آباد مشهد منتشر کردند که گفته شده شمار آنها «صدها نفر» بوده است. دولت ایران در مورد این گزارش‌ها هیچ‌گونه واکنشی نشان نداده است.

علاوه براین، قطعنامه‌ی مجمع سازمان ملل، بازداشت‌های خودسرانه و تبعیض علیه زنان در ایران را نیز محکوم کرده است. پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و اعتراض‌های رای‌دهندگان به نتایج اعلام‌شده، چندین هزار نفر بازداشت شدند. برخی مقام‌های انتظامی حتی از «بازداشت ۱۰ هزار نفر» سخن گفتند. به گفته‌ی نهاد‌های بین‌المللی حقوق بشر، صدها نفر از آنان هنوز در زندان به‌سر می‌برند.

برخی وکلای دادگاه، مانند خانم نسرین ستوده که وکالت ‌پرونده‌ی شماری از بازداشت‌شدگان حوادث یک سال اخیر را بر عهده داشتند، خود هم‌اکنون در شرایط ناگواری در زندان به‌سر می‌برند.
به هنگام بررسی پیش‌نویس قطعنامه‌ی نقض حقوق بشر در ایران در کمیته سوم، دولت ایران محمدجواد لاریجانی، یکی از معاونان قوه قضاییه را به نیویورک فرستاد تا مانع از تصویب قطعنامه شود. اما این تلاش‌ها به جایی نرسید و کمیته سوم، قطعنامه را با آرایی بیشتر از سال گذشته به تصویب رساند. در نوامبر سال ۲۰۰۹ قطعنامه‌‌ی مشابهی با ۷۴ رای مثبت به تصویب رسیده بود.
مجمع سازمان ملل متحد برای هشتمین سال پیاپی است که دولت ایران را بخاطر نقض حقوق بشر محکوم می‌کند. نهادهای بین‌المللی دفاع از حقوق بشر می‌گویند، تصویب این قطعنامه‌ها نشان‌دهنده‌ی عدم پای‌بندی دولت ایران به اعلامیه‌ها و کنوانسیون‌های بین‌المللی است که خود پای آنها را امضا کرده است.

مصادره‌ منزل یک شهروند بهایی پس از فوت وی

کمیته گزارشگران حقوق بشر - در تاریخ ۱ آبان ۱۳۸۹ منزل مسکونی متعلق به «نیره گندم پاک‌کن» از شهروندان بهایی فوت شده در اصفهان توسط سازمان بنیاد مستضعفین اصفهان مصادره شد.

قبل از انقلاب ۱۳۵۷ این منزل توسط مالک آن خانم گندم پاک کن، به شرکت امنا (نونهالان) متعلق به جامعه بهایی واگذار شده بود، که پس از انقلاب سال ۵۷ تمامی اموال این شرکت مصادره شد.

در سال های اولیه پس از انقلاب چندین بار مأمورین برای مصادره، به این منزل مراجعه می‌کنند که با مقاومت و پافشاری خانم گندم پاک‌کن و اظهار این مطلب که «تا وقتی زنده هستم می خواهم در منزل خودم زندگی کنم» این مصادره تا سال ۱۳۸۹ به تأخیر افتاد.

این در حالیست که مأمورین هر ساله برای آگاهی از حیات صاحب این منزل به آنجا مراجعه می‌کردند تا در صورت فوت ایشان، منزل را مصادره کنند. در سال ۸۷ این خانم بهایی به علت کهولت سن فوت کرد. دو سال بعد مامورین با ارائه نامه‌ای به خانواده وحدتی که حدود ۱۵ سال از خانم گندم پاک کن به علت ناتوانایی ایشان در انجام امور شخصی مراقبت می‌کردند مراجعه کرده و این خانواده را در صورت عدم تخلیه منزل ظرف مدت یک ماه، تهدید به پلمب منزل کردند و سرانجام در تاریخ ۱ آبان ۱۳۸۹ این منزل مصادره شد.

این در حالیست که پس از انقلاب اسلامی ایران اموال بسیاری از بهاییان مصادره شده و این روند همچنان ادامه دارد.

اعتراض نهادهای هنری و سیاسی آلمان به حکم جعفر پناهی

رادیو آلمان: دیتر کوسلیک، رئیس جشنواره بین‌المللی فیلم برلین به حکم صادره علیه جعفر پناهی، سینماگر مشهور ایرانی اعتراض کرد. مارکوس لونیگ، مسئول امور حقوق بشر در دولت آلمان نیز خواستار لغو حکم زندان و محدودیت‌ها برای پناهی شده است.

دیتر کوسلیک رئیس جشنواره برلیناله روز چهارشنبه ۲۲ دسامبر در برلین گفت، «این تکا‌ن‌دهنده است که کارگردان مشهوری به‌خاطر فعالیت‌های هنری خود مجازات ‌شود».

رئیس جشنواره بین‌المللی فیلم برلیناله که با خبرگزاری آلمان گفت‌وگو می‌کرد، افزود: «حکم صادرشده درباره آقای پناهی خیلی نگران‌کننده است، زیرا او به عنوان عضو هیات داوران برای شصت‌و‌‌یکمین دوره‌ی جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم برلیناله دعوت شده است.» این جشنواره از دهم تا بیستم فوریه‌ی سال ۲۰۱۱ در شهر برلین برگزار می‌شود.

جعفر پناهی از سوی یکی از شعبه‌های دادگاه انقلاب تهران به ۶ سال زندان و ۲۰ سال محرومیت از هرگونه فعالیت هنری و نیز خروج از کشور محکوم شده است.

آقای پناهی در اسفندماه سال ۸۸ در بحبوحه اعتراض‌ها علیه نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران به همراه محمد رسول‌اف سینماگر دیگر ایرانی بازداشت شد. مقام‌های امنیتی او را متهم کردند که در منزل خود در حال ساخت فیلمی درباره انتخابات خرداد ۸۸ و اعتراض‌های خیابانی پس از آن بوده است.

جعفر پناهی در لایحه‌ی دفاعی خود درباره این اتهام خطاب به قاضی دادگاه نوشته است: «مرا به جرم ساختن فیلمی محاکمه می‌کنید که موقع دستگیری در سر صحنه حتی سی درصد آن هم فیلمبرداری نشده بود.»

دادگاه انقلاب تهران اتهام آقای پناهی را «اجتماع و تبانی با هدف ارتکاب جرم علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه جمهوری اسلامی» اعلام کرده است.

  دیتر کوسلیک در گفت‌وگو با خبرگزاری آلمان تاکید کرد که جعفر پناهی می‌تواند بر حمایت همه‌جانبه جشنواره بین‌‌المللی فیلم برلین از وی مطمئن باشد. رئیس جشنواره برلیناله گفت، تحت هیچ شرایطی بر آن نیستیم که فرد دیگری را به جای جعفر پناهی برای عضویت در هیات داوران جشنواره ۲۰۱۱ دعوت کنیم.

جعفر پناهی سال گذشته نیز به  برلیناله دعوت شده بود، ولی به دلیل عدم دریافت اجازه‌ی خروج، از شرکت در این فستیوال محروم ماند. پناهی در سال ۲۰۰۶ با فیلم «آف‌ساید» در برلیناله شرکت کرد و برنده جایزه‌ی خرس طلایی این جشنوراه شد.


واکنش دولت و آکادمی فیلم آلمان


مارکوس لونیگ، مسئول امور حقوق بشر در دولت آلمان از حکم صادرشده علیه جعفر پناهی اظهار شگفتی کرد. آقای لونیگ از دولت ایران خواست اصول بنیادی حقوق بشر را رعایت کرده و حکم صادر علیه پناهی را لغو کند.

به نظر مسئول امور حقوق بشر دولت آلمان شش سال زندان و بیست سال محرومیت از هر گونه فعالیت هنری و اجتماعی «غیرقابل قبول» است. مارکوس لونیگ، محکومیت شش سال زندان آقای پناهی را «ظالمانه» توصیف کرده است.

آکادمی فیلم آلمان نیز به حکم دادگاه انقلاب تهران علیه آقای پناهی واکنش نشان داده است. این نهاد سینمایی آلمان محکومیت پناهی را «ادامه ترور علیه آزادی هنر» در ایران توصیف کرده است. آکادمی فیلم آلمان که مرکز آن در برلین است،  بیش از ۱۱۰۰ سینماگر آلمانی را پوشش می‌دهد. ریاست کنونی آکادمی را یاسمین طباطبایی، هنرمند ایرانی‌تبار برعهده دارد.

علی صمدی احدی، کارگردان ایرانی‌تبار که از سوی آکادمی فیلم برلین سخن می‌گفت، حکم سنگین علیه آقای پناهی را نه تنها تجاوزی علیه حقوق فردی ایشان، بلکه حکمی علیه همه‌ی سینماگران ایران دانست.


اعتراض هنرمندان دنیا


علاوه ‌بر آلمان، سینماگران و هنرمندان در دیگر کشورهای  جهان نیز به اعتراض علیه حکم سنگین دادگاه انقلاب علیه جعفر پناهی و محمد رسول‌اف برخاسته‌اند. 

به گزارش روزنامه‌ای گاردین، نامه‌ای در اینترنت منتشر شده که در حال جمع‌آوری امضا از هنرمندان دنیا در اعتراض به حکم دادگاه عیله پناهی است. بنابر نوشته‌ی گاردین، این نامه را گروهی از سازمان‌های هنری مرتبط با سینما در اروپا از جمله فستیوال فیلم کن تنظیم کرده‌اند.

در این نامه گفته می‌شود: «پناهی بی‌گناه است و تنها جرم وی، آرزو برای ادامه فعالیت آزادانه در حرفه فیلم‌سازی خود در ایران است… اما مجازاتی که برای جفعر پناهی درنظر گرفته شده، بدون شک تمام سینمای ایران را هدف گرفته است.»

براساس گزارش روزنامه‌ی فرانسوی لوموند سینماگران و روشنفکران فرانسه نیز برای دفاع از وی اعلام بسیج عمومی کردند.

سوءاستفاده یک بانک از یارانه مشتری بدهکار

با برداشت مبلغ واريزي يارانه‌ها صورت گرفت؛
سوءاستفاده یک بانک از یارانه مشتری بدهکار!
یکی از بانکها مبلغ یارانه مشتری خود را به عنوان بدهی وي برداشت کرد .

به گزارش خبرنگار شبكه خبري آتي نيوز، امروز یکی از ساکنان بیجار با مراجعه به مسئولان اين شهرستان از سوءاستفاده یکی از بانک‌های این شهر نسبت به برداشت وجه نقدی یارانه خود شکایت کرد .

گفته می‌شود فرد شاکی، ضامن یکی از بدهکاران این بانک بوده و مسئولان بانک هم با غنیمت شمردن واریز یارانه به حساب مردم مبلغ یارانه این فرد را به عنوان بدهی از حساب ضامن برداشت کرده اند .

شاکی اعلام کرده که بانک حق ندارد یارانه او را که حق زن و فرزندانشان است از حساب وی برداشت کند .

۱۳۸۹ آذر ۳۰, سه‌شنبه

اعتصاب خاموش کامیون داران در برخی شهرهای ایران

خبر اعتصاب خاموش کامیون داران در برخی شهرهای ایران همچون اصفهان، اهواز و کرمان و همینطور گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا که به کاهش  137 ميليون ليتری مصرف روزانه گازوئیل پس از آزادسازی قیمت ها اشاره کرده بود دلیل تماس تلفنی من با محمود یکی از رانندگان تریلی ولوو شد که سال هاست از تهران به شهرهای مرکزی و جنوبی بار میلگرد و تیرآهن حمل می کند. 

محمود درباره خبر اعتصاب می گوید در ساعات اولیه پس از اعلام نرخ جدید گازوئیل با واکنش خاصی از سمت رانندگان روبرو نشدیم چون هم اطلاع رسانی نشده بود و هم میزان این افزایش نرخ مشخص نشده بود. با گذشت زمان و با آگاهی از نرخ جدید و همینطور بررسی که در گفت و گوهای ما بین رانندگان رد و بدل شد ابعاد این تغییر نرخ مشخص شد و گویی دوستان ما تازه از خواب بیدار شدند.

از این رو نمی توان گفت این اعتصاب برنامه ریزی شده و از پیش تعیین شده باشد بلکه رانندگان زمانی که به جایگاه های سوخت در جاده ها و شهرها رسیدند تازه متوجه این افزایش شدند و تصمیم گرفتند در کنار همان پمپ های سوخت توقف کنند.

بسیاری از رانندگان در حال حاضر در جاده ها و هتل های بین راهی توقف کرده اند. شنیدیم که خبر اعتصاب در سندیکای کامیون داران هم مطرح شده و آنها به دولت اعلام کردند. حتی شایعه شد موقتا قیمت کاهش پیدا کرده که ما چیزی ندیدیم./پایان نقل قول

یادآور می شوم سندیکای کامیونداران تهران واقع در خیابان خواجه نظام نزدیک سازمان نظام وظیفه عمومی است که دیشب و امشب تا ساعاتی پس از نیمه شب چراغ های آن روشن و رفت و آمد در آن جریان داشت .

نفت که نیومد هیچی، نون هم از سفره ها رفت


از صدقه سر این دولت نفت که نیومد سر سفره ها که هیچی نون هم از سفره ها رفت
قیمتهای اعلام شده انواع نان:
سنگک 400 تومان
بربری 300 تومان
تافتون 200 تومان
لواش 100 تومان

سی‌ام آذر - 21دسامبر: شب یلدا

شب یلدا فرخنده باد
شب یلدا فرخنده باد
نزدیک به 4 هزار سال است که ایرانیان، شب اول دی‌ماه را که بلندترین شب سال است جشن می‌گیرند و نام این درازترین شب سال را یلدا گذاشته‌اند.
براساس برخی روایات، یلدا اززمانهای بسیار کهن و دوران آیین مهر در بین مردم ایران، رسم بوده و درآن زمان شب یلدا، شب تولد مهر، فرشته مقدس آیین میترا بوده.
 بر اساس برخی روایات دیگر، کلمه‌ی یلدا، کلمه‌یی سریانی است به معنای میلاد و ولادت‌؛ ‌و به روایتی، زمان ولادت حضرت عیسی مسیح علیه‌السلام نیز هست.
هرمان هیرت، زبان‌شناس بزرگ آلمان که گرامر تطبیقی زبانهای آریایی را ( كه فارسی از جمله این زبانها است)   نوشته، نظر داده که نام دی به معنای روز به این دلیل بر این ماه ایرانی گذارده شده که ماه تولد دوباره خورشید است .
 آداب شب یلدا در طول زمان، تغییر نکرده و ایرانیان در این شب ،خشکبار و تنقلات و باقیمانده میوه‌هایی را که انبار کرده‌اند،  می‌خورند و دور هم، گرد هیزم افروخته، و بخاری روشن می‌نشینند تا سپیده‌دم، بشارت شکست تاریکی و ظلمت، و آمدن روشنایی و گرمی را بدهد؛ زیرا که در این شب ، تاریکی و سیاهی در اوج خود است.

مقامات سابق دولت آمریکا: گروه اپوزیسیون ایرانی را از لیست خارج کنید



فصلنامه کنگره آمریکا، طی مطلبی در مورد سمپوزیوم مقامات دولت بوش نوشت:
دو مقام ارشد امنیت ملی آمریکا در دوران دولت جرج دبلیو بوش، هفته گذشته دولت اوباما را به خاطر استراتژی تعامل با ایران و نیز تصمیم وزارت خارجه برای حفظ گروه مقاومت، مجاهدین خلق، در لیست سازمانهای تروریستی ۱۹۹۷، مورد انتقاد قراردادند.
تام ریج، اولین وزیر امنیت داخلی، سیاست اعلام شده دولت را مبنی بر تمایلش برای مذاکره بارژیم با نیت خوب ولی «شاید به نحو ساده لوحانه ای خوشبینانه» توصیف کرد. ریج که در یک جلسه در روز جمعه که آن به بحث حول حمایت از نیروهای مقاومت به عنوان تاکتیکی برای مقابله با جاه طلبی های هسته ای ایران که توسط گروه مشورتی «اکزکتیو اکشن»، پرداخته بود، صحبت می کرد، گفت «نهایتاَ تلاش برای دیپلماسی موفق نبوده است و شمار فزاینده ای از تحلیلگران به نظر می رسد این واقعیت را پذیرفته باشند که ایران تا یک حدی قادر به کسب توانایی تسلیحات اتمی خواهد شد».
او گفت: «اگر فکر می کنید آن منطقه از جهان در حال حاضر بی ثبات است، می توانید تصور کنید اگر رژیم به تسلیحات اتمی دست پیدا کند، چه خواهد شد».
فرانسیس تاونزند که به عنوان مشاور امنیت داخلی بوش خدمت میکرد، گفت که این که صرفاَ ایران را به میز مذاکره بکشانیم به عنوان یک هدف سیاست خارجی ایالات متحده کافی نیست. وی گفت «آیا هدف فقط همین است؟ این کافی نیست».

وی رژیم ایران را دولت حامی تروریسم توصیف کرد که به گروه شبه نظامی حزب الله کمک می کند.
یک سخنران دیگر در این جلسه، جان بولتون، سفیر سابق آمریکا در ملل متحد بود که گفت جامعه بین المللی یا باید یک ایران اتمی را بپذیرد یا یک کشور مجبور خواهد بود دست به اقدام پیشگیرانه نظامی بزند. او اضافه کرد اسراییل محتمل ترین کاندیدا خواهد بود با توجه به «اعتقاد مذهبی دولت اوباما به قدرت مذاکره». ولی ریج گفت چنان دخالتی نامحتمل است زیرا منطقه را بی ثبات تر خواهد کرد.

بولتون گفت «ما داریم وقت و راه حل ها را ازدست می دهیم».
ریج و تاونزند و سایر سخنرانان آنچه را که آنها یک گام درراستای جلوگیری از طرحهای اتمی ایران  توصیف کردند، توضیح دادند که فراخوان به حذف برچسب تروریستی از سازمان مجاهدین خلق بود. ریج گفت «مجاهدین یک سازمان  تروریستی نیست».
او گفت، در مقابله با یک رژیم سرکوبگر، ایالات متحده می باید یک سیاست فعال حمایت از اپوزیسیون را دنبال کند و اضافه کرد که چنان اقدامی نتایج مؤثری در زمینه اتمی خواهد داشت.

مجاهدین که در تبعید و از عراق فعالیت می کند، قرارگاههای مسلحی را داشته است و به این شناخته می شد که حملاتی را به داخل ایران کرده بود، هرچند اعضای آن یک توافق عدم خشونت را در سال ۲۰۰۴ امضا کردند. این گروه به خاطر اقداماتی در عراق که ادعا می شد خشونت بار هستند توسط گروههای حقوق بشر، مورد انتقاد قرار گرفته بود، ولی گروههای زیادی از تحلیلگران، از جمله سخنرانان جلسه روز جمعه، مشروعیت چنان اتهاماتی را زیر علامت سئوال بردند.
این گروه رابطه پیچیده ای با ایالات متحده دارد. هرچند در دهه ۷۰ به آمریکاییان در ایران حمله کرد، این گروه ظرف ۲۵ سال گذشته، نظامیان و غیرنظامیان امریکایی را هدف قرار نداده است. درسال ۲۰۰۳، آمریکا قرارگاههای مجاهدین در عراق را بمباران کرد و هزاران عضو گروه را گردآوری کرد. ولی در سال ۲۰۰۳ جمع بندی کرد که هیچ مبنایی برای متهم کردن آنها به نقض قوانین آمریکا وجود ندارد. برغم استمرار حضور مجاهدین در لیست وزارتخارجه، مقامات وزارت دفاع گفته اند که آنها ازاین گروه برای گردآوری اطلاعات وشاخص گذاری در ا یران که برای عملیات آتی می تواند مورد استفاده قرار گیرد، استفاده کرده اند.

تاونزند گفت وزارتخارجه این گروه را در دوران پرزیدنت بیل کلینتون به عنوان تلاشی برای استمالت ازتهران در لیست وارد کرد و این گروه به خاطر دلایل سیاسی در لیست مانده است. او گفت:« این واقعیت که ما اجازه می دهم ملاحظات سیاسی داخلی و خارجی یک پروسه ای را که می باید مبتنی بر اساس واقعیات باشد، تحت تأثیر قرار دهد، به اعتبار آمریکا ضربه می زند». این مقام سابق کاخ سفید فراتر رفت و گفت کل این لیست به خاطر ملاحظات سیاسی لکه دار شده است و می باید لغو شود.
رئیس اکزکتیو اکشن، نیل لیوینگستون، گفت سه دولت پی در پی بخاطر حفظ مجاهدین در لیست به دلایل سیاسی مجرم هستند.
وی گفت «دولت بوش می باید به خاطر این موضع شرم کند» و اضافه کرد که وزیر خارجه کلینتون اگر در مورد برخورد با دولتهای حامی تروریسم جدی است، باید دست به اقدام بزند.
نماینده سابق، تام تانکردو، جمهوریخواه از کلرادو، (۱۹۹۹-۲۰۰۹)، که یک نامه امضا کرد که فراخوان به حذف مجاهدین خلق از لیست در یک دهه پیش داد، گفت انتخابات نوامبر می باید یک تأثیر روی موقعیت گروه داشته باشد. وی اضافه کرد، ایلییانا رزلهتینن، رئیس آتی کمیته خارجی مجلس نمایندگان، «یک دوست خوب» در مورد این موضوع است. او گفت «ریاست رزلهتینن برای ما که از این موضوع حمایت می کنیم، مفید است».
ریج گفت او نشانه هایی را دیده است که وزارت خارجه ممکن است همین الان خروج این گروه از لیست را مد نظر داشته باشد.

شب یلدا


صدور قرار وثیقه مالی 1 میلیاردی علیه زندانی سیاسی ارژنگ داودی

روز دوشنبه 29 آذر ماه زندانی سیاسی ارژنگ داودی در رابطه با پرونده سازی جدیدی که اخیرا در شعبۀ 6 بازپرسی دادگاه انقلاب کرج توسط فردی بنام محمدیاری علیه او گشوده شده است احضار شد و به وی اعلام گردید که محکوم به قرار وثیقه مالی 1 میلیاردی شده است.
زندانی سیاسی ارژنگ داودی 21 آذر ماه به شعبۀ 6 دادسرای انقلاب کرج برده شد و توسط محمدیاری رئیس شعبه 6 پرونده جدیدی علیه وی گشوده شد، و او را به اتهامات واهی مانند ؛ اقدام علیه امنیت نظام،تهیج افکار عمومی علیه نظام از طریق سایتها و رسانه های خارجی و توهین واهانت به مسئولان نظام می باشد محاکمه شد. این در حالی است که آقای داودی سالها است که در زندان بسر می برد .
لازم به یادآوری است تا به حال 3 پرونده علیه زندانی سیاسی ارژنگ داودی توسط بازجویان وزارت اطلاعات گشوده شده است.
محمدیاری بازپرس شعبۀ 6 بازپرسی دادگاه انقلاب خود از بازجویان وزارت اطلاعات که تحت عنوان بازپرس در دادگاه انقلاب کرج مشغول به اتهام سازی و پرونده سازی علیه زندانیان سیاسی که سالها در اسارت هستند می باشد. این فرد پیش از این علیه منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه با شگفتی و حیرت فراوان اتهامات مشابهی وارد نمود و او را به 1 سال زندان علاوه بر محکومیت قبلی اش محکوم نمود.محمدیاری همچنین قبل از آن علیه منصور رادپور در حالی که در زندان بود اتهام سازی نمود و او را به 5 سال زندان محکوم نمود.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اتهام سازی ، پرونده سازی و صدور قرار وثیقۀ مالی نجومی علیه زندانیان سیاسی که سالها در اسارت بسر می برند را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سازمانهای حقوق بشری و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.

در زلزله کرمان هفت نفر کشته، صدها نفر زخمی و ٤٠روستا تخریب شد

رئيس شوراي استان كرمان گفت: به دنبال وقوع زلزله 6 و 5 ريشتري در كرمان حدود 30 – 40 روستاي شهرستان «ريزان» بين 20 تا 100 درصد تخريب شده‌اند. محمد رفيع‌آبادي در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا با اعلام اينكه اين زمين‌ لرزه در شرق استان كرمان و در شهرستان «ريزان» رخ داد تاكيد كرد: مركز زمين لرزه در چاه قنبر بوده و متاسفانه هنوز به برخي از نقاط اين منطقه دسترسي نداريم چرا كه كوهستاني و صعب‌العبور بودن اين منطقه دسترسي نيروهاي امدادي ناممكن كرده است.

او افزود: اين زمين‌ لرزه تاكنون 7 كشته داشته و صدهاا زخمي نيز به جا گذاشته است.رفيع‌آبادي با اشاره به امدادرساني در اين منطقه كه پس از وقوع زلزله آغاز شد گفت: نيروهاي امداد رساني چند بالگرد براي دسترسي به مناطق كوهستاني اعزام كرده‌اند.
براساس اين گزارش برزنگ فرماندار شهرستان ريزان نيز در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا، به انجام كار امداد و نجات در اين منطقه زلزله زده خبر داد و تصريح كرد: تاكنون تعداد تلفات 7 نفر بوده اما امكان افزايش مجروحين و كشته‌‌شدگان زياد است چرا كه كانون زمين‌ لرزه منطقه‌اي كوهستاني بوده و به اين جهت كار امدادرساني تا حدودي دشوار شده است. او افزود: هزار و 800 واحد مسكوني بين 20 تا 100 درصد تخريب شده و كار آواربرداري نيز در حال انجام است
. فرماندار شهرستان ريزان گفت: درحال حاضر كار امدادرساني به ساكنان كانون زمين لرزه تمام شده است.

دانشجوی محروم از تحصیل به یکسال حبس محکوم شد

سما نورانی، دانشجوی محروم از تحصیل و از اعضای جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب به قضاوت قاضی مقیسه به اتهام "تبلیغ علیه نظام" به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.

به گزارش جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، این فعال حق تحصیل که در تاریخ 12 اسفند 1388 در شیراز بازداشت و به بند «2 الف» سپاه در زندان اوین منتقل شده بود، ششم اردیبهشت 1389 با تودیع وثیقه از بند «2 الف» سپاه در زندان اوین آزاد شده بود.

سما نورانی، در مهرماه 1387 در رشته مهندسی پزشکی دانشگاه سهند تبریز پذیرفته شد اما پس از گذراندن سه ترم اخراج شد.

لازم به ذکر است این دانشجوی محروم از تحصیل بهایی، پیشتر در اواخر اردیبهشت 1385 توسط نیروهای امنیتی به همراه گروهی که خدمات اجتماعی انجام می داده‌اند در پرونده موسوم به پرونده 54 نفر در شهر شیراز بازداشت شده و در نهایت به یک سال حبس تعلیقی و سه سال شرکت اجباری در کلاس های تبلیغات اسلامی محکوم شده بود.

۱۳۸۹ آذر ۲۹, دوشنبه

انتقال دانشجوی زندانی با دستبند و پابند به بیمارستان

كانون حمايت ازخانواده هاي جان باختگان وبازداشتي ها :بنا بر اخبار
دريافتي حامد يازرلو,كارشناس ارشد مهندسي هوا فضا از دانشگاه امير كبير كه
هم اكنون در بند 350 اوين زنداني است بر اثر بروز حادثه اي در روز تاسوعا
دستش مجروح ميشود که جهت چک وضعيت آرنج دستش و عكسبرداري به بيرون از زندان
منتقل گرديد.مأموران اطلاعات زندان حامد يازرلو را براي تحقير با پابند و
دست بند زدن به دستي كه مجروح بوده براي عكس برداري به بيمارستان برده و
بعد از عكسبرداري مشخص ميشود كه آرنج وي ترك برداشته است كه بدون ديدن
ارتوپد آنرا آتل بندي كرده و مجددا ً به همان شرايط دست بندو پابند به اوين
برميگردانند.
شايان ذکر است که مادر حامد,خانم نازيلا دشتي نيز در زندان اوين, بند زنان
موسوم به بند متادن محبوس است.همچنين برادر ديگر حامد,آقاي هود يازرلو
دانشجوي مديريت صنعتي دانشگاه غير انتفاعي قزوين ميباشد که هود نيز در
زندان گوهردشت کرج زنداني است.