۱۳۹۱ دی ۴, دوشنبه

درخواست قهرمان وزنه برداری المپیک از ایرانی‌ها


بهداد سلیمی در یکی از سایت های اجتماعی از مردم ایران درخواست کرد تا به او رای بدهند! فدراسیون جهانی وزنه برداری مطابق هر سال قرار است مرد سال وزنه برداری جهان را انتخاب و معرفی کند. وزنه بردارانی که در رقابت‌های قهرمانی بزرگسالان جهان در آنتالیای ترکیه عنوان قهرمانی را به دست آوردند، جزو نامزدهای اصلی معرفی به عنوان وزنه بردار سال هستند و کاربران سایت فدراسیون جهانی باید با دادن امتیازهای سه، دو، و یک به ‌٣ وزنه بردار منتخب در دو بخش مردان و زنان، رای خود را ارسال کنند.

در این میان بهداد سلیمی وزنه بردار شایسته کشورمان که با قهرمانی در رقابتهای دسته فوق سنگین مسابقات جهانی آنتالیا، عنوان قوی ترین مرد جهان را به دست آورد، یکی از وزنه بردارانی است که شانس زیادی برای معرفی به عنوان مرد سال وزنه برداری جهان دارد.سلیمی در صفحه شخصی اش در یکی از سایت های اجتماعی از مردم خواسته تا با شرکت در این نظر سنجی او را به عنوان بهترین وزنه بردار جهان انتخاب کنند.سلیمی در صفحه اش نوشته است: "محتاجیم به رای شما عزیزان "

ياران شيطان - مسعود خدابنده


http://www.ir-efshagari.com/plugins/content/jumultithumb/img.php?src=Li4vLi4vLi4vaW1hZ2VzL3N0b3JpZXMvbW96ZG9yYW4vOTEtNi8wMjIyNTU2Ni5qcGcmYW1wO3c9MzAwJmFtcDtoPTI1MCZhbXA7cT0xMDA=با تمام تلاشهاي رژيم براي فيلترکردن سايتها و شبکه هاي اجتماعي مختلف مانند فيسبوک و تويتر، امروزه صدها هزار نفر ازجوانان ايراني با ابداع روشهاي مختلف و با استفاده از فيلتر شکتها از اين شبکه ها براي ارتباط گيري و خبررساني استفاده بهينه مي کنند. امري که رژيم ايران وارگانهاي امنيتي آنرا واداشته که در کنار انواع و اقسام ترتيبات امنيتي در داخل مثل پايين آوردن سرعت اينترنت ، فيلترگذاري بيش از يک ميليون سايت وبلاگ با ايجاد ارتش سايبري نيروهاي خود را به اشکال مختلف از جمله در پوش افراد عا دي و گاها مخالف رژيم وارد شبکه هاي اجتماعي مورد استفاده ايرانيان کند و با ايجاد سايت‌ها و وبلاگ‌ها با پروفايل‌هاي جذاب کار جاسوسي و امنيتي خود را در فضاي مجازي اينترنت  نيز گسترده و به پيش ببرد.

مقدمه
شناساندن چهره ماموران رژيم و جارو کردن آنها از اين شبکه‌ها يک امر  ضروري است که در خدمت مبارزه مردم ايران براي نيل به آزادي و دمکراسي مي‌باشد.  در سلسله نوشته‌هايي با عنوان «ياران شيطان »سعي خواهيم کرد تا ماموران و خادمان دربار ولايت را که  گاها با ماسک مخالف رژيم و با عناوين فريبکارانه به فعاليت هاي جاسوسي و پراکندن تخم نفاق و ياس در بين ايرانيان در شبکه هاي اجتماعي مختلف مشغولند به کاربران اين شبکه‌ها بشناسانيم و ترفندهاي بکار گرفته شده توسط آنان براي نفوذ و يار گيري در بين ايرانيان براي شناسايي مخالفان رژيم را در معرض ديد همگان قرار دهيم.

مسعود خدابنده و همسرش آن سينگلتون:
يکي از افرادي که قبلا در ارتباط با «سازمان مجاهدين خلق ايران » بوده و بعدا از اين سازمان کنار کشيده و در همکاري با رژيم ايران خط و سياست اين رژيم را در نابودي مخالفان و بالاخص سازمان مجاهدين را بطور فعال به پيش مي‌برد در انگلستان زندگي مي کند. وي که اغلب نيز مورد استفاده بنگاه سخن پراکني بي.بي.سي که دشمني‌اش با مردم و مقاومت ايران از زمان مصدق فقيد براي همه ايرانيان آشکار شده است قرار مي‌گيرد فردي است بنام «مسعود خدابنده» ساکن انگلستان که با  همسرانگليسي‌اش  بنام «آن سينگلتون» بعنوان عناصر فعال از سوي وزارت اطلاعات بر عليه اپوزوسيون اين رژيم مورد استفاده قرار مي گيرند.
اما اين شخص کيست؟
«کميته پارلماني براي ايران آزاد در پارلمان بريتانيا » در طي يک گزارشي  اينجا در باره وي چنين مي نويسد: «بر اساس اظهارات يک شاهد در دادگاه بريتانيا مسعود خدابنده نماينده وزارت اطلاعات ايران در انگليس است. او در سال 1981 به انجمن دانشجويان مسلمان انگليس پيوست که از مجاهدين حمايت ميکرد. در سال 1986 به تقاضاي خودش به کمپ اشرف در مرز ايران و عراق رفت. در حين جنگ خليج وي نامه‌اي به رهبري کمپ نوشت که دارو مصرف ميکند و انگيزه‌اش را براي مبارزه با رژيم از دست داده است. مسعود خدابنده تا 1996 با مجاهدين بود تا اينکه از آنان جدا شد.
مجاهدين سفر او را به اروپا را تامين نمودند. در سال 1998 در پوش شر كت در کنفدراسيون کارگري به سنگاپور رفت و نماينده وزير اطلاعات را ملاقات نمود. اين آغاز همکاري وي با آنان بود. کار او عمل کردن بر ضد اپوزيسيون ايران و پناهندگاني بود که در اروپا بودند. وي با «آن سينگلتون» ازدواج نمود. سينگلتون نيز در دهه 80 با انجمنهاي حامي مجاهدين همراه بود اما بدلايلي از اين انجمنها کنار گذاشته شد و بعد از ازدواج با خدابنده بارها به ايران رفت. وي در يک مورد ماهها در ايران ماند که در طي آن دستوري براي تأسيس سايت «ايران-اينترلينک» دريافت نمود. مسعود خدابنده و همسرش سينگلتون اين سايت را در ليدز تاسيس کردند. هر دوي آنان از مخالفان قديمي رژيم بودند. اما آن سينگلتون هرگز يک عضو مجاهدين نبوده است. او در دهه80  از هواداران مجاهدين در لندن بوده و در ابتداي دهه 90 براي دو ماه به عراق رفت. وي کمپ را ترک کرد چون دريافت که به مبارزه اعتقادي ندارد. کار آنها در اين وبسايت جذب افراد معدودي در مخالفت هيستريک با مجاهدين است. سپس شنيده شد که وزارت اطلاعات به آنها پيشنهاد غير قابل ردي داده است و خيلي زود خدا بنده به استخدام آنان درآمد. هدف آنان تطميع اعضاي سابق بود که از مبارزه دست کشيده بودند. آنها ابتدا امکان ترور فعالان سياسي را در خاک اروپا فراهم ميکردند و بعد به کمپين‌هاي دروغ پراکني بر ضد مجاهدين روي آوردند. از آنجايي که رژيم ايران ديگر هيچگونه اعتباري ندارد از اينگونه افراد براي پيش بردن فعاليتهايش عليه مخالفانش و پناهندگان بهره ميبرد.
وقتي اقاي «وين گيريفث» نماينده پارلمان انگليس در سال 2004 که  براي ديدن برادر ديگر مسعود خدابنده به ايران سفر کرده بود، آن سينگلتون را در زندان  اوين ملاقات نموده بود بسيار حيرت زده شده بود. ابراهيم خدابنده برادر مسعود خدابنده و يکي ديگر از اعضاي شوراي ملي مقاومت  در سال 2004 در سوريه ربوده شدند. آنها به ايران مسترد مي‌شوند و اين امر گوياي روابط بين سرويسهاي دو كشور مي باشد. يك موج انزجار در انگليس برپا مي شود ولي رژيم واكنش نشان نمي دهد. يك سال بعد وين گريفيث، نماينده مجلس انگلستان از حزب كارگر، مجاز به بازديد از ابراهيم خدابنده در زندان مي شود. اين پارلمانتر شخيص در بازگشت خود از ايران حيرت خود را از مشاهده آن سينگلتون، همسر مسعود خدابنده بازگو مي كند. او توضيح مي دهد كه چگونه سينگلتون در زندان واواك به ميل خود رفت و آمد مي كرده و با مقامات و پرسنل زندان گفتگو مي نموده است. اين پارلمانتر متوجه مي شود كه هموطنش براي واواك كار ميكند. اقاي وين گيريفيت ميگويد: "بسيار عجيب بود که سينگلتون در زندان فرزند کوچکش را نيز با خود داشت. وي با آزادي به همه جا رفت و آمد ميکرد و با مسئولين زندان در ارتباط بود" ابراهيم خدابنده طي نامه‌اي قبل از دستگيري‌اش  نوشته بود که وزارت اطلاعات با مادرش درباره استخدام مسعود خدابنده تماس داشته است. در سال 2005 مسعود خدابنده و سينگلتون تلاش نمودند تا يک نشست در پارلمان براي دروغپراکني عليه مجاهدين بگذارند اما در نهايت به آنها اين اجازه داده نشد و به يک هتل رفتند.
ياداوري ميشود که در طول چهل سال فعاليت صدها هوادار و اعضاي سابق از رده‌هاي داخلي مجاهدين بيرون آمدند، اما اغلب آنان همچنان با شرکت در گردهمايي‌ها و کمک مالي از مجاهدين حمايت ميکنند. ولي خدابنده تصميم گرفت که خود را در اختيار وزارت اطلاعات قرار دهد.
وي يک برنامه فشرده و گران با مسافرت به نقاط مختلف دنيا دارد تا همرزمان قديمي‌اش را تروريست و شستشوي مغزي شده و قاتل و شکنجه گر بخواند. اما هر گز رژيم و ترورهايش را به نقد نمي‌کشد.
همچنين براي اطلاعات بيشتر رجوع کنيد به  همكاري با ماموران ايراني در اروپا   افشاگري كميته ايرانيان بريتانيا در نوامبر سال 2008.
در كتاب« واواك در خدمت آيت‌الله‌ها»  نوشته رئيس پيشين سازمان ضد جاسوسي فرانسه، استراتژي وزارت اطلاعات براي بهره برداري از برچسب تروريستي و شيطان سازي از مجاهدين در آمريكا بررسي شده و ازجمله آمده است:
«واواك براي اثبات استراتژي خود روي دو محور عمل مي كند: تلاش براي نفوذ دادن ماموران خود به داخل اپوزيسيون و اول از همه سازمان مجاهدين و دوم تشكيل انجمن‌هاي مختلف تحت عنوان اپوزيسيون».
آقاي ايو بونه با ذکر نمونه‌اي از جمله به  «سازمان ديدبان حقوق بشر» مستقر در نيويورک که هدفمند و براي پيشبرد سياست سازش با رژيم ايران گزارش غرض‌آلودي بر اساس گفته‌هاي تني چند از مخالفين و برديدگان از مجاهدين از جمله مسعود خدابنده تهيه کرده بود اشاره مي کند:
«يك نمونه از اين عمليات نفوذ را مي توان در رابطه با سازمان ديدبان حقوق بشر ذكر نمود كه در نيويورك مستقر است و از شهرت بين‌المللي برخوردار است. مسئوليت اين كار را گري‌سيك (طرفدار نزديكي با حكومت مذهبي ايران) رئيس شوراي مشورتي سازمان ديدبان حقوق بشر در امور خاورميانه به عهده مي گيرد. او در همان روز يعني 18 مي 2005 دو ايميل به ليستي از گيرندگان موسوم به گلف 2000 “ Gulf 2000” ارسال مي دارد كه در آن اشاره به گزارش اين سازمان غيردولتي مي كند كه در همان روز منتشر شده است. در اين ايميل مي گويد كه سازمان مجاهدين مرتكب شكنجه و حتي زنداني كردن اعضاي خود شده است. گزارش 28 صفحه يي مبتني بر شهادت تلفني 12 “مخالف” سازمان مجاهدين مي باشد كه در ميان آنها مسعود خدابنده به چشم مي خورد كه نيازمند بررسي بيشتر است.
وي همراه برادرش ابراهيم در لندن مستقر بود كه وارد سازمان مجاهدين شدند. او با يك شهروند انگليسي، آن سينگلتون ازدواج مي كند. او كه توسط واواك عضوگيري شد در اواسط 1990 سازمان را ترك مي كند و از آن به بعد اقدام به افشاگري عليه روشهاي سازمان مجاهدين خلق و ارائه شهادتهاي مختلف مي كند.
اطلاعات دقيق‌تر بدست مي‌آيد كه نشان مي دهد مسعود خدابنده با همتاهاي خود نظير حقي در سنگاپور ملاقات مي كند و در كوالالامپور با مقامات بالاي واواك ديدار دارد. او همچنين يك سايت اينترنتي موسوم به ايران اينترلينك را به درخواست طرف حسابهايش برپا مي كند. او گاه به فرانسه نيز مي آيد جايي كه با فردي به نام آلن شوالرياس كه بيشتر درباره او صحبت خواهيم كرد، تظاهراتي را در اورسوراوآز در مقابل محل اقامت مريم رجوي برپا مي كند. جمعيتِ كمِ تظاهركنندگان به راحتي اجازه مي دهد كه سه نفر اصلي اين عمل شناسايي شوند وحتي از آنها عكس گرفته شود.
«واواك در خدمت آيت الله‌ها» مي افزايد: آن چه براي گري سيك دردسرآفرين است، اين است كه مسعود خدابنده از ايميلش براي اشاعه حرفهاي بي‌پايه استفاده كرده و اطلاعات غلط ارائه مي‌دهد كه اين مشكل آفرين است. نمونه آن به شرح زير است: “اطلاعات زيادي در دست است كه حكايت از اين دارد كه مجاهدين مستقر در قرارگاه اشرف با بحران شديدي روبرو بوده و در آستانه فروپاشي مي باشند. اين اردوگاه صرفا به خاطر فضاي ترس و سركوبي كه رهبران مجاهدين ايجاد كرده اند، برپا مانده است. طبق آخرين اطلاعات دريافتي اگر پرچم صليب سرخ جايگزين پرچم ارتش آمريكا شود بيش از هشتاد درصد افراد آن را به سمت پايگاه شمالي ترك خواهند كرد”. اما نويسنده [ايو بونه] كه در نوامبر 2008 به همراه ژيل پاروئل رئيس سابق كانون وكلا به اشرف سفر كرده است، مي‌تواند تاييد كند كه چنين چيزي نبوده است. او همچنين با نمايندگان كميته بين‌المللي صليب سرخ ملاقات نموده است.
يك شخصبت بي‌طرف نظير كلنل ديويد فيليپس، فرمانده تيپ پليس نظامي در اشرف در سال 2004 شهادت مي دهد كه از ژانويه تا دسامبر2004 «چندين گزارش درباره شكنجه، سلاحهاي مخفي و افراد بازداشت شده برخلاف ميل خود به وسيله رهبري مجاهدين خلق را دريافت نمودم. من به واحدهاي خود دستور انجام تحقيقاتي درباره اين اتهامات صادر كردم. در موارد متعدد نيز خودم شخصاً تيمهاي تحقيق را طي بازديدهاي غير مترقبه در تاسيسات سازمان مجاهدين، جايي كه گفته مي شد بدرفتاريها روي داده است، هدايت كردم. طي اين دوازده ماه به هيچوجه نتوانستيم هيچگونه سند معتبر كه بتواند اتهامات اخير در گزارش ديدبان حقوق بشر را تاييد كند به دست آوريم».
راجع به سياست زد وبند با رژيم آخوندها عليه مقاومت و عملكرد وزارت اطلاعات در فرانسه، در كتاب «واواك در خدمت آيت الله‌ها» ازجمله آمده است: شيراك درسال 2003 دستور موج دستگيري بزرگ 17 ژوئن را صادركرد و د.اس.ت تا آنجا پيش رفت كه از سالهاي2000 با واواك رابطه برقرار نمود، امري كه در زمان رياست جمهوري فرانسوا ميتران غير قابل تصور بود. . . .
واواك با موج به پيش ميرود. . . . واواك ابتكارات را براي محكم كردن مواضع رسمي و دسترسي به اين هدف نهايي كه از دور خارج كردن سازمان مجاهدين است تشديد ميكند. به اين منظور، دم و دستگاه پايه‌اي خود در سفارت در پاريس را تقويت مي كند، از يك طرف انجمنهاي پوششي ايجاد مي كند، از طرف ديگر و بالاخره، تظاهرات ضد مجاهدين سازماندهي و ترتيب مي دهد. . .
محمد حسين سبحاني يك مأمور واواك در کادر ماموريتي جديد، در چند تظاهرات در اور سور اواز در حومه پاريس شرکت مي‌کند. سپس آنها عليه اعضاي شوراي ملي مقاومت ايران که در پي عمليات 17ژوئن 2003 تحت پيگرد قانوني قرار گرفته‌اند، شهادت مي‌دهند. . . .
در تفاوت با اقداماتي که واواك در گذشته انجام مي‌داد و کارهاي مأمورانش را از خارج کشور هماهنگ مي‌کرد، وزارت اطلاعات سيستم فرماندهي‌اش را در داخل ايران متمرکز مي‌کند. افسران و ماموران وزارت اطلاعات که در اروپا مستقر هستند به تهران فراخوانده مي‌شوند و دستورالعمل‌ها را مستقيما در آن جا دريافت مي کنند. به منظور براه انداختن مجدد فعاليتهاي وزارت اطلاعات، در ژوئن 2008 احسان نراقي از فرانسه،مسعود خدابنده از انگلستان ومحمد حسن راستگو از آلمان به ايران فرا خوانده مي شوند. . .
فرانسه در کانون تارعنکبوتي قرار دارد که ماموران وزارت اطلاعات بطور خستگي ناپذير دور مقاومت مي‌تنند. رژيم ملاها همه توانمنديهايش براي اقناع و و فريبکاري را بکار مي گيرد تا اين که کشور ما نقش اين تارعنکبوت را بازي بکند.
آقاي حسن داعي نويسنده و محقق مقيم آمريکا نيز که در سالهاي اخير يک کارزار گسترده  افشاگرانه حقوقي  را در اين کشور بر عليه لابي‌هاي رژيم ايران شروع کرده است،  طي يک مطلبي که در سايت «فروم ايرانيان در آمريکا» به رشته تحرير درآورده است با انتشار مدارک مستدلي که در جريان دادگاه بر عليه «سازمان ناياک» و مسئول آن تريتا پارسي به دست آورده بود به رابطه بين تريتا پارسي و مسعود خدابنده و زن وي «آن سينگلتون» پرداخته و مدارکي دال بر پرداخت پول از سوي تريتا پارسي به آن سينگلتون را منتشر کرده است :
«در يک ايميل ديگر پارسي طرح خودش براي بستن قرارگاه اشرف و دستگيري رهبران مجاهدين را مطرح مي کند. تريتا پارسي کارزار گسترده‌اي را براي نگهداشتن مجاهدين در ليست تروريستي و بستن کمپ اشرف و دستگيري مجاهدين انجام ميداد. وي در اين زمينه با مسعود خدابنده و همسرش آن سينگلتون همکاري مي کرد. تصوير زير فتوکپي چک پرداختي پول توسط تريتا پارسي به آن سينگلتون مي‌باشد.

همچنين قرار شده بود که سازمان ناياک براي اين دونفر در کنگره آمريکا جلسه سخنراني بگذارد که عليه مجاهدين صحبت کنند. اما وزارت امنيت آمريکا بنا به گزارشاتي که در مورد رابطه اين زن و شوهر با وزارت اطلاعات ايران در دست داشت، از سفر آنها به آمريکا جلوگيري کرد و اجازه ورود به آنها نداد.
تريتا پارسي از کمک و همگامي دائمي بعضي از وابستگان وزارت خارجه آمريکا که بدنبال سازش با رژيم ايران هستند برخوردار مي باشد.»

در سالهاي اخير نيز که دولت عراق براي خلاص کردن رژيم ملايان  ايران از کابوس اپوزوسيون متشکل و قدرتمند ايراني مستقر در کمپ اشرف به نيابت از ولايت فقيه در تهران فشار و تجاوزات ضد انساني خود را بر عليه ساکنان اين کمپ شدت بخشيده است،  خدابنده و زنش  چندين بار به عراق مسافرت کرده و ضمن شرکت در شوهاي ترتيب داده شده وزارت اطلاعات در مقابل در ورودي کمپ اشرف با شرکت ماموران اعزامي اين وزارت تحت عنوان «خانواده‌هاي مجاهدين» به همکاري‌هاي گسترده با مقامات و نيروهاي امنيتي عراق وابسته به نخست وزيري عراق ـ که در وابستگي عقيدتي و سياسي‌اش به ولايت فقيه ايران جاي هيچگونه شک و شبهه‌اي وجود ندارد و خود مقامات آن دولت  نيز بطور علني در مقابل دوربين‌هاي تلويزيون به آن اعتراف کرده اند ـ  با قاتلان همان باصطلاح زندانيان کمپ اشرف نشست و برخواست‌هاي متعددي انجام داده و با بوسيدن دستان خونين آنان همگامي و همراهي خودشان را با رژيم ايران و وزارت اطلاعات و نيروهاي مزدور عراقي وابسته به ولايت فقيه در نابودي اپوزوسيون مشروع و پايدار اين رژيم نشان  دادند. (رجوع شود به وبلاگ شخصي خدابنده)

گستره همکاري و همگامي اين فرد و همسرش با ارگانهاي مختلف رژيم ايران از جمله تلويزيون انگليسي زيان رژيم ايران بنام «پرس.تي.وي» آنقدر گسترده است که  نيازي به افشاگري نيست. وي با موضعگيريهاي باصطلاح دموکراتيک و ضد خشونت طلب خود عملا دستان خونين ملايان جنايتکار در ايران مي شويد و قربانيان اين رژيم را باعث و باني خشونت بکارگرفته شده از سوي رژيم معرفي مي کند.
در نوشته ديگري به  يکي ديگر ازعوامل فعال رژيم ملايان در شبکه هاي مجازي خواهيم پرداخت.

نگراني ديكتاتوري آخوندي از موقعيت رو به سقوط بشار اسد

موقعيت رو به سقوط بشار اسد در  سوريه و تزلزل حكومت مالكي  در عراق، به موضوع نگراني ديكتاتوري آخوندي ورسانه هاي رژيم تبديل شده است. يك رسانه حكومتي زير عنوان «عراق مهمتر است يا سوريه؟»، ضمن اشاره به بيماري طالباني رئيس جمهورعراق و بحرانهاي جاري دراين كشور، نوشت: قطعا امريکا به دنبال استقرار فردي در پست رياست‌جمهوري است که دولت مالکي را سرنگون کند. در اين صورت در مسأله سوريه تأثيرگذار خواهد بود. اين مسئله حتي به ضرر منافع ملي جمهوري اسلامي ايران نيز هست».
ارگان دبير مصلت نظام آخوندي افزود :در واقع پياده‌سازي خواسته غرب در عراق باعث خواهد شد دولت غربگرا براي تغيير مواضع ايران در قضيه سوريه تلاش کند و اين به نفع جمهوري اسلامي ايران نيست. از اين‌رو مسئولان بايد تلاش کنند فردي در عراق سر کار بيايد که نه وابسته به ايران، بلکه مواضع ضدايراني نداشته باشد».

مذاکره احتمالی؛ آمریکا امتیازی به رژیم تهران نخواهد داد


روزنامه مردمسالاری: يک استاد روابط بين‌الملل دانشگاه، رويکرد دوگانه ايالات متحده آمريکا در قبال جمهوري اسلامي ايران که از يک سو دست مذاکره و گفت‌وگو دراز مي‌شود و از سوي ديگر تحريم‌ها و فشار‌ها عليه جمهوري اسلامي را افزايش مي‌يابد و حتي سناتورهاي اين کشور خواستار ايجاد يک ائتلاف نظامي عليه ايران هستند را ادامه اعمال سياست «هويج و چماق» در قبال جمهوري اسلامي ايران مي‌داند.

دکتر محسن جليلوند، کار‌شناس سياست خارجي در گفت‌وگو با فرارو با تاکيد بر اينکه نبايد به درخواست‌هاي آمريکا براي مذاکره با جمهوري اسلامي ايران خوشبين بود گفت: آمريکا با شوروي حدود 50 سال مذاکره کرد اما در ‌نهايت اين مذاکرات منتج به فروپاشي شوروي شد، بنابراين نفس مذاکره چندان اهميت ندارد، مهم اهداف پشت پرده مذاکرات است.

اين استاد روابط بين‌الملل دانشگاه افزود: آمريکاي‌ها امتيازي به جمهوري اسلامي ايران نخواهند داد. ممکن است تنها در ازاي دريافت امتياز از جمهوري اسلامي، فشار‌ها و تحريم‌ها را تا حدودي کاهش دهد؛ تحريم‌هايي که اکنون به بودجه دفاعي آمريکا گره خورده است و اين به معناي آن است که موضوع جمهوري اسلامي ايران تا حد تهديد عليه امنيت ملي آمريکا افزايش سطح پيدا کرده است.


هيچگونه معامله بزرگی در افق پديدار نيست

روزنامه فرانسوی لوموند چاپ پاريس در مورد مذاکرات اتمی گروه 5+1 با جمهوری اسلامی نوشت، هيچ گونه معامله بزرگی در افق پديدار نيست. اين بار نيز از رژيم تهران خواسته خواهد شد توليد اورانيوم را متوقف و ذخيره توليد شده از اين نوع را به خارج منتقل و تاسيسات فردو را تعطيل کند. در مقابل، بدون اين که به ساختار اصلی تحريمها دست بخورد، نوعی تعديل پيشنهاد خواهد شد. به اين ترتيب نشانه ای از ابتکارات جديد و ويژه ديپلماتيک مشاهده نمی شود.

اين روزنامه نوشت، گروه 5+1 حاضر نيست به درخواست اصلی رژيم تهران يعنی به رسميت شناختن غنی سازی اورانيوم عمل کند. دولت اوباما نيز در حالی که برخی شرکای اروپايی آن پيش از اين تصور می کردند او گشايش بيشتری از خود نشان می دهد، در اين مورد کاملا قاطعيت دارد.

لوموند همچنین به نقل از ژان-داويد لويت، مشاور ديپلماتيک نيکلا سرکوزی رئيس جمهور پيشين فرانسه در مورد بن بست اتمی رژیم تهران نوشت، با روند کنونی گفتگوهای هسته ای، همه به سوی يک فاجعه اعلام شده پيش می رويم.

برخورد شدید

مانا نیستانی

۱۳۹۱ دی ۳, یکشنبه

جان رضا شهابی فعال دربند کارگری در خطر است

خبرگزاری هرانا - رضا شهابی، فعال کارگری، عضو سندیکای کارگران اتوبوسرانی تهران و مسئول سابق واحد کارگری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران پیش‌تر از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی صلواتی به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال حبس و هم چنین به اتهام تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی نیز به پنج سال حبس محکوم شده بود؛ وی همچنین در این حکم به ۵ سال ممنوعیت از فعالیت سندیکایی و هفتاد میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شده بود.
وی که روز شنبه ۲۵ آذرماه به بیمارستان خمینی تهران اعزام شده بود، در پی بدرفتاری مامور اعزام و ممانعت از انجام آزمایشات ضروری اعلام اعتصاب غذا کرد.

۳۷۷ تن از فعالین کارگری، سیاسی، حقوق بشر، هنرمندان و روزنامه نگاران در خصوص لزوم توجه رسانه‌ای به اعتصاب غذای رضا شهابی بیانیه‌ای صاد کرده و در آن یاد آور شده‌اند: ما هرگونه بایکوت خبری یا به حاشیه راندن اخبار در مورد رضاشهابی و دیگر فعالین کارگری در زندان را محکوم می‌کنیم و به سهم خود می‌کوشیم این انحصار رسانه‌ای را بشکنیم. جان رضا شهابی در خطر است و سابقه حکومت ایران در برخورد با زندانیان معترض و بی‌تفاوتی آشکار نسبت به جان و سلامت آنان، نگرانی ما را بیشتر نموده است.

60 درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند


رادیو فرانسه: یک مقام مطلع خبر از رسیدن خط فقر در جمهوری اسلامی ایران به رقم 15 میلیون ریال داد، میزانی که به گفته کارشناسان حدود شصت تا هفتاد درصد مردم ایران را به عنوان فقیر نسبی در خود فرو میکشد. عاملی که باعث خواهد شد چرخه فقر در ایران ایجاد شود، چرخه ای که فقرا در آن هر روز فقیرتر از روز گذشته خواهند شد.

پس از مدت ها که انتشار بسیاری از آمارهای اقتصادی و اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران ممنوع شده، امروز یکی مقام مطلع از میزان خطر فقر در ایران خبر داد.
یکی از اعضای شورای عالی کار ایران خط فقر در ایران را یک میلیون و نیم عنوان کرد، رقمی که بیشتر توسط بسیاری از کارشناسان اقتصادی از جمله حسین راغفر پیش بینی شده بود.
اولیاء علی‌بیگی٬ عضو شورای عالی کار خط فقر واقعی در ایران را یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان اعلام کرد.
وی در این زمینه گفت:«دولت باید خط فقر واقعی را اعلام کند که براساس آخرین گزارش‌ها این نرخ بیش از یک میلیون و ۵۰۰هزار تومان برآورد شده است.»
او افزود این سطح هزینه برای خانواده‌ای چهار نفره است که شامل هزینه‌ درمان، پوشاک، آموزش و غیره است.
این عضو شورای عالی کار در ادامه اظهار کرده است: «دولت باید به عنوان عضوی از شورای عالی کار کارگرانی را که زیر خط فقر حقوق پرداخت می‌کنند از پرداخت مالیات معاف کند.»
وی همچنین پیشنهاد کرده «ستاد دستمزد راهکارهای لازم را برای افزایش حقوق و دستمزد واقعی تعیین کرده و دولت نیز از نظر حاکمیتی حق فقر واقعی و منصفانه‌ای تعیین کند.»
اما آیا این راهکارهای ارایه شده از سوی وی برای جبران فاصله بسیار بالای حقوق کارگران و کارمندان که چیزی بین 400 تا 800 هزار تومان است کافی است؟
احمد علوی اقتصاددان و استاد دانشگاه در سوئد در این زمینه با تاکید بر ناکافی بودن اقداماتی اینگونه عنوان میکند که حل مشکل اقتصادی و فقیرتر شدن هر روزه جامعه ایرانی با جراحی های کوچک اقتصادی قابل حل نیست و حتی با تصمیم های اقتصادی کلان نیز نمیتوان آن را حل کرد بلکه جمهوری اسلامی ایران باید برای حل مشکلات اینگونه خود دست به یک تصمیم گیری بزرگ سیاسی و حل مشکلات خود با جامعه جهانی بزند.
وی همچنین به بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت: رقم یک و نیم میلیون تومان برای خط فقر، یعنی چیزی حدود شصت تا هفتاد درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند که این به نوبه خود بدین معنا است که افزایش خطر فقر که محصول فرایندی دراز مدت است پیامدهای بسیار مهمی در اقتصاد ایران خواهد داشت و اقتصاد خانوار کوچک و کوچکتر خواهد شد، این موجب خواهد شد تا خانوار از هزینه در بخش هایی همچون آموزش، درمان و مسایل فرهنگی جلوگیری خودداری خواهد کرد.
عدم هزینه مناسب در این بخش ها بر سطح زندگی و کاریابی تاثیر میگذارد. خانواده ای که بودجه اش کوچک و کوچکتر میشود دچار اختلال میگردد. این خانواده نمی تواند آینده روشنی برای خود و فرزندان خود ترسیم کند و البته تربیت کودکان دچار مشکل خواهد شد.

قرار مجرمیت برای قضات متهم در پرونده‌ کهریزک


پرونده پرحادثه و بحث‌برانگیز «کهریزک» سرانجام و پس از گذشت حدود سه سال دادرسی با صدور قرار مجرمیت برای قضات متهم آن به دادگاه رفته است تا این بار قاضی «مدیرخراسانی» درباره سه متهم این پرونده تصمیم‌گیری کند.

به گزارش ایسنا، پرونده‌ی کهریزک که شاید بتوان گفت از جنجالی‌ترین پرونده‌های مرتبط با حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 است، ابتدا در دادسرای قضات تشکیل و سپس برای تکمیل به دادسرای کارکنان دولت ارجاع شد. این پرونده پس از چند مرحله رسیدگی، صدور قرار و اعتراض یه این قرار‌ها در نهایت پس از گذشت 41 ماه با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست برای سه متهم آن که هر سه از قضات سابق دادگستری استان تهران هستند، به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شده است.

پرونده کهریزک در تابستان 88 و در نتیجه مرگ سه جوان بازداشت‌شده در جریان حوادث پس از انتخابات گشوده شد. نگهداری بازداشت شدگان در کنار اراذل و اوباش، ضرب و شتم و نگهداری بیش از حد ظرفیت افراد در این بازداشتگاه، در نهایت به مرگ محسن روح‌الامینی، محمد کامرانی‌ و امیر جوادی‌فر منجر شد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی مرداد ماه سال 1388، دستور تعطیلی بازداشتگاه «غیراستاندارد» کهریزک را صادر کردند. دستور ایشان از طریق سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی به دادستانی تهران ابلاغ شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین دری نجف‌آبادی دادستان سابق کل کشور نیز درهمان ایام در جمع خبرنگاران، گفته بود، «متاسفانه غفلت و سهل‌انگاری بعضی از برادران باعث شد حادثه کهریزک و بعضی از حوادث تلخ دیگر که قابل دفاع نیست بوجود آید و طبیعتا باید با دستگاه‌ها و افرادی که تخلف کرده‌اند، برخورد شود. هیچ‌کس از رهبری تا رییس قوه قضاییه و دادستانی، اجازه نمی‌دهد بازداشتگاه غیر استاندارد در کشور وجود داشته باشد و افرادی در بازداشتگاه غیر استاندارد نگهداری شوند، اگر قاضی هم در این زمینه مقصر باشد با وی برخورد می‌شود.»

سردار اسماعیل احمدی‌مقدم نیز در همان ایام با بیان این که در بازداشتگاه کهریزک قطعا توسط ناجا کوتاهی‌هایی صورت گرفته است، اعلام کرد که دستور تنبیه افرادی که این کوتاهی را انجام داده‌اند، صادر شده است.

بر اساس این گزارش، مدت‌ها موضوع شکایت خانواده‌های کشته‌شدگان از سه قاضی مرتبط با این پرونده در دادسرای کارکنان دولت مطرح بود و در این رابطه استعلام از مراجع ذی‌ربط و تحقیقات لازم انجام شد. در ابتدا رسیدگی به پرونده مذکور در دادسرا منجر به صدور قرار منع تعقیب شد که با شکایت شکات و ارسال پرونده به دادگاه عمومی، قرار صادره لغو می‌شود. اکنون پرونده با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران رفته است.

مدیر خراسانی، رییس شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران نیز در گفت‌وگو با ایسنا و با اشاره به ارسال پرونده سه قاضی کهریزک از دادسرای کارکنان دولت به شعبه تحت تصدی‌اش، گفته بود که مطالعه این پرونده در دستور کار شعبه قرار گرفته است.

به گزارش ایسنا، عملکرد قوه قضاییه در این پرونده از سوی برخی از صاحب‌نظران و اهالی سیاست قاطع عنوان شده اما این درحالی است که افکار عمومی و منتقدان رسانه‌ای نیز بر این عقیده‌اند که رسیدگی به این پرونده بیش از حد گرفتار اطاله دادرسی شده است. آنها تاکید دارند که اگر به پرونده‌ی آمران و مقصران حادثه کهریزک زودتر رسیدگی می‌شد، ماجرایی مانند مرگ «ستار بهشتی» اتفاق نمی‌افتاد.


نام همه مزدوران رژیم که در لیست تحریم هستند


خبرگزاری دانشجو (بسیح): در طی سالیان گذشته کشورهای عضو اتحادیه اروپا در اقدامی نسنجیده و پیرومنشانه از آمریکا با نشان دادن عدم استقلال و الگوبرداری از کشور آمریکا تحت عناوین بسیاری اقدام به تحریم‌های مقام‌های اجرایی، اقتصادی، قضایی و نظامی و چهره‌های سیاسی جمهوری اسلامی کردند.

نگاهی اجمالی به تحریم‌های گسترده مالی و تجاری و نگاهی گسترده‌تر به افراد و مقام‌های تحریم‌شده ایرانی توسط اتحادیه اروپا:

الف) تحریم‌های شخصیت‌های نظامی:

۱- اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی
۲- عبدالله عراقی، رئیس انصارحزب الله (اعلام شده از سوی تحریم کنندگان)
۳- سردار علی فضلی، جانشین فرمانده بسیج
۴- حسین همدانی، فرمانده سابق سپاه محمد رسول الله(ص)
۵- محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران
۶- علی خلیلی، معاون بهداری قرارگاه ثارالله (اعلام شده از سوی تحریم کنندگان)
۷- بهرام حسینی مطلق، فرمانده لشگر سیدالشهداء
۸- محمدرضا نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین
۹- احمدرضا رادان، جانشین نیروی انتظامی
۱۰- عزیزالله رجب‌زاده، رئیس سابق پلیس تهران
۱۱- حسین ساجدنیا، رئیس پلیس تهران
۱۲- حسین طائب، معاون اطلاعات سپاه
۱۳- سیدحسن فیروزآبادی، فرمانده کل ستاد نیروهای مسلح
۱۴- محمد حجازی، فرمانده قرارگاه ثارالله
۱۵- نبی‌الله حیدری، رئیس پلیس فرودگاه‌های کشور
۱۶- یدالله جوانی، رئیس سابق اداره سیاسی سپاه
۱۷- مسعود جزایری، معاون فرهنگی ستاد کل
۱۸- محمدصالح جوکار، رئیس سابق سازمان بسیج دانش آموزی
۱۹- بهروز کمالیان، مدیر گروه امنیت سایبری آشیانه

بنا بر این گزارش، سرلشگر حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در خصوص تحریم‌ مقام‌های نظامی چنین گفت: تحریم‌های مقامات نظامی ایران بیشتر شبیه یک شوخی و تفریح است تا تحریم و تحریم‌ها در نهایت شکست خواهد خورد.

وی در بخش‌های دیگری از صحبت‌هایش رو به مقامات اروپایی و آمریکایی چنین می‌گوید: این مقامات نظامی که شما تحریم کرده‌اید در داخل ایران از هیچ ثروت و سرمایه‌ای برخوردار نیستند چه رسد به اینکه در بانک‌ها، موسسات مالی اروپایی و امریکایی سرمایه گذاری کنند پس وقتی چیزی وجود ندارد چه چیزی را تحریم می‌کنید.

ب- مقام‌های قضایی:

۱. سیدحسن شریعتی، رئیس کل دادگستری تهران
۲. قربانعلی دری نجف‌آبادی، دادستان کل سابق ایران
۳. حسن حداد، قاضی شعبه ۲۶انقلاب
۴. سیدمحمد سلطانی، قاضی دادگاه انقلاب مشهد
۵. علی‌اکبر حیدری‌فر، قاضی دادگاه انقلاب
۶. عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان کل تهران
۷. محمد مقیسه، قاضی و رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب
۸. غلامحسین محسنی اژه‌ای، دادستان کل ایران
۹. عباس پیرعباسی، قاضی شعبه ۲۶ و ۲۷ انقلاب
۱۰. امیر مرتضوی، معاون دادستان مشهد
۱۱. عبدالقاسم صلواتی، رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب
۱۲. مالک اژدر شریفی، رئیس کل دادگستری آذربایجان شرقی
۱۳. احمد زرگر، قاضی شعبه ۳۶ تجدید نظر
۱۴. علی‌اکبر یساقی، قضای دادگاه انقلاب
۱۵. مصطفی بزرگ‌نیا، رئیس بند ۳۵۰ اوین
۱۶. غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان ایران
۱۷. فرج الله صداقت، معاون مدیر کل زندان تهران
۱۸. محمدعلی زنجیره‌ای، معاونت توسعه مدیریت
۱۹. علیرضا آوایی، رئیس کل دادگستری تهران
۲۰. جابر بانشی، دادستان شیراز
۲۱. مصطفی برزگر گنجی، دادستان قم
۲۲. محمدرضا حبیبی، دادستان عمومی اصفهان
۲۳. موسی خلیل‌اللهی، دادستان عمومی و انقلاب تبریز
۲۴. مجتبی ملکی، دادستان کرمانشاه
۲۵. مهرداد امیدی، مدیرکل جرایم رایانه‌ای اگاهی
۲۶. محمود سالارکیا، معاون دادستان
۲۷. حسین ذبحی، معاون قضایی دادستان کشور
۲۸. محمدکاظم بهرامی، رئیس سازمان قضایی نیروی انتظامی
۲۹. حجت‌الله سوری، مدیر بازداشتگاه اوین
۳۰. عزیز حاج محمدی، قاضی فعلی شعبه ۷۱
۳۱. محمدباقر باقری، معاون دادگستری خراسان
۳۲. حسین آخریان، رئیس بند یک رجایی شهر.
۳۳.حسن شریعتی رئیس دادگستری خراسان.

در ادامه این گزارش کارشناسان قضایی در خصوص تحریم‌های مقامات قضایی ایران تأکید کردند: هدف اصلی از تحریم‌های مسئولان قضایی به طور یقین از بین بردن استقلال قوه قضاییه است و این در حالی است که در داخل کشور ایران نیز کسی نتوانسته استقلال قوه قضاییه را خدشه‌دار کند و برای اثبات مدعای خود دستگیری مهدی هاشمی، فائزه هاشمی و جوانفکر و برخی از مسئولان مالی در زمینه اختلاس و تسلیم نشدن در برابر فشار داخلی را ذکر کرده‌اند.

ج) مقام‌های اجرایی و اقتصادی:

۱.محمود عباس‌زاده مشکینی، مدیر کل سابق انتخابات وزارت کشور
۲.حسین طلا، فرماندار سابق تهران
۳.مرتضی تمدن، استاندار تهران
۴.مرتضی بختیاری، وزیر دادگستری
۵.سید محمد حسینی، وزیر ارشاد
۶.حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات
۷.احمد عزیزی، معاون رئیس بانک ملی در لندن
۸.داوود بابایی،‌رئیس تحقیقات لژستیکی
۹.حسن بهادری، مدیر عامل بانک آریا
۱۰.شمس‌الدین بوریری، معاون انرژی اتمی
۱۱.پیمان بروجردی، رئیس بانک رفاه
۱۲.کامران دانشجو، وزیر علوم
۱۳.عبدالناصر همتی، مدیر عامل بانک سینا
۱۴.میلاد جعفری، بازرگان کالا
۱۵.علی کریمیان، بازرگان کالا
۱۶.مجید خوانساری، مدیر عامل شرکت بازرگانی
۱۷.محمدرضا مس‌گریان، مدیر عامل بانک بین‌المللی پرشیا
۱۸.محمد محمدی، مدیر عامل ماستا
۱۹.محمدحسن محبیان، مدیر عامل پست بانک
۲۰.محمدصادق ناصری، رئیس موسسه تحقیقات
۲۱.محمدرضا رضوانی‌زاده، مدیر عامل شرکت سوخت هسته‌ای
۲۲.صدقی، مدیر عامل ساخت نیروگاه هسته ای
۲۳.بهمن والیکی، مدیر عامل بانک توسعه صادرات
۲۴.جواد آل‌یاسین، رئیس مرکز تحقیقات و فناوری و انفجار
۲۵.زووار، مدیرعامل بانک پرشیا در دبی
۲۶.حسین‌ الله‌کرم، رئیس حزب انصار
۲۷.صادق محصولی وزیر سابق رفاه .

عبارت "خلیج" بجای خلیج فارس در موزه لوور


محسن شمس/ کارشناس ارشد پژوهش هنر
http://www.iranpressnews.com/source/images/01/khalij-fars.bmpبه عکس بالا نگاه کنید.... یک نقشه است. نقشه تاریخی ساده، اطلاعات زیادی هم در نقشه نیست. فکر می کنید کجا نصب شده باشد. ...

این عکسی از نقشه ای است که روی دیوار بخش "تمدن ایران" در موزه لوور در شهر پاریس نصب شده است و قرار است راهنمای بازدید کنندگان موزه در کنار آثاری که به نمایش گذاشته شده باشد. و اطلاعات و آگاهی آنها را از موقعیت جغرافیایی و تاریخی این آثار کامل کند.

پیش از این جسته و گریخته اخباری خوانده و شنیده بودم. که موزه لوور نام "خلیج فارس" را از راهنمای خود حذف کرده و بجای آن از واژه "خلیج" استفاده کرده است. تا اینکه در شهریور ماه سالجاری طی سفری که به پاریس داشتم فرصتی شد تا بازدیدی هم از موزه لوور داشته باشم. این عکس ها را نیز در همین تاریخ ( 12 سپتامبر سال 2012 برابر با 22 شهریور 1391 ) در سالن "تمدن ایران" موزه لوور عکاسی کردم.

موزه لوور، موزه لوور است. به نظرم نیازی به توضیح بیش از این نداشته باشد. در حد یک دانشجوی رشته هنردراندازه گذراندن، حتی 2 واحد درس تاریخ هنر در ترم اول هم می شود فهمید که موزه لوور چه جایگاهی از نظر علمی، تاریخی و فرهنگی دارد. همینطور موزه بغداد، موزه ملی ایران، موزه ارمیتاژ، موزه سنت پطرزپورگ و یا بریتیش میوزیوم و... اینها به قدمت تاریخ و به اعتبار علم، نگهدار، امانتدار و معرف فرهنگ و تمدن، ریشه ها، تاریخ و هویت جوامع بشری هستند. نه برای امروز و نه فقط برای پاریس، تهران، بغداد و ... بلکه برای فردا و فرداها و برای همه بشریت و همه نسلها .... این مراکز برای اهل علم، تحقیق و نظر همیشه محل رجوع و استناد، بوده و هستند.

شاید اگر این اقدام (خطا و تحریفی که در نقشه دیدید) در پشت منوی یک کافه، یا راهنمای یک تاکسی یا حتی برشوری در یک شرکت هواپیمایی بود، این اندازه مهم نبود و آن را به حساب شیطنت های معمول و این روزهای این همسایگان خورد نابخرد می گذاشتم و رد می شدم. ولی اینجا پاریس بود و من در موزه لوور ایستاده بودم. ... بسیار تاسف خوردم، که حتی طعم دلارهای نفتی هم تا اینجا و این حد نفوذ کرده... که می تواند اعتبار این مدعیان هنر و علم و تحقیق را تا این اندازه کوتاه کند.

سابقه مختصر حضور آثار تاریخی و فرهنگی ایران در موزه لوور به این شرح است :
خانم مادام ژان دیولا فوا به اتفاق همسرش مارسل اوگوست دیولافوا (مهندس راه ساختمان و باستان شناس فرانسوی) برای کاوش های باستان شناسی، در دوره قاجار و مقارن با سلطنت ناصرالدین شاه، از سوی دولت فرانسه برای سفر به ایران و عثمانی ماموریت داشته اند. این زوج باستان شناس در سال های 1881 و 1884 و 1886 سه مرتبه به ایران مسافرت می کنند. در اولین مسافرت آنها از طریق بنادر جنوبی ایران وارد منطقه خوزستان و فارس می شوند. طی این سفر و سفرهای بعدی اشیای باستانی پرشماری بوسیله این زوج از کاخ های هخامنشی داریوش بزرگ و اردشیر دوم در شوش از طریق کشتی ای که از سوی دولت فرانسه برای این امر در بصره آماده شده بود به فرانسه و پاریس منتقل می شود و هم اکنون در موزه لوور در معرض نمایش قرار دارند. مشاهدات، گزارشات و مستندات سفر دیولافوا نیز در دو کتاب منتشر شده است.

اشاره به خاطرات ناصرالدین شاه از سفر سوم فرنگ و ملاقات مادام دیو لافوا در موزه لوور هم خالی از لطف نیست :

"امروز هم‌ می‌خواستیم‌ اسباب‌های‌ دلافوا را ببینیم که‌ از شهر سوس {تلفظ فرانسه} که‌ شوشتر باشد بیرون آورده‌ است... داخل‌ اطاقی که‌ اسباب های دلافوا بود شدیم. اگرچه‌ اسباب های زیادی‌ نیاورده است‌ ولی این‌که آورده‌ است خوب است. صورت سربازهای دارا آورده، سنگهای بزرگ که آن‌وقت ستون عمارت دارا بوده و تمام را حجاری کرده بودند و شکل گاو داشت آورده بود و از این قبیل، خیلی چیزهای‌ خوب بود، همه را تماشا کردیم..."

مدیران موزه لوور ، باید پاسخگوی این سئوال باشند :
در طی سفرهایی که در این سال ها، هیات فرانسوی برای دسترسی به مناطق تاریخی، فرهنگی و تمدنی شوش (ایران امروز) و کلده و بین النهرین (عراق امروز) داشته اند و از طریق راه دریایی خلیج فارس به بنادرجنوبی (احتمالا بصره و خرمشهر) رسیده و وارد ایران شده و به بررسی کاوش در منطقه پرداخته و سپس اشیاء به یغما برده را بوسیله قاطر از طریق دشت های شوش، سوسنگرد و حمیدیه به کشتی فرانسوی مستقر در بندر بصره رسانده (یادداشتها و تصاویر طراحی های این نقل و انتقالات در گزارشات دیولافوا مستند است.) آیا نقشه ی راهی که در دست داشته اند، همین نقشه بوده است؟ آیا خانم دیولافوآ و همسر محترم ایشان در این منطقه تاریخی، فرهنگی و تمدنی بدنبال "خلیج" بوده اند یا "خلیج فارس"؟

کارشناسان موزه بهتر نیست یکبار دیگر اسناد موجود در گنجینه های موزه را بررسی کنند و نقشه ها و دست نوشته های خانم دیولافوا را با اطلاعات این نقشه مطابقت داده و همان ها را برای مشاهده مردم قرار دهند تا بدانند که اگر آنان برای یافته ها، داشته های علمی و آکادمیک حتی منتشر شده خود ارزش و اعتبار کافی قایل نیستند که حاضر هستند آن را به هر قیمتی معامله و تحریف کنند ولی حداقل احترام بازدید کنندگان فرهیخته و آگاه خود را حفظ کرده و بیش از این با شعور ایشان بازی نکرده و اینگونه به مخاطبین خود آدرس غلط ندهند.

هرچند وقتی می شنویم که امارات متحده عربی برای تاسیس شعبه موزه لوور در ابوظبی،حدود یک میلیارد دلار پرداخت کرده است. بعید می دانم دیگر کارشناسی از موزه لوور فرصت بازخوانی و باز روایی این حقایق را داشته باشد.

مدیران و دست اندرگاران موزه لوور باید بدانند این خبط و خطای آنها به هر دلیل و هرقیمتی که صورت گرفته باشد از دید هیچ علاقه مند و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ در دنیا، نادیده نمی ماند و این اقدام بجز بی اعتباری و بی ارزش کردن جایگاه علمی و آکادمیک این موزه نتیجه ایی دیگر درپی نخواهد داشت.

برای اعتراض به این اقدام غیر علمی و غیر فرهنگی، لطفا پیام زیر را از طریق ای میل و شبکه های اجتماعی به آدرس موزه لوور (LOUVRE MUSEUM)پست کنید:

“PERSIAN GULF” IS “PERSIAN GULF” FOR EVER
• نشانی اینترنتی موزه لوور: http://www.louvre.fr/en
• ای میل رئیس موزه لوور: henri.loyrette@louvre.fr

رونمایی از «سرلشگر بدهکاران بانکی» بدهی وی فقط به یکی از بانک های دولتی برابر با 600 میلیارد تومان

در ادامه افشاگری های پیشین بازتاب درباره دانه درشتهای اقتصادی، خبرنگار «بازتاب» از سرلشگر بدهکاران بانکی رونمایی می کند.
 به گزارش خبرنگار «بازتاب»، سرلشگر بدهکاران بانکی گروه است به اسم آبدارها که بدهکاری این گروه فقط به یکی از بانک های دولتی برابر با 600 میلیارد تومان به قیمت دلار هزار تومانی یعنی 600 میلیون دلار است.
 جالب اینجاست که احمدی نژاد در حالی از وجود سیصدنفر که 60 درصد نقدینگی کشور را در اختیار قرار دارند، سخن می گوید که امثال جناب آبدارها که در صفحه اول فهرست آن 300 نفر هستند، جز با حمایت اعضای ارشد دولت نمی توانستند چنین حجم بزرگی از تسهیلات بانکی را دریافت کنند.
 همچنین در شرایطی که بانکها از مردم عادی برای وام ازدواج 2 میلیون تومانی چند نوع وثیقه و ضمانت می گیرند، دویست میلیارد تومان ناقابل از مبلغ فوق بدون وثیقه است.
 اسامی تعدادی از شرکت هایی که آبدارها با نام آنها وام گرفته است، به شرح زیر می باشد:
تجارت ربیع نقش جهان
بهینه توسعه سپاهان
جهان مدار جی
صنایع امیرکبیر غرب
کوشا فولادکیا
الماس موتور سپاهان
سیکلت پارت کویر
سیمان نور آسیا
الماس موتور اپاندا
آسمان پویای البرز
باران آوران توس مشهد
داناپک سپاهان
طراحان پیشگام نقش جهان
عقیق کاران فولاد
فولاد پاس
لوله و پروفیل میلاد نقش جهان
مرات پیشرو سپاهان
اخوان سپهر سپاهان
تجارت نغمه
زرین گستر ترشیز
نسیم صنعت چوب
الوند جاودان
ثمین گوهر بعثت
تجارت سراج زاینده رود
دانا تک سپاهان

ذوب آهن اردبیل
عطر یاس سپاهان
فولاد برازجان
آجر هراب پاسارگاد
تجارت معراج صفه
تجارت منیر صفاهان
چاپ نوآوران توحید
ساختمان سازان اصفهان

شیراز کندو
انرژی گستر سپاهان
توسعه صنایع چوب نگین طاوس
زرین گستر ترشیز

تکمیلی: پیرو پیگیریها برخی از اعضای نزدیک به خانواده آبدار ، مشخص کردید گروه آبدارها مرکب از تعدادی از افراد است که بخشی از آنها برادر وپسرعمو بوده، و برخی نیز افراد مستقلی هستند که بدهی آنها ارتباطی به خانواده آبدار ندارد.
براساس این اظهارات، بانک ملی مجموع بدهی اخوان آبدار 95 میلیارد اعلام کرده که 35 میلیارد آن باقی مانده است و بخش دیگر خانواده آبدار نیز کمتراز یکصد میلیارد تومان می باشد و این بدهی که درگزارش ذینغع واحد بنام گروه آبدارها ثبت شده است متعلق به تعداد دیگری از دانه درشتهای اقتصادی است.

نسرين ستوده در مراسم خاکسپاری مادرش حاضر شد

نسرين ستوده، وکيل زندانی با حضور مأموران در مراسم خاکسپاری صفوری فخريان، مادرش شرکت کرد.

تارنمای تغيير برای برابری نوشت، امروز شنبه دوم دی‌ماه مادر نسرين ستوده، صفوری فخريان در حضور نسرين به خاک سپرده شد.

به گفته يکی از مادران کمپين يک ميليون امضا، هنگامی که خانواده، دوستان و ياران نسرين ستوده برای خاکسپاری مادر نسرين ستوده حاضر بودند، حضور ناگهانی نسرين ستوده مجلس عزای مادرش را با اشک توأم با غم و شادی آميخت.

نسرين ستوده به مدت سه ساعت با حضور مأموران اجازه داشت در مراسم خاکسپاری مادرش شرکت کند. پس از خاکسپاری و صرف غذا و ديدار با دوستان و شرکت‌کنندگان در مراسم خاکسپاری، مأموران او را به زندان اوين بازگرداندند.

ستوده ضمن سپاس از همه ياران و همراهانش گفت: "امروز مادرم با فقدانش مسبب حضور من در کنار فرزندان و دوستان و يارانم شد."

وی از تلاش‌های فعالان جنبش زنان در ايران و خارج قدردانی کرد و گفت: "همه ما برای يک آرمان کار می‌کنيم فقط به پايداری و صبر و متانت نياز داريم تا به آرمان‌هايمان برسيم."

نسرين ستوده در مراسم خاکسپاری مادرش: همه ما برای يک آرمان کار می‌کنيم فقط به پايداری و صبر و متانت نياز داريم تا به آرمان‌هايمان برسيم
اين حقوقدان خطاب به همراهانش گفت: "اميدوارم روزی در کنار هم پيروزی آرمان‌های خود را جشن بگيريم."

نسرين ستوده از زمان بازداشت تاکنون از هرگونه ملاقاتی با مادر، پدر و برادرش محروم بود.

صفوری فخريان، مادر نسرين ستوده، بعد از ظهر پنج‌شنبه ۳۰ آذرماه از دنيا رفت. در حالی که هيچگاه‌ به درخواست‌های وی برای ملاقات با دخترش در زندان اوين پاسخ مثبت داده نشد.

پدر نسرين ستوده نيز که به هنگام دستگيری دخترش، در بخش مراقبت‌های ويژه بيمارستان بستری شده بود در مهرماه ۱۳۸۹ درگذشت.

آن زمان، درخواست اين وکيل دادگستری برای ديدار با پدرش از سوی مقام‌های قضائی بی‌پاسخ مانده بود.

به گزارش کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران، رضا خندان همسر نسرين ستوده با اشاره به اين‌که در ماه‌های اخير خانواده نسرين ستوده پيگيری‌های متعددی برای اجازه ملاقات نسرين با مادرش را داشتند، گفت: "با توجه به وخامت حال مادر نسرين، خواهرش مرتب برای امکان ملاقات پيگيری می‌کرد."

وی افزود: "واقعاً برای آن‌ها کاری نداشت که يک ساعت نسرين را از اوين به خانه مادرش ببرند اما اين اتفاق نيفتاد."

رضا خندان که پيش از مراسم خاکسپاری سخن می‌گفت با اشاره به ناراحتی گوارشی و ضعف شديد بدنی نسرين ستوده گفت: "ما از هر کانالی که فکر می‌کرديم اقدام کرديم تا بتوانيم برای نسرين مرخصی استعلاجی بگيرم. به دفتر دادستان تهران، نمايندگان مجلس و ديگر مسئولان رفتم و خود نسرين هم از داخل زندان تقاضا کرد اما تاکنون هيچ‌کس پاسخی نداده است."

صفوری فخريان و مهراوه خندان، مادر و دختر نسرين ستوده

نسرين ستوده ۱۳ شهريورماه ۱۳۸۹ بازداشت شد و به ۱۱ حبس تعزيری، ۲۰ سال محروميت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعيت از خروج از کشور، محکوم شد. زندان او در دادگاه تجديدنظر به شش سال کاهش يافت.

وی به‌تازگی در اعتراض به وضعيت خود در زندان و ممنوع الخروجی دختر ۱۲ ساله‌اش از ايران ۴۹ روز دست به اعتصاب غذا زد.

چند روز پيش مراسم اهدای جايزه آزادی انديشه ساخاروف از سوی پارلمان اروپا به نسرين ستوده و جعفر پناهی فيلمساز مطرح ايرانی با حضور شخصيت‌های حقوق بشری و سياسی ايران و اروپا در استراسبورگ برگزار شد.

نسرين ستوده پيش از اين برنده جايزه حقوق بشر سازمان حقوق بشر بين‌الملل در سال ۲۰۰۸ نيز شده است.

۱۳۹۱ دی ۲, شنبه

مریم رجوی: ضرورت ارجاع پرونده جنایات رژیم ایران به شورای امنیت و محاکمه سران آن

به دنبال صدور قطعنامه محکومیت نقض حقوق بشر در ایران توسط مجمع عمومی ملل متحد
خانم رجوی بر ضرورت ارجاع پرونده جنایات رژیم ایران به شورای امنیت و محاکمه سران آن تأکید کرد
خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران، ضمن استقبال از تصویب پنجاه و نهمین قطعنامه ملل متحد در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران، توسط مجمع عمومی ملل متحد گفت: این قطعنامه ضرورت ارجاع پرونده جنایات رژیم ایران به شورای امنیت و اعمال تحریمهای همه جانبه و محاکمه سران آن را مضاعف می‌کند. رژیمی که ۱۲۰ هزار زندانی سیاسی را اعدام، به قطعنامه های ۵۸گانه پیشین ملل متحد اعتنایی نکرده، مانع بازدید گزارشگر ویژه حقوق بشر و گزارشگران موضوعی از ایران شده و همه موازین حقوق بشری را سیستماتیک نقض می‌کند.
وی افزود در شرایطی که قتل زندانیان سیاسی در زیر شکنجه، ربودن و سر به نیست کردن فعالان سیاسی، اعدامهای جمعی، دستگیریهای خودسرانه، زجرکش زندانیان با محرومیت از مراقبتهای مورد نیاز پزشکی و..... در حال افزایش است، بسنده کردن به محکومیت کافی نیست. این رژیم باید از جامعه جهانی طرد و مؤاخذه شود. این لازمه پایان دادن به بی عملی و سکوت جامعه جهانی در قبال دیکتاتوری سیاه دینی است.
خانم رجوی از عموم ایرانیان و مشتاقان آزادی و حامیان مقاومت ایران در سراسر جهان خواست با گسترش کارزار دفاع از حقوق بشر، به دفاع از زندانیان، مقابله با اعدامهای جمعی و مقابله با سرکوب زنان و جوانان ایران برخیزند.
وی به همه طرفهایی که تلاش می‌کنند نقض حقوق بشر در ایران را نادیده گرفته و با اقدام مؤثر بین المللی در این باره مخالفت می‌کنند، هشدار داد که آخوندهای رو به سقوط هیچ آینده یی ندارند و هرگونه سرمایه گذاری سیاسی و اقتصادی روی آنها محکوم به شکست است.
این قطعنامه هر چند بخشهای محدودی از جنایات آخوندها را در بر می‌گیرد، اما به روشنی خصومت تمام عیار آنها را با تمام اصول شناخته شده حقوق بشر به خوبی نشان می‌دهد؛ از جمله در اعمال شکنجه، اعدامهای فراقضایی، اعدامهای گروهی و مخفیانه، اعدام کودکان و نوجوانان، اعدام به بهانه محاربه، سنگسار، جلوگیری از تجمعات مسالمت آمیز، منع آزادی عقیده و بیان، سانسور وبسایتها، کنترل ایمیلها، پارازیت انداختن روی تلویزیونهای ماهواره ای، هدف قرار دادن وکلا و روزنامه نگاران، نابرابری جنسی فراگیر، آزار و اذیت اقلیتهای قومی و زبانی، سرکوب پیروان مذاهب گوناگون، دستگیریهای خودسرانه، نقض حقوق بازداشت شدگان، ناپدیدشدن اجباری، به قتل رساندن زندانیان زیر شکنجه، و دخالت خودسرانه در حریم شخصی افراد.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۳۰آذر ۱۳۹۱ (۲۰دسامبر۲۰۱۲)

قطعنامه سازمان ملل، پایه مجازات آمران سرکوب


منصور امان
 

قطعنامه سازمان ملل، پایه مُجازات آمران و عاملان نقض حقوق بشر در ایران

رژیم جمهوری اسلامی بار دیگر در پهنه بین المللی به دلیل پایمالی گُسترده و خُشونت بار حُقوق شهروندان خود روی نیمکت محکومان نشانده شده است. مجمع عُمومی سازمان ملل مُتحد روز پنجشنبه پس از برشماری ده ها اتهام اثبات شده که از سانسور آغاز و با شکنجه ادامه می یابد، با اکثریت آرا حاکمان ایران را شایسته ی محکومیت و بیزاری شناخت.

طرح و تصویب قطعنامه محکومیت نقض حُقوق بشر در سازمان ملل یک علامت روشن از توجُه بین المللی و مُهمترین نهاد آن به سیاست و رفتار رژیم جمهوری اسلامی در این عرصه با وجود خودنمایی ماجراجویی هسته ای حاکمان ایران در قالب یک بُحران بُزُرگ بین المللی است.

قطعنامه مزبور همزمان با مانُور پُر هزینه "نظام" گرد "مُذاکره" با آژانس، گُروه 3+3 و سرانجام آمریکا صادر شده است؛ تاکتیکی که رهبران جمهوری اسلامی از آن کاهش فشارها را انتظار دارند. آنها همچنین گمان می برند، گشودن چشم انداز "مُذاکره" و مُعامله هسته ای می تواند موجب برانگیختن احتیاط و پرهیز بین المللی از باز کردن پرونده های مُجادله آمیز دیگر مانند پایمالی حُقوق بشر شود.

حاکمان ایران پیش تر سیگنالهای پُر سر و صدایی حاکی از ناخُرسندی از طرح این مساله و "غیر سازنده" انگاشتن آن به مقصد طرفهای خارجی خود ارسال کرده بودند، با این اُمید که نگرانیهای آنها در نظر گرفته شود. رفتار شگفت انگیز نماینده جمهوری اسلامی در شورای حُقوق بشر سازمان ملل، آقای جواد لاریجانی، که با فحاشی و عربده کشی توجُه زیادی را برانگیخت، در حقیقت آواز دادن این درخواست با بوق و ترومپت بود.

با این حال، چنین نمی نماید که در پهنه بین المللی علاقه و دقت به موضوع حُقوق بشر تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی کاهش یافته باشد. برعکس، طرفهای خارجی "نظام" به گونه فزاینده این فاکتور را در سیاستهای تحریمی خود علیه آن دخالت می دهند.

برای مثال، اتحادیه اُروپا در سال جاری در دو نوبت، مقامهای ارشد حُکومت که در میان آنها نام آقایان صادق لاریجانی (رییس قُوه قضاییه)، اصغر میرحجازی (مقام امنیتی بیت آیت الله خامنه ای) و عزت الله ضرغامی (رییس رادیو و تلویزیون دولتی) به چشم می خورد را به دلیل "نقض فاحش حقوق بشر" در لیست سیاه خود گُنجانده است.

در تازه ترین اقدام در همین راستا، هفته گذشته مجلسهای سنا و کُنگره آمریکا، "سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی" را "نهاد ناقض حقوق بشر" شناخته و آن را به همراه مُدیر عاملش مشمول مُجازاتهای سیاسی و اقتصادی گرداندند.

از این زاویه، قطعنامه مجمع عُمومی سازمان ملل مُستقل از مُنزوی ساختن سیاسی و اخلاقی رژیم ولایت فقیه، یک بار عملی نیز می یابد و آن پُشتیبانی از اقدامهای مُشخصی است که علیه پایمالی حُقوق شهروندان ایران و آمران و عاملان آن صورت می گیرد. بهبود شرایط انسانی در ایران، از جُمله مشروط به استفاده موثر و لمس پذیر از این ظرفیت است.

تحریمهای جدید آمریکا و اروپا علیه جمهوری اسلامی

وزارت دارایی آمریکا اعلام کرده است که چهار شرکت و یک شخص دیگر درارتباط با برنامه هسته ای و موشکی رژیم تهران تحریم می شوند.

اتحادیه اروپا نیز روز جمعه، ۱۸ شرکت و یک فرد ایرانی دیگر را در فهرست‌ تحریم‌های خود علیه رژیم تهران قرار داد.

به گزارش رادیو فردا، چهار شرکت تحریم شده عبارتند از "شرکت صادرات و واردات ساد" در تهران، "سازمان صنایع دریایی ِ وزارت دفاع ایران" و رئیس آن "مصطفی اثباتی"، "شرکت بین المللی دوستان " و "گروه صنایع شیمیایی و توسعه مواد" وابسته به سازمان صنایع دفاعی یا "ساصَد".

در بیانیه وزارت دارایی آمریکا اضافه شده است که شرکت ِ "صادرات و واردات ساد"، همچنین محموله های تسلیحاتی رژیم تهران را برای ارتش سوریه حمل کرده است.

سازمان ملل هم روز پنج شنبه این شرکت را در ارتباط  با رساندن سلاح به سوریه  تحریم کرده بود.


تحریمهای جدید اتحادیه اروپا

به گزارش «ای یو بیزنس» و خبرگزاری آلمان، در بیانیه‌ای که این اتحادیه صادر کرده، آمده است یک شخص و ۱۸ شرکت که در «فعالیت‌های هسته‌ای دخالت داشته یا از دولت ایران پشتیبانی» می‌کنند به فهرست بلند اشخاص و شرکت‌های تحریم‌شده اتحادیه اروپا فزوده شدند.

بدین ترتیب شمار شرکت‌ها یا اقلامی که در فهرست تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه ایران قرار گرفته به ۴۹۰  و شمار اشخاص تحریم‌ شده به ۱۰۵ نفر رسید.

خبرگزاری آلمان نیز گزارش داده است که قرار است روز شنبه جزییات این تحریم‌ها منتشر شود.

در بیانیه اتحادیه اروپا همچنین قید شده که ۲۷ کشور عضو این اتحادیه، بر اجرای تحریم‌هایی که ۲۴ مهرماه (۱۵ اکتبر) به تصویب رسانده بودند، مهر تایید زدند.

تحریم‌های ۲۴ مهرماه از جمله، به قصد فلج کردن بانکداری، کشتیرانی و صادرات گاز ایران بود.

تایید حکم اعدام ۶ نفر در شهرستان سلماس


خبرگزاری هرانا - حکم اعدام ۶ شهروند کرد سلماسی از سوی دیوان عالی کشور تایید شده است به گونه‌ای که پس از تایید حکم در دیوان عالی کشور نامبردگان هم اکنون در خطراجرای حکم قرار دارند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حبیب مامدی، اکرم مامدی، سامی مامدی، صمد مامدی، کریم مامدی و فیروز حسن‌زاده که از اهالی روستاهای هبلران و قزل کند از توابع شهرستان سلماس می‌باشند، به اتهام حمل و نگهداری مواد مخدر، توسط دادگستری شهرستان سلماس به اعدام محکوم شدند.

برپای همین گزارش دو نفرشهروند کرد، اهل ارومیه نیزدراین ارتباط بازداشت شدند که ازهویت و حکم صادره خبری دردست نیست.

بنا به گزارشهای رسیده، تقاضای عفو این شهروندان در دو مرحله مطرح و پس از انجام بررسی‏های لازم و عدم احراز شرایط، توسط کمیسیون مرکزی عفو و بخشودگی رد شده است.

گفتنی است، با اشاره به قرار گرفتن شهرستان سلماس درمسیر ترانزیت، پرونده‌های بسیاری در رابطه با قاچاق مواد مخدر در این شهرستان تشکیل و به صدور حکم اعدام منجر می‌گردد.

گفتگوهای کری با اسد شکست خورد/ با رژیم تهران...

سناتور آمریکایی جان کری که روز جمعه از سوی رئیس جمهور آمریکا برای تصدی سمت وزارت امور خارجه این کشور معرفی شد، در دوره نخست ریاست جمهوری اوباما چند مرتبه با بشار اسد، دیکتاتور سوریه دیدار و گفتگو کرد، ولی گفتگوهای آنها به هیچ نتیجه ای نرسید. در محافل سیاسی واشنگتن گفته می شود که وی قصد دارد با رژیم تهران نیز گفتگو کند.

خبرگزاری فرانسه در گزارشی از واشنگتن نوشت، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا روز جمعه با معرفی جان کری سناتور آمریکایی برای تصدی سمت وزارت امور خارجه این کشور، تغییر در تیم امنیت ملی خود را برای دومین دور ریاست جمهوری درحالی آغاز کرد که این دوره از ریاست جهموری وی تحت الشعاع بحران های خارجی است .

کری 69 ساله که از کهنه کاران جنگ ویتنام است، جانشین هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه فعلی آمریکا خواهد شد که قصد دارد پس از چهار سال از این سمت کنار برود .

اوباما در سخنانی در کاخ سفید در نخستین انتخاب برای کابینه دومین دور ریاست جمهوری خود گفت، جان کری توانسته است احترام و اعتماد رهبران سراسر جهان را به خود جلب کند.

وی افزود، کری نیاز چندانی به کسب تجربه و یادگیری در این سمت ندارد .

احتمال انتخاب جان کری برای تصدی وزارت امور خارجه آمریکا پس از کنار رفتن سوزان رایس سفیر این کشور در سازمان ملل متحد به عنوان نامزد وزارت خارجه قوت گرفت .

اوباما تصریح کرد جان کری که درحال حاضر رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکاست سی سال است که در هرگونه بحث درباره سیاست خارجی آمریکا نقش کلیدی داشته و سراسر زندگی وی، او را برای به عهده گرفتن این نقش جدید آماده کرده است .

کری به عنوان پسر یک افسر سرویس خارجی جنگ سرد دورانی را در خارج زندگی کرده، به عنوان یک افسر نیروی دریایی در ویتنام خدمت کرده و سالهای زیادی نیز درگیر مسائل مربوط به سیاست خارجی در سنای آمریکا بوده است .

جان کری که به عنوان فرستاده غیررسمی اوباما توانسته است از شهرت زیادی در خارج برخوردار شود احتمالا به آسانی رای اعتماد سنا را بدست خواهد آورد.

وی به محض اینکه در سمت وزیر خارجه تایید شود، با مجموعه چالش های بزرگی در عرصه سیاست خارجی ازجمله لحظه ای حساس در رویارویی هسته ای با رژیم تهران و همچنین چگونگی پایان دادن به بحران سوریه روبرو خواهد شد .

جان کری پیش از آغاز قیام در سوریه چند مرتبه با بشار اسد رئیس جمهور این کشور دیدار و گفتگو کرده بود.

همقطارهای جان کری در سنا از جمله سناتور جمهوریخواه جان مک کین از دیگر کهنه کاران جنگ ویتنام از معرفی وی برای به عهده گرفتن سمت وزارت امور خارجه آمریکا استقبال کردند.

سناتور مک کین گفت، ما سالهاست جان کری را می شناسیم و به توانایی او در انجام دادن این شغل اطمینان داریم.

کشف پارچه های 2500 ساله هخامنشی


روش بافت و احیای پارچه‌های زربافت دوران هخامنشیان که به صورت دو رویه بافته می‌شدند کشف شد.

ساسان قاسمی رئیس پژوهشکده هنرهای سنتی به خبرنگار مهر گفت: به روش مهندسی معکوس برخی از شیوه های تهیه هنرهای سنتی را در این پژوهشکده پیدا کرده‌ایم که از آن جمله بازبافتی پارچه‌های دوران هخامنشی به نام پارچه‌های زربفت است که با نقوش همان دوران احیا می‌شوند.

وی گفت: هنرمندان هنرهای صنایع دستی از یک سال و نیم پیش تا کنون روی بافت این پارچه‌ها تحقیق می‌کردند و لازم بود برای پیدا کردن روش بافت، این پارچه‌ها را از نزدیک ببینند به همین دلیل برخی از پارچه‌ها که در گنجینه موزه ملی و یا گنجینه موزه‌های بنیاد مستضعفان نگهداری می‌شد در اختیار هنرمندان پژوهشکده‌های هنرهای سنتی قرار گرفت و آنها توانستند به روش بافت دو رویه آن دست پیدا کنند.

قاسمی بیان کرد: این پارچه‌ها از 2500 سال پیش تا کنون به جا مانده و نگهداری از آنها بسیار سخت است به همین دلیل کمتر پارچه‌ای از دوران هخامنشیان وجود دارد که زربافت بوده و در فضای موزه‌ای به نمایش گذاشته شود.

رئیس پژوهشکده هنرهای سنتی ادامه داد: بافت این پارچه‌ها آغاز شده و در نمایشگاهی که به مناسبت هفته پژوهش در روزهای آینده در موزه ملی ایران برگزار می‌شود کارگاهی به این موضوع اختصاص داده خواهد شد.

سناتورها: ائتلاف نظامی برای حمله به رژیم تهران

شماري از سناتورهای آمریکایی از هر دو حزب حاکم در نامه‌ای به رئیس جمهوری آمریکا از او خواسته‌اند فشارها را بر رژیم تهران افزایش دهد و از جمله تحریم‌های شدیدتری وضع کند و یک ائتلاف نظامی برای حمله احتمالی به جمهوری اسلامی شکل دهد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران،‌ این نامه که با پیشنهاد و پیگیری رابرت مندنز، سناتور دموکرات، جوزف لیبرمن، سناتور مستقل، و کلی آیوت، سناتور جمهوری‌خواه تهیه شده، امضای ۷۳ سناتور از ۹۹ عضو فعلی سنای آمریکا را گرفته است.

سناتورهای آمریکایی از هر دو حزب حاکم در نامه خود به باراک اوباما هشدار داده‌اند که رژیم تهران همچنان برنامه هسته‌ای خود را ادامه می‌دهد و از جمله ذخیره اورانیوم کمتر غنی‌شده خود را از سال ۲۰۰۹ تاکنون پنج برابر افزایش داده است.

آنها این فعالیت رژیم ایران را یک گام مهم به سمت تولید اورانیوم غنی‌شده ۲۰درصد شمرده‌اند.

در این نامه همچنین به تکمیل تاسیسات غنی‌سازی فردو و بیش از دو برابر شدن شمار سانتریفوژها در تابستان امسال اشاره کرده‌اند.

آنان گفته اند زمان برای اعتمادسازی‌های محدود بین رژیم ایران و آمریکا سر آمده است .

این سناتورها در اين نامه مدعي شده اند، برای دستیابی به یک راه‌حل دیپلماتیک، رژیم ایران باید همه فعالیت‌های غنی‌سازی و بازیابی هسته‌ای را تعلیق کند. رژیم تهران همچنین باید اجازه دهد همه اورانیوم غنی‌شده تا ۲۰ درصد از ایران خارج شود.

سناتورهای آمریکایی همچنین نوشته‌اند درباره هر پیشنهادی که به رژیم ایران اجازه غنی‌سازی اورانیوم در هر شکلی را بدهد، بدبین هستند.

این ۷۳ سناتور آمریکایی تاکيد کرده اند که ایالات متحده آمریکا باید از همه عناصر قدرت ملی خود برای فشار آوردن بر رژیم ایران استفاده کند.

به نوشته این گروه از سناتورهای دموکرات و جمهوری‌خواه و مستقل، این فشارها باید شامل به کار گرفتن تهاجمی تحریم‌های فعلی و وضع تحریم‌های جدید و سخت‌تر باشد .

اين سناتورها همچنين از اوباما خواسته‌اند در آغاز دور دوم ریاست جمهوری خود، تصریح کند آماده اقدام نظامی علیه رژیم ایران در صورت ادامه فعاليت هاي هسته اي است.

سناتور لیبرمن، سناتور مستقل در این باره گفته است: در زمانی که دولت ما اغلب در میان اختلافات حزبی فلج شده است، این نامه نشان می‌دهد که وقتی پای تهدید رژیم ایران در ميان است، سنای آمریکا باید متحد باشد.

سنای آمریکا: کمک به مردم ایران برای سرنگونی رژیم

اکثریت سناتورهای آمریکایی از هر دو حزب حاکم در نامه‌ای به رئیس جمهوری آمریکا از او خواسته‌اند فشارها را بر رژیم تهران افزایش دهد و از جمله تحریم‌های شدیدتری وضع کند و یک ائتلاف نظامی برای حمله احتمالی به جمهوری اسلامی شکل دهد.

به گزارش رادیو فردا، این نامه که با پیشنهاد و پیگیری رابرت مندنز، سناتور دموکرات، جوزف لیبرمن، سناتور مستقل، و کلی آیوت، سناتور جمهوری‌خواه تهیه شده، امضای ۷۳ سناتور از ۹۹ عضو فعلی سنای آمریکا را گرفته است.

سناتورهای آمریکایی از هر دو حزب حاکم در نامه خود به باراک اوباما، به «اثر قابل‌توجه تحریم‌های فعلی» بر اقتصاد ایران اشاره کرده‌اند و در عین حال هشدار داده‌اند که رژیم تهران همچنان برنامه هسته‌ای خود را ادامه می‌دهد و از جمله ذخیره اورانیوم کمتر غنی‌شده خود را از سال ۲۰۰۹ تاکنون پنج برابر افزایش داده است.

آنها این فعالیت رژیم ایران را «یک گام مهم به سمت تولید اورانیوم غنی‌شده ۲۰درصد» شمرده‌اند. در این نامه همچنین به تکمیل تاسیسات غنی‌سازی فردو و بیش از دو برابر شدن شمار سانتریفوژها در تابستان امسال اشاره کرده‌اند.

سناتورهای آمریکایی در این نامه از باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا خواسته‌اند برای پیشگیری از دستیابی رژیم ایران به توانایی تولید سلاح هسته‌ای، چهار گام بر دارد.

آنان برای گام اول نوشته‌اند زمان برای اعتمادسازی‌های محدود بین رژیم ایران و آمریکا سر آمده است.

به نوشته این سناتورها، رژیم ایران باید سریعا و کاملا قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل و از جمله تعلیق همه فعالیت‌های غنی‌سازی و بازیابی هسته‌ای را اجرا کند. رژیم تهران همچنین باید اجازه دهد همه اورانیوم غنی‌شده تا ۲۰ درصد از ایران خارج شود.

سناتورهای آمریکایی همچنین نوشته‌اند درباره هر پیشنهادی که به حکومت ایران اجازه غنی‌سازی در هر شکلی را بدهد، بدبین هستند.

این ۷۳ سناتور آمریکایی در گام دوم از باراک اوباما خواسته‌اند تا زمانی که این محدودیت‌ها وضع نشده است، ایالات متحده آمریکا باید از «همه عناصر قدرت ملی» خود برای فشار آوردن بر رژیم ایران استفاده کند.

به نوشته این گروه از سناتورهای دموکرات و جمهوری‌خواه و مستقل، این فشارها باید شامل به کار گرفتن تهاجمی تحریم‌های فعلی و وضع تحریم‌های جدید و سخت‌تر و همچنین افزایش انزوای دیپلماتیک رژیم ایران از طریق تشویق کشورها به اخراج دیپلمات‌ها و بستن سفارتخانه‌ها و کنسول‌گری‌های جمهوری اسلامی همچون کانادا باشد.

در گام سوم سناتورها از اوباما خواسته‌اند در آغاز دور دوم ریاست جمهوری خود،  صریح کند آماده اقدام نظامی علیه رژیم ایران «در صورت ادامه تلاش‌های این رژیم برای دستیابی به سلاح هسته‌ای» است.

آنها همچنین از رئیس جمهوری آمریکا خواسته‌اند با «متحدان آمریکا در اروپا و خاورمیانه» همکاری کند تا به رژیم تهران نشان دهد که یک «ائتلاف چند جانبه توانمند و مورد اعتماد» وجود دارد که اگر اقتضا کند از یک حمله نظامی به جمهوری اسلامی حمایت می‌کند.

سناتورهای آمریکایی در گام چهارم خواستار آن شده‌اند که آمریکا «حمایتش از مردم ایران و جنبش حقوق بشر و دموکراسی در ایران» را گسترش دهد.

آنها نوشته‌اند برای آمریکا مهم است که «آشکارا و رسا در کنار مردم ایران بایستد و فارغ از وضعیت مذاکرات با حکومت ایران، از خواست آن مردم برای آزادی دفاع کند.»

این سناتورها نوشته‌اند که سرانجام جمهوری اسلامی به «تل خاکستر تاریخ» خواهد پیوست و به گفته آنها نه به خاطر فشار آمریکا بلکه به خواست مردم.

سازمان ملل: ۱۱۱ کشور عليه حکم اعدام رأی دادند

در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به‌شکل بی‌سابقه‌ای ۱۱۱ کشور جهان به توقف حکم اعدام رأی مثبت دادند. ۴۱ کشور از جمله ايران جزو موافقان حکم اعدام بودند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، روز گذشته، پنج‌شنبه ۳۰ آذرماه ۱۳۹۱ (۲۰ دسامبر ۲۰۱۲) شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در مجمع عمومی اين سازمان توقف حکم اعدام را به‌‌رأی کشورهای حاضر گذاشت که با ۱۱۱ رأی موافق رکورد تعداد کشورهای مخالف حکم اعدام شکسته شد.

اين قطعنامه غیر الزام‌آور شورای حقوق بشر سازمان ملل در نیویورک هشداری جدی به کشورهايی است که در آن‌ها همچنان زندانیان اعدام می‌شوند.

در اين رأی‌گيری ۴۱ کشور از جمله ايران، چين، آمريکا، عربستان سعودی، کره شمالی و ژاپن، با توقف حکم اعدام مخالفت کردند و ۳۴ کشور رأی ممتنع دادند.

گاير پدرسن، سفير نروژ در سازمان ملل: اين رأی‌گيری نشان داد ديگر تنها کشورهای غربی نيستند که مخالف حکم اعدام‌اند. مخالفت با اعدام تبديل به يک جنبش جهانی شده است
در رأی‌گيری سال ۲۰۱۰ سازمان ملل متحد ۱۰۷ کشور به توقف حکم اعدام رأی مثبت داده بودند.

گاير پدرسن، سفير نروژ در سازمان ملل گفت: "اين رأی‌گيری نشان داد ديگر تنها کشورهای غربی نيستند که مخالف حکم اعدام‌اند. مخالفت با اعدام تبديل به يک جنبش جهانی شده است."

وی افزود اين رأی‌گيری "پيام بسيار روشنی به جامعه جهانی است."

به گزارش فعالان حقوق بشر، در سال ۲۰۱۱ در ۲۱ کشور جهان حکم اعدام به‌ اجرا گذاشته شد در حالی که ۱۵۰ کشور يا آن را به‌کلی حذف کردند و يا به حالت تعليق درآوردند.

در چين هر سال هزاران نفر اعدام می‌شوند و هنوز آمار دقيقی از تعداد اعدام‌ها منتشر نمی‌شود. در ايران نيز در سال ۲۰۱۱، ۶۵۰ نفر اعدام شده‌اند که گفته می‌شود آمار رسمی بيشتر از اين تعداد است و جمهوری اسلامی برخی از اعدام‌ها را آشکار نکرده است.

اين دو کشور بيشترين تعداد اعدام‌ها در جهان را دارند که با توجه به نسبت جمعيت ايران رتبه نخست را دارد.

احمد شهيد، گزارشگر ويژه سازمان ملل در رابطه با ايران مهرماه سال جاری در بيانيه‌ای نسبت به وضعيت حقوق بشر در اين کشور به‌شدت اظهار نگرانی کرد و گفت اعدام‌ها در ايران افزايش يافته است.

وی گفت: "افزايش اعدام‌ها در ايران برای من بسيار هشداردهنده است."



بيشترين اعدام‌ها در ايران مربوط به جرايم مواد مخدر می‌شود. احمد شهيد و چند گزارشگر ديگر حقوق بشر سازمان ملل بارها گفته‌اند که حتی حکم متهمان مواد مخدر در قوانين بين‌المللی اعدام نيست.

اين در حالی است که محمدجواد لاريجانی، دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه ايران در پاسخ به احمد شهيد از اعدام‌ها در ايران دفاع کرد و گفت: "حدود ۸۰ درصد از اعدام‌ها مربوط به کسانی است که در رابطه با مواد مخدر فعاليت می‌کنند و ما در اين رابطه نه تنها به ملت خود خدمت می‌کنيم بلکه به غرب هم خدمت می‌کنيم، اما غرب که بازار مواد مخدر است با ما در اين زمينه همکاری نمی‌کند."

پيش از رأی‌گيری روز گذشته در سازمان ملل، همچنين ناوی پيلای، کميساريای عالی حقوق بشر عراق را فراخواند تا حکم اعدام را لغو کند.

به‌گفته پيلای سال گذشته در عراق "دسته دسته اعدام شده‌اند" و اين برای حاکميت قانون در اين کشور ناآرام "به‌شدت خطرناک" است.

۱۳۹۱ دی ۱, جمعه

گرانی کمر مردم ایران را خم کرده است


دیگربان: جعفر سبحانی از مراجع تقلید شیعه با اعلام اینکه گرانی‌ «کمر مردم را خم» کرده از وضعیت نابسامان دارو و درمان انتقاد کرد و نسبت به ادامه این وضعیت به مقام‌های نظام هشدار داد.

به گزارش خبرگزاری فارس٬ آقای سبحانی روز پنجشنبه (۳۰ آذر) در دیدار با اعضای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفته است: «اگر اسباب درجه یک زندگی در دسترس نباشد فریاد مردم بلند می‌شود.»

وی افزوده که «اگر فریاد مردم به دلیل در نظر گرفتن شرایط اقتصادی جامعه بلند شود٬ مصلحت نظام با خطری جدی مواجه می‌شود.»

این مرجع تقلید همچنین اضافه کرده است: «امروز برای بیماران که وضعیت سختی دارند دارو به آسانی پیدا نمی‌شود و در صورتی که این وضعیت بهبود پیدا نکند با مشکل روبرو خواهیم شد.»

جعفر سبحانی در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از رشد گرانی‌ها گفته که «نوسان قیمت‌‌ها کمر مردم را خم کرده و باید جلوی این مشکلات اقتصادی گرفته شود.»

به گفته وی «نوسان قیمت‌ها در کشور به صلاح نظام نیست و دود آن به چشم نظام اسلامی می‌رود و به این وسیله تغذیه مناسبی برای رسانه‌های غربی فراهم می‌کنیم.»

قیمت‌ کالا و خدمات در ایران در ۱۰ ماه گذشته افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته و با اعتراض مراجع تقلید٬ کار‌شناسان و مردم مواجه شده است.

مراجع تقلید مدت‌هاست از موج فزاینده گرانی انتقاد کرده و از مقام‌های دولتی خواسته‌اند به «داد» مردم برسند٬ اما گرانی‌ها در ایران همچنان روندی صعودی دارد.

آلمان: بشار اسد به سقوط خود نزدیک می‌شود

دولت آلمان پیش‌‌بینی کرده است که بشار اسد، رئيس جمهور سوریه به سقوط خود نزدیک می‌شود.

به گزارش رادیو آلمان، وزیر دفاع آلمان در گفت‌وگو با روزنامه آلمانی "بیلد" گفت، نشانه‌هایی وجود دارد که نشان‌دهنده "پیروزی نظامی قریب‌ الوقوع مخالفان رژیم" است.


پرتاب مجدد موشک های اسکاد در سوریه

به گزارش خبرگزاری فرانسه از بروکسل، دبیرکل سازمان ناتو امروز رژیم سوریه را به پرتاب مجدد موشک های اسکاد متهم کرد.

وی گفت، می توانم تائید کنم که رژیم سوریه از موشک های اسکاد استفاده کرده است.

پیش تر اعلام شده بود که نیروهای بشار اسد با موشک ‌های اسکاد مناطقی که مخالفان رژیم در آن حضور دارند را هدف حمله قرار داده‌ اند.

دبیرکل سازمان ناتو به زمان و مکان استفاده از این موشکها اشاره ای نکرد و فقط گفت، این اقدام رژیمی ناامید و ناتوان است که به مرحله فروپاشی نزدیک می شود.

درخواست از اوباما برای تحرک دیپلماتیک در برابر ایران

بی بی سی : گروهی از مقام های پیشین و تحلیلگران مسائل ایران در نامه ای خطاب به باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، از او خواسته اند مذاکره با ایران را با جدیت بیشتری دنبال کند.
این نامه که به وسیله ۲۴ نفر از مقام های سیاسی و نظامی پیشین آمریکا و چند دیپلمات اروپایی امضا شده است، از آقای اوباما می خواهد به جای گسترش تحریم ها به دیپلماسی توجه بیشتری نشان دهد.
آنها در نامه خود از آقای اوباما خواسته اند تا مذاکرات اتمی با ایران به طور جدی و با هدف پیشگیری از دستیابی این کشور به سلاح هسته ای ادامه پیدا کند.
نویسندگان نامه نوشته اند:"بر این باوریم که با عزم بیشتر، خلاقیت و پافشاری رسیدن به این هدف امکان پذیر است."
آنها نوشته اند بازنگری کاخ سفید در مواضع خود در برابر ایران، امکان دستیابی به یک توافق دیپلماتیک را افزایش خواهد داد.
این نامه به وسیله انجمن کنترل تسلیحات در آمریکا و شورای ملی ایرانیان آمریکا تهیه شده است.
تعدادی از دیپلمات های سابق آمریکایی مانند تاماس پیکرینگ، جیمز دابینز، جان لیمبرت، چندین مقام نظامی و امنیتی سابق مانند ژنرال جوزف هاور، ژنرال جان جانز و پال پیلار و گروهی از سفرای سابق کشورهای اروپایی در تهران مانند سر ریچارد دالتون و رابرتو توسکانو از امضا کنندگان این نامه هستند.

فرصت کوتاه

به گفته جمال عبدی، از مدیران شورای ملی ایرانیان آمریکا، نیاک ، این نامه در حالی نوشته شده که فرصت برای برگزاری مذاکرات جدی درباره برنامه اتمی ایران محدود است .
آقای عبدی گفت: "وضعیت داخلی در آمریکا در پیش از انتخابات به گونه ای بود که رئیس جمهوری نمی توانست در ازای کوتاه آمدن ایران از غنی سازی، تحریم ها را کاهش دهد. حال که انتخابات تمام شده و چند ماه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران باقی است، زمان برگزاری مذاکرات جدی فرا رسیده است."
نامه ارسال شده به کاخ سفید در حالی تهیه شده است که نمایندگان کنگره در حال تلاش برای گسترش تحریم های ایران هستند.
امضاکنندگان نامه خطاب به آقای اوباما هشدار داده اند تحریم ها برنامه اتمی ایران را متوقف نخواهد کرد.
به گفته جمال عبدی، نویسندگان نامه به کاخ سفید توصیه کرده اند تا برای تشویق ایران برای توقف غنی سازی ۲۰ درصد در ازای کاهش تحریم ها تلاش کند.
امضاکنندگان تاکید کرده اند که نباید ایران را به طور دائمی از غنی سازی هسته ای منع کرد و کشورهای غربی باید فقط در پی متوقف کردن تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد در این کشور باشند.
امضاکنندگان در پایان نامه نوشته اند: "رویکرد مبتنی بر دیپلماسی تنها گزینه ای است که می تواند مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته ای و بروز جنگ شود... پیگیری این مسیر مشکل است ولی تنها گزینه ای است که بر روی میز قرار دارد."
این نامه در حالی به کاخ سفید فرستاده شده که دیپلمات های گروه ۱+۵ در حال فراهم کردن مقدمات دور بعدی گفت و گوهای هسته ای با ایران هستند.
روسیه ابراز امیدواری کرده است این گفت و گوها ماه آینده برگزار شود.
ایران و گروه ۱+۵ در سال ۲۰۱۲ سه بار به طور مستقیم گفت و گو کردند. هر کدام از این نشست ها بدون نتیجه مهمی به پایان رسیده است.

نسرین ستوده، نامزد دکترای افتخاری از دانشگاه یورک کانادا

کمیته گزارشگران حقوق بشر : نسرین ستوده، وکیل دعاوی برجسته و زندانی سیاسی ایرانی نامزد دکترای افتخاری در رشته حقوق از دانشگاه یورک کانادا شد.
تعدادی از استادان، دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاه یورک با حمایت از نامزدیِ این حقوقدان شجاع، از کمیته سنای دانشگاه و رئیس دانشگاه خواسته اند که دکترای افتخاریِ حقوق سال تحصیلی جاری را به نسرین ستوده اهدا کنند.
در بیانیهِ رسمی نامزدی از جمله آمده است: خانم نسرین ستوده وکیل مدافع سرشناس ایرانی و فعال حقوق زنان است که به خاطر دفاع از زندانیان سیاسی و حقوق بشر، در یک دادگاه مذهبی به اتهام واهیِ توطئه بر علیه امنیت ملی به زندان افتاده است.
نسرین ستوده در اعتراض به شرایط زندان و محدودیت های ملاقات با فرزندان و همسر خود چندین بار به اعتصاب غذا دست زده. آخرین اعتصاب غذای وی که نزدیک به پنجاه روز طول کشید و سلامت اش را سخت به خطر انداخت، سرانجام مقامات جمهوری اسلامی را به عقب نشینی واداشت و محدودیت های تحمیلی به خانواده اش، از جمله حق مسافرت دختر و همسرش، را لغو کردند.
در بیانیهِ نامزدی، ضمن اشاره به اعتراضات جهانی در حمایت از خانم ستوده و نیز اعطای جوائز معتبر بین المللی به ایشان، از جمله جایزه ساخاروف و جایزه آزادی ‘پنِ’ امریکا، اشاره شده که اعطای دکترای افتخاری از سوی یک دانشگاه معتبر جهانی به خانم ستوده، قدردانی از شهامت و استحکامِ شخصیتِ فردی است که در سخت ترین شرایط به دفاع از حقوق بشر و آزادیِ های سیاسی پرداخته است. به علاوه تاکید شده که اعطای این جایزه از سوی دانشگاه یورک به خانم ستوده بیانگر باور و تعهد این دانشگاه به عدالت اجتماعی و دفاع از حقوق بشر و مقابله با نقض این حقوق در هر گوشه جهان، و نشان دهنده ی آگاهی جهانیِ این دانشگاه خواهد بود.
در نامه های پشتیبانیِ استادان، دانشجویان و دانش آموختگان این دانشگاه، ضمن حمایت از بیانیه رسمیِ نامزدی دکترای افتخاری نسرین ستوده، بر ضرورت و اهمیت اعطای دکترای افتخاریِ حقوق به ایشان تاکید شده است.

پناهنده سياسي”واقعي” كيست؟ ( غلامحسين ساعدي )



اگردر”بنياد انواع“داروين برتكامل جانداران تكيه شده بود,وفرضيه هاي لامارك رنگ باخته وازچشم بسياري افتاده بود,امروزه روز به راي العين هردوفرضيه بين ايرانيان خارج ازكشورمصداق پيداكرده اند.حلقه مفقوده-
داروين درسيماي لاشخوران ودلاكهايي ظاهرمي شود كه ثروت كشور را چاپيده بودند وامروزهركدام درگوشه اي ازدنيا,بي خيال از  وطن وآنچه درآن مي گذرد,ميمون وار زندگي ميكنند ولي ظاهرآدمي دارند.مثال زنده :كافيست كه كتاب”يلوپيج ايرانيان“منتشرشده درلس آنجلس راورق بزنيد,همه چيزدرآن پيداميشود,ازسلماني زنانه گرفته تا محصولات”يك يك“ وتشكيلات”گل آرايي“براي جشنهاوعروسي هاوتجارتخانه هايي كه به كارقبلي خودادامه ميدهندوصرافاني كه ارز ميخرندو ارز ميفروشندو....اما درنگاه عمده,مشروط شدن ايرانيان خارج ازكشوراست كه اعتبارزيادي به”لاماركيسم”ميبخشد.هزاران هزارنفراززيرتسلط رژيم جمهوري اسلامي فراركرده اند و باعنوان پناهنده سياسي؟؟ همه جاي دنيا پراكنده اند.اما اين” پناهنده هاي سياسي“همگون نيستندو از زمين تا آسمان باهم فرق ميكنند,عده زيادي جاخوش كرده اندوازاين كه تمام امكانات زندگي قبلي دردستشان است وحتي امكانات بيشترلهوولعب وسير و سياحت,بسيارراضي هستند.عده اي ديگركه به اجباربه بيرون پرتاب شده اند,تمام مدت نفس نفس مي زنندوتلاش مي كنندكه ازپا نيفتند,ودرحفظ سلامت انديشه خود بكوشند و هركس به نوعي,خودرابراي ساختن ايران ويران شده سرپا نگهدارد.  
فرق است ميان آنكه يارش دربر با آنكه دوچشم انتظارش بردر. 
نكته اين جاست كه افرادگروه اول خودرابه خاطراستفاده ازامكانات پناهندگي سياسي,همترازدسته دوم قرارميدهند,درحالي كه درگذشته نه فعاليت سياسي ونه سابقه سياسي داشته اند,ودر”جمهوري اسلامي“ نيزنه تنهاهيچ خطري آنها راتهديدنمي كرده است,بلكه شايدازامكانات بيشتري هم برخوردارمي شدند,چون درحكومت”لومپن ها”خيلي راحت مي توانستند جابيفتندو پا سفت كنند  و به زالووارخويش ادامه دهند,اگرباهزاردوزوكلك ازكشورخارج شده اند,گرفتاراين توهم بوده اند و خيال مي كرده اندكه واقعه اي كه باعنوان انقلاب اتفاق افتاده,دار و ندار و امكان چپاولگري راازآنهاخواهدگرفت.اين خوشگذرانان خشك مغز,زودترازهمه باانباني انباشته ازدارايي,خويش و بيگانه راچاپيده پابه فرارگذاشته اند.مهمتراينكه فرهنگ گنديده طبقه خودرادرگستره بسياري جاهاپهن كرده اندوباهمان تفرعن به زندگي قبلي خويش ادامه مي دهند.عروسيهاي مجلل راه مي اندازند,مجالس عيش و عشرتشان برقراراست,مرتكب تمام كثافتكاريها و بندوبستها وداد و ستدهايي مي شوندكه درزمان حكومت شاه مي شدند.اينهاابتداسعي ميكننداجازه اقامت بگيرند,ولي وقتي به بن بست برمي خورند,پناهنده سياسي ميشوند.حسابگري وتيزهوشي ودلال صفتي اين جماعت اندازه ندارد.بي هويتي,بي انطباقي وپايمال كردن حقوق ديگران رابه دنبال ميكشند.ميخواهند هم ازآخوربخورند هم ازتوبره,ودراين دوامر هميشه موفقند.از”امكانات پناهندگي سياسي” حتما بايداستفاده كرد,ازحقوق بيكاري بايداستفاده كرد,حتما بايدبيمه داشت,باكمك دولت بايد مسكن خوب بدست آورد و بسياري ازامكانات ديگر.تمام راه وچاههاراهم بلدند.هركدام پرونده عظيمي درخانه دارندانباشته ازكاغذهاي اداري,وحافظه شان انباشته است ازتمام پيچ وخم هاي درهم وراه فرارازگرفتاريهاي”بوروكراسي”.
ايجادرابطه وبدوبستان بين اين جماعت وماموران اداري بسيارآسان است.وكلاي مزدبگير و مزدنگير رابه اسم ورسم خوب ميشناسند,وبازبان بي زباني وتته پته كارخودراراه مي اندازند.گره گشاي مشكلاتشان پررويي است.هيچ وقت دچارتكدرخاطرنمي شوند.درمقابل هرنوع توهين واهانتي لبخندبرلب دارندوكمرخم ميكنند.
وقتي مشكلاتشان حل شد,شانه بالامي اندازند و دركافه اي مينشينند,لم ميدهندولب ترميكنند.اين شناگران قابل تمام سوراخ سمبه ها,كافه هاوكاباره هاوعشرتكده هاي شهرمسكوني خودراخوب ميشناسند.هيچ سگ گرسنه اي آنچنان دنبال استخوان پوسيده اي نمي دود كه اين جماعت دنبال لا شه گنديده لذت بهره گيري مداوم ازنعمات موجود.چراگاه تازه اي پيداكرده اندوهم چون احشامي كه ازييلاق به قشلاق ميروندمدام نفس تازه ميكنندومدام مزه ميريزند.نقل مجلسشان تمام مدت شوخيهاي زشت مستهجن است,ولي چون پناهنده سياسي هستند بايدحرفهاي سياسي هم بزنندواظهارلحيه بكنند.صحبتهاي سياسي آنها شوخيهايي است كه ازاين گوشه وآن گوشه شنيده اند,به خصوص راجع به سردمداران رژيم جمهوري اسلامي.ازشنيدن كلمه ”كوسه“ كه اشاره اي است به هاشمي رفسنجاني,روده برميشونديا ازتقليد صداي” مشكيني“ شب خوشي رابه آخرميرسانند.قيافه وصداي سردمداران رژيم براي آنها جالب است,امابه افكارارتجاعي آنان وظلمي كه برمردم وطن ما ميكنند,اعتنايي ندارند.اعدام جوانان انقلابي و....برايشان اهميتي ندارد.قحطي وگرسنگي وجيره بندي برايشان اهميتي ندارد.جنگ فرسايشي بيهوده” خواست ملايان ” وبمباران شهرها و انباشته شدن جنازه روي جنازه برايشان اهميتي ندارد.تمام مدت درفكرامكانات تازه اند.”كارت سبز“ازآمريكا,”كارت اقامت“ ازكشورهاي اروپايي هم   برايشان مهم است,هم كارت اقامت.بدين سان,مدام اسنادومداركشان جابجا مي شود.بعضي هاشان باخيال راحت ,
مدام به داخل كشورميروندوبرميگردند.اين رفتنهاوآمدنها بي دليل نيست,اين احشام بايد ييلاق وقشلاق بكنند,درهردوجا بايد بچرند, درقشلاق ملك واملاك ودارايي دارند و حكومت جمهوري اسلامي نه تنهاكينه اي ازآنها به دل نداردبلكه با لبخند هم از اين جماعت استقبال مي كند.كارخانه هاي مصادره شده راتحويلشان ميدهد و خانه هاي قصرمانندشان را دو دستي به آنها بازمي گرداند.آنها ميروند و برميگردندوميفروشندوپول بيرون مي آورند.باقدرت حاكم ساخت و پاخت كامل دارند.جنس مي برندوجنس مي آورند.يكي ازپناهنده هاي سياسي اين چنيني وسائل موردنيازمعلولين رابه تركيه ميبردوتحويل شريكش ميدهدوقالي واشياء عتيقه واردميكند.كفن فروش و قالي فروش دوروي يك سكه شده اند.ييلاق وقشلاق اين جماعت ريشه درمنافع مادي دارد و اين چنين است كه حكومت جمهوري اسلامي مستكبرپروري مي كند و دم از”حاكميت مستضعفين”مي زند.اين چنين است, كه”لومپن”و”لومپنيسم”معني اصلي خودراپيداميكند.”لومپن”مال يك طبقه نيست.”لومپن پرولتاريا“اصطلاح رايج شده است.”لومپن روشنفكر“وجودداردو”لومپن بورژوا“.”لومپن “هاي خارج نشين خصلت خودراازدست نداده اند:دربيرون شلنگ تخته مي اندازندولي مرده خواري شكم آنهاراپرميكند,دردرون وطن, هركسي كه ميميرد سكه اي به جيب آنها مي افتد.امتيازداشتن دو گذرنامه ” 2 پاسپورته ”  چنين است.باگذرنامه پناهندگي دركافه وكاباره هاي جورواجور ومجالس عيش عشرت پشت سرجمهوري اسلامي وملاهاي جلاد ليچارمي بافندوروزبعدباگذرنامه عادي درمجالس دولتي وجشنهاي سفارتخانه هاشركت ميكنند.شام نهارتناول ميكنندوعليه”ضدانقلابيان و ....”گاله دهان مي گشايند.اين احشام چنين اند,مدام درحال ييلاق وقشلاق.يك پا اين طرف دارندو يك پاآن طرف.درست مصداق ساعت شني هستند.ازاين كار ضرري هم نمي برند,امابه پناهندگان سياسي واقعي ضربه مي زنند.نمونه هايي هستندكه انگارهمه همرنگ آنها هستند ودر اينجاست كه فرصتي به دست رژيم خميني مي دهندكه همه را به يك چوب براند.انگاركه گرگ وميش باهمند و از يك چراگاه مي چرند.رژيم, پناهندگان سياسي به جان آمده وخودنباخته رابا آنها يكرنگ قلمدادمي كند.يعني ننگ آنهارا لكه ننگي ميكند براي چسباندن به مبارزان مرگ بركف.اگرقوانين هرمملكتي يا صلاح انديشي هردولتي سنگي جلوي پاي پناهنده هاي سياسي مي اندازد,و سختگيريهاي نابجايي ميكند از بركت سراينهاست.تقلب ودودوزه بازي اين جماعت ماموران هركشوري رامشكوك كرده است.بدين جهت است كه روزبه روزشرايط سنگين تري قائل ميشوند.پناهندگان سياسي قلابي(كه مي خواهندمهاجرت كنند)باتوسل به وكلا و دلالان ياوكلاي دلال,مشكلات خودراحل ميكنند.ولي پناهنده,چون دستش به جايي بندنيست,بي آنكه طنابي دركار باشد,بين زمين وآسمان حلق آويزاست. بله,اين چنين است كه روابط جاي ضوابط راميگيردو با همين روابط است كه دلالان وواسطه هاي داخل كشوربه بيرون ميريزند و با انباني پربه داخل كشوربرميگردند.
پناهنده سياسي كيست؟پناهنده سياسي كسي است كه چهره به چهره روبرو,دربرابرحكومت مسلط ايستاده بود,واگر از وطن بيرون آمده,ازترس جان نبوده است.اوباهمان فكرمبارزه وبا صلاح انديشه خويش ترك خاك ودياركرده اند.دراين ميان هستندبسياري ازنويسنده گان,شاعران,نقاشان,مجسمه سازان,كه سلاح آنهاهمان كارشان است ودرجرگه رزمندگان ديگرقرارميگيرند.پناهنده سياسي  و پناهنده واقعي  نيتش اين است كه باجلادان حاكم بروطنش تانفس آخربجنگددودحاضرنيست ازپا بيفتد  آري  به لقمه ناني بسنده مي كند,ناله سرنميدهدوشكوه نميكند.مدام درتلاش است كه ديوارجهنم آخوندهارابشكند و به خانه” ايران ” برگردد.خانه او وطن اوست.براي تميزكردن خانه قدرت روحي كافي دارد و وقتي آشغالها جمع شدند,حاضراست سرتاسروطن را با مژه هاي خودپاك كند, ازجان گذشته است ومطلقاً نميترسد.پناهنده  و پناهنده واقعي  نارنجكي است كه به موقع ميخواهدضامن رابكشد وكوهي را از جا بركند.بادست بريده براي هركاري حاضراست,باپاي بريده مدام مي دود و با چشمان كم سوهمه جارامي بيند.روحيه پناهنده سياسي و واقعي  عضلاني است,انگارازسرب ريخته شده.واهمه اي از مرگ ندارد,وزماني كه خود را درصف پناهنده هاي؟؟؟ قلابي ميبيند,خشم جان اورابه لب ميرساند,چون مي بيند ستون فقرات بشردوستي ساخته وپرداخته حكومتها,فرقي بين او و دلالان اسلحه نمي گذارد.اولي مدام با دوگذرنامه ”2 پاسپورته”  دررفت وآمداست,ولي اواگرپابه وطن بگذارد,جمهوري اسلامي امكان نفس كشيدن نيزبرايش نخواهدگذاشت وپاي ديوارخواهدش كاشت وسوراخ سوراخ خواهدكرد.دراينجاست كه قوانين به يك باره بي اعتبارمي شوند.دراينجاست كه بايدتاَملي مثالاًدر”قرارداد1951“كرد,يادرقوانين ومقررات ديگر.
سوءتفاهم نشود,منظوراين نيست كه كشورهاي پناه دهنده سخت گيري بكنند,اصلاًًًَ.حتي تلاش فراواني بايدكردكه به آواره هاي دورافتاده بيش ازپيش توجه شود,اين تلاش امربسيارلازمي است.غرض اين است كه فرق”پناهنده سياسي قلابي“باپناهنده سياسي واقعي و ترك ديار ”روشن شود.اين دو ازيك جنس وازيك قماش نيستند.پناهنده سياسي قلابي,جانوري است همه چيزخوار,ولي پناهنده سياسي واقعي انساني است مرگ بركف؛كه بي هيچ چشم داشتي مي خواهدكمررژيم جمهوري اسلامي را بشكند,خشت روي خشت بگذاردوخانه تازه ووطن تازه يي بسازد.

        ميان ماه من تاماه گردون              تفاوت اززمين تا آسمان است